#عقیق_شعر
امشب از محراب خون، شوق سفر دارد علی
خلوتی خوش با خدا، شب تا سحر دارد علی
با خدا نجوای او «فُزْتُ و رَبِّ الکعبه» است
در شب قدری که فرصت تا سحر دارد علی...
نخلهای کوفه را یک عمر در ماتم نشاند
داغهایی کز مدینه بر جگر دارد علی
بازتاب خاطرات آشیانی سوختهست
گوشۀ چشمی که بر دیوار و در دارد علی...
لالهزار سینۀ او چون نسوزد از فراق
وقتی از داغ دل زهرا خبر دارد علی...
بینوایان عرب، صد کاسه شیر آوردهاند
تا به دست مرحمت یک جرعه بردارد علی
با نگاهی مینوازد عاشقان خسته را
با کدامین اهل دل امشب نظر دارد علی
#امیر_المومنین_ع
#مصیبت_ضربت_خوردن
#محمدجواد_غفورزاده_شفق
🔹
@deabel
#مناجات_رمضانیه
#شب_قدر__شب_رحمت
خدایا من دلی بیمار دارم
به جانم آتشی تکرار دارم
خدایا آمدم بر درگهِ تو
تو میدانی غمِ بسیار دارم
چه خوش اقبال بودم من خدایا
که با تو وعده ی دیدار دارم
پناهم ده تو را جانِ حسینت
من امشب با تو خیلی کار دارم
دلم قرص است دائم در کنارم
که مثلِ تو گلی بی خار دار دارم
به دامِ نفسِ اماره اسیرم
سرا پا سوءِ در رفتار دارم
تو گر این بنده را از در برانی
چه امیدی من از اغیار دارم
چه خوشبختم که من مثل تو مولا
خدای خالق و قهار دارم
ز درگاهت مرانی این گدا را
که حُبِ حیدر کرار دارم
به حق و آبروی او ببخشا
که امشب دیدهای خونبار دارم
پناهم گشته سلطان خراسان
ز لطفش دیدهای بیدار دارم!
#هستی_محرابی
@deabel
#نجوای_عاشقانه_با_خدا
مهربانا! مهربانی آنِ توست
جانِ عاشق مست و سرگردانِ توست
ای جلا بخشِ قلوبِ عارفان
جانِ ما پرورده ی احسانِ توست
مهربانا! جانِ ما درمان نما
جرعه نوشِ چشمه ی قرآن نما
این گدایانِ سیه پرونده را
در حریمِ سفره ات مهمان نما
مهربانا! مهرِ جاویدان تویی
دردمندان را همه درمان تویی
ای نگاهت این و آن را دستگیر
عاشقانت را سرو سامان تویی
مهربانا! مظهرِ رحمان تویی
در صدای عاشقان پنهان تویی
روشنی مثلِ نگاهِ آفتاب
در شبِ ما شمعِ نور افشان تویی
مهربانا! ای فروغِ جانِ من
روشن از رویت شبِ زندانِ من
نامِ تو آرامشِ جانم بوَد
ای طبیبِ هر غمِ پنهانِ من
مهربانا! سایبانِ رحمتی
جانِ ما را از کرم دِه قوتی
غرق در آیینه ی مِهرِ توئیم
تو شکوهِ بی کرانِ رافتی
مهربانا! مِهرِ تو ایمانِ من
ریشه دارد عشقِ تو در جانِ من
ای صدای تو بهارِ جاری ام
ای نگاهِ تو گلِ بستانِ من
مهربانا! حافظِ جانم تویی
هر کجا باشم نگهبانم تویی
هر کجا باشم به کوه و برّ و بحر
آن که را پیوسته می خوانم تویی
مهربانا! ای نشاطِ جانِ من
ای فروزان گوهرِ تابانِ من
آسمانِ من پُر از آوازِ توست
ای غمِ تو شعرِ من دیوانِ من
مهربانا! با تو نجوا می کنم
عقده ی دل پیشِ تو وا می کنم
کس نباشد محرمِ اسرارِ من
سینه با یادِ تو شیدا می کنم
مهربانا! گوهرِ عرفان تویی
در کویرستانِ ما باران تویی
ما پُریم از یادِ شورانگیزِ تو
این جهان را بهترین برهان تویی
مهربانا! برکتِ کارم تویی
روشنیِ چشمِ بیدارم تویی
در صدای عاشقم گل می کنی
هم انیس و مونس و یارم تویی
مهربانا! محرمِ رازم تویی
آشنای نغمه ی سازم تویی
از وفایت می نویسم روز و شب
در زلالِ متن آوازم تویی
مهربانا! تشنه ی روی توام
تشنه ی آن روی نیکوی توام
ای چراغِ روشنِ شبهای من
بی قرارِ تارِ ابروی توام
مهربانا! صبح سرگردانِ توست
هر چه هستی در کفِ فرمانِ توست
ماه و خورشید و زمین و آسمان
جمله در آیینه ی عرفانِ توست
مهربانا! شب سکوتِ رازِ توست
بر لبِ من لذتِ آواز توست
ای تجلّیِ حضورِ دوستی
بالِ من در جاریِ پروازِ توست
مهربانا! از زمین تا کهکشان
من بگویم از کدامین نامشان
هر چه در چشمانِ ما پیدا بوَد
دارد از روی نکوی تو نشان
مهربانا! سینه ی من جای توست
این دلِ من غرق در دریای توست
چشمِ من این بی قرارِ گم شده
آهوی سرگشته ی صحرای توست
مهربانا! ای تو ربَّ العالمین
ای تو، ای تو، اولین و آخرین
از تو و عشقِ تو یکسر دم زنند
عاشقان این عاشقانِ راستین
مهربانا! اول و آخر تویی
عاشقان را مونس و یاور تویی
ما به درگاهت نیاز آورده ایم
داوری کن بهترین داور تویی!
#هستی_محرابی
@deabel
#زیارت_امام_حسین_در_شبهای_قدر
أَتَيْتُكَ يَا مَوْلاَيَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّكَ مُوَالِياً لِأَوْلِيَائِكَ
اى آقاى من اى فرزند رسول خدا با معرفت به حق امامتت و خلافتت بدين درگاه به زيارت حضرتت آمده ام و دوست با دوستانت
شبِ قدر است و دلم کرببلا می خواهد
کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد
یا حسین اِبنِ علی(ع) نوکرِ خود را دریاب
دلِ آلوده ی من از تو جلا می خواهد
روضه ی آب و عطش گر چه ملول است ولی
دلِ بشکسته ی پُر شور و نوا می خواهد
شبِ قدر و به سرم شورِ حرم افتاده است
وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد
آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا
جانِ من جرعه ای از آبِ شفا می خواهد
عاشقم در سرِ خود شوقِ زیارت دارم
زیرِ پرونده ام امضای شما می خواهد
باز پروانه ی دل طالبِ شمعِ رُخ توست
این تبِ عشق مگر چون و چرا می خواهد
کی شود قسمتِ من هم بشود کرببلا
دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد!
#هستی_محرابی
@deabel
#شب_قدر
کارم همیشه جرم و خطا بوده از قدیم
کارت همیشه لطف و عطا بوده از قدیم
مغلوب نفس گشته ام و خورده ام زمین
تنها سلاحم اشک و دعا بوده از قدیم
می ترسم از عذاب و امیدم به فضل توست
راهِ نجات، خوف و رجا بوده از قدیم
قلاده ام ببند، بمانم کنار تو
بیچاره آن کسی که رها بوده از قدیم
شغل گدایی اش به دوعالم نمی دهد
هر کس گدای آل عبا بوده از قدیم
می ترسم از فشارِ شبِ دفن خود ولی
دلگرمی ام امام رضا بوده از قدیم
نزد کریم هر که فقیر است بُرده است
آقا رئوف با فقرا بوده از قدیم
من عاشق تمام ائمه شدم ولی
در سینه جای دوست سوا بوده از قدیم
با یا حسین توبه ی آدم قبول شد
ذکرش همیشه عقده گشا بوده از قدیم
حب الحسین صوم و صلاة تمام ماست
حب الحسین نیت ما بوده از قدیم
در روضه و میان مناجات حاجتم
برگ برات کرب و بلا بوده از قدیم
شب های جمعه ناله ی محزون مادری
بر زخم های رأس جدا بوده از قدیم
اموال غارتی همه میراث عترت است
عمامه ی نبی و عبا بوده از قدیم
عالم شکست چون که نوشتند داغ او
سنگین برای ارض و سما بوده از قدیم
محمد جواد شیرازی
@deabel
#شب_قدر_شب_اشک_و_استغاثه
#شبی_که_امیدها_جان_میگیرد
#ليلة_القدر_خير_من_الف_شهر
امشب بنا دارم که قرآن سر بگیرم
تا در بهشتِ جانِ جانان پَر بگیرم
هر جا قلم دل را کشانَد مینشینم
تا من سراغ از فاتحِ خیبر بگیرم
عرضِ ادب سوی مدینه میکنم تا
اذنِ جنان را هم ز پیغمبر بگیرم
عشقم حسین است و براتِ کربلا را
از دستِ پاک و زخمی مادر بگیرم
امشب که گلزارِ حسین است آرزویم
باید از این دریا فقط گوهر بگیرم
مهمانِ شش گوشه شدن یعنی که باید
هر جایی از عرشِ خدا لنگر بگیرم
گفتم اگر قسمت شود اول در آغوش
قنداقه ی نازِ علی اصغر بگیرم
هر گوشه از صحن و شبستانِ حرم را
صد منبر اشک از روضه ی اکبر بگیرم
آنجا که ساقی آب را شرمنده کرده است
از دستِ او هم جرعه ای کوثر بگیرم
شرمنده ی اشکِ پگاهِ قتلگاهم
باید تقاصِ یک سر از کافر بگیرم
هر کس به نوعی اشکِ زینب را در آورد
من حقِ او را از دمِ خنجر بگیرم
یا انتقامِ دردِ او را روزِ محشر
از ذوالفقارِ حضرتِ حیدر بگیرم
باید رَوم با پای دل کنجِ خرابه
یک سر خبر از غربتِ دختر بگیرم
از گیسووان سوخته قدری برای
زخمِ دلم داروی خاکستر بگیرم
از خارِ پایش که ز چوبِ خیزران است
قطعاً خبر از شعله های در بگیرم
ای بال و پَر بشکسته ای جانم رقیه
امشب من از عشقِ تو قرآن سر بگیرم
غرقِ امیدِ دستهای کوچکم تا
هر حاجتم را از حیِ داور بگیرم
#هستی_محرابی
@deabel
#شب_قدر
در شب قدر دلم با غزلی همدم شد
بین ما فاصله ها واژه به واژه کم شد
چارده مرتبه قرآن که گرفتم بر سر
در حرم یک به یک ابیات غزل، محرم شد
ابتدا حرف دلم را به نگاهم دادم
بوسه می خواست لبم، گنبد خضرا خم شد
خم شد آهسته از اسرار ازل با من گفت
گفت: ایوان نجف بوسه گه عالم شد
بعد هم پشت همان پنجره ی رویایی
چشم من، محو ضریحی که نمی دیدم شد
خواستم گریه کنم بلکه بر این زخم عمیق
گریه مرهم بشود، خون جگر مرهم شد
گریه کردم، عطش آمد به سراغم، گفتم:
به فدای لب خشکت! همه جا زمزم شد
روی سجاده ی خود یاد لبت افتادم
تشنه ام بود، ولی آب برایم سم شد
زنده ماندم که سلامی به سلامی برسد
از محمد(ص)به محمد(ص) که میسر هم شد
