eitaa logo
از هر دری سخن
1.1هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
232 ویدیو
7 فایل
لطفاجهت پیشرفت کانال مطالب خودتون رو به آیدی زیر ارسال کنید. هرچه میخواهد دل تنگت بگو😊 @Aseman5 اگه دوست داشتین یه نگا به این کانالا هم بندازین👇 ❣ @sherhaye_nab@estikersaz@mojezehashpazkhane@ranginkamaneman
مشاهده در ایتا
دانلود
ما سینه زدیم، بی‌صدا باریدن از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند ما مدعیانِ صفِ اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند 🏴 @azhardarisokhan
درگیر خیالات خودم بودم و او گفت... 🏴 @azhardarisokhan
انسان ها به سه دلیل پشت سرتان حرف می زنند: 1- وقتی نمی توانند در حد و اندازه شما باشند. 2- وقتی چیزی که شما دارید را ندارند. 3- وقتی می خواهند از سبک زندگی شما تقلید کنند اما نمی توانند. بزرگترین اقیانوس دنیا آرام است، پس آرام باش تا بزرگ باشی. 🏴 @azhardarisokhan
جایی که تو باشی خبر از خویشتنم نیست 🏴 @azhardarisokhan
شهادت جان کندن نیست؛ دل کندن است...! 🏴 @azhardarisokhan
پای پایه های دلم بمان ! نه پای حرفهایم که گرفتار گاه و بیگاه زمانه می شود شب و روز در ذهنم معلقی... حتی بین دلشوره های وقت نشناسم! 🏴 @azhardarisokhan
جان خوشست، اما نميخواهم که: جان گويم ترا خواهم از جان خوشتری باشد، که آن گويم ترا من چه گويم کانچنان باشد که حد حسن تست؟ هم تو خود فرماکه: چونی، تا چنان گويم ترا جان من، با آنکه خاص از بهر کشتن آمدی ساعتی بنشين، که عمر جاودان گويم ترا تا رقيبان را نبينم خوشدل از غمهای خويش از تو بينم جور و با خود مهربان گويم ترا بسکه ميخواهم که باشم با تو در گفت و شنود يک سخن گر بشنوم، صد داستان گويم ترا قصه دشوار خود پيش تو گفتن مشکلست مشکلی دارم، نميدانم چه سان گويم ترا؟ هر کجا رفتی، هلالی، عاقبت رسوا شدی جای آن دارد که: رسوای جهان گويم ترا 🏴 @azhardarisokhan
من در این قافله تنهاتر از آنم که تو میپنداری 🏴 @azhardarisokhan
دل می‌خورد غم من و من می‌خورم غمش دیوانه غمگساری دیوانه می‌کند ! ای زلف یار ! سخت پریشان و درهمی دستِ بریده‌ی که تو را شانه می‌کند ؟ 🏴 @azhardarisokhan
هدایت شده از مبتلا...
سلام علیکم... لطفا تو کانالتون اعلام کنید واسه دختر ۷ ساله ب اسم ثمین، ک یه تومور تو سرشه و قرار جراحی بشه دعا کنند....خدا خیرتون بده..
بگشای خدایا که گشاینده تویی 🏴 @azhardarisokhan
تو را نمی‌دانم اما من دوستت‌دارم! حضورت را ندارم اما به رسم عاشقی برایت شعر می‌خوانم. دلم پیش توست و خودم با هزاران فرسنگ فاصله جنون را تحمل می‌کنم. ظرافتِ انگشتانم بهانه‌ی دستان تو را می‌گیرند و تارهای گیسوانم همچون قاصدک خسته در باد به دنبال تو می‌گردند. هر دو عاشق شدیم اما من بهای سنگین تری برای اعترافش پرداخته‌ام 🏴 @azhardarisokhan