✅ نوحه شب یازدهم محرم
🔻احسان پیرایی
1️⃣بند اول
آسمانم ندارد ستاره
بسته شد بر حرم راه چاره
خیمه گاه و هجوم سواره
واویلا، زغوغای غارت
واویلا، زحرف اسارت
واویلا واویلا واویلا
در دل دشت غم ، دختران می دوند
چون حرم شد دگر، بی امان می دوند
واویلا واویلا
2️⃣بند دوم
خمه غم خدایا به پا شد
کربلا در دل کربلا شد
آسمانی پر از نیزه ها شد
واویلا، از این سر بریدن
واویلا، ز معجر کشیدن
واویلا واویلا واویلا
من چه گویم از این ، آتش و خیمه ها
جان دهم آخر از ، ناله ی بچه ها
واویلا واویلا
#شام_غریبان
#احسان_پیرایی
#نوحه
#محرم_1401
نوحه اول محرم
🎶به سبک کربلا منتظر ماست بیا،،،،
✍ایمانی
فاطمه منتظرماست ،عزادار حسین
علم و هیأت وپرچم به بازار حسین
به تن کوچه و بازار سیاهی بزنید۲
حمدالله که هستیم هوادار حسین
یاحسین ثارالله،یا ابا عبدالله ۳
هرکه با آل علی عقد اخوت دارد
روز محشر بخدا شوکت وعزت دارد
ما به اذن فاطمه مشکی به تن می پوشیم
ازغم کرب و بلا چون خم می در جوشیم
یاحسین ثارالله،یا أبا عبدالله ۳
تسلیت یابن الحسن شریک غمهای توییم
سینه زن گریه کنان همیشه هم پای توییم
کاش امسال بیایی و بخوانی روضه
همگی منتظر دیدن سیمای توییم
تسلیت یامولا،یا بقیه الله ۳
🍂اللهم عجل لولیک الفرج🍂
#شور
#محرم
بند اول:
ای که قدیم الاحسانی
کریم ترین کریمانی
برای هر کی اربابی
برای من حسین جانی
من در طلب حاجت آقا
از لطف تو جرئت می گیرم
تو برگ براتو امضا کن
من سمت تو سرعت گیرم
از غیر تو کنده میشم
به تو پناهنده میشم
میمیرم از داغت اما
با دم تو زنده میشم
(حسین اباعبدالله)
بند دوم:
چه خوبه که کرم باشه
منت تو سرم باشه
چه خوبه که دلم آقا
کبوتر حرم باشه
من واسه قیامت آقا جون
به معرفتت تکیه کردم
پیش تو امانت می ذارم
هر چی واسه تو گریه کردم
عطای برجسته داری
یه دنیا دلبسته داری
هزار هزار تا علمدار
میون هر دسته داری
(حسین اباعبدالله )
بند سوم:
تموم عشق من اینه
تویی رفیق دیرینه
بهشته اون دلی که توش
محبت تو میشنیه
من کوه گناهم اما تو
پرده به گناهم پوشیدی
با دست خودت واسه روضه
پیروهن سیاهم پوشیدی
تو معرفت کوه گنجی
محاله از ما برَنجی
از اولم تو نخواستی
خطای ما رو بسنجی
(حسین اباعبدالله)
#مظاهر_کثیری_نژاد
#امام_حسین_ع
#واحد
#شور
بند اول:
(خراب توام)(۲) آبادی ام روضه هاته...
(نجاتمبده)(۲) راه تو راه نجاته
درد من به جز اشک غم دوا نمیشه
هیچ جایی برام مثل کربلا نمیشه
شهد و شیرینی روی لبم نام تو
چارده قرنه که رسیده پیغام تو
روز محشر به من میدی امان نامه تو
(جان آقا/یاابا عبدالله)
بند دوم:
(علم می زنم)(۲)/ عشقم به غیر از علم نیست
(قدم می زنم)(۲)/ سرمنزلم جز حرم نیست
من مریضم و تحت درمان حسینم
من نوکرم و تحت فرمان حسینم
دارم از هر چه غیر روضه اکراه حسین
متوسل شدم به نامت ای شاه حسین
که تویی متصل به ذات الله حسین
(جان آقا/یاابا عبدالله)
بند سوم:
(به جز کربلات)(۲) هیچ جای عالم خبر نیست
(کسی مثل من)(۲) پای غمت دربدر نیست
زندگیم فقط وقف هیئت حسینه
درمون همه دردام تربت حسینه
من تراب توام ای پسر بوتراب
سیل عشق تو کرد نوکرو خونه خراب
اثر مستی اسم تو بیش از شراب
(جان آقا/یاابا عبدالله)
#مظاهر_کثیری_نژاد
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
قبله نمای اهل ولا کربلای تو
دارد همیشه بوی خدا نینوای تو
تا تو دلیل راه منی گم نمی شوم
راه بهشت می رود از روضه های تو
@hosenih
عشق شما خوش است "مِنَ المَهد الی اللَّحَد"
خوشبخت آنکه پیر شد آقا به پای تو
پهلو زند به کوثر و تسنیم و سلسبیل
ته مانده ای ز چایی داغ عزای تو
حسن ختام بهتر از این میشود مگر ؟
شد روسفید " جون" سیاه از دعای تو
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
شد پرچم خدا سر از تن جدای تو
از حنجر بریده ی خشکیدت ات هنوز
آید به گوش عالم هستی صدای تو
@hosenih
در شعله ی محرم تو کائنات سوخت
سنگ است آن دلی که نسوزد برای تو
"هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق"
فانی است کل عالم و باقی بقای تو
شاعر: #کمیل_کاشانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
خلاصه عرض کنم حال گریه دارم را
دلا بسوز که گم کرده ام نگارم را
نشسته ام سر راهت بلند میگریم
مگر که گوشه چشمی کنی هوارم را
@hosenih
جناب یوسف اگر شد سری بزن به گدات
که من به عشق تو ول کرده ام دیارم را
هزار بار دعای خودت نجاتم داد
ببخش یاد نکردم یک از هزارم را
به کار تو نمیایم ولی مرا نفروش
به هم نریز عزیزم تو روزگارم را
بگیر بغض مرا تا کمی سبک بشوم
گذاشتم به سوی خیمه ی تو بارم را
دلی که سوخته را هدیه میکنم بردار
بریز دورو بر خیمه ات غبارم را
بگو به نوکری خیمه ات قبول شدم
به دست راست بده حکم افتخارم را
@hosenih
مرا بخاطر زینب به کربلا بفرست
به کربلا ببر این قلب بی قرارم را
به اقتدای تو هر صبح و شام میسوزم
چه بد زدند امام بزرگوارم را
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_جمعه
پناه قلب سوزانم حسین جانم، حسین جانم
دلیل چشم گریانم حسین جانم، حسین جانم
به یاد خشکی لب های تو هر لحظه می سوزم
به یاد تو پریشانم حسین جانم، حسین جانم
@hosenih
قرار قلب زار من، تویی دار و ندار من
تویی آرامش جانم حسین جانم، حسین جانم
تمام افتخار من همین باشد که با لطفت
برایت دیده گریانم حسین جانم، حسین جانم
تویی عشقم، تویی جانم، تو هستی دین و ایمانم
بوَد نام تو درمانم، حسین جانم، حسین جانم
به روی شانه ام سنگین شده بار گناهانم
سراپا عیب و نقصانم، حسین جانم، حسین جانم
در این تاریکی و ظلمت سرای بی کسی و غم
تو هستی ماه تابانم حسین جانم، حسین جانم
شکوه عشق پاک تو گرفته کل دنیا را
الا سلطان خوبانم حسین جانم، حسین جانم
فراق کربلا آخر مرا از پا می اندازد
ز هجرانت پریشانم حسین جانم، حسین جانم
مرا دعوت کن آقا جان شب جمعه حرم باشم
ضریح توست درمانم حسین جانم، حسین جانم
@hosenih
به یاد روضه های تو لب مشک است اشک من
شبیه ابر بارانم حسین جانم، حسین جانم
سر تو روی نیزه آیه ی کهف و رقیم می خواند
الا قاری قرآنم حسین جانم، حسین جانم
شاعر: #مهدی_شریفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
ای اذان گوی حرم،شبه پیمبر چکنم
تو بگو با غمت ای لاله ی پرپر چکنم
قدرتی نیست به زانو که قدم بردارم
شد زمین خوردنم امروز چو حیدر چکنم
زنده شد در نظرم یاد مدینه اکبر
شده پهلوی تو چون پهلوی مادر چکنم
غیرممکن شده تا بوسه بگیرم از تو
بس که پاشیده شده جسم تو اکبر چکنم
لحظه ی جمع تو یک جمع به من خندیدند
با تن ریخته ات در بر لشکر چکنم
زنده زنده بدنت را همه کندند علی
بیم دارم که بریده بشود سر چکنم
نیمی از جسم تو را روی عباچیدم من
سر مقراض کمی مانده ز پیکر چکنم
محمود اسدی
@rozeh_1
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
دویده ام ز حرم تا که زنده ات نگرم
مبند دیده کمی دست و پا بزن پسرم
ز مصحف تنت این آیه های ریخته را
چگونه جمع کنم سوی خیمه ها ببرم
به فصل کودکی و در سنین پیری خویش
دوبار داغ پیمبر نشست بر جگرم
من آن شکسته درختم که با هزار تبر
جدا ز شاخه شد افتاد بر زمین ثمرم
اگر چه خود ز عطش پای تا سرم می سوخت
زبان خشک تو زد بیشتر به دل شررم
به پیش چشم ترم قطعه قطعه ات کردند
دلی به رحم نیامد نگفت من پدرم
استاد حاج غلامرضا سازگار
@rozeh_1
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
نامردی آمد نیزه ای بر پهلویش زد
نامرد دیگر ضربه بین اَبرویش زد
فریاد او از پیکر بابا توان بُرد
فریاد بابا را به اوج آسمان بُرد
خون، دیدِ چشمان *عُقابش از میان بُرد
اسبش علی را در میان دشمنان بُرد
دیگر علی بین حرامی گیر اُفتاد
جسمش اسیر لشکر شمشیر اُفتاد
هرکَس رسید از راه بی لحظه شُماری
بر پیکر سرو حرم زد یادگاری
جشن علے کُشتن بپا کردند آری
از پا حسین اُفتاد با این زخم کاری
اُمیّد دیرینهء بابا مُنجلے شد
آقا در اینجا صاحب صدها علے شد
*عقاب: نام اسب حضرت علی اکبر(ع)
مجتبی صمدی شهاب
@rozeh_1
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
برخیز و رحم کن به دل بى امان من
داغ تو پیر کرد مرا اى جوان من
هفت آسمان به حال تنت گریه می کنند
برخیز اى ستاره ى هفت آسمان من
آئینه ى رسول خدا، اکبرِ حسین
هستى تمام هستى و روح و روان من
این تیر و تیغها که به تو سجده مى کنند
گویا شنیده اند صداى اذان من
هر تیغ تا به جسم تو برخورد می کند
یکباره تیر مى کشد از استخوان من
اینقدر دست و پا به روى خاکها نکش
بردى تمام جان من اى نیمه جان من
گیرم کجاى این بدن قطعه قطعه را؟
سخت است اى خدا چقدر امتحان من...
دارم به سوى خیمه تو را مى برم، ولى
می ریزى از عبا، پسر مهربان من
مهدی فخارشاکری
@rozeh_1
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
شکر خدا زره زتنت در نیامده
با چنگ گرگ پیرهنت درنیامده
میخواستم باز ببوسم لبت ولی
دیدم که تیراز دهنت در نیامده
یک دشت اکبروپدری پیرویک عبا
حتی زعهده کفنت در نیامده
دارم زروی خاک جگرم را جمع میکنم
این چند نیزه از بدنت در نیامده
با یک فضع محاسن بابا خضاب شد
حرفی زدست و پا زدنت در نیامده
برخیز جانم امده از گریه برلبم
مدیون گیسوی پریشان زینبم
پیش دشمن مپسند این همه من گریه کنم
قاسم نعمتی
@rozeh_1
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
خواست با دستش ببندد پلکِ پَرپر را نشُد
خواست تا با گریه شویَد پلکِ دیگر را نشُد
رویِ زانو چار دست و پا رسیده بر سَرَش
خواست زینب نشنود لبخندِ لشگر را نشُد
گفت بابایی بگو اما فقط یک "با" شنید
هرچه میکوشید گویَد حرفِ آخر را نشُد
با دو انگشتش میانِ حَلق دنبال چه است؟
خواست تا بیرون کِشَد یک تکه خنجر را نشُد
خُردههایی استخوان از سینه بالا میرَوند
خواست تا خالی کُنَد هربار حنجر را نشُد
خواست زینب تا که بردارد حسینش را نشُد
خواست بابا هم کِشَد تا خیمه خواهر را نشُد
غیرتیاش کرد شاید چشمها را وا کند
هِی نشان میداد خاکِ رویِ معجر را نشُد
خواست بردارد از این پاشیده در آغوشِ خویش
دست را پا را نشُد تَن را نشُد سر را نشُد
حسن لطفی
@rozeh_1
3⃣3⃣کاروان #امام_حسین_علیه_السلام روز بیستم و ششم ذی الحجه سال ۶۰ هجری قمری به منزلگاه «شراف» رسیدند:👇
✅منزل شراف در هشت میلی احساء و میان واقصه و قرعاء واقع بوده و در آن، سه چاه آب جوشان و نیز چاههای کم عمق بسیاری بوده که آب باران در آنها جمع می شده است و نسبت به سایر منازل از سرسبزی بیشتری بر خوردار بوده است.(۱)
نقل شده است که؛
📋《أَقْبَلَ اَلْحُسَيْنُ(ع) حَتَّى نَزَلَ شَرَافَ! فَلَمَّا كَانَ فِي اَلسَّحَرِ أَمَرَ فِتْيَانَهُ فَاسْتَقَوْا مِنَ اَلْمَاءِ فَأَكْثَرُوا ثُمَّ سَارُوا مِنْهَا》
♦️کاروان امام حسین(ع) پیش از رسیدن به منزل ذوحسم، یک شب در منزل شراف توقف داشتند و در آن به استراحت پرداختند و هنگام صبح از آنجا حرکت کردند.
امام حسین(ع) در این منزل به جوانانش دستور داد آب بسیاری برداشتند و از آنجا حرکت کردند.(۲)
#روز_شمار_عاشورا
📚منابع :
۱)معجم البلدان یاقوت حموی، ج۳، ص۳۳۱
۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۷۶
حضرت امام #حسین علیه السلام
#کاروان_امام_حسین
تکثیر عشق 💚 👈
@shoormahshar
@yaraliagham
ا ﷽ ا
#امام_حسین_علیه_السلام روز بیست و هفتم ذی الحجه سال ۶۰ هجری قمری به منزلگاه «ذو حُسَم» رسیدند و با لشگر هزار نفری حر بن یزید ریاحی رو به رو شدند!
✅در این روز امام حسین(ع) به منزل «ذو حُسَم»، ذو حُسی، ذو خشُب، ذو جشمی رسیدند.
هنگامی که خبر آمدن امام حسين(ع)، در کوفه منتشر شد، حرّ بن يزيد به سِمَت فرماندهی هزار نفر از سربازان، برگزيده شد و عبيدالله به او دستور داد، از ورود امام(ع) به کوفه جلوگيری و او را وادار کند که با يزيد بيعت کند.
وقتی کاروان امام حسین(ع) از منزلگاه «شراف» حرکت کرد، اول روز را با شتاب راه پیمودند تا این که روز به میانه رسیدند.
در این هنگام ناگهان مردی از میان کاروان فریاد زد : «الله اکبر!»
