eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
بخش ۳ و پایانی بینِ ما دیگر نمی گنجد حجاب کو حجابب بین نور و آفتاب نیست صوت از حنجر بلبل جدا نکهتِ گل کی بُوَد از گل جدا چون که راهب دید زان لفظ صریح برده آن سر گوی سبقت از مسیح پاره در دم پرده اوهام کرد میل، سوی قبله اسلام کرد عقلش از خواب گران بیدار ساخت رشته زنار را دستار ساخت گفت کای سر حق زهرا مادرت حرمت غم‌دیده‌ زینب خواهرت بردی آرامم به آرام آورم رهبری فرما که اسلام آورم هادی‌ام شو تا که می‌آید نفس زآن که بر حق، دین اسلام است و بس گفت ای راهب اگر اهل دلی قبله اسلامیان را مایلی ابتدا آور شهادت بر زبان پس درآ در زمره اسلامیان چون شدی اسلامیان را ز اهل کیش اقتدا کن بر امام عصر خویش چون که بی شک یافتی راه یقین پس امام توست زین‌العابدین عصر، عصر عابدین است ای همام نیست در این عصر، غیر از او امام گر نبود آن قبله اهل یقین آسمان‌ها بود پابست زمین زآن که در هر دور حق را مظهری در جهان باید که باشد رهبری حکم‌ران عالم ایجاد اوست مظهر حق سید سجاد اوست شد لباس شب برون از خُم نیل صبح شد، زد ساربان کوس رحیل شب لباس ماتم از تن برگرفت صبح شد خورشید تشت زر گرفت شب به سر آمد اسیران خاستند روز شد اعدا صفوف آراستند شب گذشت و بود راهب گرم سِیر روز چون شد شمر آمد سوی دیر رفت و خود بگْرفت آن سر را ز وی شد برون از دیر و زد بر نوک نی دید راهب میهمانش می‌رود از تن افسرده جانش می‌رود گفت رو ای میهمان باوفا کاندر این راهت سپردم با خدا رو که من از قطره‌های چشم تر بسته‌ام الماس طاقت بر جگر جان فدای روی چون ماهت برو دست حق بادا به همراهت! برو می‌روی اما دلم همراه توست قبله امید من درگاه توست تا نهانی داشت راهب درد دل ناقه رفت از اشک همراهان به گل گر شبی در دیر منزل کرده‌اید تا قیامت جای در دل کرده‌اید چون گذشتند از در دیر آن سپاه چشم راهب مانْد تا محشر به راه من به راهب خواستم ختم کلام شام شد نزدیک و روزم کرد شام. ✍منکلام:مرحوم اسدالله صنیعیان متخلص به صابر همدانی 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://t.me/hazratehzeynab
️دیر راهب بخش اول بعد شهر بعلبک آل زیاد راهشان در دیر راهب اوفتاد کهنه دیری در درونش راهبی شعله های طور دل را طالبی دیر نه نه یک جهان دریای نور او چو موسی بر فراز کوه طور ترک دنیا گفته ای در کنج دیر همچو عیسی آسمان را کرده سیر لحظه لحظه سال ها در انتظار تا شود دیرش زیارتگاه یار بی خبر خود رازها در پرده داشت در تمام عمر یک گم کرده داشت پیر دیری در نوا چون بلبلی چشم جانش در ره خونین گلی با گل نادیده اش می کرد حال تا شبی بگرفت دامان وصال دید در پایین دیر خود شبی هر طرف تابیده ماه و کوکبی گفت الله کس ندیده این چنین  هیجده خورشید یک شب بر زمین این زنان مو پریشان کیستند گوئیا از جنس انسان نیستند لاله ی حمرا کجا و آبله بازوی حورا کجا و سلسله چیستند این عقده های گوهری یاس