eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
در زیرِ آفتاب ببین سوختی رُباب خیره مَشو به آب ببین سوختی رُباب شرمنده‌ام کنارِ تو از رویِ مادرم شرمنده‌ات شدیم عروسِ برادرم خود را کمر خمیده بر این راه میکِشی مویت سفید شد چقدر آه میکِشی دیدی به رویِ نیزه علی تاب می‌خورَد گفتی که نیزه‌دار چه بَد آب می‌خورَد هنگام استراحتِ این نیزه دارها آرام میروی سویِ آن نیزه بارها در زیر آفتاب ببین سوختی رُباب یک لحظه هم بخواب ببین سوختی رُباب تاول زده است رویِ تو ای خاک بر سرم شرمنده‌ات شُدیم عروسِ برادرم خار است خارِ غربت صحرا به دامنت هِی تا مَکُن لباسِ علی را به دامنت پلکت که ریخت گریه به پیراهنش مَکُن در خاطرت لباس علی را تنش مکن در خواب ناله‌ات : گل دامان من کجاست از خواب می‌پَری که علی جان من کجاست یک جرعه آب تکه‌ی نانی عروس ما پیرم مکن هنوز جوانی عروسِ ما نجوا مکن خزانزده‌ام غنچه‌ام کجاست من تازه مادرم چه کنم بچه‌ام کجاست بر رویِ نیزه رویِ علی را نشان نده در بین شانه مویِ علی را نشان نده شد خانه‌ام خراب بُرو سوختی رُباب از زیر آفتاب برو سوختی رُباب حسن لطفی
ذبیح من که زخمت به خون بخشیده زیبایی  دهان خشک و چشم نیم بازت گشته دریایی  منم خورشید و تو همچون ستاره بر سر دوشم  رخت گردیده چون ماه بنی هاشم تماشایی  تبسم های تو دل برده از عباس و از اکبر  تلظی های تو داده حرم را شغل سقایی  به قد کوچک و سن کمت نازم که تا محشر  دهد زخم گلویت آب بر گل های زهرایی  تو دیشب تا سحر بیدار بودی و در اطرافت  صدای العطش گردیده بود آوای لالایی  تبسم کن که می بینم سر ببریده ات با من  چهل منزل کند بالای نیزه راه پیمایی  تمام تشنگان را بود بر لب حرفِ آب اما  تو بهر آب گفتن هم نبودت هیچ یارایی  زبس زیبا شدی برروی دستم دم به دم ازمن  گلویت دل ربایی می کند، رویت دل آرایی  به روی دست من ذبح تو بر من سخت اما  تو با لبخند خونینت به من دادی شکیبایی  اگر چه دم به دم رفتم زمیدان کشته آوردم  تو تا بودی مرا در دل نبود احساس تنهایی  استاد حاج غلامرضا سازگار
به تبسّم لب خشکیده ی خود وا میکرد هر زمانی که نظر بر رخ بابا میکرد قطره ای اشک چو بر صورت او می افتاد یادی از تشنه لبان لب دریا میکرد مثل ماهی که جدا از لب دریا باشد روی دستان پدر بود و تلظّی میکرد وَ پدر نیز برای لب عطشان پسر طلب آب غریبانه ز اعدا میکرد سند غربتش این بس که ازآن کوردلان چشمه ی آب بقا ، آب تمنّا میکرد روی دستان پدر ، حرمله سیرابش کرد مادرش غمزده از خیمه تماشا میکرد خنده بر تیرِ سه شعبه نزد اصغر ، هرگز او برای دل ما طرح معمّا میکرد فاطمه آمد و آغوش گشودش ، که بیا او هم از رویِ ادب خنده به زهرا میکرد در جهانی که بُود عشقِ علی ، نیست عجب معجزاتی که نفسهای مسیحا میکرد اسماعیل پورجهانی
هرم لبهای تو آتش زده جانم پسرم قصه ی آب برای تو بخوانم پسرم پسر ساقی کوثر به چه کاری افتاد کشته ی طعنه ی این زخم زبانم پسرم داغ تو چون علی اکبر کمرم را تا کرد نعره خواهم زنم از دل نتوانم پسرم مادرت دیده به راه است که سیراب آیی با چه رویی تن تو خیمه رسانم چه کنم بی هوا تیر رسید و نفسم بند آمد با نگاه تو گرفته ست زبانم پسرم خون من گردن آنکس که گلوی تو برید حسرت بوسه نهاده به لبانم پسرم صبر کن تا پر قنداقه ی تو پاره کنم سخت جان می دهی ای راحت جانم پسرم ز ترک های لبت بوسه گرفتن سخت است خندهی آخر تو برده توانم پسرم می کَنم قبر تورا دور ز چشم مادر پدرم داده ره چاره نشانم پسرم با وجودی که کنم قبر تو یکسان با خاک باز هم جان تو بابا نگرانم پسرم قاسم نعمتی
يارب اين خورشید سوزان از کدامین خاور است؟ کز شرارش شعله ‌ور هم روح و جان و پیکر است از چه نیلی آسمان گردیده و گریان شده؟ کاین‌چنین در قعر ظلمت بزم چرخ اخضر است هر طرف بانگ غم انگیز عزا آید به گوش کز نفیرش تا همیشه قلب شیعه مضطر است از چه بر زانو نشسته شاه مظلومان حسین؟ کز غمش‌ آه و فغان بر پا به کوی و معبر است اینکه تیر حرمله بنشسته بر حلقوم کیست این رضیعِ نینوا یعنی (علیِ اصغر) است؟! این گل نشکفتهٔ باغ حسین بن علی است؟ کاین‌چنین بر خاک افتاده‌ست و خونین حنجر است بشکند تیری که بر آل عبا گردد روان... بشکند دستی که بر ضد ولای حیدر است گرچه این شش ماهه (اصغر) بود در كرببلا بی‌گمان از بعدِ سلطان شهیدان، اکبر است از دو دست کوچکش حاجات ما گردد روا آری او باب الحوائج نزد حیّ داور است آنچه می‌ماند به جا از دشمنان ددسرشت کفر مطلق بوده و پاداش‌ شان در محشر است لعن و نفرین تا ابد بر شمر دون و حرمله... هم بر ابنِ سعد و هم سفیانیان کافر است (ساقیا) از داغ جانسوز رضیع نینوا... جای اشک و جای باده، خون به چشم و ساغر است سیدمحمدرضاشمس
عجب حال خوشی در روضه ها هست به قدر وسعت عالم صفا هست در این شهر سیه رو بین روضه نفس تنگی نمیگیری هوا هست به دور هم جمعند عاشقان و به قدر وُسع عشق است و وفا هست حرم را در حسینیه ببینید به هر جا روضه باشد کربلا هست سگ کهف حریم کربلا شو فنای جای دگر اینجا بقا هست اگر داری مریض لا علاجی بیا روضه بیا دارالشّفا هست به این خانه بیا تا که ببینی سر این سُفره شاه است و گدا هست خضاب دیگران رنگی ندارد در این وادی زخون آری حنا هست اگر با گوش دل، دل داده باشی صدای گریهء یک آشنا هست هزار و چار صد سال است مهدی(عج) عزادار غمِ خون خدا هست روایت از امام صادق(ع) آمد که گریه بهر جدّم کیمیا هست خدا این اشک را از ما نگیرد که هر چه خیر از حال بُکا هست بخوان ای روضه خوان تا که بگرییم برای تشنه ای که سر جدا هست به لطف مادرش زهرا همیشه میان روضه ها آب و غذا هست اگر چه آب مهر مادرش بود ولی شرح غمش پُر ماجرا هست به منّت بهر طفلش آب خواهد ز قومی که تماما اشقیا هست پدر فریاد زد رحمی به طفلم اگر یک مرد در بین شما هست ... بگیرد طفل من سیراب سازد اگر یک ذرّه ای لطف و عطا هست به جای آب تیر آمد چه تیری که بهر صید زخمش بی دوا هست چه تیری اُستخوان حلق بشکست چنین ذبح عظیمی در کجا هست؟ علی را تا نبیند مادر او چه جایی بهتر از زیر عبا هست به حیرانی بابا خنده کردند بگو آیا که یک ذره حیا هست الهی مادرش اصلا نبیند سرِ ششماهه در طشت طلا هست مجتبی صمدی شهاب
ای از تلظّی‌های تو در چشم من دریا خجل مادر خجل، خواهر خجل، دریا خجل، سقا خجل در خون، خدا را دیده‌ای جان دادی و خندیده‌ای تا دامن محشر بود از خنده‌ات بابا خجل از حنجر خشکیده‌ات خون خورده تیر حرمله پیکان ز اشک چشم من، من گشتم از زهرا خجل در آتش تاب و تبت دیدم به دست زینبت هم از تو هم از عمه شد خورشید عاشورا خجل خشکیده‌لب بردم تو را لب‌تشنه آوردم تو را هم از تو هم از مادرت گشتم در این صحرا خجل از خون زخم حنجرت آمد شهادت سرفراز از اشک چشم مادرت شد زینب کبری خجل دعویِّ دین و کشتن شش‌ماهه آن هم تشنه‌لب اینجا مسلمان می‌شود از گبر و از ترسا خجل با این عذار لاله‌گون، با این جمال غرقه خون جا دارد ار یوسف شود، زین صورت زیبا، خجل ای غنچۀ پرپر شده، ای هدیه بر داور شده! پیش گل لبخند تو، از باغبان، گل‌ها خجل باب‌النّجات عالمی، خون خدا را همدمی شرمنده عالم از تو شد، «میثم» نشد تنها خجل استاد حاج غلامرضا سازگار
ازحرم طفل رباب ِتازه ای برخاسته شال بسته، با نقابِ تازه ای برخاسته گرچه افتادند رویِ خاک ها خورشیدها تازه مغرب، آفتابِ تازه ای برخاسته باد دارد از مسیر ِ چشمهایش می وَزَد لاجرم بویِ شرابِ تازه ای برخاسته بیشتر شد تشنگی ها، او خودش  آب، آب بود پشتِ پایش آب…آبِ تازه ای برخاسته با همه پیغمبران، پیغمبری ام فرق کرد رویِ دستم یک کتابِ تازه ای برخاسته آن همه لبیک گفتن یکطرف، این یکطرف پرسش ِ ما راجوابِ تازه ای برخاسته ریخت برهم لشگری را تاکه بر دستم رسید با حضورش بوترابِ تازه ای برخاسته زود یا خوابش کنید و یا مُراعاتش کنید تازه این کودک زخوابِ تازه ای برخاسته این بلاتکلیفی ام ازناتوانی نیست نیست تیر با یک پیچ و تابِ تازه ای برخاسته گردنی که خشک باشد آخرش این میشود تیر هم که باشتابِ تازه ای برخاسته روی این دستم تنش؛ برروی این دستم سرش آه بفرستم کدامش را برای مادرش علی اکبر لطیفیان
پسرم از نفس افتاد به دادم برسید داد از اینهمه بیداد، به دادم برسید تشنه ام ،شیر ندارم، چکنم؟ حیرانم باید آخر چه به او داد؟ به دادم برسید دیگر از شدت گرما و عطش همچو کویر چاک خورده لب نوزاد ، به دادم برسید بوی آب و،دل بی تاب و،سپاهی بی رحم طفلی و اینهمه جلاد،به دادم برسید آب،دامی ست،که دلبند مرا صید کند وای از حیله ی صیاد،به دادم برسید باپدر رفت وندانم چه شده کز میدان شاه پیغام فرستاد،به دادم برسید بارالها چه بلائی سرش آمده؟که حسین میزند اینهمه فریاد،به دادم برسید آن کماندار،که تیرش کمی از نیزه نداشت گشته اینقدر چرا شاد؟به دادم برسید حاج حیدر توکلی
بسم الله الرحمن الرحیم ۱۴۰۱ 🖊 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ مثل تو بین همه دنیا نیست کسی اینقد نفسِ بابا نیست تو به اهل دنیا ثابت کردی مرد بودن به قد و بالا نیست مرد بودن یعنی حامی مولا شدن مرد بودن یعنی فدای بابا شدن مرد بودن یعنی عزیزِ دنیا شدن به تنم جان بده لطفی کن و فرمان بده تا سر به قدوم تو بیندازم تویی دنیای من ای حضرت والای من ای نام قشنگت پرِ پروازم "یا علی اصغر" ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ فوق ادراکِ همه دنیایی از تصور ما خارج هستی چه مقامی داری ای شهزاده که تو هم باب حوائج هستی علیِ اصغر نورِ نور خدایی آقا علیِ اصغر عزیز قلب زهرا علیِ اصغر نور خدای اعلی جان و جانان علی و قدیم الاحسان علی ای نام تو درمانم صاحب دم علی و عشق مجسم علی ای عشق تو میزانم "یا علی اصغر" ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ اشعار امیر قربانی فر
بسم الله الرحمن الرحیم ۱۴۰۱ 🎤 🖊 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ سردمداری ، حیدر کراری بر این عالم سرور و سالاری خیبر چیزی نبود برات آقا تو میتونی عالمو برداری وقتی که قدم میزاری تو میدون کار و بارِ جنگیدن تعطیله پهلوونا رو دو تا نیمه کرده ذوالفقارت انگاری عزرائیلِ مولا ، اسداللهی ، تو یداللهی ، غیرت اللهی حیدر حیدر مولا ولی اللهی اذن اللهی عین اللهی حیدر حیدر یا علی مولا جانم حیدر ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ هم آقایی ، هم شهِ مردایی جانم مولا ، قاتل الاعدایی هم زهرا شد ، جانِ ولی الله هم تو جانِ ، ام ابیهایی فاتح بدر و حنین و خندق حیدر پهلوونِ پیروز مطلق حیدر قسیم النار و الجنت مولا دین ما داره با تو رونق حیدر مولا ، مرد مردایی ، عشق دنیایی ، جان طاهایی ، حیدر حیدر مولا ، صاحب منبر ، اول و آخر ، فتاح خیبر ، حیدر حیدر یا علی جانم مولا حیدر ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ اشعار امیر قربانی فر
