شمارش معکوس برای نابودی اسرائیل
آیا علامه طباطبائی (رض) کوروش هخامنشی را همان ذو القرنین دانسته است؟! (پاسخی به یک ادعا) مشاهده شده
آیا از نظر علامه طباطبائی (رض) کوروش هخامنشی مصداق ذو القرنین است؟!
علامه طباطبائی (رض) در بخشی از تفسیر خویش به بحث در مورد داستان ذو القرنین می پردازد.ایشان ابتدا چنین می نویسند:
لم یعترض لاسمه و لا لتأریخ زمان ولادته و حیاته و لا لنسبه و سائر مشخصاته على ما هو دأبه فی ذکر قصص الماضین بل اکتفى على ذکر ثلاث رحلات منه ...
الطباطبائى، السید محمد حسین (المتوفى1412هـ)، المیزان فی تفسیر القرآن،ج13،ص378، الناشر: منشورات جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة فی قم المقدسة، الطبعة : الخامسة، 1417هـ .
قرآن کریم متعرض اسم او و تاریخ زندگى و ولادت و نسب و سایر مشخصاتش نشده.البته این رسم قرآن کریم در همه موارد است که در هیچ یک از قصص گذشتگان به جزئیات نمى پردازد. در خصوص ذو القرنین هم اکتفاء به ذکر سفرهاى سه گانه او کرده ... (ترجمه ی استاد محمد باقر موسوی همدانی)
سپس می نویسند:
من هو ذو القرنین؟ و أین سدة؟
للمؤرخین و أرباب التفسیر فی ذلک أقوال بحسب اختلاف أنظارهم فی تطبیق القصة ...
الطباطبائى، السید محمد حسین (المتوفى1412هـ)، المیزان فی تفسیر القرآن،ج13،ص381، الناشر: منشورات جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة فی قم المقدسة، الطبعة : الخامسة، 1417هـ .
ذو القرنین کیست و سدش کجا است؟ [اقوال مختلف در این باره]
مورخین و ارباب تفسیر در این باره اقوالى بر حسب اختلاف نظریه شان در تطبیق داستان دارند ... (ترجمه ی استاد محمد باقر موسوی همدانی)
سپس ایشان به ذکر نام ها و افرادی می پردازند که به عنوان احتمالات مصداقیت ذو القرنین مطرح شده اند.نام هایی که ایشان بدان اشاره می کند از این قرار است:
شین هوانک تی (یکی از پادشاهان چین)
یکی از پادشاهان آشور
فریدون بن اثفیان بن جمشید (پنجمین پادشاه پیشدادیان)
اسکندر مقدونی
یکی از پادشاهان یمن (در مورد نام وی اختلاف شده است)
کوروش هخامنشی
علامه طباطبائی (رض) پس از ذکر نام یا عنوان هر یک از این مصادیق، به ذکر ادله ی قائلین به آن پرداخته و سپس در تمامی آن ها مناقشه کرده و اشکال وارد می کنند.
اما اینجا مهم است تا بدانیم که ایشان در مورد کوروش هخامنشی چه می گوید و آیا خصوصیات وی را منطبق بر ذو القرنین دانسته و این مصداق را می پذیرد یا خیر ؟!
علامه طباطبائی (رض) پس از ذکر ادله ی قائلین به ذو القرنین بودن کوروش (ابو الکلام آزاد) چنین می نویسد:
هذه جملة ما لخصناه من کلامه، و هو و إن لم یخل عن اعتراض ما فی بعض أطرافه لکنه أوضح انطباقا على الآیات و أقرب إلى القبول من غیره.
الطباطبائى، السید محمد حسین (المتوفى1412هـ)، المیزان فی تفسیر القرآن،ج13،ص396، الناشر: منشورات جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة فی قم المقدسة، الطبعة : الخامسة، 1417هـ .
این بود خلاصه اى از کلام ابو الکلام، که هر چند بعضى از جوانبش خالى از اعتراضاتى نیست، لیکن از هر گفتار دیگرى انطباقش با آیات قرآنى روشنتر و قابل قبول تر است. (ترجمه ی استاد محمد باقر موسوی همدانی)
نتایج
الف) از نظر علامه طباطبائی (رض) ذو القرنین پیامبر الهی نیست.
ب) از نظر علامه طباطبائی (رض) وصفیات ابو الکلام آزاد از کوروش هخامنشی صرفا نسبت به سایر گزینه هایی که به عنوان مصداق ذو القرنین مطرح شده اند قابل اعتنا تر و قابل قبول تر است اما ایشان ادله ی ابو الکلام آزاد را نیز همانطور که بدان تصریح کرده اند دارای اشکالاتی می دانند.
ج) حتی اگر علامه طباطبائی (رض) مصداقیت کوروش هخامنشی به عنوان ذو القرنین را می پذیرفت (که چنین نیست) باز هم کلام ایشان مردود بود! چرا که امروزه با ادله ی فراوانی که در دست داریم ادعای ابو الکلام آزاد و سایر موارد مطرح شده از سوی افراد مختلف به راحتی قابل نقدهای محکم است و حتی برخی از باستان گژوهان متعصب نیز به بطلان ادعای ابو الکلام آزاد تصریح کرده و ادله ی وی را نقد کرده اند.
مطالب مرتبط:
1- شاهپور شهبازی (باستان پژوه متعصب و باستان گرا): ادعای ذوالقرنین بودن کوروش هیچ پشتوانه ی تاریخی و باستان شناسی ندارد!
2- شاهپور شهبازی (باستان پژوه متعصب و باستان گرا): اسکندر مقدونی همان ذوالقرنین است نه کوروش هخامنشی!
3- نقد علمی و مختصر ادعاهای بی پایه و اساس ابوالکلام آزاد در مورد ذوالقرنین بودن کوروش هخامنشی از سوی شاهپور شهبازی (باستان پژوه متعصب و باستان گرا)
*آیا علامه طباطبائی، کوروش را همان ذو القرنین دانسته؟! (پاسخی به یک ادعای واهی)*
در سال های اخیر عده ای مغرض با اهدافی مشخص، در پی آن هستند تا این گونه در بین مردم جا بیندازند که علامه طباطبائی، کوروش هخامنشی را مصداق ذو القرنین دانسته!
متاسفانه برخی از عوام نیز این ادعا را باور کرده و از این رو برای کوروش هخامنشی قداست قائل می شوند!
در این یادداشت مختصر، کلام علامه طباطبائی (رض) را به صورت دقیق بررسی کرده و ادعای مورد بحث را راستی آزمایی کنیم.
با مراجعه به تفسیر المیزان و سایر تفاسیر به این سؤال پاسخ خواهیم داد:
آیا کوروش، مصداق ذوالقرنین است؟!
آیا اهل بیت علیهم السلام ذوالقرنین را معرفی کرده اند؟!
علامه طباطبائی (رض) ابتدا چنین می نویسند:
لم یعترض لاسمه و لا لتأریخ زمان ولادته و حیاته و لالنسبه و سائر مشخصاته...
[الطباطبائى، السید محمد حسین، المتوفى1412هـ، المیزان فی تفسیر القرآن، ج13، ص378، الناشر: منشورات جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة فی قم المقدسة، الطبعة: الخامسة، 1417هـ]
ترجمه:
«قرآن کریم و روایات متعرض اسم او و تاریخ زندگى و ولادت و نسب و سایر مشخصاتش نشده...» (ترجمه ی استاد محمد باقر موسوی همدانی)
پس مشخص است که اگر ذوالقرنین فرد مشخصی بود خود قرآن یا لااقل ائمه علیهم السلام او را به صورت مصداقی معرفی می کردند.
سپس علامه در ادامه می نویسند:
للمؤرخین و أرباب التفسیر فی ذلک أقوال بحسب اختلاف أنظارهم فی تطبیق القصة...
[الطباطبائى، السید محمد حسین، المتوفى1412هـ، المیزان فی تفسیر القرآن،ج13،ص381، الناشر: منشورات جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة فی قم المقدسة، الطبعة: الخامسة، 1417هـ]
ترجمه:
«مورخین و ارباب تفسیر اقوالى بر حسب اختلاف نظریه شان در تطبیق داستان دارند...» (ترجمه ی استاد محمد باقر موسوی همدانی)
سپس ایشان به ذکر نام ها و افرادی می پردازند که صرفا به عنوان *احتمالات غیرثابت* مطرح شده اند.
نام هایی که ایشان بدان اشاره می کند از این قرار است:
۱• شین هوانک تی (یکی از پادشاهان چین)
۲• یکی از پادشاهان آشور
۳• فریدون بن اثفیان بن جمشید (پنجمین پادشاه پیشدادیان)
۴• اسکندر مقدونی
۵• یکی از پادشاهان یمن (در مورد نام وی اختلاف شده است)
۶• کوروش هخامنشی
علامه طباطبائی (رض) پس از بیان ادله هر یک از این مصادیق، به ذکر ادله ی قائلین به آن پرداخته و سپس در همه آن ها مناقشه کرده و همه را رد می کنند و همه آن ها را نادرست می خوانند.
اما چه مناسب است تا بدانیم که ایشان چگونه تطبیق کوروش هخامنشی بر خصوصیات ذو القرنین را رد می کند.
علامه طباطبائی (رض) پس از ذکر ادله ابوالکلام آزاد هندی به عنوان تنها طرفدار ذو القرنین بودن کوروش، ادله او را این چنین نادرست می خواند:
هذه جملة ما لخصناه من کلامه و هو و إن لم یخل عن اعتراض ما فی بعض أطرافه لکنه أوضح انطباقا على الآیات و أقرب إلى القبول من غیره.
[الطباطبائى، السید محمد حسین المتوفى1412هـ، المیزان فی تفسیر القرآن،ج13،ص396، الناشر: منشورات جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة فی قم المقدسة، الطبعة: الخامسة، 1417هـ]
ترجمه:
«این بود خلاصه اى از کلام ابو الکلام، که هر چند بعضى از جوانبش خالى از اشکالات نیست، لیکن از هر گفتار دیگرى انطباقش با آیات قرآنى روشن تر است.» (ترجمه ی استاد محمد باقر موسوی همدانی)
نتایج:
*الف) از نظر علامه طباطبائی (رض) ذوالقرنین پیامبر الهی نیست و هیچگونه مصداقی قطعی تطبیقی در آیات و روایات وجود ندارد.*
*ب) از نظر علامه طباطبائی، وصفیات ابوالکلام آزاد هندی از کوروش هخامنشی صرفا نسبت به سایر گزینه ها، قابل اعتنا تر است اما این به معنای تائید ادله ی ابوالکلام آزاد توسط علامه طباطبائی نیست بلکه همانطور که بدان تصریح کرده اند این نظریه را دارای اشکالاتی می دانند.*
*ج) حتی فرضا هم اگر علامه طباطبائی (رض) مصداقیت ذو القرنین را می پذیرفت (که چنین نیست) باز هم کلام ایشان مردود بود! چرا که امروزه با ادله ی فراوانی که بدست آوردیم کاملا مشخص شده که ادعای ابو الکلام آزاد کاملا مردود است و حتی برخی از باستان پژوهان متعصب نیز به بطلان ادعای ابو الکلام آزاد تصریح کرده و ادله ی وی را نقد کرده اند.*
مانند:
1- شاهپور شهبازی (باستان پژوه متعصب و باستان گرا): ادعای ذوالقرنین بودن کوروش هیچ پشتوانه ی تاریخی و باستان شناسی ندارد!
اسکندر مقدونی همان ذوالقرنین است نه کوروش هخامنشی!
برای تحقیق بیشتر مراجعه شود به:
مجموعه مقالات نقد علمی ادعاهای بی پایه و اساس ابوالکلام آزاد در مورد ذوالقرنین از سوی شاهپور شهبازی
نتیجه:
کوروش هرگز ذوالقرنین نبوده و هیچ دانشمندی و بزرگ ایرانی کوروش را ذوالقرنین ندانسته بلکه یک هندی بنام ابوالکلام در زمان پهلوی ادعا کرد که ذوالقرنین همان کوروش است.