های کوچک نیلوفری آمده از طور موسای دگر در غل و زنجیر عیسای دگر سر به نوک نیزه می گوید سخن یا سر یحیی است پیش روی من گشته نیلی ماه روی کودکی بسته دست نونهال کوچکی طفل دیگر بسته با معبود عهد یا سر عیسی جدا گشته به مهد راهب سر را می بیند کرد نصرانی نزول از بام دیر گرد سرها روح او سرگرم سیر دیده بر شمع ولایت دوخته چون پر پروانه جانش سوخته راهب پیر و سر خونین شاه رازها گفتند با هم با نگاه شد فراق عاشق و معشوق طی این به پای نیزه او بالای نی ناگهان زد بانگ بر فوج سپاه کای جنایت پیشگان رو سیاه کیست این سرکاین چنین خواند فصیح وای من داوود باشد یا مسیح یا شده ایجاد صفین دگر گشته قرآن بر سر نی جلوه گر پاسخش گفتند مقصود تو چیست این سر خونین سر یک خارجیست کرده سر پیچی ز فرمان امیر خود شهید و عترتش گشته اسیر بود هفتاد و دو داغش بر جگر تشنه لب از او جدا کردیم سر لرزه بر هفت آسمان انداختیم اسب ها را بر تن او تاختیم شعله ها از هر طرف افروختیم خیمه هایش را سرارسر سوختیم هر یتیمش از درون خیمه گاه برد زیر بوته خاری بی پناه ریخت نصرانی به دامن خون دل گشت سرتا پا وجودش مشتعل بر کشید از سینه چون دریا خروش گفت ای دون فطرتان دین فروش ثروت من هست چندین بدره زر در جوانی ارث بردم از پدر در بهای این همه سیم و زرم امشب این سر را امانت می برم می کنم تا صبح با او گفتگو کز دهانش بشنوم سری مگو شمر را چون دیده بر زر اوفتاد عشق سیمش باز در سر اوفتاد راهب سر را به دیر می برد: داد سر را و ز راهب زر گرفت راهب آن سر را چون جان در بر گرفت برد سوی دیر سر را با شتاب کرد ناگه هاتفی او را خطاب راهب از اسرار آگه نیستی هیچ دانی میزبان کیستی میهمانت میزبان عالم است هر چه گیری احترامش را کم است این که لب هایش به هم خشکیده است بحر رحمت از دمش جوشیده است اینکه زخمش را شمردن مشکل است زخم هفتاد و دو داغش بر دل است گوش شو کآوای جانان بشنوی از دهانش صوت قرآن بشنوی گرد ره با اشک از این سر بشنوی با گلاب و مشک خاکستر بشوی برد راهب عاقبت سر را به دیر تا خدا در دیر خود می کرد سیر شد چراغ دیر آن سر تا سحر دیگر این جا دیر راهب بود و سر خشت خشت دیر را بود این سلام کای چراغ دیر و مطبخ السلام راهب ناله ی واحسینا می شنود ناگهان آمد صدای یا حسین واحسینا واحسینا وا حسین آن یکی می گفت حوا آمده دیگری می گفت سارا آمده هاجر از یک سو پریشان کرده مو مریم از سو زند سیلی به رو آسیه رخت سیه کرده به بر گه به صورت می زند گاهی به سر ناگهان راهب شنید این زمزمه ادخلی یا فاطمه یا فاطمه آه راهب دیده بر بند از نگاه مادر سادات می آید ز راه راهب ناله ی فاطمه می شنود بست راهب دیده اما با دو گوش ناله ای بشنید با سوز و خروش کای قتیل نیزه و خنجر حسین ای فروغ دیده ی مادر حسین ای سر آغشته با خون و تراب کی تو را شسته است با خون و گلاب بر فراز نی کنم گرد تو سیر یا به مطبخ یا به مقتل یه به دیر امشب ای سر چون گل از هم واشدی بیشتر از پیشتر زیبا شدی ای نصاری مرحبا بر یاری ات فاطمه ممنون مهمان داری ات هر کجا این سر دم از محبوب زد دشمنش یا سنگ یا چوب زد تو نبوی، گرد این سر صف زدند پیش چشم دخترانش کف زدند پیش از آن کافتد در این دیرش عبور من زیارت کردم او را در تنور راهب اول پای تا سر گوش شد   ناله ای از دل زد و بی هوش شد چون به هوش آمد به سوی سر شتافت سینه ی تنگش ز تیر غم شکافت گفت ای سر تو محمد نیستی گر محمد نیستی پس کیستی ادامه دارد۰۰۰ ✍منکلام:استادحاج غلامرضا سازگار متخلص به میثم 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://t.me/hazratehzeynab
بخش دوم سر با راهب سخن می گوید ناگهان سر غنچه ی لب باز کرد با نصاری درد دل ابراز کرد گفت کای داده ز کف صبر و شکیب من غریبم من غریبم من غریب گفت می دانم غریب و بی کسی گشته ثابت غربتت بر من بسی تو غریبی که به همرا سرت هره آید دست بسته خواهرت باز اعجازی کن ای شیرین سخن لب گشا و نام خود را گو به من آن امیر المومنین را نور عین گفت راهب من حسینم من حسین من که با تو هم سخن گشته سرم نجل زهرا زاده ی پیغمبرم دیده این سر از عدو آزارها خوانده قرآن بر سر بازارها اشک راهب گشت جاری از بصر گفت ای ریحانه ی خیر البشر از تو خواهم ای عزیز مرتضی شافع راهب شوی روز جزا گفت آئین نصاری وا گذار مذهب اسلام را کن اختیار راهب مسلمان می شود راهب از جام ولایت کام یافت تا تشرف در خط اسلام یافت یوسف زهرا بدو داد این برات گفت ای راهب شدی اهل نجات عاشق و معشوق بود و بزم شب صبحدم کردند از او سر طلب راهب آن سر را چو جان در بر گرفت باز با سر گفتگو از سر گرفت گفت چون بر این مصیبت تن دهم میهمان خویش بر دشمن دهم چشم از آن رخ دل از آن سر برنداشت لیک اینجا چاره ای دیگر نداشت داد سر را گفت ای غارتگران ای جنایت پیشگان ای کافران این سر ریحانه ی پیغمبر است مادرش زهرا و بابش حیدر است ظلم و بیداد و جنایت تا با کی وای اگر دیگر زنید آن را به نی ✍منکلام:استادحاج غلامرضا سازگار متخلص به میثم 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://t.me/hazratehzeynab
دیر راهب ز کو فه آل یاسین بار بستند به محمل جمله با افغان نشستند به راه شام ویران بود دیری در آنجا معتکف یک اهل خیری یکی راهب بدان دیرش مکان بود ز رویش نور یزدانی عیان بود چه راهب ثانی اثنین مسیحی چه راهب تالی تُلو ذبیحی چه راهب روز و شب سرگرم اذکار چه راهب نقطه حق جوی پرگار فراز بام آن دیر دل افروز بر آمد از قضا راهب یکی روز زهر سو بود سر گرم تما شا به صنع سر مدی خلاق یکتا که نا گه دید از یکسوی آن دشت ز مشرق شمس رخشانی عیان گشت ز پی طالع مه چندی منور همه چون بدر تابان مطهر پس آنگه دید راهب کوکبی چند همه دنبال هم بر بسته دربند به اطراف مه و خورشید کوکب گرفته شش جهت دیدی یکی شب جمال لا مکان را در مکان دید خدا را زاهد ترسا عیان دید سری چند همچو خورشید از بدن دور مشعشع رویشان چون سینه