eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
125 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای خدا،‌ ای بی نیاز چاره ساز بارالها، خالق بنده نواز ای کریم ذوالعطا و فضل وجود ای به سمتت کلَّ شیٍ فی السجود ای مناجات شب شبگردها همنشین مهربان دردها ای نوای بی نوایان،‌ ای اله روسیاهم، روسیاهم، روسیاه روسیاهم‌ ای کریم دستگیر دست خالی‌ آمدم، دستم بگیر دست خالی‌ آمدم‌ ای جان پناه کوله‌باری دارم از جرم و گناه هیچ می‌دانی چرا دورم ز تو سال‌های سال مهجورم ز تو نفس با ابلیس تا همدست شد بندۀ تو از گناهان مست شد هی گنه پشت گنه پشت گنه پیش تو واشد دگر مشت گنه یارب‌ امشب جرم و عصیانم ببخش من پشیمانم، پشیمانم ببخش تا که با جرم و گنه ‌آامیختم آبرویی از ‌امامم ریختم از من آلوده دامن هر گناه خنجری شد بر دلش بنشست، آه! یوسف زهرا ببین چاه مرا بشنو از چاه گنه، آه مرا گوشه چشمی کن به من، آقای من سیّدی، یابن الحسن، مولای من با دعای آتشینت کار کن بهر ‌این آلوده، استغفار کن ای پناه انس و جان، صاحب زمان الامان و الامان، صاحب زمان ماه، ماه روزی داری و دعاست شب شب قدر و دل من در کجاست؟ شب شب قدر و ز اشکم منجلی است من دلم در کوفه همراه علی است کوفه‌ امشب با دلم بد تا نکن خون به قلب دختر زهرا نکن آی کوفه! دختر خیرالنسا امشبی شد میزبان مرتضی بود از افطار تا وقت سحر میهمان دختر زهرا پدر آفتابی میهمان ماه شد ام کلثم سفره دار شاه شد آن ‌امام مهربان ساده زیست سفرۀ افطار را دید و گریست در دلش انگار یاد یار کرد باز با نان و نمک افطار کرد در دلش آشوب بود و زمزمه بارها گفت: ادرکینی فاطمه شد دل دختر دوباره غرق خون تا شنید انّا الیه راجعون شد سحر، حیدر کمر را بست باز تا رود مسجد به محراب نماز می شنید از درب‌ها، دیوارها از لب مرغان، لب مسمارها امشب ‌ای شیر خدا، مسجد نرو! مرتضی‌ ای مرتضی! مسجد نرو! حیدر ‌اما راهی کوچه شد و با دلی شیدا به مسجد‌ آمد و خویش را‌ آماده بهر یار کرد قاتلش را هم خودش بیدار کرد سمت کعبه، کعبۀ اهل نیاز گفت اذان و شد مهیاّی نماز تا که او را دشمنش در سجده دید ناگهان شمشیر جهلش را کشید ابن ملجم آن لعین بی حیا ضربتی زد بر سر شیر خدا باز قلب آفرینش آب شد مقتل شیر خدا محراب شد نالۀ محراب را مسجد شنفت مرتضی فُزتُ وربّ الکعبه گفت قد قتل از عرش می‌ آمد به گوش نالۀ جبرییل‌ آمد در خروش: اهل عالم! رشته شد ارکان دین کشته شد دیگر‌امیرالمومنین مجتبی ‌این را شنید و دلپریش باز هم در کوچه‌ها افتاد پیش کوچه‌ها را پابرهنه می‌دوید تا به محراب علی؛ آقا رسید، صبحدم در پیش چشمش تار شد گفت داغ مادرم تکرار شد ناگهان در آن دم پر شور و شین درب مسجد وا شد و‌ آمد حسین وای از وقتی که شاه کربلا دید غرق خون، سر شیر خدا آه از چشمان بر در دوخته دختری در داغ مادر سوخته دید وقتی دختر شیر خدا مرتضی را غرق خون با مجتبا از سویدای جگر آهی کشید گفت یارب باز فصل غم رسید داغ روی داغ، یارب صبر ده بر دل بریان زینب صبر ده دلخوشی‌هایم همه رفته ز دست از برایم دو برادر مانده است آه اگر یک روز از غم تا شوم بی حسین و بی حسن، تنها شوم آه اگر روزی به صحرایی عجیب بی برادر گردم و گردم غریب آه اگر در قتلگه با شور و شین بین قاتل‌ها شود تنها حسین آه اگر بر حنجرش خنجر رود از تنش بر روی نیزه سر رود ... امیرالمومنین (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 این کیست که آقای جوانان بهشت است؟ نامی‌ست که بر کنگرۀ عرش نوشته‌ست از نور محمّد تن این پاک سرشت است عطر نفسش رایحۀ بال فرشته‌ست امشب شب رویش، شب میلاد بهار است از جذبۀ این جلوه، فلک آینه‌زار است امشب نظر ساقی این میکده عام است آیینه بیارید که این جلوه مدام است نور است و نوید است و درود است و سلام است ماه است و تمام است و امیر است و امام است ای گمشدگان! جلوۀ خورشید هدایت! ای سوختگان! چشمۀ جوشان ولایت! بهر تن این طفل، ملک پیرهن آورد چون فاطمه را خندۀ او در سخن آورد پرسید چه نام از تو خدا نزد من آورد؟ جبریل ز عرش آمد و نام حسن آورد تو حُسن خداوندی و نام تو حَسن شد پس گفت پیمبر، حَسن آیینۀ من شد نور از فلک و گل به زمین جوش گرفته تا عرش، گل نام تو در گوش گرفته زهرات به صد بوسه در آغوش گرفته احمد به برت خوانده و بر دوش گرفته کای نور دل و دیده‌ام ای جان و تن من! جانم حسن من، حسن من، حسن من! مردم! چو برآنید مرا دوست بدارید در راه وفای حسنم کم مگذارید نور دل من آمده، آیینه بیارید گر اهل ولایید، به او دل بسپارید عهد حسنم، نقش دل و جان شما باد در روز شفاعت ز شفیعان شما باد ای چشم بهشت از گل لبخند تو روشن ای دیدۀ خورشید به پیوند تو روشن خورشید فلک نیست به مانند تو روشن عالم شده از صورت دلبند تو روشن لبخند بزن غنچۀ تو تازه‌ترین است چون حُسن تو در عرش پر آوازه‌ترین است مولا که سر سفرۀ بانوی فدک بود از ذکر حسین و حسنش نان و نمک بود روشن ز حسین، آینۀ چشم فلک بود دیدار حسن، روشنی چشم ملک بود شادی پیمبر، همه جان و دل مولا روشن ز دو آیینه شده خانۀ زهرا این کیست که در عرش خدا، چشم و چراغ است آری حسن است این که نخستین گل باغ است ای آن که تو را مادرِ خورشید سراغ است بازار دل‌‌افروزی عالم ز تو داغ است تا باد جهان مست میِ جام حسن باد تا باد، بهارِ دل ما نامِ حسن باد محمد سعید میرزایی امام حسن (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نشسته بودم و با خود حساب می کردم به سوز آه دلم را کباب می کردم به امر نفس، شب قدر، پشت بام هوس فرشتگان خدا را جواب می کردم حلال عشق تو را با حرام آلودم زلال عاطفه را منجلاب می کردم دروغ بود و ریا بود و خودپرستی بود خیال بود که عمری ثواب می کردم چه می شد آه خدایا چه می شد آه اگر ز بدو عمر تو را انتخاب می کردم؟ شاعر : امیر سیاه پوش مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 یارب به اشک و شعله ی آهم نگاه کن «موی سفید و روی سیاهم نگاه کن» تابرقی ازنگااه توسوزد گناه من برکوله بار پُر ز گناهم نگاه کن تارحمت تو دیده ی من پل زده زاشک ای رحمت آفرین به نگاهم نگاه کن ازفعل ناروا ز تو شرمنده ام هنوز براشک من که هست گواهم نگاه کن ای پرتو نگاه توما را چراغ راه تامقصدم بیا و به راهم نگاه کن وقتی نظـربه جانب خوبان خودکنی هرچندمن بدم تو مراهم نگاه کن بااشک شرم خویش«وفایی»به ناله گفت شرمنده ام زتو به نگاهم نگاه کن حاج سید هاشم وفایی مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 امشب خدا از شاهکارش رونمایی می کند امشب حسن از عاشقانش دلربایی می کند هر کس درِ این خانه روز و شب گدایی می کند با این گدایی بر جهان فرمانروایی می کند چشم و چراغ خانه ی زهرا و حیدر آمده استاد رزم قاسم و عباس و اکبر آمده ماه علی از راه می آید؛ وقارش را ببین آیینه ی زهراست، حُسن بی شمارش را ببین در چهره ی او شوکت پروردگارش را ببین در دستهای خیبری اش ذوالفقارش را ببین بر خا‌ک نعلینش ابوذرها تیمم کرده اند از هیبتش حتی ملائک دست و پا گم کرده اند روزیِ عالم می رسد از سفره ی شاهانه اش بار زمین و آسمان را می کشد بر شانه اش نورٌ علی نور است بی شک خشت خشت خانه اش شکر خدا روز ازل من هم شدم دیوانه اش آمد کریمی که به یمن او گدایی باب شد امشب حسین بن علی هم صاحب ارباب شد آرام می گیرد جهان در سایه ی بال و پرش یا للعجب! در حیرتم از خُلق قاسم پرورش دنیا به هم می ریزد از بانگ "انا بن الحیدر"ش آمد که روز و شب بگردد دور زهرا، مادرش هر جا نَبَردی هست شیر کارزارش مجتبی ست جنگ جمل یعنی که، حیدر ذوالفقارش مجتبی ست خَلقا شبیه فاطمه، خُلقا شبیه حیدر است مثل علی حتی نفس هایش مسیحا پرور است هر کس که فرزند علی شد، فاتح صد خیبر است او جای خود دارد؛ غلامش هم شفیع محشر است وقتی که در تاریکیِ شب ها عبادت می کند بی واسطه او با خدای خویش صحبت می کند آب وضوی او جهنم را گلستان می کند شب های عالم را، نگاهش نور باران می کند نور وجودش عرش اعلی را چراغان می کند ایوان طلای مجتبی کافر مسلمان می کند اصلا حواسم نیس؛ ایوانی ندارد مجتبی شمع و چراغی بر مزارش نیست مثل کربلا احسان نرگسی امام حسن (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای خدا تو می دونی رسوا شدم حالا که رسوا شدم پیدا شدم فکر اینم که خدایا چی بگم غیر تو راز دلم با کی بگم؟ می بینی تو قامت کمونی ام می بینی رفته ز کف جوونی ام می بینی خالق من خسته شدم به در خونه ی تو بسته شدم می بینی اشک من و آه دلم می دونی از عمل خود خجلم چه خوبه جواب آهم بدهی بگشایی در و راهم بدهی شاعر: احمد آرونی مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در خانه ی بی مرتضی غریبم شد داغ زهرا و علی نصیبم مانده ام به ناله یاد یاس و لاله از بعد این داغ جدایی شد زینبت کرب و بلایی اکنون به کوفه ناله ها نمایم بار دگر در شهر تو بیایم چکد از محملم نهر خون دلم در کوفه ی تو ای پدر جان راسی شود قاری قرآن از داغ زهرا و غم نهانش جان دادی از دیدار قاتلانش کوفه و مدینه شعله زد به سینه یک روز خوش حتی ندیدی رو سوی محسن پر کشیدی از بعد تو ای آیه ی نیازم با جام زهر مجتبی چه سازم تشت پر ز خون را بنگرم به غم ها در تشت دیگر نور عینم من شاهد راس حسینم شاعر : محمد مبشری امیرالمومنین (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بر تن بی جان من ای جان من جانی ببخش نامه جرم مرا وقتی که میخوانی ببخش پشت کردم به تو اما بیشتر پشتم شکست بد غلط کردم خودت هر طور میدانی ببخش جور عصیان مرا آقا به سختی می کشد یوسف زهرا شده مهجور و زندانی ببخش من غریبه نیستم دستی بکش روی سرم بنده درمانده ات را قبل مهمانی ببخش مفت و مجانی تو را از دست دادم با گناه دست من خالی است یارب مفت و مجانی ببخش آبرویم میرود، پیش همه خارم نکن بین آغوشت بگیرم باز و پنهانی ببخش قبل آنکه صورتم را رو به قبله میکنند مثل مردم راحت از من روی نگردانی ببخش بین آتش هم بیوفتم دوستت دارم ولی پیش زهرا و علی منرا نسوزانی ببخش عذر خواهی میکنم خیلی خلاصه مختصر کار دارم با حسین تو مرا عالی ببخش روضه خوانی پیش مادر زجه زد آهسته گفت سنگ تیزی خورد بر ابرو و پیشانی ببخش چکمه بود و ضربه های پشت هم بر سینه اش شمر بود و دامنی و دست لرزانی ببخش امشب از دیوار نفسم تا خدا پر میکشم میروم از جمکران و سامرا سر میکشم جای جاه و ساغر و می چشم دلبر میکشم چشم خود را زیر پای صاحب در میکشم گرچه دور ماه شده با معصیت ها خط کشی نیمه شب در میزنم چون آمدم منت کشی با نگاهی من که نه یک عمر دلها رو خرید او دل نازکتر از برگ گل ما را خرید سائلان کوچه های عشق مولا را خرید از میان جمعیت هر عبد تنها را خرید نوکرش خیلی خجالت داشت آخرها نشست او ولی آمد کنار بی نواترها نشست بال هایم را گناه و معصیت ها چیده است من خرابی ها به بار آورده ام او دیده است گرچه از اعمال زشتم بیشتر رنجیده است از هر چه بد گفتن از من پیش او نشنیده است یا هوای نوکرش را داشته پیش همه یا سفارش کرده او را به علی و فاطمه او در آغوشم گرفت گرچه مادر میزند چه کریم است و دلی دارد که پرپر میزند مثل صیادی که بر قلب کبوتر میزند به کسی که دوستش دارد خودش سر میزند ما اگر با معرفت بودیم سر میباختیم بارها دیدیم آقا را ولی نشناختیم .
بکش خط به روی گناه گنهکار نظر کن به روی سیاه گنهکار به آه پشیمان، به آه گنهکار به شرمی که دارد نگاه گنهکار شدم بد گرفتار، اجرنا من النار بخر های و هوی مرا بار دیگر نمانده برایم خدا چاره دیگر ندارم بغیر از تو دلدار دیگر ندارم عزیزم خریدار دیگر فقط دارم اصرار، اجرنا من النار گرفتار نفسم، گرفتار آتش فتاده به جانم سر و کار آتش به شانه کشیدم، فقط بار آتش به خود تکیه کردم، به دیوار آتش شده وقت اقرار، اجرنا من النار مرا عفو کن که شب اعتماد است زیادی فقیرم، گناهم زیاد است اگر کار و بارم حسابی کساد است حساب و کتابم به پای جواد است کریم است بسیار، اجرنا من النار برای همه لطف و جودی، مرا هم برای همه خیر و سودی، مرا هم از اول تو بخشیده بودی مرا هم ببر تا نجف پس به زودی مرا هم منم عبد فرّار، اجرنا من النار غریبم ولی آشنای حسینم غبارم ولی زیر پای حسینم بدم، نوکر بی وفای حسینم اسیر غم کربلای حسینم بده وقت دیدار، اجرنا من النار شنیدم مدینه در آتش گرفته کمی گوشهء معجر آتش گرفته سر و صورت مادر آتش گرفته ببین فاطمه! حیدر آتش گرفته علی سر به دیوار، اجرنا من النار به امروز زینب، به فردای زینب به شام غریبان، به احیای زینب خدایا چرا سوخته پای زینب جوابی ندارد تمنای زینب بجز یار بیمار، اجرنا من النار صدا زد برادر، پرم سوخت عباس منم خواهر تو، سرم سوخت عباس رقیه، حرم، پیکرم سوخت عباس کمک کن به من معجرم سوخت عباس کجایی علمدار، اجرنا من النار .