eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آب میشه جونم از سم،شدم گرفتار درای حجره بسته س،هلهله بسیار به اشکای غریبیم،دارن میخندن کاری تر از زهره این،خیانت یار کبوده لبهام پا میکشم رو ی زمین غریب و تنها دارم میسوزم آتیش گرفته جونمو میگم یازهرا آتیش ،گرفته جسم و جونم رفته،تا مغز استخونم یاد ،مادر قَد کمونم امون از درد غریبی بند دوم ذکر حَسَن نشسته،روی زبونم انگار که گُر گرفته،تموم جونم منم مث امام حسن غریبم کشته میشم باغربت،میون خونم سخته خدایی داره غَمِ بیکسی یک دردِ عجیبی سخته خدایی که وقتی توی خونه تم هستی غریبی تنهام،همدمی نیس کنارم تاسَر،روی شونه ش بذارم مثل،أبر بهار ببارم امون از درد غریبی بندسوم اگر چه تشنه هستم،زار و حزینم مثل یه مرغ سَر کنده رو زمینم باقیه جای شکرش،چون نَنِشَستن با خنجر برهنه،به روی سینم بهتره از این که ببینم یه خنجری روی گلومه سَروُ میبُرَّن بیبینه اینو مادرم که روبرومه کُنده،خنجر شمر ملعون ای وای،گودی شده پر ازخون زهرا،لطمه زنون و گریون امون از درد غریبی سید ناصراسماعیل نسب سید مرتضی پیرانیان امام جواد (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 راوی کرببلایم ، جگرم میسوزد سوز زهرست که پا تا به سرم میسوزد زهر تسکین شده بر آتش جان و جگرم از جفا سوخته مادر همه ى بالو پرم در جگر آتشی از آتش صحرا مانده جای زنجیر اسارت به برم جامانده بوی سیبست که از خون لبم می آید بوی دودست که از سوز تبم می آید راوی خیمه ی افروخته و نیزارم خاطرات بدی از آتش و صحرا دارم من که جامانده ی ویرانه و آن بازارم بر غم طفل سه سالست چنین میبارم دامنش در شرر آتش صحرا میسوخت پیش چشمان ترم چادر زهرا میسوخت آه ، هم بازی من با لگد از پا افتاد با تنی سوخته از دوری بابا افتاد من که جا مانده ی آن خار و خسم میدانم من که از دود گرفته نفسم میدانم که چه دردیست به صحرا غم بی بابایی غم گهواره ی خالی و غم لالایی زهر میسوزد و خون جگرم میریزد خاک صحراست که از موی سرم میریزد دستو پا میزنمو گاه زمین میافتم یاد آن سوخته ی نیزه نشین میافتم آتش این جگر از فاجعه ی آن صحراست از همان روز نفیر لب من یا زهراست باقر علممو در سایه ی إنا لله مادرم آمده با ناله و با واویلا تا ابد هست به لب ، ناله ی هل من ناصر شیعه حاصل شده از ، مکتب قال الباقر نرگس غریبی امام باقر (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای فروغ دل زهرا و علی هشتمین نور خدای ازلی ای امید دل ما ، حل نما مشکل ما یا غریب الغربا شیعه پیوسته تو را می خواند دل بشکسته تو را می خواند ای امید دل ما ، حل نما مشکل ما یا غریب الغربا ای فروغ دل زهرا و علی هشتمین نور خدای ازلی ای امید دل ما ، حل نما مشکل ما یا غریب الغربا ما که پیمانه به دستیم، رضا از گدایان تو هستیم، رضا ای امید دل ما ، حل نما مشکل ما یا غریب الغربا شیعه پیوسته تو را می خواند دل بشکسته تو را می خواند ای امید دل ما ، حل نما مشکل ما یا غریب الغربا امام رضا (ع) زمزمه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 گلچین به باغ پرپر من خنده میکند بر حال زارو مضطرمن خنده میکند این درد خویش را به که گویم که ای خدا در بی کسیم همسر من خنده میکند از دشمنان دگر چه توقع به یاریم وقتی به من یاور من خنده میکند زهرا زند به سینه و سربین حچره او بر اشک چشم مادر من خنده میکند چون پای میکشم به زمین از شرار زهر میاید و برابر من خنده میکند من آب آب میکنم از سوز تشنگی او هم به سوز حنجر من خنده میکند امام جواد (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 هلال ماه غصه ها دوباره قامتش خمه دلم گرفته دوباره آخه بازم محرمه 2 یه بار دیگه اومدم تا با تو همکلام بشم آرزومه تو این خونه یه روزی پیرغلام بشم 2 پوشیدم پیرن مشکیمو برا بیست و چندمین سال عمریه دارم می سوزم پای روضه های گودال 2 یک سال، منتظرم، تا که، تو این دهه، باشم، دربه در تو میگن، رو به رومی، وقت، گریه ی من، هستم، خونجگر تو پرچمت آقا جاش تو دل ماست چون که ز جنس چادر زهراست حسین مظلوم 4 هر کسی پرچم می کوبه برای صاحب حرم می شنوه از فاطمه که خیر ببینی ای پسرم 2 میگه همه خوش اومدید به زیر بیرق عزا تا جون دارید گریه کنید ایشالا پیر شید جوونا 2 عمر من داره می گذره خدا شکرت تو هیأت قسمتم تو این هیأتا یه روزی میشه شهادت 2 آقا، ازت میخوام، فیضِ، نوکریمو، هیچ وقت، ازم نگیری مثل، غلام سیات، من رو، بغل بگیر، آخه، نعم الأمیری تو که امیر بزرگواری باید بسازی با این نداری حسین مظلوم 4 شاعر : رضا تاجیک امام حسین (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
ا ﷽ ا تکثیر عشق 💚 👈 @shoormahshar @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آفتاب ظهر روزهجدهم ديد ساقي ايستاده پاي خم باخدايش عشق بازي مي كند صحبت ازافشاي رازي مي كند كيست اين ساقي رسول خاتم است صاحب تفسيراسم اعظم است دورتادورسرش خيل ملك درطواف او تمام نه فلك جبريل اين بار جور ديگري است بحث اتمام ره پيغمبري است وقت تكميل رسالت آمده گاه تنزيل ولايت آمده تا لب پيك الهي باز شد شرح صدر مصطفي آغاز شد در كناربركه بار انداختند منبربالابلندي ساختند با جلال وعزت پيغمبري باشكوه واقتدارديگري رفت تاپايان رساندراه را سازد آگه بنده ی گمراه را ير جهاز اشتران قد راست كرد خطبه اش رااين چنين آغازكرد ايها الناس اي مسلمانان خموش وحي منزل را فرا داريد گوش ايها الحجاج حج كامل کنید روي برحق پشت برباطل كنيد ايهالناس اين منم ختم رسل صاحب نور رسالت عقل كل من رسول ا... اعظم احمدم تاج مخلوقات حي سرمدم آمدم تا خير را نازل كنم راه كل انبياء كامل كنم اينكه دستش روي دستان من است نفس قدسي من وجان من است اين علي با شد امام المتقين شيرميدان ها، بوارالكافرين دست بوس محضرش روح الامين دست پنهان خدا در آستين مظهرعين اليقين حق اليقين بهترين مخلوق رب العالمين اين علي فاروق حق و باطل است هركه رو گرداند از او جاهل است اين علي بر شانه هايم پا گذاشت ذره اي ترديد در قلبش نداشت برفراز شانه هايم تانشست همچو ابراهيم بت ها راشكست لنگر هفت آسمان حيدر بود مقتداي انس و جان حيدر بود صاحب تيغ دودم تنها علي است محرم صاحب حرم تنها علي است هم بود يار و انيس فرشيم هم بودخلوت نشين عرشيم جزعلي نفس رسول ا... كيست صورت انساني ا... كيست مادوتا يك روح در دو پيكريم شاهكار دست حي داوريم مادوتا منشق ز نور مطلقیم دست حق باماست ماهم باحقيم اولين مردمسلمان است علي اولين قاري قرآن است علي حال تكليفم ادا بايد شود صحبت از سر خدا بايد شود هركه رامن مقتدا و رهبرم او شهادت مي دهم پيغمبرم هركه را مولاي بي همتا نبي است بعداز اين مولاي او تنها عليست شد ولي اولين و آخرين حضرت حيدرامير المؤمنين آي مردم نيت قربت كنيد با وصي مصطفي بيعت كنيد آي مردم گفته ی رب كريم بشنويد... هذا صراط المستقيم هر كه شك بر او نمايدكافراست منكراو منكرپيغمبر است هركه بر گرداند از او روي خويش آتش قهرخدا دارد به پيش اي خدا با دوستانش دوست باش ياور هركس كه يار اوست باش اي خدا دارو ندارمن عليست يارصاحب اقتدارمن عليست آنچه بايد مصطفي مي گفت گفت يرهمه خلق خدا مي گفت گفت جملگي دست دعا برداشتند ليك درسر فتنه هاي داشتند از سر شانه عبا انداختند اهل كينه رنگ خود را باختند روي لب گفتند بخیِ ياعلي زيرلب گفتند حرفي باعلي حال بر دست پيعمبرشاد باش بعداز آن آماده بيداد باش آنكه اول بهر بيعت مي دويد نقشه ی قتل پيغمبر را كشيد عقده بدرو احد ابراز شد فتنه اي با نام دين آغاز شد وقت آن شد تا سوابق روشود روي اصلي منافق روشود مردم از راه حقيقت گم شدند شاخه هاي گل همه هيزم شدند دربهشت قرب احمد آمدند درميان خانه زهرا را زدند دستهايی كه به روي دست بود خالق هستي هرچه هست بود باعمامه دورگردن بسته شد امت واحد هزاران دسته شد ناله زهراي ا طهر مي رسيد خويش را دنبال حيدر مي كشيد بوسگاه مصطفي آتش گرفت فاطمه سرتا به پا آتش گرفت چادري كه برتر از سجاده بود زير پاي اين و آن افتاده بود فاطمه مي گفت بابا مي زدند مرتضی مي گفت زهرا مي زدند
ای که توحید از وجودت یافته تمثال ها در نبوت احمدی و ، در امامت آل ها نور تو دیدند، چون خورشید، حتی کورها مدح تو خواندند، چون آیات، حتی لال ها در فصاحت پیش تو صف بسته قدهای الف در بلاغت نزد تو خم گشته قد دال ها کن تلاوت (ما لها) را تا زمین بشناسدت معنی (انسان) تویی در سوره ی (زلزال)ها جامه ی جنگ تو بی پشت است و در وقت نبرد هیچ کس چون تو نکرد از مرگ استقبال ها سنگ بستن بر شکم سهم تو گشته از جهان داغ شد دست عقیل از سهم بیت المال ها جامه های پر بها تر را به قنبر داده ای تا وجود اطهرت ، عریان شد از آمال ها در نمازت تیر از پای تو بیرون میکشند در نمازت تیغ بر فرقت زند دجال ها تو به سجده رفتی و شمشیر پشتت سجده رفت رب کعبه رستگارت دید در آن حال ها گفتی از غیرت اگر مردی بمیرد عیب نیست وقتی از پای زنی غارت شود خلخال ها غیرت اللهی و حق داند که بر تو چه گذشت از غلاف تیغ و... از رنگ کبود بال ها ای که بخشیدی به سائل خاتم خود را ببین کربلا تکرار شد این قصه در گودال ها
حدیث منزله را از نبی بگیر و بخلق بگو مخالف هارون مخالف موسی است بود وصی نبی آنکسی که نفس نبی است گرفتم (اینکه حدیث)غدیر یک رویاست کننده در خبیر بود وصی رسول نه انکه کرد فرار از جهاد ، عقل کجاست کسی که گفت سلونی ، سزد امامت را نه آن کسی که بلولا ، به جهل خود گویاست کسی که جی نبی خفت جانشین نبی است نه آنکه راحتی جان خویش را می ساخت چگونه قاتل زهرا امام خلق شود مدینه مرد شرف نیست یا علی تناست چگونه مهر بورزند به آن ستم گستر که دود آتش او دور خانه زهراست چگونه غیر علی را امام خود داند که او سراپا آیینه رسول خداست حدیثی از دو لب مصطفی مراست به یاد به آب زر بنویسم اگر رواست رواست خدا گواه است پی دشمن علی نروم حلال زاده رهش از حرام زاده جداست کسی که بت شکند بر فراز دوش نبی برای حفظ خلافت ز هر کسی اولاست گواه من به خلافت همان وجود علی است که آفتاب بتایید آفتاب گواه است بود امامت او در کتاب حق معلوم چنان که صورت خورشیددر فضا پیداست به دیدگان خدا بین مرتضی سوگند کسی که غیر علی دید دیده اش اعماست عبادت ثقلینت اگر بود فردا تو را بدون ولایت به ویل و اویلاست به آن نبی که علی را وصی خود فرمود به آن نبی که تمامش ثنای آن مولاست صواب نیست صوابی که بی ولای علی است نماز نیست نمازی که بی علی برپاست شکسته باد دهانی که بی علی باز است بریده باد زبانی که بی علی گویاست تمرد است بدون علی اگر طاعت تاسف است سوای علی ، اگر تقواست به آیه آیه قران به حق پیغمبر که راه غیر علی مرگ و نیستی و فناست خدا گواست که هر کس رهش جدا زعلی است بسان لشکر فرعون راهی دریاست اگر تمام خلایق جدا شوند از او خدا گواست که راه تمام خلق خطاست به جای حور به بوزینه دست داده و بس کسی که غیر علی را امام ورهبر خواست به صد هزار زبان روح مصطفی گوید که ای تمام امت علی امام شماست من و جدا شدن از مرتضی خدا نکند که هر که گشت جدا از علی جدا زخداست کسیکه فاطمه از ظلم او غضبناک است امامتش غم واندوه و رنج و بلاست مگرنگفت نبی خشم دخترم زهرا شرار خشم خداوندگار بی همتاست مگر نگفت نبی با هم اند ، حق و علی اگر علی نبود در میانه حق تنهاست
پیام نور به لبهای پیک وحی خداست بخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست بیا شراب طهور از خم غدیر بزن خدا گواه ست که ساقی این شراب خداست خم از غدیر خم و می ، می ولای علیست و گرنه صحبت ساقی و جام و باده خطاست غدیر ، عید خدا،عید احمد، عید علی غدیر عید نیایش غدیر عید دعاست غدیر صبح سپید همه سپیدی ها غدیر ، نور خدا، دشمن سیاهی هاست غدیر سید اعیاد و اشرف ایام غدیر خوبتر از عید روزه و اضحی است غدیر سلسله دار کمال دین تا حشر غدیر آینه دار علی ولی الله است غدیر عید همه عمر با علی بودن غدیر جشن نجات از عذاب روز جزاست غدیر بر همه حق باوران تجلی حق غدیر ببر همه گم گشتگان چراغ هداست غدیر کعبه مقصود شیعه در عالم غدیر جنت موعود خلق در دنیاست غدیر حاصل تبلیغ انبیا همه عمر غدیر میوه توحید اولیا همه جا است غدیر آیینه لا اله الا هو غدیر ایت سبحان ربی الاعلی است غدیر هدیه نور از خدا به پیغمبر (ع) غدیر نقش ولای علی به سینه ماست غدیر بر کعبه اهلل سما و اهل زمین غدیر قبله خلق زمین و خلق سماست غدیر یک سند زنده یک حقیقت محض غدیر خاطره ای جاودانه و زیباست غدیر روشنی چشم پیروان علی غدیر از دل تنگ رسول عقده گشاست غدیر با همگان هم سخن ولی خاموش غدیر با همه کس آشنا ولی تنهاست غدیر صفحه تاریخ وال من والاه غدیر آیه توبیخ عاد من عاداست هنوز از دل تفتیده غدیر بلند صدای مدح علی بانوای روح فزاست هنوز گوهر وصف علی بود در گوش هنوز لعل لب مصطفی مدیحه سراست هنوز لاله اکملت دینک روید هنوز طوطی اتممت نعمتی گویاست هنوز خواجه لولاک را نداست بلند که هر که را پیمبر منم علی مولاست چنانکه من همگان را به نفس اولایم علی وصی من از نفس او به او اولاست
تمام قرآن در حمد و حمد بسم الله تمام بسمله در با علی چو نقطه باست خدا گواست که امروز هر که پیرو اوست مصون زنار جحیم و عذاب حق فرداست علی کسی است که یک ذره از ولایت او نجات بخش تمامی خلق روز جزاست علی کسی است که یک خردل از محبت او نکوتر است ز دنیا و آنچه در دنیاست اگر زخاک درش کسب آبرو نکند یقین کنید که در حشر آبرو رواست چنانکه غیر خدا را خدای نتوان گفت اگر بغیر علی کس خلیفه گفت خطاست بگو که بند ز بندم جدا کنند به تیغ ز بند بندم آید ندا علی مولاست ا گر به تیغ کشندم و یا به دار کشند زبان نه بلکه وجودم به حمد او گویاست به حق کسی نیرد راه جز ز راه علی به هوش با ش که راه علی بود ره راست لوا یحمد بدست علی بود فردا تمام محشر در ظل این بلند لواست پیمبران همه در تحت دین لوا آیند که این لوای مقدس همان لوای خداست الا کسی که تو را از علی جدا کردند پناگاه تو در آفتاب حشر کجاست مرا بروز قیامت خبلد کاری نیست بهشت من همه در صورت علی پیداست جهنم است بهشتی که بی علی باشد جحیم با رخ نورانی علی ، زیباست کجا امام توان یافتن چو شخص علی که هم کلام خداوند و هم نشین گداست اگر به چشم شما آفتاب نور دهد وگر که سایه این نه سپهر بر سر ماست اگر نسیم سحر می ورزد به لاله و گل اگر به ظلمت شب ماه را فروغ و ضیاست اگر تمات سماوات از ستاره پرند و گر چو مائده لبریز دامن صحراست اگر فرشته و حور است و آدمی و پری اگر زمین و سما و بهشت و عرش علاست اگر سیاه و سفید است و اصغر و احمد اگر که روز و شبی یا که صبح و مساست خدا گواست که از یمن دوست علی است علیست باعث خلقت ، علی خدای گواست عل ولی خدا بود پیش از انکه خدای به حرف کن ، همه کائنات را آرست
علی علیم و علی عالم و علی اعلم علی ولی و علی والی و علی اولاست علی حقیقت روح و تمام عالم جسم علی سفینه نوح و همه جهان دریاست علی مدرس جبریل در شناخت حق علی معلم آدم به علم الا سماست علی تمامی دین ، بغض او تمامی کفر علی ولی خدا ، خصم او عدوی خداست علی بود پدر امت و بردار من علی سغیر خدا و علی امیر خداست علیست حج و علی کعبه و علی زمزم علی سفا و علی مروه و علی مسعاست علی صراط و علی محشر و علی میزان علی بهشت و علی کوثر و علی طوباست علی چو شخص پیمبر هماره بی مانند علی چو ذات اللهی همیشه بی همتاست علی شهید و علی شاهد و علی مشهود علی پناه و علی ملجا و علی منجاست علی اذان و اقامه ، علی رکوع و سجود علی قیام و قعود علی سلام و دعاست علی حقیقت توحید بر زبان کلیم علی تجلی طور و علی ید بیضاست علی وصی و دم و لحم و نفس پیمبر علی ابوالحسنین است و شوهر زهرا علی است حق و حقیقت بدور او گرد علی است عدل و عدالت به خط او پویاست علی محمد و فرقان و نور و کوثر ،قدر علی مزمل و یاسین و یوسف و طاهاست علی به قول محمد در مدینه علم ز در درآی که راه خطا همیشه خطاست
خدا برای علی خلق کرد عالم را چنانکه خلقت او بری خود می خواست تمام عالم ایجاد بی وجود علی بان کشتی بی ناخدای در ، دریاست مرا بس است تولای چهارده معصوم که این ولایت فوق تمام نعمتهاست مگر نکفت پیمبر کتاب و عترت من ؟ امنتی است که پیوسته در میان شماست ؟ مگر نگفت که این دو ، زهم جدا نشوند اگر جدا ز یکی هر که شد ز هر دو جداست مگر نگفت که این دو ، چو این دو انگشت اند کز اتحاد یکی گرچه در شماره دو تاست عبادت ثقلین است بسته بر ثقلین که مهر طاعت هر بنده مهر ال عباست درود باد به ارواح چهارده معصوم که در طریقت آنان نجات هر دو سراست بتول و چار محمد(ع) حسین و چار علی (ع) دو نامش حسن و آندو جعفر و موساست بجز محبت آنان نجات نیست که نیست زنید چنگ به دامانشان ، نجات اینجاست هنوز محفل ذکر علی است خاک غدیر ولی چه سود به گوش کسی است که ناشنواست بگو که خصم شود منکر علی چه باک که آفتاب به هر سو نظر کنی پیداست گرفتم انکه حدیث غدیر و قول رسول مراد دوستی آن امام ارض و سماست چرا بگردنش افکند ریسمان امت چه شد که دود ز کاشانه علی برخواست ؟ سوال من ز تمامی مسلمین این است بدوست اینهمه آزار نه ،به خصم رواست ؟ چو عمر صاعقه کوتاه باد دورانش خلافتی که دوامش به کشتن زهراست برای غضب خلافت زدند فاطمه را شرف کجاست مروت کجاست رحم کجاست شکستن در و ، بی حرمتی به خانه وحی مودتی است که درباره ذوالقربی است ؟ اگر قصیده "میثم " بود صدوده بیت که در عدد صد و ده نام آن ولی خداست فضائلی است علی را که گفتن هر یک نیازمند هزاران قصیده غراست
. بس که بود دلربا، زمزمۀ یاحسین داده به دل ها صفا، زمزمۀ یاحسین مثل نسیم سحر،عقده گشایی کند باز دل خسته با، زمزمۀ یاحسین اوج دهد نام او، به عرش اعلا مرا برد مرا تا خدا، زمزمۀ یاحسین چونکه دل عاشقم، تنگ حریمش شود می بردم کربلا، زمزمۀ یاحسین حسین نام ورا، صدا زند در جزا هرکه کند درعزا، زمزمۀ یاحسین بس که مقدس بود، بین سماواتیان کرده هیاهو به پا، زمزمۀ یاحسین هرکه به راه خدا، شهید شد کربلا داشت به خاک بلا، زمزمۀ یاحسین ازحرم وقتلگه، تا دم آخر بود عمۀ سادات را، زمزمۀ یاحسین غریب مادرحسین، زمزمۀ فاطمه است نغمۀ اهل ولا، زمزمۀ یاحسین منتقم خون او، روز ظهورش کند به اشک وشور و نوا، زمزمۀ یاحسین کاش که پیک اجل،چون که «وفایی»رسد بسته شود چشم با، زمزمۀ یاحسین ✍ ویا به .👇
. # مناجات امام_زمان السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف التماست می کنم بابای مظلومم بیا شیعه غرق غم شده ،ای منجی عالم بیا کار ما خورده گره با دردهای بی کسی کی به داد نوکران بی کس خود می رسی عیدها یک یک گذشت و خنده بر ما شد حرام حق بده عیدی ندارد شیعه، بی تو ای امام روضه ها تعطیل شد،درب حرم ها بسته شد حق بده از زندگی، هر نوکر تو خسته شد کی به پایان می رسد دوری تو صاحب زمان جان زهرا مادرت از دیده ها پنهان نمان یا معزّالمؤمنین ای آخرین صاحب لوا ای مه زهرا ز پشت ابرها بیرون بیا منتقم، بنگر میان غربت ِ شام بلا بین بازار است عمّه بین مشتی بی حیا منتقم ،بنگر میان محنت ِ بزم شراب خون لبهای حسین و اشک چشمان رباب روبه روی دیدگان زینب ِ قامت کمان می خورد لعل ِنخورده آب، چوب خیزران ای برای شیعیان تنها امیر و مقتدا الامان و الامان یابن الحسن آقا بیا ✍عبدالمحسن .
@Maddahionlin - میزنه قلبم.mp3
2.58M
احساسی 🍃میزنه قلبم .... 🍃داره میاد دوباره باز بوی محرم 🎤 تکثیر عشق 💚 👈 @shoormahshar @yaraliagham
ورود به شام مجلس یزید چون قطارِ کوفه سوی شام شد طرفه شوری ز ازدحامِ عام شد شد ز شهرِ شام گردون بر نفیر چون ز اَحبارِ یهود اندر فَطیر دورِ گردون بس که دشمن کام شد ماتم‌ِ اسلام عیدِ عام شد شد چو ‌در شام اخترانِ برج دین آسمان گفتی فرو شد بر زمین آلِ سفیان در قصورِ زرنگار در نظاره سویشان از هر کنار بسته ره حزبِ شیاطین از هجوم بر سنان سرها درخشان چون رُجوم هر طرف نظّارگان از مرد و زن با دف و نی انجمن در انجمن شامیان بر دست و پا رنگین خضاب چهره خون آلود آلِ بو تراب خواجه ی سجّاد آن فخرِ کبار همچو مصحف در کفِ کفّار ‌خوار بر سِنان تابان سرِ شاهِ انام چون ز جیب شامگه ماهِ تمام آلِ زهرا پا برهنه بر شتر گِرد آن سر چون قطارِ عِقدِ دُر زین حدیث انگشت بر دندان مگیر کآلِ حیدر سر برهنه شد اسیر رویشان که آفتابِ فاش بود خود حجاب دیده ی خفّاش بود جای حیرانی است این دورِ نگون شرم بادت ای سپهرِ ‌واژگون شهر شام ‌و عترتِ پاکِ رسول در اِسار زاده ی هندِ جهول گیرمت باک از جفا و کین‌ نبود در جفا کاری چنین آئین نبود شامیان بردند در بزمِ یزید دست بسته عترتِ شاهِ شهید خواجه‌ی سجّاد در ذِلّ قُیود .چون‌مسیحی در کلیسای یهود شاهِ دین را سر به طشتِ زرنگار بانوان ‌از دیده مروارید بار ره نشینان متّکی بر تختِ عیش همچو‌ در بتخانه اصنامِ قریش پورِ سفیان سر خوش از جامِ غرور قدسیان گریان از آن بزمِ سرور بانوان ‌کِلّه ی شرم و حیا پرده پوشانِ حریمِ کبریا از هَوانِ دهر در ذِلّ قیاد بسته صف در محفل آن بد نهاد خواجه ی سجّاد سبطِ مستطاب کرد با آن دل سیه روی عتاب گفت وَیحَک ای سیه بختِ جهول هین‌ گمانت‌ چیست در ‌حقِ رسول گر ببیند با ‌چنین حالِ عجیب بالله این مستورگانِ بی حجیب گر بدانستی چه‌ کردی از جفا با سلیلِ دودمانِ مصطفی می‌گرفتی راهِ دشت و کوه پیش میگرستی روز و شب بر حالِ خویش بیختی غم خاکِ عالم بر سرت باد بالین توده ی خاکسترت باش در‌ موقفِ یومُ النُّشور آیدت پیش آنچه ‌کردی از غرور گر دو روزی سفله گان خوشه ‌چین بر سریرِ کامرانی شد‌ مکین برنکاهد کبریا و جاه‌ِ ما وآن سلیمانیّ و تاج و ‌گاهِ ما ما سلیلِ دوده ی پیغمبریم با نبوّت زاده ی یک ‌مادریم شیرِ یزدان بابِ ذوالاِکرامِ ما با اَمارت زاده ما را مامِ ما تا شده مامت ز بابت بار‌ گیر بوده بابم بر مسلمانان امیر مصطفی را آن امیرِ محتشم بود در بدر و اُحد صاحب علم بابِ تو در جیش کفّارِ قریش حامل رایات و‌ پیش آهنگِ جیش پورِ هند از پاسخش بر تافت رو که نبودش حجّتی در خوردِ او وه ‌چه‌ گویم ‌من زبانم بسته باد خامه ی خونبارِ من بشکسته باد که ‌چه رفت از ضربتِ چوبِ جفا زان سپس بر بوسه گاهِ مصطفی پس به خود بالید و گفت آن سفله قدر کاش بودی در حضور اشیاخِ بَدر تا بِدیدندی که ‌چون‌کردم قضا ثارِ خویش از خاندان مرتضی زان سپس دادند در ویرانه جا پرده ‌پوشان‌ حریمِ مصطفی شد خرابه گنج دُرهای یتیم همچو اندر کهف اصحابِ رقیم نه به جز خاکِ سیه فرشی به زیر نه به سرشان سایبانی از هجیر سَروری که سر به پا سودیش عرش شد سرش را خشت بالین خاک فرش اشکِ خونین شربتِ بیماریَش شمعِ بالین آهِ شب بیداریَش ✍منکلام:مرحوم استادحاج محمدتقی ممقانی متخلص به نیر تبریزی 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://eitaa.com/hazratehzeynab
کاروان اسرا سپردمت به غم و اشک و درد و آه حسین سپردمت به غروب و به قتلگاه حسین سپردمت به دلِ مادرم خداحافظ سپردمت به شب و نورِ ماه حسین سپردمت به کمان‌ها به تیر‌های شکسته به جایِ سوخته‌ی خیمه‌گاه حسین سپردمت به فراق و سپردیَم به فراق به گریه‌های یتیمانِ بی پناه حسین سپردمت به علمدارِ علقمه رفتم سپردیَم به هزاران نگاه حسین به خیزران سنان و به تازیانه‌ی شمر سپردیَم به مغیلانِ راه حسین نشته خاک غمت بر سرم خداحافظ بخواب ای پسرِ مادرم خدا‌حافظ ✍منکلام:کربلایی حسن لطفی 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://eitaa.com/hazratehzeynab فاطی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
کم کم مسافران سحر را خبر کنید با ذکر یا حسین به مشهد سفر کنید خود را میان صحن رضا دربه در کنید شب تا اذان صبح به گنبد نظر کنید داریم اهل رحمت مخصوصه میشویم آماده زیارت مخصوصه میشویم @hosenih باید تمام همت خود را به کار بست حالا که بار عام شده کوله بار بست با جبر عشق در بروی اختیار بست دل را به حلقه های ضریح نگار بست در طوس برگزار شده اعتکاف ما صد حج واجب است ثواب طواف ما شکرخدا که از فقراییم تا ابد از حاجیان کوی رضاییم تا ابد پیش رضا کنار خداییم تاابد ماراهیان کرببلاییم تا ابد در صحن کهنه بود که تایید ما رسید آقا نگاه کردو روادید ما رسید ای کربلا نرفته حرم را بهانه کن دل را بیا به جاده مشهد روانه کن یک گوشه ای ز صحن رضا آشیانه کن پیش کریم نوکری عاشقانه کن @hosenih آنجا برات کرببلا زود میرسد هی خون دل نخور بخدا زود میرسد آقا خودش غریب و به فکر غریب هاست مرثیه خوان روضه یابن شبیب هاست هرشب دلش شکسته شیب الخضیب هاست آزرده از مزاحمت نانجیب هاست یک عمه بود و لشکر اوباش بی حیا عالم فدای شیرزن دشت کربلا شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حاج حسن جمالی.mp3
10.19M
این خیمه به اون خیمه حاج حسن جمالی @majmaozakerine این خیمه به اون خیمه این روضه به اون روضه کار روضه خون روضه است منم گریه این خیمه به اون خیمه این روضه به اون روضه کار روضه خون روضه است منم گریه السلام علی شهید کرب و بلا مرمل بالدماء قاری سرنیزه ها السلام علی کشته غرق به خون وقتی اومد ساربون شد مادرت روضه خون آه یما یما قتلوک عطشانا آه یما یما ذبحوک عریانا این موکب به اون موکب دیدن داره دریای خیل اربعینی ها تو مشایه السلام علیک میگم ازین فاصله راه افتاده دلم پشت سر قافله السلام علیک مخاطب خاص من یه جا نگهدار حسین کرب و بلا واسه من فاطی
برای جنت و دوزخ نمی کنم اصرار بهشت بی تو عذابی ست تحت الانهار مسیح زنده کند مرده را ،تعجب نیست!! چرا که مدح تو هر خفته را کند بیدار خدا به شکل تو خود را به خلق ظاهر کرد خدایی تو ازین رو نمی شود انکار بیا نشان بده تا خصم زهره آب کند شتاب تیغ خودت را به لحظه ی پیکار چگونه؟ کَنده ای آن درب خیبری را که در استواری خود کم ندارد از دیوار کسی که منکر اعجاز رد شمس تو شد چه ساده رد شده از این مقوله ی دشوار چه سجده ها که نکردم به سمت ایوانت همیشه ذره کند عجز خویش را اظهار کمی غبار نجف را به عاشقان برسان که در هوای تو باشد جنون مان بسیار شراب عشق تو را خوردم و به زاهد ها تقیّه کردم و گفتم نمی کنم تکرار به لطف چشم تو امید دارم ای ساقی اگرچه کرده دلم بر گناه خود اصرار ز شیرِ پاک گرفتم زَر ولایت را به اختیار کشیدی مرا درین اجبار بیا و خرده کلاف مرا بخر اقا که شرمگین نشود عاشقت سر بازار به روی دارِعلی رند گونه باید رفت شبیه اشک پر از شوق میثم تمار تولدِ منِ دیوانه لحظه ی مرگ است فمن یمت یرنی علتی برین گفتار
روضه یابن شبیبت روز مارا تارکرد مادرت باروضه تو گریه بسیار کرد گوسفندی را مثال آوردی و این کار تو کل چوپان های ده را تاابد بیمار کرد گفتی از خنجر که هرگز از جلو کاری نشد شاه وقتی پشت و رو شد تیغ دیگر کار کرد وقت مثله کردنش بالاسرش زهرا رسید آمد و با یک تن غارت شده دیدار کرد سربه خورجین رفت و آخر بی برادر بودنش خواهری را همسفر با دسته اشرار کرد اینهمه شال و کتیبه یادگاری از شماست ماحسینی گر شدیم از برکت نام رضاست... سید پوریا هاشمی @babollharam
تمام صحن تو از اشک زائران تر شد دلم ز فیض همین قطره ها مطهر شد چه زود ثانیه های وصال می گذرد زیارت تو نخوانده فراز آخر شد ازل که دست خدا می نوشت تقدیرم غلامی تو مرا تا ابد مقرر شد نیامدم که ز دست تو حاجتی طلبم گرفته بود دلم پر زد و کبوتر شد به شوق پای تو هر کس که چون غبار آمد به یک نگاه تو خورشید ذره پرور شد یکی ز معجزه های نگاه تو این است خرابه های دلم بارگاه دلبر شد علی ناظمی @babollharam