"هواللطیف"
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
دل دادهی مِهر حسن بن علی هستم
خوشحالم از اینکه بین نوکراش نشستم
خوشحالم از اینکه از زمون بچگیهام
دل رو به نگاه پسر فاطمه بستم
اسمت ذکر اعظم یاحسن.یاحسن
مِهرت توی قلبم یاحسن.یاحسن
خوشم از اینکه نشستم به زیر پرچم تو
به زیر پرچمی از بخشش مسلم تو
غبار راه تو سازد هزار حاتم را
کریمها همه وابستهاند به یک دم تو
مولانا یاحسن جان
&&&&&&&&
عالم میدونه اینو که تا روز قیامت
دارم به امام مجتبی خیلی ارادت
اسمت رو نوشتم روی این سینهی خسته
دارم همه جا با سند مِهر تو عزت
نقش روی پرچم یاحسن یاحسن
مِهرت توی قلبم یاحسن یاحسن
عزیز فاطمه هستی و دلربایی تو
شبیه حیدر و زهرا و مصطفایی تو
امید ما به تو و دست با کفایت توست
به کار بستهی نوکر گره گشایی تو
مولانا یا حسن جان
&&&&&&&&
پر میزنه این دل همه شب تا به حریمت
محتاج نگاه توام و دست کریمت
من رو همه میشناسن آقا با این لقب که
بودم آقاجون جزو گداهای قدیمت
میخونم تو هر دم یاحسن.یاحسن
مهرت توی قلبم یاحسن.یاحسن
رسیده مژده که دلها ز غصه آزاده
به دام عشق دل آرا و دلبر افتاده
نداره غصه و غم دیگه پیش ما معنی
خدا به جمع گدها امام حسن داده
مولانا یاحسن جان
#مصطفی_فروردین
شور امام حسن مجتبی علیه السلام
با عشقت آب و گلمو سرشتی
اسممو توی نوکرا نوشتی
ای اولین امامزاده ی دنیا
تو سید جوونای بهشتی
چه حسن و چه جلال و چه جمالی
عجب شکوهی و عجب کمالی
نبی و حیدر و فاطمه جمعند
همه میگن جای خدیجه خالی
دلبر حسن
عشق مادر حسن
زینت روی دوش پیمبر حسن
زیبا حسن
جان مولا حسن
فرند ارشد بی بی زهرا حسن
جان حسن یا مولا
بند دوم:
دره خونش رو هر گدایی بازه
مثه باباش علی یتیم نوازه
گدایی که لطف حسن رو دیده
دیگه برا همیشه بی نیازه
تموم دلخوشیه زندگیمه
روشنیه مسیر بندگیمه
حتی هوای دشمناشو داره
بسکه آقام امام حسن کریمه
احسان حسن
روح ایمان حسن
روحی لک الفدا سنه قربان حسن
آقا حسن
شه والا حسن
از مقدمت جهان شده زیبا حسن
بند سوم:
آروم جون ختم مرسلینه
عشق علی امیر مومنینه
بنازم این غیرت و این مقامو
که باعث عزت مومنینه
چقد خدا دوست داره این سخن رو
میبخشه از کرم گناه من رو
وقت مناجاتم اگه بخونم:
زمزمه ی (الهی بحسن ) رو
عزت حسن
ولی نعمت حسن
صاحب کرامت و باب رحمت حسن
یارم حسن
کس و کارم حسن
شکر خدا که من تو رو دارم حسن
بند چهارم: (حضرت قاسم بن الحسن)
یک تنه دشمنا رو تار و مار کرد
یه نعره زد یه لشکری فرار کرد
بنازم این جوون مجتبا رو
ازرق شامی رو چطور شکار کرد
روی لبش احلی من العسل بود
برای دشمنا مثه اجل بود
زلزله ای تو معرکه بپا کرد
چون وارث حسن یل جمل بود
جان حسن / پهلوان حسن
ای صاعقه میون طوفان حسن
شیرین سخن / ای یل صف شکن
جونم فدای تو قاسم بن الحسن
