💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__نوحه
دختری دل شکستم و
از این زمونه خستم و
مس بارون میبارم و
خسته زروزگارم و
سر به دیوار میزارم و
غصه دارم خیلی زیاد
بی اختیار اشکم میاد
دلم فقط بابا م و میخواد
زخم و کبود بدنم
جای پا مونده رو تنم
از این غم زمونه فریاد
با باحسین بابا حسین
بابا حسینم
بعد عموی پهلوون
همه تنم شد ارغوون
میونه اتیش دویدم
با لگد از خواب پریدم
سه ساله ی مو سپیدم
رد طناب رو دستامه
لخته ی خون رو لبامه
جون دادن دیگه از خدامه
اسم بابا م و میبرم
این لحظه های اخرم
ارزوم دیدنه بابامه
بابا حسین بابا حسین
بابا حسینم
چی به سر تو اومده
کی به لب تو چوب زده
خودم دیدم که بی امان
میزد با چوب خیزران
به اون لب و به اون دهان
دلم شده از غصه خون
هلهله کردن برامون
میخندیدن به گریه هامون
امون ز مجلس شراب
دنیا شد رو سرم خراب
وقتی کنیز کردن صدامون
حضرت رقیه (س)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_سجاد__ع__زمینه
عمریه می بارم ، ای وای بابا
غمی کهنه دارم ، ای وای بابا
هنوز تو گوشمه ، ناله ی رباب
تو خیمه ها نبود ، قطره ای از آب
امون از غربت
کجایی بابا
**
غرقِ رنج و بلام ، ای وای بابا
امون از غم شام ، ای وای بابا
امون امون امون ، از قوم یهود
که ظلم و کینه ها ، حق ما نبود
امون از غربت
کجایی بابا
**
چشمایی که هیزن ، ای وای بابا
دنبال کنیزن ، ای وای بابا
جایی که از غمش ، دل میشه کباب
یه چوب خیزران ، مجلس شراب
امون از غربت
کجایی بابا
شاعر : ابوالفضل آلوئیان
امام سجاد (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#اربعین_حسینی__ع__شور
رفیقم رفتی حرم جاموندم
با همه غصه تنها موندم
خوشبحالت حرمو دیدی تو
نمیدونم که چرا جاموندم
بیا بگو خاطراتتو
خاطره های تو راهتو
وقتی رسیدی توکربلا
برام بگو حسو حالتو
دم ورودی حرم را دیدی
تو انتهاب زائرا تو میدویدی
میگفتی آقا الحمدالله
برا یه بارم شده نوکرو خریدی
جاموندم آقا تو رام ندادی
مگه برام جایی نبود که جام ندادی
یه روضه گردم که پر دردم
این دفعه دعوتم کنی بر نمیگردم
حسینم ارباب
بند دوم
یه سوال دارم ازت انصافا
تو حرم یاد رفیقت کردی؟
زیر قبه ی ابی عبد الله
یه سلام جای رفیقت کردی؟
حق رفاقت همینه که
وقت زیارت یاد منی
منم تو ایران به یاد تو
همش بودم تو سینه زنی
ایشالا یک سال پای پیاده
باهم میریم سمت حرم از دل جاده
قدم قدم تا سمت حرم ما
میریم به امید خدا با دل ساده
حرم ندیدم فقط شنیدم
که زائرات میگن چقد حرم قشنگه
با حال زارم میگم دوباره
دلم برای شیش گوشت خدایی تنگه
حسینم ارباب
بند سوم
رفیقم روی دلت غم مونده
گریه ی تو دلمو سوزونده
آره من رفتم و تو جا موندی
مثل اون سه ساله که جا مونده
قسم به اشکات به این علم
نمیدونی آشوبه دلم
دیدم آخه یه صحنه ای رو
نبودی تو ٬ تو راه حرم
دیدم یه دختر اومد با باباش
نگاه من خیره شده به کف پاهاش
خسته که میشد میذاشت رو دوشش
رد طنابی هم نبود به روی دستاش
پای برهنه از کوفه تا شام
دویدم از بس روی خار زخمه کف پام
عمو ابالفضل برس به دادم
عمه بریدم دیگه من بابامو میخوام
بابا حسینم ....
احمدرضا اسماعیل نژاد
اربعین حسینی (ع)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__شور
زينب
آسموني كوكبي ام + ديوونه هر شبي ام
غلام حلقه در گوشم + زينبي ام زينبي ام
بي بي منو رها نكن + با غربت آشنا مكن
خوب مي دونم بدم ولي + از نوكرات جدام مكن
****
حضرت زینب (س)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__روضه
این نمکدار ترین روضه نمک گیرم کرد
پسر فاطمه با دست خودش سیرم کرد
روضه ی کوچه غمهـای کریم طاها
در همین اوج جوانی به خدا پیرم کرد
مادر افتاد زمین و پسر افتاد زمین
مَردک پست بلافاصله تحقیرم کرد
چادر عصمت و پاکی شده خاکی ای وای
معجر خاکی و خونیشْ زمین گیرم کرد
آمد و زد لگد و بد زد و بد گفت و سند....
پاره کرد و پس از آن حادثه تکفیرم کرد
پس از آن واقعه هر روز به من گفت سلام
آن سلام عاشق زهر و اجل و تیرم کرد
خواهرم داخل این تشت اگر خون دل است
روضه ی بند و غل کوفه به زنجیرم کرد
ندبه خوان باش که فرزند حسن می آید
جمعه ی آمدنش عاشق تکبیرم کرد
حسین ایمانی
امام حسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
Shahin-Jamshidpour-and-Fariborz-Khatami-Shahriarim-San.mp3
9.08M
شهریاریم سن آقا
ترکی عالی ❤️💚👌
تکثیر عشق 💚 👈
@azizamhosen
@yaraliagham
💚دوعالم مست وشیدای حسین است
🤍شهادت جام صهبای حسین است
💚حسینی زندگی کن تا بدانی
🤍شرافت خود به مبنای حسین است
💚مکن ظلم ومده تن در بر ظلم
🤍که این تنها تمنای حسین است
💚به صحرای منا لب تشنه ای گفت
🤍تن بی سر ز سودای حسین است
💚ندا زد زینبش یارب نظر کن
🤍که گودالی مصلای حسین است
💚به دشت کربلا افتاده بی سر
🤍شهادت چون الفبای حسین است
💚برای خواندن آیات قرآن
🤍به راس نیزه ها جای حسین است
💚گر ای موسی تورا کوهیست میعاد
🤍سر نی طور سینای حسین است
💚چه باک از آتش سوزان دوزخ
🤍به پای نامه امضای حسین است
💚برو زاهد بهشت ارزانی تو
🤍بهشت من تولای حسین است
💚دوشنبه تون متبرک به حضرت امام #حسین علیه السلا
فاطی
@azizamhosen
@yaraliagham
#حضرت_زینب #امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
منی که آسمان خاک رهم بود
تمام هستیم زیر و زبر شد
تمام مردها رفتند اما
نصیب من فقط خون جگر شد
اگر چه نیمه جان بودم پدر جان
ولی خیلی بجانت راه رفتم
برایم باورش سخت است اما
کنار قاتلانت راه رفتم
میان نیزه داران حرامی
کجا آخر مجال خواب میشد
بروی ناقه ی رم کرده بودم
تکان میخورد و پایم آب میشد
نمک نشناس های شهر کوفه
به اشک چشم عمه خنده کردند
به ما خرما و نان خیرات دادند
مرا پیش سرت شرمنده کردند
میان حلقه دستم جا نمیشه
نمیدانم چرا بازش نکردند
گل اتش سرم افتاد بابا
ولی عمامه را بازش نکردند
همه بر بام خانه جمع بودند
امان از اتش و از دود در شام
در آن اوضاع سهل ساعدی دید
تمام چکمه ام خون بود در شام
میان مجلس یک عده عیاش
توان خویش را از دست دادیم
همه بر صندلی هاشان نشستند
ولی ما چند ساعت ایستادیم
نمیخواهم بدانی اصلا از کاخ
نمیخواهم بدانی اوج غم را
که من بر هیچکس حتی تو بابا
نگفتم روضه ناموسیم را
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
___
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#حضرت_زینب #امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
عالم مريد اوست كه پير مراد بود
زين الموحدين شد و زين العباد بود
با غصه ها قرين شد و يعقوب گريه شد
از كربلا به روى دلش غم زياد بود
با دست بسته در پى هجده سر به نى
آواره بين كوفه و شام و بلاد بود
تا لحظه ى شهادت او روضه اش فقط
"يك جرعه آب بر لب عطشان نداد" بود
يك لحظه هم ز خاطر آقا نمى رود
زلفى كه روى نيزه در آغوش باد بود
عارض بر او تبى شده و سد راه كرد
عباس شاهد است كه مرد جهاد بود
🔸شاعر:
#محمد_حسین_مهدی_پناه
___
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#حضرت_زینب #امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
تمام عمر خود، آزار دیدم
جهان را بر سرم آوار دیدم
عزیزانِ خدا را خوار دیدم
میان مجلس اغیار دیدم
چهل منزل که نه، عمری حزینم
چهل سال است من چله نشینم
شبانه روز، یاد اربعینم
همیشه چشم خود، پُربار دیدم
کنارِ گریه دوشادوش ماندم
فقط خیره شدم، خاموش ماندم
گمانم ساعتی بیهوش ماندم
همینکه آب، بالاجبار دیدم
شده اشکم روان، با که بگویم
غمِ هفت آسمان با که بگویم
ازین داغ گران با که بگویم
حرم را بر سرِ بازار دیدم
الهی که زنی مضطر نماند
میان کوچه، بی یاور نماند
اگر هم ماند، بی معجر نماند
خودم این درد را ناچار دیدم
ازین غصه گریبان می دهم چاک
میان خنده های قوم ناپاک
عقیله عمه ام را بر روی خاک...
به زیر کعب نی، بسیار دیدم
نرفت از تن، نشانِ سلسله... نه
نرفت از گوش، صوتِ هلهله... نه
نرفت از خاطر من، حرمله... نه
از آن ملعون غمی دشوار دیدم
مداوا کرد چشم تار ما را
تسلا داد قلب زار ما را
خدا خیرش دهد، مختار ما را
سر شمر و سنان بر دار دیدم
رباب و گریه اش... ای داد، ای وای
صدای گریه ی نوزاد، ای وای
کشیدم از جگر فریاد ای وای...
پرِ گهواره را هر بار دیدم
نمی دانم، گمانم خواب بودم
میان خیمه ها بی تاب بودم
مریض اما پیِ ارباب بودم
به حال زار، داغ یار دیدم
به روی سینه اش دیدم دویدند
تنش را سمت گودالی کشیدند
سرش با خنجر کندی بریدند
خودم دیدم، اگرچه تار دیدم
بمیرم عاقبت انگشترش را
لباسِ دستباف مادرش را
عبا، عمامه ی پیغمبرش را
میان دکه ی تجار دیدم
🔸شاعر:
#محمد_جواد_شیرازی
___
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————