#امام_باقر
بار بلا به شانه کشیدم به کودکی
از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی
از خیمه گاه تا ته گودال قتلگاه
دنبال عمه هام دویدم به کودکی
آن شب که در مقابل من عمه را زدند
فریاد الفرار شنیدم به کودکی
عمه اگرچه در همه جا شد سپر ولی
من ضرب دست شمر چشیدم به کودکی
آن شب که درخرابه سر آمد میان مان
چون عمه ام رقیه خمیدم به کودکی
با کعب نی لباس همه پاره پاره شد
بدتر ز اهل شام ندیدم به کودکی
یک سرخ مو زقافله ما کنیز خواست
این را به گوش خویش شنیدم به کودکی
در مجلس شراب که شخصیتم شکست
من آستین صبر جویدم به کودکی
قاسم نعمتی
@deabel
فاطی
#امام_باقر
چقدر ناله ی بی جان و بی صدا داری
به زیر لب تو فقط ذکر ربنا داری
گمان کنم که رسیده زمان پرزدنت
که زهر کینه اثر کرده و نوا داری
چه کرده با تو که اینگونه محتضر شده ای
"شهادتین"به لب های خود چرا داری ؟؟
نفس کشیدنت آقا چه سخت تر شده است
میان هر نفس خسته ات دعا داری
کشانده پای تو را روبه قبله ، زهر جفا
گمان کنم که شما درد بی دوا داری
کنار بستر تو مادری عزا دارد
که گشته غرق غم و نوحه و عزاداری
لبان خشک تو ذکر " حسین " می گویند
دوباره گریه و مرثیه را بنا داری
هنوز هم تو به یاد سه ساله غمگینی
هنوز هم به دلت داغ کربلا داری
تو در لباس اسارت چه صحنه ها دیدی...
چه زخم ها که تو از کعب نیزه ها داری
دل شکسته ی من وقف ماتم تو شده
شما هوای دل خسته ی مرا داری
به خواب دیده ام آقا که مرقدی زیبا
شبیه صحن و سرای امام رضا داری
کبوتر دل من پرکشیده چون زائر
به قصد مرقد خاکی حضرت باقر
اسماعیل شبرنگ
@deabel
#امام_باقر
عاقبت آه کشیدم نَفسِ آخر را
نفسِ سوخته از خاطرهای پرپر را
روضهخوانیِ مرا گرم نمودی امشب
روضهیِ آنهمه گُل ، آنهمه نیلوفر را
آخرین حلقهیِ شبهایِ محرّم هستم
شُکر اِی زَهر ندیدم سحری دیگر را
باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیدهاست
باورم نیست تماشایِ تَنی بی سر را
باورم نیست غروب و حرم و آتش و دود
دیدنِ سوختنِ چـارقَدِ دختر را
غارتِ خود و عَلَم ، غارتِ گهواره و مَشک
غـارتِ پیرهن و غارتِ انگشتر را
ذوالجَناحی که زِ یالَش به زمین خون میریخت
نیزههایی که رُبودند سَرِ اکبر را
آه در گوشهی ویرانه که دِق مرگ شدیم
تا که همبازیِ من زد نَفسِ آخـر را
کمکِ عمّه شدم تا بدنَش خاک کنیم
بیـن زنجیر نهان کرد تَنی لاغر را
چنگ بر خاک زدم تا که به رویش ریزم
سرخ دیدم بدنش ، تکّهای از معجر را
حسن لطفی
@deabel
#امام_باقر
روضه دارِ منا توئی آقا
شاهدِ کربلا توئی آقا
پیش تو مادرت زمین خورده
نوهی مجتبی توئی آقا
همره عمه آمدی گودال
راویِ ماجرا توئی آقا
آنکه دیده گروه گروه زدند
سنگ و چوب و عصا توئی آقا
آنکه دیده به زیرِ چکمه ی شمر
شاه ، زد دست و پا توئی آقا
آنکه دیده تمام قرآن شد
با لگد جا به جا توئی آقا
آنکه دیده ضریح مویِ حسین
دستِ یک بی حیا توئی آقا
آنکه دیده سرِ عزیزِ خدا
رفت بر نیزه ها توئی آقا
بعد از آن شاهدِ هجومِ سپاه
سویِ آل عبا توئی آقا
آنکه همراه قافله رفته
سویِ شامِ بلا توئی آقا
سخت بر تو گذشت آن ساعات
بد شکستند حرمت سادات
اوج بی غیرتی نشان دادند
سنگ در دست این وآن دادند
اول شهر عنان مرکب را
دست یک مشت بد دهان دادند
جای عرضِ سلام ، پیرو جوان
ناسزاها به کاروان دادند
رأسِ جدت به زیرِ پا افتاد
بسکه سر نیزه را تکان دادند
دستِ سادات بر سرِ بازار
صدقه تکه های نان دادند
سرِ هر کوچه با سرِ انگشت
دخترِ فاطمه نشان دادند
بوسه گاهِ رسول خاتم را
به دمِ چوبِ خیزران دادند
قاسم نعمتی
@deabel
#امام_باقر
ستم روزگار یادش هست
غم لیل و نهار یادش هست
دیده ی اشکبار یادش هست
آنهمه قلب زار یادش هست
روضهی بی شمار یادش هست
نیمه جان بین بستر افتاده
باز تب کرده مضطر افتاده
به لبش ذکر مادر افتاده
یاد یک جای دیگر افتاده
چادر پرغبار یادش هست
زهر کرده اثر به اعضایش
ناتوان دست و بی رمق پایش
ترک افتاده است لبهایش
العطش العطش شد آوایش
لب زخمی یار یادش هست
پیر بود و خمیده قامت بود
خانه اش کل سال هیات بود
به تنش ردی از جسارت بود
قاتلش روضهی اسارت بود
لحظه های فرار یادش هست
سالها قلب بی قراری داشت
گله ها از شتر سواری داشت
با رقیه چه روزگاری داشت..
با غمش آه و گریه زاری داشت
آبله بود و خار یادش هست
همه ی عمر خود پریشان بود
یاد جدش همیشه گریان بود
آی مردم حسین عطشان بود
آبروی قبیله عریان بود
یک تن و ده سوار یادش هست
عمه هایش چقدر ترسیدند
کوچه های شلوغ را دیدند
مست ها آمدند رقصیدند
به سر روی نیزه خندیدند
زینب بی قرار یادش هست
سیدپوریا هاشمی
@deabel
#عرفه
حج از حجاز عازم دشت بلا شده
حاجیّ عشق راهی کرب و بلا شده
این حاجیان سلاله ی زهرای اطهرند
یک کاروان نور، سفیر خدا شده
اینها فدائیان تولّای حیدرند
ذبح عظیم، راهی دشت منا شده
پنهان کنید از عرفه خیمه گاه را
این خیمه گاه بازدِهش نینوا شده
نور خدا به ظلمت شب بار بسته است
یعنی که وقت هدیه ی خون خدا شده
ای محرمان رکاب بگیرید عمّه را
زینب پیمبر سفر کربلا شده
رؤیت شده ستاره ی دنباله دار عشق
از آسمان به سوی زمین راه وا شده
اطفالِ خردسالِ زبان بسته را ببین
حالا زبانشان به عمو آب وا شده
محمود ژولیده
@deabel
#عرفه
چون خدا طالب گدا شد باز
در رحمت به روی ما شد باز
بنده، شرمنده ی خدا شد باز
او خریدار اشک ما شد باز
خبر آمد گناه می بخشم
کوه عصیان به کاه می بخشم
روز الطاف کبریا عرفه
مژده بخشش و عطا عرفه
روز مهمانی خدا عرفه
السلام علیک یا عرفه
من از ماه تو به جا ماندم
بنده ای دور از خدا ماندم
به سرم آمده بلا چه کنم
گشته ام سخت مبتلا چه کنم
به خودم کرده ام جفا چه کنم
نپذیری اگر مرا چه کنم
هیچ کس همچو من نمی خواهد
عبد توبه شکن نمی خواهد
من زمین خورده ام مرا نزنید
عبد افسرده ام مرا نزنید
در گنه مرده ام مرا نزنید
پی به خود برده ام مرا نزنید
تو ببین عذر اشتباه مرا
به رویم نزن گناه مرا
نشود تا که بنده ات رسوا
خوب و بد را ز هم مساز جدا
درهم اینبار هم بخر ما را
تو و رد کردن گدا هیهات
ورنه من از خجالت آب شوم
مپسند پیش کس خراب شوم
گر ندارم بها، نگهدارم
گوشه این سرا نگهدارم
تو بیا از خطا نگهدارم
تا رَوَم کربلا نگهدارم
جبل الرحمة کوه عشق و صفا
عرفات از حضور تو زیبا
کاروانی که لاله ها دارد
ای خدا عزم کربلا دارد
کوفه در سر چه نقشه ها دارد
شهر مکر است و ماجرا دارد…
@deabel
#عرفه
دارد زمان توبه ما دیر می شود
بی توبه هم زمانه چه دلگیر می شود
دارد دگر یواش یواش از نشانه ها
آن بنده جوان تو هم پیر می شود
وقتی ز دست شب و روز است قدر من
قدر مسلمم آینه تسلیم می شود
باید سراغ قافله عرشیان گرفت
ورنه هوای شهر نفس گیر می شود
پیش شهید عشق چه سان سر کنم بلند
وقتی نگاه فاطمه تکثیر می شود
اینجا هنوز وقت برای انابه هست
با یک اشاره بر لبم اکسیر می شود
گاهی که خالصانه ترین گریه می کنم
تقدیر هم مؤید تغییر می شود
حالا ز دست، لیله قدر آمدیم و رفت
تکلیف چیست؟ بر تو چه تقدیر می شود؟
باید که راهی عرفه گردی ای رفیق
آنجا که معرفت به تو تقدیر می شود
وقتی که از وقوف رَوی به مشعر الحرام
دل خود به خود به زمزمه تطهیر می شود
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
وقتی زمان مسلخ و تقصیر می شود
دیگر صدای هلهله ها پس برای چیست؟
آنجا که دفعتا پدری پیر می شود
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
ذبح عظیم بانی تکبیر می شود
@deabel
#عرفه
هواى وصل تو ما را کشانده تا اینجا
کریم شهر گدا را کشیده تا اینجا
ز بسکه دست گرفتى همین بزرگى تو
گداى بى سر و پا را کشیده تا اینجا
همینکه گفت گنهکار یا کریم العفو
دل شکسته خدا را کشیده تا اینجا
شمیم پیرهن یوسف اید از عرفات
صداى روضه شما را کشیده تا اینجا
یقین کنم که تا دسته ها به راه افتاد
نواى ما شهدا را کشیده تا اینجا
حسین گفتن ما مسلمیه هر سال
نسیم کرب و بلا را کشید تا اینجا
صداى پاى محرم به گوش مى آید
حسین قافله ها را کشیده تا اینجا
بنى گفتن یک مادرى شب جمعه
چقدر اهل بکا را کشیده تا اینجا
سخن ز موى پریشان زینب کبرى
امام صاحب عزا را کشیده تا اینجا
به یار نیزه سوارش به گریه زینب گفت
کمند زلف تو ما را کشیده تا اینجا
ز روى بام کسى ناله زد حسین ببخش
که نامه هام شما را کشیده تا اینجا
عزیز من نگرانم دلم چه بى تاب است
دگر زمانۀ آوارگى ارباب است
قاسم نعمتی
@deabel
مداحی آنلاین - هرگز نرفت از خاطر تو روز عاشورا - حمید علیمی.mp3
6.07M
🔳 #شهادت_امام_محمد_باقر(ع)
🌴هرگز نرفت از خاطر تو روز عاشورا
🌴گودال و شمر و نالههای زینب کبری
🎤 #حمید_علیمی
⏯ #زمینه
👌بسیار دلنشین
بحارالاشعار:
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_هادی__ع__سرود
خنده بر لب عالم همه مبارک میلاد پسر فاطمه مبارک
کار همه شد خنده و شور شادی دنیا اومده آقام امام هادی
به به به این گل به این ماه مرحبا ماشاء الله
مقدم نور هُدی مبارک جشن حجّت خدا مبارک
همه ی فرشته ها می خونن اومده ابن الرضا مبارک
گل فاطمه(س)امام هادی، گل فاطمه(س)امام هادی
**
جون ما فدای خاک پات آقاجون بمیرن همه ی دشمنات آقاجون
آقا دوست دارم جون بدم و فدات شم آخر بیام و گدای سامرات شم
باغ و بهشتم سامرا اللّهم الرزقنا
سامـرا بهشت آرزومـه نوکریت عزّت و آبرومه
همیشه خاطره ی ضریحت مثه قاب عکسی روبرومه
گل فاطمه(س)امام هادی، گل فاطمه(س)امام هادی
**
اومده پسر شیر بدر و خیبر چارمین علیِ عترت پیمبر
سر زد سحر عرصه انجم ما اومد نوه ی امام هشتم ما
نور دهمین بی قرین نازنین مه جبین
بگم از اون به زبون ساده این پسر به عالمی مراده
جرعه ای ز کوثر خدا و نور چشم حضرت جواده
گل فاطمه(س)امام هادی، گل فاطمه(س)امام هادی
شاعر : حاج امیر عباسی