امام حسین(ع) نیز تکبیر گفتند و سپس خطاب به آن مرد فرمودند :
📋《لِمَ كَبَّرْتَ؟》
♦️برای چه تکبیر گفتی؟
آن مرد گفت : درخت خرما میبینم!
برخی اصحاب گفتند :
📋《وَ اَللَّهِ إِنَّ هَذَا اَلْمَكَانَ مَا رَأَيْنَا بِهِ نَخْلَةً قَطُّ》
♦️ما هیچگاه در این جا، حتّی یک نخل هم ندیدهایم.
امام(ع) به آنها فرمود : پس به نظر شما او چه دیده است؟
گفتند : اینها طلایه داران لشکر دشمن و گردنهای اسبان آنهاست.
امام (علیهالسّلام) فرمود :
📋《أَنَا وَ اَللَّهِ أَرَى ذَلِكَ!》
♦️به خدا که نظر من نیز همین است.
پس امام حسین(ع) فرمود : آیا در این منطقه پناهگاهی هست که بدان جا پناه ببریم و آن را پشت سرِ خویش نهیم و با این قوم، از یک سمت، مقابله کنیم؟
گفتند : آری! در ناحیهی چپ، منزلی است به نام «ذو حُسَم»!
پس امام حسین(ع) به سرعت در قسمت چپ جاده به طرف «ذو حُسَم» روان شد، سپاه دشمن نیز به طرف این منزل میتاخت، ولی امام حسین(ع) و همراهانش زودتر به این منزل رسیدند.
هنگامي که امام حسين(ع) به منزل ذی حِسم رسيد، دستور داد در آنجا اتراق کرده و خيمه ها را برافراشتند.(۱)
حضرت امام #حسین علیه السلام
#کاروان_امام_حسین
📚منبع :
۱)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۷۶
تکثیر عشق 💚 👈
@shoormahshar
@yaraliagham
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__روضه
وه که امشب دامن جانان به دست آورده ام
دامنش را در شب هجران به دست آورده ام
آنچه می جستم به دشت و کوه و صحرا روزها
نیمه شب در گوشۀ ویران به دست آورده ام
گرچه طفلم دل زدم مردانه بر دریای غم
عاقبت این گوهر تابان به دست آورده ام
کلبۀ ویران کجا و موکب بابم حسین
دولت وصلش عجب آسان به دست آورده ام
دست از جان شسته ام با دیدن روی پدر
جان چه باشد، زآنکه به از جان به دست آورده ام
آنچه را دیگر نمی گشتی میّسر بهر ما
من به سوز سینه نالان به دست آورده ام
تا گرفتم افتخار خدمت آل علی
ای مؤید این همه عنوان به دست آورده ام
هر زمان بخشند لطف دیگری بر طبع من
چون رضای خاطر ایشان به دست آورده ام
شاعر : استاد سید رضا موید
حضرت رقیه (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__روضه
زلف تو در باد بود و زلف من بر باد رفت
هر چه زیبایی خدای تو به مویم داد....رفت
من سند آورده ام از زجرهای زجر،حیف!
باد با خود برده موهای مرا...،اسناد رفت
پابرهنه می دویدم گرچه با قصد فرار
ذهن من ناخواسته تا انک بالواد... رفت
از عروسک های من چیزی نمانده پیش من
اکثرش وقت فرار از دست من افتاد رفت
کربلا تا شام،قطره قطره شمعم آب شد
شعله ی لرزان عمرم شد اسیر باد رفت
چند روزی می شود چیزی نخورد غیر آب
دخترت کنج خرابه ظاهرا از یاد رفت
قطعه قطعه از من آخر دور شد بابای من
صفر تا صد، کاف و ها و یا و عین و صاد رفت
شاعر : مظاهر کثیری نژاد
حضرت رقیه (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#طفلان_حضرت_زینب__س__روضه
منم زینب که در کوی محبت منزلی دارم
در این منزل خدایا من حق آب و گلی دارم
برادر جان بیا لطف کن و مشکن دل زینب
که با دل با تو دلبر تا که هستم محفلی دارم
ملاقات خدا رفتن گرامی هدیه می خواهد
گران قدری ولی من هدیه ی نا قابلی دارم
برادر کن قبول از خواهر خود این دو قربانی
کز این دریای خون من هم امید ساحلی دارم
علیّ اکبرت رفت و شد از دست نبی سیراب
تو دلبند مرا سیراب کن من هم دلی دارم
سر موئی نگردد کم ز داغ آن دو از صبرم
بده حکم شهادت را که صبر کاملی دارم
طفلان حضرت زینب (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#طفلان_حضرت_زینب__س__روضه
اینان کم از دو لاله احمر که نیستند
از یاوران خوب تو کمتر که نیستند
هر چند نور چشم من اما عزیز تر.
