eitaa logo
مهدی مسائلی، مطالعات و یادداشت‌ها
873 دنبال‌کننده
39 عکس
15 ویدیو
9 فایل
ارتباط با مدیر: @masaeli
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️شکست هیمنه‌ی اسرائیل/نقدی بر سخنان مولوی عبدالحمید ✍مهدی مسائلی حدود یک‌سالی است اظهارنظرهایی از مولوی عبدالحمید شنیده می‌شود که نه تنها کمکی به مردم سیستان و بلوچستان نکرده است، بلکه موجب بهره‌برداری جریان‌های مخالف اسلام یا تجزیه‌طلبِ ایران شده است. جناب مولوی عبدالحمید در خطبه‌های نماز جمعه این هفته‌ی اهل‌سنت زاهدان با انتقاد از کسانی که به دنبال نابودی اسرائیل هستند، این امر را غیر ممکن دانسته و از ایده تشکیل کشور فلسطین در کنار اسرائیل به پایتختی بیت‌المقدس حمایت نمود. در نقد این سخنان چند نکته را بیان می‌کنم: ۱. ایده‌ی تشکیل دو کشور اختصاص به مولوی عبدالحمید ندارد، با سخنان وی نیز پیشرفتی در تحقق آن ایجاد نمی‌‌شود. دهه‌هاست که بعضی از فلسطینی‌ها و کشورهای اسلامی از همه‌ی آرمان‌های دینی و عربی خود گذشتند، پای میز مذاکره نشستند، هر نوع امتیازی به اسرائیل دادند ولی نتیجه آن چه بود؟ بعضی از آن‌ها آرزوی تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی در محدوده کوچکی از آن را به گور بردند. ۲. جناب مولوی خواستار تأسیس کشور فلسطینی به پایتختی بیت‌المقدس در کنار اسرائیل شدند. لازم است یادآوری کنم که کشور اسرائیل بر ایده‌‌های صهیونیستی تأسیس شده است، در نگاه صهیونیست‌ها اورشَلیم یا همان بَیْت‌المُقدَّس پایتخت آرمانی اسرائیل است و تمام گروه‌ها و جناح‌های سیاسی اسرائیل این موضوع را خط قرمز خود می‌دانند. در سال‌های اشغال‌گریِ صهیونیست‌ها بر بیت‌المقدس، اقدامات گسترده‌ای در یهودی‌سازی تمام مناطق غربی و شرقی آن شده است. مخالفت‌های جهانی و حتی متحدینش، نیز بر اراده‌ی اسرائیل هیچ تأثیری نگذاشته است. پس این پندار که اسرائیل با گفتگو و مذاکره یا نصیحت مولوی عبدالحمید، تشکیل کشور فلسطین به پایتختی بیت‌المقدس را- حداقل در قسمت شرقی- بپذیرد، با واقعیت‌ها منطبق نیست. ۳. اسرائیل اشغالگر سرزمین فلسطین است و وجود کشور مستقل فلسطینی را در کنار خویش خطری برای موجودیت خود می‌بیند. پس اگر با تأسیس کشور فلسطینی نیز موافقت کند، استقلال آن را هیچ‌گاه بر نمی‌تابد و فلسطینی‌ها همیشه باید زیر سلطه‌‌ی امنیتی و نظامی اسرائیل باشند. ۴. مردم فلسطین صاحبان حقیقی این سرزمین هستند. میلیون‌ها فلسطینی‌ در خارج از این کشور زندگی می‌کنند که باید حق آنها را در نظر گرفت. مولوی عبدالحمید یا هیچ کس دیگری نمی‌تواند سرزمین فلسطین را بدون نظرخواهی از آنان به حکومت اسرائیل حاتم‌بخشی کند. ۵. بیان ناممکن بودن نابودی اسرائیل، از زبان یک عالم دینی که باید متوکل به قدرت الهی باشد، بسیار بعید است. توجه به موفقیت اخیر حماس در عملیات طوفان الاقصی- که از امکانات نظامی فوق‌العاده‌ای نیز برخوردار نبودند- امنیت و قدرت اسرائیل را بهتر ترسیم می‌کند. ۶. در شرایطی که اسرائیل با بی‌رحمی به غزه حمله کرده، زن و کودک را به خاک و خون می‌کشید، آب و غذا و سوخت و برق و خلاصه همه چیز را بر چندین میلیون‌ مردم غزه منع کرده، آیا سخن‌ گفتن از موجودیت اسرائیل در کنار فلسطینی که هنوز به رسمیت شناخته نشده، به مصلحت‌ بود؟ هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. ۷. ممکن است عملکرد نظامی حماس را در بعضی از جزئیات قابل نقد باشد، ولی در کلیت، چنین رویکردی تنها راه مقابله و درهم‌ شکستن تسلط امنیتی و نظامی اسرائیل بر فلسطین است. پذیرش اشغال‌گری اسرائیل به خاطر تصور شکست‌ناپذیری آن است که برای قشری از جهان اسلام ایجاد است و متأسفانه جناب مولوی عبدالحمید نیز یکی از آنهاست. ........... @azadpajooh
⚡️حرکت جهاد اسلامی فلسطین و تشيع ✍مهدی مسائلی هر وقت اسرائیل در فلسطین جنایت تازه می‌آفریند، عده‌ای یادشان می‌افتد که باید بر سُنی‌بودن فلسطینی‌ها تأکید کنند. اخیرا نیز فیلمی از آقای زیاد نَخاله دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین دست به دست می‌شود که وی در مصاحبه با شبکه الجزیره بر سُنی بودن این حرکت تأکید می‌کند و می‌گوید: در قوانین و اساسنامه آمده است که جهاد اسلامی، حرکتی اسلامی و سنی است و اعضای جهاد اسلامی این‌گونه هستند. اگر کسی می‌خواهد شیعه باشد، باشد ولی در نزد ما، این موضوع نیست.  این صحبت‌ها به گونه‌ای تقطیع و ترجمه شده است که گویا آقای نخاله می‌خواهد به نفی تشيع بپردازد و آن را امری مذموم می‌داند. ولی باید دید این صحبت‌ها در پاسخ به چه سؤال و شبهه‌ای مطرح شده است. توضیح این‌که: در میان گروه‌های مبارز فلسطینی حرکت جهاد اسلامی فلسطین از همان ابتدای تأسیس آن توسط شهید دکتر فتحی شقاقی، از انقلاب اسلامی ایران حمایت می‌کرد و گروهی وحدت‌گرا بود که دفاع از تشیع در برابر تندروهای سنی یکی از رویکردهای اصلی آن بود. کتاب‌های" امام خمینی‌ راه‌حل اصلی و جایگزین" و "شيعه و سنی غوغای ساختگی" مواضع مؤسس این حرکت را نمایش می‌دهد.  نزدیکی مواضع سیاسی گروه جهاد اسلامی با ایران در جریان جنگ ایران و عراق و تحولات دهه‌های اخیر همیشه وجود داشته است و از این جهت اتهامی درباره آنها وجود دارد که جزئی از مجموعه نظام جمهوری اسلامی یا گروهی ذیل سپاه قدس هستند. همچنین این گروه با این اتهام روبروست که دارای تفکرات شیعی است و افراد در آن شيعه می‌شوند. مصاحبه الجزیره با زیاد نَخاله نیز با سؤالات و شبهاتی از این دست روبرو بود، از ایرانی بودن این حرکت گرفته تا شیعه بودن آن. در چنین فضایی دبيرکل جهاد اسلامی با این سخنان می‌خواهد شبهه ترویج تشیع را از گروه جهاد اسلامی نفی کند. زیرا همان‌گونه که سُنی شدن یک شیعه در جمع شیعیان بازخورد منفی زیادی دارد، شيعه شدن یک سنی در فلسطینی که قاطبه آن اهل‌سنت هستند، یک ضد تبلیغ برای گروه جهاد اسلامی است. زیاد نَخاله در این مصاحبه بر هم‌گرایی سیاسی و دینی با ایران تأکید می‌کند و از طرفی به شبهه وابستگی به ایران و شیعی بودن پاسخ می‌دهد. پس باید ببینیم این سخنان در چه مقام و جایگاهی بیان شده است و فریب تقطیع و ترجمه نادرست عده‌ای را نخوریم. .......... @azadpajooh
1785.pdf
1.48M
⬅️کتاب جهاد اسلامی، مجموعه مکتوبات شهید دکتر فتحی شقاقی/ شامل کتاب📔 شيعه و سنی غوغای ساختگی.pdf ........ @azadpajooh
⚡️حضرت زهرا(ع) از مقدسات همه مسلمانان است/نفی تحمیل عقیده ✍مهدی مسائلی بیشتر شیعیان معتقدند که حضرت فاطمه زهرا(ع) در جریان منازعه‌ی خلافت و بیعت گرفتن از امام علی(ع) متحمل رنج‌ها و آسیب‌های جسمی و سقط جنین شدند و به خاطر بیماری ناشی از آن، از دنیا رفتند و به شهادت رسیدند. گزارش‌هایی در منابع شیعی در این‌باره وجود دارد که شیعیان معمولا به آنها استناد می‌کنند، اما در میان اهل‌سنت فقط مستنداتی برای تهدید به آتش زدن خانه امام علی(ع) وجود دارد و برای فراتر از آن، یعنی مضروب شدن حضرت زهرا(ع) نقل تاریخی اثباتی وجود ندارد. منابعی از اهل‌سنت که معمولا آدرس آنها برای اثبات این موضوع فهرست می‌شود، به ذکر اعتقادات شیعیان یا معتزلیانِ متمایل به شیعه اشاره می‌‌کنند و خود این منابع چنین باوری را باطل می‌دانند.(نمونه‌اش نقل شهرستانی در الملل و النحل و ذهبی در میزان الاعتدال) بر این اساس، اهل‌سنت معتقد به مضروب شدن حضرت زهرا(ع) و شهادت ایشان نیستند و چنین گناهی را برای عمر و ابوبکر ثبت نمی‌کنند. پس قبول خلافت آنها و احترام بدیشان، ملازمه‌ای با روا دانستن آسیب زدن به حضرت زهرا(ع) ندارد. از این گذشته، در کتاب‌های حدیثی اهل‌سنت فضائل بسیار و والایی برای حضرت فاطمه زهرا نقل شده است و آن حضرت نه تنها از مقدسات شیعه بلکه از مقدسات تمام مسلمانان است. با این مقدمه چند نکته را عرض می‌کنم: ۱. با تمسک بر منابع اهل‌سنت راهی برای علم یا حتی گمان به وقایع مورد اعتقاد شیعه وجود ندارد. بسیاری از شیعیان با اعتماد و تکیه بر منابع حدیثی خودشان، معتقد به عنوان شهادت برای حضرت زهرا(ع) هستند و برای ایشان عزاداری می‌کنند ولی نمی‌توان این عقیده را به اهل‌سنت تحمیل کرد و آنها را در تنگنای انتخاب اهل‌بیت(ع) یا خلفا قرار داد. ۲. مخالفان وحدت و برادری اسلامی در میان شیعه معمولا از این سخن می‌گویند که ما با قاتل حضرت زهرا(ع) دوست نمی‌شویم. این در حالیست که اهل‌سنت اعتقادی به قتل حضرت فاطمه(ع) ندارند، و قدر و منزلت آن حضرت نزد آنان بدان حد است که در صورت اثبات چنین امری، آنها نیز هرگز با قاتل آن حضرت رفاقت ندارند. ۳. سیره اهل‌بیت(ع) در برابر عموم مسلمانان هیچ‌گاه پیش کشیدن موضوع رنج‌های حضرت زهرا(ع) و گسست فاصله‌ها نبوده است و مجادلاتی از این دست مورد توصیه امامان واقع نشده و گزارش و روایتی برای آن نداریم. در این موضوع هرکس می‌تواند اعتقاد خویش را داشته باشد ولی هنگامی اعتقادات‌مان تنش‌زا می‌شود که بخواهیم آنها را به دیگران تحمیل کنیم و لوازم اعتقادی خودمان را به دیگران نسبت دهیم... بگذریم ......... @azadpajooh
⚡️حواشی یادداشت "حضرت زهرا(ع) از مقدسات همه مسلمانان است/نفی تحمیل عقیده" 🔹یادداشتی از کانال بزم قدسیان در تلگرام: 🔻بردند پیمبران و پاکان/ از بی ادبان جفای بسیار از زمانی که لینک یادداشت جناب آقای مهدی مسائلی را ذیل عنوان «بر ساحل انظار» در کانال گذاشتم (و البته تبصره ای هم بر آن زدم)، از تیر و ترکش هایی که به سمت این محقق پاک‌نیّت رها شد بی‌نصیب نماندم. در اين ميان، از عوام و جهّال انتظاری نیست، شگفت عکس العمل مدّعیان علم است. به عنوان نمونه، شخصی که در کسوت علم و اجتهاد است، از فرط تعصّب، یا برای به دست آوردن دل عوام متعصب، در پیامی صوتی به اينجانب، تهديدهای عوامانه بر زبان آورد (که منتظر چوب حضرت زهرا باش) و از تهمت و توهین هم فروگذار نکرد. در جواب ایشان عرض شد که: اول سخن فرد را بخوانید و در آن تأمل کنید؛ بعد به تکفیر و تفسیق مبادرت نمایید. این از بدیهیات و اصل اوّلی عقلا است. این که حضرت فاطمه را انسانی همچون خودمان تصور کرده و از طرف ایشان چوب حواله می کنیم نشان از عدم معرفت به معصوم (ع) است. ای کاش درس امام شناسی را درست خوانده بودیم و قیاس به نفس نمی کردیم! شما که در ایام فاطمیه هرسال مطالب کانال ما را می بینید حق نداشتید اتهام بزنید. مگر نخوانده اید که: ملعون من اتّهم أخاه. من به نوبه خود از این همه تهمت و توهین نخواهم گذشت. ولا تحسبن الله غافلاً عمّا یعمل الظالمون. از سوی ديگر، محقق‌نمایی که آقای مسائلی را آماج  تهمت‌ و توهین قرار داده و لعنت سکّان سماوات و ارضین را نثار او کرده، در ادامۀ لجن‌پراکنی‌هایش نوشته: «از دیگر خبیث‌ها مدیر کانال بزم قدسیان است که این مطلب مسائلی را در کانالش گذاشته و با لقب استاد از این ملعون تجلیل کرده». امّا از دیدگاه مکتب اهل بیت (ع)، ملعون کسی است که برادر دینی‌اش را متهم کند. (ملْعُونٌ مَنِ اتَّهَمَ أَخَاهُ، ملْعُونٌ مَنْ غَشَّ أَخَاهُ‏، ملْعُونٌ مَنْ لَمْ يَنْصَحْ لِأَخِيهِ). نزدیکان را بیش بوَد حیرانی/ کایشان دانند سیاست سلطانی ...... @azadpajooh
⚡️حواشی یادداشت "حضرت زهرا(ع) از مقدسات همه مسلمانان است/نفی تحمیل عقیده"/۲ مطلبی از کانال با من بمان(استاد علی مازندرانی) در تلگرام: سؤال از روانشناسان . دیروز جناب آقای مهدی مسایلی (که از نزدیک آشنایی با ایشان ندارم) مطلبی را در کانال خود بارگذاری نمودند (اینجا). ذیل این پست، فحش‌های بسیار رکیکی از علاقمندان به حضرت صدیقه کبری زهرای مرضیه(س) دیدم (اینجا ببینید) . نکته چند سالی است که این مسأله ذهنم را درگیر خود نموده‌ است که چرا علاقمندان ولایی تند و تیز حضرت امیر(ع)، غالباً بی‌ادب و فحاش هستند؟ واقعا دوست دارم علت روانشاسی رفتار این ولاییون را بدانم که: چرا ولائیون و شیعیان سلفی، در مقابل متن‌های علمی یا اظهارنظرهای مؤدبانه مخالف خود، فحاشی و بی‌ادبی می‌کنند؟ . سؤال لطفا روانشناسان، پژوهش‌های میدانی انجام دهند که عامل بی‌تربیتی و بی‌ادبی «شیعیان سلفی» چیست؟ و چرا متعصبان مذهبی، فحاش هستند؟ ......... @azadpajooh
▪️جناب حجت‌الاسلام و المسلمین عبدالامیر خطاط یادداشتی در نقد بنده نوشته‌اند که اصل یادداشت و پاسخ بنده در ادامه می‌آید: یادداشت جناب آقای خطاط 👇 بسمه تعالی اخیرا مطالبی توسط یکی از معممین نوشته شده و در آن به بهانه وحدت توصیه به کتمان حقائق شده است. در این مورد چند مطلب به عرض می رسد: 1- وحدت میان شیعیان و سایر مذاهب ریشه در آیات قرآن و فرمایشات اهلبیت (علیهم السلام) دارد که در فتاوی مراجع تقلید و بیانات بزرگانی چون آیت الله العظمی بروجردی، علامه امینی، علامه شرف الدین، حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری انعکاس یافته است. 2- وحدت اسلامی به معنای یکی شدن مذاهب نیست. این وحدت نه شدنی است و نه منظور داعیان این وحدت است. چنانکه وحدت به معنای چشم بستن به واقعیت ها و ترک و تعطیل مباحثات و مناظرات علمی بین دو مذهب نیست. این وحدت خلاف دستورات قرآن مبنی بر تحریم کتمان حقائق و منافی با وجوب ارشاد جاهل است. 3- وحدت به معنای پایبندی به دستورات اسلامی و التزام به سیره اهلبیت (علیهم السلام) در مواجهه و معاشرت با سایر مسلمانان ( صَلُّوا فِي عَشَائِرِهِمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ‏ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ لَا يَسْبِقُونَكُمْ إِلَى شَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَيْرِ فَأَنْتُمْ أَوْلَى بِهِ مِنْهُمْ ) و دوری گزیدن از تنش و منازعه و برانگیختن احساسات یکدیکر است. 4- بدیهی است که در سایه چنین وحدت و یک پارچگی است که محیط آرام جهت انجان مناظرات علمی برقرار کرد؛ و زمینه پذیرش حقائق (يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ) را فراهم نمود و پرده از چهره واقعیت های تاریخی و اعتقادی برداشت. اگر این مباحثات و مناظرات علمی با روش های علمی و رعایت آداب مناظره صورت گیرد، نه تنها سبب تفرقه و جدایی بین دو مذهب نخواهد شد، بلکه منجر به شناخت صحیح یکدیگر و تقریب و در نتیجه وحدت نیز می شود. از این رو مناظرات علمی و بیان حقائق نه تنها تفرقه انگیز نیست که وحدت آفرین است. 5- حقائق تاریخی چون احکام فقهی نیستند که با تفاوت مبانی و اصول تغییر کند، مسائل تاریخی واقعیت های خارجی هستند که با ذکر مستندات و بیان قرائن و شواهد می توان نا آگاه را آگاهی بخشید و منکر را به اقرار واداشت.  6- قبول خلافت افراد مذکور در میان توده اهل سنت مسلما به معنای روا دانستن آسیب زدن به حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیست أما اگر واقعیت از چشم آنها دور نگه داشته شده چرا باید در این جرم شریک بود؟ چرا باید واقعیت را کتمان نمود و افراد نا آگاه را در جهل و نادانی باقی گذاشت. 7- نویسنده با ذکر مواضع شیعیان و سنیان، از بیان مواضع خویش طفره می رود یا اینکه خود را داعیه دار ایجاد مذهب سوم می داند. که در آن باید واقعیت ها کتمان شود تا مبادا جاهل از فهم خطای خود آزرده خاطر شود. در این فرض کتمان حقائق به مسئله شهادت حضرت زهرا (علیها السلام)ختم نمی شود بلکه بسیاری از واقعیت های دیگر چون «غدیر» نیز باید مسکوت بماند. 8- چنین وحدتی که با مبانی عقلانی و مکتب اهلبیت (علیهم السلام) در تنافی است، نه تنها گامی به سوی اتحاد مسلمین نیست بلکه دم زدن از آن فرصت را برای سود جویان و شیعه انگلیسی فراهم کرده تا به مبارزه با آن برخیزند. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته  عبدالامیر خطاط نائینی 17 آذر 1402 مصادف با ایام شهادت مظلومانه حضرت زهرا(علیها السلام) ...... ⬅️پاسخ به نقد آقای خطاط ...... @azadpajooh
🔻پاسخ به نقد جناب آقای خطاط ✍مهدی مسائلی جناب حجت‌الاسلام و المسلمین عبدالامیر خطاط از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه اصفهان و جانشین مرکز مدیریت این حوزه در یادداشتی به نقد یادداشت "حضرت زهرا(ع) از مقدسات همه مسلمانان است"  نوشته‌ی بنده پرداخته‌اند. قبل از پاسخ به این یادداشت ابتدا گلایه‌ای خطاب به ایشان داشته باشم. جناب استاد خطاط! بنده در اصفهان چند خیابان آن طرف‌تر هستم، شما بنده را می‌شناسید، شماره تلفن من را هم دارید، خوب نبود قبل از بیانیه‌نویسی یک زنگ به من می‌زدید، خدمت می‌رسیدم و توضیحات بیشتری مطالبه می‌کردید؟ البته باید از شما تشکر کنم که نهایت استخفاف‌تان نسبت به بنده این بود که در یادداشت‌ اسمم را نیاورید و گفتید: "یکی از معممین نوشته" و مثل فلان استاد درس خارج‌گوی مدرسه‌ی صدر دشنام نثارم نکردید و یا مثل آن‌ دیگری تکفیرم نکردید. اما در پاسخ به نقد ایشان چند نکته بگویم: ۱. ایشان بنده را متهم کرده به خاطر وحدت توصیه به کتمان حقائق کرده‌ام، در حالیکه من می‌گویم حقائق را وارونه جلوه ندهید. آنچه بنده روشن کردم توضیح نوع ارجاعات به کتب اهل‌سنت بود نه انکار و مخفی کردن ارجاعات و حقایق. توصیه به انصاف علمی آیا نامش کتمان حقایق است؟ ۲.جناب خطاط در یادداشتش ضمن طرفداری از وحدت و توضیح درباره مقصود از آن نوشته‌اند: "وحدت اسلامی به معنای یکی شدن مذاهب نیست"  ایشان گویا چنین برداشت کرده‌اند که مطابق اتهام همیشگی بعضی، من وحدت را به معنای دست کشیدن از باورهای شیعه و نزدیک شدن به اهل‌سنت می‌دانم. درحالی‌که برعکس همه تأکید من در یادداشتم بر فاصله گرفتن از این فضا بود. ما نیز طرفدار وحدت اسلامی با حفظ اختلاف هستیم نه وحدت با حذف اختلاف! در موضوع مورد بحث نیز درست است که شیعه اعتقاد به شهادت حضرت فاطمه(ع) دارد و برای آن عزاداری می‌کند ولی نباید با هر روشی درصدد تحمیل این اندیشه به اهل‌سنت باشیم. در سخنان بنده نیز هیچ انکاری نسبت به مضروب شدن و شهادت حضرت زهرا(ع) صورت نگرفته بود و عقب‌نشینی مذهبی نیز وجود نداشت. بلکه بحث بر سر منابع این موضوع بود. بعضی از مجادله‌گران مذهبی می‌خواهند اثبات کنند که این واقعه به صراحت در منابع اهل‌سنت آمده است و اهل‌سنت باید بین طرفداری از خلفا و محبت به حضرت زهرا(س) یکی را انتخاب کنند. این افراد در مطالب خویش منابعی از اهل‌سنت را فهرست می‌کنند که اثبات‌گر مضروب شدن حضرت زهرا(س) هستند ولی همان‌گونه که توضیح دادم چنین مطلبی در این منابع وجود ندارد. واقعیت این است که بسیاری از همین ارجاعات نادرست توسط اهل‌سنت تندرو برای فضاسازی علیه تشیع و دروغ‌گو خواندن شیعیان مورد استفاده قرار می‌گیرد. در یادداشتم دو موردش را مثال زدم، سخنان شهرستانی در کتاب الملل والنحل و ذهبی در میزان‌الاعتدال. این دو کتاب هرگز در مقام بیان گزارش اثباتی این قضیه از جانب اهل‌سنت نیستند، بلکه به زعم خودشان در توصیف انحراف اعتقادی دو نفر متمایل به تشیع، مضروب شدن حضرت را از اندیشه‌های انحرافی آنها را برمی‌شمرند. ۳. جناب خطاط نوشته‌اند: "حقائق تاریخی چون احکام فقهی نیستند که با تفاوت مبانی و اصول تغییر کند، مسائل تاریخی واقعیت‌های خارجی هستند که با ذکر مستندات و بیان قرائن و شواهد می توان نا آگاه را آگاهی بخشید و منکر را به اقرار واداشت." بله تاریخ واقعیت خارجی است، ولی آنچه به اسم تاریخ نوشته‌اند می‌تواند واقعی باشد یا غیرواقعی. از این گذشته خیلی وقت‌ها تاریخ را اصلا ننوشته‌اند یا ناقص نوشته‌اند. از این رو برای اثبات تاریخ گاهی بن‌بست علمی وجود دارد. ممکن است ما دوست داشته باشیم مردم نسبت به تاریخ با صورتی که بدان عقیده داریم، علم پیدا کنند، ولی نقل‌های تاریخی همیشه با این موضوع همراهی نمی‌کنند. ما می‌توانیم از راه اعتماد مذهبی علم به شهادت حضرت فاطمه(س) پیدا کنیم ولی نباید دیگران را متهم کنیم که تاریخ را نادیده می‌گیرند و حقیقت را پنهان می‌کنند. ۴. جناب خطاط به تفتیش عقیده از بنده پرداخته‌اند، و رویکرد توصیفی من را موجب کتمان واقعیت دانسته و اتهام داعیه‌داری ایجاد مذهب سوم را متوجه‌ام نموده‌اند. باید بگویم مهم عقیده شیعه است نه عقیده من، که آن را هم به صراحت بیان کردم. اگر می‌خواستم وحدت‌اسلامی را استحکام ببخشم باید عقیده شیعه را مخفی می‌کردم نه اندیشه خودم را. بنده نه مریدی در میان اهل‌سنت و شیعه دارم نه پست و مقامی میان آنها، پس مصلحتی بر مخفی کاری نیز ندارم. 🔺۵. از ایشان انتظار دارم همان‌گونه در جواب به بنده وقت گذاشتند و نقدی نوشتند، در مقام مسئولیتی که در حوزه علمیه اصفهان دارند با کسانی که به جای نقد، تکفیرنامه می‌نویسند برخورد کنند. مطالب و نکات دیگری نیز وجود دارد که مجال پرداختن به آن در این نوشته وجود ندارد. اگر ایشان را دیدم حضوری عرض می‌کنم. ........ @azadpajooh
⚡️درباره جریان مدعی مهدویت مقتدی صدر ✍مهدی مسائلی کشور عراق در یکی دو دهه اخیر مَهد جریان‌ها و فرقه‌های نوظهور مدعی مهدویت بوده است. بعضی از این فرقه‌ها به خارج این کشور و از جمله ایران نیز قدم گذاشته‌اند ولی بعضی محدود به کشور عراق هستند. در چند سال اخیر کلیپ‌هایی از مدعیان مهدویت مقتدی صدر در رسانه‌ها دست‌به‌دست می‌شود که برای خیلی تعجب برانگیز است. چنانچه در کلیپ جدید پربازدیدی از مناره‌های یک مسجد در عراق، اذانی با شهادت به حجت بودن مقتدی صدر و قیام وی گفته می‌شود. اما این افراد چه کسانی هستند؟ جریان مدعی مهدویت مقتدی صدر در عراق به عنوان "اصحاب قضیه" شناخته می‌شوند، این جریان بخشی جدا شده از جیش‌المهدی(شاخه نظامی جریان صدر) هستند که به سبب اختلاف با مسئول دفتر جنبش صدر در اماره، از جیش المهدی در استان میسان عراق جدا شدند. این گروه معتقد به استفاده از خشونت در راه رسیدن به اهداف خویش است و یکی از علل جدایی آن از جریان صدر نیز همین موضوع بوده است. اما ریشه‌های فکری این جریان به زمان حیات پدر مقتدی صدر، آیت الله سید محمد صدر(۱۳۲۲-۱۳۷۷ش) باز می‌گردد. در آن زمان جریانی به نام سلوکیین (نام دیگر: منتظرون) با گرایش شدید عرفانی، به دنبال مقدمه‌‌سازی برای ظهور امام زمان بودند. گفته شده از باب مقدمه‌سازی جهت ظهور امام فسادها و انحرافات رفتاری زیادی نیز مرتکب می‌شدند. این گروه به غلو درباره سید محمد صدر می‌پرداختند و به عصمت او معتقد بودند. عده‌ای از آنها نیز معتقد به حلول امام زمان در سیدمحمد صدر شدند. در آن زمان سید محمد صدر از این جریان اعلام برائت نمود و آنها را طرد کرد، ولی جماعت سلوکیین با گسترش در عراق، پایه‌گذار بسیاری از جریان‌های مدعی مهدویت در عراق کنونی شدند. در جنگ دوم نجف در سال ۲۰۰۴ گروهی از وابستگان به همین جریان به نام "حرکت نبأ العظیم" مدعی شدند که مقتدی صدر در این جنگ کشته شده است و شخصی که هم‌اکنون وجود دارد، در واقع امام مهدی است که در جسم مقتدی صدر حلول پیدا کرده است و این آغازی برای پیدایش "اصحاب قضیه" در عراق بود. بعضی از اعتقادات سیاسی و دینی این گروه عبارتند از: ۱. اعتقاد به اینکه امام مهدی در سید محمد صدر حلول کرده بود و هم‌اکنون در شخص مقتدی حلول کرده است. ۲. این گروه معتقد به دجال بودن آیت الله سیستانی هستند و سفیانی اول را سید عبدالعزیز حکیم می‌دانند؛ زیرا او رهبری اولین ائتلاف شیعیان عراق را در مقابل جیش المهدی برعهده داشت. آنها نوری مالکی را نیز سفیانی دوم می‌دانند. ۳. آنها معتقدند که امام مهدی(مقتدی صدر) بر علیه جریان‌های سیاسی مخالف خود و هواداران آنها قیام خواهد کرد و در این جنگ، داخل کوفه می‌شود و هرمنافق تردیدگری را می‌کشد و کاخ‌های آنها را ویران می‌کند. سپس وارد بغداد می‌شود و همین جنگ را در آنجا خواهد داشت. ۴. این گروه برای آغاز عملیات نظامی خویش و حرکت به سمت کوفه در انتظار ندایی هستند که به آن "خبر فوری" می‌گویند. ۵. این گروه معتقدند که جنگ نجف در سال ۲۰۰۴ که بین جیش‌المهدی با نیروهای امنیتی عراق و ارتش آمریکا روی داد، اولین معرکه‌ای بود که امام مهدی و اصحابش ضد سفیانی ورود پیدا کردند. همچنین آتش‌بس سال ۲۰۰۷ میان مقتدی صدر و دولت نوری مالکی آتش بس میان امام زمان و سفیانی بود. ۷. این جریان معتقد است هرکس ادعای مرجعیت و اعلمیت طبق مفهوم حوزوی شیعه داشته باشد، فردی دروغگو و دغل‌باز است و بدین‌وسیله موضع‌گیری غیرمستقیمی در برابر مراجعی دارد که فتوا به انحراف این جریان می‌دهند. 🔻اما موضع‌گیری مقتدی صدر در برابر این جریان چگونه بوده است؟ مقتدی صدر از همان ابتدای ظهور این جریان، آنها را گمراه و منحرف دانست و اعلام برائت خویش را بارها از آنها اعلام کرده است. تنش‌های زیادی نیز در روابط این گروه و جریان صدر وجود داشته است و درگیری‌های کوچکی میان آنها رخ داده است که به درگیری گسترده تبدیل نشده است. آخرین موضع‌گیری مقتدی صدر در برابر این جریان مربوط به فروردین سال۱۴۰۲ شمسی بود که مقتدی در اعتراض به فساد فکری این جریان و انتساب آنها به وی، همه فعالیت‌های سیاسی‌اش را - به جز مواردی خاص - به مدت یک سال تعطیل کرد. او حساب کاربری خود در شبکه ایکس (توییتر سابق) را نیز معلق کرد. همزمان با این اقدام تعدادی از اعضای جریان اصحاب قضیه نیز توسط دولت عراق بازداشت شدند. نفوذ این گروه بیشتر در استان میسان عراق است و اخیراً در ناصریه، بصره و شهر بغداد، به ویژه شهرک صدر، هوادارانی پیدا کرده‌اند. هرچند این گروه به نسبت سایر گروه‌های مدعی مهدویت نوپا و نسبتا کوچک است، اما به خاطر اعتقاد به حرکت نظامی و خشونت خطر بیشتری از سایر گروه‌ها دارند. جریان صدر این گروه را یک عامل نفوذی و توطئه‌ای می‌دانند که برای ایجاد فساد در درون آنها و تخریب چهره جریان صدر گسترش یافته‌اند. ...... @azadpajooh
میز تاریخ اندیشکده هیأت و آیین های مذهبی برگزار می کند: سی و نهمین نشست از سلسله نشست های نقد کتاب نقد کتاب «آموزه های معصومان در مواجهه با اهانت نوشته دکتر میثم مطیعی» با حضور: حجت الاسلام مهدی مسائلی دکتر محمود مطهری نیا مجری: دکتر محمود ذکاوت سه شنبه ۲۸ آذر ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۵ تهران ، خيابان سميه،‌تقاطع نجات‌اللهي ،‌پلاك 241، واحد 4: انديشكده هيأت  https://www.skyroom.online/ch/sazmanh/armaneheyat
⚡️درباره رنج‌های حضرت فاطمه(س) ✍مهدی مسائلی چندی پیش بنده در یادداشتی اشاره‌ای به مصادر شهادت حضرت زهرا(س) در شیعه و سنی داشتم و ضمن تبیین اعتقاد شیعه مبنی بر شهادت آن حضرت، بر اجتناب از مجادله‌ی مذهبی‌ که انصاف علمی در آن رعایت نمی‌شود، تأکید کردم.(حضرت زهرا(ع) از مقدسات همه مسلمانان است/نفی تحمیل عقیده) این یادداشت سوءقضاوت‌های زیادی را درباره شخص بنده و مقصودم از آن به دنبال داشت. در پاسخ‌‌هایم به بعضی افراد، تصریح کردم که: هدف من انکار رنج‌های حضرت زهرا(ع) نبوده است، بلکه مقصود نفی تحمیل عقیده به اهل‌سنت و ردِّ معرفیِ آنها به عنوان طرفداران مصائب و شهادت حضرت است. از طرفی دیگر، چون لازمه‌ی یادداشت‌‌ام بیان توصیفیِ اعتقاد شیعه و سنی در این زمينه بود، این موضوع نیز موجب شد بعضی قضاوتی درباره تفاوت عقیده شخصی بنده با شیعه داشته باشند. از این رو در این نوشته کوتاه چند نکته را بیان می‌کنم: ۱. اعتقاد بنده در زمینه رنج‌های حضرت زهرا(ع) همان اعتقاد شیعه است، بر این اساس معتقدم که بعضی از گزارش‌های منابع شیعی دراین‌باره قابل اعتماد است و از مجموع گزارش‌ها به این نتیجه رسیده‌ام که آن حضرت(ع) در وقایع بعد از رحلت پیامبر(ص) متحمل رنج‌های روحی و جسمی شدند که منجر به رحلت ایشان از این دنیا شد. اما بر این‌نکته تأکید می‌کنم که من با اهل‌سنتی که چنین اعتقادی را ندارند، دعوا و مخاصمه ندارم و در پی تحمیل این اندیشه بر آنها نیز نیستم. این‌ نکته‌ای است که مراجع و علمای شیعه بارها فرموده‌‌اند و اگر کسی اِن‌قُلت بیشتری دارد به آنها اعتراض کند. ۲. تأکید می‌کنم که نبود مَصدری در کتب اهل‌سنت برای تصریح به مضروب شدن حضرت زهرا(س) به معنای انکار این ماجرا در درون شیعه و تضعیف اعتقاد شیعیان نیست. آری، ممکن است این موضوع در حیطه مباحثات دوطرفه بین شیعه و سنی، مجادله‌ها را محدود کند، ولی موضوع رنج‌های حضرت زهرا(س) محدود به مضروب شدن ایشان نیست، مسئله‌ی هتک حرمت اهل‌بیتِ نبوت و رنج‌ روحی حضرت فاطمه(س)، مسئله‌ای غیرقابل انکار است که مصادر متعددی از اهل‌سنت دارد. این نکته را باید در نظر داشت که علاقه‌مندی بعضی از مجادله‌گران مذهبی برای اثبات شهادت حضرت برای اهل‌سنت و گزیده‌برداری غیر علمی از منابع آنها، موجب وَهنِ استدلال‌های شیعه در سایر موضوعات مرتبط با این واقعه می‌شود؛ و به عبارتی دیگر، تأکید بر اثبات حداکثری رنج‌های حضرت فاطمه(ع) موجب شده هر رنج و مظلومیتی برای ایشان نادیده گرفته شود. ۳. انتشار چنین مطلبی در ایام فاطمیه دو علت داشت؛ اول این‌که: اقتضای فضای ذهنی مخاطب در این ایام، پرداختن به چنین مطالبی را اقتضا می‌کند و اگر این مطالب در زمانی دیگر بیان شوند، مورد توجه و تأمل مخاطب قرار نمی‌گیرد. دوم این‌که: ایام فاطمیه فرصتی برای طرفداران گسترش تضاد مذهبی است که به مذمت رویکرد وحدت اسلامی بپردازند و آن را معارض با اندیشه‌ی مذهبی شیعه جلوه دهند. بی‌شک از نگاه ما وحدت‌ اسلامی منافاتی با بزرگداشت فاطمیه ندارد و بر اساس این مبنا، طرفداری ما از وحدت اسلامی به معنای کنار گذاشتن فاطمیه نیست. اما عده‌ای با رُودَررُو قرار دادن اهل‌سنت با حضرت فاطمه(س)‌، درصدد ایجاد تنافی بین فاطمیه و وحدت اسلامی هستند تا از بستر آن، شیعیان فاطمیه را انتخاب کنند و وحدت اسلامی را کنار بگذارند. ............. @azadpajooh
⭕️ مجله علمی_رسانه ای اخوت برگزار میکند 🔻نشست نقد و بررسی رساله دکتری با موضوع اندیشه تقریب مذاهب اسلامی 📚عنوان رساله: مطالعه جامعه شناختی _تاریخی اندیشه تقریب مذاهب اسلامی در بین روحانیون شیعه و دلالت های آن برای سیاستگذاری فرهنگی 🔸ارائه دهنده: دکتر رسول زرچینی 🔸ناقدین: حجت الاسلام و المسلمین مهدی مسائلی دکتر محمدصادق حسین زاده ⏰زمان: پنجشنبه ۷ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۶ 🏫مکان: قم، میدان روح الله، حسینیه هنر، دفتر اخوت 🔴 به کانال اخوت بپیوندید👇👇👇 @okhowahmag