eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.3هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
من که اینگونه عزادار غم جانانم ز غم یار شرر بار شدم حیرانم در فراقی که پریشانم و سرگردانم دلشکسته شده، بیمار شدم میدانم روبرو با تن هفده گل پرپر سخت است دیدن جسم پر از نیزه و خنجر سخت است من و زینب به جگر آه، مکرر داریم هر دو هفده بدن بی سر و پرپر داریم به روی سینه خود داغ برادر داریم و از این داغ دلی خسته و مضطر داریم ولی از ماتم زینب دل من محزون است آه، در روضه او دیده من پر خون است گر چه از زهر جفا سوخت برادر جگرش ارغوانی شد و افتاد روی بال و پرش و اگر تار شد آن لحظه دو چشمان ترش نه لگد بر سر او خورد، نه سنگی به سرش به خدا دلبر من راهی گودال نشد سینه اش زیر سم اسب لگد مال نشد رضا باقریان @deabel
سفر عشق میروی بانو نگران برادرت هستی چادر فاطمه به سر داری المثنای مادرت هستی محملت با وقار می آید عطر ناب بهار می آید از مسیری که میروی به به شاخه ی گل به بار می آید آسمان ها رکاب محملتان همه اختران کنار تواند غم نامحرمی نداری تو همه محرمان کنار تواند میروی بی قرار تا دل مَرو شاهدی بر غدیر خم باشی دختر حضرت اجابت ها قسمت این بود اهل قم باشی چقدر احترام می کردند به حضورت سلام می کردند شیعیان علی به استقبال گل نثارت ز بام می کردند زیر دِین برادرت بودند خرج راهت مرام می کردند پدر و مادران به غیر از خود کودکان را غلام می کردند خانه ها بود و انتخاب شما مَردُمش هر کدام می کردند سر راهی که اشترت می رفت چقدر ازدحام می کردند به نشان ادب به محضرتان همه باهم قیام می کردند همه از محضر مقدستان پرس و جو از امام می کردند تا کسالت سراغتان آمد دیده تر التیام می کردند تو ندیدی چه ظلم هایی بر عشق تو آن امام می کردند عمه ی بی قرارتان دیده کار شَه را تمام می کردند تو ندیدی مرا چگونه ز تو با چه حالی جدام می کردند بعد تو زینب تو را با زور با سنان هم کلام می کردند جگر پاره پاره من را با سرت التیام می کردند محمد حبیب زاده @deabel
از کریمان سنگ میخواهیم ما، زر میرسد در حرم از آنچه میخواهیم بهتر میرسد لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است وقت احسان پشت آن احسان دیگر میرسد اى که دستت میرسد کارى کنى، کارى بکن عمر دارد میرود، دارد اجل سرمیرسد در طلب خوب است حاجات مکرر داشتن وقتی از این ناحیه دارد مکرر میرسد شب به شب در میزنم، چون در زدن مال من است دست سائل ها فقط تا حلقۀ در میرسد گر به ما کم میرسد از خصلت کم بینى است ورنه دارد ده برابر ده برابر میرسد من فقط یک نوکرم، کار خودم را میکنم او خودش هر وقت لازم شد به نوکر میرسد خادمان آنقدر بى اصل و نسب هم نیستند نسبت ما یا به فضه یا به قنبر میرسد فقر آمد میرود ایمان، ولى پیش شما میشود ایمان من فقرى که از در میرسد رزق در بین الطلوعین است،بین طوس و قم رزق از دو سفرۀ موسى بن جعفر میرسد هم به زیر دین قم، هم زیر دین مشهدم گاه داد من برادر، گاه خواهر میرسد فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم فیض قبر مادرى از قبر دختر میرسد نیستند این دو براى من، فقط پیش منند سر به سرور میرسد، دل هم به دلبر میرسد پیش تو محتاج ها در حال رفت و آمدند تا که آهو میرود پشتش کبوتر میرسد آب پاى میوه اى که ریختم بهتر رسید میوۀ ما هم فقط با گریه بهتر میرسد علی اکبر لطیفیان @deabel
عُمری غُبارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما تا در جوارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما هرچند بارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما در سایه سارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما اهلِ دیارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما ای آرزویِ پنجره فولاد آمدیم ای قبله‌گاهِ طاقِ گوهرشاد آمدیم بر خاک بوسه داده و بر باد آمدیم بابُ‌الجَواد حاجتِ ما داد آمدیم حالا کنارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما تا نور میدَمی به تمامِ چراغها رَد میشویم مثل نسیم از رواقها معراج میرویم به دوش بُراقها فریاد میشویم از این اشتیاقها دل بی قرارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما ما را که عُمرِ نوح دَمی نیست پیشِ تو ما گَشته‌ایم هیچ غَمی نیست پیشِ تو شاه و گدا زیر و بَمی نیست پیشِ تو یادِ بهشت جُرمِ کَمی نیست پیشِ تو مَحوِ بهارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما روحُ الاَمین که حاجِبِ دولتسَرایِ توست از خادمانِ کعبه‌یِ دارالشفایِ توست تو کیستی که صحنِ رضا در هوایِ توست ایوان طلا هواییِ گنبد طلایِ توست شُکرَش دُچارِ حضرت معصومه‌ایم ما با لطفِ مادرانه‌ات اِحیا شدیم شُکر بِرکه نَه ، رود نَه ، دریا شدیم شُکر مولا نگاه کرده و آقا شدیم شُکر ذُریه‌های حضرت زهرا شُدیم شُکر ایل و تبارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما بانو ! اگر چه پیش تو خِشتِ مُحَقَریم از خِشتهایِ خانه‌یِ موسی بنِ جعفَریم عُمریست از کنارِ شما لُقمه می‌بریم از صحنِ جامع آمده‌ایم و کبوتریم سُجده گذارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما ما را نشان گرفت اگرچه مَلالِ غَم هر‌چند پُر شده همه‌جا قیل و قالِ غَم ما را گِره زدند به پَرهایِ بالِ غَم ما را گِره زدند ولی بی خیالِ غَم تا خاکسارِ حضرتِ معصومه ایم ما تا سر سپرده‌ی عَلَم زینبیه‌ایم سر میدهیم و مَردِ غَمِ زینبیه‌ایم ما از غبارِ محترمِ زینبیه‌ایم ما کُشته مُرده‌یِ حرمِ زینبیه‌ایم چون ذوالفقارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما حسن لطفی @deabel
با وضو از دیده تر مینویسم فاطمه مثل فضه مثل قنبر مینویسم فاطمه باطن الله اکبر مینویسم فاطمه هستی موسی بن جعفر مینویسم فاطمه تا قیامت آفتاب روشنِ دین، فاطمه ست نور زهرا! صبر زینب ! جمع در این فاطمه ست حضرت معصومه ی طاهاست! عصمت را ببین محملش نور است نور الله عزت را ببین سجده اش را بنگر و اوج عبادت را ببین جان سلطان است این بانو! کرامت را ببین بین راه مشهد و قم ما کرم لازم شدیم سائل خورشید و ماه حضرت کاظم شدیم! خم شده در محضر بانو قد پیغمبران ای فدای خواهری او تمام خواهران مادری کرده رضا را خوبتر از مادران اوست تا روزی رسان پس خوش بحال نوکران هرزمان دلتنگ زهرا میشوم قم میروم میل مشهد میکنم پا میشوم قم میروم چندروزی هست تب دارد نگاهش بر در است آنقدر غم خورده و غم خورده خیلی لاغر است درد دوری از تمام درد و غم ها بدتر است باز هم‌ یک فاطمه از درد بین بستر است این‌چه غوغاییست یا رب که میان قم بپاست این دم آخر به لبهایش رضا جانم رضاست رفته بین هربیابان در هوای دلبرش روی ناقه بین‌محمل سایبان دارد سرش شکر! نامحرم ندیده هیچکس دوروبرش یا نخندیده کسی بر خاک روی معجرش درد پا دارد ولی دردش فراوان نیست نیست پای بی بی زخمی از خار مغیلان نیست نیست در مسیرش غیر تکریم و ادب دیگر ندید با لب تشنه رضای خویش را بی سر ندید دور تا دور خودش چشم بد لشگر ندید غارت چادر ندید و غارت معجر ندید عمه اش زینب ولی زیر لگدها مانده بود بین آن نامردهای پست تنها مانده بود سیدپوریا هاشمی @deabel
ما گدایان قم و شهر خراسان هستیم عاشق و دربه در و بی سر و سامان هستیم خاک زیر قدم ذریه ی زهراییم نسل در نسل همه نایب سلمان هستیم نوکر حلقه به گوشیم همه می دانند خاکبوسان دَر ِ بیت کریمان هستیم سائل طایفه ی حضرت کاظم شده ایم فاطمه کرده نظر، شیعه ایران هستیم عاقبت ، عاقبت ما بشود ختم ِ به خیر حاجیان حرم خواهر سلطان هستیم کفتر مشهد و قم شد دل آواره ی ما زینب ضامن آهوست همه کاره ی ما ما گدایان تو هستیم سعادت داریم از کرامات تو بانوست که قیمت داریم کرمت کاسه ی ما را نگذارد خالی بده در راه خدا باز ، که حاجت داریم ما گنه کار ،گنه کار ،گنه کار، اما روز محشر ز تو امّید شفاعت داریم بین این طایفه ی آینه ها بعد حسین جور دیگر به رضای تو ارادت داریم هر که دارد به جهان عادتی و اخلاقی ما به بوسیدن درگاه تو عادت داریم دل ِ وابسته به تو خانه امّید شود هر که شد خادم تو مرجع تقلید شود آمدی شد همه قم یاور تو ، شکر خدا خاکی و پاره نشد معجر تو ، شکر خدا آمد اشک تو ز دوری برادر اما کس نخندید به چشم تر تو ،شکر خدا مردم قم همه خوبند نریزند ز بام آتش و سنگ به روی سر تو ، شکر خدا به سری نیست درین شهر ولایی فکر ِ غارت زیور و انگشتر تو ، شکر خدا آمدی و کسی از مرد و زن شهر نداشت قصد توهین به تو و دلبر تو ، شکر خدا غصه ی زینب کبری و چهل روز عذاب بین این شهر نیامد سر تو ، شکر خدا زینب و کوفه و اشرار امان از این غم زینب و تشت و سر یار امان از این غم محمدحسین رحیمیان @deabel
هرشب میان بستر خود گریه می کنی با حال گریه آور خود گریه می کنی اصلا تمام اهل جهان گریه می کنند تا بانگاه مضطر خود گریه می کنی "سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است" باهر اشاره ی سر خود گریه می کنی هرلحظه خواهرانه رضا را صدا زدی از دوری برادر خود گریه می کنی کشتی عمر ناب تو پهلو گرفته است در لحظه های آخر خود گریه می کنی وقتی که خیره بر در و دیوار می شوی داری به یاد مادر خود گریه می کنی آتش میان ساحت گلخانه پا گرفت در بین کوچه ها نفس مرتضی گرفت اسماعیل شبرنگ @deabel
قدمت روی چشم بی بی جان چه صفایی به خاک ما دادی به گدایان وادی سلمان با حضور خودت بها دادی چند روز است در تکاپویم تا که از جانب ات خبر برسد لحظه ها را شمرده ایم همه تا زمان وصال سر برسد سر ما خاک راه ناقه ی تو می شود میهمان ما بشوی یک شبی را ز لطف ، مهمانِ سفره ی آب و نان ما بشوی گرچه ما بی بضاعتیم ولی سینه چاکان حیدریم همه از گدایان و از کنیزانیم مست موسی بن جعفریم همه هرکسی مشک با خود آورده تا که سیراب آبتان بکند آری لال گردد اگر کسی اینجا غیر بی بی خطابتان بکند گرچه دور تو ازدحام شده چه جوان و چه پیر آمده اند چشم ها لحظه ای نخورد به تو مردها سر به زیر آمده اند خبری نیست از دف و از ساز حال این شهر حال جنگ که نیست پشت بامی اگر شلوغ شده خبری از هجوم سنگ که نیست بهترین جای شهر منزل توست دور تا دور خانه سادات اند نه به ویرانه می برند تو را و نه همسایه هات الوات اند تو به شهر غریبه آمدی و گل نثار تو شد ولی زینب... غیرت مردهای این وادی پاسدار تو شد ولی زینب... صورتش را به دست میپوشاند تا از این داغ با خبر نشوند این حرامی که آمده اند اینجا خیره هستند ، خیره تر نشوند سیدپوریا هاشمی @deabel
رضا نشست و به معصومه اش نگاه انداخت چنان که چشمه ی ذوق مرا به راه انداخت خدا چه خوب ادا کرده حق مطلب را به نام فاطمه آورده است زینب را و ماه اول ذی القعده تا که پیدا شد دخیل های ضریح برادری وا شد ببین که حضرت نجمه چه کوکبی آورد برای شاه خراسان چه زینبی آورد مقامش آینه ای از مدارج پدر است عجیب نیست که باب الحوائج پدر است برای تشنه لبان باده را به خم آورد مزار مادر خود را به شهر قم آورد عجیب نیست که قم طعنه بر مدینه زده که سنگ مادر سادات را به سینه زده چه باشکوه به دستان خود علم دارد از این به بعد بگو فاطمه حرم دارد من فراری از این و آن بریده کجا پناه چادر سر تا فلک کشیده کجا مرا ببخش که شعرم برات زیبا نیست به مدح فاطمه ها بهتر از علی ها نیست تویی تو فاطمه مدح تو نیز قرآن است برادرت به حقیقت علی ایران است مجید تال @deabel
عطر خوشبویی که در سر تا سرِ ایران گم است از گلاب نابِ قمصر نیست! از شهر قم است مهربانویی که با لبخند مهمان می کند باز دل راهی شد و اینبار بارِ چندم است می نشیند پای حرفِ زائران خسته دل فکر و ذکرش غصه های بیشمار مردم است در حریمش می شود همسایهٔ خوب خدا هر کسی که راه را گم کرده و سردرگم است در مسیرِ چادرش خورشید زانو می زند بسکه محجوب است و ماهِ آسمانِ هفتم است از ضریحش گریه می بارد! نه اینکه معجزه ست روضهٔ داغ برادر در رواق هشتم است صحنِ آیینه یقیناً بعدِ ایوانِ نجف در مقامِ دلربایی در مقامِ دوم است! مرضیه عاطفی @deabel
ای دختر خورشید ای خواهر دریا زهراترین زینب زینب‌ترین زهرا ماه مقیم قم مهتاب بیت‌النور در سایه‌سار توست سرتاسر دنیا فهم حقیر ما پایین‌تر از پایین وصف بلند تو بالاتر از بالا لبخند معصومت مُهر رضایت زد بر شوق خواهرها، عشق برادرها تنها به دست توست ای سورهٔ انفاق دنیای ما امروز عقبای ما فردا ماییم و چشمی تر، ای چشمهٔ کوثر بر ما عطایی کن از فیض اَعطینا وقتی ضریحت را با گریه می‌بوسیم در چشممان پیداست آن قبر ناپیدا باز از تو می‌گویم یا حضرت زینب باز از تو می‌خوانم یا حضرت زهرا از آه لبریزم از اشک سرشارم این قطره را دریاب دریاب ای دریا سیدمحمدجواد شرافت @deabel
ای دُر یمِ عصمت یا حضرت معصومه ای فاطمه ی عترت یا حضرت معصومه ای خاک رهت جنّت یا حضرت معصومه ای سایه ی تو عفّت یا حضرت معصومه قم از تو یم رحمت یا حضرت معصومه محتاج دمت حکمت یا حضرت معصومه تو در حرم موسی انسیّه ی حورایی انسیّه ی حورایی محبوبه ی یکتایی محبوبه ی یکتایی ممدوحه ی طاهایی ممدوحه ی طاهایی ریحانه ی بابایی ریحانه ی بابایی آیینه ی زهرایی در صورت و در سیرت یا حضرت معصومه تنها نه محیط قم، ایران به تو می نازد عصمت به تو می نازد، ایمان به تو می نازد عترت به تو می نازد، قرآن به تو می نازد تفسیر و اصول و دین، عرفان به تو می نازد جنّ و ملک و حور و انسان به تو می نازد بانوی همه خلقت یا حضرت معصومه شمس و قمر و النجم، جنّ و ملک و انسان جنّ و ملک و رضوان، حور و پری و غلمان هم حوری و هم غلمان هم مالک و هم رضوان هم عالم و هم حاکم هم بنده و هم سلطان دارند به تو چشمِ، لطف و کرم و احسان گیرند زتو حاجت یا حضرت معصومه نبوَد عجب ای بانو شاهی به گدا بخشی وز گرد حریم خود بر روح شفا بخشی بر روح، شفا بخشی بر سینه صفا بخشی حاجات خلایق را از لطف و عطا بخشی بر خلق زمین بخشی بر اهل سما بخشی داری زحق این قدرت یا حضرت معصومه ای کعبه ی اهل دل ایوان طلای تو ای سرمه ی حور العین خاک کف پای تو قم نه همه ی عالم مرهون عطای تو فیضیّه بُود دائم در ظلّ همای تو گردد درِ جنّت باز از صحن و سرای تو یک بذل تو صد جنّت یا حضرت معصومه ای بانوی نُه افلاک ای مادر اهل قم ای خاک حریم تو تاج سر اهل قم ای کوثر فیض تو در ساغر اهل قم آید زنسیمت جان در پیکر اهل قم گلدسته ی صحنینت روشن گر اهل قم ای قم حرم امنت یا حضرت معصومه آنانکه به شهر قم بر عرض ادب آیند آنانکه به پای جان رو سوی تو بنمایند در صحن تو روگردان از جنّت اعلایند هر گام که ای بانو در صحن تو پیمایند هر زائر قبر تو هم زائر زهرایند نازند بدین رتبت یا حضرت معصومه ای دسته گل زهرا زیحانه ی اهل البیت ریحانه ی اهل البیت دُردانه ی اهل البیت زوّار حریم تو پروانه ی اهل البیت قبر تو بوُد کعبه در خانه ی اهل البیت قم گشته زفیض تو کاشانه ی اهل البیت نازند به تو عترت یا حضرت معصومه ای چشم رضا دیده در حُسن تو زهرا را هم صورت زهرا را هم زینب کبری را خاک حرمت دارد اعجاز مسیحا را دل می بری از رفعت صد مریم عذرا را معصومه ای ای بانو ذرّیه ی طاها را ای فاطمه در فطرت یا حضرت معصومه تو جان سجود استی تو روح قیام استی موسای محمّد را تورات تمام استی دخت صلوات ستی فرزند سلام استی فخریّه ی اجداد و آباء عظام استی الحق که یکی مریم از هفت امام استی ای فاطمه را زینت یا حضرت معصومه تو پاکی و معصومه من عبد گنه کارم تو بحر کرم داری من دست تهی دارم سرمایه ی من تنها اشکی است که می بارم گر اهل بهشت استم گر مستحق نارم هم بنده ی این کویم هم «میثم» این دارم ممنونم از این منّت یا حضرت معصومه استاد حاج غلامرضا سازگار @deabel