eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.5هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم الله النور✨ صـبحِ عـلَـی الطلـوع سلامٌ علَی الحسین «ع» و سلامٌ علَی المهدی «عج» و سلامٌ علیٰ فاطمة المعصومه «س» 💠السَّلامُ عَلَیکَ يَا أَباعَبْدِاللّٰهِ، صَلَّى‌اللّٰهُ عَلَيکَ يَا أَباعَبْدِاللّٰهِ، رَحِمَکَ اللّٰهُ يَا أَباعَبْدِاللّٰهِ، لَعَنَ‌اللّٰهُ مَنْ قَتَلَکَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ شَرِکَ فِي دَمِکَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ بَلَغَهُ ذٰلِکَ فَرَضِيَ بِهِ، أَنَا إِلَى اللّٰهِ مِنْ ذٰلِکَ بَرِيءٌ 💠السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللهِ فِی أَرْضِه السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا مِیثَاقَ اللهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَ وَکَّدَهُ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَعْدَ‌ اللهِ الَّذِی ضَمِنَهُ 💠السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ الله السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ الله السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ الله السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ مگر چه شد، که علی را پناه دیگر نیست؟ همان که یک تنه، بودش سپاه، دیگر نیست؟ @hosenih در آسمانِ غریبانه‌اش خدا!، چه شده‌ست؟ که بعدِ فاطمه‌اش قرصِ ماه، دیگر نیست همان که محرمِ رازش، همیشه بود، چرا انیس و همدمِ او، غیرِ چاه دیگر نیست؟ از آن زمان که درِ خانه سوخت در آتش برای اهلِ سقیفه، فلاح، دیگر نیست @hosenih ** دویده مضطرب، از قتلگاه تا خیمه کسی سوار، روی ذوالجناح، دیگر نیست ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ داغ دید و از غم تو مرثیه خوان شد علی(ع) بیقرارانه نگاهش خیس ِ باران شد علی(ع) عاقبت آیینۂ دقّ اش به هم شد جفت و جور پای تابوت تو جان داد و پریشان شد علی(ع) @hosenih در کنار بسترت سجاده اش را پهن کرد در نماز لیلة الدفن تو گریان شد علی(ع) خانه سوت و کور، نه فامیل! نه همسایه ای در کنار بچه ها قاری قران شد علی(ع) دست لرزانِ حسن(ع) را گرم در دستش گرفت با محبت! جورِ دیگر مرد میدان شد علی(ع) @hosenih بی تو زینب(س) از غذا افتاد و لاغر شد حسین(ع) با چه بغضی پایِ سفره خیره بر نان شد علی(ع) زیر نور ماه زانو زد به روی خاک ها آشنای هر شبِ یک قبر پنهان شد علی(ع)! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ این تن که غسل میدهم اینجا تن من است جان داده است لحظه ی جان دادن من است بی جوشن است گرچه ولی جوشن من است پیر زنی که رفته ز دنیا زن من است باحوصله بدون تماس است شستنش اسما ببین ز روی لباس است شستنش @hosenih تا میرسم به زخم سرش میخورم زمین دستش شکسته مثل پرش میخورم زمین همراه جسم مختصرش میخورم زمین از داغ حالت کمرش میخورم زمین لاغرشدست حال تنش فرق کرده است ماندم چرا لب و دهنش فرق کرده است با اضطراب دست به زانوش میکشم گاهی بروی گونه و ابروش میکشم با چشم بسته دست به پهلوش میکشم من هرچه میکشم سر بازوش میکشم یک ضربه غلاف غرور مرا شکست یک ضربه بود بازویش از چندجا شکست از داغ یاس من دل هرخار گریه کرد تاخورد بر زمین در و دیوار گریه کرد زد زیرگریه آتش و مسمار گریه کرد یکبار نه دوبار نه صدبار گریه کرد خاکسترم ولی ز وجودم گدازه ریخت هی آب ریختم ز تنش خون تازه ریخت @hosenih گرچه شکسته بود ولیکن بدن که داشت گرچه شبانه فرصت تشییع تن که داشت زهرای من غریب شد اما کفن که داشت حتی اگر نبود کفن پیرهن که داشت داغ دل شکسته من این سخن شده برعکس مادری پسرش بی کفن شده ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ از میخ، خون جاری شد و دیوار لرزید عرشِ خدا در کوچه‌ها انگار لرزید روزی که ناموسِ خدا، نقشِ زمین شد در اوجِ غربت، مخزنِ اسرار لرزید @hosenih از ناله‌ی پشتِ درِ یک قد خمیده چشمِ بشر، با حالتی خون‌بار لرزید یک‌بار سیلی خورد زهرا، در ازایش هِی شانه‌های حیدرِ کرار لرزید هم روز گریان بود، هم شب، در مصیبت آن چشم‌های دائما بیدار لرزید @hosenih دیدند مردم موقعِ غوغای کوچه شیرِ دلیرِ عرصه‌ی پیکار لرزید جریانِ آن قامت‌کمان، واژه به واژه در آسمانِ ابریِ اشعار لرزید ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شب به شب داری شکسته تر می شی بد جوری داره دلم شور می زنه چشمای بی رمقت به من میگه آخرین روزای با هم بودنه نرو تنها کس دنیای علی دشمنامون و حاجت روا نکن دنیا داره رو سرم خراب میشه برا مرگت این همه دعا نکن شب تا صبح می میری و زنده میشی حال و روزت از چشام سو می گیره ای خدا دردم و من به کی بگم تو خونه زنم ازم رو می گیره الهی دست مغیره بشکنه بد جوری شکسته احترامم و من مسلمونم چرا تو مدینه نمیدن دیگه جواب سلامم و تو و جون کندن و آه زیر لب من و غصه خوردن و خون جگری علی حیرونه : اینا دیگه کیَن زن و می زدن کتک و چل نفری دیدی فاطمه چه جوری این دوتا به من و تو درد بی امون دادن زیر چشمی موقع عیادتت خون مسمار و بهم نشون دادن زن هیجده ساله باید سر چی دو سه ماهه بشه قامت کمونی جون من رسید به لب وقتی دیدم تو نماز ِتو نشسته می خونی می دونم داری به چی فکر می کنی وقتی خیره ای به چشمای حسین خونمون کربلا میشه وقتی که می زنی شونه به موهای حسین بَده حالت داری انگار می بینی پنجه شمر و تو گیسوی حسین وای من پهلو شکسته پیش تو می زنن لگد به پهلوی حسین محمدحسین رحیمیان @deabel
دلِ تو ، از دلِ آشوبِ من خبر دارد مگر حبیبه ی من نیت سفر دارد   فلک ندیده علی رو به هیچکس بزند اگر که رو بزنم، خواهشم اثر دارد؟   بجایِ من تو به تابوتِ خویش می خندی؟ مریضِ ما چه خیالی مگر به سر دارد   چرا وضویِ خودت را جبیره می گیری؟ مگر برایِ تنت آب هم ضرر دارد   دمِ تنور نرو فضه هست، اسما هست برایِ سوخته این شعله ها خطر دارد حسین گفتنِ تو با تنور یعنی چه؟! مگر ز خانه‌ی خولی شبی گذر دارد   چه آمده سرِ تو فضه هم نمی گوید جوانِ خانه ، چرا دست بر کمر دارد زمانِ حمله به زهرایِ من نگفت کسی : که این صدف به درونِ خودش گوهر دارد پرت به چوبه‌ی در خورد ، محسنت افتاد خبر ز سینه‌ی مجروح، میخِ در دارد   تمامِ پیکرِ تو باغلاف زخمی شد نشانِ حداقل ضربِ چِل نفر دارد دوان دوان پیِ تو زینب آمده کوچه به حمله ها وگرفتاری ات نظر دارد   به رویِ چادر تو جایِ پاست یعنی که همیشه یاریِ مظلوم درد سر دارد قاسم نعمتی @deabel
🏴🏴 بسوز ای شمعِ غم امشب بساطِ غم مهیا است بسوز امّا تو با حسرت شبِ فقدانِ زهرا است بسوز ای شمعِ غم امشب، ولی آرام و آهسته همین یک امشب و مادر فقط مهمانِ بابا است @deabel
وقتش شده نگاه به دور و بَرَت کنی فکری برای این همه خاکسترت کنی عُذر مرا ببخش دَوایی نداشتم تا مَرهَمِ کبودیِ چشمِ تَرَت کنی امشب خودم برای تو نان می پَزَم ولی با شرط اینکه نذرِ تبِ پیکرت کنی مجبور نیستی که برای دلِ علی یک گوشه ای نشینی و چادر سَرَت کنی زحمت نکش خودم به حسین آب می دهم تو بهتر است فکر برای پَرَت کنی ای کاش از بقیه ‌یِ پیراهنِ حسین مَعجر ببافی و به سَرِ دخترت کنی من ، زینب و حسن، ... همه ناراحت توایم وقتش شده نگاه به دور و بَرَت کنی /علی اکبر لطیفیان/ 👇👇👇👇 @deabel
او قول داده بود فدای علی شود در پُشت "دَر" ،به خاطر مولا تکان نخورد! زهرا خودش علیست چرا کم بیاورد چون کوه از مقابل آنها تکان نخورد با هیبت از حریم ولایت دفاع کرد طوری که آب در دل مولا تکان نخورد مسمار لعنتی به پرش گیر کرده بود این بود علتش اگر از جا تکان نخورد آن ضربه‌ی غلاف مگر که چه کرده بود ازآن به بعد بازوی زهرا تکان نخورد @deabel
باز هم ای دخترِ پیغمبر اکرم بمان مَرهَم درد علی ای درد بی مَرهَم بمان زندگیِ روبه راهی داشتم؛ چشمم زدند کوری چشمِ همه با شانه های خَم بمان دست های تو شکسته َش هم پناه مرتضی ست تکیه گاه محکم من، پشت من محکم بمان تو نباشی پیش من، اینها زمینم می زنند ای علمدارِ مدینه پای این پرچم بمان این نفس های شکسته قیمت جان من است زنده ام با یک دَمَت پس لطف کن یک دَم بمان کم ببوس دست مرا دارم خجالت میکشم من حلالت میکنم اما تو هم یک کَم بمان آب ها از آسیاب افتاد خوبت میکنم یار هجده ساله، هجده سال دیگر هم بمان با همین دستی که داری، باز دستم را بگیر پیش این مظلوم ای مظلومۀ عالم بمان آه آهِ... تو مرا به آه آه... انداخته جای کم کم رفتن از پیش علی کَم کَم بمان روی تو گرچه وَرَم کرده ولی با آن خوشم با همین روی به هم پیچیده و دَرهَم بمان  رفته رفته کار من دارد به خواهش می کشد التماست میکنم، پیشم بمان پیشم بمان /علی اکبر لطیفیان/ 👇👇👇👇👇👇👇 @deabel
دل فاطمه است دلبر و دلدار ، فاطمه است مشکل گشای هر چه گرفتار ، فاطمه است مرهون لطف حضرت زهراست کائنات کانونِ مهربانیِ بسیار ، فاطمه است تنها نه بوتراب که کل وجود را خورشیدِ روز و ماه شب تار ، فاطمه است باید که پای درس مقاماتِ او نشست بخشش ، وفا ، نجابت و ایثار ، فاطمه است گوهر شناس تر ز علی باز هم علیست مولا شناخت دُرِّ گهربار ، فاطمه است در مشکلات ، آنکه گرفته است دست ما یک بار نه ، دو بار نه ، صد بار ، فاطمه است یک روح در دو تن ، .... تو بگو فاطمه علیست یا نه ، بگو که حیدر کرار ، فاطمه است تحکیم ساختار امامت ازین دو تاست بانی ابالحسن شد و معمار، فاطمه است اینکه بهشت یا که جهنم نصیب کیست محشر یقین بدان تو که مختار ، فاطمه است روزی که خلق ، مضطر و حیران و بی کسند شافع خدای فاطمه ، ابزار ، فاطمه است ما را به دیدِ لطف خودش می کند نگاه محشر امیدِ هر چه گنهکار ، فاطمه است ذکرش شفاست ، یک تنه حل المسائل است حلّال ، در مواقع دشوار ، فاطمه است روز ظهور ، شرق و شمال و جنوب و غرب هم شرح ، هم گزیدهء اخبار ، فاطمه است جان داده است پای ولایت بدون شرح در حفظ این مقوله علمدار ، فاطمه است در فاطمیه خلق ، عزادارِ مادرند اما برای حیدر عزادار ، فاطمه است وای از دل امام حسن بین کوچه ها مجروحِ ضربِ سیلیِ کفار ، فاطمه است باید خدا به دادِ دلِ مرتضی رسد حائل میانۀ در و دیوار ، فاطمه است طوری لگد زدند بر آن در که شک کنی در پشت دربِ خانه نه انگار ، فاطمه است سنگینیِ در و غمِ دیوار یکطرف نزدیک تر از آن دو به مسمار ، فاطمه است در عرصۀ ادب همه از او نوشته اند مضمونِ نابِ اکثرِ اشعار ، فاطمه است مهدی مقیمی @deabel