eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آسمونه آینه بندون ، همه جا ستاره بارون اومده گل بهاری ، وسط فصل زمستون روی شیشه میکنم ها ، می‌نویسم با دل مجنون اومده خواهر ارباب ، فاطمه شاده و خندون پیچید عطر خدا امشب تو خونه ی زهرا چکید اشکای شوق بازم رو گونه زهرا اونیکه از این به بعدش میشه پروانه زهرا زینت علیه و هم گل دردونه ی زهرا شده از مقدمش زیبا دنیا اومده وارث کرببلا سیدتی مولاتی یازینب ، (یازینب)3 آسمون هرچی که داره ، خورشید و ماه و ستاره پیش پای نو رسیده ، چند شبه هدیه میاره تازه از وقتی رسیده ، لحظه ای آروم نداره بارون عشق و محبت ، داره از چشاش میباره دلش آروم میشه زینب داداشو میبینه خدا میدونه که این لحظه چه دلنشینه آخه زینب از همین جا زده سنگشو به سینه با یه لبخند حسینش شادی با دلش عجینه میشه گل از گل مجتبی وا وقتی میخنده زینب کبری سیدتی مولاتی یازینب ، (یازینب)3 با همین کوه گناهم ، یه گدای رو سیاهم سوریه تا برسه پام ، عمه جان میده پناهم همیشه چش انتظار و ، هلاک یه نیم نگاهم برای مدافعان ،حرمش پر سوز و آهم همه عالم منو میشناسن به نام بی بی سرافکنده نشم تا هستم غلام بی بی شده کفتر دل من جلد روی بام بی بی سرمو بالا نیارم من به احترام بی بی میگیرم دم با این دل شیدا مددی دختر بی بی زهرا سیدتی مولاتی یازینب ، (یازینب)3 حضرت زینب (س) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 رنگ دیوار،رنگ خاکستر رنگ پرهای بال پروانه است در لباس سیاه تن کرده خانه این روزها عزاخانه است اهل این شهر مردم آزارند دین ندارند،نامسلمانند حاکمان حرام لقمه ی شان زن زدن را حلال می دانند حرمتم زیر پایشان له شد چقدر احترامشان کردم به علی هیچکس علیک نگفت بخدا من سلامشان کردم آتش افتاده بین سینه ی من گُر گرفته است حیدر از تب تو نیمی از صورتت دُرُست شده رنگ چادرسیاه زینب تو آه ای یاکریم لانه ی من زخم بال و پرت مرا کُشته است آه ای یاس پر پر حیدر لاله ی بسترت مرا کشته است کاش یک بار هم ببینم شب لحظه ای خواب رفته ای زهرا چِقَدَر جسم تو نحیف شده چِقَدَر آب رفته ای زهرا راه رفتن برای تو سخت است بِنِشین خواهشاً،زمین نخوری خانمم لااقل مراقب باش باز پیش حسن زمین نخوری سر و پهلو و گونه و بازو با جراحاتِ سخت درگیری بشکند دست قنفذ نامرد بی تعادل قنوت می گیری آسمان کبود خانه ی من ماهتاب و ستاره ات چه شده بعد کوچه ندیده ام آن را راستی گوشواره ات چه شده ؟ آه با آه خویش حیدر را زنده زنده نکن کفن بس کن آنقَدَر زُل نزن به گهواره محسنم را صدا نزن بس کن کاش می مُردم و نمی دیدم تن بی جان تو کفن شده است چوب گهواره ای که ساخته ام خرج تابوت ساختن شده است شاعر: بردیا محمدی حضرت زهرا (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
هر زمان دلتنگ زهرا میشوم قم میروم میل مشهد میکنم پا میشوم قم میروم چند روزی هست تب دارد، نگاهش بر در است آنقدَر غم خورده و غم خورده خیلی لاغر است درد دوری از تمام درد و غم‌ها بدتر است بازهم یک فاطمه از دردْ بین بستر است این چه غوغایی‌ست یا رب که میان قم به پاست این دمِ آخر به لبهایش رضاجانم رضاست رفته بین هر بیابان در هوای دلبرش روی ناقه بین محمل سایبان دارد سرش شکر، نامحرم نیامد هیچ‌کس دور و برش یا نخندیده کسی بر خاکِ روی معجرش دردِ پا دارد ولی دردش فراوان نیست، نیست پای بی‌بی زخمی از خار مغیلان نیست، نیست در مسیرش غیر تکریم و ادب دیگر ندید با لبِ تشنه رضای خویش را بی‌سر ندید از مدینه تاخراسان مسیر خیلی طولانیه. اما حضرت معصومه‌‌ به عشق امامش، به عشق ولایتش راه افتاد این مسیرو. اما خداروشکر نرسید خراسان. (چرا؟) آخه اون لحظه‌ای که امام رضا داشت جون میداد بی‌بی نبوده. خداروشکر جون دادن داداشش رو ندیده، اون لحظه که امام رضا فرشای حجره رو جمع کرد، این صورتش‌و رو خاک گذاشت این خانم نبوده، ندیده. اما دلا بسوزه برای اون خانمی که... از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین حالا اگه نهایتا هم بی‌بی میرفت، نهایتا امام رضا رو درحال جون دادن میدید، اون لحظه‌های آخر، سر امام رضا رو بغل می‌کرد، نوازشش می‌کرد... اما قربون اون خانمی بشم که از بالای تل داره نگاه میکنه؛ یه عده دارن با نیزه میزنن، یه عده دارن با شمشیر میزنن... (بذار بریم جلوتر) از بالای تل داره میدوه، دست به سر میذاره... " یا جَدّاه، یا رَسولَ الله صَلّیٰ عَلَیکَ مَلیکُ السَّماء هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماء و مُقَطَّعُ الاعْضاء " فَابْکِ عَلَی الحسین  یعنی برات گریه کنم ، واسه غمات گریه کنم یعنی که هر شب واسه‌ی ، مصیبتات گریه کنم مثه مادرِ جوون مرده آقا میشینم تو روضه‌هات زار میزنم تا بفهمن تو رو تشنه کشتنت همه‌جا این روضه رو جار میزنم ای بی‌کفن، با نیزه رو پهلوت زدن دور از وطن، با پا رو سینه‌ت اومدن فاطی
عمری است رعیتش همگی بهره برده اند از خیر و رحمتش همگی بهره برده اند "آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند" از خاک تربتش همگی بهره برده اند @hosenih آن نوکران که در دل خاک آرمیده اند ذیل شفاعتش همگی بهره برده اند ما که به جای خویش، رسولان و اولیاء از نور خلقتش همگی بهره برده اند صاحب پیاله های بهشتی، برای قرب از چای هئیتش همگی بهره برده اند عابس، بُریر، جُون، حبیب، ابن عوسجه تحت ولایتش همگی بهره برده اند @hosenih اصحاب یک به یک به مواسات، شهره اند از سختی عطش، همگی بهره برده اند ** خالی نمانده دست کسی بین قتلگاه هنگام غارتش، همگی بهره برده اند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در این عالم هر آنچه دارم از این چشم تر دارم من از اشکی که بر غیر تو میریزد حذر دارم مرا اصلا نمیفهمد کسی غیر از تو این یعنی همیشه وقت هر دردی تورا مد نظر دارم پدر وقت قسم خوردن فقط اسم تورا میگفت تو را از ابتدای کودکی ام زیر سر دارم نمیداند کسی اما خود من خووب میدانم برای هرکسی خیرم برای تو ضرر دارم برای هر سلام من جوابی نیست غیر ازتو از این پرچم سیاه توست من عزت اگر دارم برای دیدنت دارم به دست و پات می افتم طلب کن حق زهرا مادرت قصد سفر دارم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عمریه اسم تو وِردِ لبمه... میشه یک بار بزنی صدام فقط جون مادرت بیا قبول بکن... یه شب جمعه حرم بیام فقط لهجه‌ی عراقی اذونِ صحن... می پیچه دوباره تو سرم صدات شورِ روضه‌ی شب‌جمعه ی تو اینقدر شیرینه که نگم برات @hosenih مست تربت مزار تو شدن میِ خاکیِ حرم رو چشیدن جبرئیلِ کربلای تو شدن تا باب القبله ی تو پر کشیدن جز رسیدن روبه روی ضریحت پدرم خواهش دیگه ای نداشت سربلندیشو تو تضمین می کنی هرکسی پا،توو سراشیبیت گذاشت یادمه اون قدیما به زائرت دِهِمون تو بُغچه،باوراشو داد تا بیاد نذر سه ساله تون بشه مادرم گوشوارِ دختراشو داد @hosenih میگن آقا! که فقط دهاتیا اومدن جسم تو رو جَمِش کنن بدنی که انسجام هستی بود... دلشون اومد که درهمش کنن!؟ سپر و شمشیر و خُودِت جای خود... کهنه پیرْهَنِ تنت رو بردنش حیفه اون جسم مطهرت نبود... که به یه کهنه‌ حصیر سپردنش شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
|⇦•معصومه یعنی نور.. و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها _حسن شالبافان •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● هرکس گدایی می‌کند بر ساحت زهرا باید بیاید قم بیاید خدمت زهرا معصومه یعنی نور، یعنی عصمت زهرا پیداست در صحن و سرایش جنت زهرا مانند زهرا روشنایِ خانه این بانوست راضیه و انسیه و حنانه این بانوست کوثر شده زهرایِ اطهر می‌شود بی شک انسیه الحورای دیگر می شود بی شک معراج را معنا و مظهر می شود بی شک بندِ دل موسی بن جعفر می شود بی شک *اومدن یه عده درِ خانۀ آقا در زدن .. با حضرت کار داشتن، فرمودن آقا نیستم رفتن بیرونِ شهر چه کار دارید؟ سوال داشتیم محضرِ امام کاظم .. سوالتون چیه؟! سوالا رو گرفتن جواب دادن .. بر میگشتن تو راه بر خوردن به امام کاظم سلام الله، سلام و احوال پرسی کجا بودید آقاجان منزل شما بودیم سوال داشتیم .. سوال ها رو دخترتون فاطمه معصومه جواب دادن .. حضرت فرمودن ببینم جوابِ سوال ها رو تا نگاه حضرت افتاد دیدن حضرت هی می فرماید: «فداها أبوها ..» نمیشه ساده از این جمله گذشت .. امام معصوم داره اینطور می فرماید «فداها أبوها ..» این جمله رو دیگه کجا، کدوم بابا به کار برد ؟.. اینجا اگه اینا شنیدن بابا به قربونت بره همه دوست بودن، مُحب بودن .. اما یه جا دیگه سراغ دارم یه بابا گفت فاطمه جان فداها أبوها .. کاری کردن بین در و دیوار هی گفت بابا ..* بابا اگر این است دختر باید این باشد چون فاطمه حق است اُم المؤمنین باشد وا می‌شود سجاده‌اش، وا می‌شود درها درهای الطاف خداوندی به نوکرها از نسل اسماعیل‌ها تا نسل هاجرها در محضرش از فضه‌ها هستند و قنبرها در کهکشانش شاعران منظومه می‌گویند معصوم ها یا حضرت معصومه می‌گویند دستِ کریمه برکتش مثل کریمان است قم ظاهراً خشک است، در باطن گلستان است باران نمی خواهد همیشه نورباران است هر زائر قم زائر شاه خراسان است محتاجم و دور کس دیگر نمی‌گردم از محضر او دست خالی بر نمی‌گردم *وقتی این خانمُ دفن کردن یه عده رفتن طوس محضرِ امام رضا حضرت یه نگاه بهشون کرد فرمود ما یه امانتی تو شهرِ شما داریم .. یه فاطمه از ما تو شهرِ شما دفن شده .. زیارتش میرید یا نه .. لذا اونجا حضرت فرمود هرکسی خواهرم در قم رو زیارت کنه انگار منه امام رضا رو زیارت کرده ..* چون فاطمه نور است و شرحی در بیانش نیست چون زینب است و جز رضا ورد زبانش نیست گرچه شکسته، حرفی از قد کمانش نیست بر آسمان نیزه ماه کاروانش نیست بیکس نشد یک لحظه هم در این مسیر اصلاً بیمار شد اما نشد اینجا اسیر اصلاً باید از آقا گفت یا خواهر که تنها شد او را زدند اشرار بالا سر که تنها شد گودال شد عرش خدا مادر که تنها شد غارت شد از هر گوشه ای پیکر که تنها شد در ازدحام خیمه زینب ناتوان افتاد روبندۀ زن‌ها به‌دست این و آن افتاد شاعر :سیدپوریا هاشمی _ رضا دین‌پرور آی گریه کن ها؛ هفده روز این فاطمه تو شهر قم مهمان بود .. انقدر احترامش کردن، انقدر فهمیده بودن طوری شد زن ها اومدن به شوهرهاشون گفتن این چند روزه از اینجا عبور نکنید گفتن چرا؟ گفتن آخه یه فاطمه تو این خونه ست .. آخ برات بمیرم برات مادر، نامرد بی هوا زد تو صورتش .. بعد هفده روز هم که بی بی از دنیا رفت، چه تشییع جنازه ای کردن اهالی قم تو تاریخ نوشتن محل دفن بی بی قبلا باغی بوده، قبر رو سادات و بزرگان شهر قم آماده کردن آخه دخترِ امام احترام داره .. لذا وقتی بدنُ گذاشتن زمین هیچ کسی جرات نمی کرد به این بدن دست بزنه .. همه رفتن عقب خدا چه کار کنیم ..(خبره های روضه جلوتر رفتن ..) یه وقت دیدن دو تا سوار از سمت قبله دارن میان ..( ان شالله هیچ وقت داغ مادر نبینی ..) یه وقت اگه بخوان بدن یه خانمُ دفن کنند اول از همه یکی میگه نامحرما برن کنار، باید دو تا محرم باشن .. لذا میگن امام رضا اومد، جواد الائمه اومد .. این بدنُ با احترام نماز خواندن بدنُ دفن کردن .. باید یکی بره داخل قبر، یکی هم از بالا بدن رو روانۀ خانۀ قبر کنه .. ( چی میخوام بگم؟) اگه این روایت چهل و پنج روزِ شهادتِ بی بی رو بخوام بگم مثه این شبا علی هی رفت تو قبر بیرون آمد .. هی نگاه به قبر میکرد نگاه به فاطمه می کرد .. قهرمان خیبر به چه کنم، چه کنم افتاد .. یه وقت دید دو تا دست شبیه به دستان پیغمبر .. هی میگفت الی .. این دو تا بدن .. یه جا دیگه هم برات بگم .. بنی اسد هی نگاه به این بدن می کردن یه وقت دیدن یه سوار از سمتِ قبله آمد .. بنی اسد کنار برید .. من این بدن ها رو خوب می شناسم .. برید یه قطعه بوریا بیارید .. ای بی کفن .. به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند به خاک گفتم اگر شد تنت بپوشاند ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net فاطی
رویِ دوشِ خود، فقط بارِ غمش را خواستیم هرکه چیزی خواست؛... ما هم، ماتمش را خواستیم اشک می‌ریزیم...؛ ما با اشک، بالا می‌رویم پس فقط گریه، به زیرِ پرچمش را خواستیم @hosenih از خودش درخواست کن، کم، می‌شود اینجا زیاد، از سرِ خوانِ شهِ عطشان، کمش را خواستیم خوش به حالِ هرکه شد، فانیِ راهِ سرخِ عشق عاقبت، سرباختن، در مَقدمش را خواستیم @hosenih درد داریم از غمِ دلدار، دردی جانگداز ما از آن‌که، درد داده، مرهمش را خواستیم دیدنی‌های جهان، مالِ شما، ای اهلِ خاکِ ! ما فقط در این جهان، درد و غمش را خواستم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 عاشقي جز تو در اين ميکده عالم نيست هر که از جام ولاي تو نزد آدم نيست در سراپرده سر ازلي و ابدي همسفر با قدم عشق تو در عالم نيست ضربان قلب تو بوده هم آهنگ حسين اينچنين قلب کسي با دگري همدم نيست هر که جانانه نشد عارف نامت ،زينب در حريم حرم عشق حسين محرم نيست زين اب هستي و هم زيور نام حيدر بي تو در حلقه انگشتري اش خاتم نيست مصطفا گفت که همپاي خديجه هستي مادر ام ابيها که کم از مريم نيست مريم آل علي نام ز حق کمتر توست او که از قطره درياي تو جز يک نم نيست شده جبريل ز ابعاد وجودت مبهوت قدر تو غير امامت ز برادر کم نيست اي که گريان شدي از روز ولادت زينب به جز آغوش برادر به غمت مرهم نيست هيچ کس غير تو که نائبه الزهرائي نسخه ثاني دخت نبي اکرم نيست زينب از داغ تو و داغ حسين مي سوزم خوشي هر دو جهان بهتر از اين يک غم نيست حضرت زینب (س) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 وقت خوابه دخترم تو بي خواب و خسته من دست من درد مي كنه سر نزار رو دست من سر تو كنار مادرت بزار كفن من و زير سرت بزار بخواب اي دختركم لالائي شاپركم --- توي رؤيا مي بينم با تو پرواز مي كنم تو مي بافتي موها مو من برات ناز ميكنم نه فقط لب به آب و نون لب نزدي چند روزه بوسه به زينب نزدي مادرم پيشم بمون غم و از چشهام بخون مادرم دل غمينم بزار روتو ببينم --- يك نگاه كن كه بابا غم ميباره از چشمهاش اولين باره ببين كه مي لرزه شونه هاش اگه ميگن كه بابام پهلونه چرا گريه شونشو مي لرزونه --- حرف رفتن و ديگه جون من به من نگو اگه كي خواي نميرم ديگه از كفن نگو من خودم كنيزتم چرا ميري التماست مي كنم چرا ميري چادر كوچيكمُ سر مي كنم باز دعا براي مادر ميكنم **** حضرت زهرا (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 به روی دست علیس،دخت بی قرینه از تلالؤ اون نگاش ، روشنه مدینه زینب کبریٰ اومد زینت مولا اومد وارث صبر علی مرجع عظمیٰ اومد زینب کبری مدد....... هم ملیکه ی عرش وهم ،ماه عالمینه مفتخره که تا ابد ، یاور حسینه ذوالفقار حیدره کوثری از کوثره خواهرودخت امام شوکت پیغمبره زینب کبری مدد... بر علی و بر فاطمه ،نور هر دو عینه آرامش چشم ترش،دیده ی حسینه فاطمه رو ،مه جبین دختر ِ حِصن ِحَصین یک نخی از معجرش رشته ی حبل المتین زینب کبری مدد...... علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) حضرت زینب (س) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 اهل ولا مژده رسید عطر بهاران از مقدم یک گل ببین ، شد قم گلستان نور الهی - در قم رسیده عطر امام - هشتم وزیده بانوی عصمت - معصومه نامش از ما درود و - از ما سلامش ...... با نور او بر اهل قم نعمت تمام است هم خواهر و هم عمه و دخت امام است بر آن کریمه - بر آن مطهر گوید "فداها" - موسی بن جعفر بانوی عصمت - معصومه نامش از ما درود و - از ما سلامش ..... هر گوشه ای از شهر قم دار الامان است فرش ره زوار او خاک جنان است آن قبله در قم - چون قبر زهراست هم کاظمین و - هم مشهد ماست بانوی عصمت - معصومه نامش از ما درود و - از ما سلامش میثم مومنی نژاد حضرت معصومه (س) زمزمه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ویران شود آن کوچه که مادر زمین خورد بین گذر با دیده های تر زمین خورد زهرا و حیدر آینه بودند ، هم را زهرا زمین که خورد ، پس حیدر زمین خورد در سر وقار مرتضی را با خودش داشت بد شد ؛ میان جمعیت با سر زمین خورد اهل زنا که صحبت از دینِ خدا کرد هم حرمت محراب ، هم منبر زمین خورد می گفت اگر صدیقه ای ، شاهد بیاور چه طعنه ها از مردم این سرزمین خورد حوریه ای که با تلنگر لطمه می دید با پا لگد که خورد محکم تر زمین خورد هر جا پیمبر بوسه اش می زد کبود است یعنی سفارش های پیغمبر زمین خورد طفلی حسن در کوچه خیلی دست و پا زد تا پا شود مادر ، ولی آخر زمین خورد این رفتن و این آمدن ، چه دردسر داشت ! یک گوش سنگین شد ، دو تا گوهر زمین خورد خیلی دلش می خواست که زینب نفهمد امّا ؛ نرسیده به پشت در زمین خورد یک روز زیر دست و پا مادر زمین خورد یک روز زیر دست و پا دختر زمین خورد زهرا زمین که خورد ، با معجر زمین خورد زینب ولی ، صد بار بی معجر زمین خورد حسین قربانچه حضرت زهرا (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 انتهای صبر در اصل ابتدای زینب است چشم زهرا و علی وقف عزای زینب است گریه بر او هست گریه بر حسین و بر حسن مبدا گریه در عالم غصه های زینب است در غدیر کربلا زینب امامت میکند جلوه "مَن کُنتُ مولا" در ولای زینب است پنج تن دلداده ی اویند پس با این حساب اصلا این اهل کسا اهل کسای زینب است حق شفا را داده در تربت که این خاک شریف.. کیمیای عشق شد چون زیر پای زینب است کربلا را زینب از غربت برون اورده است پرچم سرخ حسینی در هوای زینب است نور خاک چادرش کافر مسلمان میکند عزت اسلام از یاربنای زینب است شام را با جمله "اِلّا جَمیلا "خاک کرد ابتلای انبیا جمعا بلای زینب است دختر حیدر کجا و کوچه و بازارها.. مردن ما کمترین درک عزای زینب است حاج جواد حیدری پوریا هاشمی حضرت زینب (س) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای مرا مونس جان همدم و غمخوار مرو ای طبیب دل من با تن بیمار مرو رخ مپوش از من غمدیده به جان زینب چه کنم بعد تو با غربت بسیار مرو لااقل صبر نما زخم تنت خوب شود با رخ سوختۀ خورده به دیوار مرو خون تازه به روی پیرهنت می بینم با چنین سینۀ مجروح ز مسمار مرو می کشد خندۀ قاتل به خدا حیدر را چه کنم بعد تو با طعنۀ اغیار مرو مجتبی روشن روان حضرت زهرا (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کبوتر دلم هوائیه ، به سمت حرم تو راهیه میون حرمت صفائیه یا معصومه دلم امشب کنار حرمت آرومه انگار اینجا ضریح فاطمه معلومه دست خالیم به دامن تو یا معصومه دلدار و دلبر ، سالار و سرور فدات بشم ای ، شفیعه محشر یا معصومه ** تو داروی همه دردا شدی ، تو صاحب دلای ما شدی تو زینب امام رضا شدی یا معصومه به دلای شکسته ماها تابیدی تو پناه همه مراجع تقلیدی اسم ما رُ میون زائرات جا میدی جون دادی آخر ، دور از برادر فدات بشم ای ، شفیعه محشر یا معصومه ** به دور ما تموم محرما ، هی گل می ریختن رو سر ما ولی امون از شام بلا واویلتا کی دیدم من قد خمیده ی آقامُ کی دیدم من تن کشیده ی آقامُ کی دیدم من سر بریده ی آقامُ اما یه خواهر ، به زیر خنجر می بینه تنها ، داداششُ بی سر غریب مادر شاعر : ایمان مقدم حضرت معصومه (س) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زیاد خون به دلت کرده ام حلالم کن تو خوب بوده ای و من بدم حلالم کن چقدر قدر تو مخفی است بین ما مردم در آسمان و زمین محترم ، حلالم کن @hosenih نه مقبلم نه کمیتم نه محتشم اما به سوز شاعری محتشم حلالم کن همه امید من این چشم های دریایی است میان گریه شبی باز هم حلالم کن تو از سلاله ی زهرای مهربان هستی به حق فاطمه ی بی حرم حلالم کن @hosenih مرا به خیل گناهم نگیر آقا جان تو را به چادر زهرا قسم حلالم کن به مشک پاره ی عباس و چشم پر خونش تو را به حق دو دست قلم حلالم کن ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ روزگار دلم به سامان نیست من کویرم خبر ز باران نیست سخت با خود کنار می آیم ساختن با فراق آسان نیست @hosenih غم کوری نمیخورد یعقوب یوسفش تا میان کنعان نیست در جوانی تو سربه راهم کن دم پیری زمان جبران نیست آدمیّت گدایی از در توست آدمت هرکه نیست سلطان نیست بی تو یا با تو گریه خواهم کرد فکر عاشق وصال و هجران نیست هیچ جایی برای ما مردم مثل قم نیست! چون خراسان نیست! @hosenih آخر کار میرسم به حسین آخر کار غیر جانان نیست روزگارم خوش است پای غمش بر سرم مانده سایه علمش.. ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بر نفس خود دچارم، یابن الحسن اغثنی عبدی خرابکارم، یابن الحسن اغثنی در غفلت از قیامت، با شعله ی جهالت آتش گرفته بارم، یابن الحسن اغثنی @hosenih تاریک و روسیاهم، افتاده قعر چاهم ای شمس روزگارم یابن الحسن اغثنی از شرم ناگزیرم، از شرم سر به زیرم از شرم بی قرارم، یابن الحسن اغثنی جز رحمت نگاهت، جز گرمی پناهت آرامشی ندارم، یابن الحسن اغثنی ای ذوالکرم می آیی؟ بالاسرم می آیی... هنگام احتضارم؟ یابن الحسن اغثنی هستم فقیر خوانت، بر لطف بی کرانت خیلی امیدوارم، یابن الحسن اغثنی @hosenih مانند والدینم، گریه کن حسینم این است اعتبارم، یابن الحسن اغثنی عقده گشایی ام کن، کرب و بلایی ام کن دلتنگ آن دیارم، یابن الحسن اغثنی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حوریه ی علی بدنت را عقب بکش در سوخته است، زود تنت را عقب بکش امروز که ز دنده چپ پا شده ست میخ با احتیاط پیرهنت را عقب بکش بو می برند کوله ی بارت شکستنی ست از در نفس نفس زدنت را عقب بکش سینه سپر کن و جلوی نعره ها بایست ای شیر زن ابالحسنت را عقب بکش فضه برای وضعیتِ حال تو بس است دیگر حسین را، حسنت را، عقب بکش علی اکبر لطیفیان @deabel
چند روزی است سرم روی تنم می افتد دست من نيست كه گاهی بدنم می افتد گاهی اوقات كه راه نفسم می گيرد چند تا لكه روی پيرهنم می افتد بايد اين دست مرا خادمه بالا ببرد من كه بالا ببرم مطمئنم می افتد دست من سر زده كافيست تكانش بدهم مثل يک شاخه كنار بدنم می افتد دست من نيست اگر دست به ديوار شدم من اگر تكيه به زينب بزنم می افتد سر اين سفره محال است خجالت نكشم تا كه چشمم به دو چشم حسنم می افتد هر كه امروز ببيند گره مويم را ياد ديروز من و سوختنم می افتد روز آخر شده و در دل خود غم دارم دو پسر دارم و اما كفنی كم دارم علی اکبر لطیفیان @deabel
تمام شهر پی کشتن علی بودند نبود مردی و نامردها ولی بودند که هر کدام به تفسیر خود یلی بودند چهل نفر که همه قاتل علی بودند به سمت حادثه برگشت آن همه انگشت قسم به فاطمه دیوار و در علی را کشت به کوچه آمده رخصت گرفته اند از هم و صف به صف همه نوبت گرفته اند از هم سپس دویده و سبقت گرفته اند از هم برای ضربه رضایت گرفته اند از هم تمام نیتشان قربة الی الله است و تازه ضربه ی دستی بزرگ در راه است یکی غلاف به قصد ثواب بردارد یکی به نیت مولا طناب بردارد دری که سوخت به یک سمت تاب بردارد لگد اگر بزنندش شتاب بردارد برای کشتن مولا شتاب در کافی است برای حفظ امامت دو تا پسر کافی است گذشت کوچه و یک کوچه ی دگر آمد چهل نفر همه رفتند و یک نفر آمد چنان بلند شد و دست سمت سر آمد به سوی فاطمه دیوار مثل در آمد همیشه کوچه غمِ اهل سوختن باشد خصوصا اینکه تماشاگرش حسن باشد حسن که ضربه سختی به طاقتش میخورد حسن که ضربه اصلی به غیرتش میخورد چه خوب بود که سیلی به قامتش میخورد ولی از این همه بادی به صورتش میخورد همین نسیم، حسن را هزار سال بس است برای گریه ی هر شب همین خیال بس است گذشت کوچه و یک کوچه ی دگر آمد ز سمت کوچه ی سر نیزه ها خبر آمد که شمر جای مغیره در این گذر آمد ولی نه روبروی او که پشت سر آمد غلاف خنجر و حنجر به جای بازو شد شبیه مادرش آخر شکسته پهلو شد رسیدروضه به جایی که دیدنش سخت است به حنجری که یقینا بریدنش سخت است تنی که مثله شود پا کشیدنش سخت است "صدای وای بنی" شنیدنش سخت است اگر چه سخت سرت را ، ولی جدا کردند چنان که فاطمه را از علی جدا کردند همین که تیر رها کرد تیغ می بُرّد رفیق می زند و نا رفیق می بُرّد و بوسه گاه نبی را دقیق می بُرّد عمیق بوسه زده پس عمیق می بُرّد چنان پرنده که هی بال را به هم زده است صدای فاطمه گودال را به هم زده است سعید پاشازاده @deabel
تسلیت یابن الحسن خاتون محشر کشته شد میوه قلب رسول از ضربت در کشته شد آه ای سادات عالم بر سر و سینه زنید عصمت حق از نفس افتاد ،مادر کشته شد صورت زهرا کجا و دست نامحرم کجا صدمه دید آن نوگل باغ پیمبر کشته شد می دوید آن روز نالان کودکی در کوچه ها مادرم ،می گفت از بیداد کافر کشته شد آه ای اهل وطن بیرون شوید از خانه ها روح تقوا جان طاها یار حیدر کشته شد من ندانم پشت در مسمار یا شمشیر بود فاطمه با تازیانه یا که خنجر کشته شد نور چشم مصطفی شد پیش مرگ مرتضی بشکند دست عدو زهرای اطهر کشته شد ولی الله کلامی زنجانی @deabel
چه شد ای مادر محزون که زمین گیر شدی چه شده دستخوش این همه تغییر شدی دو دهه نیست ز عمر تو گذشته اما باورش سخت بود زود چرا پیر شدی زودتر از همه کس مزد رسالت دیدی کار دنیاست تو مظلومه تکفیر شدی بین قدِ خم و گیسوی سفید و تن زخم گوشه خانه ی آتش زده زنجیر شدی کوثری صاف تر و پاکتر از شبنم ها شعله نزدیک تو گردیده که تبخیر شدی؟ قاب چشم علی از دیدن تو خالی ماند بعد کوچه ز چه رو حالت تصویر شدی؟ خون پهلوی تو هم بند نیاید عشق است به خدا تو سند آیه تطهیر شدی بهر آن مردم نا اهل زیادی بودی چه کشیدی تو که از زندگی ات سیر شدی عشق این بود که از دست تو بر می آمد پیش روبه صفتان حامی یک شیر شدی بهر حیدر کشی از سمت تو وارد گشتند خوابشان لطمه به تو بود که تعبیر شدی مجتبی صمدی شهاب @deabel
لاله ی نرگس عذار فاطمه عطر گیسویت بهار فاطمه یوسف گمگشته ی آل علی ای مسیحای تبار فاطمه بهجت قلب رسول خاتم است یاد تو ای گلعذار فاطمه ای براهت مانده تا صبح ظهور دیدگان اشکبار فاطمه جلوه کن ای مه ز چاه انتظار تا برآید انتظار فاطمه امشب آقا کربلایی یا نجف یا مدینه در کنار فاطمه چارده گلدسته میسازد ز نور اشکهایت بر مزار فاطمه انتقام حق مادر حق توست ای یگانه یادگار فاطمه تا نفس در سینه ها جاری بود شیعه باشد داغدار فاطمه کاش میشد جان بیمقدار من در رکاب تو نثار فاطمه اسماعیل پورجهانی @deabel
دردی که گلستان مرا ریخته بر هم آسایش دوران مرا ریخته بر هم هجران رخ یوسف زهراست که این طور آبادی کنعان مرا ریخته برهم بیچارگی و درد فراقی که چشیدم یک عمر، گریبان مرا ریخته برهم دلگرمی من چشم ترم بود، گناهم دلگرمی چشمان مرا ریخته بر هم خسته شدم از این همه تاریکی نفسم آن قدر که بنیان مرا ریخته بر هم درهم شده نان همه با هم، چقدر حیف این فاجعه ایمان مرا ریخته بر هم مدیون گل فاطمه هستم که دعایش پرونده عصیان مرا ریخته بر هم داغ غم جانسوز علی و غم زهرا آرامش مژگان مرا ریخته بر هم فرمود علی فاطمه جان، حوریه ی من اوضاع تو ارکان مرا ریخته بر هم مبهم شدنت، جان علی بیشتر از قبل احوال پریشان مرا ریخته برهم لعنت به کسی که وسط کوچه تو را زد نامرد چه قرآن مرا ریخته بر هم محمدجواد شیرازی @deabel
باز در شهر رسیدی و نفهمید کسی آشنایی طلبیدی و نفهمید کسی درد این است که ما مدعی هجرانیم! درد هجران تو چشیدی و نفهمید کسی غافل از چشمِ خدا بین تو مستیم همه فعل ما را همه دیدی و نفهمید کسی بی حیاییم و به جای همه ی ما آقا لبت از شرم گزیدی و نفهمید کسی هر سحر توبه به جای همه ی ما کردی جور یک شهر کشیدی و نفهمید کسی بارها وقت زمین خوردن ما با عجله بهر امداد دویدی و نفهمید کسی چه شد آخر وسط روضه ی ما غوغا شد؟ به گمانم که رسیدی و نفهمید کسی هر زمان روضه گرفتیم برای زهرا سرِمان دست کشیدی و نفهمید کسی صبح و شب گریه برای غم مادر کردی مثل یک شمع چکیدی و نفهمید کسی دیده ای واقعه را... آجرک الله آقا شاهد قتلِ شهیدی و نفهمید کسی محمد جواد شیرازی @deabel
چه می خواهد لب تشنه به غیر از لطف بارانی چه می خواهد شکسته دل به غیر از چشم گریانی شب طولانی و تسبیح و سجاده چه می چسبد بهار زود هنگامند ، شب های زمستانی توکل بر توسل کن توسل بر توکل کن در این دنیای حیرانی در این دریای طوفانی @hosenih اگر تا شام می خندی اگر تا صبح می خوابی تو از مردن چه می فهمی تو از برزخ چه می دانی اگر آشفته ات کردند یعنی لایق وصلی به او نزدیک تر هستی زمانی که پریشانی نیاز مستمندان را بنه بر دیده ی منت مباد آنکه بگیرد دامنت را آه انسانی خلاصه بار باید بست یا امروز یا فردا مده از کف مجال این دو روزی را که مهمانی من و پروانه در آغوش هم تا صبح می سوزیم که با این سوختن روشن شود کنج شبستانی مرا هر وقت می دیدی گریبان پاره می دیدی از اول نیز می آمد به من پاره گریبانی به دامان تو دست انداختم شاید که این دفعه بگیرد دامنت دستی از این آلوده دامانی به جز تو جور عاشق را کسی گردن نمی گیرد خطایش را زلیخا کرد یوسف گشت زندانی اگر چه گریه ی هجران ، شکسته می کند ما را ولی از آب پیشانی است بهتر چین پیشانی به لطف گریه کار طفل بهتر راه می افتد چه بهتر بیشتر از دیگران ما را بگریانی گره هایی ست در عالم که بی تو وا نخواهد شد نمی آید به کار این گره ها هیچ دندانی دگر فرقی ندارد جمعه و شنبه فقط برگرد گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی پشیمان می شود آن که برای تو نمی میرد ”چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی“ در باغ شهادت را به آه نیمه شب وا کن اگر خون جگر خوردی تو هم جزو شهیدانی @hosenih خبر داری که تو رفتی ، به کوچه گردی افتادم به من از تو فقط هجران رسید آن هم چه هجرانی همه با دامن آتش گرفته رو به گودالند عجب شام غریبانی عجب شام غریبانی سر پیراهن تو گریه ی ما را در آوردند میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی ؟ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌻🌹 دلم تنگ است و یارم برنگشته خوشی روزگارم بر نگشته چه خاکی بر سرم باید بریزم که صاحب اختیارم برنگشته از او شرمندگی تقدیر من شد نبودم سربه راهش پیر من شد دوباره توبه‌هایم را شکستم نیامد بازهم تقصیر من شد لبم با او دلم با دیگران است زمان ما زمان امتحان است شفای زخم سینه کی میاید قد زهرا ز هجرانت کمان است زمین خوردم عصای من کجایی تمامی دعای من کجایی غریبم بین این مردم غریبم نگار آشنای من کجایی بیا دل را از این غصه رها کن میان نافله من را دعا کن بیا و اربعین سینه زنان را پیاده راهی کربلا کن بیا آرام جان ما تو باشی دوباره همزبان ما تو باشی همه پایین پا جمعیم امشب بیا تا روضه خوان ما تو باشی
خُسوفِ هِجر گرفته است نورِ ماه مرا به سمتِ کوچه ی ظُلمت کِشانده راه مرا به خطِّ روشنت ای "طَلعَتَ الرَّشیده ی"من به نام خویش بزن نامه ی پگاه مرا @hosenih دعای بینِ طُلوعِین را مگیر از من مگیر وقتِ سحر فِیض گاه گاه مرا بنای وصل..،پریشانی دمِ صبح است سحر..،خراب نما حالِ روبه راه مرا برای آنکه به پای تو خوب گریه کُنم ز آب پُر بکن این کاسه ی نگاه مرا چِقَدر اشک به پای تو سربریده اَم... بیا قبول نَما کُشته ی سپاه مرا کسی به غیر تو بار مرا محل نگذاشت همیشه شانه ی تو می کِشد گناه مرا چُنان پدر که به روی پسر نیاورده تو هم ندیده ای انگار اشتباه مرا برای جُون شدن،نوکر تو آماده است فقط نگاه بکن چهره ی سیاه مرا! به زیر سقفِ حسینیّه حال من خوب است خدا کند که نگیرند سرپناه مرا @hosenih به حق آهِ دمِ قتلگاهِ مادرتان... بلند تر بنمائید آه،آهِ مرا ▪️ ▪️ سنان به‌دست به گودال پا گذاشت "سنان" خدا به خیر کند حلق پادشاه مرا... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e