eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
ا ﷽ ا 📅هشتم شوّال سال ۱۳۴۴ هجری قمری، سالروز تخریب قبرستان بقیع و بقعه‌های آن توسط وهابیت خبیث :👇 ✅در این روز قبور ائمه بقیع(علیهم السلام) و نیز قبر حضرت حمزه(علیه السلام) در اُحد به دست وهابیّون تخریب شد. علّت و انگیزه ی تخریب این قبور مطهّر در کتب مختلفی که بر رد عقائد ضالّه ی وهابیت تألیف شده، بیان گردیده است. وهابیان در سال ۱۳۴۴ در مکّه گنبدهای قبر حضرت عبدالمطّلب(علیه السلام)، حضرت ابوطالب(علیه السلام) و حضرت خدیجه(سلام الله علیها) و زادگاه حضرت رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله) و حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) و «خیزران» عبادتگاه سرّی پیامبر(صلّی الله علیه و آله) را با خاک یکسان نمودند. در جدّه نیز قبر حوّا و دیگر قبور را تخریب کردند. در مدینه گنبد نبوی را به توپ بستند، ولی از ترس مسلمانان قبر شریف را تخریب نکردند. در شوال۱۳۴۴ با تخریب قبور مطهّر ائمه بقیع(علیهم السلام) اشیاء نفیس و با ارزش آن قبور مطهّر را به یغما بُردند. قبر حضرت حمزه علیه السلام و شهدای اُحد را با خاک یکسان کردند، و گنبد و مرقد حضرت عبدالله و آمنه پدر و مادر پیامبر صلّی الله علیه و آله، قبر اسماعیل پسر حضرت صادق علیه السلام و دیگر قبور را هم خراب کردند. در همان سال به کربلای معلّی حمله کردند، و ضریح مطهّر را کندند و جواهرات و اشیاء نفیس حرم مطهّر را که اکثراً از هدایای سلاطین و بسیار ارزشمند و گرانبها بود، غارت کردند و قریب به ۷۰۰۰ نفر از علما، فضلا و سادات و مردم را کشتند. سپس به سمت نجف رفتند که موفّق به غارت نشدند و شکست خورده بر گشتند. ✔️ وهابیون ضریح فولادیی را هم که ایرانی ها در اصفهان ساخته و با پیگیری زیاد بر مزار امامان بقیع نصب شده بود را کندند و تکه تکه کردند. آنگاه برای ایجاد حصار دور بقیع از آن سود جستند!! ✔️ گفتنی است قبرستان بقیع، در موارد مختلفی مورد تعرض سعودی‌ها و وهابیون قرار گرفت و خسارات فراوانی بر پیکر آن وارد گردید که در این میان٬ دو بار به طور کلی تخریب شد🔻 👈 یک‌بار در سال ۱۸۰۶ میلادی و یک‌بار در سال ۱۹۲۶ میلادی 📚 منابع : 1. مستدرک سفینة البحار قمی، ج۶، ص۶۶ 2. کشف الارتیاب : ص۷۷ تکثیر عشق 👈 @shoormahshar @shoormahshari
@zekr_media - امیر کرمانشاهی(2)_۲۰۲۱_۱۰_۱۲_۱۳_۱۱_۵۵_۰۲۶.mp3
9.13M
‌●━━━━━━───── ⇆ㅤㅤ ‌‌‌ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤ الهی که ببینم من ظهور عاقبت مداحے امام_زمان🍂 🎤کربلایی_امیر_کرمانشاهی تکثیر عشق 👈 @shoormahshar @shoormahshari
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 اون ملیکه ای که پرده نشینه اومده که جای زهرا بشینه بانوی عزیز ایران زمینه 2 اسم بی بی همه جا همیشه رو لبه آینه وقار و حیای زینبه نداره همتایی تو دنیا 2 الله اکبر از این وقار باز می خونه دل بی قرار (یا زهرا 2) تو حیاط بیت موسی بن جعفر باز دوباره جاریه رود کوثر دشمن علی بازم میشه ابتر 2 عصمت حق فهیمه ی بی مفهِّمه تو هم شدی عالمه ی بی معلِّمه من قطره تو هستی چون دریا 2 سلطان وقتی نگات می کنه با این واژه صدات می کنه (یا زهرا 2) مدحش و امام صادق می گفته عفت و حیا تو قلبش نهفته بله ای به خواستگاری نگفته 2 بابا میگه فِداها أبوها فاطمه داداش میگه إشفَعی لَنا یا فاطمه ذکر دل تَصَدّقی عَلَینا 2 قم شد حریم یازده امام تو صحن تو میگم السلام (یا زهرا 2) شاعر : رضا تاجیک حضرت معصومه (س) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شب بود ناگهان همه جا پر ز دود شد بیت الحرام فاطمه جایِ یهود شد نامرد تا که دید عزیز مدینه ام بر این شکوهِ مادریِ من حسود شد سجاده ام کشید و نماز مرا شکست با ضربه ای قیام نمازم سجود شد وقتی به رویِ خاک تنم را کشید و بُرد جای عمامه دورِ گلویم کبود شد بار دگر مدینه و یک مرد بد دهن آنچه سزای آل پیمبر نبود شد در بین شعله ناله زدم عمه جان کمک در پیش دیده آتش خیمه شهود شد شکر خدا ندید کسی سر برهنه ام بر حفظ آبرو شب تاریک سود شد آنکس که بین کوچة باریک ضربه خورد داند چرا دو گونه مادر کبود شد شاعر : قاسم نعمتی امام صادق (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 همه ی ملائکه از آسمون اومدن دوباره بین زائرا به همه دنیا حکومت میکنه هرکسی اومده مشهدالرضا بهترین روز خدا وقتیه که روز میلاد امام رضا میشه هرکسی که دردو مشکلی داره با یه نیم نگاه تو دوا میشه سلطانی یا رضا سلطانی تو عشق مردم ایرانی مولانا یا رضا مولانا بند ۲ میاد از حریم تو بوی بهشت بویی که عاشقارو میکنه مست ازهمون وقتی که دنیا اومدم مهر تو آقا به این دلم نشست کاش میشدحتی برای لحظه ای میزدم پر شبیه کبوترات مینشستم و یه گوشه ای فقط خیره میشدم به گنبد طلات سلطانی یا رضا سلطانی تو عشق مردم ایرانی مولانا یا رضا مولانا بند ۳ بدون عشق تو یک جهنمه دنیای به این بزرگی یا رضا چه سفر فوق العاده ای میشه وقتی از مشهد بریم به کربلا ای که عاشق امام رضایی و حالت از این همه فاصله بده مگه میشه آقا رو صدا کنی بشنوه سمت حرم پرت نده ؟ سلطانی یا رضا سلطانی تو عشق مردم ایرانی مولانا یا رضا مولانا شاعر مجید آقاجانی امام رضا (ع) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کم کم مسافران سحر را خبر کنید باذکر یا حسین به مشهد سفر کنید خودرا میان صحن رضا دربه در کنید شب تا اذان صبح به گنبد نظر کنید داریم اهل رحمت مخصوصه میشویم آماده زیارت مخصوصه میشویم باید تمام همت خورا به کار بست حالا که بار عام شده کوله بار بست یا جبر عشق در بروی اختیار بست دل را به حلقه های ضریح نگار بست در طوس برگزار شده اعتکاف ما صد حج واجب است ثواب طواف ما شکرخدا که از فقراییم تا ابد از حاجیان کوی رضاییم تا ابد پیش رضا کنار خداییم تاابد ما راهیان کرببلاییم تا ابد در صحن کهنه بود که تایید ما رسید آقا نگاه کرد و روادید ما رسید ای کربلا نرفته حرم را بهانه کن دل را بیا به جاده مشهد روانه کن یک گوشه ای ز صحن رضا آشیانه کن پیش کریم نوکری عاشقانه کن انجا برات کرببلا زود میرسد هی خون دل نخور بخدا زود میرسد آقا خودش غریب و به فکر غریب هاست مرثیه خوان روضه یابن شبیب هاست هرشب دلش شکسته شیب الخضیب هاست آزرده از مزاحمت نانجیب هاست یک عمه بود و لشگر اوباش بی حیا عالم فدای شیرزن دشت کربلا سید پوریا هاشمی امام رضا (ع) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 زیر این گنبد دوّار و کبود کلبه ای سمت خدا در دارد سال خورده پدری روحانی حجره ای گوشه ی بستر دارد ششمین مرد که یک دریا غم آب جاری شده ی عِینش بود قسمت بال و پر میکائیل آستان بوسی نعلینش بود وضع حالات وخیمش از صبح روز را در نظرش شب کرده بسکه بالاست دمای بدنش چند دفعه به خدا تب کرده زهر خیمه زده روی بدنش می کشد پا به زمین می سوزد سرفه ای خشک و عطش... این یعنی... سینه ی عرش برین می سوزد بخت برگشته کسی که دیشب اذیتش کرده سر سجاده آتش انداخت به جان درب خانه ی حضرت زهرا زاده زد به هر آتش و آبی جبریل نکند حادثه تکرار شود مادری پشت در خانه ی خود مانده با طفل و گرفتار شود لحن آلوده ی این قوم او را گرچه دنیازده و سیرش کرد باز اما غم بانوی فدک پیش از موعد خود پیرش کرد روضه خوان آمده حالا باید پرده ای نصب کند در منزل آسمان دلش از بس بارید خاک دنیا شده از دستش گِل وسط منبر و درس روضه یادش آمد ز لب خشک امام لب نزد بر لب آبی تا گفت بر لب تشنه ی مظلوم سلام باز فرمود که هرکس با ماست خنده در وادی محشر دارد چشم گریان عزادار چو من شاد باشد که برادر دارد *** شاعر : روح الله عیوضی امام صادق (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در راه خـداونـد خـريـدي تـو بلا را بر جامعه آموخته اي درس وفا را شد شيعه ي اثني عشري زنده ز نامت دادي تو حيات ابـدي مـذهـب ما را امام صادق (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
مادر ز بس برای غمت گریه کرده ام عمری برای عمر کمت گریه کرده ام موی سپید و روی شکسته است حاصلم از بس که بی صدا ز غمت گریه کرده ام داغِ جوانی اَت کَبِدم را مذاب کرد با خونِ دل بر آن عظمت گریه کرده ام مانند شمع این جگر خسته آب شد با لخته لخته بر اَلَمت گریه کرده ام سِرّم به کس نگفتم و با خویش سوختم یعنی به غنچۀ حرمت گریه کرده ام ای پهلوی شکستۀ تو حامی علی بر دندۀ قلم قلمت گریه کرده ام کردی برای دین علی سینه ات سپر مادر! بر این همه کَرمت گریه کرده ام گفتی قسم به جان علی یاری اَش کنم عمری برای این قَسَمت گریه کرده ام ظلمی که بر تو شد به کسی در جهان نشد تنها ، به این همه سِتَمَت گریه کرده ام مادر قسم بجان تو من کشتۀ توأم خون در عزای محترمت گریه کرده ام تیغ مغیره راز جوانمرگیِ تو بود بازو شکسته ! بر وَرَمت گریه کرده ام ضرب غلاف و سیلی و میخ و لگد چه کرد؟! یاس علی به پیچ و خَمت گریه گرده ام با آن شتاب رفتی و برگشتنت ولی... آهسته شد ، به هر قدمت گریه کرده ام از کوچه تا هنوز عصای تو مانده ام از بس برای قدّ خمت گریه کرده ام زینب هنوز چادر خاکی به سر کند عمری به سایۀ عَلَمت گریه کرده ام بهتر که من بخاک بقیع فانی ات شوم یعنی به غربت حرمت گریه کرده ام محمود ژولیده @rozeh_1
خواستم سر بگذارم به ضریحت اما نه ضریحی،نه دری بود، نه صحنت اما همه جا صحن و شبستان و حریمِ تو شده پس حرم در حرم از توست حقیقت اما خواستی چون حرم فاطمه مخفی باشد حرمِ محترمت، از روی غربت اما مادری، هستی و کاری نتوان کرد حسن هر چه عشق است گرفته ز تو نَشأت اما خواستی باز غریب همه عالم باشی پس غریبِ همه عالم شده نامت اما ضربِ شَستَت مددِ حیدر کرار چه کرد نهروان،دین خدا شد ز تو نصرت اما هر چه کردی بتو کفار تلافی کردند خسته هرگز نشدی مَظهر غیرت! اما همه دانند که صفّین، نبودی تو اگر کس نمی بُرد پِی از قدرتِ تیغت اما در جمل بود که بازوی تو را فهمیدند ناقۀ عایشه پی شد ز هجومت اما کینه هایی که گرفتند به دل اهلِ جمل سرِ قاسم شده خالی به حقیقت اما وای بر دست و سر و صورتِ عبداللهِ تو که تلافی شده هر حمله به ضربت اما خوب دانستی و«لایَوم کَیَومک»گفتی که چه آمد بِسر و روی حسینَت اما خواهرت دید، دگر جا تهِ گودال نبود زان همه نیزه و شمشیرِ عداوت اما در شب یازدهم خیمۀ سوزان بود و کعب نی بود و تن بانوی عصمت اما… محمود ژوليده @rozeh_1
آری یک عمر دلش غرق عزاداری بود تا چهل سال، فقط کار حسن زاری بود از همان کوچکی اش کوچه گرفتارش کرد جگر خون شده اش حامل اسراری بود دمبدم تکیه به دیوار غریبی می داد آنکه بر مادر خود فکر عصا داری بود هفت بار از اثر زهر بخود پیچیده بارها این جگرش صید جفاکاری بود آخرین بار که زهر از گلویش پایین رفت روزه بود و بخدا لحظۀافطاری بود از همان روز که در خانۀآقا آمد نقشۀجعدۀ ملعونه جگر خواری بود زیر لب زمزمۀواحسنا زینب داشت خواهری که همه جا در صدد یاری بود ناگهان دید به احوال تعجب زینب طشت رنگین شده و لَخت جگر جاری بود با خبر کرد در آن حال برادرها را باز هم دخت علی فکر پرستاری بود بی خبر بود ز آثار هَلاهل ، ای وای اثر سودۀالماس عجب کاری بود قاسمش در بغل حضرت عباس گریست کار عبداللَهِ دردانۀ او زاری بود با وجودی که خودش حال عجیبی دارد همه جا ام مصائب، پِی دلداری بود آنکه در طشتِ بلا پاره جگر دید، همان دید در طشتِ طلا اوج گرفتاری بود «خیزران بود و لب قاری قرآن در طشت» غرق در خون، دهن و لعلِ لب قاری بود سرخ چشمی پی اظهار کنیزی خندید شاهد خندۀاو گریۀخونباری بود محمود ژوليده @rozeh_1
🏴🍃 نذر وفات سیّدالکریم 🍃🏴 هر کجا که ذکر خیرت هست و از تو یادی است می نشینم با ادب! این عادتِ اجدادی است خسته از کنج قفس پر میکشم تا شهرری سخت ویران و خرابم؛ حاجتم آبادی است این حرم جایِ کبوتر دارد عمری یاکریم چون کرَم داری و کارَت دادنِ آزادی است حضرتِ عبدالعظیم و سیّدِ اهل کرم عاشقت هستم! وَ این احساس مادرزادی است خیره بر صحنت شدم آتش گرفتم! چون بقیع- بی حرم مانده ست و این غربت چه غیرِعادی است مرقدت شد کربلای ثانی و جانِ حسین(ع) سر به راهم کن! ببخش آقا اگر ایرادی است مُهر تأییدی گرفتی از امام ِ عصر خود این جوابِ هر سلامی که به دستش دادی است رفتی و در وصف شأن تو همین کافیست که... داغدارِ ماتمت مولا امام ِ هادی(ع) است!
گدایی سرکویت به مارسید خوشیم کریم زاده به داد گدا رسید خوشیم تو شاه عبدالعظیمی ،کرامتی داری تو شاهی و من خسته گدای درباری میانِ صحن تو ذکر حسن حسن دارم وَ اشتیاق به عبد و گدا شدن دارم کریمِ شهر ،عزیزی و قبله ی تهران تو نائبِ سه امامی به مرکزِ ایران دلِ غریب من اینجا فقط تو را دارد حرم ، چقدر همیشه بروبیا دارد بنا به گفته ی معصوم شهرری باتو... به یُمنِ داشتنت عطرِ کربلا دارد!! کجا روم زِ در خانه ی تو ای مولا... گدا ،شبیه تو آقا بگو کجا دارد؟! مرا عقیده ی راسخ عطا کنی خوبست دلم هوای خطاب "وَلیُّنا "دارد!! به ناله های سحرهای جمعه ی حرمت... قنوتِ بالُ پرم ذکرِ ربنّا دارد!! فدای صحنِ تو آقا ،چه گنبدی داری برای عرض ارادت ،چه مرقدی داری!! دلم گرفته دوباره نواده ی زهرا برای غربتتان ،خانواده ی زهرا فدای جدّ غریبت،که مرقدش خاکی ست وَ قلبِ شیعه ی مولا زِ غُصّه اش شاکی ست حسین رحمانی
نیزه ای آمد به قلب حمزه، آن شوکت شکست آن صلابت، آن شجاعت، آن همه هیبت شکست دور از چشم نبی، افتاد علمدارش زمین آن شکوه و هِیمنه، در موجی از حیرت شکست ناگهان پیچید در دشتِ اُحد این مرثیه تک سوارِ یل، یلِ پیغمبر رحمت شکست در یمینِ جبهه میجنگید حیدر، یک تنه در یسارِ جبهه یک سردار ، یک امّت شکست فرصتَش را مغتنم دید و جگرخواره، رسید سینۀ شیر رسولُ الله، بی مُهلت شکست چون جگرخواره دلِ آن شیر، بر دندان کشید مُثله شد آن قامتِ چون سَرو، آن عزت شکست تا به بالین عمو آمد پَیمبر آه آه بر کمر دستی گرفت و گفت: این قامت شکست یادم آمد از علمدار رشید کربلا از غمش پشت حسین آنروز با شدّت شکست بی علم، بی دست، با صورت، زمین افتاده بود گفت آقاجان؛ غرورم پیش این ملت شکست من شنیدم سنگ بارانت کنند این کوفیان خوب شد پیشانی اَم پیش از تو با ضربت شکست من نباشم تا ببینم زینبت را میزنند وای از آندم که حریم بانوی عصمت شکست وای اگر گویند؛ حمله بر حرم آزاد شد آه از آن ساعت که دشمن در حرم حرمت شکست گوشواره، دستبند، خلخال، اینها جای خود حرمت معجر شکست و حرمت عترت شکست یا ز غم باید بمیرم، یا رَود از دیده خون مهدیا!!! بازآ که دیگر حرمت غیرت شکست 🔸شاعر: ____________________________
ای آن که نور عشق و شرف در جبین توست روشن سرای دل زچراغ یقین توست تو حمزه ای و آینه ی جان مصطفی عشق و امید در همه جا همنشین توست در یاری رسول خدا، جان دشمنان آتش گرفته از نفس آتشین توست مهر رسول نور تو را برده سوی نور این رشتۀ سعادت و حبل المتین توست بر روی مرگ خنده زدی در شب وداع تا گفت مصطفی که شب آخرین توست ای سرو سربلند و سرافراز باغ دین از چه به خاک غم ،سر شور آفرین توست ازآن زمان که ریخته خونت به روی خاک صحرای لاله زار احد شرمگین توست ای مصحف عظیم رشادت ، شهادتت حسن ختام و مطلع فصل نوین توست از اشک فاطمه زدل خاک گل دمید آن جا که زیر خاک تن نازنین توست آمد احد«وفایی» وگفتا که این حریم تصویری از شجاعت و عزم متین توست 🔸شاعر: ____________________________
گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی کنم این تکه های پخش شده همان عموی رشید پیمبرم باشد بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟! اگر خدای نکرده برادرم باشد...! چرا عبای پیمبر نمی گذارد تا دوباره روشنی دیدۀ ترم باشد؟ * فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت: کنار کشتۀ گودال مو پریشان گفت: * گمان نمی کنم این زیر نیزه افتاده حسین فاطمه یعنی برادرم باشد تو را خدا بگذارید بوسه اش بزنم که قول می دهم این بار آخرم باشد کفن که نیست عبا نیست، بوریا هم نیست؟! بد است بی کفن این مرد محترم باشد برای آن که روی پیکرش بیاندازم نمی شود بگذارید معجرم باشد؟ 🔸شاعر: ___________________________
بوی خون آید از دل صحرا خاک عالم به سر چه رخ داده بین لشگر به پاشده غوغا حمزه دیگر ز پای افتاده  مصطفی را خبر کنید آید تاکه دستان هنده(لع) را گیرد دیراگر آیداز تماشای بدن پاره پاره می میرد  یوسفی گیر گرگ افتاده وای بر حال پیکر حمزه فکرپوشاندن تن او باش آید از راه خواهر حمزه  زخم این سینه را به هم آور بر دعا دست خویش بالا کن زود بر پیکرش عبا انداز فکر گیسوی خواهرش را کن  سرزمین احد غبار آلود گرچه از شور و گریه ها غوغاست حمزه و هر بلا سرش آمد گوشه ای از غروب عاشوراست  کی به پیش نگاه این خواهر تشنه لب سر ز تن جدا کردند بهر تشییع پیکری بی سر ده نفر نعل تازه آوردند 🔸شاعر : ___________________________
گریز روضه کوتاه به کربلا واحمزتا... چه آمده بر روز پیکرت واپحمزتا... رسیده کنار تو خواهرت واحمزتا... به روی تنت می کشم عبا مثله شده رشیدِ حرم ؛پای تا سرت واحمزتا ... زنان مدینه صدا زدند خانم صفیه!!!دست مبر سوی معجرت واحمزتا... اگر چه تنت ریخته بهم با احترام دفن کنم جسم اطهرت واحمزتا...شکافته شد سینه ات ولی در زیر سم اسب نشد نرم پیکرت واحمزتا ... چه خوب که دختر نداشتی کاری نداشت وحشیِ قاتل به دخترت واحمزتا... عموی دلاور برو دگر یک دختری زمین نخورد در برابرت واحمزتا ... بریده شد انگشت تو ولی غارت شدی قبول نه در پیش مادرت
☑️ بند اول سردار خدا، یاورنبی درتو منکشف،بازوی علی صاحب دو تیغ،درجنگ احد پشتیبان دین،حامی ولی ای پهلوان غزوه ی ذات العشیره عمری به حب تو دل شیعه اسیره نامت به صحن قلب من نعم الامیره یاحمزه مدد... ☑️ بند دوم در بدر و احد، میر لشکری در وقت نبرد از سرها سری هم درراه دین یار مصطفی هم شیعه سرسخت حیدری ای جان پناه هاشمی،شاه شهیدان شد بولهب ازنام تو ترسان ولرزان زمین زدی ، پشت تمامی رقیبان یاحمزه مدد ☑️ بند سوم بازوی نبرد،ای عم ّرسول می بالد به تو حضرت بتول رو درروی تو،گشته هرکسی حقّا کرده است مرگ خود قبول پیچیده درگوش زمان وصف شجاعتت هر غزوه ای دارد حکایت از شهامتت شد قامت ِ پیغمبری ، خم از شهادتت یاحمزه مدد...
☑️ بند اول انقد پر از غمه مدینه که نگو جای تو خالیه کنار من عمو من، یه لشکر از دست دادم دلاور از دست دادم علی پیشم هست اما یه حیدر از دست دادم گریه میکنه زهرا ای واویلا گریه میکنه حیدر با رسول الله گریه بر حمزۀ سیدالشهدا ☑️ بند دوم پاره جگر شدی، من خونجگر شدم عزادار تو با چشای تر شدم وای، از این بی‌سامونی‌ها از این سرگردونی‌ها چه سخته داغ حمزه امون از دلخونی‌ها گریه میکنه جبریل با اشک ما گریه میکنه چشم عرش اعلی گریه بر حمزۀ سیدالشهدا ☑️ بند سوم اینجا برا عمو، همه گریون شدن از داغ رفتنش، قامت‌کمون شدن وای، یه روز هم تُو کربلا جلوی چشم زهرا عموعباسِ خیمه میفته روی خاکا گریه میکنه زینب مثل زهرا گریه میکنه ارباب مثل مولا گریه بر ساقی تشنۀ خیمه‌ها
واحد شور، حضرت سیدالشهدا علیه السلام اثر مشترک محمدرضا رازقی پور و میثم بهرامی ــــــــــــــــــــــــــــــــ آقای زیبایی/ لطف تو دریایی/نفسی لک الفدا عمری دل من شد/با روضه های تو/ غرق غم و عزا زیر بارون غزل خونم غزل خونم غزل خونم تو نباشی بی سامونم بی سامونم بی سامونم دیوونه شدم از عشقت حسین/تو از روز اول منو بردی زیر دین/یادم نمیره عاشق که شدم/از اون دم اول توی بین الحرمین شیداتم اقاچون هم جانی و جانان این کمترین کاره جانم سنه قربان مولا یااباعبدالله یا اباعبداله یا اباعبداله یا حسین... گیره به تو کارم/پر درد و بیمارم/ هستی دوای من امضای من با تو/ دستت رو می بوسه/ این کربلای من سایه روی سرم داری سرم داری سرم داری چقد آقا کرم داری کرم داری کرم داری هر با کرمی مثل تو که نیس/ میبینی تو آقا منو با چشمای خیس/ گریه میکنم خواهش میکنم / این اربعینم کرببلامو بنویس بین شه و نوکر بسته شده پیمان عشق تو که باشه باید گذشت از جان مولا یااباعبدالله یا اباعبداله یا اباعبداله یا حسین... آمد مه ماتم/ رخت عزا و غم/ پوشیده عالمین از عرش اعلا این/ صوت حزین آمد/پاره تنم حسین گریه داره دل صحرا دل صحرا دل صحرا روضه خونه بی بی زهرا بی بی زهرا بی بی زهرا مظلوم پسرم ای خون جگرم/افتادی به روی زمین همه ثمرم / مظلوم پسرم ای برگ و برم / افتادی و غارت شده تمام حرم تنها شدی جانم بی لشکری مادر رو خار و خاشاکی و بی سری مادر
ا ﷽ ا 🌹 💫💫💫💫💫💫💫💫💫 سلام ای طبیب طبیبان سلام! سلام ای غریب غریبان سلام! الا ماهتاب شبستان توس الا حضرت نور! شمس الشموس غریبم من از راه دور آمدم به دنبال یک جرعه نور آمدم شبم ، آه یک جرعه ماهم بده پناهی ندارم پناهم بده ببخشا اگر دور و دیر آمدم جوان بودم ، امروز پیر آمدم منم زائری خام و بی ادعا کبوتر کبوتر کبوتر دعا اگر مست و مسرور و شاد آمدم من از سمت باب الجواد آمدم من از عطر نامت بهاری شدم تو را دیدم آیینه کاری شدم تو این خاک را رنگ و بو داده ای به ایران من آبرو داده ای ببخشای این عاشق ساده را ببخشای این روستا زاده را تو را دیدم و روشنایی شدم علی ابن موسی الرضایی شدم علیرضا قزوه ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ ☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘
یک نفر‌هم از تبارمجتبی صاحب‌حرم باشد بس‌است زان‌کرم‌خانه یکی صاحب‌کرم باشد بس است شاه هستی و شده ری قبلگاه عاشقان همچو مولایم حسن تو مهربانی، مهربان به چه ترکیب قشنگی گشته است اینجا به پا تو خودت یابن‌الحسن، اجر مزارت کربلا کربلای این دیاری، هم بقیع این دیار ابر رحمت گشته ای، بر قلب تاریکم ببار آه ای عبدالعظیم، من عبد درگاه توام خاک صحن چون بقیع و خاک درگاه توام هم شدی تایید از شمس‌الشموسیت رضا هم تو گشتی یار مولایم جواد بن رضا یار مولایم علی بن محمد بوده ای یاور دین خدا، از نسل احمد بوده ای آه در سینه چه غم های فراوان داشتی از فراغ کربلا چشمان گریان داشتی آه میسوزم همیشه من ز داغ مادرت رعشه می افتاد از نامش به کل پیکرت آه ،از آن کوچه آقا جان،چه بد دردیست نه؟ شعله‌ی‌آتش نشد بُستان،چه بد دردیست‌نه؟ آه در روز وصالت خون شده چشم زمین ای کریم بن کریم یکبار ما را هم ببین امیررضا جوزایی @rozeh_1
به روی خاکی و پیغمبر خدا مانده ست  چگونه جمع کند این جدا جدا شده را کفن که برتن تو کرد ، گریه کرد و نشست کنار پیکر تو دید بوریا شده را خدا به خواهر غمدیده ی تو رحم کند  اگر نگاه کند جسم جابجا شده را علی اکبر لطیفیان @rozeh_1
از فیض این حرم چقدر با صفاست ری سر منشأ تلألؤ نور خداست ری فرموده اند شعبه ای از کربلاست ری اصلا بگو نگین سلیمان ماست ری مبهوت این سخاوت و لطف و کریمی ام با این وجود حضرت عبدالعظیمی ام بوی بهشت کربوبلا دارد این حریم دلهای انبیا به سرای تو شد مقیم مشهد هوای مکه و حج دارد از قدیم شد کربلای ما فقرا سیدالکریم از لحظه ای که عالم و آدم شده درست بار کرامت حسنی روی دوش توست بیگانه ایم با همه ای آشنای ما شاید گرفت در حرمت ربنای ما کاری بکن به جان عزیزت برای ما ارباب پس چه شد سفر کربلای ما آقا نظر کنید که همسایه آمده دریای لطف نوکر بی مایه آمده وقتی دلم میان حرم پر ز آه شد ناگه بساط گریهء من رو به راه شد اشکی چکید، نذر غریبی شاه شد در پیش چشم من همه جا قتلگاه شد خواهر به گریه خسته و بدحال آمده با مادرش حوالی گودال آمده شمر لعین و تیغ برهنه سر حسین در لا به لای آن نفس آخر حسین تازه سنان مست رسیده بر حسین سر را برید و پا نشد از پیکر حسین تا آن لعین ز پیکر آقا بلند شد دیگر صدای گریهء زهرا بلند شد عماد بهرامی @rozeh_1
ای آنکه زیباتر ز پرواز نسیمی باخاکِ زیرِ پای خود هستی صمیمی مثل حسن تفسیر ذکر ِ «یاکریمی» مشهور در عالم به شاه عبدالعظیمی بوی حسن می آید از صحن وسرایت تعظیم دارد سبزیِ گلدسته هایت با چشم هایِ خود گره وامی کنی تو می آیی و در عشق ، غوغا می کنی تو با مقدمت این چشمه ، دریا می کنی تو «ری» را حسینیة زهرا می کنی تو ما تاقیامت خاک بوسِ این حریمیم مدیونِ احسان ِ تو آقایِ کریمیم عبدالعظیمی عاشقِ پروردگاری بر آستانِ قربِ حق سر میگزاری این جمله بس باشد ز اوصافِ تو آری «تو مُهرِ تأیید از امامِ خویش داری» از بسکه زیبا عهد با دلدار بستی الحق زیارانِ امامِ هادی هستی مارا تو از دستان غم آزاد کردی از خاک نفرین گشتة ما یاد کردی در خاک ِ ری کرببلا ایجاد کردی این سرزمین را تو حسین آباد کردی بی شک تورا زهرا فرستاده به ایران مدیون تو هستیم وآقای خراسان خیلی در این وادی کنارت گریه کردیم با نوکران بی قرارت گریه کردیم هر مسلمیه در جوارت گریه کردیم سینه زنان دورِ مزارت گریه کردیم شاید تسلایِ دل مادر نماییم شاید که از شرمندگی ها در بیاییم صحن وسرای تو دیارِ گریه کن هاست هرگوشه از صحنت مزارِ گریه کن هاست صحنت شبِ جمعه قرارِ گریه کن هاست چون مادری در انتظارِ گریه کن هاست داده و سرگشته ایم الحمدلله مایارِ مادر گشته ایم الحمدلله با یک سلام از کویِ تو پرباز کردیم تاگوشة صحنِ حسین پرواز کردیم سیر و سلوکِ عاشقی آغاز کردیم مانند فطرس بر ملائک ناز کردیم راه رسیدن تا خدا تنها حسین است زیباترین ذکر لبِ زهرا حسین است شبهایِ جمعه گریه آب و رنگ دارد پیراهنی که جا صدها چنگ دارد مادر شکایت ها زروز جنگ دارد گوید چرا رویِ تو جای سنگ دارد گوید مرا با روضه هایت پیر کردی مثل خودم زیرِ لگدها گیر کردی مانند من ترکیب ِ ابرویت بهم ریخت باهر تکان ضربه گیسویت بهم ریخت خوردی زمین ووضع پهلویت بهم ریخت آتش گرفتی حالت رویت بهم ریخت خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو آشفته گیسو زیرِ دست وپا شدی تو بر نیزه ها و نیزه دارِ پست لعنت بر آنکه راهِ حنجرت را بست لعنت بر خیزران وتشت و قومی مست لعنت بر آنکه دندان تورا بشکست لعنت با هر تکان خیزران زینب زمین خورد از تشت و افتاد وسرت بالب زمین خورد قاسم نعمتی @rozeh_1
اینجا دیار گریه کن ها از قدیم است دولت سرای حضرت عبدالعظیم است صاحب لوای این حرم شاهی کریم است تنها پناه بی پناهان این حریم است با لطف این آقا گدا عبد خدا شد هرسائلی در این حرم حاجت روا شد بوی حسن دارد ضریح دل ربایش قربان رنگ سبز این گلدسته هایش اینجا غمی دیرینه دارد گریه هایش این سرزمین خیلی گران باشد بهایش این خاک را وعده به یک نامرد دادند داغ حسین را بر دل زهرا نهادند شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می آید زنی قامت خمیده لب میگذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنی افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تو را در گودی گودال بستند بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند قاسم نعمتی @rozeh_1
گدایی سرکویت به مارسید خوشیم کریم زاده به داد گدا رسید خوشیم تو شاه عبدالعظیمی ،کرامتی داری تو شاهی و من خسته گدای درباری میانِ صحن تو ذکر حسن حسن دارم وَ اشتیاق به عبد و گدا شدن دارم کریمِ شهر ،عزیزی و قبله ی تهران تو نائبِ سه امامی به مرکزِ ایران دلِ غریب من اینجا فقط تو را دارد حرم ، چقدر همیشه بروبیا دارد بنا به گفته ی معصوم شهرری باتو... به یُمنِ داشتنت عطرِ کربلا دارد!! کجا روم زِ در خانه ی تو ای مولا... گدا ،شبیه تو آقا بگو کجا دارد؟! مرا عقیده ی راسخ عطا کنی خوبست دلم هوای خطاب "وَلیُّنا "دارد!! به ناله های سحرهای جمعه ی حرمت... قنوتِ بالُ پرم ذکرِ ربنّا دارد!! فدای صحنِ تو آقا ،چه گنبدی داری برای عرض ارادت ،چه مرقدی داری!! دلم گرفته دوباره نواده ی زهرا برای غربتتان ،خانواده ی زهرا فدای جدّ غریبت،که مرقدش خاکی ست وَ قلبِ شیعه ی مولا زِ غُصّه اش شاکی ست حسین رحمانی @rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در غروب گرفته پاییز.. نفس روشن بهار رسید آی مردم به جاده اش بروید.. خوش بحال شما نگار رسید این سکوت عبث شکستنی است آسمان زمزمه فرستاده مرتضی یک علی به ایران داد فاطمه فاطمه فرستاده کوثر موسوی آل الله آیه ی نوری خدا امد مردها صد قدم عقب بروید بانوی ما به شهر، تا آمد چشمه میجوشد از مناجاتش خاک سبز است از قدمهایش مرد و زن جمله چشمها بسته همه کوراند از تماشایش اهل قم!این امانت رضوی بین شهر شما تک و تنهاست حرمتش را همه نگه داریست چادرش آبروی اهل ولاست نکند دور او شلوغ شود.. نکند محملش تکان بخورد.. آی زنها حواستان باشد دم افطار آب و نان بخورد خانه اش که شدست بیت النور نبردیش به سمت ویرانه دور باشد ز آیه تطهیر چشم سنگین مرد بیگانه اهل قم!عمه همین بانو وسط شام دیده اش تر بود با لباس اسیر رد میشد دستهایش براش معجر بود پوریا هاشمی حضرت معصومه (س) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خون شده قلب شیعه ها ، آه و واویلا چی به سرت اومد آقا ، آه و واویلا مدینه شد کرببلا ، آه و واویلا واویلا آه و واویلا دلا شده از غصه آب ، آه و واویلا قلب نبی(ص) گشته کباب ، آه و واویلا شما کجا ؟ بزم شراب؟ ، آه و واویلا واویلا آه و واویلا نیمه شب کشوندنت ، برات بمیرم پای برهنه بردنت ، برات بمیرم ز زهر کینه کشتنت ، برات بمیرم ای آقا برات بمیرم میون آتیش بلا ، روضه می خوندی یاد غروب کربلا ، روضه می خوندی آتش بین خیمه ها ، روضه می خوندی واویلا روضه می خوندی امون ز دشت کربلا ، آه و واویلا والشمر جالس و علی ، آه و واویلا بریدن سر ز قفا ، آه و واویلا واویلا آه و واویلا شاعر : رضا رسولی امام صادق (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar