ای دل! بخوان زیارت زیبای جامعه
دَریاب دُر، ز پهنه ی دریای جامعه
هرگز نمیرسد به حقیقت قسم به حق
هرکس که نیست واقف معنای جامعه
موسای عشق باش و بیا بنگر عشق را
نور خدا نهفته به سینای جامعه
هادی، دمیده روح هدایت به این دعا
عیسی گرفته دم ز مسیحای جامعه
باشد فروغ نورِ کتابی که نور هست
مجموعه ی جمیل و مه آسای جامعه
معطور میشود دل و جان وقتِ خواندنش
از عطر و بوی دلکش گلهای جامعه
جز خاندان فاطمه خزّان علم کیست؟
عالم فدای متن دلآرای جامعه
هر حرفِ آن چو تیر به چشمان دشمن است
کور است کور دیده ی اعدای جامعه
خورشید آسمان هدایت که هادی است
همرنگ اوست سیرت و سیمای جامعه
چشمان مستمند و فقیرِ «بشیر» هم
گردد غنی ز فیض تماشای جامعه
روضه حضرت زهرا (س) بعد شهادت
دلا بیا به سرای علی سری بزنیم
به خانه ای که درش سوخته دری بزنیم
خبر رسیده که این روزها علی تنهاست
بیا به خانه ی بی فاطمه سری بزنیم
نشد برای مریض علی گلی ببریم
بیا گلاب اشک به افتاده بستری بزنیم
کسی به گرد یتیمان او نمیگردد
بیا به شیوه ی پروانه ها پری بزنیم
کنون که جان علی خفته است در دل خاک
بیا زخونابه برخاک گوهری بزنیم
( اصبغ ابن نباته میگه نیمه شب بود همسرم منو از خواب بیدار کرد گفت ببین خانه علی چه خبره - چرا این بچه ها امشب اینقدر گریه میکنن - گفتم زن شب از نیمه گذشته این بچه ها مادر از دست دادن - یه ساعتی میگذره آرام میشن - گفت نه - تو مادر نیستی نمیدونی بی مادری چقدر سخته - برو برام یه خبری بیار - میگه اومدم تا در زدم گریه ی بچه ها قطع شد - امیر المومنین دم درآمد - تا چشمش به من افتاد فرمود اصبغ مارو ببخش تا فاطمه بود خودش - حالاهم بچه هاش نمیزارن شما استراحت کنید - گفتم نقل این حرفها نیست چرا این بچه ها امشب اینقدر گریشون طولانی شده - به آستانه ی در نشست - فرمود یه شب من گریه میکنم حسنین دورم میگردن - یه شب زینبین گریه میکنن منو حسنین دلداریشون میدیم - یه شب حسن گریه میکنه منو زینبین و حسین غمخواریش میکنیم - اما هروقت حسین بهانه مادر میگیره همه ما بیقرار میشیم)
-----
همرنگ صورت تو شده رخت ماتمم
این جامۀ من است که باید به بر کنم
مادر بیا دوباره مرا دراُحد ببر
تا حمزه را زغربت بابا خبر کنم
▪️نوحه /زمینه
حضرت معصومه سلام الله علیها ▪️
جهت استفاده ذاکرین اهل بیت علیهم السلام
از هجرت رضا جان
محزون و غمینم
من چشم انتظارم
رویت را ببینم
آواره شدم از
عشقت ای برادر
مانده بر ره تو
چشم خیس خواهر
واویلا واویلا
بین اهل عالم
جز تو کَس ندارم
مظلومانه تنها
من جان می سپارم
ماندم بین راه و
رویت را ندیدم
در اوج جوانی
از غصه خمیدم
واویلا واویلا
بعد از تو مدینه
سرد و بی صفا بود
روز و شب برادر
ذکرم یا رضا بود
کاش آیی کنارم
در این بیقراری
یک لحظه سرم را
بر زانو گذاری
واویلا واویلا
غم آتیش درد دلامو کسی نمی دونه رضا جانم
غم چشمه اشک چشام و کسی نمی دونه رضا جانم
دیدی اخرشم نرسیدم اخرش داداشم و ندیدم
تو فراق تو من چی کشیدم تو که نمی دونی رضا جانم
بیا که تو دام غم اسیرم حالا که دیگه دارم میرم
سراغ تو رو از کی بگیرم کسی نمی دونه رضا جانم
کبوتر مسافرم کجایی ای برادرم
****
دم نوحه زمزمه هام و کسی نمی دونه رضا جانم
دم ناله بغض صدام و کسی نمی دونه رضا جانم
بی وفایی دور و زمونه جون ما رو به لب می رسونه
اخه درد من و کی می دونه کسی نمی دونه رضا جانم
تو چشام داره می باره خواهرت دیگه نفس نداره
کی برام ازت خبر بیاره کسی نمی دونه رضا جانم
ببین نگاه اخرم کجایی ای برادرم
****
به تنم دیگه جونی ندارم تو که نمی دونی کجا رفتم
تو رگام دیگه خونی ندارم تو که نمی دونی کجا رفتم
من و عمه با چشمای خونبار تو بیابون و کوچه و بازار
من خسته و معجر پارم توکه نمی دونی کجا رفتم
می دونی شبا کجا خوابیدم می دونی چقدر خوابت و دیدم
می دونی که بی تو چی کشیدم تو که نمی دونی کجا رفتم
سفری که با حرمله بودم
من و گذاشتی بی خبر بابا بیا من و ببر
دلم شده پر از شرر بابا بیا من و ببر
بابای خوب من حسین بابای بی کفن حسین
*
خنده کنان می رود روز جزا در بهشت
هر که به دنیا زند سینه برای حسین
*
مگه نه این که زندگی بدون تو بدون عشقه
مگه نه این که سجده روی خاک تو قانون عشقه
مگه نه این که هر کی کربلا میره مهمون عشقه
مگه نه این که هر کسی شهید میشه مدیون عشقه
مگه نه این که تو رگ سینه زنات خون عشقه
صداي زمزمه ي جامعه کبيره ي توست
که چشم ها همه اشک و نگاه خيره ي توست
هر آنکسي که در امواج عشق افتاده
براي عرض ادب در پي جزيره ي توست
کلاس درس محبت کلامکم نور است
اگر محب علي گشته ايم سيره ي توست
شما که محبط وحييد و معدن رحمت
تمام دار و ندارم غم عشيره ي توست
ميان صحنه ي محشر شفاعتي بکنيد
صداي زجه ، صداي غلام تيره ي توست
کنار ذره اي از ناخن شما بايد
تمام ناقه ي صالح به سجده در آيد
*****
قدم زدي به مسير مدينه ، سامرا
به جاده هاي کوير مدينه ، سامرا
تمام غربت چشم تو را شهادت داد
مناره هاي منير مدينه ، سامرا
چه زخم ها که به قلب شما زدند آقا !
ستمگران حقير مدينه ، سامرا
دوباره روز دوشنبه چه نحس مي آمد
به سمت شهر فقير مدينه ، سامرا
براي مادر خود گريه مي کنيد انگار
بنال مرغ اسير مدينه ، سامرا
براي بانوي پهلو شکسته ي حيدر
براي صورت نيلي حضرت مادر
*****
دوباره اشک غزل هاي منزوي اي واي
شراره مي چکد از چشم مثنوي اي واي
شکست حرمت گنبدطلاي سامرا
شکست بغض فضاهاي معنوي اي واي
اگر چه منزلتت خدشه بر نمي دارد
دچار زخم جسارات مي شوي اي واي
شما کجا و زمين گدا نشين مسير
شبيه عمه به ويرانه مي روي اي واي
بميرم از چه پس مرکب سياهي ها
کنار مردم اين شهر مي دوي اي واي
براي گريه کنانت اگر جسارت نيست،
بگو که زخم روي ناخن شما از چيست ؟؟!
*****
به دور مرقدت امشب ملايکه دارند؛
براي غربت چشمانت اشک مي بارند
چقدر بي خرد است آن عدو نمي داند
درندگان به کف پات سجده مي آرند
به سوي بزم شرابت کشند اما شام
امان ز مردم پستي که بين بازارند
براي ديدن سرها هجوم آوردند
جماعتي همه رفتند سنگ بردارند
به سمت بزم شراب اين صداي گريه ي کيست ؟
صداي شيهه ي شلاق هاي دربارند
صداي گريه ي زهرا ، قرائت قرآن
صدا صداي تلاقي خيزران ، دندان !
نقاره میزنند... چه شوری به پا شدهست؟
نقاره میزنند... که حاجتروا شدهست؟
نقاره میزنند... نوای جنون کیست؟
بر سنگفرش صحن حرم خط خون کیست؟
آهنگ دیگریست که نقاره میزند
خون کبوتریست که فواره میزند
هنگامه تقرب حبلالورید شد
آنکس که داشت نذر شهادت شهید شد..
عشاق دوست غسل زیارت به خون کنند
سرمست عطر یار، هوای جنون کنند
چاقوی کفر در کف تکفیر برق زد
جادوی غرب، شعله به دامان شرق زد
گر ابن ملجمی به مرادی رسد چه باک؟
حاشا که اوفتد علم «یا علی» به خاک
حاشا که دست تفرقه مسحورمان کند
از گرد آفتاب حرم دورمان کند
همسنگریم و همدم و همراه و همقسم
آری به خون فاطمیون حرم قسم
تا قلب زائر را تب ِ میخانه ای برداشت
رزق شهادت آمد و پیمانه ای برداشت
حال و هوای پر کشیدن داشت در سجده
از مُهرِ تربت بوسهٔ جانانه ای برداشت
زائر زمین خورد و سلامی داد بر ارباب
فرش حرم را خونِ مظلومانه ای برداشت
شیراز شد لبریز از عطر گل لاله
لبخند را اشک از گلِ ریحانه ای برداشت
رفت و پدر بعدِ نمازش تیرباران شد
داغی سرآسیه ستون از خانه ای برداشت
یک مادر و فرزند عاشقانه جان دادند
پیمانهٔ آماده را دردانه ای برداشت
دست قضا محض تبرک خواستن آمد
از چادری غرقِ به خون پروانه ای برداشت
بر شانه اش دست خدا حس میکند امروز
با هر زبان هر که غمی از شانه ای برداشت
لعنت به هر که بر حماقتها فراخوان داد
لعنت بر آنکه بیرقِ بیگانهای برداشت!
#امام_زمان_مناجات
جان آمد از فراق تو بر لب، نیامدی
امروز هم سرآمد و شد شب، نیامدی
چتر سیاه غم همه جا را فرو گرفت
ای در سپهر عاطفه کوکب! نیامدی
از آه و اشک و ناله و سوزِ دل و دعا
کردم بساط خویش مرتّب، نیامدی
گفتند در رواج ستم می کنی ظهور
دنیا شد از فساد لبالب، نیامدی
خواندیم هر چه ندبه و عهد و کمیل را
گفتیم هر چه یا حق و یارب نیامدی
گفتم بیا به خاطر زهرا، اثر نداشت
گفتم قسم به حرمت زینب، نیامدی
#سید_رضا_موید
#امام_زمان_مناجات
عصر هر جمعه ی دلگیر، تو را می خواند
دم به دم کوچه ی تقدیر تو را می خواند
مادری چشم به راه است بیایی از راه
کنج خانه پدری پیر تو را می خواند
ندبه ها اشک شد و از تو نیامد خبری
قطره ی اشک سرازیر تو را می خواند
عالمی منتظر جلوه ی مولایی توست
هر نفس قبضه ی شمشیر تو را می خواند
ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امید
صبح و شب عرصه ی تدبیر تو را می خواند
یازده قرن گذشت از غم تنهایی تو
دل وامانده ی ما دیر تو را می خواند
مادری پشت در خانه صدایت می کرد
مادری خسته... زمین گیر تو را می خواند
دارد از حنجره ای خشک صدا می آید
دختری در غل و زنجیر تو را می خواند
از همان ساعت سه ساعت سر ساعت حزن
عصر هر جمعه ی دلگیر تو را می خواند
#وحید_محمدی
فاطی
ای یار سفر کرده اگرچه ز تو دوریم حسین طاهری ای یار سفر کرده، اگرچه از تو دوریم حس میکنم که انگار نزدیک ظهوریم
ای نور که کعبه شده دلتنگ اذانت مردان جهادت همه منتظرانت
این لشکر عشقت که پر همت و عزمند عشاق همه یک به یک آماده رزمند
در معرکه سنگین بگویید به صهیون آماده جنگیم بگویید به صهیون
در حمله ما یک اثر از دیو نماند یک خانه سالم به تلاویو نماند
ای لشکر صاحب الزمان
آماده باش آماده باش بهر نبردی بیامان، آماده باش آماده باش
در معرکه سنگین
بگویید به دشمن آماده جنگیم بگویید به دشمن
در حمله ما یک اثر از دیو نماند یک خانه سالم به تلاویو نماند
این آل سعود، آینه مکر یهود است چون روز فرج مهلکه آل سعود است
آن روز که مکه شود آزاد چه زود است اینها نفس آخر این آل سعود است
این آل سعود اهرمنان را به سپاس است از مهدی موعود همه غرق هراسند
از نسل علی منتقم یار میآید ای اهل حرم میر و علمدار میآید
در لشگرش آن روز بگویید به فریاد با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد
هیهات محال است که ذلت بپذیریم ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
روبه صفتان بسر به سر ما نگذارید بر دم شیر دگر پا نگذارید
نسلی که ندارد به جز فاطمه خواهش با دشمن این راه ندارد سر سازش
ما شور چو عباس به هنگام بگیریم هیهات که از خصم امان نامه بگیریم
36.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌وضعیت حجاب در عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم )
آیا حجاب در زمان پیامبر اختیاری بود یا اجباری؟
مواجهه پیام با بدحجابی چگونه بود؟
#استاد_محمدرضاجباری
#حجاب
@azizamhosen
@yaraliagham
4_5972180603800390453.mp3
2.79M
به کی شکایت ببرم به کی بگم دردامو
جوونیمم رفت و هنوز من ندیدم آقامو
#جمعه_های_انتظار
#جمعه_های_دلتنگی
🎙 #مهدی_رسولی
✳️ #جدید
#استودیویی
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#احساسی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
اللهم انا نشکوا الیک
فقد نبینا...
غیبت ولینا...
کثرت عدونا...
(و قله عددنا؛ آقابیا آقابیا)2
به کی شکایت ببرم
به کی بگم دردامو
جوونیمم رفت و هنوز
من ندیدم آقامو
متن کامل مداحی به کی شکایت ببرم
اللهم انا نشکوا الیک
فقد نبینا...
غیبت ولینا...
کثرت عدونا...
(و قله عددنا؛ آقابیا آقابیا)2
به کی شکایت ببرم
به کی بگم دردامو
جوونیمم رفت و هنوز
من ندیدم آقامو
این الطالب (بدم المقتول بکربلا)3
نور میبینم
خیمه ات رو دارم از دور میبینم
آه میبینم
سر درِ خیمه ت پرچم سیاه میبینم
آه میبینم
دیگه راهی نمونده
هی خودم رو میکشونم
دستمو بگیر بتونم
که خودم رو برسونم
اللهم عجل لولیک الفرج
...
شاعر:محسن عربخالقی
حــاج مـــهدی رســولی
اللهم انا نشکوا الیک..
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین