eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
125 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6023950232620896814.mp3
12.11M
📝 ای کاش می‌شد تو گریه‌ها بمیرم... 🎤حاج‌سیدمجید علیه السلام @azizamhosen @yaraliagham
━━═━═━━━═━═━═━═━━━ ┄┅✿﷽✿┅┄ حضرت زهرا س هجوم به بیت ولایت در راه عشق باید آماده ی بلا بود آغوش خار ، مزدِ طفل برهنه پا بود دندان به کارِ یکی از صد گره نیامد در کوی نیکنامان ، گریه گره گشا بود انگار در زدن را از سائلان گرفتند در را زدن تمام سرمایه‌ی گدا بود ای آخرت ! وفا کن ، با ما شکسته دل ها با ما شکسته دل‌ها دنیا که بی وفا بود یک عمر آه و نفرین ، از این و آن شنیدم تنها به جرم اینکه نفرین من دعا بود دیشب برای مردم تا صبح گریه کردم ای کاش یک نفر هم دیشب به فکر ما بود من هیچ شکوه ای از بیگانگان ندارم آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود تا قبر بردنم را همسایه هم نفهمید از بسکه مردن من، چون شمع ، بی صدا بود در هر گذر من و دل از خوبی تو گفتیم گر شهر عاشقت شد ، تقصیر ما دو تا بود از بسکه قطره قطره بر پای تو چکیدم تابوت من سبک تر حتی ز بوریا بود ای دست ! روی خورشید من نشستی اما آنچه سیاه کردی روز سفید ما بود ای کاش می شکستند این دست دیگرم را اما به جای این دست آن دست بسته وا بود امروز را نبینید ، این بی حیا لگد زد دیروز پشت این در جمعیت گدا بود ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد وقتی سرم به در خورد ، فضه ! علی کجا بود ؟!! با کفش های خاکی در خانه ام قدم زد آن خانه ای که فرشش تنها جهاز ما بود رفتم برای مردم حجت تمام کردم : آن را که می کشیدید او حجت خدا بود آن شیر را که دیدم قلبم به درد آمد حیدر برهنه سر بود ، حیدر برهنه پا بود شعر:علی اکبر لطیفیان
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ای به قــــربان دل از غصـــــــه‌ها آکــنده‌ات چند وقتی هسـت دلتنگـــم بـرای خــنده‌ات مطمئـناً فاطمــه شـأنـت اگـــر مخــفی نبود هرکسی یک جلوه میدیدازتو می‌شدبنده‌ات فتنه غصـب فـــدک را خطبه‌ات مغلوب کرد صـــد هزاران آفرین بر پاســــــخ کوبنده‌ات قـــــدر یک ارزن نمی‌ارزد عــــــبادات هــمه با وجـــود آن عــــــبادت کــــردن ارزنده‌ات با قیامت شیعـــه راه افــــــتاد دنـــبال علی تا قیامت هســــت باقی نهضــــت پاینده‌ات خـلق را نفـــرین مکـــــــن یا رحمه للعالمین قهـــر کردن نیست ای بانـوی مـن زیبنده‌ات می‌شـود با دیـــدن تو ماجــــرا را حدس زد آتش از بس بوده حتی ســوخته رو بنده‌ات روزگارم شد سـیاه ای حضرت خورشید من ســـــــایه‌ای افـــتاده روی چهــره تابنـده‌ات نزد پیغمــبر من از رویـت خجـالت می‌کشم یا رسول الله! می‌بخـشی شـدم شـرمنده‌ات آن که با یک‌دندگی می‌خواست در را وا کند آنقدر که پافشــــاری کــــرد آخـر دنـده‌ات،،، بـعد عمــــری دستگیـری این کــبـودی غلاف نیست حق دست‌های خیّـــر و بخـشــنده‌ات اشک زینب را که دیـدی زود گفـتی دخــترم گـریـه کـــن بهــــر مصیـبت‌های در آینـده‌ات روز عاشـــــورا بگــــو ای زیـنـت دوش نبـی دست که از روی مرکب بر زمین افکـنده‌ات؟! شعر:آرش براری 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 به دو عالم نمیدم لذت نوکریتو نگیری ازم یه وقت سایه ی مادریتو تا یه "یا حیدر" میگم، گدارو میخری تو نخی از چادر تو همه ی حاصل ماست لطف بی کرون تو تا ابد شامل ماست کی میگه بی حرمی حرمت توو دل ماست من که غیر نوکری تو ندارم دیگه کاری همه ی درد من اینه که چرا حرم نداری روز محشر که میاد دنبال نوکرات می گردی گریه کن های حسینو محاله تنها بذاری ...... تویی محور زمین تویی نور ازلی میدونم که دلتو خیلی آزردم ولی دستمو رها نکن به علیِّ به علی باورش سخته برام ، من کجا روضت کجا تو خودت صدام زدی ، بین این همه گدا بنویس برام بازم ، یه سفر کرب و بلا "و تصدق علینا"به دل گدات نگا کن با همون دست شکسته برا نوکرات دعا کن مگه غیر کربلای پسرت کجا رو داریم تا ابد دلم رو به عشق حسینت مبتلا کن ...... هر جا اسم تو میاد حرم امن خداس دست لطف مادرت رو سر سینه زناس یه دلم توی بقیع یه دلم کرب و بلاس میدونی که روضه هات، خونه ی امیدمه هر چی از بزرگیه تو بگم بازم کمه یه دلم تو روضه ته یه دلم توو حرمه گاهی وقتا که دلم می گیره از دور و زمونه با خودم میگم که ارباب حال نوکرو میدونه چجوری باور کنم دو ساله کربلا نرفتم می رسم پایین پات دنیا که اینجور نمی مونه احسان نرگسی حضرت زهرا (س) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در راه دوست گرچه کمی لنگ می زنم دست شرف به سینه هر ننگ می زنم عبدم فقط به دامن شه چنگ می زنم شه چون علی ست حرف دل تنگ می زنم اینبار گفتم از چه دلم غرق ماتم است گفتا عزای مادر سادات عالم است باید دوباره کار خود از سر بگیرم و مثل همیشه اذن ز حیدر بگیرم و زان پس وضو ز چشمه ی کوثر بگیرم و رخصت به ذکر نام تو مادر بگیرم و کودک صفت به مادریت عشق می کنم کودک نشد به نوکریت عشق می کنم عطری که از حوالی جنت رسیده ای موجی که تا کرانه ی عصمت رسیده ای سیبی که بر درخت نبوت رسیده ای چون لشکری که بهر ولایت رسیده ای نه سال با پیمبر و نه سال با علی (ع دادی به هر دوشان ز ازل دست یا علی (ع تو امی و علی (ع) و پیمبر دو باب من برگردد از ازل به شما انتصاب من حیدر ابوتراب و تو ام التراب من بودن ، نبودن تو حضور و غیاب من همچون که اصل کوزه گری فوت آخر است خلق تو اصل مطلب لولاک داور است ای بهترین ترانه ی لبهای مرتضی همدست دست حیدر و همپای مرتضی مام دو مریم و دو مسیحای مرتضی پهلو گرفته کشتی دریای مرتضی امر شماست امر به معروف ، از الست هرکس که آمرت نبود منکراتی است روزی که پا به خانه ی شاه عرب زدی تیغ و سپر شدی سپهی را عقب زدی تا پای مرگ، جام بلا لب به لب زدی با کفن و دفن خود به عدو خشم شب زدی با نو شما خلاصه به هجده نمی شوی دنباله دار هستی و کوته نمی شوی این روز ها وخامت حالت کشد مرا ماه علی(ع) خسوف و هلالت کشد مرا ای قهرمان به سینه مدالت کشد مرا دستی که چیده میوه کالت کشد مرا زینب (س) نبیندت که چنین راه می روی خود را کشیده روی زمین راه می روی در بین خانه هستی و انگار نیستی خواب شبانه هستی و انگار نیستی با نازدانه هستی و انگار نیستی مشغول شانه هستی و انگار نیستی حیف از نگاه خانه که مبهوت کرده ای با خنده ای که صبح به تابوت کرده ای حیدر غریب گر شده خانه نشین شده بر گوی چه روی داده حسن (ع) هم چنین شده ذکر مدام خواب شب او همین شده دیگر نزن بس است نقش زمین شده