طور به پیشاپیش آن سرهای پر خون سری دید از همه در رفعت افزون زنان و دخترانی چندش از پی همه بر سر زنان از غر بت وی بپای دیر او منزل نمودند ز پشت نا قه ها محمل گشودند فرود آمد زدیر آن طینت پاک گشودی در بدان افواج بیباک بدیشان گفت لشکر از کجائید مرا واقف از این شورش نمائید شما را این تها جم بی سبب نیست بگو ئید این زنان و این سر از کیست باو گفتند آن خلق تبه کار چو باشد راهبا با این سرت کار کنون ما این عیال و این سرا ن را همی این بسته پرها کودکان را که بینی روزشان را جمله چون شام اسیری میبریم از کوفه بر شام چو راهب این سخن زانها شنیدی میان دیر خود گریان دویدی گرفت از مخزن جان بدره زر به ایشان داد بگرفت آن جهان سر زری داد و سر جانان خریدی سعادت بین نگو ارزان خریدی به دیر آمد بروی خویش در بست پس زانو دمی در فکر بنشست گهی در ناله گه در فکر بودی گهی گرم دعا گه ذکر بودی بدور شمع سر پروانه گردید ز خویشان جهان بیگانه گردید گشودی راهب عاشق زبان را که جوید شاید آن سر نهان را در اول گفت ای سر صفوتی تو ویا گنجور پاک رحمتی تو تو نوحی یا که ابراهیمی ای سر و یا هستی ذبیح الله اکبر تو ئی ای سر مگر موسی بن عمران که هست از قبطیا نت دیده گریان مسیحی ای سر این شورش صلیبت عجب دارم از احوال عجیبت تورا ای سر قسم اول به اسفار که آمد مر رسولان را ز دادار بحق حرمت تورات اقدس به انجیل و بدان سِفر مقدس تو ای سر از کدامین خاندانی ز بستان کدامین دودمانی نشد زین گفته حل مشکل او نروئیده ز شوره حاصل او دوباره گفت ای محبوب سر مد دهم سو گند ای سرور به احمد بحق بن عم و دامادش ای سر بحق حضرت زهرای اطهر ز خا موشی مرا ای سر مرنجان دمی با من تکلم کن مرا جان چو بردی نام زهرا راهب عشق تجلی کرد هر سو ثاقب عشق به طورش جلوه کردی نور الله زخود بیخود شد آن مرد دل آگاه ز هر سو دید صد مو سی ابن عمران فتاده محو و مات اندر بیابان لب پر خون آن سر شد چو گل باز تکلم کردن آن سر کرد آغاز بافغان گفت کی شوریده ترسا اگر خو اهی مرا باشی شناسا من ای راهب غریب این دیارم بدشت کربلا افتاد گذارم جوانان مرا لب تشنه کشتند ز یارانم کسی راهب نهشتند تنم را در میان خون کشیدند سرم را از قفا عطشان بریدند ✍منکلام:استاد افسر خوانساری 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://t.me/hazratehzeynab
‍ ‍ 🏴 ۱۴۰۱ 📌 🚩بند اول: زینت دوش اباالفضل، یا رقیه جوش و خروش اباالفضل، یا رقیه ستاره تو دل ماهی، وقتی هستی توی آغوش اباالفضل، یا رقیه غنچه باغ حسینی شمع و چراغ حسینی تو حرمِ دلِ ارباب صحن و رواق حسینی رقیه محبوبه، رقیه اعلا رقیه آروم و قرار مولا رقیه حوریه شبیه مادر رقیه معنای حیا و تقوا یا رقیه 🚩بند دوم: نوه ی فاتح خیبر، یا رقیه دلبر آل پیمبر، یا رقیه سه ساله ی بی نظیری، توی عالم شیفعه ی روز محشر، یا رقیه ای ماه عصمت ارباب کوثر حضرت ارباب با اشکای تو یاری شد علم نهضت ارباب رقیه، ای خَلقاً وَ خُلقاً زهرا نجابت با اسم تو میشه معنا همه دیدن که با سلاح گریه یزید و نقشه هاشو کردی رسوا یا رقیه 🚩بند سوم: منجی آخر دنیا، یا بن زهرا منتقم آل طاها، یا بن زهرا وقتی میگیری تو دستت، تیغ حیدر میشه چه محشری برپا، یا بن زهرا وعده ی موعود قرآن شاه عدالت و میزان روایتا میگه هستش انتظاره، فرج ایمان أبانا یا مهدی، بقیة الله صراط المستقیمی و اصل راه اگه تو یک لحظه، نباشی آقا همه عالم میشن، یقینا گمراه یا مهدی شعر و سبک: (طاها تحقیقی)
تموم نفس هاش روضه اس با غم محرم شد پیر نشونه داره رو جسمش از غل و زنجیر بی تاب گریه می کنه با آب گریه می کنه یاد خشکیه لب ارباب گریه می کنه یعقوب کربلا کم گریه کن همراه نیزه ها کم گریه کن علی یا سید الساجدین زین العابدین با یه دل خون می باره چشای امام سجاد یاد روزی که باباش از رو مرکب افتاد موهاش غرق خون شده دردا بی امون شده عمه سینه میزنه رو تل نیمه جون شده بر جسم بی سرش کم گریه کن علی همراه خواهرش کم گریه کن علی یا سید الساجدین زین العابدین نزدیک چهل سال میشه از غصه می باره چشمام کربلا شکستم اما امان از این شام بین کوچه ها توی انظار بردن عمه رو آبم کرده، بودمو بازار بردن عمه رو از مجلس شراب کم گریه کن علی با غصه ی رباب کم گریه کن علی یا سید الساجدین زین العابدین
بسم الله الرحمن الرحیم شور حضرت زینب سلام الله علیها بند اول تا خطبه خوندی، دیدن همه باز، بالای منبر، حیدره لحن کلام و، طرز بیانت، از همه منظر، ‌حیدره از حرف اول، تا حرف آخر، حرفت سراسر، حیدره همه دیدن با خطبه هات، قیامت کردی چقدر دشماناتونو ، ملامت کردی برای نهضت حسین، امامت کردی ۲ بنت الامام، اُخت الامام، والا مقام     زینب زینب ختم کلام،اوج قیام،شد فتح شام      زینب زینب " یا عقیلة العرب زینب " ۳ بند دوم وَمارأیت، الّاجَمیلا، گفتی که غوغا، شد به پا بااین دم تو، تو لشکر کفر، توفان تو دلها، شد به پا زینب کبری، یک جمله گفت و، محشر کبری، شد به پا چقدر باصلابته، جناب زینب زانوی شاه علقمه ست، رکاب زینب پرچم دین حق شده، حجاب زینب ۲ در هر قدم، پای علم، خوردی قسم    زینب زینب در اوج غم، هستی بازم، تیغ دودم    زینب زینب " یا عقیلة العرب زینب " ۳ بند سوم جنگ برا تو، مثل دفاع از، عرش معلّی ست، یا زینب پیشونی بند،"نَحنُ جُنودک"، روی سر ماست، یا زینب ماجون میبازیم، پس پرچم تو، همواره بالاست، یا زینب تا که این خونواده هست، کرم می مونه دستای ما بریده شه، علم می مونه اگه سرهای ما بره، حرم می مونه ۲ ای استوار، حیدر تبار، کوه وقار     زینب زینب بر روزگار، هستی مدار، با اقتدار    زینب زینب " یا عقیلة العرب زینب " ۳ شعر؛ سبک؛
سید محمد جهاد اکبری.mp3
4.41M
.: ا ﷽ ا 🎶 به خونه برگردیم... خونه آغوش حسین مگه نه❤️  خونه بین الحرمین مگه نه 💚 تا 👌👌👌 تکثیر عشق 💚 👈 @azizamhosen @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای شاه کرم ای تاج سرم آقا بفدایت پدر و مادرم دارم به نام تو ارادت دارم به عشق تو علاقه غلام خونهء تو بودن برام بهترین اتفاقه خدا محبت تو رو سرشته برام به روی سینه اسم تو نوشته برام بزم عزای تو خود بهشته برام --- ای شیر جمل ای نور ازل ای ذکر فضائل تو خیرالعمل با گوشه ء چشم تو اقا سر میشه هر روز و شب من اسم شیرین تو حسن جان نمی افته از رو لب من کبوتر دلم شده هوایی تو خدا کنه که من بشم فدایی تو که پادشاهیه منه گدایی تو -- ای نور خدا ای سعی و صفا هر سال به نیابتت میرم کربلا موکب موکب دیدم که پرچم تو مشایه خورده به نامت قربون اون چای عراقی که میرختش اون پیر غلامت میون بین الحرمین تو کرببلا همش بودم به یاد تو اره به خدا گفتم که کربلا کجا مدینه کجا -- (اه من الفراق ای کعبه ء عراق از حال دلم میشه بگیری سراغ) اربعین هر ساله صفا داشت بین موکبهای عراقی شیرین میشد دنیا به کامم با تلخی چای عراقی خدا کنه بیفته باز نگام به حرم امام رضا مدد کنه بیام به حرم بدم تو بین الحرمین سلام به حرم امیرحسین الفت امام حسن (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دوباره یادِ زینبیه، دلم به شور و غوغاست هواییِ حریمِ زینب، دخترِ پاک مولاست حجاب مادران ما از، حجاب مادر اوست.. ..وَهمچنین زینب کبری، آئينه دار زهراست (دل من، به هواش، پر میزنه به حرم، همیشه، سر میزنه دخیل ِ، دل ُبر، در میزنه)(٢) نوحه شو از قدیم می خونم میون ِاین حریم می خونم با لهجه ی آذری حالا .. به یادِ حاج سلیم می خونم (زینب زینب زینب کنز حیا زینب کان وفا زینب زینب زینب زینب درد آشینا زینب غرق بلا زینب زن قهرمانی زهرا نیشانی ای روح با ایمان جانیم سنه قوربان)(٢) مولاتی زینب(۴) آرامشِ دلِ حسین و..، اَنیسِ مجتبی بود توکربلا بعدِ اباالفضل، اُمیدِ خیمه ها بود خطیبِ خطبه های کوفه، کَفیل و یارِ سجاد تو شام با جمله ی جمیلا ، قاتلِ اَشقيا بود (برایِ، آسمون، ها کوکبه خوشيدِ، روزِ و..، ماه ِشبه دعا گو، یِ حسین، هم زینبه)(۲) شبيه يا کریم می خونم تو گوشِ هر نسیم می خونم با اون خلوصِ نيّت حالا .. به یادِ حاج سلیم می خونم (زینب زینب زینب کنز حیا زینب کان وفا زینب زینب زینب زینب درد آشینا زینب غرق بلا زینب زن قهرمانی زهرا نیشانی ای روح با ایمان جانیم سنه قوربان)(٢) مولاتی زینب(۴) الهی که مدافعش شَم ، تو راهِ او بمیرم منی که نوکرِ حسینم ، به دام او اسیرم دارم من از بی بی یه خواهش، بِرَم به جنگِ داعش تو اين مسير اِذنِ شهادت، از دست او بگیرم (شبیه، شهيداش، بی طاقتم برایِ ، خادميش ، در حسرتم کربلا ، شده کُلِّ حاجتم)(۲) تو حال ِنوكريم می خونم تا جنّت النَعيم می خونم با قَصدِ اَمرِ فَرج حالا .. به یادِ حاج سلیم می خونم (زینب زینب زینب کنز حیا زینب کان وفا زینب زینب زینب زینب درد آشینا زینب غرق بلا زینب زن قهرمانی زهرا نیشانی ای روح با ایمان جانیم سنه قوربان)(٢) مولاتی زینب(۴) ملتمس حضرت زینب (س) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar