هدایت شده از عمامه خاکستری
💠 عنایت حضرت زینب به زوارشان
يكى از برادران لبنانى كه در بخش تامين
امنيت حرم كار ميكرد و از سالهاى قبل
هم در اینجا بود، براى من خاطرهای نقل
كرد، اين خاطره مربوط به زمانى بود كه
خود من در سوریه بودم؛ اولين سالى كه
من به دستور مقام معظم رهبری به سوریه
رهسپار شدم.
📌در عاشوراهای سالهای قبل
به دلیل رعايت مصالح امنيتى در حرم بسته
میشد، چون تهدیداتی صورت میگرفت.
خب! اطراف دمشق و اطراف زینبيه مملو
از تكفيريها بود و آنها فاصله زیادی با حرم
نداشتند.
📌 آن زمان کمتر از 500 متر فاصله
مرز ما با تکفیریها بود. قرار بود که بنده
شب تاسوعا و عاشورا در حرم حضرت رقیه سخنرانی کنم که
خبر دادند در نزدیکی حرم خمپاره خورده به همین خاطر
سخنرانی لغو است و حرم را بستهاند. به این ترتیب به ما اجازه
رفتن به حرم را ندادند و ما را منع کردند. وقتی این اتفاق رخ
داد من تصمیم گرفتم شب عاشورا را به حرم حضرت زینب
برویم.
🔰آن سال در روز و شب عاشورا حرم حضرت زینب بسته
نشد و ما توانستیم آن ایام را در حرم بگذرانیم. بعدها برادر
لبنانیای که مسؤولیت امنیت حرم را برعهده داشت برای من
نقل کرد که در روز تاسوعا گزارشهایی از تهدیدهای امنیتی
حرم تهیه کردیم و به مسؤوالن باالتر ارجاع دادیم که تکلیف
را مشخص کنند تا ما شب و روز عاشورا حرم را ببندیم یا خیر.
📌مسؤولان گفتند : گزارشات را بررسی میکنیم و خبر میدهیم.
مدتی گذشت از بالا خبر آمد که مسؤولیت این امر به خود
شما محول شده، اگر صالح میدانید حرم را ببندید، اگر هم
تشخیصتان چیز دیگری است حرم را باز بگذارید. به محض
شنیدن این مسأله جا خوردم. مسؤولیت سنگینی بر دوش من
گذاشته شده بود. این همه زائر علاقمند را محروم کنم و حرم را
ببندم یا حرم را باز بگذارم در حالی که تهدیدهای امنیتی وجود
داشت؟ اگر حادثه ای پیش آمد جواب خدا را چه بدهم. متحیر
شدم، نگران شدم. این برادر لبنانی برای من تعرف میکرد که
رفتم در اتاقم را بستم، زدم زیر گریه. مقداری که گریه کردم
گفتم چه کنم؟ چه تصمیمی بگیرم؟
📌 ناگهان بیاختیار به ذهنم
رسید که بلند شوم و بروم زیارت حضرت زینب و برای رفع
این مشکل به خودشان متوسل شوم. همین که از اتاقم بیرون
آمدم و به سمت ضریح قدم برمیداشتم، یک پیرزنی را دیدم
که حدود 70 سال سن داشت، تا مرا دید رو به من کرد و
گفت: تعال ابنی؛ پسرم پیش من بیا. به سمتش رفتم، گفت:
السيده زينب تقول لك لا تغلق ابواب الحرم؛ حضرت زينب به
تو مىگويد درهاى حرم را نبند، مردم را محروم نكن.
📌تا این را شنيدم، ناخودآگاه بازگشتم به اتاق خودم، پشت میز نشستم .
و با مسؤلان بالاتر تماس گرفتم و گفتم تصمیم گرفته ام شب
و روز عاشورا حرم باز باشد. بعد از اینکه این تصمیم را مخابره
کردم به خودم آمدم که این پیرزن چه کسی بود؟ از کجا
فهمید نیّت من چیست؟
چه کسی بوده که از حضرت زینب سلام الله علیها
برای من پیغام آورده بود؟
چگونه این پیام را حضرت زینب به او رسانده؟
📌سریع دویدم داخل صحن، دیدم نه کسی داخل
صحن است و نه اثری از آن پیرزن است.
❤️آري! خود حضرت زينب، اولين مدافع حرم است و مثل
اين حكايت و مثل اين كرامات زينبى بسيار فراوان است، خدا
به ما توفیق قدردانی این نعمات را عنایت کند.
🌷حجت السلام والمسلمین سیدابوالفضل طباطبایی اشکذری،
نماینده ولی فقیه در سوریه
@SalamKhoda1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روحانی بعد از این جواب جلیلی دیگه اون دیپلمات سابق نشد🤦♂
سوالی که ادعا میشد ۴۱ساله جواب داده نشده در ۱۰ ثانیه جواب داده شد!
@Bisimchimedia