هدیه به حضرت علی اصغر صلوات سبک زنجیر زنی یا واحد حضرت علی اصغر دلهره های مادرت جواب نداره پسرم گریه نکن مادرتو که اب نداره پسرم بی تابی و بی تابم و بی خوابی و بی خوابم و ترک های لبت علی داره می ده عذابم و می خواستم که بزرگ بشی علیه اکبری بشی شاید عصای پیریه خمیده مادری بشی می خواستم که بزرگ بشی مقابلم تو راه بری خیلی زوده که پسرم به سمت قتلگاه بری سپیدیه گلوتو تا به حرمله نشون دادی به روی دست های بابات غریبونه تو جون دادی رها شد تا تیر سه پر به سمت حنجرت رسید گلوی نازک تورو شبیه حنجری برید گریه های مادرتو عزیز جونم ندیدن تن تورو از دل خاک با نیزه بیرون کشیدن اللهی بعد غم تو نمونه زنده مادرت رونیزه ها دیدم دارن می بندن با طناب سرت رضا نصابی
هدیه به حضرت رباب صلوات شور زمینه واحد و زمزمه حضرت علی اصغر ای تیر چرا تو بی خبر رسیدی شبیه میخ در رسیدی سمته علی اصغر رسیدی کاشکی کم کنی لا اقل شتاب و رحمی کنی به طفله خواب و ببینی تو حاله رباب و اصغر مادره تو بدونه ابه قلبه رباب پر التهابه گریه های تو بی جوابه اصغر گریه ی تو نداره تاثیر اینا به جای دادنه شیر زدن به حلقه خشکه تو تیر لای لای. لای لای علی علی علی علی. جان بس کن حرمله مادرش می لرزه تو خیمه خواهرش می لرزه از عطش حنجرش می لرزه نامرد نده عذاب پرسه نزن تو دنبال اب پرسه نزن تو پیشه رباب پرسه نزن تو ای وای اسیر صیادی عزیزم هنوز تو نوزادی عزیزم از نفس افتادی عزیزم ای وای شده بریده حنجره تو به پوست اویزونه سره تو چشم انتظاره مادره تو لای لای. لای. لای علی علی علی علی جان ای تیر تو چرخ زدی و پرو بردی دلخوشیه مادر و بردی اومدی از راه سرو بردی ای تیر هدف گرفتی تا پسررو زدی در اصل قلبه پدررو جدا کردی از تن تو سررو حیف شد نشکفته گل شدی تو پر پر نشد بزرگ شی علی اصغر بشی عصای دسته مادر حیف شد نشد ببینم قد کشیدی به سنه اکبر تو رسیدی لباسه دومادی پوشیدی رضا نصابی
هدیه به حضرت رباب صلوات شور یا زمینه و زمزمه سبک مسیر روضه حضرت علی اصغر صحبت اب می شه گریم می گیره من حرف رباب می شه گریم می گیره من‌ شیر خواره می بینم تو بغله مادر اروم تاخواب می شه گریم می گیره من شدم از غصه ی تو پیر اصغر با گلوی تو چه کرد تیر اصغر یه جوری گلوتو پاره کرده انگاری که خرده شمشیر اصغر ‌ لالایی اصغر من لالایی مگه یه شیر خواره چقد می خواد اب که وقته جواب می شه گریم می گیره من دست خودم نیست که هر جایی حرفی از جام شراب می شه گریم می گیره من نیزه داره لاابالیه مست سرتو دیدم گرفت توی دست کنار سر عمو عباست سر تو به نوک نیزه می بست لالایی اصغر من لالایی مادری از بچش که بی خبر باشه پر اضطراب می شه گریم می گیره من ببینم مردی رو غمگین و مضطر هست حالم خراب می شه گریم می گیره من حرمله به حال من می خنده شدم از مادرتو شرمنده دست و پا می زنی و می بینم سرتو تنها به پوستی بنده لالایی اصغر من لالایی
✅بنداول تلظی نکن ای علی اصغرمن نظرکن به حال و دل مضطرمن 🌷 ببین اهل خیمه با دیده ی گریون میگن ای خدایا علی مون نده جون 🌷 محاله تواین دشت بارونی بباره عموی تو رفته تا آبی بیاره میاداز فرات اون بامشک پر ابش ابالفضل براتو دلش بیقراره 🌷 علی اصغرمن گل پرپرمن ___________ ✅بنددوم دیگه لحظه های وداعت رسیده بمیرم سه شعبه گلوتو بریده 🌷 دلم رو به اتیش کشیدی بابایی تاتشنه رو دستام خوابیدی بابایی 🌷 نگات میکنم من بااین چشمای تر زدی روی دستام علی جان توپرپر تیر تیز دشمن گلوتو دریده بزن دست وپایی توای پاره حنجر 🌷 علی اصغرمن گل پرپرمن ___________________________ ✅بندسوم رسید نیزه داری جلو مادر تو کشید بیرون از خاک تنه بی سر تو 🌷 می ریخت خاک غربت روی سر رباب و سرت و رو نیزه می بست با طناب و 🌷 دلش غرق غم مادر تو علی بود بریده رگ حنجر تو علی بود تازیرسه شعبه زدی دست و پایی قد یه کف دست سر تو علی بود 🌷 علی اصغرمن گل پرپرمن 💠💠💠⭕️ 357 ❌💠💠💠 ___________________
هدیه به حضرت علی اصغر صلوات شور یا زمینه روضه ای حضرت علی اصغر ای وای ای وای نرسید به حنجر خشکت اب ای وای ای وای شدی با تیر سه شعبه سیراب ای وای ای وای نیمه بازه چشمای گریونت ای وای ای وای سره تو افتاده روی شونت با چه رویی ببرم من تورو پیشه مادرت ای اصغر کاش به جای تو میومد تیر به سمته پدرت ای اصغر استخونه گلوی تو شده با تیر سه شعبه پاره ضربه ش از بس که شدید بود چیزی از گلوت نموند شیر خواره علی لای لای علی لای لای علی لای لای علی لای لایی ای وای ای وای نفست دیگه نمیاد بالا ای وای ای وای روی دستم میزنی دست و پا ای وای ای وای نمی شه تورو تکون داد اصغر ای وای ای وای به رباب تورو نشون داد اصغر با قده خم با چشه نم تورو پشت خیمه ها خاک می کنم تا نفهمه مادره تو تورو بی سرو صدا خاک می کنم نیزه دارا روسره تو دارن انگاری که قیمت می زارن می دونم که واسه درهم تنه تو با نیزه بیرون میارن رضا نصابی
🎼 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول گل بستانم ماه تابانم ای علی اصغرم خشکیده لبهات ای عزیزمن ای گلم ای مادرم ماه گهواره ای جگر پاره خیلی شرمنده م برات ندارم آب و ندارم شیر ی برسونم به لبات 🔘 آه ای تشنه لب بی شیر رباب(س) عموت زودمیاد بامشک پر آب 🔘 آه ای اصغرم آه ای اصغرم 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم عزیز جونم ای مهربونم غنچه ی پر پر علی (ع) حنجرت پاره مادرت داره می زنه به سر علی(ع) مادرت گریون شده اویزون به پوستی نازک سرت رو نی می بندن سر تو اصغر پیش چشم مادرت 🔘 می بندن سرت رو روی طناب پیشِ چشمای گریونه رباب 🔘 آه ای اصغرم آه ای اصغرم 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم ای همه هستم به روی دستم زدی بال و پر علی(ع) تیر مثل خنجر خورد به اون حنجر تورو کرد بی سر علی (ع) زدی دست و پا بغلم بابا به کدوم جرم و گناه با چه رویی من ببرم اصغر(ع) تورو سمت خیمه گاه 🔘 ای سوزم علی ای سازم علی(ع) بودی آخرین سربازم علی (ع) 🔘 آه ای اصغرم آه ای اصغرم 💠💠4⃣6⃣7⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘
هدیه به حضرت رباب صلوات واحد. زمزمه. شور و زمینه شب 7 حضرت علی اصغر لالایی اروم بخواب عزیزم شرمنده ام ندارم یه قطره اب عزیزم از صبح گریه کردی و از صبح تو نمی خوابی بمیرم برات اصغر عزیزم تو بی تابی پسرم بعد تو خاک غم به سرم ببین تیر می کشه جگرم علی پسرم پسرم دل مادرت و نکن خون زبون دور دهن نچرخون علی پسرم لالایی. لالایی لالایی. لالایی. می میرم به خاطر لب تو پایین نمیاد اصغر انگاری که تب تو ارزومه که اصغر. ببینم شدی محشر ببینم چند سال بعد. شدی تو علی اکبر اما حیف خواب دیدم پیشم نمی مونی خواب دیدم که غرق به خونی علی پسرم اما حیف خواب دیدم سرت از تن جداس سرتو بسته رونیزه هاس علی پسرم لالا یی. لالایی. لالایی می ایستم در روبه روی نیزه می بندن با طنابی سرتو روی نیزه ببین از غمت داره مادر تو جون میده نیزه دار کمی اروم . گلم تازه خوابیده کاشکی که لبای تو کمی تر بود ش تشنه نبودی بهتر بودش علی پسرم کاشکی که مادرت قبل تو می مردش تیر به گلوی من می خردش لالایی. لالایی. لالایی. رضا نصابی
🔘🔘۹۰۷🔘🔘 ☑️بنداول بخواب ای اصغر عمو رفت آب بیاره بخواب ای اصغر مادرت شیرنداره بخواب ای اصغر بلکه بارون بباره بخواب ای اصغر هی نده من و عذاب بخواب ای اصغر بمیره برات رباب بخواب ای اصغر لااقل یکم بخواب بخواب ای اصغر«۲» .... بخواب دیگه در نمیاد صدات قربونه خشکی های رو لبات شرمندتم شیر ندارم علی الهی مادرت بشه فدات آه و واویلا یاعلی اصغر«ع» •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بنددوم به روی دستام با سه شعبه زدنت به روی دستام پره خون شد دهنت به روی دستام لب تشنه کشتنت ..... سه شعبه زد تا حرمله ی بی حیا منم افتادم ازنفس دیگه بابا چه جوری آخه من برم خیمه ها .... بگو چه خاکی بریزم به سر چه جور بدم به خیمه ها خبر با چه رویی برا رباب بگم به روی دستم زدی بال و پر ..... آه و واویلا یاعلی اصغر«ع» 💠💠9⃣0⃣7⃣💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
هدیه به حضرت رباب صلوات شور یا زمینه و واحد شب علی اصغر امشب ابر بارونم امشب دل پریشونم برای غمه علی امشب روضه می خونم دست به کمر گرفته مادر علی به روی دامنش داره سر علی خیره شده با بغض به حنجر علی یا اصغر خیره شده به موی چون‌ شبه علی تب می کنه از اتیشه تبه علی دست می کشه رو تاول لبه علی وا اصغر لالا لالایی اصعر. بخواب عزیز مادر الان میاد از دریا با مشک پر اب اور گرفته اضطراب رباب می کشه عذاب رباب شرمنده ی اصغره نداره که اب رباب اه اه اه لالایی اصغر داره چه سخت می گزره لحظه های اون بند نمیاد یه لحظه گریه های اون جایی دیگه نمی رسه صدای اون وای اصغر تو خیالش می بینه که قد کشیده علی شو تو لباس دومادی دیده پیشونیه گل پسرش رو بوسیده ولی همش خیاله همش خواب محاله می مونه اصغر زنده تو ذهنش این سواله اه اه اه لالایی اصغر پسرو نشون گرفت اصغرو رو نشون گرفت حرمله ی بی حیا حنجر رو نشون گرفت هدف گرفت قرص قمر و بی حیا هدف گرفت قلب پدر رو بی حیا هدف گرفت حلقه پسر رو بی حیا وا وی الله تیر سه شعبه رسید و سر و برید دیگه امید قلبه مادر و برید پیش حسین حنجر اصغرو برید وا وی الله غم تو هست کشنده سرت به پوستی بنده ببین داره حرمله به اشک من می خنده اه اه اه لالایی اصغر رضا نصابی
🔘🔘🔘🔘 ☑️بنداول به تب و تاب داری می سوزی از غمه اب داری می سوزی از تو شرمنده هستم مادر زیر افتاب داری می سوزی نشستم پهلوی تو اصغر «ع» تا گرفتم بوی تو اصغر «ع» اللهی که بمیره مادر زده تاول روی تو اصغر «ع» کاشکی بارون بیاد از اسمون بیاد یک کم بخواب علی علی علی علی به جای جرعه آب هی می بینم سراب چیکار کنه رباب علی علی علی علی لالا لالا لالایی اصغر •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بنددوم تشنه لب اصغرم ای بابا ای گله زیبای بی هم تا یک کم آروم بگیر شش ماهه رفته که آب بیاره سقا .... لالا لالا لالا لالایی به تن تو نمونده نایی روی دستای من ای اصغر یکم آروم بگیر بابایی .... یکم آروم بگیر رباب نداره شیر لالا لالا لالا علی علی علی (ع) خشکی زده لبات درنمیادصدات لالا لالا علی علی علی علی(ع) لالا لالا لالایی اصغر •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بندسوم دیدی سیراب شدی توآخر روی دستام زدی بال و پر باتير حرمله ي ملعون پاره شدحنجرت ای اصغر ... شده روزم مث شب تیره غصه توی دلم زنجیره دست و پایی بزن که بابا نفسم از غمت میگیره ..... روم نمیشه برم اینجوری به حرم چیکار کنم بابا بابا بابا بابا چه قدر تو بیصدا تو آغوشم بابا کرده ای تو لالا لالا لالا لالا لالا لالا لالایی اصغر«ع» 💠💠8⃣7⃣7⃣💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
محرم 👆
حضرت علی اصغر علیه السلام 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از حَرای ِ کوچک ِ قنداقه ات ، آغاز کن فاش کن پیغمبری را جرعه ای اعجاز کن فرصتی کوتاه مانده ، از بغل پائین نیا هرچه میخواهی در این کوتاه فرصت ناز کن @hosenih آی اسماعیل ، هاجر خون جگر شد ، هو بکش چشمه ی ِ آب ِ حیاتی ، زیر پایت باز کن هفت شهر عشق را پیری ، « اَناَ الحَقیٖ » بگو مسـند ِ لاهـوتی ِ اشـراق را ، احـراز کن خاکیان از سِرّ ِ وَجه اللهی ِ تو عاجزند رازهایـت را برای ِ عرشـیان ، ابـراز کـن ما همه دلتنگ ِ عطر و بوی حیدر گشته ایم شیشه ی عطر حرم ! خوشبوترین ! سر باز کن چون عمو فرصت نداری تا ببازی دست و چشم وقت کوتاه است ، شور ِ عشق را ایجاز کن @hosenih کمتر از قاسم نمی باشی ، بیا بالی بزن از سر ِ دست ِ پدر تا نیزه ها ، پرواز کن ... * * * ...بانگ «هَل مِن» درمیان کهکشان پیچیده است ای رباب ِ شیر زن ، شش ماهه را سرباز کن شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای که داری به دل وفا به حسین قسمت می دهم بیا به حسین خیرخواهی و رحمتت انداخت گذرم را در این عزا به حسین @hosenih از مرید گناهکار خودت دل نکن حجت خدا، به حسین حاجت مادر مرا دادی قسمت داد هرکجا به حسین پدری کرده ای و با نفست وصل کردی دل مرا به حسین تو بخواهی همین گدا روزی می رسد صحن کربلا، به حسین گریه ات رفته است قطعا بر گریه ی حضرت رضا به حسین گریه کردی و گریه کن شده ایم گریه با اهل کبریا به حسین ** آه از آن پیرمرد که می زد ضربه ها با نوک عصا به حسین @hosenih خورد از هر طرف بدون مجال بارش تند سنگ ها به حسین طاقت از دست داد همسر او داد زد ناگهان ربابه: "حسین" شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حسین آبروی آب بود، آب نمی‌خواست برای تشنگی زمزمش سراب نمی‌خواست حسین منّتِ «مُنّوا عَلَیَّ» را نکشیده‌ست حسین حتی بارانِ مستجاب نمی‌خواست @hosenih نهیب زد نفسش «فَارْحَموا» به آخرتِ خویش کسی از آن همه؛ یک قطره هم ثواب نمی‌خواست صدای غربتِ «هَل‌مِن‌مُعین» رسید به خیمه غریب، جز پسرش از کسی جواب نمی‌خواست عقیقِ تشنه از آغوش گاهواره جدا شد به غیرِ دستِ پدر این نگین رکاب نمی‌خواست میان ماندن و رفتن؛ میان مرگ و شهادت صدای گریه‌ی لبیکش انتخاب نمی‌خواست کسی که قصه‌ی لالایی‌اش نبردِ علی بود میان لشکرِ در دامِ خواب، ‌‌خواب نمی‌خواست حسین خونِ علی را به حکمِ معجزه رو کرد پیمبری که به جز مقتلش کتاب نمی‌خواست @hosenih ... و آفتاب بنا داشت داغِ روز دهم را خنک کند به دَمِ سایه‌اش، رباب نمی‌خواست به حکمِ رشته‌ی بر گردنش رباب اسیر است کشاندنش پیِ خون خدا طناب نمی‌خواست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدیه به حضرت علی اصغر صلوات سبک زنجیر زنی یا واحد حضرت علی اصغر دلهره های مادرت جواب نداره پسرم گریه نکن مادرتو که اب نداره پسرم بی تابی و بی تابم و بی خوابی و بی خوابم و ترک های لبت علی داره می ده عذابم و می خواستم که بزرگ بشی علیه اکبری بشی شاید عصای پیریه خمیده مادری بشی می خواستم که بزرگ بشی مقابلم تو راه بری خیلی زوده که پسرم به سمت قتلگاه بری سپیدیه گلوتو تا به حرمله نشون دادی به روی دست های بابات غریبونه تو جون دادی رها شد تا تیر سه پر به سمت حنجرت رسید گلوی نازک تورو شبیه حنجری برید گریه های مادرتو عزیز جونم ندیدن تن تورو از دل خاک با نیزه بیرون کشیدن اللهی بعد غم تو نمونه زنده مادرت رونیزه ها دیدم دارن می بندن با طناب سرت رضا نصابی
🏴 اشعار ____ کوثر علی‌اصغر امشب به مستان می‌دهد ساغر علی‌اصغر غوغا به پا کرده آیینه‌ی کوچک‌تر حیدر علی‌اصغر ارباب می‌خندد بر سینه‌اش تا می‌گذارد سر علی‌اصغر با سن‌و‌سال کم در جنگ برپا می‌کند محشر علی‌اصغر "هل من معین" آمد طاقت ندارد در حرم دیگر علی‌اصغر تیر سه‌پر خورده پس شد علی‌اصغر، علی‌اصغر، علی‌اصغر هم اکبر آورده هم روی دستانش علیِ اصغر آورده از باغ خود انگار زیر عبا سیب گلاب نوبر آورده در کربلا ارباب یک‌ساقی و هفتاد و اندی ساغر آورده بر روی دستانش انگار حیدر را به روی منبر آورده تیر سه‌شعبه، آه! اشک مرا این جمله هردفعه در آورده پیش عمو بر نی شش‌ماهه حالا بین سرها سر درآورده هربار جان می‌داد تا روی نیزه اصغر خود را نشان می‌داد تا دق کند مادر هی حرمله گهواره‌ی او را تکان می‌داد مثل علی‌اکبر جنگاوری می‌شد اگر دنیا امان می‌‌داد مثل عمو میشد تیر سه‌شعبه چندسالی گر زمان می‌داد آن وقت مادر هم داماد خود را هی نشان این و آن می‌داد باید رباب امروز شش‌ماه درس عاشقی را امتحان می‌داد دنیای شش‌ماهه شد تیره تا خشکیده شد لب‌های شش‌ماهه رو زد برای آب " مُنّوا عَلَیَّ " بر لب بابای شش‌ماهه اُف بر تو ای دنیا خالی‌ست در آغوش مادر جای شش‌ماهه حالا رباب است و لالایی و گهواره و رویای شش‌ماهه تنها امید ماست کوچک‌ترین باب‌المراد، آقای شش‌ماهه هرکس حسینی شد پای براتش می‌خورد امضای شش‌ماهه 🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ____ زهر تکانِ لبت هر چه آب ،شرمنده زتشنگیِ تو قلب کباب ، شرمنده فقط به مادر تو عرض می کنم که نشد نشد که آب بنوشد رباب ، شرمنده کسی ندیده که یک مرد پیشِ همسرِ خود شود به صورت ِ از خون خضاب شرمنده سپاهِ کوفه ببین روی من زمین انداخت شد عاقبت پسرِ بوتراب ، شرمنده شتابِ تیرزیاد وگلوی تو نازک به چوبِ تیر، گلو خورده تاب ،.. شرمنده پسر ببین پدرت را هنوز می لرزد به پشتِ خیمه روم با شتاب ، شرمنده اگر مراسمِ دفنت سریع گشته ببخش شدم ز غصه ای در اضطراب ، شرمنده اگر که قبر تو پیدا کنند من چه کنم؟ به زیرِ خاک همینجا بخواب ، شرمنده تنِ تو ، پهنیِ نیزه؟! خدا به خیر کند اگر به نیزه تنت شد عذاب ، شرمنده عزیز ِ غیرتی ام ،دیده بسته ای، نشوی زمحملی که شده بی حجاب ، شرمنده 🔸شاعر: https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————