روزی که بین کوچه نگاهت سیاه شد دیگر انیس درد علی آب چاه شد بعد از تو مرتضی الفش دال می شود حیدر همای رحمت بی بال می شود یک روز او حکایت یک سال می شود بانو مگو علی (ع) تو غسال می شود گهواره را نسازد اگر می شود ولی تابوت را چگونه بسازد دگر علی(ع این غصه ها که از پدرت ارث می رسد زین پس به پاره ی جگرت ارث می رسد بر خیمه گاه او شررت ارث می رسد بر دخترش که درد سرت ارث می رسد یک شب به دامنش همه ی عرش جا شود او نیز چون تو نذر ولی خدا شود شاعر : مهدی زراعتی حضرت زهرا (س) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای اسوه مفاخر توحید باقرا آئینه ی مظاهر توحید با قرا ای نور منتشر شده ی ذات ذوالجلال انوار تست ناشر توحید با قرا آنروز که ز فاطمه نور تو خلق شد نور تو گشت فاطر توحید باقرا دنیا نبود بلکه تو بودی و ذات حق ظاهر شدی به خاطر توحید باقرا در کعبه مقدس دلهای شیعیان انوار توست ناظر توحید باقرا ای آشنا ، به خاک رهت از جبین گذر دستم بگیر از ملکوت زمین گذر ای محضرت معرف پروردگار خویش می جانشین مملکت کردگار خویش وقتی امور خلق به تو واگذار شد انگار می نمود خدا،واگذار خویش تو حجت و امام زمان همیشه ای تنها نبوده ای پدر روزگار خویش این انقلاب علمی تو تازگی نداشت روز ازل نمونه شدی در دیار خویش قبل از کرات ،فکر گل شیعه بوده ای ما را کشانده ای همه جا در مدار خویش امروز از ولای تو دم می زنم ولی هر روز مست جام توام با علی بی تو حدیث وحی نگارش نمی شود ابواب نور بی تو شمارش نمی شود ای تالی کتاب خدا،ترجمان وحی در این کتاب جز تو فارش نمی شود ای مظهر نجات و تقوای راستین علم و عمل که بی تو گزارش نمی شود دریا اگر تراکم تبخیر ها شود هرگز بدون اذن تو بارش نمی شود درمان خشکسالی ما یک دعای تست لطف خدا بدون سفارش نمی شود بذری اگر ز نور تو در جان ما شود از دل نفس بر آید و مشکل گشا شود ای سینه تو حامل اسرار سرمدی وی حافظ ولایت عظمای احمدی وقتی اراده ی تو همان حجت خداست فرقی نمی کند که علی یا محمدی چون دانه تو در گل ما نور داده ای چون گل ز جان عاشق ما باز سرزدی هفت آسمان وهفت بهشت است ونه فلک یک گوشه از صناعتت ای مرد ایزدی ای زاده ی ذراره احمد محمدا سبط الحسین!آیت زهرا خوس آمدی عمری ز دست رفته و سر گشته ایم ما اینک یه سوی نور تو برگشته ایم ما آدم بدون نور تو اصل و نصب نداشت حوا بدون فاطمه مادر لقب نداشت سجاده بی تو رو به مصلا نمی کند سجاده بی وجود تو در دل طرب نداشت روزی که غیر نور تو تسبیح گر نبود تسبیح غیر نام تو ذکری به لب نداشت ای فرش زیر پات حصیری ز برگ نخل بی خاک پات ذائقه میل طرب نداشت انبان تو اگر به مدینه نمی رسید سائل بدون توشه ی تو نان شب نداشت حالا دلم ز کوی تو حاجت کند طلب ماه خدا می خواهم می رجب ای شاهد همایش صحرای کربلا ای محرم محرم و غوغای کربلا از پشت پلک پاک یتیمانه،هیچ کس پرپر ندید مثل تو گلهای کربلا دبدی ز تل زینبه مثل عمه ات باران تیر و نیزه به اعضای کربلا از تا زیانه بر تن تو یادگار ماند تاخیمه گاه سوخته تن های کربلا از کودکی به سینه ی خود تا دم عروج انباشتی تمامی غمهای کربلا آئینه ی دو چشم نمورت جلا گرفت وقتی لب تو جام کربلا گرفت محمود ژولیده امام باقر (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 زیبایی دریاست در اعماق نگاهش این دختر آرام و صبوری كه رسیده از شوق ، علی سفره به اندازه یك شهر انداخت ، به شكرانه ی نوری كه رسیده كاشانه ی اهل دل و میخانه ی هستی دنیا و سماوات و عوالم همه روشن عطر خوش او پر شده در شهر مدینه به به چه گلی ! چشم و دلت فاطمه روشن لبخند نشسته به لب حضرت ساقی مرضیه دلش وا شده از دیدن دختر تا آمده لبریز شده چشمه ی تسنیم كامل شده با آیه ی او سوره ی كوثر بی تاب شدی ، دختر مهتاب رخ عشق ! بارانی اشك است چرا صورت ماهت ؟ گریانی و پیش كسی آرام نداری دنبال كدام آیت حق است نگاهت ؟ باران بهاری شده ای دختر حیدر زهرا چه كند گریه تو بند بیاید باید كه بگویند كنار تو حسینت تا شاد شوی ، با گل و لبخند بیاید همسایه ندیده به خدا سایه ای از تو تمثیل حیایی تو و تندیس وقاری پیداست ولی دختر سردار حنینی از شور كلام و دل شیری كه تو داری شعر شب میلاد تو هم پر شده از اشك بانو ! چه كنم روی دلم سوی فرات است جز اشك چه گویم كه همه هستی عالم عشق تو ، حسین تو ، قتیل العبرات است اینقدر نریز اشك ، صبوری كن و بگذار هر قطره ی این اشك برای تو بماند وقتی شب باریدن اشك است كه مادر در گوش تو لالایی پرواز بخواند یك روز بیاید كه پدر را تو ببینی با چشم پر از اشك در آن غسل شبانه با چادر خاكی برود مادر و فردا با چادر كوچك بشوی خانم خانه یك روز بیاید كه حسن را تو ببینی با اشك بشوید تن پاك پدرش را فردا خود او بی رمق و رنگ پریده در تشت بریزد قطعات جگرش را روزی برسد كاش كه می شد نرسید .. نه آن لحظه ی سنگین خداحافظی از یار ای كاش كه هرگز به سراغ تو نیاید تا پیرهن كهنه بخواهد ز تو دلدار آن لحظه نیاید كه تو باشی و بیفتد آن سایه ی سر ، بی سر و بی سایه به صحرا ناموس خدا باشی و بر ناقه ی عریان بنشینی و یك شهر بیاید به تماشا شاعر: قاسم صرافان حضرت زینب (س) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
نور با آینه وقتی متقابل باشد ذره کوچکتر از آن است که حائل باشد نور، زهراست و آئینه علی، ذره کجاست که در این بین فقط عاطل و باطل باشد برترین خلقت دنیاست،‌عجب نیست اگر که علی نیز به زهرا متوسل باشد رو به قبله ست همه عمر، خدایا! غلط است قبله بایست به سمتش متمایل باشد اگر این طرز نماز است که او می‌خواند ترس دارم که نماز همه باطل باشد دل محال است ولی عقل دلش می‌خواهد بین زهرا و خدا فاصله قائل باشد یک نفر آمده در را به لگد می‌کوبد پشت در باز هم ای کاش که سائل باشد نیمرخ می‌شود، انگار علی آمده است ماه ،دیگر به دلش نیست که کامل باشد محمدحسین ملکیان @marsiyeeh
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 چهل تا بی مروّت غرورمو شکستن جلو چشای مردم دستای من رو بستن اینقدر زدن با مشت و لگد به پهلوی تو که با صدای ناله ات شیرازمو گسستن زهرا با سیلی زدن تو دهنت زیر دست و پا رفت بدنت آتیش گرفت اعضای تنت ای وای زهرا گاهی میلرزی اما گاهی میسوزی از تب نمیتونی بخوابی از درد سینه هر شب بی حال رو بستری و دستات رمق ندارن تا بزنی دوباره شونه به موی زینب زهرا تیره و تار میبینن چشات بند نمیاد خون پهلوهات شکسته چند تا از دنده هات ای وای زهرا داری میری و بی تو علی میمونه تنها وعده ی بعدی ما تنگ غروب تو صحرا همونجا که حسینت زخمی تیغ و نیزه تنش میشه لگدمال به زیر سم اسبا زهرا سرو میزنن به نیزه ها هلهله ها میکنن به پا میسوزه تو شعله خیمه ها ای وای زهرا علیرضا پناهیان حضرت زهرا (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 از سینه دگر آه شرر بار نکش برخیز ولی منت دیوار نکش من شانه نخواستم به جان بابا از دست شکسته این قدر کار نکش با اشک دلیل اشک مهتاب شدی هر نیمه ی شب همین که بیتاب شدی از بس که غذا نمیخوری مادر من در عرض سه ماه این همه آب شدی ای کاش که درد سینه غوغا نکند خیلی نفست فاصله پیدا نکند پهلوی تو را همین که دیدم گفتم این زخم خدا کند دهن وا نکند امروز یکی دو رنج مبهم داریم از چیست که ناخواسته ماتم داریم در بقچه روبرویمان دقت کن من فکر کنم که یک کفن کم داریم بیتاب حسین آمده تابش بدهی انگار بنا نیست جوابش بدهی اصلاً تو خودت بگو دلت می آید او تشنه شود نباشی آبش بدهی شاعر: علی زمانیان حضرت زهرا (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 یا که از عشق مگو یا که جگر را بتراش خَم اَبرو بکش و قرص قمر را بتراش از علی دَم بزن و تیغِ دوسر را بتراش مژه را تَر کن و با خطِ مُعلی بنویس هرقدر می‌شود از حضرتِ مولا بنویس دید حق ، معرکه شمشیر زنی کم دارد دید میدانِ بلا شیرزنی کم دارد دید پیغمبرِ تکبیر زنی کم دارد آنکه کم بود در این خانه فقط زینب بود آنکه باید برود تا تَهِ خط زینب بود پس ، پس از فاطمه تصویرِ خدا زینب شد فاطمه ضرب درِ شیر خدا زینب شد صاحبِ مجلسِ تفسیرِ خدا زینب شد مُحرمِ عشق بخوان مَرحم هر درد آمد مَرد می‌خواست خدا مَرد تر از مَرد آمد شانه‌ای آمده تا بارِ بلا را ببرد قامتی آمده تا کرببلا را ببرد چادری آمده تا آلِ عبا را ببرد فاطمه‌وار نوشتند حسین آمده است شصت و نُه بار نوشتند حسین آمده است آمده تا که نبیند همه را اِلا یار آمده تا برود سایه به سایه با یار سایه هم دورتر و دورتر از او تا یار... هیچ کس نیست در آفاقِ تماشاییِ او نیست مانند برای دل زهرایی او جای گهواره‌ی او قلبِ حسین است حسین دلِ آواره‌ی او قلبِ حسین است حسین و فقط چاره‌ی او قلب حسین است حسین ماه و خورشید نَه بر محور او می‌چرخند شش برادر همه دورِ سرِ او می‌چرخند ماند تا بشکند او خطِ ستم را تنها ماند تا جمع کند اهل حرم را تنها تا که بردارد از این خاک عَلَم را تنها ماند تا چادرِ خود را بتکاند زینب کوفه را بر سرِجایش بنشاند زینب خطبه‌ای خواند که از شام بجز نام نماند نامِ او ماند به تاریخ ولی شام نماند خطِ خون زنده شد و خِطّه‌ی دشنام نماند گفت در شام که اسلامِ علی می‌ماند به رویِ مأذنه‌ها نامِ علی می‌ماند همه رفتند ولی سنگرِ او دست نخورد به پَرِ بیرق آبِ آور او دست نخورد به رَدِ سایه‌ای از معجرِ او دست نخورد آه یک روزه عطش دور و برش را سوزاند خواست آهی بکشد غم جگرش را سوزاند خواهری بود که بی پنج برادر بود و با حرم در وسط آنهمه لشگر بود و دید در خیمه‌ی آتش‌زده دختر بود و یک نفر بود و هرآنکس که نمی‌زد می‌زد بشکند دست حرامی چقدر بد می‌زد... تپشِ ما نَفَسِ ما قلمِ ما زینب قدم ما دو دمِ ما علَم ما زینب شرف ما نجف ما حرم ما زینب ما مسلمان شده‌ی غیرت زینب هستیم بنویسید که ما ملت زینب هستیم (حسن لطفی) حضرت زینب (س) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar