دوما طرف اصلی ما صدام نبود، طرف اصلی قدرت هایی بودند که مانند امریکا ضربه جدی خورده بودند و برخی ضربه جدی نخورده بودند ولی برایشان یک حکومت دینی سنگین بود مانند شوروی و ناتو و اروپای شرقی و غربی
اسناد ثابت کرد که امریکا و سایر کشورها به صدام تماما کمک می کردند
این از خارج بود اما از داخل هم شرایطی بود که دشمن را تشجیع میکرد
ارتش که قدرت هر کشور است تازه داشت خودآرایی میکرد
فرماندهان ارتش تازه کار بودند و برای سازماندهی پرورش نیافته بودند
سپاه هم که تازه تاسیس بود
در مباحث مادی در نهایت تنگدستی بودیم
امکاناتمان بسیار کم بود
بعضی ها تعجب می کنند که یک پیرمرد مسن چطور می تواند نیروهای نظامی را اداره کند!
کار بزرگ امام این بود که اولا
معنای هجم واقعه را فهمید و جنگ را در حد دو همسایه ندید بلکه از همان ابتدا تشخیص داد که صدام یک ابزار است و جنگ بین المللی علیه ماست
دوما امام یک تشخیص حیاتی داد و آن اینکه فهمید این کار ملت ایران است نه فقط قوه نظامی
امام این را تشخیص داد و بر اساس آن عملکرد
شخصیت معنوی امام، نفوذ کلام امام، صداقت امام، نگاه عمیقانه امام ، قاطعیت بی نظیر امام مانند خرمشهر باید آزاد شود، سوسنگرد باید آزاد شود، شکستن حصر آبادان؛ چیزهایی که به ظاهر نشدنی بود
نکته دیگر اینکه
امام نسبت به هر جریانی موضع گیری دقیق میکرد
مثلا دزدی آمده و سنگی انداخته و فرار میکند اینطور روحیه میدادند
گاهی غرور رزمندگان را کنترل میکرد مثلا برای آزادسازی خرمشهر فرمودند خدا آزاد کرد ما وسیله هستیم
گاهی رزمندگان دچار مشکل میشدند آنها را تفقد میکرد: دست و پای آنها را میبوسم
امام یک مدیر عالی در جنگ تحمیلی بود و باید این را بشناسیم
چند نکته درباره دفاع مقدس گرچه گفته شده ولی دست تحریف دنبال شبه افکنی است