مرتضی کربلایی
#سرود
میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام
🔹🔹🔹🔹🔅🔹🔹🔹🔹
بند اول :
دلا از شادی شده آکنده
به روی لبها پره لبخنده
علی و زهرا چقدر خوشحالن
ولادت اولین فرزنده
کار چشماش دلبریه
قد و بالاش حیدریه
خیلی شبیه فاطمه است
آخه حسن مادریه
اومد مجتبا هوای قلب همه عاشقا حسن آباده
اومد مجتبا خدا هم امشب نوای حسن حسن سرداده
بند دوم :
دل دیوونم چه حسی داره
آخه این شبها شب دلداره
حسن یا مولا حسن یا مولا
قشنگترین ذکر دمه افطاره
منکه یه عمره نوکرم
دستی بکش روی سرم
عادتکم الاحسان و
سجیتکم الکرم
کرم داری و / هزارتا حاتم به لطف زیاد تو مدیونن
کرم داری و / تموم عالم سر سفره شما مهمونن
بند سوم:
به آل حیدر ارادت دارم
ولایت دارم برائت دارم
سر من نذر عزیز زهراست
توی دل شوق شهادت دارم
کوریه چشم دشمنا
میخونم با شور و نوا
یا حسن بن فاطمه
ارواحنا لک الفدا
یه روزی میاد میریم مدینه ز دشمن فدک رو پس میگیریم
یه روزی میاد توصحنت لعن مغیره تو هر نفس میگیریم
بند چهارم :
منم محتاج نگاه مهدی
دوچشمم مونده به راه مهدی
الهی وقتی میاد آقامون
منم باشم تو سپاه مهدی
میسازیم همراه آقا
تو بقیع صحن و بارگاه
گنبد گلدسته و ضریح
شبیه مشهد الرضا
یه روزی میاد که توی صحنت علامت براتو میگردونیم
یه روزی میاد کنار مهدی تن دشمنت رو میسوزونیم
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
💠مرتضی کربلایی
سرود میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام
بند اول:
عطا و لطفش از قدیمه
جلوه ی رحمان و رحیمه
امشب بیا برا گدایی
شب تولد کریمه
شادی تو این ماه
یار علیه
بوسیدن لبش افطار علیه
ماهه رخ او
پیغمبریه
عشق علیه از بسکه مادریه
دلبرم اومده / اونیکه سایشه همیشه روی سرم اومده
دلبرم اومده / اونیکه دست به سینه بش میگم نوکرم اومده
حسن جانم
حسن جانم
بند دوم:
اسم حسن شورآفرینه
محبتش به دل میشینه
به کوریه چشم حسودا
حسن معز المومنینه
جانم که سبط /اکبر رسیده
کوریه ابترا باز کوثر رسیده
طعنه ی دشمن/ ها بی نتیجه ست
ارامش نبی و بی بی خدیجه ست
دلبرم اومده / اونیکه کارشه همیشه لطف و کرم اومده
دلبرم اومده/ اونیکه دست به سینه بش میگم نوکرم اومده
دلبرم اومده دلبرم اومده
بند سوم:
جلوه عزت خدایی
امام شاه کربلایی
از دست تو کرم میباره
کریم آل مصطفایی
جز عشقت آقا
تو دل نبوده
من که شدم حسینی لطف تو بوده
لطفی کن امشب
یا دائم الفضل
قسمت بشه به زودی صحن ابالفضل
دلبرم اومده / اونیکه توی دستشه برات حرم اومده
دلبرم اومده/ اونیکه دست به سینه بش میگم نوکرم اومده
دلبرم اومده دلبرم اومده
مرتضی کربلایی
نوحه سلام_۲۰۲۲_۰۳_۳۰_۰۸_۵۳_۳۸_۲۱۰.mp3
8.19M
نوحه سلام🎼
سلام من به قتلگاه وبوی سیب تو
سلام من به عابس وجون حبیب تو
حسین من...
🎤محمد حسین پویانفر
اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#ولادت_حضرت_قاسم_علیه_السلام4
بند اول:
ای قمره مجتبی، قاسم جان
دلاوره مجتبی، قاسم جان
جلالِ آلِ علی، عشق الله
گل پسره مجتبی، قاسم جان
به سمتِ میدون رفتی، همه ترسیدن
هَل مِن مبارز گفتی، به خود لرزیدن
عشقِ شهادت از تو، چه قدر می بارید
با جمله ی اَحلا مِنْ عسل، جنگیدن
ای دلبره نجمه خاتون
صاحبِ لوح و قانون
آیه ی بی نشون، قاسم قاسم قاسم
آوازه ی قلبِ مجنون
دستته چرخِ گَردون
جاودان، بی کرون، قاسم قاسم قاسم
سر چشمه و اصل و کانون
عالَمی از تو حیرون
معنیِ پهلوون، قاسم قاسم قاسم
یا قاسم یا مولا
🌸🌸🌸🌸🌸
بند دوم:
ای نوه ی مرتضی، قاسم جان
حامی خونِ خدا، قاسم جان
شبیهِ شیرِ جمل، قهّاری
ای حسن کربلا، قاسم جان
از اون نگاهِ زیبات، کرم می باره
بَه که چقدر رخسارت، صلابت داره
حسن شمایل هستی، تو از بس آقا
نگاهِ ارباب خیره ست به تو همواره
ای ساکن عرشِ اعلا
گوهرِ آلِ طاها
یوسفِ کربلا، قاسم قاسم قاسم
ابن الکریم، ماه رحمت
فضل تو، بی نهایت
معدنِ منقبت، قاسم قاسم قاسم
جنگاورِ با رشادت
کوهِ مِهر و شجاعت
دنیا تو سیطرَت، قاسم قاسم قاسم
یا قاسم یا مولا
🌸🌸🌸🌸🌸
بند سوم:
ای اسدِ صف شکن، قاسم جان
بی بدل و بی قَرَن، قاسم جان
شاگرد رزم قمر، هستی و
وارثِ مولا حسن، قاسم جان
گرفتی تیغو دستت، چه قدر برّانی
میونِ میدون شیر و یلِ غرّانی
با ضربه ی تو ازرَق هلاک شد آقا
توأم شبیه حیدر، خوده طوفانی
ای شمس و ای نجمِ تابان
حضرتِ شاه و سلطان
بی نظیر، قهرمان، قاسم قاسم قاسم
معشوقه ی حق تعالی
قامتت سروِ رعنا
دلبری، دلربا، قاسم قاسم قاسم
ای آرومِ قلبِ ارباب
یاورِ کل اصحاب
محشر و دُرِّ ناب، قاسم قاسم قاسم
یا قاسم یا مولا
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علی_مهدوی_نسب(عبدالمحسن)
#محمد_جواد_رودی
@nasimintezar نسیم انتظار - رضا شیخی 1.mp3
10.6M
🎼هواییدلمبراحالوهوایڪربلا
|دلم میخوات که گم بشم تو
|کوچه های کربلات...!💔
شور احساسے فوقالعاده👌
🎤کربلایی رضا شیخی
اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🍂مناجات با خدا درماه مبارک رمضان🍂
ارکان زمزمه
🎶سبک :من غلام نوکراتم.....
بند اول🌱
ای کریم بی مثالم نگر کنون زحالم
خمیده قامت من زمعصیت بنالم
من دگر طاقت ندارم
الهی شرمسارم
از این گناه و غفلت
تو کریمی و غفوری
رحیمی و صبوری
گذر از جرم بنده ت
اغفرالنا ارحم النا یاالله
اشفع النا یا الله
حاجاتنا یا الله
خدا..🍃🍃.
بند دوم🌱
من منم عبد گنهکار تویی کریم و غفار
دلی افسرده دارم از این گناه بسیار
تو خدای لامکانی
خدای مهربانی
خدای بیکسانی
من ضعیف و ناتوانم
همیشه در فغانم
از این بار گناهم
مولای من
اگرچه بی مقدارم
ولی تورا من دارم
به عشق تو بیمارم
خدا...🍃..
بند سوم
تو مثل بارون نم نم مثل ابری دمادم
میباره رحمت تو
من نمک خوردم خدایا نمکدون را شکستم
غریب و بی پناهم رها نکن تو دستم
مولای من🍃
...یارب الهی العفو
بنما نگاهی العفو
از بار عصیان العفو
خدا.........🌱.
#حضرت_عباس
برادری به زمین بود و بال و پَر میزد
برادری به سرش بود و هِی به سر میزد
برادری به زمین از لبش جگر میریخت
برادری به سرش داد از جگر میزد
چقدر چین و چروک است رویِ این صورت
کنار هلهلهها دست بر کمر میزد
دو دست در بغل و یادِ مادرش میکرد
دوباره حرف در و چوبِ شعلهور میزد
رشید بودنِ او کار دست زینب داد
گره به معجرِ طفلانِ بیخبر میزد
کشید تیر به زانو و چشمهایش ریخت
سهشعبه زخم خودش را عمیقتر میزد
کمی ز ساقهیِ هر تیر از دو سو پیداست
کسی که بغض علی داشت تا به پَر میزد
برای خاطر هشتاد و چهار خانم بود
اگر حسین نشسته به روی سر میزد
حسن لطفی
@rozeh_1
#حضرت_عباس
تا بین میدان ساقی میخانه افتاد
یادِ سهسالهدختر، آن حنانه افتاد
چشمان خود را نذر مشک آب خود کرد
سقا به فکر دادنِ بیعانه افتاد
لاحول...های خواهرش هم بیاثر شد
صد چشمِ بد بر قامت شاهانه افتاد
بال یمینش را زدند و در پی آن
دست چپش هم بعد، بیصبرانه افتاد
بر مشک تیری آمد و آهی کشید و...
یاد رباب و اصغرِ دردانه افتاد
تیری به سینه خورد و داغِ او دوتا شد
انگار یاد میخ درب خانه افتاد
ترسویِ رذلی با عمود خود رسیده
حالا که دست حضرتش از شانه افتاد
ابِن طفیل پست تنها گیرش آورد
بر جان او با نیزه بیرحمانه افتاد
آخر چگونه از روی زین بر زمین خورد؟!
وقتی بدون بال و پر پروانه افتاد
شاید همینکه بوی زهرا سویش آمد
با صورتش محض ادب رندانه افتاد
سیراب از سرچشمهی علم علی بود
کوه بصیرت... عالم فرزانه... افتاد
تا آخرین دم ساقی ما یاعلی گفت
والله، مثل مرتضی مردانه افتاد
دیگر علمداری به دور خیمهها نیست
غارت به فکر دشمن بیگانه افتاد
ای کاش روی نیزه اینها را نبیند
صد چشم بد بر عمه بیشرمانه افتاد
یا اینکه دنبال سهساله میدویدند
دنبال او کردند و آن ریحانه افتاد
محمد جواد شیرازی
@rozeh_1
#حضرت_عباس
آه ؛آبت کرد نام آب آور داشتن
چون که محکوم است هرساقی به ساغر داشتن
العطش از عمق جان نیزه ها برخاست تا
کثرت زخم تو شد منجر به کوثر داشتن
در نزاع تیر ها ؛تیر سه شعبه برد کرد
بود دعوا بر سر سهم برابر داشتن
قامتم تاشد عبا هم نیست یاری ام کند
سخت شد جسم تورا از خاک ها برداشتن
در تقلایی که چندین دفعه پایم جان دهی
باز داری آرزوی جان دیگر داشتن
دخترانم را بیا زیر پر و بالت بگیر
نعمت خوبی است جای دست ها پر برداشتن
روی نیزه در کنار محمل زینب بمان
تاکه باشد دلخوشی اش سایه ی سرداشتن
محسن حنیفی
@rozeh_1
#حضرت_عباس
نشان داد چشمانِ خود را به آب
لبِ خشک و سوزانِ خود را به آب
و نوزادِ بی جانِ خود را به آب
فرو کرد دستانِ خود را به آب
پُر از آب شد مَشکِ آب آورش
خجالت کشید از دو دستِ تَرَش
به سویِ حرم راه طفلان گرفت
که از بارشِ تیر باران گرفت
دو بازویِ او تیغِ بُران گرفت
ولی مَشک را او به دندان گرفت
نَفَس زد به تاب آمدم صبر کن
که خانم رُباب آمدم صبر کن
شد از تیرها خریدار پشت
که خَم شد به مَشک و پدیدار پشت
شده زیرِ رگبار خونبار پشت
به مقتل نوشتند شد خار پشت
ولی حیف تیری به مَشکش نشست
و تیرِ دگر قابِ چشمش شکست
چه شد حرمله روی زانو نشست
که تیرش میانِ دو اَبرو نشست
نوکِ نیزهای سمتِ پهلو نشست
عمودی به سر خورد و بر او نشست
عمو از سرِ زین زمین ریخت ریخت
سپاهی سرش از کمین ریخت ریخت
سر و وضعِ او را بِهَم ریختند
به نیزه عمو را بِهَم ریختند
به تیغی گلو را بِهَم ریختند
کشیدند و مو را بِهَم ریختند
حرامی همه پشتِ هم آمدند
پس از او ارازل حرم آمدند
پس از او دلِ زارِ خواهر شکست
یتیمی زمین خورد و از پَر شکست
و سیلی چنان خورد که سر شکست
که دندان شیریِ دختر شکست
یتیمی عمو گفت او را زدند
چه کج رویِ نیزه عمو را زدند
حسن لطفی
@rozeh_1