eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ 🎆 🥀 : سلام ای بی کفن شه دور از وطن 🎆#‍شب_سوم 🌻 دلم داده خبر. می آید دلبرم بباف ای عمه جان. کمی موی سرم حلالم کن اگر برایت زحمتم به خاک ِ بی کسی گذارم صورتم 🎆پدر جانم حسین کبوتر بودم و .پرم را چیده اند تمام دختران . به من خندیده اند تماشایی شده لباس پاره ام ببین گم کرده ام دوتا گوشواره ام 🎆پدر جانم حسین از آن شب تا کنون.زمین گیرم پدر دگر از زندگی .ببین سیرم پدر منم که بوده ام همه عمرم عزیز نگاهم میکنند به چشم یک کنیز 🎆پدر جانم حسین ❇️🎆❇️🎆❇️🎆 ❇️‍ 🌻 دوطفلانم حسین.بقربان سرت مزن تو دست رد.به هست خواهرت دوتا رزمنده از تبار جعفر اند زشیرِ زینب و زخون ِ حیدراند ❇️حبیبی یا حسین م کنایه دارد این سخن با چشم تر نبیند مادرش زمین خورده پسر تورا جان حسن زجان سیرم نکن جلوی این دوتا زمین گیرم نکن ❇️حبیبی یا حسین نمی آیم برون .دگر از خیمه گاه نبینم اشک تو.میان این سپاه چرا تو آه ِ غم زسینه میکِشی بدان آخر مرا حسین جان میکُشی ❇️حبیبی یا حسین 🔺🔻🔺🔻🔺🔻 🧿 قرار قلب من.امیر صف شکن تو سرتاپا شدی.جوانیِ حسن نیابت داری از علمدارِ جمل شهادت پیش تو شداحلی من عسل 🧿عزیز مجتبی عجب نازی بُوَد به چشمان ِ یتیم به میدان میروی کریم بن کریم تو در جنگ آوری امیرِ مطلقی حریفِ کشتن‌ِ تبارِ ازرقی 🧿عزیز مجتبی صدایت آمد ای‌.عموجانم بیا که مانده پیکرم.به زیرِ دست وپا شکسته سینه ات شبیه مادرم مکش پا بر زمین ببین که مضطرم (تو با جان دادنت عمو را میکُشی به سختی هر نفس ببین قد میِکشی) 🧿عزیز مجتبی 🧿🚩🧿🚩🧿🚩 🥀 🌴 حرم در اضطراب.شده قحطی آب مکن بازی علی.تو با جان ِ رباب الهی که شود دعایم مستجاب تحمل کن علی به دامانم بخواب 🌴علی لالی لای علی ترک افتاده بر.لبانِ کوچکت مچرخان دورِ لب.زبانِ کوچکت سپیدیِّ گلو بپوشان از نظر مده تو حنجرت دمِ تیر ِ سه پر 🌴علی لالی لای علی دلم آشفته شد.شنیدم هلهله گلویت پاره شد.امان از حرمله شبیهِ غنچه ای زهم پاشیده ای بجای گریه تو چرا خندیده ای 🌴علی لای لای علی 🌴💚🌴💚🌴💚 ☑️🔘☑️🔘☑️🔘 🏁 🏴 برو میدان ولی.کمی آهسته تر نما رحمی علی.توبر حال ِپدر محاسن روی دست شدم شیدای تو تماشا میکنم قدوبالای تو 🏴علی اکبر علی برای بوسه بر لبانت رو زدم کنار پیکرت ببین زانو زدم زمین خوردم همه جلوتر آمدند جواب ناله ام سپاهی کف زدند 🏴علی اکبر علی عصای پیری ام زپا افتاده ام گمان کرد عمه ات که من جان داده ام ز جا برخیز علی که چشمانم تر است چه سازم ای پسر که حرف معجراست 🏴علی اکبر علی ♨️💢♨️💢♨️💢 ♨️ 💢 امیرِ با کرم.علمدارِ حرم یلِ ام البنین. پناهِ خواهرم قد و بالای تو عمود ِ خیمه ها شدی در عاشقی عموی بچه ها 💢ابوفاضل مدد همینکه ناله ات.به گوش من رسید کنار پیکرت.ببین قدم خمید چه آورده سرت عمود آهنین گمانم بی هوا توهم خوردی زمین 💢ابوفاضل مدد تماشایی شدی.امیر علقمه برایت مادری‌.نموده فاطمه ببوسم دست تو به پیش مادرم چه گویم پاسخ سکینه دخترم 💢ابوفاضل مدد ♨️💢♨️💢♨️💢 🎆 ⚪️ 🎆حسین جانم حسین جان گل زهرا حسین مه دلها حسین سلام الله علی الشیب الخضیب سلام الله علی الخدالتریب میگم با قلب سوزان دوست دارم حسین جان 🎆حسین جانم حسین جان خداحافظ حسین پناه عالمین خداحافظ به زهرا نورعین می آید بوی هجران دلم خون شدحسین جان 🎆حسین جانم حسین جان می آیم سوی تو ببوسم روی تو زنم شانه خودم بر موی تو به جای مادر تو ببوسم حنجر تو 🎆حسین جانم حسین جان 🎆⚪️🎆⚪️🎆⚪️ 🥀 🥀 سلام الله علی.غریب کربلا چنان یحیی شدی‌.قتیلَ الادعیا همه سیراب و تو لبت عطشان حسین رها روی زمین تنت عریان حسین حبیبی یا حسین خودم دیدم تورا.به زیر دست وپا چگونه شد حسین.سرت از تن جدا به قدرِ بوسه ای نمانده از تنت به دست این و آن بُوَد پیراهنت 🥀حبیبی یا حسین نیابت دارم از.