6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 آخرین حرف امام حسین(ع) قبل از شهادت ...
#استاد_پناهیان
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
#پلاڪ_پنہان🌷
#پارت_هجده
ــ چه اتفاقی قراره برای من وشما بیفته؟؟
کمیل کللفه دستی به صورتش کشید و ماشین را کنار جاده نگه داشت.
نفس عمیقی کشید و گفت:
ــ من میدونستم دانشگاه بودید،یعنی مادرم و خاله گفتن،و اینو هم گفتن که بیام دنبالتون تا با شما صحبت کنم.
سمانه با تعجب به کمیل نگاهی انداخت:
ــ الان همه تو خونه منتظر منو شما هستن تا بیایم و جواب شما رو به اونا بدیم.
ــ آقا کمیل من الان واقعا گیج شدم،متوجه صحبتاتون نمیشم،برای چی منتظرن؟من باید چه جوابی بدم ؟
ــ جواب مثبت به خواستگاری بنده
سمانه با تعجب سرش را به طرف کمیل سوق داد و شوکه به او خیره شد!!
کمیل نگاهی به سمانه انداخت و با دیدن چهره ی متعجب او ،دستانش را دور فرمون مشت کرد.
ــ میدونم تعجب کردید ولی حرفایی بود که باید گفته می شد،مادرم و صغری مدتی هستش که به من گیر دادن که بیام خواستگاری شما ، الان هم که خواستگاری پسر آقای محبی پیش کشیده شد اصرارشون بیشتر شده،و من از این فشاری که چند روز روی من هست اذیتم.
کمیل نگاهی به سمانه که سربه زیر که مشغول بند کیفش بود انداخت،از اینکه نمی توانست عکس العملش به صحبت هایش را از چهره اش متوجه شود،کلافه شد و ادامه داد:
ــ ولی من نمیتونم ، چطور بگم،شما چیزی کم ندارید اما اعتقاداتمون اصلا باهم جور درنمیاد و همین کافیه که یه خونه به میدون جنگ تبدیل بشه،منم واقعیتش نمیتونم از عقایدم دست بکشم.
لبان خشکش را با زبان تر کرد و ادامه داد:
ــ اما شما بتونید از این حجاب و عقایدتون بگذرید ،میشه در مورد ازدواج فکر کرد.
تا برگشت به سمانه نگاهی بیندازد در باز شد و سمانه سریع پیاده شد،کمیل که از
عکس العمل سمانه شوکه شده بود سریع پیاده شد و به دنبال سمانه دوید اما سمانه سریع دستی برای تاکسی تکان داد ،ماشینی کمی جلوتر ایستاد ، و بدون توجه به اینکه تاکسی نیست سریع به سمت ماشین رفت و توجه ای به صدا زدن های کمیل نکرد،ماشین سریع حرکت کرد کمیل چند قدمی به دنبالش دوید و سمانه را صدا زد، اما هر لحظه ماشین از او دور می شود.
سریع سوار ماشین شد و حرکت کرد،در این ساعت از شب ترافیک سنگین بود،و
ماشین کمیل در ترافیک گیر کرد،کمیل عصبی مشت محکمی بر روی فرمون زد و فریاد زد:
ــ لعنتی،لعنتی
بازم تند رفته بود،اما چاره ای نداشت باید این کار را می کرد.
راه باز شد ،پایش را تا جایی که می توانست بر روی گاز فشرد ،ماشینی که سمانه سوار شده بود را گم کرده بود و همین موضوع نگرانش کرده بود.این وقت شب، یک دختر تنها سوار ماشین شخصی شود که راننده اش جوان باشد
خیلی خطرناک بود و،فکر کردن به اینکه الان سمانه دقیقا در این شرایط است ،خشم کل وجودش را فرا گرفت
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
خاطرات ڪربلا…♥_۲۰۲۱_۰۹_۰۲_۲۱_۰۲_۰۸_۴۶۶.mp3
3.88M
•°🌱
ــ خاکپاےزائراتم
هرشبجمعهبهیادڪربلاتم…💔
#سیدمجیدبنیفاطمه🎙
#شبزیارتۍاربابڪربلا
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
همشدلممیگیره،براحرم
شبِجمعهبیشتر
دلممیخواد؛یهباربهکربلابرم
شبِجمعهبیشتر
میگنکهزائرامیان،بهکربلا
شبِجمعهبیشتر
میگنکهمادرت،میریزهاشک برات
شبِجمعهبیشتر
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
هدایت شده از اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـنڪَࢪبَـ❤️ـلا
AUD-20210730-WA0124.mp3
1.95M
قـــࢪاردلـهــ❤️ـــا
زیاࢪتعاشۅࢪاシ
🦋بسم الله الرحمن الرحیم🦋
ذڪر روز جمعه :
اللّٰهُمَصَّلِعَلیٰمُحَّمَدْوَالِمُحَّمَدوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان🌹🌿
هر روز صبح زود، به آقا سلام کن
یا گریهکن برای غمش، یا سلام کن
گر مثل من به کرب و بلایش نرفتهای
هر جا نشستهای ز همانجا سلام کن
تعجیل در فرج آقا صلوات💕
940726-Panahian-H-HaqShenas-RahayiAzQazab-04-18k.mp3
7.42M
#جلسه_چهارم
#استاد_پناهیان
#کنترل_خشم
موضوع : بررسی برخی از علل عصبانیت در محیط خانواده
سرفصل ها :
آسیبهای عصبانیت
رابطه متقابل ضعیف بودن و عصبانی شدن
از بین بردن عصبانیت مهم است، نه خودخوری کردن
تأثیر علاقه به دنیا بر عصبانیت
مصادیق بسیار زیاد حبالدنیا
حسادت، یکی از عوامل عصبانیت
مثالی از تاریخ اسلام در مورد حسادت زبیر به حضرت علی(ع)
بررسی برخی از علل عصبانیت در محیط خانواده
علاقه نابه جا، عامل عصبانیت
عصبانیت نوجوان در مقابل پدر و مادر؛ یک امتحان الهی
یکی از علل عصبانیت مرد نسبت به همسرش
گاهی زن خودش را از مردش بالاتر میداند
ضرورت ابراز محبت زیاد مرد به همسرش
پیشنهاداتی برای کاهش عصبانیت در خانواده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز هاے بے تو چھ غمگینہ....💔
#امام_زمان💚
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