eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
125 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شعر و غزل برای تو گفتن عنایت است از بس که لطف حضرتتان بی نهایت است اینجا سیاه کردن دفتر عبادت است اصلاً به افتخار تو ماه ضیافت است ابر کرم ببار که هنگام رحمت است از گوشه های لعل لبت می چکد عسل دیوانه تو بوده و هستیم از ازل آقا بگیر دست مرا نیز لااقل ای قهرمان عرصه پیکار در جمل وقتی قیام می کنی اصلاً قیامت است خاکی تر از تمامی شاهان عالمی زیباترین سروده دیوان عالمی در امتداد دست تو چشمان عالمی قربان خال هاشمیت جان عالمی آن نقطه ای که نقطه آغاز خلقت است ای سفره دار شهر نبی ای بزرگوار ای توده های ابر کرم! بر زمین ببار وا می کنم به نام تو لبهای روزه دار هرگز نمی روم به خداوند زیر بار باور نمی کنم که مزار تو خلوت است تا می وزید بوی شما در فضای شهر می آمدند مردمی از جای جای شهر در ازدحام، کوچه و پس کوچه های شهر تا بنگرند جلوه یوسف نمای شهر یعنی نگاه کردن رویت عبادت است بر سفره هاست روزی و ماهانه هایتان گرمی گرفت خانه پروانه هایتان دیوانه ایم و عاشق دردانه هایتان سنگین شده ز پستی ما شانه هایتان این عبد رو سیاه چه اسباب زحمت است با قاتلت چگونه به یک خانه زیستی زخم زبان شنیدی و هر شب گریستی باید که پای درد صبوری بایستی یا للعجب! کریم مدینه! تو کیستی؟ درد تو درد بی کسی و درد غربت است دشنام ها شنیده ولی خنده می کنی دشنام داده را تو چه شرمنده می کنی هر کیش را به دین خودت بنده می کنی تو خاطرات فاطمه را زنده می کنی یک گوشه نگاه تو ما را کفایت است در بین بچه ها ز همه مادری تری یعنی تو از تمامیشان کوثری تری با این عبای سبز، تو پیغمبری تری پایش بیفتد از همه شان حیدری تری شمشیر هم به دست تو تمثال غیرت است کم کم به روضه پای مرا می کشی خودت شمع مذاب در وسط آتشی خودت پس طعم درد فاطمه را می چشی خودت در این مسیر روضه مرا می کشی خودت در روضه ات هلاک شدن هم شهادت است شاعر : امیر حسین الفت امام حسن (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نام من را بگذارید گدای عرفات برسانید کمی حال و هوای عرفات بی لیاقت شدم از یار، جدا شد دستم یار من خیمه زد این بار، کجای عرفات رمضان رفت و من بی سر و پا جا ماندم چشم دارم به حسین و به دعای عرفات میل حج داشتم و در به روی من بستند دل من لک زده امسال برای عرفات چشم شیطان حرم کور! خدایا لبیک از همین فاصلهء دور! خدایا لبیک کمرم زیر مصیبات گناهم تاشد آخرِ این همه مستی، دل من تنها شد غیر تو دل به همه بسته ام و دلتنگم ضررم پیش علی بیشتر از اینها شد بنده ات بد شده خیلی، تو بیا خوبی کن آبرو ریزی من دردسر زهرا شد به گرفتاری زینب قسمت دادم و بعد گره هایم همه با دست رقیه وا شد نوکر و سینه زن فاطمه را می بخشند آخرش پای رقیه همه را می بخشند رانده ام از همه جا، زود نرانید مرا به سر سفرهء زهرا بنشانید مرا اینطرف آنطرف اینقدر نگوئید برو اینقدر جان حسین، سر ندوانید مرا کار از کار گذشته است و شده خیلی دیر جان من! تا به محرم برسانید مرا به پر چادر زینب که در آتش میسوخت... وسط شعلهء آتش نکشانید مرا غسل من اشک دوچشم است که پاکم کرده عطش روضهء ارباب، هلاکم کرده گرچه رفتند شهیدان منا زیر لگد وای از تشنه لب کرببلا زیر لگد به کسی آب ندادند و دل زهرا سوخت دید آنجا پسرش را همه جا زیر لگد از منا گفته شد اما نشنیدیم سری بشود از تن صدپاره جدا زیر لگد از منا گفته شد اما نشنیدیم کسی بکند غارت دشداش و عبا زیر لگد رقص آن مرد حرامی سر زینب را بُرد جلوی چشم همه معجر زینب را بُرد رضا دین پرور مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
توصیف ماه رمضان از زبان رمضان روزه‌داران، مه خدایم من با شما یار آشنایم من ماه تسبیح و صوم و صلات ماه توبه، مه دعایم من ماه وصل خدای مَنّانم ماه وحی و نزول قرآنم ماه پیدایش جمالم من ماه دیدار ذوالجلالم من ماه هر لحظه با خدا بودن ماه فضل و مه کمالم من من که فیض حضور آوردم نور در شهر نور آوردم روزه‌داران همه قیام کنید تا به ماه خدا سلام کنید ماه شب‌زنده ‌داری آمده است از مه روزه احترام کنید روحِ تقوا به تن، مبارک‌تان لیلةالقدر من مبارک‌تان من سراپا بهشت یارانم بر شما خوشتر از بهارانم نور چشم همه خداجویان مژدۀ وصل روزه‌دارانم همچو گل ریخته ز دامن من سحر و افتتاح و جوشن من دل شب دامن سحر گیرند همه قرآن به روی سر گیرند من که پیوسته در تب و تابم من که دریای گوهر نابم صبحگاهان به کوفه می‌جوشد خون پاک علی ز محرابم من که چون کوه نور مشتعلم تا صف حشر از علی خجلم روزه‌داران چو تشنه گردیدید در دل از تشنگی شرر دیدید طفل معصوم‌تان چو روزه گرفت در غروبش گرسنه گر، دیدید خون دل جاری از دو عین کنید گریه بر کودک حسین کنید اشک خونین روان ز دیده کنید یاد از آن دختر شهیده کنید در غم کودک خرابه‌نشین گریه بر آن سر بریده کنید 📚نخل میثم
علی صمدی: 🌴شور و زمینه زیبای ماه مبارک رمضان ✍🎼شعر و سبک : کربلایی علی صمـــدی بند اول : رسید ماه عاشقی رسید ماه بندگی کنار رفت موانع از سر راه بندگی رسید ماه توبه پس الهی العف بگو نیازهای قلبی تو به شاه نجف بگو علی بگو 2 دست تو میره به دعا علی بگو علی بگو 2 تو اوج امواج بلا علی بگو مولای درویشان مرز کفر و ایمان علی امید همه ی مسکینان 2 یا علی یا علی یا مولا .... بند دوم : فقیر اومدم علی پیالم رو پر کنی اسیر اومدم علی که من رو تو حر کنی یتیم اومدم علی بکش دستی رو سرم به جز پیش تو پدر کجا رو دارم برم کجا برم 2 بهتر از اون امارت و صحن و حیاط کجا برم 2 جایی برام نمیشه ایوون طلات ای قدر و تقدیرم ذکر تو تکبیرم بدون عشق تو علی میمیرم 2 یا علی یا علی یا مولا ..... بند سوم : تو این ماه روزه با تمام وجود بخون بخون از شه کرم بخون حا و سین و نون بخون کاف و ها و یا بخون عین و صاد حسین غمت رو فقط بگو به خیر العباد حسین حسین بگو 2 تو روزگی با تشنگی حسین بگو حسین بگو 2 تو سختی های زندگی حسین بگو مولا و فرمانده آقای آزاده دلبره و ارض و سما دلداده 2 یا حسین یا حسین یا مولا ....
4_5859376143924200562.mp3
1.75M
یا صاحب الزمان(عج) انتظار منو آواره کرده حجر یار تو دلم خونه کرده ‍‌😔😔😔آقا بیا 🙏😭 علی_فانی ‌
Hadi-garsouei-www.Ziaossalehin.ir-Azomalbala-yani.mp3
13.4M
🔉🔊نواهنگ فوق‌العاده محشر بسیار سوزناک و فوق‌العاده عالی عظم البلا یعنی با صدای سید هادی گرسویی 🎼عظم البلا یعنی عزیز فاطمه🌹 در بین ما نیست! برح الخفا یعنی که جایی برای او در دیده ها نیست! دردی دوا نیست عظم البلا یعنی عزیز فاطمه🌹 در بین ما نیست! برح الخفا یعنی که جایی برای او در دیده ها نیست! آره دردی دوا نیست
کم کم هلالِ ماهِ خدا می رسد ز راه اوقاتِ نابِ اهلِ بکاء می رسد ز راه مهمان کند خدا همگان را به سفره اش وقتی که ماهِ جود و سخا میرسد ز راه گُل میکند به لب همه دم ذکر یا علی زیرا بهارِ اهلِ دعا می رسد ز راه ماهِ مجیر و جوشن و شب های عاشقی ماهِ جنون و ماهِ صفا میرسد زِ راه دستت دراز کن چو گدا سمتِ سفره اش وقتی گدا به پشتِ گدا میرسد ز راه امضا کند خدا گذر از نار دم به دم چون ماهِ توبه، ماهِ عطا میرسد ز راه وقتی که ماهِ خوبِ خدا رو کند به ما فرصت برای ترکِ گناه میرسد ز راه معلوم میشود که عزیزی به نزدِ حق وقتی بلا به پشت بلا می رسد ز راه هر لحظه اش عبادت و هر ساعتش نکو اوقاتِ سر به سر چو طلا میرسد ز راه پُر میشود فضای دل از عطر عاشقی لَا تَقْنَطو بر اهلِ خطا میرسد ز راه بس کن دگر گناه که گناه سد عاشقی است الطافِ عاشقانه جدا میرسد ز راه میترسم از گناه و امیدم به رحمتش وقتی که ماهِ خوف و رجا میرسد ز راه ماهِ غمِ علی شهِ لولاک میرسد یعنی که ماهِ اشک و عزا می رسد ز راه افطار گر کنی همه دم یادِ لعلِ او الطافِ سیّدالشهدا می رسد ز راه گر خوب بندگی کنی ای دل به هر صباح توفیقِ طوفِ کرب و بلا میرسد ز راه وقتی به یادِ کرب و بلا بغض میکنی صدها ملک ز ارض و سما میرسد ز راه دنیا شود بهشتِ برین شک نکن دمی وقتی قدومِ شاهِ وفا می رسد ز راه «عَجِلْ عَلی ظُهُور وَلِیّک » خدای من پس کی ز کعبه صاحبِ ما میرسد ز راه؟ از آتشت هماره ” بداغی ” شود رها چون شاهِ دین به روز جزا می رسد ز راه سیروس بداغی
هر زمان افطار خود با آب که وا می کنم دیده هایم را فقط از اشک دریا می کنم   علت بیچاره گی ام را خودم فهمیده ام کم سحرها با خدای خویش نجوا می کنم   آن قدر بیچاره هستم می نشینم روز و شب در گناه افتادن خود را تماشا می کنم   جای این که مایۀ آرامش آقا شوم با معاصی خون به قلب زار آقا می کنم   هی گناه و توبه و هی پشت هم شرمندگی با خودم دارم چرا این قدر بد تا می کنم؟!   این چنین باشد برایم مرگ خیلی بهتر است من که می دانم خودم را خوار و رسوا می کنم   با تمام رو سیاهی تا که می گویم حسین در دل تو باز هم من خویش را جا می کنم   آب می بینم نمی نوشم، لبم می سوزد و بیشتر یاد لب عطشان سقا می کنم   یاد آن لحظه که هی می گفت مشکم واجب است! مشک را من می رسانم، کار خود را می کنم   تیرها را با دل و جانم به چشمم می خرم تا که خود را لایق دیدار زهرا می کنم   با لب تشنه به روی هستی خود پا گذاشت عاقبت سر را به روی دامن زهرا گذاشت
خبر آمد که بهار دل ما آمده است مژده ي کم شدن فاصله ها آمده است باز از عرش خداوند ندا آمده است بندگان ماه خدا، ماه خدا آمده است من که پابند هوس ها و گناهم چه کنم؟ نفس سوخته اي در ته چاهم چه کنم؟ خبر آمد که کریم آمد ودر واشده است سفره پرداز قدیم آمد ودر وا شده است اسم رحمان و رحیم آمد ودر وا شده است درد عصیان مرا خویش مداوا شده است آی مردم به خدا رب رحیمی داریم سجده آرید، خداوند کریمی داریم اي که بخشنده ي هر جرم و گناهی، العفو به پشیمان شدگان نیز پناهی، العفو من پشیمان شده ام نیم نگاهی العفو یا الهی و الهی و الهی العفو سائلی رابه سر سفره ي خود راه بده من گدای توأم اي حضرت الله- بده یارب این سوخته دل راکه محک لازم نیست بچه اي راکه کتک خورده، فلک لازم نیست گرد خوان تو فقیرم من و شک لازم نیست تا سر سفره حسین است نمک لازم نیست به لبم خورد کمی آب، مرا بخشیدند اي فدای لب ارباب، مرا بخشیدند 🖋امیر عظیمی
Arzi_Sh2_ramazan94.mp3
5.17M
به سبک دامن کشان رفتی بانوای استاد حاج ________ ماه خدا آمد ، دلم با خدا شد حی علی التوبه در توبه وا شد الهی رحمی کن خسته و زارم به این سفره من خیلی بدهکارم باز من و بار گناه ، نجاتم بده خسته شدم از اشتباه ، نجاتم بده الهی العفو یا کریم آلوده ام اما مکن ناامیدم آخر به امیدی به این در رسیدم ز لطفت پر کن این دست خالی را پذیرا باش امشب خسته خالی را عبد سرافکنده شدم مرا هم ببخش پیش تو شرمنده شدم مرا هم ببخش دارم به سر عمری امید رهایی باید در این شب ها شوم کربلایی ندارم درد و غم تا حسین دارم به روی لب ذکر یا حسین دارم دست به دامان تواَم حسین یا حسین بی سر و سامان تواَم حسین یا حسین در گوشه ی گودال قیامت به پاشد هِی ضربه خورد هِی تنش جا به جا شد برادر افتاد و خواهری افتاد سر از نی افتاد ، مادری افتاد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @majmaozakerine
مناجات با خداوند متعال آمدم ای خدا شادمانم کنی بر سر خوان خود میهمانم کنی من نه مهمانم سائلت هستم آمدم گیری از کرم دستم ای خدای من تو خدای منی مهربان منی من فقیرم و تو میزبان منی من فقیر تو، تو عظیمِ من من تهی دست و تو کریم من ای خدای من گر سیه چهره و گرچه آلوده ام من به خاک در تو جبین سوده ام شده ام در دشت غم آواره یک نظر کن بر منِ بیچاره ای خدای من نذر خود کرده ام اشک خود، آهِ خود آورم سوی تو دست کوتاه خود به مناجات علی و زهرا تو مران از درگه خود ما را ای خدای من من که آورده ام بر درِ تو شفیع یک چمن لاله ی پرپرِ در بقیع به همه گلهای بقیع امشب عفو خود را کن شاملم یا رب ای خدای من موضوع: سبک:
به مناسبت حلول باز شد پنجرۀ روشنی از فصل حضور فصل سرسبز دعا، فصل شکوفایی نور دردمندان! به شما ماه خدا رو کرده‌ست چه خدایی، که رحیم است و کریم است و غفور @hosenih به هلال مَهِ نو در رمضان باید گفت: «قُل هُو‌الله اَحَد چشم بد از روی تو دور».. گاه در پرتو قرآن، به تلاوت بنشین ای نگاه تو طربناک‌تر از باغ بلور عافیت چون طلبد؟ آن که گریزد ز طبیب به خدا کی رسد؟ از خود نکند آن که عبور صبر بر معصیت، از زهدِ ریایی بهتر سعی کن تا که در این ماه شوی سنگ صبور ای دلت در گرو آیۀ «فَاخلَع نَعلَیک» در دلت مانده اگر آرزوی وادی طور بی ریا، در پی تسکینِ دلِ مسکین باش نشود مانع احساس تو، احساس غرور ای صفای تو نوازشگر گل‌های یتیم نذر این باغچه کن، شادی و شیدایی و شور سعی کن لذت غفران خدا را بچشی ای که ابر کَرَم از روی سرت کرده عبور دل اگر یاد خدا کرد و شب از نیمه گذشت می‌شوی غرق عنایت، سحر از فیض حضور @hosenih به دعا دست برآرید «شب قدر» مگر بگشاید گره از کار شما صبح ظهور ای که چشم دل تو در طلب راه خداست رو به مهمانی او کن، رمضان ماه خداست شاعر: استاد © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e