لبان مادرت ببوسم قدکمان. بریده حنجرت شبیه مادرم شده پهلوی تو بهم خورده چرا تمام موی تو 🥀حبیبی یا حسین 🥀🔳🥀🔳🥀🔳 🔺 سرت را روی نی . ببوسم من ز دور چه آمد بر سرت.حسین کنج تنور به کوفه آمدم به دنبال سرت بیا و گریه کن به حال خواهرت 🔺حبیبی یا حسین هلال صورتت . زده آتش دلم چه با ناز آمدی . کنار محملم نسیم افتاده در سر گیسوی تو به گریه مانده است نگاهم سوی تو 🔺حبیبی یا حسین سرت را روی نی.نگهدار ای حسین رسیده راهمان.به بازار ای حسین به دخترهای تو جسارت می شود عقیله پای تو کجاها می رود 🔺حبیبی یا حسین ⚜هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)⚜
دوباره عرض ادب عرض احترام حسین بنا به عادت هر روزه ام سلام حسین دوباره مجلس تو آمدم خدا را شکر دوباره آمده ام مثل یک غلام حسین @hosenih تمام دلخوشی ام گریه بر مصیبت توست دوباره این من و اشک علی الدوام حسین مرا به لطف تو این گونه می‌شناسندم غلام فاطمه و نوکر امام حسین به جز تو سنگ کسی را به سینه ام نزدم که چون تو سنگ نخورده کسی ز بام حسین نخواه رو به کسی غیر خواهرت بزنم تویی که آخر انصافی و مرام حسین @hosenih به غیر چشم محارم کسی ندیده رخش کجا عقیله کجا مجلس حرام، حسین سرم فدای کسی که علی فدایش شد پر است دور و بر زینب از عوام، حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زمزمه ی عاشقانه نام حسین است مستی اهل ولا ز جام حسین است مکتب او معرفت شهادت و ایثار غیرت و آزادگی مرام حسین است @hosenih در رگ اسلام ، خون او جریان یافت دین خدا زنده با قیام حسین است دولت توحیدی اش زوال ندارد سکه ی فضل و شرف به نام حسین است تا به قیامت در اهتزاز بماند پرچم تکبیر ، روی بام حسین است عزت دنیا و آخرت همه از اوست هر که به رسم ادب غلام حسین است شیفته ی خود کند زمین و زمان را شور و شعوری که در کلام حسین است @hosenih توبه ی آدم که شد قبول خداوند از قِبَل فیض و لطف عام حسین است رحمت گسترده ی خداست و این هم گوشه ای از جلوه ی مقام حسین است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما را تکامل می‌دهد انوار هیئت‌ها پیداست ،دستِ فاطمه در کار هیئت‌ها آنان که بر تعطیلی روضه مُصِرّ هستند چیزی نفهمیدند از اسرار هیئت‌ها @hosenih هیئت گناه‌آلوده را عبد خدا کرده تاثیر دارد نور استغفار هیئت‌ها خرج تمام روضه‌ها را مادرش داده هیهات بی رونق شود بازار هیئت‌ها رزمندگان غیرتی این سینه‌زن‌ها یند درس شهادت می‌دهد رفتار هیئت‌ها در خاطرات حاج‌قاسم افتخار این است بوده تمام عمر پرچم‌دار هیئت‌ها هرجا که شد حمله به بیرق های عاشورا دست امیرالمؤمنین شد یار هیئت‌ها آن کس که قیمت می‌گذارد روی پاکت‌ها آلوده کرده نیت و معیار هیئت‌ها عطر سیاهی‌ها همه از چادر خاکی ست با گریه خوکرده در و دیوار هیئت‌ها گفتم در و دیوار یاد مادر افتادم بر شانه ما او نهاده بار هیئت‌ها @hosenih محشر امور بانیان دست کریمان است وقتی حسن جان است سردمدار هیئت‌ها در اربعین ای‌کاش ما هم کربلا باشیم دنبال زینب قافله‌سالار هیئت ها شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر کجا مجلس عزا برپاست با ادب باش فاطمه آنجاست باز ، گر چشم دل بود ، بینی ز انبیا و ملائکه غوغاست فرش مجلس پر ملائکه است عطرمحفل زجنّت المأوی است عرشیان می شوند خاک نشین چون به آنجانزول عرش عُلاست محفلی کاندر آن عزاداری شودآن جابه حق که بیت الله است به مریضی که شد علاجش سخت گو به آن جا برو که دار شفاست تربت کربلای ثارالله به مرض های بی علاج دواست گریه بر حضرت امام حسین سرّ ترفیع اولیای خداست چشم پیغمبران والاقدر در عزای حسین، غرق بکاست فاش می گویم و یقین دارم به عزاداریش خدا اولی است قدر دانید ای عزاداران اجرتان با خدای بی همتاست قطره ای اشک در عزای حسین چاره ی دردها به روز جزاست " ملتجی " در مجالس روضه صاحب مجلس عزا زهراست غم مخور روز حشر و نشر و حساب دستگیر تو سیّد الشّهداست. مرحوم علی‌ اصغر یونسیان ملتجی
بوی محرم آمده ما را صدا کنید ما را دوباره در غم خود مبتلا کنید سالی به انتظار شما گریه کرده ایم شاید به چشم ما قدمی آشنا کنید این هم شما و این دل ناقابلی که هست وقتش شده که روضه خود را بپا کنید قلبم برای سینه زدن تنگ آمده رخصت دهید و در دلمان کربلا کنید شال عزا به گردن من بسته مادرم دارد امید درد مرا هم دوا کنید حسن لطفی
تا زنده ایم مجلس روضه پناه ماست آب و هوای عشق، همین اشک و آه ماست غرق غمیم و عاشق ماه محرمیم ای تشنه کام! ماه عزای تو ماه ماست روی کتیبه نام «محبان فاطمه» است این پرچم کبود تمام گواه ماست ما رو سپیدِ خادمی ِ هیات توایم روشن ترین لباس، لباس سیاه ماست حر نیستیم اگر ولی از حر شنیده ایم لطف حسین (ع) بیشتر از اشتباه ماست از آب هم مضایقه کردند کوفیان اما ملال نیست! عطش خیمه گاه ماست تا آخرین نفس به ولای تو زنده ایم عطر هزار لاله میان سپاه ماست هرصبحِ جمعه ناحیه ها ندبه می کنند: می آید اوکه منتقم و دادخواه ماست زهرا بشری موحد
شکر خدا که نوکری ام را قبول کرد احرام حج دلبری ام را قبول کرد شکر خدا که هیئتی ام کرده باز هم نذر و نیاز مادری ام را قبول کرد شکر خدا که نام مرا هم نوشته اند یک عمر مشق حیدری ام را قبول کرد شکر خدا که عاقبتم را به خیر کرد بی دست و پا و بی سری ام را قبول کرد شکر خدا که با همه روسیاهی ام این گریه های آخری ام را قبول کرد بی بال و پر ، به عکس حرم خیره می شدم با اینهمه کبوتری ام را قبول کرد شکر خدا که اول ماه محرمی ارباب باز نوکری ام را قبول کرد
تا زنده ایم مجلس روضه پناه ماست آب و هوای عشق، همین اشک و آه ماست غرق غمیم و عاشق ماه محرمیم ای تشنه کام! ماه عزای تو ماه ماست روی کتیبه نام «محبان فاطمه» است این پرچم کبود تمام گواه ماست ما رو سپیدِ خادمی ِ هیات توایم روشن ترین لباس، لباس سیاه ماست حر نیستیم اگر ولی از حر شنیده ایم لطف حسین (ع) بیشتر از اشتباه ماست از آب هم مضایقه کردند کوفیان اما ملال نیست! عطش خیمه گاه ماست تا آخرین نفس به ولای تو زنده ایم عطر هزار لاله میان سپاه ماست هرصبحِ جمعه ناحیه ها ندبه می کنند: می آید اوکه منتقم و دادخواه ماست زهرا بشری موحد
شب جمعه حرمت بوی محرم دارد بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم دل آشفتۀ من، صحن تو را کم دارد مادرت روضه گرفته است برایت آقا زیر لب زمزمۀ “وای حسینم” دارد بیرق روضه عیان است ز روی گنبد مجلس روضه همانجاست که پرچم دارد گریۀ مادرتان عرش خدا را لرزاند روضۀ “آه بُنَیَّ ” چقدر غم دارد حجره‌های حرمت پر شده از ذکر حسین هر که آید به حرم نام تو را دم دارد در هوای لب خشکت به لب آب فرات چشم هر زائرتان چشمۀ زمزم دارد عطر سیب حرمت از سر شب تا به سحر برده غم از دل هرکس که به دل غم دارد فطرس امشب چقدر بر تو سلام آورده فطرس انگار خبر از همه عالم دارد مصطفی قربانعلی
شب جمعه حرم غوغاست انگار دوباره روضه ها برپاست انگار پریشان حضرت زهراست انگار کنارش زینب کبراست انگار «گلی گم کرده و میجوید او را» «به هر گل میرسد میبوید او را» لباس کهنه را زهرا بیارد... به رگهای بریده لب گذارد زبان گیرد ، ز دیده خون ببارد: «مسلمانان حسین مادر ندارد» گل نیلوفرِ پرپر حسینم سلام ای پیکر بی سر حسینم امیرِ هردو عالم لشکرت کو؟... گل لیلا ، علیّ اکبرت کو؟... علمدار سپاه ، آب آورت کو؟... سلیمانِ زمان ! انگشترت کو؟... «چرا بر تن حسینم سر نداری؟» «بمیرم من مگر مادر نداری؟» خودم دیدم پرت میسوخت مادر زمین خوردی،سرت میسوخت مادر تمام پیکرت میسوخت مادر بمیرم حنجرت میسوخت مادر هوا را دود میدیدی حسینم سیاهی رفت چشمت نور عینم به خاک و خون کشیده شد سپاهت «الهی شیعتی...» گفتی به آهت شرر زد بر دل زینب نگاهت... دو چشمت بود سمت خیمه گاهت تنت از خون سر رنگین شد ای وای به ناگه سینه ات سنگین شد ای وای تنت را زخمی و بی حال دید و... میان قهقهه خنجر کشید و... صدای گریه هایم را شنید و... سرت را روی زانویم برید و... تمام قتلگه دریای خون شد ز مقتل قاتلت با سر بُرون شد تو را کشتند و لشگر بی حیا شد میان خیمه پای شمر وا شد سرت با هلهله بر نیزه ها شد به خاک کربلا جسمت رها شد «اگر کشتند چرا خاکت نکردند؟» «کفن بر جسم صد چاکت نکردند؟» محمدعلی انصاری
در سینه مان حسینیه هایی مکرم است هر شب برای روضه ات آقا محرم است ما پای شعر محتشمت سینه زن شدیم "باز این چه شورش است که در خلق عالم است" سر های ما چه قابل اگر بشکند حسین "سر های قدسیان همه بر زانوی غم است" این رستخیز سینه زدن هاست کز زمین "بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است" هر دیده ای که گریه کند در غمت حسین یک چشم او مطابق صد چشمه زمزم است با یاد لحظه ای که علم خورده بر زمین ما گریه می کنیم به هر جا که پرچم است بی خود نمی دهند به کسی اشک ، این ثواب مخصوص دیده ای است که با دوست محرم است هر گوشه ای به داغ تو مشغول و بازهم عالم برای روضه ی داغ شما کم است ما را چه ارزشی است، به این چند قطره اشک جایی که روضه خوان عزای تو آدم است رضا حمامی آرانی (صفیر)
شب جمعه حرم غوغاست انگار دوباره روضه ها برپاست انگار پریشان حضرت زهراست انگار کنارش زینب کبراست انگار «گلی گم کرده و میجوید او را» «به هر گل میرسد میبوید او را» لباس کهنه را زهرا بیارد... به رگهای بریده لب گذارد زبان گیرد ، ز دیده خون ببارد: «مسلمانان حسین مادر ندارد» گل نیلوفرِ پرپر حسینم سلام ای پیکر بی سر حسینم امیرِ هردو عالم لشکرت کو؟... گل لیلا ، علیّ اکبرت کو؟... علمدار سپاه ، آب آورت کو؟... سلیمانِ زمان ! انگشترت کو؟... «چرا بر تن حسینم سر نداری؟» «بمیرم من مگر مادر نداری؟» خودم دیدم پرت میسوخت مادر زمین خوردی،سرت میسوخت مادر تمام پیکرت میسوخت مادر بمیرم حنجرت میسوخت مادر هوا را دود میدیدی حسینم سیاهی رفت چشمت نور عینم به خاک و خون کشیده شد سپاهت «الهی شیعتی...» گفتی به آهت شرر زد بر دل زینب نگاهت... دو چشمت بود سمت خیمه گاهت تنت از خون سر رنگین شد ای وای به ناگه سینه ات سنگین شد ای وای تنت را زخمی و بی حال دید و... میان قهقهه خنجر کشید و... صدای گریه هایم را شنید و... سرت را روی زانویم برید و... تمام قتلگه دریای خون شد ز مقتل قاتلت با سر بُرون شد تو را کشتند و لشگر بی حیا شد میان خیمه پای شمر وا شد سرت با هلهله بر نیزه ها شد به خاک کربلا جسمت رها شد «اگر کشتند چرا خاکت نکردند؟» «کفن بر جسم صد چاکت نکردند؟» محمدعلی انصاری
اجازه سیاه پوشیدن. برای ماتمش اومد بعد یه سال چشم انتظاری. اخر محرمش اومد میاد دوباره بوی عود. اقا سینم برات میشه کبود. اما میگذره این شبا چه زود 2 مثل تموم نوکرا. با اذن و اجازه امام رضا. میپوشم لباس مشکی عزا 2 مثل ابر بهارم حسین باز برات بی قرارم حسین مثل هر سال برا خواهرت خیلی دلشوره دارم حسین با مجلسای روضه امشب روشن میشه چراغ عرش پیرهن خونیشو میکوبن فرشته ها به طاق عرش بازم کتیبه و علم. اقا دوباره شعر محشتم. بازم میپیچه عطر و بوی غم 2 میزنه مادرت صدات. این شبها ای تشنه اب فرات. ای بی سر بمیره مادرت برات 2 روضه خونت میشه مادرت میگه از خشکی حنجرت میزنه روی سینه میگه چی اوردن عزیزم سرت امیرحسین الفت
هزار شکر بنای شما به دعوت ماست شب محرم تو لحظه قیامت ماست. کسیکه آمده روضه بهشت را دیده هرآنکجا که عزای شماست جنت ماست به جفت کردن هر کفش روضه مغروریم که نوکری حسینیه ها ریاست ماست لبی که اسم تورا برد اهل تقوا شد دم حسین خودش باعث طهارت ماست حساب گریه برای تو با خود زهراست و فاطمه به قیامت پی شفاعت ماست بخاطر تو همه محترم شدیم حسین همین دوقطره اشکی که هست عزت ماست هزارشکر که سادات زینبی شده ایم لباس مشکی ما مظهر سیادت ماست شعور ما همه با شور میشود معنا جنون برای شما عقل ما و حکمت ماست روایت است که هرروضه شعبه حرم است بهشت کرببلا پس میان هیئت ماست همیشه ما شب هفتم زگریه میمیریم شب مصیبت اصغر شب شهادت ماست پوریا هاشمی
PTT-20220728-WA0031.opus
223.8K
نوحه سینه زنی سبک. بازهوای وطنم. وطنم آرزوست.. ماه مْحَرّم شده ودل من کربلاست سینه پُرازغم شده ودل من کربلاست سرخوش ازاین باده وپیمانهٔ عشقم حسین شکرخدا سائل میخانهٔ عشقم حسین صبح ومساء ذکرلَبَم یاحسین2 نغمهٔ هَرصبح وشبم یاحسین2 بازهوای وطنم. وطنم کربلاست نغمه سُرای وطنم. وطنم کربلاست غرق عزای چمنم. چمنم کربلاست فطرس بی بال وپرم شکسته پَرآمدم پیش توای شاه کَرَم دیدهٔ تَرآمدم غرق غم عشق توأم یاحسین2 پا عَلَم عشق توأم یاحسین2 کعبهٔ من. قبلهٔ من حَرَم کربلاست هَرچه غمه تودل من ازغم کربلاست عشق حسین وحسنم جام جم کربلاست هرنفس گرم مسیحا زدَم کربلاست دل بهوای توزدم یاحسین2 بوسه بپای توزدم یاحسین2 دَربدَرعشق توأم بتودل بسته ام خونجگرعشق توأم بتودل بسته ام خاک درمیکده ات سُرمهٔ چشمان من خون جگرریزدازاین دیدهٔ گریان من سرخوش ازجام توأم یاحسین2 مُرغ لَب بام توأم یاحسین2 خیمهٔ عشق توبپا شده درکرببلا ای همهٔ عشق ووفا شه کرببلاء کن نظری جانب ما شه کرببلا شاه کرم. ماه کَرَم یاحسین2 تاج سرم2 یاحسین2 گریهٔ زینب زده آتش غم بَردلَت زورق غم پازده درپهنهٔ ساحلَت شمع شب تاردلَم بدلم کن نَظری درهمه جایاردلم بدلم کن نظری خاک کَف پای توأم یاحسین2 غرق تمنّای توأم یاحسین2 ای همهٔ هَستی من بادل من بساز برسَرسجّادهٔ عشق توکردم نماز هرکی به عشق تواَسیره شاه عالمینه هرکی براتومی می میره شاه عالمینه شاه حسین. ماه حسین اَبی عبدالله2 @babollharam
4_5969976014267222684.mp3
1.16M
حا و سین و یا نون/بسم الله الجنون پرچم عزا زدن/باز رو طاق اسمون ماه عاشقی رسید/بسم الله نوکرا صلي الله علی /ساکن کرب و بلا بیرق و علم_ شعر محتشم میگن يا حسین همه توی روضه ها_می نویسه باز اسم ما رو فاطمه‌ میخوام این دو ماه_ به عشق آقا نرم به سمت گناه تا وقتی برات_سینه می زنم نمیشه عمرم تباه ای باور من حسین ای دلبر من حسین ای پناه اول و آخر من حسین ...... قصه ی جنون ما /باز رسید به کربلات ای که آسمونیا/ گریه می کنن برات کارم تا گداییه/ زندگی به کاممه اسم تو آقای من/ ذکر صبح و شاممه کی به غیر تو _می مونه برام ای بهشت من حسین نوکری تو_افتخارمه سرنوشت من حسین مثل هاني و_ عابس و حبیب قلبمو جلا بده بی قرارتم_این شبا بهم اذن کربلا بده ای تاب وتبم حسین ای خواب شبم حسین ای تموم هستی و ذکر لبم حسین
4_5970038484566543603.mp3
331K
علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کربلا - شهر رویایی - بی تو هر جایی - بی تابم کربلا - عشق دیرینم - تو رو می بینم - توو خوابم جا داره / مثل عشاقت / یه‌روز از داغت / بمیرم کاری کن / تا دم مرگم / نوکریت باشه / تقدیرم (هر عشقی جز تو زود گذره واسم هوامو داری لطفتو می شناسم) ۲ من ریزه خوار سفره ی عباسم ابی عبدالله - يا ابی عبدالله 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یک عمره - به تو منسوبم - آقای خوبم - یا حسین مستم کرد - عشق شیش گوشِت - بازه آغوشِت - یا حسین آبادم / با توام وقتی / توو اوج سختی / باهامی دل دادم / به غمت آقا / تا ته دنیا / آقامی (من که یه عمره سینه زنت بودم اسمتو بردم با همه وجودم) ۲ نگاهی کن به سینه ی کبودم ابی عبدالله - يا ابی عبدالله .
چشمم به پرچم خیره مانده بیقراری میکنم دارم برای نوکری لحظه شماری میکنم یا سینه زن، یا گریه کن، یا چای ریزِ هیئتم در روضه ات هر سال با إذن تو کاری میکنم یا سیدالمظلوم؛ آقاجان! محرّم لازمم هر شب اگر از چشم هایم اشک، جاری میکنم با معصیت های جدیدی آمدم! امّا ببین- با نیّت توبه برایت سوگواری میکنم اربابِ خوبم! بیشتر از پیش تحویلم بگیر چون بیشتر از پیش احساس ِ «نداری» میکنم شال عزایت را به شعرم میکشم با یک سلام جان میدهم با بغض، مرثیه نگاری میکنم پای لهوفِ تو؛ چه بیتابانه میگویم حسین(ع) گریه برای تکّه تکّه زخم ِ کاری میکنم مقتل از آنجا که به نصبِ نعل تازه میرسد بر صورت و سر میزنم! بد بیقراری میکنم!  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
از هرچه به جُز سیرِ الی الله حذر کرد خونی که درآینده ی ده نسل اثر کرد او صحبت حق بود که در گوشِ زمان خواند با تیغِ کلامش همه را زیر وزِبَر کرد از کَثرتِ کُفران نهراسید و به میدان با لشگر هفتاد و دو تا،کارِ دِگر کرد شیطان هدفش بود مُکَدَّر کند او را غافل شد و آن آینه را آینه تر کرد جا دارد اگر روضه ی مکشوف بخوانیم آنجا که تماشای بَدن های پسر کرد شد باعث سو سو زدن شعله ی خورشید ظلمی که خسوف آمد و در حق قمر کرد لبهایِ ترک خورده ی حاجیِ حرم را با تیر و کمان اَبرهه مهمان سه پَر کرد گودال سرافکنده ترین جای زمین شد چون فاطمه را گریه کن روضه ی سر کرد تاریخ به تصویر کشیده است که شاهی بر نیزه ی غربت،چه غریبانه سفر کرد ای شعر ازین بیش به آتش مکشانم با ریشه ی صبرم سخنت کار تبر کرد صد سال دگر هم برود باز همین است بی جامِ غم او نشود عُمر به سر کرد این سلسه ی عشق عجب منشاءِ سود است هرکس که در این حلقه نیفتاد ضرر کرد  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
از من بی خانمان آلوده تر داری حسین؟ یا که از حال خراب من خبر داری حسین؟ کام تلخی دارم از بس که اسیرم سیدی برمذاق تلخ من شهد شکر داری حسین گرچه قلبم را گرفته هرکس و هرناکسی گاه گاهی از دل زارم گذر داری حسین روضه هایت حال و روزم را دگرگون می کند داغ جانکاهی تو در بین جگر داری حسین لحظه مردن سرم را روی دامانت گذار مطمئنم که هوای محتضر داری حسین نیستم حر و پشیمان آمدم من را ببخش در میان کل عالم تو اثر داری حسین پاسخ گرمی بده بر این سوال نوکرت.. از من بی خانمان آلوده تر داری حسین؟  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
چون مُبتَلات گشت دَوا را خریده است با ذِکر نامتان، شَفا را خریده است هرآنکه از ضَمیرِ دلش "یا حسین" گفت با "یا حسین" لطف خدا را خریده است خوشبخت کودکی که به عشقِ مُحَرّمَت پیراهنِ عَزای شما را خریده است با پول های قُلِّکِ خود او کَتیبه ای با طرح و نقشِ کرب و بلا را خریده است ارباب ما همیشه رئوف است و مهربان در بین روضه تَک تَکِ ما را خریده است  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
چه هیئتی ست تو را زیر این کبود مسقف که ماه هم شده با قد خم به روضه مشرف اقامه ی غم تو بندِ ماه نیست که عمری شده ست کعبه به پوشیدن سیاه مکلف فدای ماتم نام حسینِ در پس تکرار هرآنچه شعر مقفی، هرآنچه شعر مردف "تو را بخاطر دِرهم چه دَرهمت"...چه بگویم که بیت بیت مرا سوخت این جناسِ محرف میان روضه به یاد رباب و داغ تو هرشب به سینه میزنم و میرود قرار من از کف دعای خیر تو پشت تمام گریه کنان است فإنّ رحمةَ رَبّی لِمَن بکی لک فی الطّف  🔸شاعر: __ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
نام حسین بردم و عالم صفا گرفت از خانه‌ی کریم، سلیمان بها گرفت منت گذاشت بر سر نوکر که در ازل خاک اضافه ای صله داد و گدا گرفت ما را علی برای حسینش خریده است شکر خدا که دست گدا، آشنا گرفت گرچه برای عشق تو مَحرم نبوده ایم از مرهم نگاه تو دل ها شفا گرفت مولا به محضرت کم ما و کرامتت شاید شد و ز مرحمتت کربلا گرفت حالا که صحبت از حرم و کربلا شده قلبم به یاد کشته‌ی دشت بلا گرفت از ساعتی که جسم حسین ناتوان شد چشمش میان گودی و خیمه خطا گرفت گرگان به نیت حرم و غارت آمدند چشم حرام خیمه‌ی خون خدا گرفت حال مخدرات حرم بی قرار شد دور و بر خیام حسین بی حیا گرفت گودال و خیمه و طپش قلب کودکان زینب میان گودی و خیمه عزا گرفت "وَ الشِّمْرُ جالِسٌ" دل زینب کباب شد خنجر حیا نکرد سر او از قفا گرفت  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
مرا در عالم ذَر حضرت مادر سوا کرده برایم آبرودار، آبرویی دست و پا کرده کنیز روضه‌ات می‌خواست من هم نوکرت باشم دعای مادرت حاجات مادر را روا کرده شبیه طبل تو خالی؛ نه طبل روضه‌های تو منم آن پوچی مطلق که عمری ادعا کرده صدایت می‌زنم با بغض، مثل «کودکی‌هایم» که در بازار غربت دست مادر را رها کرده به تو امّید دارم مثل آن من، آن پسربچه که هر باری زمین افتاده بابا را صدا کرده دلم قیمت گرفته با شکستن، مثل آن قلّک که هر چه داشت را خرج عزادارِ شما کرده فقیرم؛ آن فقیری که غنی‌تر از سلاطین است خدا خیرش دهد هرکس مرا اینجا گدا کرده شبم روز است، با عکسی که از دیوار می‌تابد خدا رحمت کند هر کس که گنبد را طلا کرده کبوتر نیستم اما فقط یک آرزو دارم کلاغ قصه‌ی غربت، هوای کربلا کرده  🔸شاعر: __ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
بودست از ازل به تنم رخت ماتمت تا روز حشر سينه زنم زير پرچمت ذكر "حسين"، روز و شب و ماه و سال ماست ما زنده ايم با دم عيسى بن مريمت از تو سرودن آبروی شاعران توست مداح گشته پیر ز سنگینی غمت عالَم چکیده ای ز یَم کربلای توست دریای اشک عالمیان هست از نمَت مردانِ جنگ، از علَمت چشم میزنند شیران فراری اند ز خطّ مقدّمت تاریخ هرچه دیده مصیبت به عمر خویش بازیچه ایست پیش عزای محرّمت  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
بودست از ازل به تنم رخت ماتمت تا روز حشر سينه زنم زير پرچمت ذكر "حسين"، روز و شب و ماه و سال ماست ما زنده ايم با دم عيسى بن مريمت از تو سرودن آبروی شاعران توست مداح گشته پیر ز سنگینی غمت عالَم چکیده ای ز یَم کربلای توست دریای اشک عالمیان هست از نمَت مردانِ جنگ، از علَمت چشم میزنند شیران فراری اند ز خطّ مقدّمت تاریخ هرچه دیده مصیبت به عمر خویش بازیچه ایست پیش عزای محرّمت  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
"ای اجل صبر نما تا به محرم برسم" تا دگر بار به غمخانه و ماتم برسم عطری از کوی حسین باد صبا آورده بر دل راه زدم تا که به پرچم برسم غم او چون به دل افتد همه هستی ببرد کاش می شد که به این سیل دمادم برسم از غمش کار جهان درهم و من می خواهم تا به این شورش پیوسته عالم برسم چون گدایت شده ام فخر دو عالم این است بر سر خوان غم و روزی اعظم برسم گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت مجلس سوگ تو را کاش که هر دم برسم گوشه ای مادح پیر از سر غم می خواند می ‌شود بار دگر تا به محرم برسم؟  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
با ذکر یاحسین دمادم گریستم یک سال در فراقِ محرّم ‌گریستم با گریه بر تو ، توبه آدم قبول شد من هم شبیه حضرت آدم گریستم بارِ گناه ، برکتِ چشم مرا گرفت شرمنده در مصیبت تو کم گریستم شکر خدا که چشم و سرم وقف روضه شد هم بر سرم ‌زدم ز غمت ، هم گریستم مُردم به پای خط به خط مقتلت حسین از بس که با "لُهوف" و "مُقَرّم" گریستم  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
ا ﷽ ا توسط لشگر هزار نفری حر بن یزید ریاحی محاصره شد!👇 ✅ساعتی نگذشت که لشکر حرّ سر رسید و کاروان امام(ع) را محاصره کردند و مقابل حضرت(ع) ایستادند. از طرفی گرما به شدت آنان را اذیت می‌کرد. از آنجایی که امام(ع) در منزلگاه «شراف»، آب بسیار برداشته بودند، امام حسین(ع) رو به یارانش فرمودند : 📋《اِسْقُوا الْقَوْمَ وَ أَرْوُوهُمْ مِنَ الْمَاءِ وَ رَشِّفُوا الْخَيْلَ تَرْشِيفاً》 ♦️این قوم را آب دهید، آنان را از آب گوارا سیراب کنید و دهان اسبانشان را نيز تَر كنيد. 📋《فَقَامَ فِتيَانُهُ فَرَشَّفُوا الخَيلَ تَرْشِيفَاً، فَقَامَ فِتيَةُ وَ سَقَوا الْقَوْمَ مِن الْمَاءِ حَتَّى أَرْوُوهُمْ وَ اَقبَلُوا يَملَئُونَ القَصَاعَ وَ الاَتوَارَ وَ الطَّسَاسَ مِن الْمَاءِ ثُمَّ يَدنُونَهَا مِن الفَرَسِ، فَإِذَا عَبَّ فِيهِ ثَلَاثَاً اَو أَربَعَاً اَو خَمسَاً عُزَلَت عَنهُ وَ سَقَوا آَخَرَ حَتَّى سَقَوا الخَيلَ كُلَّهَا!》 ♦️پس جوانان برخاستند، و به آنها آب دادند تا اينكه سيرابشان كرده و قدح ‏ها و كاسه ‏ها و طشت ها را پر كردند، و نزد اسب‏هايشان گذاشتند، وقتى اسب سه يا چهار و يا پنج نفس از آن آب می ‏خورد آن را از پيش او می ‏گرفتند و اسب ديگر را سيراب می كردند تا اينكه همه اسب‏ها سيراب شدند.(۲) دو لشکر، در این مکان توقف کردند. هنگامی که وقت نماز ظهر شد، امام حسین(ع) به «حجّاج بن مسروق» فرمود : 📋《أَذِّنْ رَحِمَکَ اللهُ! حَتّى نُصَلِّی》 ♦️اذان بگو! خداوند تو را رحمت کند، تا نماز بگزاریم. حجّاج برخاست و اذان گفت، آنگاه امام(ع) به حرّ فرمود : 📋《یَابْنَ یَزیدَ! أَتُریدُ أَنْ تُصَلِّىَ بِأَصْحابِکَ وَ أُصَلِّی بِأَصْحابِی؟》 ♦️آیا تو قصد دارى با یاران خویش نماز بگزارى و من نیز با یاران خود نماز بگزارم؟ حر پاسخ داد : شما با یارانت نماز بگزار، ما نیز به تو اقتدا مى کنیم! امام حسین(ع) جلو ایستاد و هر دو سپاه به او اقتدا کردند. امام(ع) پس از نماز از جاى خویش برخاست و به شمشیرش تکیه داد و خطبه خواند و پس از حمد و ثناى الهى چنین فرمود : 📋《أَیُّهَا النّاسُ! إنَّها مَعْذِرَةٌ إِلَى اللّهِ وَ إِلى مَنْ حَضَرَ مِنَ الْمُسْلِمینَ، إِنِّی لَمْ أَقْدِمْ عَلى هذَا الْبَلَدِ حَتّى أَتَتْنِی کُتُبُکُمْ وَ قَدِمَتْ عَلَىَّ رُسُلُکُمْ أَنْ اَقْدِمَ إِلَیْنا إِنَّهُ لَیْسَ عَلَیْنا إِمامٌ، فَلَعَلَّ اللّهُ أَنْ یَجْمَعَنا بِکَ عَلَى الْهُدى، فَإِنْ کُنْتُمْ عَلى ذلِکَ فَقَدْ جِئْتُکُمْ، فَإِنْ تُعْطُونِی ما یَثِقُ بِهِ قَلْبِی مِنْ عُهُودِکُمْ وَ مِنْ مَواثیقِکُمْ دَخَلْتُ مَعَکُمْ إِلى مِصْرِکُمْ، وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ کُنْتُمْ کارِهینَ لِقُدوُمی عَلَیْکُمْ اِنْصَرَفْتُ إِلَى الْمَکانِ الَّذِی أَقْبَلْتُ مِنْهُ إِلَیْکُمْ》 ♦️اى مردم! این اتمام حجتى است در پیشگاه خداوند و مسلمانان حاضر، من خود به سوى دیار شما نیامدم مگر آن که نامه هاى شما به دستم رسید و فرستادگانتان به سویم آمدند و گفتند : به سوى ما بیا چرا که ما پیشوایى نداریم بدان امید که خداوند به وسیله تو ما را در مسیر هدایت گرد آورد. اگر همچنان بر دعوت خود باقى هستید که اکنون آمدم. بنابراین، اگر با من پیمان و میثاق هاى محکم مى بندید به گونه اى که مایه اطمینان خاطرم گردد، با شما وارد شهرتان مى شوم و اگر چنین نکنید و از آمدنم به این دیار ناخشنودید به مکانى که از آنجا آمده ام باز مى گردم.(۳) سپس فرمود : 📋《اِنَّهُ قَدْ نَزَلَ مِنَ الاَمْرِ ما قَدْ تَرَوْنَ، وَ۷ إِنَّ الدُّنْیا قَدْ تَغَیَّرَتْ وَ تَنَکَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُها، وَ اسْتَمَرَّتْ جِدّاً وَ لَمْ یَبْقَ مِنْها إِلاّ صُبابَةً کَصُبابَةِ الاِناءِ، وَ خَسیسِ عَیْش کَالْمَرْعَى الْوَبیلِ، اَلا تَرَوْنَ إِلَى الْحَقِّ لا یُعْمَلُ بِهِ، وَ إِلَى الْباطِلِ لا یُتَناهى عَنْهُ، لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِی لِقاءِ رَبِّهِ حَقّاً حَقّاً، فَإِنّی لا أَرىَ الْمَوْتَ إِلاّ سَعادَةً، وَ الْحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ إِلاّ بَرَماً》 ♦️همه شما مى بینید که چه پیش آمده است، مى بینید اوضاع زمانه دگرگون و نامشخّص شده، خوبى آن روى گردانیده و با شتاب درگذر است، و از آن جز اندکى همانند ته مانده ظرف ها و زندگى پستى همچون چراگاه دشوار و خطرناک، باقى نمانده است. آیا نمى بینید به حق عمل نمى شود، بر مومن لازم است، شیفته دیدار پروردگارش باشد...(۴) 👤علاّمه مجلسى افزوده است که امام(ع) در ادامه فرمود 📋《إِنَّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنْیا وَ الدّینُ لَعِقٌ عَلى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصُوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانوُنَ》 ادامه مطالب 👇 امام علیه السلام تکثیر عشق 💚 👈 @azizamhosen @yaraliagham