eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.3هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 «نقی» زیباترین نام جهان است نقی!نامی که فخر آسمان است تلفظ کردنش حظ دهان است ز القاب امام هادی ماست امامی که عزیز شیعیان است امام قد بلند ماهرویی که جد حضرت صاحب زمان است نقی یعنی تو پاکی! پاک تر از. همان آبی که در جنت روان است نقی چون مظهر پاکی ست... نامش برای قرن آلوده گران است به نام مادرش سوگند... زهرا همان که صبح چشمش جاودان است نخواهد از نفس افتاد این عشق که از هادی به قلب عاشقان است به کوری دو چشم آن حقیری که از فرط حقارت بد دهان است به هر دیوار این دنیا نوشتیم: "نقی زیباترین نام جهان است" @shia12t
مي گذرد روز و شب ، زندگي ام با علي بنده‌ی يا هو شدم ، بنده‌ی مولا علي عرش خدا كرده است ، شهر نجف را علي فاضل و افضل علي ، عالي و اعلی علي جان علي فاطمه ،  هستي زهرا علي‌ بنده‌ی بنده نواز ، خاكي بالا نشين وصله ی نعلين او ، نقطه‌ی ثقلِ زمين مالک روز جزا ، حاكم في يوم دين موقع طوفان كه شد ، گفت خدا اينچنين.. نوح ! پريشان نباش ، زود بگو يا علي @hosenih ای دل اگرعاشقی، درپی دلدارباش پشت درِ خانه‌ی، حیدرکرار باش جان بده پای علی، میثم تمار باش خسته نشو در بزن، عاشق این کار باش دل بکن و دل ببر،  از همه الا علی دست گدا خالي و ، دست كريمان طلاست بر سر خوان علي ، روزي مهمان طلاست در نجف مرتضي ، قطره‌ی باران طلاست شكر خدا بر سرم ، سايه ی ايوانْ طلاست  عزت امروز علي ، عزت فردا علي @hosenih ساقي كوثر علي ، نَفْسِ پيمبر علي زينت منبر علي ، فاتح خيبر علي از همه بهتر علي ، ظاهر و مظهر علي يا علي حيدر علي ، يا علي حيدر علي شيعه ی حيدر بگو ، يكصد و ده تا علي چشم علي روشن است ، تا قمرش فاطمه است شكر خدا می‌كند ، دور و برش فاطمه است پشت نكرده به جنگ ، پشت سرش فاطمه است كِيْ به زمين مي خورد ، تا سپرش فاطمه است فاطمه وقتي كه رفت ، شد تك و تنها علي شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یاعلی، ای همه دلداده ی "فی ذاتِ الله" ای فروشنده ی جان، در رهِ "مَرضاتِ الله" ایکه معروف به "اِعلای کلامُ اللهی" حضرتِ حیدرِ کرارِ "سلامُ اللهی" تو که سرمشقِ فداکاری و هم ایثاری تو که معنای "اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّاری" تو که بنیان و اَساسِ هنرِ تقوایی تو که مولا و امامِ همه، تا عقبایی تو که ظرفیّتِ دین، فلسفه ی اسلامی تو که ساماندهِ آیاتی و هم احکامی @hosenih تو که رزمنده ی روزی و تویی زاهدِ شب تو که سرمایه ی وَحیی و تویی هستیِ رب تو که میزانِ خدا، مردِ عدالت هستی هر دم از پرتوِ حق، غرقِ جلالت هستی در رکوعت، تو که خاتم به مساکین بدهی درسِ شاهَنشَهیِ خود، به سلاطین بدهی تو که سرخطِ حکومت، ز تو گیرند علی! تو که فرمانِ فخیمَت شده بین المللی تو که تبریک فرستاد خدایت، در جنگ ذوالفقار آمده از عرش برایت، در جنگ تو که هر جا، شب معراجِ نبی دیده شدی تو که در وادیِ خُم، تاجِ نبی دیده شدی تو که پا بر سرِ دوشِ نبوی بنهادی علَمِ دین، ز جهادِ علوی بنهادی تو که همرازِ نبی بوده ای، از فصلِ شَباب تو که بتخانه ی مکه، ز تو شد کعبه ی ناب تو که شد، قلعه ی خیبر به دو انگشتت فتح پرچمِ بدر و حنین است، کف مُشتت فتح □ □ □ ما چه گوئیم به مدحِ تو، که سر مدهوش است در ثنای تو زبان لال و قلم، خاموش است که توانَد ز سجایای تو، گوید سخنی؟ یا که در شرحِ قضایای تو، گوید سخنی؟ حرفِ ما نیست حریفِ نَمی از دریایت نزد زهراست، هزاران یَمی از معنایت گفت پیغمبرِ اکرم، بعلیِِ بعلی نیست آگه ز علی، جز من و حَیِ اَزلی □ □ □ با همه مدح و ثنائی که ترا هست، ولی... این سوال است، ز تاریخِ حیاتِ تو علی آنهمه فتح و فتوحات چه شد، ای شهِ دین؟ شاهِ دین را چه غمی ساخت، چُنان خانه نشین؟ راستی آنهمه قدرت، به کجا رفت آنروز؟ خود بگو آنهمه هیبت، به کجا رفت، آنروز؟ تو که آباد شد از لطفِ تو، هر خانه خراب از چه شد خانه خراب، آن حرمِ نور و صواب پنجه ای که، گِرِه از کارِ همه وامیکرد... ریسمان بست و ترا خصم، تماشا میکرد بانویت را، که گلوبندِ عروسی بخشید... گوشوارش ز چه بر روی زمین می غلتید؟ تو که خود بازوی پیغمبرِ اکرم بودی... سربزیر از زدنِ بیتِ معظم بودی! سندِ مُلکِ فدک، دستِ اَراذل افتاد بر رخِ یاسِ حرم، سایه ی باطل افتاد وای بر حال دلِ پُر ز بلای حسنت شیعه خونبارِ قدِ همچو عصای حسنت □ □ □ ما نبودیم در آن کوچه ی باریک اگر و ندیدیم چنین صحنه ی تاریک اگر عهد با مادرمان، تا به اَبد میبندیم در دفاع از حرمِ فاطمه، سد میبندیم گر چه جان، قابلِ قربانیِ زهرایت نیست بارِ دیگر حرمی، شاهدِ اعدایت نیست ما به میثاقِ ولایت، همه ایمان داریم و سپاهی ز سلیمانیِ ایران داریم ما که در محفلمان، دم ز علی میگیریم ما مسلمانیِ خود را ز ‌ولی میگیریم @hosenih خونِ ما، بر پسرِ حضرت زهراست حلال نیستیم ای پسرِ فاطمه، اَشباهُ رجال یک کلام است، پیامِ همه ی اهلِ وِلا کربلا را نگذاریم شود، کرب و بلا ما هنوز آه، ز زخمِ سرِ زینب داریم داغ بر دل، ز غمِ معجرِ زینب داریم ما که دلسوخته ی روضه، دمادم هستیم به علی، منتظرِ ماهِ محرم هستیم مهدیِ فاطمه را، شاهدِ خود میگیریم عاقبت پای علمدارِ حسین، میمیریم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
2. صوتی ماه من علی.mp3
4.92M
( علیه السلام ) ماه ماه‌ من علیِ ... قالَ رسولُ الله : اَنَا الشَّمس وَ عَلیُّ القَمَر شب غم ها فقط با علی میشه سحر .. ماه‌ من علیِ تنها تکیه گاه من علی ماه‌ من علیِ بخشش گناه من علی ماه‌ من علیِ روشنای راه من علی نرسد اگر ، به علی کسی به کجا رود ؟ به کجا رسد ؟ به خدا قسم ، که اگر کسی به علی رسد ، به خدا رسد .. یا غایتَ الامالَ العارفین اشکِ منو ببین ، علی نِعمَ الامیر « اَغْنِ کُلَّ فَقیر » دست منو بگیر علی ماه‌ من علیِ تنها تکیه گاه من علی ماه‌ من علیِ بخشش گناه من علی ماه‌ من علیِ روشنای راه من علی به همت جواد افشانی
مدح امام هادی علیه‌السلام خیزید و ببینید تجلای خدا را در بیت ولا مشعل انوار هدا را آن عبد خدا وجهۀ معبودنما را رخسار علی ابن جواد ابن رضا را در نیمه ذیحجه نـدا داد منادی تبریک که آمد به جهان حضرت هادی پیچیده در امواج فضا بوی محمد گویند خلایق سخن از خوی محمد بینید عیان طلعت دلجوی محمد در آینۀ روی علی روی محمد الحق که جواد ابن رضا را پسر آمد بر ابن رضا، ابن رضای دگر آمد دل خانه و چشم همه فرش قدم او لبریز شده ظرف وجود از کرم او آورده حرم سجده به خاک حرم او صد حاتم طایی است گدای درم او از پارۀ دل در قدمش گل بفشانید عیدی ز رضا و ز جوادش بستانید ای طلعت زیبای تو خورشید هدایت ای گوهر رخشندۀ نُه بحر ولایت ذات ازلی را  ز ازل دست عنایت فضل و کرم و جود تو را نیست نهایت بودند امامان همـه هادی ره نـور بین همه نام تو به هادی شده مشهور هنگام سخن بوسۀ عیسی به لب تو با یاد خدا سال و مه و روز و شب تو دل‌های محبان خدا در طلب تو نام تو علی آمد و هادی لقب تو چارم علی از آل رسول دو سرایی قرآن روی دست جواد ابن رضایی ای روح دعا از نفس گرم تو زنده بر اشک دعای تو اجابت زده خنده تو عبد خداوندی و خلقی به تو بنده صورت به روی پات نهد شیر درنده جنت گل روییده‌ای از فیض نگاهت رضوان چو یکی سائل بنشسته به راهت ما نور ولایت ز کلام تو گرفتیم ما وحی خدا را ز پیام تو گرفتیم ما کوثر توحید ز جام تو گرفتیم ما خط خود از مشی و مرام تو گرفتیم تا صبح جزا رو به روی خاک تو داریم ما جامعه را از نفس پاک تـو داریم تو گوهر نُه بحری و دریای دو گوهر سرتا به قدم حیدر و زهرا و پیمبر بوسیده جوادت چو کتاب الله اکبر هم یوسف زهرایی و هم بضعۀ حیدر هم طاهری و هم نسب از طاهره داری هم در دل هر دلشده یک سامره داری عیسی دمی و فیض دمت باد مبارک در دیدۀ هستی قدمت باد مبارک هر لحظه به خلقت کرمت باد مبارک تجدید بنای حرمت باد مبارک کردم چـو بـه دیـدار رواق حرمت سیر دیدم که در این خانه عدو شد سبب خیر زیبد که به پای تو سر خویش ببازیم بر صحن تو و قبر و رواق تو بنازیم در نار حسد خصم حسودت بگدازیم این کعبۀ دل را همه چون کعبه بسازیم تا کور شود دشمن و تا دوست شود شاد گردیـد دوبـاره حـرم پـاک تـو آبـاد ای سامره‌ات کرب و بلای دگر ما بر خاک درت تا ابدالدهر سر ما وصف تو دعای شب و ذکر سحر ما مهر تـو بـه بـازار قیامت ثـمر ما عالم بـه ولای تو ننازد به چه نازد «میثم» به ثنای تو ننازد به چه نازد ✍منکلام:استاد حاج غلامرضا سازگار متخلص به میثم 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://eitaa.com/hazratehzeynab
ز نزدیک و ازدور حیدر بگو سلیمان تو با مور حیدر بگو هو الحق، هو النور، حیدر بگو زگهواره تا گور حیدر بگو بگو مرهمی نیست الا علی بگو یکصدوده نفس یاعلی @hosenih شود ذره با اذن او آفتاب ولایش ملاک سوال و جواب ببخشند مارا بدون حساب نظر گر کند لحظه ای بو تراب شه لافتی کیست الّا علی شفیع جزا کیست الّا علی به جز او که زد تا به معراج پر که دارد ز اسرار پنهان خبر؟ علی با حضورش چه کرده مگر که میگفت لولا علیٌ عمر ندارد غلامی امام اینچنین که با حق شود هم کلام اینچنین امیر و علمدار بیرق علی شد اول به اسلام ملحق علی به میزان حق عدل مطلق علی علیٌ مع الحق، مع الحق علی علی مظهر ذات آل عباست خدا نه ولی جلوه ای از خداست @hosenih وفرمود احمد به هر خرد وپیر به مرد وزن و پادشاه و فقیر که این است مردم پیام غدیر امیری علیٌ و نعم الامیر اولی الامر ما کیست الا علی اخا المصطفی کیست الا علی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
4_5868311986592285887.mp3
2.4M
محرم ۱۴۰۰ 🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪 (لالا،لالا،گلم لالا لالا،لالا بهارم شمع یک سالگیتو من روی قبرت میذارم)2 (اگه زنده بمونم اگه مادر نمیرم برات جشن تولدت سر خاکت میگیرم)2 (عمو برا جشنت آب میاره پسر عموتم گلاب میاره)2 (اما، همش خواب و خیاله ِ )3 🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪 (لالا،لالا،تو خواب دیدم که دندون در آوری)2 (پا شدی و یه کاسه آب  واسه مادر آوردی)2 سر سجاده ی خواب رو به قبله میشینم (دعام اینه که مادر عروسیتو ببینم)2 (شب عروسی ِ تو عزیزم پشت سرت آروم آب میریزم) (اما، اینم خواب و خیال ِ)3 🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪 لالا لالا گلم لالا لالا بهارم  لالا،لالا،هنوز مونده لباسات روی دستم نمیره از خیالم که خودم چشماتو بستم تو زبون وا نکردی تو که چیزی نگفتی (همه ترسم از اینه روی نیزه بیوفتی)2 (داغ منو کردی تازه علی چشمت روی نیزه بازه علی)2 (اما اینا خواب و خیال نیست)3 🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪
شهادت می دهم حبل المتین عین الیقین هستی صراط مستقیم حقی و یعسوب دین هستی شهادت می دهم دست خدا در آستین هستی شهادت می دهم مولا امیرالمومنین هستی علی! حکم ولی اللهی‌ات در عرش امضا شد خدا دستور داد و مصطفی مأمور اجرا شد تمام عمر بودی گوش به فرمان پیغمبر پیمبر جان تو بود و تو بودی جان پیغمبر هزاران بار رفتی که شوی قربان پیغمبر خدا مدح تو را گفته است در قرآن پیغمبر خدا در شأن و مدح تو هزاران آیه نازل کرد "علی بین نماز انگشتری تقدیم سائل کرد" علی! چشم خدا هستی و یک لحظه نخوابیدی علی! خشم خدا هستی و از ظالم نترسیدی شهادت می دهم اول خدا را تو پرستیدی خودت گفتی خدا را با دو چشم خویش می دیدی شهادت می دهم اول تو سجده بر خدا کردی نخستین مرد بودی که به احمد اقتدا کردی شهادت داد هرکس به ولای تو مسلمان است ولای تو نشان قطعی تکمیل ایمان است کسی که از محبینت نباشد عبد شیطان است علی حب تو شرط لازم عفو گناهان است خدا هرگز نمی بخشد بدون تو گناهی را بدون تو نمی بیند کسی عفو الهی را قسیم النار و الجنه تو هستی ساقی کوثر ولی الله اعظم هستی و داماد پیغمبر نداری هیچ همتایی به جز صدیقه اطهر علی ابن ابیطالب امیر المومنین حیدر نه این حرف پیمبر نیست این حکم خداوند است امیرالمؤمنینی به علی تنها برازنده است به احمد وحی آمد که علی مولا الموالی شد چه وحیی بود جبرائیل هم حالی به حالی شد امیرالمومنین حیدر شد و اوضاع عالی شد هر آنچه بود در مشت خدا امروز خالی شد علی تصویر شفاف خدا در صفحه دنیاست علی مولا علی مولا علی مولا علی مولاست امام جن و انسان است علی بن ابی طالب به روز حشر میزان است علی بن ابی طالب پناه بی پناهان است علی بن ابی طالب ولی امر و سلطان است علی بن ابی طالب به گوشم میرسد امروز از هر سو "علیٌ حق" ملائک ذکر میگویند" علیٌ هو علیٌ حق" علی عالی اعلا، یل حق، حیدر کرار علی شمشیر اسلام است بر فرق سر کفار کسی جرات ندارد که بجنگد با تو در پیکار علی مولاالموالی و علیٌ قاهر القهار امام العارفین خیر الوصیین منتهی الآمال بگو حیدر مدد ذکر علیٌ افضل الاعمال آرش براری