امام هادی (ع)
سرود
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#مناجات_با_خدا_مناجات
به لطف خود خدا یا نائلم کن
و گر نا قابلم من ، قابلم کن
گناه و جرم بی اندازه دارم
به بخشش آنچه شایدشاملم کن
همه سر تا به پا غرق نیازم
به استغنا الها قائلم کن
نجات ازجهل وازگمراهی ام ده
فزون از فضل حتّی حاصلم کن
شکسته زورقی مانم به دریا
روان سالم به سوی ساحلم کن
بدون تکیه جسمی نیست برجا؟
بلندا دست قدرت ، حایلم کن
جهان ماپراست ازخوب و از بد
خدا وندا به خوبی مایلم کن
همیشه حق و باطل روشنم نیست
محقِّق بین حق و باطلم کن
رها از وصل و هجر این و آنم
به خوبان دو عالم واصلم کن
به عقل خود همه دارند دعوی
الها ، گفت ( بیکی) عاقلم کن
شاعر : اکبر علی بیکی
مناجات با خدا
مناجات
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__نوحه
ای شهیدِ مکتبِ سُرخ عاشورا
مرثیه خوانِ غمت حضرت زهرا
ای امیرِ عالَمین
بر نبی نور دو عین
یا حسین و یا حسین
یا حسین و یا حسین
دیدهٔ ارض و سَما در غمت گریان
عزت و آزادگی از تو جاویدان
ای صفای بندگی
ای امید زندگی
علّت رزمندگی
یا حسین و یا حسین
در میان نیزه و دِشنه افتادی
در میانِ قتلگاه تشنه جان دادی
ای به درد ما طبیب
ای غریبِ بی مُجیب
کُشتهٔ شَیبُ الخضیب
یا حسین و یا حسین
امام حسین (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_هادی__ع__میلاد
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بسته ایم دل
امشب که جلوه گر شده خورشید طلعتش
منت خداى را که به ما کرده مرحمت
توفیق برگزارى جشن ولادتش
تبریک باد بانوى کبرى سمانه را
کین غنچه بر دمید ز گلزار عصمتش
ماه تمام و نیمۀ ذى حجه مطلعش
خیر کثیر وکوثر قرآن بشارتش
این است آن امام که تقدیر ایزدى
بعد از جواد داده مقام امامتش
این است آن امام که ذرات کائنات
اقرار کرده اند به جود و کرامتش
این است آن امام که در برکة السّباع
شیران شوند رام و گذارند حرمتش
این است آن امام که از نقش پرده هم
ایجاد شیر زنده کند حکم قدرتش
این است آن امام که دشمن به چند بار
رخسار عجز سوده به درگاه عزتش
سر تا به پاى عاطفه و مرحمت ولى
دشمن به لرزه آمده از برق هیبتش
آن سومین ابوالحسن از خاندان وحى
چون سه على دیگر باشد عبادتش
افزون ز ریگ هاى بیابان عطاى او
بیش از ستاره هاى درخشان فضیلتش
مائیم و دست و دامن آن حجت خدا
چون نا امید کس نشود از عنایتش
گردیده ایم جمع به ذیل لواى او
افکنده ایم دست به دامان رحمتش
از آستان قدس رضا هدیه مى کنیم
آه دلى به غربت و اشکى به تربتش
یارب بحق فاطمه با فتح کربلا
بگشا بروى ما همه راه زیارتش
از لطف آن امام (مؤید) مؤید است
کو را نشان خدمت آل محمد است
شاعر:سید رضا موید
امام هادی (ع)
میلاد
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_مسلم__ع__نوحه
در کوفه غريبم من و غمخوار ندارم
يک تن به برم يار وفادار ندارم
من همچو عمويم شده ام يکه و تنها
ديگر تو ميا به کوفه نور دل زهرا
در کوفه اسير غم هجران و بلايم
دلخون غريبي تو در کرببلايم
من يار و طرفدار بجز طوعه ندارم
شب گرد غريبي به دل کوچه ي يارم
شد گوشه ي محراب غم کوفه نصيبم
مانند علي بي کس تنها و غريبم
من کوچه نشين حرم فاطمه هس