eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5978761515900079196.mp3
1.01M
داغمونو تازه کردی نگو میری و برنمی‌گردی هنوزم داغ مادر؛ رو دلامونه دیگه بسه ای داد از دست زمونه خدا رحمی کن بابام؛ زنده بمونه واسه بچه‌هات کسی، دیگه نیست به غیرِ تو دوباره یتیم نکن، حسن و حسینتو ای وای؛ علیِ مظلوم _ زخم رو سرت عمیقه چشاتو وا بذار یه‌دقیقه می‌دونم نایی نیست تُو چشمای بسته‌ت بیا آرومم کن با دستای خسته‌ت الهی قربونِ اون قلب شکسته‌ت خون تازه از سرت، می‌ریزه رو گونه‌هات حال تو وخیم شده، دعا می‌کنم برات ای وای؛ علیِ مظلوم _ ای عزیز آسمونی نمازتو نشسته می‌خونی یاد مادر افتادم حالتو دیدم مگه یادم میره اون روز چی کشیدم بین دیوار و در آهش رو شنیدم ندیدیم چی شد آخه، فضه چشم ما رو بست ساق عرش شکسته شد، وقتی استخون شکست ای وای؛ مادرم ای وای
4_5978761515900079187.mp3
985.1K
یا غایةَ آمالِ العارفین یا اولَ امامِ المومنین یاعلی٢ صلِّ علی سیدِ العابدین صلِّ علی مولی الموحّدین یاعلی٢ من، به دل عشق تو را دارم زِ ولای تو سرشارم که تویی بهترین یارم نرسد اگر به علی کسی به کجا رود به کجا رسد به خدا قسم که اگر کسی به علی رسد به خدا رسد اسدالله؛ عین‌الله؛ سرّالله؛ ولی‌الله ....................................... یا حبیبَ قلوبِ الصادقین صلِّ علی اَعدلِ العادلین یاعلی٢ صلِّ علی امانِ الخائفین صلِّ علی امیرِالمومنین یاعلی٢ تا، نفسی به تنم باشد نام تو سخنم باشد حرمت وطنم باشد درِ کس به غیر علی مزن رهِ کس به جز رهِ او مجو که از این در و ره اگر کسی برسد به نور هدی رسد اسدالله؛ عین‌الله؛ سرّالله؛ ولی‌الله ....................................... یا حبیبَ من لا حبیبَ له یا طبیبَ من لا طبیبَ له یاعلی٢ یا معینَ من لا معینَ له یا امینَ من لا امینَ له یاعلی٢ تو، همه دلخوشیِ مایی همه قطره تو دریایی همه بنده تو مولایی زِ رَهِ طلب به ولی برس زِ رَهِ ولی به علی برس مگر از عنایت مرتضی دلِ ما به کرببلا رسد اسدالله؛ عین‌الله؛ سرّالله؛ ولی‌الله
ای ولی نعمت من، دلبر و دلدار علی می زند هر نفسم نام تو را جار علی هیچ کس جز تو مرا نیست خریدار علی کمکم کن بشوم میثم تمار علی آمدم کار مرا باز تو راه اندازی وقت آن است به این بنده نگاه اندازی از تو یک عمر فقط لطف و محبت دیدم یا علی گفتم و یک عالمه رحمت دیدم دم به دم بر سر این سفره عنایت دیدم از غلامان تو آن قدر کرامت دیدم معجزه می کند آنکه به تو وابسته شود به محب تو محال است دری بسته شود وای از غصه جانسوز جدایی نجف نرود از دل من میل گدایی نجف منم آقا همه ایام هوایی نجف مردم از دوری ایوان ِطلایی نجف کاش من صحن تو را با مژه جارو بکشم سحری در حرمت از ته دل هو بکشم آمدم سوی تو ای شاه به قصد یاری اشک چشمم شده از بی کسی تو جاری ای که بوده روی دوش تو غم بسیاری کمرت تا شده بود از غم بی عمّاری چون تو مظلوم در این ارض و سما نیست علی حق تو این همه غربت به خدا نیست علی از چه بستند ید بت شکنت را ای وای دیده ای سوختن یاسمنت را ای وای پیر کردند تو را و حسنت را ای وای شرم از فاطمه لرزاند تنت را ای وای بین دیوار و دری زندگی ات ریخت بهم زخم شد بال و پری زندگی ات ریخت بهم آسمان ها همه از داغ تو گریان آقا کوفه آورد به روی لب تو جان آقا گفت کافر به شما بنده شیطان آقا وای من کشت تو را حافظ قرآن آقا عرش لرزید به خود تا که شکستند سرت شد همین ضربه ولی مرهم زخم جگرت رفتی و زینب و کلثوم تو دلگیر شدند حسنین تو علی زخمی تقدیر شدند «آن یتیمان که سر سفره تو سیر شدند لب گودال رسیدند، همه شیر شدند» کوفه این بار غلام طمع گندم شد زیر نیزه تن زخمی حسینت گم شد محمدحسین رحیمیان @rozeh_1
آمدم سرزده بی حرف و سخن خسته ام خسته ز آلوده شدن به بزرگیت نظر کن نه به من من شکستم دل تو! تو نشکن تو بزرگی و حقیرم العفو! باز تحویل بگیرم العفو! یخ فروشم که یخم آب شده بنده ات بنده ی ناباب شده با هوی و هوسش خواب شده سخت شرمنده ارباب شده پشت کردم به حسین خام شدم باعث گریه ی اقام شدم هیچکس دورو برم نیست که نیست فکر توبه به سرم نیست که نیست اشک و حال سحرم نیست که نیست توشه بهر سفرم نیست که نیست خرج نفْسم شده کل عَملم میدود پشت سر من اَجلم وای بر دور ز قرآن شدنم وای بر بی سرو سامان شدنم از عطای تو گریزان شدنم معصیت بود و پریشان شدنم چکمه بر‌دوش خود آویخته ام بغلم کن که به هم‌ریخته ام.. گرچه آلوده و رسوا هستم نوکر فضه و اسما هستم نجفی هستم و بالا هستم شیعه‌ی حضرت مولا هستم حضرت بنده نواز است علی بخدا روح نماز است علی است بها می‌خواهم درد کافیست دوا مي خواهم رزق یکسال بُکا می‌خواهم کربلا با رفقا می‌خواهم تو بگو تا که ازین غم چه کنم؟ من هوایی حُسینم چه کنم؟ آن حسین که غم آبش دادند آب میخواست عذابش دادند  با کف و سوت جوابش دادند رویِ سرنیزه که تابش دادند... خبرش رفت به خیمه، ای داد.. مادرش دست به پهلو افتاد.. یوسف من ! وسط گودالی من بمیرم چقدر مینالی! نیزه باران شدی و بی حالی تاج روی سر من! پامالی! مِهر من را به رویت می‌بندند دست و پا می‌زنی و می‌خندند آبرودار قبیله ست! نزن با عصا برتنش ای مست نزن پلک خودرا که دگر بست! نزن بی وضو بر بدنش دست مزن این تن ذبح شده جان من است چادرم هست نگو بی کفن است سیدپوریا هاشمی @rozeh_1
همین که گفتم الهی... اجابتم کردی سریع آمدی و غرق رحمتم کردی کسی که دست منِ پر گناه را نگرفت خودت همیشه رسیدی، حمایتم کردی بزرگواری و اصلا ندیده ای انگار زمانِ معصیتم گرچه رؤیتم کردی به پشتوانه ی فضلت گناه کردم من به پشتوانه ی حِلمت رعایتم کردی حیا نکردم و مهلت به بنده ات دادی حیا به جای من و این وقاحتم کردی به برکتِ نفس و رحمت امام زمان محب فاطمه و اهل هیئتم کردی همین که ناله زدم عائذٌ بِأسمائک گدای دائمیِ آل عصتم کردی ** صدا زدم مددی... زود آمدی حیدر به لطف باده ی کوثر طهارتم کردی پناه می برم امشب به زیر ایوانت که زیر سایه ی ایوان شفاعتم کردی اگرچه عبد بدم، باز مُنتسب به توام تویی همان که همیشه ضمانتم کردی تو قدر بودی و قدر تو را ندانستند خودت برای شب قدر، دعوتم کردی چقدر ناله زدی بین چاه، مظلومم چقدر گریه کنِ این مصیبتم کردی فدای زخم عمیق سرت شوم آقا پرت به خاک مکش، غرق غربتم کردی صدا زدی به سوی قاتلت، ز دنیایی... که فاطمه به برم نیست، راحتم کردی محمدجواد شیرازی @rozeh_1
بر عفو بی‌حسابت، این نکته‌ام گواه است گفتی که یَأس از من، بالاترین گناه است من غرق در گناهم، مسکین و رو سیاهم تنها تویی پناهم، «لا تَقنَطُوا» گواه است هرگز نمی‌پسندی، دَر بَر رویم ببندی آخر کجا گریزد، عبدی که بی‌پناه است در دیده اشک سُرخم، بر چهره رنگ زردم مویم شده سفید و، پرونده‌ام سیاه است بازآمدم به سویت، برگشته‌ام به کویت این بندۀ فراری، محتاج یک نگاه است من عهد خود شکستم، من راه خویش بستم ور نه به جانب تو، هر سو هزار راه است یک جمله با تو گفتن، ذکر هزار سال است یک لحظه بی‌تو بودن، یک‌عمر اشتباه است یک یا اِلهی اَلْعَفو، جبرانِ جُرمِ یک عمر یک شام قَدر با تو، بِهْ از هزار ماه است استاد حاج غلامرضا سازگار @rozeh_1
آنچنان زخم‌ گناهان به پرم افتاده که به صد شهر‌ دگر هم خبرم‌ افتاده هرچه را جمع نمودم سر یک غفلت سوخت زیر پای همه حالا ثمرم افتاده من همان شاخه‌ی سرسبز تَه باغ توأم که دگر پیر شدم برگ‌و برم افتاده بشکند پای من ای وای چه کردم به خودم به چه جاهای بدی که گذرم افتاده دل من جای علی بود خرابش کردم از دلم نام شریف پدرم افتاده آشتی کن که دوباره به خودت برگردم آرزوهام همه دور و برم افتاده جوشن ای کاش پناهم بدهد از آتش من که خوردم به زمین و سپرم افتاده بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلی که هوای نجفِ او به سرم افتاده تا به ایوان طلایش نظر من خورده جنت و هشت بهشت از نظرم افتاده برسانید سلامِ منِ بد را به حسین فطرس امشب تو ببر..من که پرم افتاده شب قدری ببریدم طرف کرببلا خیر عالم همه در این سفرم افتاده دم افطار فقط گریه به آن تشنه کنم... داع خشکی لبش بر جگرم افتاده نیزه ها عاقبت از اسب زمینش زده اند خبر ذبح سرش بین حرم افتاده سیدپوریا هاشمی @rozeh_1
با چشم تر بر روی سر قرآن گرفتیم ذکر بِکَ یا رب و یا رحمن گرفتیم با ذکر آن سرچشمه ی رحمت، محمد در راه دریای خدا جریان گرفتیم جانی نمانده بود بین سینه هامان گفتیم فورا بِعَلیٍ، جان گرفتیم بِفاطِمَه گفتیم، مادر سر رسید و از دست هایش رزق آب و نان گرفتیم ذکر لب ما سینه زن ها بِالحَسَن شد خیر دو دنیا را از آقامان گرفتیم گفتیم یاد رأسِ بر نی، بالحُسَینِ آتش گرفتیم و سپس باران گرفتیم از خیر ذکر بِعَلیِ بنِ الحُسَینِ از خوان زین العابدین ایمان گرفتیم وقتی به ذکر حضرت باقر رسیدیم فهم معارف را ز رب آسان گرفتیم بردیم نام حضرت شیخ الائمه قول نجات از آتش سوزان گرفتیم بر روی لب آمد دم موسی بن جعفر از برکت این دم، سر و سامان گرفتیم تا نوبت ذکر علی موسی الرضا شد رفتیم با هم دامن سلطان گرفتیم آمد میان، نام جواد و از سخایش خیر کثیر و برکت و احسان گرفتیم با بردن نام علیِ بنِ محمد قول وصالِ جنت و رضوان گرفتیم گفتیم ذکر بِالحَسَن را، روزی خود از سامرا با دیده ی گریان گرفتیم یعقوب وار از هجر یوسف گریه کردیم بِالحُجةِ... بوی غم کنعان گرفتیم قرآن به سر، سر شد... الهی بِالرقیه از غربتش بر آستین دندان گرفتیم از شام قدرش که سر بابا بغل کرد ویرانه غوغا شد، دل ویران گرفتیم آن قدر ناله زد " أبَ..." کنج خرابه ما نوکرانش درد بی پایان گرفتیم محمدجواد شیرازی @rozeh_1
تنها دلت نبود كه شوق شفا نداشت حتي طبيب هم به شفايت رضا نداشت حق ميدهم كه ديده بدوزي به راه مرگ دنياي بعد فاطمه ديگر صفا نداشت باباي مهربان تمام يتيم ها بعد از تو سفره هاي يتيمان غذا نداشت زخم سرت اگر كه دوا داشت باز هم زخم عميق قلب تو هرگز دوا نداشت طوري فراق فاطمه قد تو را شكست سي سال خونجگر شدنت هم صدا نداشت همراه تو فقط حسنينند اي غريب بي شك مدينه غربت دفن تو را نداشت كوفه پس از تو باز هم اهل وفا نشد هرچند اين ديار از اول وفا نداشت با بغض بر حسين تو شمشير مي زدند حتي براي بوسه اي آن جسم جا نداشت محمدعلی بیابانی @rozeh_1
باز داغِ سینه بی اندازه شد بارِ دیگر کُهنه زخمی تازه شد شب رسید و بامِ كوفه تار شد باز دردی آشنا تكرار شد گرچه شب بود و فلک در خواب بود سینه‌هایی تا سحر بی تاب بود آه فصلِ زخم‌ها آغاز گشت نیمه‌شب آرام دَربی باز گشت میچکد خون از دلی افروخته باز شد در مثلِ دربِ سوخته رختِ مشكی را به تن پوشید و رفت سنگِ غُسلی را حسن بوسید و رفت گریه‌ای بر سینه خنجر میزند باز هم عباس بر سر میزند چشمِ زینب در قَفا مبهوت بود بر سرِ دوشِ دو تَن تابوت بود می‌كِشد آه از جگر از بی كسی می‌رود تابوتی از دِلواپسی روضه‌هایش مانده اما در گلو می‌رود بابایِ زینب پیشِ رو بسكه زد خود را ، نوایَش زخم شد چشم‌ها و گونه‌هایش زخم شد با دلی پُر خون و زار و آتشین ناله زد بر شانه‌ی ام‌البنین دردِ تشییعِ جنازه دیدنیست رویِ سنگی خونِ تازه دیدنیست حسن لطفی @rozeh_1
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ درو دیوار خونه امشب روضه خونه غمی که تو دلمه قد اسمونه می دونم این شب آخره پیش منه می دونم دیگه پیشم بابا نمی مونه .... دنبالت دل من روونه چشمام از غم تو گریونه ای دادو بیداد از زمونه با با جون بابا ی غریبم‌ ...... بند2⃣ پشت سرت امن یجب رو من میخونم دست خودم نیست داری میری نگرونم این حال و روزت بیشتر من رو میسوزونه فکرشم سخته لحظه ایی بی تو بمونم ..... غصه با این دلم عجینه ترسم از مردم بی دینه بدترن از اهل مدینه بابا جون بابای غریبم ..... بند3⃣ رو سرت وقتی تیغ عدو فرود اومد کنارت فاطمه با قده خم بود اومد خاطرات مدینه برات تداعی شد وقتی که همسرت با روی کبود اومد ..... وقتیکه به در شرر افتاد دیدی که زهرا با سر افتاد مابین دیوار و در افتاد باباجون بابای غریبم 💠💠💠💠💠💠 ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ به قلم:
تعجیل در فرج اقا امام زمان عج صلوات شور یا زمینه و زمزمه مناجات شب قدر درسته الودم پر از خطا هستم بر نمیاد کاری جز توبه از دستم چیزی ندارم جز بار گناه یارب اللهی به حیدر بگزر ازم امشب دوباره سر به زیر اومدم و پشیمونم نگاه کن از کرم به این دوچشمه بارونم واای تلخ کامم و بهم عسل بده رزق کربلامو لا اقل بده یارب بالحسین. بین الحرمین اللهی العفو اللهی. اللهی. اللهی. العفو به سمت تو بازم اومدم پناهم ده از همه جا رونده شدمو راهم ده تو این شب قدری دامنت رو می گیرم کربلا می خوام که باشه تو تقدیرم دلتنگه کربلام این و از این چشام بخون میرم دلم حرم می گه حسین تا روضه خون وااای مریض هستم و ازت شفا می خوام تنها از تومن یه کربلا می خوام یارب بالحسین. بین الحرمین رضا نصابی