تا ملائک همگی دور علی چرخیدند حاجیان را ز ارادت به علی سنجیدند حاجیان که همگی منتظر حق بودند در بر احمد مختار علی را دیدند با نفس های علی باز خدا ساخت بهشت چون که از برکت حیدر، همه را بخشیدند مثل نقلی روی دستان پر از لطف نسیم اختران را طرف عرش خدا پاشیدند تا که دستان علی را به هوا بُرد نبی دست او را همه ی آینه ها بوسیدند آسمان ها همگی خَم شده و مثل زمین روی خود را به کف پای علی ساییدند زائرانی که ز اخلاص به او رو کردند کوثر از دست خود فاطمه می نوشیدند یا علی بود که از عرش خدا می بارید نور مولا به سر ثانیه ها می بارید عاشقان تو علی، دل که به دریا بزنند این محال است که در شیعِگی ات جا بزنند بارها خواستهٔ قلب بهشت این بوده مثل ایوان تو در جنّت الاعلی بزنند عده ای که رخ ایوان شما را دیدند قید دیدار جنان حین تماشا بزنند قصد کردند ملائک همه در عید غدیر پرچم عشق تو را بر سر دل ها بزنند امر و دستور خدا بوده که باید عالَم بوسه بر خاک در حضرت مولا بزنند کاش می شد بشوم فرش حریم تو علی تا که زوّار تو بر فرق سرم پا بزنند مردمانی که به دنبال خدا می گردند باید آقا که درِ بیت شما را بزنند از غدیر تو به معراج رسیدیم علی کوثر از دست تو یک جرعه چشیدیم علی تو رسیدی که سرآغاز امامت بشود چشم تو معنی ایثار و رشادت بشود هر کسی دیده تو را لحظۀ شمشیر زدن تا ابد شیفتۀ درس شهامت بشود در مقام تو همین بس که در این راه دراز حضرت فاطمه حامی ولایت بشود عکس زهرا که به چشمان تو افتاد خدا بین چشمان تو با فاطمه رؤیت بشود مطمئنم که از این جمله خدا هم راضی ست باید از نام تو هر ثانیه صحبت بشود نوکری تو مدالی ست که زهرا داده آن قدر نذر نمودم که عنایت بشود همۀ حرف من این است شب عید غدیر دیدن صحن نجف کاش که قسمت بشود به خدا می رسد آن کس که تو را پیدا کرد زین جهت بود خداوند تو را مولا کرد من مریض توأم ای شاه شفا می خواهم بی سر و پایم و آقا سر و پا می خواهم منِ بیچاره چه دارم به تو تقدیم کنم تازه امشب سفر کرب و بلا می خواهم تا محرّم بشود چند شبی مانده هنوز روزی نوکری از دست شما می خواهم دامنت را دمی از دست من آقا نکشی بهر شالم نخی از کُنج عبا می خواهم التماست بکنم می کنی آقا نظری چادر سوختۀ فاطمه را می خواهم یک دعا کن که دل نوکر تو قرص شود کارم از کار گذشته ست دعا می خواهم روزیم را شب عید است کمی اشک بده راضی ام؛ اشک مرا هم ز همان مشک بده مهدی نظری
باز مرغ غزلم میل پریدن دارد تا به ایوان نجف شوق رسیدن دارد نمک سفره ام از حضرت زهراست ولی باده از دست یدالله چشیدن دارد آتش عشق تو افتاد به خار و خس دل پس بدم دم به دم این شعله دمیدن دارد همه ذرات جهان گرد علی می گردند این طوافیست به والله که دیدن دارد تکیه بر کعبه بزن وارث شمشیر دو دم اشهد و ان علی از تو شنیدن دارد ظفر از عشق علی سینه سپر باید کرد تا علی هست به دل ... قلب تپیدن دارد حامد ظفر