چگونه ممکن است کوروش فرد مورد احترامی نزد ایرانیان باشد ولی در هیچ یک از آثار ادبی بزرگان ادبیات فارسی مانند حافظ، سعدی، فردوسی، مولانا و ... هیچ نامی از او نباشد؟!
چگونه ممکن است کوروش نزد ایرانیان محترم باشد ولی هیچ یک از شاهان پهلوی، قاجار، صفوی و ... نام فرزندانشان را کوروش ننامیده باشند؟!
چگونه ممکن است ذوالقرنین همان کوروش باشد ولی بزرگترین دانشمندان نامی ایران مانند: طبری، میبدی، شیخ طبرسی، ابولفتوح رازی، امام فخر رازی، بیضاوی و ... در تفاسیر و کتاب های خود حتی یک خط درباره کوروش نیاورده باشند؟! بلکه همگی اسکندر یا افراد دیگر را به عنوان تطبیق برای ذوالقرنین بررسی کرده اند.
ابن خلدون مفسر بزرگ قرآن، ذوالقرنین را به صورت کاملا قطعی اسکندر می داند. (مقدمه ابن خلدون، ترجمه گنابادی 1/146)
از میان مفسران اهل سنت امام فخر رازی مستدل تر و منطقی تر از دیگران اسکندر را ذوالقرنین می داند!
مونتگمری وات (اسلام شناس و قرآن پژوه) می نویسد:
«هم بسیاری از مفسران مسلمان و هم محققان غربی بر آنند که مراد از ذوالقرنین، همان اسکندر کبیر است» (دائره المعارف اسلام، طبع دوم)
ابوعلی سینا وقتی اسکندر مقدونی را وصف میکند، او را به نام اسکندر ذوالقرنین مینامد.
فخر رازی هم در برداشت بزرگ خود بر این دیدگاه پافشاری دارد و خلاصه آنچه گفته این است که:
«قرآن دلالت میکند بر اینکه سلطنت این مرد تا اقصی نقاط باختر، و اقصای خاور و جهت شمال گسترش یافته، و این به راستی همان معموره آن روز زمین است، و همانند چنین پادشاهی باید نامش جاودانه در زمین بماند...
پس وارد شام شد و از آنجا به قصد سرکوبی بنی اسرائیل به طرف بیت المقدس رفت، و در قربانگاه (مذبح) آنجا قربانی کرد، پس متوجه جانب ارمینیه و باب الابواب گردید، عراقی ها و قطبی ها و بربر خاضعش شدند، و بر ایران مستولی گردید، و قصد هند و چین نموده با امت های خیلی دور جنگ کرد، سپس به سوی خراسان بازگشت و شهرهای بسیاری ساخت، سپس به عراق بازگشته در شهر «زور» و یا رومیه مدائن از جهان برفت، و مدت سلطنتش دوازده سال بود.»
متوجه می شوید که چون اسکندر یهود را کوبیده، بنابراین یهود دشمن اوست و به همین دلیل است که سعی می کند اسکندر را بدنام کند.
ابوریحان بیرونی هم نقل های معتبرتر را در کتابش آورده که اسکندر را ذوالقرنین می خواند...
خلاصه آن که هیچ یک از مفسران و عالمان شیعه یا سنی اسلامی در هیچ یک از ادوار سابق یا حاضر، کوروش را ذوالقرنین نخوانده جز یک نفر هندی به نام ابوالکلام و آن هم در دوره پهلوی و او تنها کسی است که این ادعا را کرده و علامه طباطبايى نیز دعای او را مانند سایر ادعاها صرفا نقل کرده.
اما مهمترین نکته این که در روایات هیچ تطبیقی بر این که ذوالقرنین کدام پادشاه معروف بوده، اصلا وجود ندارد و خود این نشان می دهد تطبیق ذوالقرنین بر تمامی مصادیق احتمالی کاملا خطاست.
اگر مصداق تطبیقی برای ذوالقرنین وجود داشت، حتما خود قرآن یا مفسران اصلی قرآن یعنی اهل بیت علیهم السلام، او را قطعا به صورت مصداقی برای ما معرفی می کردند.
✍ج.م صادق حقگو
❌ سی سال پیش آقا به حزب الله و نخبگان و دلسوزان فرمان دادند که برای تحقق #تحول_دستگاه_امامت_جمعه فکر کنید و با شجاعت اقدام کنید و به این میدان وارد بشوید- اما تقریبا همه خواب بودیم و بی تفاوت از کنار فرامین آقا رد شدیم و قدرت طلبان اصولگرا نیز با سوء استفاده از کند فهمی بخشی از جریان انقلاب تاکنون مانع تحقق کامل دولت اسلامی مد نظر آقا شده اند...
امیدوارم امروز بیدار شده باشیم...
🌕 امام خامنه ای:
من از همه ی آقایان ، بخصوص کسانی که صاحب فکر نو و ابتکاری و جرأت اقدام در گشودن راه های ناگشوده هستند ، خواهش می کنم که سعیمان بر این باشد که به طور دائم و روز به روز ، این مجموعه ی سراسری کشور را تکامل ببخشیم.
اگر ما قانع باشیم که همانطوری که ده سال پیش نمازهای ما برگزار میشد، حالا هم برگزار بشود، غبن است؛ «من استوی یوماه فهو مغبون»(1). قاعدهی هر کار مستمر، بخصوص وقتی وظیفهی بزرگی برعهده دارد، این است که به طور دایم در حال تحول و پیشرفت باشد.
این مجموعه (دستگاه امامت جمعه) با این مسئولیت ، باید در حال پیشرفت و تحول باشد؛ راهش را پیدا کنید. چگونه تحول ایجاد خواهد شد؟ ابزارش چیست؟ ما باید چه کار کنیم؟ شما باید چه کار بکنید؟ باید این ها را فکر کنید.
۲۵ شهریور ۱۳۷۰ در دیدار ائمهی جمعهی سراسر کشور
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2488
💠 اصحاب انقلاب:
@a_enghelab
*نظر شهید مطهری درباره کوروش*
در کتاب های تاریخ خودمان نوشته بودند کوروش چه مرد بزرگ و بزرگواری بوده اما...
شهید مطهری درباره موضوع آزادی عقیده میفرماید:
لازم است درباره دو نوع آزادی که مایه اشتباه کاری و مغلطه شده، توضیح داده شود:
*فرق است میان آزادی تفکر و آزادی عقیده*
آزادی تفکر ناشی از همان استعداد انسانی بشر است که میتواند در مسائل بیندیشد این استعداد بشری حتما باید آزاد باشد پیشرفت و تکامل بشر در گرو این آزادی است اما آزادی عقیده، خصوصیت دیگری دارد. میدانید که هر عقیده ای ناشی از تفکر صحیح و درست نیست منشا بسیاری از عقاید، یک سلسله عادتها و تقلیدها و تعصبها است عقیده به این معنا نه تنها راه گشا نیست که به عکس نوعی انعقاد اندیشه بحساب میاید یعنی فکر انسان در چنین حالتی، به عوض اینکه باز و فعال باشد بسته و منعقد شده است و در اینجا است که آن قوه مقدس تفکر، بدلیل این انعقاد و وابستگی، در درون انسان اسیر و زندانی میشود آزادی عقیده در معنای اخیر نه تنها مفید نیست، بلکه زیانبارترین اثرات را برای فرد و جامعه بدنبال دارد
آیا در مورد انسانی که یک سنگ را میپرستد باید بگوئیم چون فکر کرده و بطور منطقی به اینجا رسیده و نیز به دلیل اینکه عقیده محترم است، پس باید به عقیده او احترام بگذاریم و ممانعتی برای او در پرستش بت ایجاد نکنیم؟ یا نه، *باید کاری کنیم که عقل و فکر او را از اسارت این عقیده آزاد کنیم؟ یعنی همان کاری را بکنیم که ابراهیم خلیل الله کرد*
شهید مطهری در ادامه به داستان بت شکنی حضرت ابراهیم و پاسخ ایشان به اعتراض مردم بت پرست شهر اشاره می کند:
ابراهیم خطاب به آن ها گفت شما چرا مرا متهم میکنید؟
مجرم واقعی همین بت بزرگ است که زنده مانده مردم در جواب گفتند که از او این کارها ساخته نیست پاسخ داد که چطور است کار زد و خورد از او ساخته نیست ولی اینکه حاجتهائیرا که انسانها در آنها در مانده اند برآورده کند، از او ساخته است؟ در اینجا قرآن اصطلاح بسیار زیبائی بکار می برد، می گوید:
«فرجعوا الی انفسهم»
این مناظره سبب شد که اینها بخود بازگردند.
از نظر قرآن، خود واقعی انسان عقل و اندیشه ناب و خالص و منطق صحیح اوست قرآن میگوید اینها از خودشان جدا شده بودند، این تذکر سبب شد که دوباره سوی خود باز گردند و خود را در یابند حالا کار حضرت ابراهیم را چگونه باید تفسیر کنیم؟
آیا کاری که ابراهیم کرد بر خلاف آزادی عقیده- بمعنای رایج آن که میگویند عقیده هر کس باید آزاد باشد- بود، یا آنکه در خدمت آزادی عقیده بمعنای واقعی آن بود؟ اگر حضرت ابراهیم می گفت چون این بت ها مورد احترام میلیونها انسان هستند، پس من هم به انها احترام میگذارم، یعنی درست همان چیزی را ابراز میکرد که اکنون عقیدهای بسیار رایج است، آیا کار درست و صحیحی انجام داده بود؟ از نظر اسلام این اغراء به جهل (کشانیدن به جهل) است نه خدمت به آزادی در تاریخ اسلام نیز میبینیم درست نظیر کار ابراهیم را پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در فتح مکه انجام داد آن حضرت به بهانه آزادی عقیده، بت ها را باقی نگذاشت به عکس دید این بت ها عامل اسارت فکری مردمند و صدها سال است که فکر این مردم اسیر این بتهای چوبی و فلزی و شده است، این بود که بعنوان اولین اقدام بعد از فتح، تمام آنها را در هم شکست و مردم را واقعا آزاد کرد.
شهید مطهری سپس این شیوه را با رفتار پادشاه وقت انگلستان مقایسه می کند، "وقتی که او برای دیدار از هندوستان به آنجا رفته بود در هندوستان جزء برنامه سفرش، بازدید از یک بتخانه گنجانده شده بود.
خود مردم هند وقتیکه میخواستند داخل صحن بتخانه شوند، کفشهای خود را میکندند، اما او بنشانه احترام بیش از حد، هنوز به صحن نرسیده کفشهایش را کند و بعد هم از همه مؤدب تر در مقابل بتها ایستاد در تفسیر این حرکت عده ای ساده اندیش میگفتند ببینید نماینده یک ملت روشنفکر چقدر به عقاید مردم احترام میگذارد غافل از اینکه این نیرنگ استعمار است استعماری که میداند که همین بتخانه هاست که هند را به زنجیر کشیده و رام استعمارگران کرده است اینگونه احترام گذاشتنها، خدمت به آزادی و احترام به عقیده نیست، خدمت به استعمار است ملت هند اگر از زیر بار این خرافات بیرون بیاید که دیگر باج به انگلیسیها نخواهد داد"
مثال دیگر استاد مطهری کوروش است:
در کتابهای تاریخ خودمان نوشته اند کوروش چه مرد بزرگ و بزرگواری بوده که وقتی به بابل رفت و آنجا را فتح کرد تمام بتخانه ها را محترم شمرد از نظر یک فاتح که سیاست استعمارگری دارد، این کار، امری عادی و یک نقشه معمولی است ولی از نظر بشریت چطور؟
آیا خود جناب کوروش به آن اعتقاد داشت؟ یقینا نه.
اما کوروش فکر میکرد این اعتقاد که مردم را در بیخبری نگاه داشته عامل خوبی برای در بند ماندن آنهاست این بود که دست به ترکیب آنها نزد
منبع:کتاب آینده انقلاب اسلامی
◾️ارتحال جناب حجة الاسلام و المسلمین سید ابراهیم میرباقری (برادرِ بزرگِ استاد سید محمدمهدی میرباقری) را خدمت استاد گرامی و سایر بازماندگانِ آن مرحوم، تسلیت عرض میکنیم. از خداوند متعال برای آن بزرگوار، رضوان و غفران الهی و برای بازماندگان، صبر و اجر الهی مسئلت داریم.
☑️ @mirbaqeri_ir
♻️ آقای جبلی! ۳۰ نفر در حاشیه نماز جمعه تهران علیه تصمیمات شورای سیاستگذاری ائمه جمعه تجمع کردند اخبار صدا و سیمای تحت الامر شما به خوبی و به درستی خبر این تجمع اندک را منعکس نمود.
اما هزاران نفر در سراسر کشور علیه اجباری بودن #واکسن تجمع کردند تا کی قرار است صدا و سیما سکوت کند؟
📌جهانِ پساکرونا👇
🌐 @jahanepasakorona
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸تیزر قسمت اول سلسله جلسات «گفتمان ناب»
🔹قسمت اول این مجموعه با محوریت کتاب «نظریه حکومت در اسلام» میباشد.
💠مجموعه برنامه گفتگویی «گفتمان ناب» به بررسی آثار مکتوب آیت الله اراکی میپردازد؛این برنامه قرار است انشاءالله به صورت دوهفتگی در سایت رسمی معظمله و کانال های وابسته آن بارگذاری شود.
#آیت_الله_اراکی #گفتمان_ناب #کتاب
🔻کانال رسمی آیت الله اراکی:
🆔@mohsenaraki_ir
رفقای حزب اللّهی!
ناظر به نشر مستمر و پیگیرانه این گونه اخبار از رسانه ی روباه پیر نظری ندارند؟
#واکسن
📌جهانِ پساکرونا 👇
🌐 @jahanepasakorona
🔺 حکومت دیکتاتوری پزشکی در ایران
#واکسن
📌جهانِ پساکرونا 👇
🌐 @jahanepasakorona
⚡️رسانه ی خیرخواه سعودی (!)
#واکسن
📌جهانِ پساکرونا👇
🌐 @jahanepasakorona
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برخی بزرگواران هستند که این 👆 کلیپ رو بزرگترین دلیل خطرناک بودن #احمدی_نژاد می دانند!
👈اونا میگن چون اسرائیل از احمدی نژاد تعریف کرده، پس قطعا احمدی نژاد کارش مشکل داره!
🧐اما الان نظری ندارند که تمام دشمنان ما از اجرای طرح واکسن زدن ایران ابراز خوشحالی رسمی دارند؟!
یا وزارت بهداشت ما نمره اول پیروی سازمان جهانی بهداشت شده و صدا و سیمای ما همنوا با بی بی سی، من و تو، اینترنشنال و ... تبلیغ واکسن می کند و بر طبل کروناهراسی می نوازد؟!
همزمان با سانسور مخالفان واکسن توسط توئیتر و فیس بوک و ...، رسانه های داخلی ما هم مجبور به سانسور اخبار مخالفان شده اند و حق پخش اخبار مخالفان را ندارند؟!؟!
یا بی بی سی از اجرای طرح واکسن اجباری ایران آنطور تمجید و تعریف میکند؟!
اصلا در اوج تحریم ها، چی شده که غربی ها واکسن مجانی بدون محدودیت هدیه می دهند؟!
چرا این همه واکسن زدن ایرانی ها برایشان مهم شده؟!
چرا چینی ها و روس ها و اروپایی ها، هنوز واکسن زدن را به مردم خودشان تمام نکرده، برای واکسن زدن ایرانی ها تلاش می کنند؟!؟!
اصلا چطور شده اینطور در بحث واکسن با دشمنانمان هم عقیده و بلکه پیشتاز شده ایم؟!
اصلا چطور برای کسی که قبلا کرونا گرفته و بدنش با ویروس قوی و واقعی آشنا شده، لازمه باز توسط واکسن ویروس ضعیف شده به بدنش تزریق شود؟!
اگر با آشنایی بدن با ویروس مقاومت ایجاد می شد که فرد مبتلا دوباره نباید مبتلا می شد.
مگر خودشان نگفتند که کرونا گرفته ها دوباره کرونا می گیرند؟!
بنابراین واکسن زدن بیهوده است!
آن هم واکسنی که نمی تواند تا اتمام واکسینه شدن همه مردم، موثر باشد.