من مسلمان شده ی مذهب چشمی هستم
که در آن عاطفه با عشق و جنون توام شد
سال ها پیر شدم در قفس آغوشت
شکر کردم،در و دیوار قفس محکم شد
کاروان دل من،بس که خراسان رفته است
تار و پود غزلم جاده ی ابریشم شد
سال ها شعر غریبانه در ابیات خودش
خون دل خورد که با دشمن خود همدم شد
داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم
برگ در برگ مفاتیح پر از شبنم شد
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده به او کار جهان مبهم شد
بیت آخر نکند قافیه غافلگیرت
آی برخیز! که این قافیه یا «قائم» شد
سید حمید رضا برقعی
@deabel
#امیرالمومنین_علی
#ضربت_خوردن
دیگر کتاب عمر من زار بسته است
راه نفس کشیدنم انگار بسته است
تا آن زمان که سفره ی دیدار بسته است
کامم برای سفره افطار بسته است
از روزگار گندم و خرما نخواستم
چیزی به غیر دیدن زهرا نخواستم
امشب ستارگان به نگاهم چه میکنند
با گریه های گاه به گاهم چه میکنند
مرغان خانگی سرراهم چه میکنند
چیزی بغیر مرگ نخواهم چه میکنند
راهی مسجدم که دوباره اذان دهم
راحت بگویم اشهد خود را و جان دهم
قد قامت الصلاه علی را رها کنید
دینی که مانده گردنتان را ادا کنید
دروقت سجده فرق سرم را دوتا کنید
جسم مرا دم در مسجد رها کنید
شمشیر نه!که عمر علی را دری گرفت
مسمار لعنتی ز علی همسری گرفت
در کوچه ها به قامت خم راه میروم
خون لخته بسته است سرم راه میروم
با یاری حسن دو قدم راه میروم
نزدیک خانه است خودم راه میروم
زینب نشسته تا که بحالم نظر کند
ای وای اگر نگاه به این زخم سر کند
زن را توان دیدن این زخمها که نیست
با اضطراب و دلهره ها آشنا که نیست
در قلب او تحمل هول و ولا که نیست
پس حق زینبم سفر کربلا که نیست
دلشوره دارم از روی تل نیمه جان شود
همراه زخمهای حسینش کمان شود
یک تن غریب مانده و دورش هزارهاست
از تیر و نیزه دوربه دورش حصارهاست
از یک طرف محاصره ی نیزه دارهاست
از یکطرف معذب سم سوارهاست
اسلام را دومرتبه بر نیزه میزنند
سر را که میبرند به سر نیزه میزند
سیدپوریا هاشمی
@deabel
#شب_قدر
بر عفو بیحسابت این نکتهام گواه است
گفتی که یأس از من بالاترین گناه است
من غرق در گناهم مسکین و رو سیاهم
تنها تویی پناهم «لا تَقنَطُوا» گواه است
هرگز نمیپسندی در بر رویم ببندی
آخر کجا گریزد عبدی که بیپناه است
در دیده اشک سُرخم بر چهره رنگ زردم
مویم شده سفید و پروندهام سیاه است
بازآمدم به سویت برگشتهام به کویت
این بندۀ فراری محتاج یک نگاه است
من عهد خود شکستم من راه خویش بستم
ور نه به جانب تو هر سو هزار راه است
یک جمله با تو گفتن ذکر هزار سال است
یک لحظه بیتو بودن یکعمر اشتباه است
یک یا اِلهی اَلْعَفو جبرانِ جُرمِ یک عمر
یک شام قدر با تو بِهْ از هزار ماه است
استاد غلامرضا سازگار
@deabel
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
یا لافتی اِلّا علی لاسیف اِلا ذوالفقار
دستانِ قَدرَت پُر شده از رحمتِ پروردگار
پیچیده در گوشِ جهان فُزت وَ ربٌ الکعبه ات
از ضربتِ شمشیرِ کین اینگونه گشتی رستگار
ای لیلهً القدرِ خدا مولا امیرالمومنین
شانِ نزولِ سوره ی والفجرِ قرآنِ مبین
ای رشته ی حبل المتین، ای رکنِ پا بر جا علی (ع)
از تارُک مُنشَقِّ تو لرزیده چرخِ هفتمین!
◾️#شب_ضربت_خوردن_مولا_امیر
#المومنین_علی_ع_تسلیت_باد◾️
#هستی_محرابی
@deabel
#شب_قدر
سر به زیر و شرمنده، دل به لطف تو بستم
توبه نامه ای باطل، مانده بر روی دستم
معصیت شده کارم، از تو هم طلبکارم
یا کریم و یا الله ، یا کریم و یا الله
مورد پسند تو ، زندگی نکردم من
یک سحر به عشق تو ، بندگی نکردم من
مانده بر زمین بارم، دلخوشم تو را دارم
یا کریم و یا الله ، یا کریم و یا الله
با کمال بی شرمی، قلب یارم آزوردم
نزد حضرت صاحب، آبروی خود بردم
سرچگونه بردارم، کرده معصیت خوارم
یا کریم و یا الله ، یا کریم و یا الله
با محبّت زهرا، تا نجف کشیدم پر
ذکر هرشب قدرم، یا علی مدد حيدر
بر علی گرفتارم، حبّ مرتضی دارم
یا کریم و یا الله ، یا کریم و یا الله
زیر لب علی امشب، نام فاطمه دارد
یاد مهربان یارش، آه و زمزمه دارد
شد زمان دیدارم، من قتیل مسمارم
فاطمه کجایی تو ، مردم از جدایی تو
با حسین حسین امشب، حاجتم روا باشد
چون که افضل الاعمال، طوف کربلا باشد
شد حسین خریدارم، میل کربلا دارم
اى حسين مظلومم ، اى حسين مظلومم
با نگاه اربابم، همچنان زهیرم کن
با تنی به خون غلتان، عاقبت به خیرم کن
شد حسین مدد کارم، شاه با وفا دارم
ای حسین مظلومم ، ای حسین مظلومم
روی نی نسیم آمد، گیسویش تکانی خورد
بس که دلبری می کرد، صبر خواهرش را برد
گفت حسین گرفتارم، در میان اغيارم
اى حسين مظلومم ، اى حسين مظلومم
قاسم نعمتی
@deabel
زبانحال امام حسن در شهادت حضرت امیر المؤمنین علیهم السلام
باشی بلالی منیم باجیم
درده آشنا زینب
بساط غم غصه نی قوروب
ایلمه نوا زینب
هله باجی ساغدی قارداشون
عذاریوه توکمه گوزیاشون
آغلاما باجیم زینب ( 2)
باتوب امامت گونی باجی دوندی قلبلر قانه
اسوبدی چون صرصر خزان غم دولوب گلستانه
بابام اولوب یوخدی باش چکن آج قالان یتیمانه
دوتوبدی ظلمت عالمی تاپماز انجلا زینب
هله باجی …
قیلاندا صبحون نمازینی اول شهنشه خوبان
قوتارمادی رکعتینینی قانینه اولوب غلطان
آچوب منه هم حسینیمه باب محنت و هجران
دیمز داخی چاهه دردینی میرمقتدا زینب
هله باجی …
باشی یاریلدی آخوب قانی گلدی چشمه تک جوشه
دولوبدی محرابی قانیلن گتدی بیر زمان هوشه
گوزآچدی عباسینی گوروب چکدی تاکه آغوشه
دئدی بالا آغلاما بیله صاحب لِوا زینب
هله باجی …
ایدوب نوا اوخشاما باجی قلبیمی مِحن آلدی
بابا بابا آز دنه سسون عرشه ولوله سالدی
عدالت ئُولدی علی ئُولوب چوخ یتیملرآج قالدی
گیدوب مزاره شیر حق حجت خدا زینب
هله باجی …
بو قدر اشک آلیوی توکمه عارض زرده
دیمه یتیمه اولموشام صبر ایله بو غم درده
باشوندا وار غملی ماجرا قوی چکوم باجی پرده
گچورهله یاخشی گونلرون واردی کربلا زینب
هله باجی …
مدینه ده کاش آنام بوله قورموشوخ عزا خانه
ئولوب اونی چوخ سُوَن علی گوزیاشون دونوب قانه
گلوب سنه سس سسه ویره او خشیه یانا یانه
او آغلیه بیزده آغلیاق ساخلیاخ عزا زینب
هله باجی …
کانال مداحی ترکی باسبک🎤
پیوی:مدیرکانال شعبانپور
@Haram75
گلچین زیباترین نوحه های ترکی 🎤👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2348744791Cd1e41b0233
لطفا کانال عاشقان حضرت ابالفضل ،ع، را به دوستان خودتان معرفی کنید ،☝️☝️☝️