دلم مست شراب الغدیر است سراپایم کتاب الغدیر است الا ساقی سر و جانم فدایت تمام هست خود ریزم به پایت چنان برگیر با یک جرعه هوشم که چون خم در غدیر خم بجوشم دل از کف دادۀ "ما اُنزلم" کن ز "اکملت لکم دین" کاملم کن وجودم مست از جام تولاّست دلم دریایی از نور تجلاّست بيا تا مدح مولا را بگوییم خدا را در غدیر خم بجوییم محمد نغمهء توحید دارد در آن صحرا خدا هم عید دارد چه عیدی؟ خوبتر از عید قربان چه روزی؟ روز عترت روز قرآن محمّد! پیک حق را این پیام است رسالت بی ولایت ناتمام است محمّد! وقت ابلاغ است، بلّغ منافق را به دل داغ است، بلّغ نمایان کن جلال حیدری را کزآن کامل کنی پیغمبری را بگو با مردم عالم علی کیست بگو دین جز تولاّی علی نیست بگو حکم علی نصّ کتاب است بگو خطّ علی اسلام ناب است... تو گویی می رسد بر گوش جان ها پیامش در زمین و آسمان ها که هر کس را منم امروز مولا علی از نفس او بر اوست اُولی "علی را قدر، پیغمبر شناسد که هرکس خویش را بهتر شناسد" علی پیش از خلایق با خدا بود خدا داند که کی بود و کجا بود علی شمعی که در بزم ازل سوخت علی جبریل را توحید آموخت علی روشنگر پیش از زمان هاست علی خورشید آنسوی مکان هاست علی ویران نشین عرش پیماست از این پایین تر از آن نیز بالاست علی آیینۀ آیین اسلام علی یعنی تمام دین اسلام علی سر تا قدم توحید مطلق علی ایمان، علی میزان، علی حق علی با حق و حق با او چو پرگار یدور الحق علیه حیثما دار علی بر حزب حق صاحب لوا بود علی فرماندۀ کلّ قوا بود علی جوشن به تن پوشید بی پشت علی در جنگ عمرو عبدود کشت علی اسلام را در صدر تابید علی در بدر هم چون بدر تابید علی در یاری دین ترک جان گفت علی در بستر ختم رسل خفت علی دین است و قرآن است و احمد علی یعنی علی یعنی محمّد علی مولود کعبه، رکن دین است ولی امر کل مؤمنین است که قرآن می کند وصف خضوعش ز خاتم بخشی و حال رکوعش هزاران سلسله آوارۀ اوست حدیث منزلة دربارۀ اوست گُهر از "سلُمک سلمی" فشانم حدیث "لحمک لحمی" بخوانم علی داد از ولادت با نبی دست نبی عقد اخوّت با علی بست شب معراج نشنیدی که احمد در آن خلوت سرای حی سرمد به هر جانب که چشم خویش بگشود علی بود و علی بود و علی بود علی ماهی که در هر دل درخشید به یک شب در چهل منزل درخشید اگر خورشید حرفی با علی گفت یقین دارم که تنها یا علی گفت علی در عالم خلقت یکی بود محمد هم به مهرش متکی بود... نمی دانم که بودم چیستم من اگر پرسید یاران کیستم من نه صوفیم نه سالوِس ریایی نه وهّابی نه بابی نه بهایی نه آن را و نه این را دوست دارم امیرالمؤمنین را دوست دارم مسلمانم مسلمان غدیرم امیرالمؤمنین باشد امیرم دلم از خردسالی با علی بود سخن ناگفته ذکرم یا علی بود چو از اوّل گِلم را می سرشتند بر آن گِل نام مولا را نوشتند ولای مرتضی بود و گِل من علی بود و علی بود و دل من سرم در هر قدم خاک رهش باد که مادر یا علی گفت و مرا زاد چو پا در عالم خاکی نهادم برون آمد خروشی از نهادم سراپای وجودم با علی بود خروشم بانگ یا مولا علی بود لب خاموشم از مولا علی گفت مؤّذن هم به گوشم یا علی گفت به عشق مادر از آن رو اسیرم که با شهد ولایت داد شیرم سرشک و شیر با خونم عجین شد تولاّی امیرالمؤمنین شد مرا با عشق حیدر زاد مادر مرا شیر ولایت داد مادر ولایت بستگی دارد به فطرت ولایت خطّ قرآن است و عترت ولایت هدیه رب جلیل است ولایت رهنمای جبرئیل است ولایت گوهر دریای نور است ولایت همدم موسی به طور است ولایت گُل بر آرد از دل خار ولایت میثم است و چوبۀ دار ولایت یعنی از حیدر حمایت ولایت یعنی از عترت روایت ولایت یعنی از جان دست شستن به موج خون رضای دوست جستن همین است و همین است و جز این نیست که هر کس را ولایت نیست دین نیست تو را گر مهر مولا نیست در دل ز طاعات و عباداتت چه حاصل؟! اگر گیری وضو با آب زمزم اگر سجّاده گردد عرش اعظم اگر گویی اذان بر بام افلاک گر از تکبیر گردد سینه ات چاک اگر ضرب المثل گردد خضوعت به حمد و قل هو الله و رکوعت اگر در سجده صدها سال مانی خدا را از درون خسته خوانی اگر باشد به توحیدت تعهّد رسی گر بر شهادت در تشّهد مبادا بر نماز خود بنازی ولایت گر نداری بی نمازی محمّد شهر علم است و علی در ز در، در شهر وارد شو برادر نیاید آنکه از در، دزد باشد که در محشر جحیمش مزد باشد گرفتم اینکه مانند تن و جان وجودت شد یکی با کل قرآن همه آیات آن را خواندی از بر ز باء اوّلین تا سین آخر اگر مهر شه مردان نداری به قرآن بهره از قرآن نداری به قرآن، قول پیغمبر همین است تمام دین امیرالمؤمنین است استاد حاج غلامرضا سازگار
"اشک" از "دیده" سر درآورده چشم من شعر تر درآورده از مضامین پدر درآورده یا کریمی که پر درآورده می پرد تا حریم پاک نجف خُم ما و شراب تاک نجف چشم افتاد تا به قامت تو سجده کردیم ما به هیبت تو* به خلایق برای طاعت تو تا که ابلاغ شد ولایت تو همه روز ازل بلی گفتند صد و ده مرتبه علی گفتند آفریده است زلف تو شب را ماه رویَت هزار کوکب را چشم مستت خُم لبالب را می گزیدند حوریان لب را_ _از رُخت تا خدا نقاب گرفت کهکشان رنگ آفتاب گرفت عکس تو در میان قاب افتاد با طلوعِ تو آفتاب افتاد تا که از چشم تو شراب افتاد دهن جنِّ و انس آب افتاد ای خداوند باده..،خلق شدی چِقَدَر فوق‌العاده خلق شدی تا خدا خیره شد به چشمانش گفت:هفت آسمان به قربانش دست حیدر سُپرد سُکّانش خِلقَت آغاز شد به فرمانش پس عوالم در اختیار علی ست خَلقِ باقیِ "خلق" کار علی ست ما همه سائل تو خلق شدیم ما برای دل تو خلق شدیم ضربدر حاصل تو خلق شدیم از اضافه گلِ تو خلق شدیم قطره ایم و شکوه دریایی بانی خلقت گدایاهایی نذر شمع تو پر تراشیدیم سوختیم و جگر تراشیدیم این چُنین ما اگر تراشیدیم بَهر طوف تو "سر" تراشیدیم کعبه را در طوافِ خوددیدی تا عبایی سیاه پوشیدی نَفَسَت روح داده ایمان را نور بخشیده نصِّ قرآن را کعبه تا دید فَخرِ انسان را پای تو چاک زد گریبان را ای مُقرب ترین نشانه ی حق سینه چاکِ شماست خانه ی حق تا در آفاق بحث هست تو شد جبرئیلی نخورده مست تو شد بال او منبر اَلَستِ تو شد دست پرودگار دست تو شد شب معراج مصطفی می دید دست هایی که سیب می بخشید تو درخشان‌شهاب نیمه شبی آینه دار جلوه های ربی به خداوند،تک یل عربی زرهِ لیله المبیت نبی_ _مرگ در پیش پات می لرزَد اَجَل از هیبت تو می ترسد یالِ دُلدُل در اختیار علی ست جنگ ها عرصه ی شکار علی ست معرکه ها در انحصار علی ست سِیفُ الاسلام ذوالفقار علی ست سِیل خشمش شکست سدها را بر زمین کوفت عَبدَوَدها را دست تو بذر عشق می کارد از نگاه تو فضل می بارد تن این منکرین که می خارد... چه کسی خطبه،بی الف دارد شرزه شیرِ کلام رامِ علی آیه های خدا..،کلام علی دام بگذار،ما کبوترتان یک به یک می شویم پرپرتان درک آدم کجا و محضرتان "ردِّ شَمس" است کار قنبرتان این کرامات کسر شان شماست بس که حدِّ مقامتان بالاست خنده ی سبز تو صنوبرساز بامِ پلک ترت کبوترساز نمک سفره ی تو قنبرساز خاک نعلِین تو ابوذر ساز بوسه زد عرش بر قدم هایت روی دوش نبی ست جاپایت کاش پائیز را بهار کند دل ما را به غم دچار کند تا از این دردها فرار کند صید آزُرده را شکار کند ماهی برکه رستگار شود تا به قلّاب تو سوار شود ابرِ شب‌گریه ام که می بارم بَرده ی پاپتیِ بازارم میثمی از تبار تمّارم سالیانیست تشنه ی دارَم عطش وصلِ عشق را کم کن نخلِ دار مرا فراهم کن ای که از دیگران سری مولا با خداوند می پری مولا تو که این‌قَدر دلبری مولا بار بنجل نمی خری مولا؟! کاش من هم مقیم تان بودم کُنج حُجره گلیم تان بودم ذرّه ای با گدا تَساهُل کن چند سالی مرا تَحَمل کن خرج من را خودت تَقَبُّل کن در رکوع ات به من تَفضُّل کن من به جز نوکری نمی خواهم از تو انگشتری نمی خواهم سر که دادیم سر سپرده شدیم سربازار کشته مرده شدیم زیر پای نگار بُرده شدیم پا که خوردیم و سالخورده شدیم پیر عشقت شهید می گردد نوکری رو سفید می گردد دور آخر به ما جواب بده دست ما هم کمی شراب بده دلِ ما را نکن کباب..،بده مُهر ما را،ابوتراب،بده دائماً مَست،مِی به کف باشد مُهر اگر تربتش نجف باشد کاش ما را به حق شاه نجف بنویسند در پناه نجف شاهراهِ خداست راهِ نجف کعبه ی ماست بارِگاه نجف زائرانی که مسخِ ایوانند سمت حیدر نماز می خوانند ذکر تسبیحِ اولیا حیدر ساحل امن انبیا حیدر به "خدا" می رسیم با "حیدر" یک "علی" راه مانده تا "حیدر" امتحان جز ولی‌شناسی نیست غیر "زهرا" علی شناسی نیست علّت خلق ماسوا زهرا بانی خنده ی خدا زهرا بَضْعَةٌ مِنِّ مصطفی زهرا روح ایمان مرتضی زهرا گوهر عاشقی تبلور کرد حیدر از فاطمه تشکر کرد جسد عشق جان گرفت امروز لال بود و زبان گرفت امروز زانوانش توان گرفت امروز خانه تا بوی نان گرفت امروز یا علی خانه ی تو شکل گرفت تاج شاهانه ی تو شکل گرفت یاس تا روی آینه "ها" کرد عشق تصویر تازه پیدا کرد حیدر از فاطمه تقاضا کرد تا کمی بندگی تماشا کرد غرق در ذات اقدس رب بود او ز نور خدا لباب بود سنگ تا فرصت محک برداشت تنِ آئینه ای ترک برداشت زخم ناسور دل نمک برداشت غاصبی لقمه ی فدک برداشت کوچه ی تنگ تنگ تر شده بود و دلی سنگ سنگ تر شده بود دست سنگین که از سری رد شد درد سیلیِ سخت بی حد شد آهِ پروردگار مُمتَد شد پسرش دید صحنه را..،بد شد گوئیا پنج تن زمین خوردند پیش چشم حسن زمین خوردند *ُ أَلنَّظَرُ إِلى وَجْهِ عَلِىٍّ عِبادَةٌ. 🍇 @