9.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🔴 یک پسر ایرانی در آمریکا از یک زن تازه مسلمان آمریکایی میپرسه، مادرم گفته در قرآن خدا نگفته حجاب واجبـه، چرا حجاب میپوشین؟؟؟*
✅ *پاسخ زن تازه مسلمان را ببینید...خیلی جــالبـه...*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
<🦋✨>..
میخوایعـاشقخدابشی؟
اولحواستباشهتـومعشوقخـدایۍ!😻📙
.
.
#سخنرانی
#استادپناهیان
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
‹🍊🛵›
میدونستیخداازناشکریمتنفره🤭
وبالعکساگهشکرگذارباشی🍃
همهچیزوبهپاتمیریزه💕
وَقابلیتاینوپیدامیکنیکه✨
دنیاروتغییربدی👌🏻
#تمریندرخانه📓😁
یهبرگهبرداربگوخب!📄
نعمتایکهخدابهتدادهرولیستکن!📝
ازکوچیکتریناتابزرگترینا!🌱
بعدنوشتننعمتامیفهمیخداچقدر🌹
درحقتمهربونه💛:)
ـ
✨⃟⃟⃟⃟♥¦⇢ #انگیزشۍ
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
هدایت شده از اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـنڪَࢪبَـ❤️ـلا
امشب با عرض پوزش فعالیت نداریم🙏🏻
اگر کسی میتواند خادم کانال بشود ایدی خود را در لینک ناشناس ارسال کند🌸
شبتون شهدایی🌌
قبل خواب وضو یادتون نره💦
نگاه شھدا بدࢪقه راهتون🌹
یاعلے✋🏻
«🌱🥀»
آقاۍعلیمۍقشنگگفتن:
گفتننذرڪنید
تااربعینیاحداقــلتاعاشــورا
وقتۍمیخوایدآببخــورید
یڪ لیــوانآبپــرڪردید
نصفشروبخورید
ونصفشروهدیهڪنید
بهبچههاۍامامحسین"علیهالسلام"
وپاۍگلــدونۍ،درختۍ... بریزید
یہحاجتهممدنظــربگیرید
مثلــازیارتاربعین:)💔
#محرم |
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
•❬💚☘❭•⇣
میگفت:
خدانکنهحرفزدنونگاهکردنبهنامحرم،
براتونعادیشھ!
پناهمیبرمبهخدا . .
ازروزی
کهگناهفرهنگوعادتمردمبشھ🌿
🚛⃟🖼¦⇢#کلامشھدا
🚛⃟🖼¦⇢#شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
🌱🌹
#حرف_قشنگ ✨🦋
#تلنگرانه⚡️
در هر مرحلـه ای از گنـــــاه هستے
سریع توقف کن ⛔️🖐🏻
مبـادا فکر کنی آب از سرت گذشتـه❗️
مبـادا از رحمتـــــ خدا نا امید بشی❗️
شیـــــطان میخواد بهت القا کنه که🤭
آب از سرت گذشتـه و توبه فایده نداره! 😔💔
مبـــــادا فریب شیـــــطان رو بخوری....😊❤️
خدا بسیـــــار توبه پذیر ومهـربونـــه ...😌💌
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وَ اشکی از چِشمت میاد...
بگو:مهدیجان،کمکمکن💔:)
من لِـه شدم با گناه..!
#استاددانشمند
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـنڪَࢪبَـ❤️ـلا
بســــــــــم_ربّـ_عشــ❤️ــق #ســـــࢪباز_حضࢪټـــــ_عشــــــــــق🌿 #پارت162 بعد ازرسیدن به خونه پدر
بســــــــــم_ربّـ_عشــ❤️ــق
#ســـــࢪباز_حضࢪټـــــ_عشــــــــــق🌿
#پارت163
وارد خونه شدم
بدون هیچ حرفی با مادر علی به سمت اتاق علی رفتم
درو باز کردم
با دیدن علی اینقدر خوشحال شدم
که نفهمیدم چه بلایی به سرش آمده بود
اشکام از همدیگه سبقت میگرفتن
_علی...
جوابم را نداد
پشت به من کنارپنجره اتاقش روی صندلی چرخ دار
نشسته بود و به بیرون نگاه میکرد
گفتم حتما صدامو نشنید
دوباره صداش کردم
باز هم پاسخ نداد...
نزدیکش شدم،روبه رویش نشستم
چقدر شکسته شده بود توی این مدت ،مدتی که به ماه هم نرسیده بود
چشم دوخته بودیم به هم
چشمهایمان زودتراززبانمان شروع به درد و دل کردن کرده بود
درد و دلهایی که همش بوی دلتنگی میداد ...
_چقدر لاغر شدی... مگه نگفتی که غذا میخورم ...مگه نگفتی که فقط روحیه میدم به افراد ...مگه نگفتی که خواب کافی دارم ...پس این چهره پراز درد چیداره برای گفتن علی...
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