....از حنجر بریده اصغر که نیستند
هر چند سرو قامت آنها قیامت است
هرگز به دل ربایی اکبر که نیستند
گیرم شهید گشته، فدای تو می شوند
در کربلا سیاهی لشگر که نیستند
با آنچه مادر از سفر شام گفته بود
در پیج و تاب و حادثه، بهتر که نسیتند
شاعر:احرامیان پور
طفلان حضرت زینب (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#طفلان_حضرت_زینب__س__روضه
نور چشمم فدای طفلانت
جان زینب همیشه قربانت
زندگی من و تب و تابم
دست من خالی است دریابم
حیف شد بیش از این توانم نیست
حاصلی جز دو نوجوانم نیست
تو که دریای رحمتی آقا
تحفه ام را عنایتی آقا
این دو فرزند نازنین،هدیه
من و شرمندگی از این هدیه
این دو گرچه تعلقات منند
حاصل عمر من حیات منند
تو ولی زندگی و جان منی
من زمینم تو آسمان منی
دوست دارم به راه تو بروند
پیش مرگ سپاه تو بروند
لحظه لحظه اگر سترگ شدند
این دو با عشق تو بزرگ شدند
من نبینم غریب خواهی شد
لحظه ای بی حبیب خواهی شد
فکر این دو نشسته بر آهم
فکر غیر از تو را نمی خواهم
بعد از این خستگی نباید داشت
جز تو وابستگی نباید داشت
ای که آهنگ التماس منی
بعد از این تو فقط حواس منی
می شوم بی سپر فدای سرت
مادری خون جگر فدای سرت
سر تو نازنین سلامت باد
سر این دو پسر فدای سرت
اشک هایم فقط به خاطر توست
این همه چشم تر فدای سرت
سر طفلم اگر شود فردا
روی نی جلوه گر فدای سرت
تن اینها اگر ز هم پاشید
آه من را کسی نخواهد دید
نوه ی مرتضی همان بهتر
که نبیند اسیری مادر
حسن کردی
طفلان حضرت زینب (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__شور
باباي مهربانم بنگرروي خزانم
پاسخي ده دخترت را کي بريده حنجرت را؟
ابتا حسين مظلوم
مي ميرم از جدايي باباي من کجايي
مي رسد صبح وصالم بکن اي عمه حلالم
ابتا حسين مظلوم
با يادت هر شب وروز خواندم با آه جانسوز
هر کجا نام تو بردم از عدويت لطمه خوردم
ابتا حسين مظلوم
حضرت رقیه (س)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#قاسم_ابن_الحسن__ع__روضه
زيبا تر از هميشه در اين کربلا شدي
ديدي دلم گرفته مرا مجتبي شدي
پر زد دلم براي عمو گفتنت بگو
آخر بگو چرا ، چه شده بي صدا شدي
افتاده اي به خاک و پر از زخم گشته اي
افتاده اي به خاک و پر از رد پا شدي
از پاي کوبي سم اسبان عجيب نيست
اي پاره دلم که چنين نخ نما شدي
ديروز شانه ات زده ام امروز ديده ام
با پنچه هاي قاتل خود آشنا شدي
بر روي خاک مثل عمو قد کشيده اي
يا بسکه تيغ خورده اي از زخم وا شدي
گفتم عصاي پيريه من بعد اکبري
اما از اين شکسته تنها جدا شدي
قاسم ابن الحسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#عبدالله_ابن_الحسن__ع__زمینه
عمه بیا بریم کنار گودال
داره میره عمو دیگه از حال
دیدن عمو دیگه کسی نداره
داره میشه با چکمه ها لگد مال
گرفته دورشو حرومی
شلوغ شده میون گودال
عمه بیا بریم کنارش
نشه زیر مرکبا پا مال
دستم رو ول کن عمه
تا بال و پر بگیرم
بالا سرِ عمو من
دستو سپر بگیرم
بند دوم
ای وای عمو چرا بی سایبونی
خاکی شدی اینجوری غرق خونی
من یادگار مجتبام عمو جون
نمیذارم زیر پاها بمونی
یکی با خنجرش رسیده
یکی با نیزه هاش دویده
یکی برا انگشت و یکی
برا سرت نقشه کشیده
پیش تو خوردن آبو
این لبهارو ندیدن
وقتی رسیدم اینجا
که خنجرو کشیدن
بند سوم
یکی لگد زد اینجوری شروع کرد
یکی با پا پیکرو زیر و رو کرد
من بودم و یکی جلو چش من
با چشم بد نگاهی به عمو کرد
اون اومد و منم رسیدم
نعره زد و نعره کشیدم
یجوری زد توی سرم که
عمو دیگه چیزی ندیدم
خنجر کشید و من هم
دستو سپر گرفتم
یه دستو رو گلوتو
یکی روو سر گرفتم
ای وای عمو حسینم
عبدالله ابن الحسن (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__مناجات
همگی در تب غمت هستیم
بی قرار محرمت هستیم
چشم گریان برایت آوردیم
شال بوسان پرچمت هستیم
بعد تو تا همیشه گریانیم
گریه کن های ماتمت هستیم
با نگاه تو اهل گریه شدیم
غرق داغ معظمت هستیم
بی تو شادی به ما نمی آید
زائر جسم درهمت هستیم
با غم کربلات مانوسیم
بی ضریحیم و بی تو می پوسیم...
️محمد حبیب زاده
امام حسین (ع)
مناجات
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__زمزمه
اینجا کجاست برادر من
که رخنه کرده غم به جونم
از من نخواه که توی این دشت
دووم بیارم و بمونم
اینجا کجاست برادرم
دلشوره داره خواهرت
میمیره خواهرت اگر
یه مو بشه کم از سرت
حسین من حسین من
با من مگو از داغ هجران
که خواهر طاقت نداره
از وقتی پا گذاشتم اینجا
بدجور دل من بیقراره
باور نمیکنم حسین
اینجا شویم از هم جدا
باور نمیکنم رود
سر تو روی نیزه ها
حسین من حسین من
امام حسین (ع)
زمزمه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
ای واویلا فتاده به زمین دست عباسم
ای واویلا فتاده به زمین دست عباسم
الله الله فتاده به زمین دست عباسم
ای واویلا فتاده به زمین دست عباسم
ساقی خیل تشنگان - بوده عباسم (3)
پشت و پناه بی کسان - بوده عباسم (3)
رافع مشکلاتمان - بوده عباسم (3)
ببین فتاده به زمین دست عباسم
ای واویلا فتاده به زمین دست عباسم
رضا و راضیم خدا – بر قضای تو (3)
تا که کنم بعد اخا- جان فدای تو
خود به رهت گرفته ام - بین لوای تو (3)
ببین فتاده به زمین دست عباسم
ای واویلا فتاده به زمین دست عباسم
تو ای خدای مهربان ذوالجلال یکتا
گواه و آگهی ز من ای قدیر دانا
که بی برادرم دگر(2) از جفای اعدا
ببین فتاده به زمین دست عباسم
ای واویلا فتاده به زمین دست عباسم
#زنجیرزنی
#هادی_همتی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
▪️بیا علمدار کربلا علم بزن علم بزن
با مشک آبت تو خیمه ها قدم بزن قدم بزن▪️
تموم طفلان کنج حرم با لب تشنه منتظرن
نیامدی سقای حسین همه ز تو بی خبرن
ساقی طفلان تشنه لب آب روان به ما بده
بیا علمدار با وفا به خیمه ها صفا بده
▪️بیا علمدار کربلا علم بزن علم بزن
با مشک آبت تو خیمه ها قدم بزن قدم بزن▪️
تو تک علمدار لشکری به لشکر من دلاوری
ای با وفا یاور حسین تو بهترین برادری
ناله ی ادرک اخا زدی شکسته از غم کمرم
خبر نداری چی اومده تو خاک غربت به سرم
یگانه پرچم دار حسین عباس یل ام البنین
چرا کنار علقمه شد قامت تو نقش زمین
▪️بیا علمدار کربلا علم بزن علم بزن
با مشک آبت تو خیمه ها قدم بزن قدم بزن▪️
چرا فتاده علم زمین واویلا واویلا
لبای خشک مرا ببین ای سقا ای سقا
چرا دو دستت جدا شده برادرم برادرم
چرا به خون غوطه ور شدی دلاورم دلاورم
بلند شو از جا امید من حسینتو تنها نزار
بی تو می میرم ز بی کسی نفس بکش دووم بیار
▪️بیا علمدار کربلا علم بزن علم بزن
با مشک آبت تو خیمه ها قدم بزن قدم بزن▪️
#زنجیرزنی
#هادی_همتی
❤️ #مناجات_امام_زمان_عج
💥#آقای_مطیعی
چرا آواره ی کوه و بیابانم نمیدانم
چه میخواهد غم عشق تو از جانم
نمیدانم ...
یابن الحسن ... ۲
یابن الحسن ... ۲
آقا ...
چرا آواره ی کوه و بیابانم نمیدانم
من که آوارت نیستم ... من که کاری باهات ندارم ... خوش به حال اونایی که به تو فکر می کنن آقا ... خوش به حال اونایی که باهات آشتی کردن ... خوش به حال اونایی که زندگیشون بوی امام زمان میده ... خوش به حال اونایی که دلت رو خون نمیکنن ...
آقا ...ایّام غم و محنت مادرت زهرای اطهره ... به خاطر مادرت یه نگاهی به ما بکن ...
به سمتِ آسمان رو میکنم هرجمعه میپرسم
کجایی ماه ِ پشت ِ ابر پنهانم نمی دانم
یا ابن الزهرا ۳
آقا ... مولا ...
تو که هر هفته امضا میکنی پرونده ما را ۲
نمی دانم چرا بر عهد و پیمانم .. نمی دانم
دراین عصرِ غم و تردید آقا با ظهور تو ۲
به جا میماند آیا دین و ایمانم نمی دانم
آقا منو از در خونت بیرون نکن ... یا صاحب الزمان فردا که صبح جمعه ست ... فردا که عاشقات صدات میزنن ... همون فردایی که ما همیشه صبح جمعه ها خواب بودیم ... اگه برا شیعیانت و عاشقات دعا کردی راه دوری نمی ره ... یه دعا هم برا بیچاره ها بکن ... منم به دعات نیاز دارم ... نمیدونم به دردت میخورم یا نه ... دونه دونه جوونا دارن میرن ... مدافعان حرم دارن میرن جونشون روفدا میکنن ...
نمیدانم که هستم آن زمان پای رکاب تو
چه هستم کافرم گبرم مسلمانم نمیدانم
چه میشد اینکه مانندِشما خون گریه میکردم
خدا می کرد چون زینب پریشانم ،نمی دانم
آقا ...
شبیه حر سرم زیرَست پشت خیمه ی ارباب
نگاهش میکند امروز مهمانم ، نمی دانم
شب جمعه است ... بیاد اون آقای مظلومی که اومد جلو امام حسین سرش رو پایین انداخت ... یه وقت آقا فرمود: اِرفع راسک یا شیخ
شبهای جمعه، فاطمه بااضطراب وواهمه
آید به دشت ِ کربلا آید به دشت ِ نینوا
گوید حسین من چه شد
نور ِ دو عین من چه شد
جانم حسین ... جانم حسین ...
جانم حسین ... جانم حسین ...