eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 چون شبه پیغمبر شد عازم میدان مأیوس و اندر پی شاهنشه خوبان دست دعا بگرفت بر خالق سبحان گفتا علی جانم باشی مرا چون جان چون شبه پیغمبر۲ شد عازم میدان اذن جهادم ده ای شاه بحر و بر خواهد رود میدان این دم علی اکبر جنگی کنم بابا چون جد خود حیدر از تیغ من دشمن بگریزن و حیران چون شبه پیغمبر۲ شد عازم میدان جوشن بر اندام و بر رو نقاب انداخت برجانب اعدا با آن دلیری تاخت از جسمشان پشته در بین میدان ساخت کردند فرا هر سو آن لشکر شیطان چون شبه پیغمبر۲ شد عازم میدان این کیست و چون احمد هم شکل و رفتارش وای بر شما لشکر کردید و پیکارش گر او کند نفرین گردید گرفتارش گفتند و نیست احمد اینسان شدید نالان چون شبه پیغمبر۲ شد عازم میدان باشد گل لیلا نوباوهٔ حیدر برتن سلاح رزم پوشیده چون حیدر ای وای بر حال زار دل مادر صفا در این ماتم گردید چنین گریان چون شبه پیغمبر۲ شد عازم میدان شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی حضرت علی اکبر (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کم کم داره بسته میشه چشای تو ببخش مادر شیری ندارم می بینی برای تو ببخش مادر لالالالالالا مادر لبهات خشکه چشمات بارون لالالالالالا مادر داری میری انگار از جون چشم رو هم بزار دووم بیار ای گلم ای گلم ای گلم داغتو روی دلم نزار ای گلم ای گلم ای گلم بند دوم: عطش گرفته لبهاتو چه کار کنم تنت سرده سر اومده عمرت انگار بهاره آرزوم زرده اگه بری توی خیمه با گهواره غوغا میشه دندونای شیریت مادر تازه داره پیدا میشه دست و پا نزن تو بغلم ای گلم ای گلم ای گلم غصه هات شده بارِ دلم ای گلم ای گلم ای گلم بند سوم: برات لالایی میخونم تو هم یه کم بخند حالا دیدم که غرق خون بودی به روی دستای بابا لالالالالالا مادر سقا رفته بر میگرده خیر نبینه حرمله که شیرخوارم رو پرپر کرده نا امید نکن امیدمو ای گلم ای گلم ای گلم می میرم علی بدون تو ای گلم ای گلم ای گلم علی علی بیگی حضرت علی اصغر (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 گاه لیلایی و گهی مجنون گاه مجنونم و گهی لیلا گاه خورشید و گاه آیینه روبروی همیم در همه جا * ای طلوع همیشه ی قلبم با تو خورشید عالمینم من تو حسینی ولی گهی زینب گاه زینب گهی حسینم من * وقت سجاده وقت نافله ها لبمان نذر نام یکدیگر دو کبوتر در این حوالی عشق بر سر پشت بام یکدیگر * من و تو آیه های تقدیریم من و تو همدلیم و همدردیم خواب بر چشممان نمی آمد تا که بر هم دعا نمی کردیم * دل ندارم تو را نظاره کنم در غروبی که بی حبیب شدی تکیه بر نیزه ي شکسته زدی این همه بی کس و غریب شدی * کاش اینجا اجازه می دادی تا برای تو چاره می کردم این گریبان اشتیاقم را پیش چشمت پاره می کردم * همه از خیمه ها سفر کردند همه در خون خویش غوطه ورند همه دیشب فدا شدند اما کودکانم هنوز منتظرند * آن دمی که ممانعت کردی مهمان نگاه من غم شد از بلا و غم ِ مصیبت تو آنقدر سهم خواهرت کم شد * کودکانم اگر چه ناقابل ولی از باده ي غمت مستند آن دو بالی که حق به جعفر داد به خدا کودکان من هستند *** خنده های با نگاه غمگینت اذن پرواز بالشان باشد اذن میدان بده به آنها تا شیر مادر حلالشان باشد طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حسینم ببین اشک چشامو نزن زمین تو روم و بخر دسته گلامو امر کن تا بیافته به سر تو سر خواهر مگه من مرده ام باشی بی یارو یاور و لشگر حسینم بخر کبوترای من و بخر این پسرای من و حسین جانم حسینم شاگرد دست عباس هستند خیلی به ناموس حساس هستند حسین جانم == ببین این اسماعیل های من رو ببین ای سالار من بر تنشان کفن رو تمومه هستیه زینب به فدای نگاه تو جاش بی افته می شم داداش یک تنه که سپاه تو حسینم نزار من و اسیر ببینن تو بازارا حقیر ببینن حسین جانم حسینم نزار من و بازار ببینن من و بین انظار ببینن حسین جانم رضا نصابی طفلان حضرت زینب (س) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 السلام و علی ساکن کربلا ای شه سرجدا حسین دوباره وقت ماتم شده دوباره موسم غم شده بازم رخت عزا تن کنید عزای شه عالم شده حسین حسین ۰۰۰۰۰۰۰۰۰ر۰۰۰۰۰ ابناالزینب س دیده گریان تو مات و حیران تو دل پریشان تو منم حسین جان زغم غربتت ز سینه می کشم هر دم آه نمانده بهر تو یاوری بمیرم که شدی بی سپاه حسین ای قرار دلم ای همه حاصلم غم تو قاتلم حسین ندارم غیر از این توشه ای مکن رد نوجوانان من بیا و روسپیدم نما نظر کن چشم گریان من حسین مجید رجبی طفلان حضرت زینب (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 اگه نیای عموجون سرم بلا میارن دستای آهنیه یتـیم نـوازی دارن دور منو از ، هر سو گرفتن ، بـرای قتلم ، وضو گرفتن دشمن بابا حسنن منو با کینه می زنن وای که چقد بددهنن بیا به فریادم عمو *** زیر فشار نیزه سخته نفس کشیدن سخته عموی خوبم اینجوری دل بریدن شاخه ی یاسم ، پهلوم شکسته ، خاک تو گودال ، چشامو بسته داره می سوزه جگرم زخمی شده بال وپرم لاله می ریزه از سرم بیا به فریادم عمو شاعر : محسن طالبی پور قاسم ابن الحسن (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
افتادی و تا خورد به گودال، لبت با گریه دوید؛ سوخت از تاب و تب @hosenih تا پیکر خود را سپرِ جان تو کرد گفتی که عمو شود فدای ادبت اینکه نکند خار به دستش برود هر ثانیه بود؛ فکرِ هر روز و شبت بی دستش کردند و به پا شد کینه هم از جمل و هم حسن(ع) و هم نسَبت با خاک درآمیخته، یکسان شده بود در زیر قدم هایِ پیاپی رطبت زد حرمله(لع) تیر بر تنِ عبدالله(ع) پرپر زد و سخت شعله ور شد غضبت @hosenih می سوختی از غم و: «خدایا أَمْسِکْ- -عَنْهُمْ قِطَرَ السَّماء»* شد ذکر لبت! *...در این هنگام حرمله(لع) تیری به طرف عبد الله(ع) انداخت که گوش تا گوش عبد الله(ع) بریده شد و در آغوش عموی بزرگوارش جان داد. آنگاه حضرت این مردم را نفرین کرد و به خداوند عرضه داشت:«أَللّهُمَّ أَمْسِكْ عَنْهُمْ قِطَرَ السَّماءِ وَامْنَعْهُمْ بَرَكاتِ الاَْرْضِ...» «خدایا باران را از آنها قطع کن و برکات زمین را از آنها منع کن...» بحار الانوار/علامه مجلسی،جلد۴۵ مقتل اللهوف/سید بن طاووس،صفحه٧٢ مقتل مقرّم/صفحه٢۴۶ ارشاد مفید/صفحه٢۴١ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با عمو همراه شد با همین سنّش چه سربازی برای شاه شد طاقت دوری نداشت یک‌ تنه آمد حریف لشکر بدخواه شد @hosenih بی زره آمد به جنگ ذکر لب هایش علی مولا ولی الله شد شد فدایی حسین آه عبدالله در یک روز پیر راه شد پیش چشمان عمو دست عبدالله مثل قامتش کوتاه شد یادگاری حسن شد کفن افتاد روی جسم شاه بی کفن بی خبر از دست رفت مثل آن مادر که قبلا پشت در از دست رفت بین آغوش عمو در‌ دل پرواز یک دم بال و پر از دست رفت خواست تا حائل شود حیف اما بر روی سینه، سپر از دست رفت کار یک خنجر نبود دست عبدالله با ضرب تبر از دست رفت @hosenih حرمله آمد جلو روی پای حضرت ارباب سر از دست رفت دست از دنیا برید خوب شد رفت و تنش رخت اسارت را ندید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e فاطی
آغوش بارگاه تو تا بار عام داد احلی من العسل به من تلخ کام داد عرش خدا همیشه به تو تکیه می زند اینبار تکیه بر تو در آن ازدحام داد دیدم نگاه بی رمقت سوی خیمه ها آرامشی عجیب به اهل خیام داد لبخند تشنه تو ترک خورد از عطش وقتی فرات بر لب خشکت سلام داد ای حی لایموت چرا زیر دشنه ای جان را سزاست پای تو عالی مقام داد صبح تن تو را چه کسی بر زمین کشید جسم تو را به چکمه نا اهل شام داد دلشوره ای به سینه ی پاکت جلوس کرد باید تو را شهید غم خیمه نام داد ممنون تیغ هستم از این که در آن غروب دست مرا دوباره به دست امام داد وقتی چکامه های لبت گفت یا حسن حسن ختام بر غزلی ناتمام داد زهرا رسید و بر تن زخمی تو گریست با گریه زخم های تو را التیام داد محسن حنیفی @deabel
روضه های شب پنجم چقدر جانکاه است سینه زن ها، حسنی ها شب عبدالله است بیشتر از همه شب روضه شکسته بال است لاجرم روضه ی امشب طرف گودال است روضه امشب سخن از دست شکسته دارد غصه ی کوچه و یک مادر خسته دارد روضه در سینه ی خود داغ عزیزی دارد تا به پهلوی شکسته چه گریزی دارد روضه امشب همه جا می رود از لطف کریم از مدینه، کربلا می رود از لطف کریم صاحب روضه کریم و کرمش قیمتی است یازده ساله شبیه پدرش غیرتی است یازده ساله ولی خیر کثیری دارد پسر شیر جمل خود دل شیری دارد بی خیال تبر و نیزه و شمشیر آمد آی ای لشکر کفتار صفت، شیر آمد آمد و دید که از زخم عمو افتاده راه یک نیزه ی وحشی به گلو افتاده لشکری تیغ کشان سمت عمو می آید شمر همراه سنان سمت عمو می آید تیرها حلقه به دور بدنش می بستند نیزه ها را همه محکم به تنش می بستند گفت باید که در این مرحله بی سر باشم می روم تا سپر لحظه ی آخر باشم گفت ای وای عمو صبر نما در راهم عاشق سوخته ی راه تو عبدللهم پسر روضه رسانیده خودش را به عمو دست خود را سپر انداخته در راه گلو ناگهان دست شکست و نفسش بند آمد باز بر روی لب حرمله لبخند آمد در همه دشت صدایی ز شکستن پیچید بر لب خشک عمو خون گلویش پاشید حسن کردی @deabel
چشم من آسمانی از باران اشک من حاکی از غمی سنگین مانده بر روی سینه ام امروز سایه ی زخم ماتمی سنگین بین گودال را تماشا کن عمّه ! بنگر عموی من تنهاست اشتیاق مدینه را دارم در سرم شوق دیدن باباست @hosenih پیکری زخم خورده و بی حال مانده در بین ازدحام چرا ؟! ردّ بی رحم چکمه ی قاتل مانده بر سینه ی امام چرا ؟!! نوجوانم ولی پر از شورم در دلم عشق بی مثل جاری ست قطره قطره میان رگ هایم خون فرمانده ی جمل جاری ست می روم عاشقانه جان بدهم بین مقتل به پای ثارالله می روم تا که دست هدیه کنم مثل سقّا برای ثارالله لحظه ی آخرم شده باید خواهشم را دگر مُجاب کنم ای عموجان به من اجازه بده تا شما را پدر خطاب کنم @hosenih زیر بال و پرت بزرگ شدم بنگر این نوجوان عاشق را تا نفس هست فاش می گویم ذکر " واللهِ لا اُفارِق" را بین آغوش غرق خون شما نفسم ذکر آخرین می گفت مادرت را کنار خود دیدم که به من داشت آفرین می گفت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حق بده خیلی هوایِ بوسه‌هایت کرده‌ام از عموجان بیشتر  بابا صدایت کرده‌ام عمه دستم را گرفته بود اما آمدم... فکرکردی که عمو جانم رهایت کرده‌ام @hosenih مقتل مأثور هستم غارتِ  گودال را ازدحامِ زخمهایت را روایت کرده‌ام خواست تا دستت زند با دستِ خود نگذاشتم پیش تو اُفتاد دستی که فدایت کرده‌ام پیشِ دادِ مادرت پیراهنت را کَند و بُرد دید لشکر آمدم  خود را عبایت  کرده‌ام آنقدر من را کشیدند آخرش مَردی شدم اینقدر گویم که در آغوش جایت کرده‌ام هرچه می‌خواهند بر من می‌زنند و می‌روند شُکر قدری از نوکِ نیزه جدایت کرده‌ام خواستند از تو جدا سازند من را که نشد آه شرمنده اگر که جابجایت کرده‌ام آخرش من را مُشبک کرده‌اند این نعلها راضی‌ام خود را ضریحِ کربلایت کرده‌ام   من در آغوشِ توام یا تو در آغوشِ منی دیدی آخر  جا میانِ بوریایت کرده‌ام @hosenih آخرین تیرش کشید و حرمله نزدیک شد دیدی وقتی که سپر  خود را برایت کرده‌ام سینه‌ام را سینه‌ات را  عاقبت با زور دوخت حنجرم را حنجرت را روی هم بدجور دوخت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e