eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
الا که صاحب عزای تمام غم‌هایی دوباره فاطمیه آمده؛ نمی‌آیی؟ به ما نگاه کن ای ساحل نجات بشر تو را طلب کند این دیده‌های دریایی کجا سیاه، به تن کرده‌ای غریبانه کجا به سینه خود می‌زنی به تنهایی کجا شبیه علی سر به چاه غم بردی کجا شبیه علی روضه خوان زهرایی برای گریه به غم‌های مادرت آقا نه اینکه فکر کنم، مطمئنم اینجایی شنیده‌ایم که گفتید روضه خوان باشیم به روی چشم؛ هرآنچه شما بفرمایی شنیده‌ایم زمین خورده است مادرتان در آن دمی که به در خورد ضربه پایی 🖊محمد بیابانی کانال باب الحوائج اشعار ناب ( مداحی و مولودی ترکی و فارسی) لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🔹️💢🔹️◇•••--- @torkiy ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
مثل شمع سحری آب شدی از گریه از خودت بی خبری آب شدی از گریه بسترت خیس شد از اشک بیا گریه نکن ناله ها از نفس انداخت تو را گریه نکن دل من از نفس سوخته ات آگاه است مثل اینکه شب بی مادریم در راه است لحظه ها سخت تر از سخت به تو میگذرند زخم ها گرچه که مخفی ست ولی جلوه گرند زهره خانه حیدر چه شده خاموشی؟ ساکتی مادر من یا نکند بی هوشی؟ مثل تنهایی بابا چقدر تنهایی دور کن از سر خود فکر سفر تنهایی طرحی از قامت چون کوه تو باقی مانده سایه ای از تن مجروح تو باقی مانده دور از چشم هراسان حسن گریه نکن این چنین ناله جانسوز نزن گریه نکن بعد از آن کوچه باریک بهم ریخته ای از همان لحظه تاریک بهم ریخته ای 🖋حسن کردی
هر زمان کردم نظر دیدم که بیداری چرا؟ پیشِ رویم چادر از رو بر نمیداری چرا؟ کس نمیگوید سلامم...کس نمیگوید جواب بین این غمها تو قفلِ غم به لب داری چرا؟ رنگِ رخسارت خبر از روزگارت می دهد کارِ خانه پس چرا لبخندِ اجباری چرا؟ هر چه پرسیدم ز حالت زود گفتی بهترم پس بگو دستت ز پهلو بَر نمیداری چرا؟ ردِّ خونی پشتِ در روی زمین بینم... ولی خیره با چشمان کم سو سوی مسماری چرا؟ یارِ هجده ساله ام رنگت چنان صد ساله هاست دست بر زانو خمیده سمت دیواری چرا؟ این دعایت را شنیدم مرگ میکردی طلب نوبهارِ خانه ام از عمر بیزاری چرا؟ ای همه پشت و پناهم عزم رفتن کرده ای؟ قصدِ این داری که از من دست برداری ؟ چرا؟ صبح تا شب کارِ خانه نیمه ی شب گرمِ آه هر زمان کردم نظر دیدم که بیداری چرا؟ 🖋داریوش جعفری
زخمی شود وقتی بگیرد پر به دیوار افتاده نقش لاله ای پرپر به دیوار زبری آجرهایش اشکم را در آورد زُل میزنم با چشم های تر به دیوار مادر نباشد بچه ها خانه خراب اند من که ندارم بعد از این باور به دیوار وقتی به کوچه دست بابا بسته باشد از غصه تکیه میکند مادر به دیوار اندازه ی یک بار شیشه فاصله داشت اما رسید از ضربه ی پا در به دیوار همسایه ها دیدند که خونابه میریخت از پهلوی صدیقه ی اطهر به دیوار من قبل مسجد رفتن مان خواب دیدم در کوچه مادر می خورد با سر به دیوار گل بود با سیلی گلابش را گرفتند مانده ست از عطر خوش کوثر به دیوار وقتی رسد دستش به بازوی شکسته سر می گذارد لاجرم حیدر به دیوار فردای بعد از مادرم دیدم که بابا دارد سیاهی میزند دیگر به دیوار علیرضا خاکساری @rozeh_1
از پر و بالِ شما خون می چکد رویِ زمین وای بر احوالِ ما خون می چکد رویِ زمین جسمِ تو برداشتم بانو! چرا لاغر شدی؟ از دو چشمِ مرتضا خون می چکد رویِ زمین پای حیدر سوختی.. چیزی نمانده از تنت از تنت خیرالنسا خون می چکد رویِ زمین نیمه ی شب می دهم غسلت.. عزیزِ مصطفا آب می ریزم چرا خون می چکد رویِ زمین دستِ من حس کرد پهلویی پُر از خونابه بود از همین پهلو خدا خون می چکد رویِ زمین مُردم و زنده شدم در پایِ غسلت فاطمه از نگاهِ مجتبا خون می چکد رویِ زمین زیرِ سمّ مرکبان رفتن شده فکرِ حسین بعدِ تو از کربلا خون می چکد رویِ زمین محسن راحت حق @rozeh_1
از پر و بالِ شما خون می چکد رویِ زمین وای بر احوالِ ما خون می چکد رویِ زمین جسمِ تو برداشتم بانو! چرا لاغر شدی؟ از دو چشمِ مرتضا خون می چکد رویِ زمین پای حیدر سوختی.. چیزی نمانده از تنت از تنت خیرالنسا خون می چکد رویِ زمین نیمه ی شب می دهم غسلت.. عزیزِ مصطفا آب می ریزم چرا خون می چکد رویِ زمین دستِ من حس کرد پهلویی پُر از خونابه بود از همین پهلو خدا خون می چکد رویِ زمین مُردم و زنده شدم در پایِ غسلت فاطمه از نگاهِ مجتبا خون می چکد رویِ زمین زیرِ سمّ مرکبان رفتن شده فکرِ حسین بعدِ تو از کربلا خون می چکد رویِ زمین محسن راحت حق @rozeh_1
حرف از وصیت است!؟ چرا خوب می شوی چشم و چراغ خانه ی ما خوب می شوی نبضت اگر چه فاطمه جان کُند می زند! جدی نگیر بغض مرا، خوب می شوی جانِ حسن سفارش تابوت را نده! کوری چشم عایشه ها خوب می شوی کافور و سدر دست علی می دهی چرا!؟ عطرخوش بهشت خدا خوب می شوی حرف مرا دو تا نکنی پیش بچه ها! من قول داده ام که شما خوب می شوی "اجل وفاتی" تو غرور مرا شکست در شهر گفته ام همه جا خوب می شوی گفتم که کار می دهد این زخم دست ما! گفتی که بی طبیب و دوا خوب می شوی مویت اگر چه سوخت، عروس منی هنوز افتاده ای به گریه چرا؟ خوب می شوی غصه نخور جواب سلامم نمی دهند با غربتم کنار بیا خوب می شوی کمتر بگو حسین، صدایت گرفته است ای روضه خوان خانه ی ما خوب می شوی @marsieha
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 چادرت را بتکان تا که ببارد رحمت خلق کرده است مرا حق ز غبار قدمت آه مادر پسرت باز هوایت کرده نفسم تنگ شده باز ز رنج و المت کاش میشد که تو هم صحن و سرایی داشتی چو کبوتر بزنم بال به سوی حرمت فاطمه،،کاسه خالی مرا هم پر کن تو که عالم ببرد رزق ز خوان کرمت افتخار است به درگاه تو نوکر بودن تا که جبریل امین است غلام و خدمت همه عصیان مرا نه،که عصیان جهان طاهر و پاک کند قطره ای از اشک غمت جان مولا به  دل خسته نظر کم بانو که فتاده است خسی بر سر امواج غمت حضرت زهرا (س) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 تموم افتخارمه ، که مادر شهیدم گفتند که دستت شد جدا،ولی خودم ندیدم حالا روزها کنار چارتا شکل قبر خاکی می خونم از غم های تو ، دیگه نمونده باکی با ناله از ته دلم می خونم از مشک و علم می خونم از دست قلم وای پسرم وای پسرم می خونم از چشمون تو از چشم پر پیمون تو دردهای بی درمون تو وای پسرم وای پسرم وای ، نگو نشد دستت جدا که افتخارم اینه بگن ابالفضلِ دست جدا یل ام البنینه ام البنیم ، ولی پسر ندارم ** حالا شبها با کوله باری از غم های سینه با حالت شرمندگی ، میام پیش سکینه به دست و پاش می افتم ای دختر آسمونی می خواست برات آب بیاره نشد خودت می دونی از غصه ها آکنده ام تا وقتی که من زنده ام از فاطمه شرمنده ام شرمنده ام شرمنده ام نشد اصغر سیراب بشه از تشنگی کباب نشه چشم رباب پر آب نشه شرمنده ام شرمنده ام وای ، تموم بچه هام فدا یه تار موی ارباب اگر بازم داشتم می دادم همه رو پای ارباب ام البنیم ، ولی پسر ندارم شاعر: محمد حسن قمی حضرت ام البنین (س) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 زیبا ستاره و قمری داشتی چه شد بر مهر و ماه جلوه گری داشتی چه شد از نور ماه خانه تو بی نیاز بود از ماه ماه خوبتری داشتی چه شد ای شیرزن ز شیر خدا مرتضی علی آخر تو چار شیر نری داشتی چه شد گفتی مدینه ام بنینم دگر نخوان ای ام بی بنین پسری داشتی چه شد زینب رسیده از سفر از او سوال کن همراه خود تو همسفری داشتی چه شد زینب نگفت اگر زسکینه سوال کن آخر تو مهربان پدری داشتی چه شد تنها چرا رسیده ای ،مادر رقیه کو با خود تو خواهر دگری داشتی چه شد رویت کبود گشته ، عمویت مگر نبود با بودن عمو سپری داشتی چه شد مادر، بگو رباب چرا پس نیامده تو مادر نکو سیری داشتی چه شد آه ای بشیر قافله اخبرنی عن حسین از نور عین من خبری داشتی؟ چه شد؟ عبدالحسین میرزایی حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آید ز تو ای بانو شمیم عطر یاسی جانم به قربانت که تو مادر عباسی یار قرآن و دین هستی ام البنین جانم فدایت ** خوبان همه وادی قرب تو را می پویند گفتی که بر تو زنها ام البنین نگویند چون ز غربت دگر تو نداری پسر جان فدایت شاعر : حاج امیر عباسی حضرت ام البنین (س) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 گوشه ی دنجی نشسته روضه خوانی می کند با حروفی قد شکسته روضه خوانی می کند نذر اشک جاریش تنها حسین است و حسین دل ز غیر او گسسته روضه خوانی می کند کاسه ی آبی کنارش هست از جنس زلال یاد آن حلقوم خسته روضه خوانی می کند نیست بین باورش عباس افتاده زمین زین سبب با چشم بسته روضه خوانی می کند هر کسی بشنید سوز ناله اش را گریه کرد بهر مردم دسته دسته روضه خوانی می کند آه..امروزم تمام و شب رسید اما هنوز گوشه ی دنجی نشسته روضه خوانی می کند نام هیئت زینبیون روضه خوان ام البنین مستمع زهرا و بانی هم امیر المومنین شاعر: علي اكبر حائري حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar