#امام_حسین
#مناجات_با_امام_حسین
#اربعین_حسینی
عاشقان دارند در میخانه مأوا میکنند
خانه ی غم را خراب از سیلِ صهبا می کنند
خوب ها گلچین شدند و در مسیر کربلا
شرح شور عشق را با اشکْ معنا می کنند
اذن از مولا گرفته از نجف راهی شدند
این چنین در عاشقی دل را مهیّا می کنند
سودها دارد مَشایه در طریقِ کربلا
نقدِ جان را با متاع عشق سودا می کنند
پابرهنه چون رقیّه، سرسپرده، جان به کف
هر دلی را در طریقِ دوست شیدا می کنند
در عمود آخرین عشّاق دلداده به ماه
با دمِ "عباس جیٖبِ الْمٰای" غوغا می کنند
در جواب آنکه روزی یار می کردی طلب
با لَکَ لَبیک، اعجاز مسیحا می کنند
التفاتی نیست عشّاق شما را با بهشت
در میان دو حرم، فردوس پیدا می کنند
🔸شاعر:
#وحید_دکامین
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#امام_حسین
#مناجات_با_امام_حسین
#اربعین_حسینی
قلبی که از اندوهِ تو غمگین شده باشد
با دوستی و حُبّ تو آذین شده باشد
از دعوتِ زهراست در این دایره هستیم
دعوت شده ی فاطمه تأمین شده باشد
در راستیِ هـر عملــی خوفِ ریــا اسـت
جز گریه برای تو که تضمین شده باشد
ما گریه کنان را چه حسابی چه کتابی؟
گریانِ تو بی واهمه تدفین شده باشد
عاشق به صف حشر سَبُک پای گذارد
پلکش اگر از اشک تو سنگین شده باشد
دلچسب ترین دلخوشیِ سینه زنِانست
آن شور که با ذکرِ تو شیرین شده باشد
در مذهبِ ما خوردن هر خاک حرام است
جز خاک مزارِ تو که تحسین شده باشد
خوب است غلامِ تو بِهنگام وفاتش
رخساره اش از عشق تو خونین شده باشد
🔸شاعر:
#سید_حسین_میرعمادی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#امام_حسین
#مناجات_با_امام_حسین
#اربعین_حسینی
اهل زمین که نه ولی از آسمانیم
وقتی سرِ خوانِ کریمان،میهمانیم
پای پیاده اربعین انگار مثلِ...
سربازهای لشکرِ صاحب زمانیم
ما با اذان کربلایت خو گرفتیم
هر لحظه دلتنگ همان صوت اذانیم
از کودکی مهر تو افتاده به دل ها
مستِ می نابت همه، پیر و جوانیم
چون زائر تو زائر حق است،قطعا *
در روز محشر از عذابش در امانیم
هرچند از کار زمانه چون کویریم
در راه عشق اما چو دریا بی کرانیم
آقا قسم بر دخترت ، بیبی رقیه
ما اربعین از کربلایت جا نمانیم
🔸شاعر:
#علی_گلچین_پور
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
هدیه به حضرت زینب صلوات
شوریا زمینه
چشمت روشن
بردن منو بازار
جلو چشِ انظار
تومجلس اغیار
دادن من و ازار
نبودی داداش
غصه عادت شد
به اهل بیت تو
فقط جسارت شد
تو این مسیر خیلی
رقیه اذیت شد
نبودی داداش
با قامت خم داداش رسیدم رسیدم رسیدم
از این زمونه خیری ندیدم ندیدم ندیدم
زخمیه زنجیرم از زندگی سیرم می بینی حسین
نا خوشِ احوالم شکست پروبالم می بینی حسین
بند دوم
تو نپرس از
رباب و گهواره
نپرس ز گوشواره
از گوشای پاره
از چشمی که تاره
دیگه بریدم
تو نپرس از
چادرای سوخته
دست و پای سوخته
نپرس برادر از
معجرای سوخته
دیگه بریدم
رقیه میگفت عمه ببرم ببرم ببرم
درد میکنه پهلو و کمرم کمرم کمرم
تو این چهل روزه یه روز خوش حتی حسین ندیدم
نبودی داداشم ندیدی که از شمر چیا شنیدم
شعر. رضا نصابی. حسین عیدی
هدیه به حضرت زینب صلوات
شور یا زمینه اربعین
رسیدم با دیده ی.نم
رسیدم با قلبه پر غم
رسیدم کنارت داداش
می بینی با قامت خم
سلام برادر
سلام ای صد پاره پیکر حسین
سلام برادر
سلام ای غریب مادر حسین
سلام برادر
سلام ای یوسف من نوح من
سلام برادر
سللم ای شهید مذبوح من
بند دوم
خواهرت تو بی تاب شده
از اشک چشماش پرآب شده
بعد از تو دیده های من
دیگه حسین بی خواب شده
یادم نرفته
وقتی که خیمه ها اتیش گرفت
یادم نرفته
دامنه بچه ها اتیش گرفت
یادم نرفنه
با شمر سنان شدم همسفر
یادم نرفته
که با سا ربان شدم همسفر
بند سوم
بار بلا رو دوشم بود
کهنه پارچه روپوشم بود
صدای قهقهه ی شمر
هر لحظه توی گوشم بود
یادم نرفته
افتادی تو شیب گودال حسین
یادم نرفته
پیشه چشمام رفتی از حال حسین
یادم نرفته
نشست با چکمه روی پیکرت
یادم نرفته
برید از قفا با خنجر سرت
رضا نصابیهدیه به حضرت زینب صلوات
شور یا زمینه اربعین
رسیدم با دیده ی.نم
رسیدم با قلبه پر غم
رسیدم کنارت داداش
می بینی با قامت خم
سلام برادر
سلام ای صد پاره پیکر حسین
سلام برادر
سلام ای غریب مادر حسین
سلام برادر
سلام ای یوسف من نوح من
سلام برادر
سللم ای شهید مذبوح من
بند دوم
خواهرت تو بی تاب شده
از اشک چشماش پرآب شده
بعد از تو دیده های من
دیگه حسین بی خواب شده
یادم نرفته
وقتی که خیمه ها اتیش گرفت
یادم نرفته
دامنه بچه ها اتیش گرفت
یادم نرفنه
با شمر سنان شدم همسفر
یادم نرفته
که با سا ربان شدم همسفر
بند سوم
بار بلا رو دوشم بود
کهنه پارچه روپوشم بود
صدای قهقهه ی شمر
هر لحظه توی گوشم بود
یادم نرفته
افتادی تو شیب گودال حسین
یادم نرفته
پیشه چشمام رفتی از حال حسین
یادم نرفته
نشست با چکمه روی پیکرت
یادم نرفته
برید از قفا با خنجر سرت
رضا نصابی
اربعین
سبک ریان بن الشبیب
بنداول
سلام عریان بدن مظلوم بی کفن
ای برادر
سلام ای سر جدا ای پاره پاره تن
ای برادر
بعد تو صد بار
حسین مردم «۳»
چشم تو روشن
کتک خوردم «۳»
عزیز خواهر
غریب مادر
بنددوم
چل روزه که هردم با اشک دمادم
زینب سر کرد
چِل روز با بچه هات با ناله و ماتم
زینب سر کرد
....
شدم زمین گیر
تواین چل روز«3»
از زندگی سیر
تواین چل روز«3»
عزیز خواهر
غریب مادر
بندسوم
رسیدم از سفر اما بی بال و پر
داداش حسین
دیدم بی حرمتی تو هرکوی و گذر
داداش حسین
دائم شنیدم
حسین دشنام «۳»
میونِ کوفه
میونِ شام «۳»
عزیز خواهر
غریب مادر
بندچهارم
فرار بچه ها غارت خیمه ها
یادمه من
با تنه غرق خون افتادی زیر پا
یادمه من
بر دن برادر
من و هر جا
با شمر خولی
شدم هم پا
عزیز خواهر
غریب مادر
💠💠💠9⃣2⃣7⃣💠💠💠
رضا نصابی
مجید مراد زاده
هدیه به حضرت زینب صلوات
ببین داداش این
دیده های. ترم
ببین داداش این
زخمای پیکرم
ببین داداش این
خونه روی. سرم
ببین داداش این
جای پا رو پرم
غریب مادر. عزیز خواهر
غریب مادر. عزیز خواهر
کناره تو من
خون جگر. اومدم
باحال بد با
چشم تر اومدم
شکسته بال و
سوخته پر. اومدم
شکسته سر
ازاین سفر. اومدم
غر یب. مادر. عزیز خواهر
چهل روز واسه
تو حیرون شدم
چهل روز واسه
تو بارون شدم
چهل روز واسه
تو گریون شدم
چهل روز واسه
تو محزون شدم
غریب مادر. عزیز خواهر
تو رفتی دیدم
مصیبت حسین
تو رفتی دیدم
اسارت. حسارت
تو رفتی دیدم
که غارت حسین
تو رفتی دیدم
حقارت حسین
غریب مادر. عزیز خواهر
رضا نصابی
هدیه به حضرت زینب صلوات
واحد روضه.
حسین
پاشو داداش ببین رسیدم
خسته و دل غمین رسیدم
بعد یه اربعین رسیدم
ای وای ای وای
ای وای ای وای
حسین
با خودم چشم تر اوردم
یه چمن نیلو فر اوردم
غنچه های پر پر اوردم
ای وای ای وای
ای وای. ای وای
شکسته بالم خیلی. بد حالم
بهت حق می دم نشناسیم برادر
بعد تو خیلی مصیبت دیدخواهر
حسین. ای. وای. ای وای. ای وای.
حسین
از درد سرم چیزی نپرس
از دورو برم چیزی نپرس
از چشم ترم چیزی نپرس
ای وای. ای وای.
ای وای. ای وای
حسین
از خاطرات سفر نپرس
از مردم خیره سر نپرس
از حراجیه معجر نپرس
ای وای. ای وای.
ای وای. ای وای
بردنم بازار میونه انظار
به اشکای چشم من می خندیدن
به دورم رقاصه ها می رقصیدن
حسین. ای وای. ای وای. ای وای
رضا نصابی
هدیه به ارباب صلوات
شور یا زمینه روضه ای اربعین
چهل روزه
به سینه داغ تو دارم
چهل روزه
شده گریه فقط کارم
چهل روزه
برادر تازیون خردم
چهل روزه
کتک از این و اون خردم
چهل روزه
چه زجرایی کشیدم من
چهل روزه
پی ناقه دویدم من
حسین جانم. حسین جانم حسین جانم
چهل روزه
سرتو روی نی دیدم
خبر داری
حسینم بزم می دیدم
چهل روزه
پیش چشم عوام بود م
چهل روزه
حسین تو ازدحام بودم
حسین جانم 2
چهل روزه
به دنبال سرت بودم
چهل روزه
که پیشه حنجرت بودم
حسین جانم. حسین جانم. حسین جانم
خودم دیدم ن
تنت را پشت و رو می کرد
به پهلویت
وقتی نیزه فرو می کرد
خودم دیدم
به هم پیوسته بودن که
به دور تو
همه صف بسته بودن که
حسین جانم 2
خودم دیدم
که افتادی توی گودال
خودم دیدم
تن تو می شدش پامال
حسین جانم. حسین جانم. حسین جانم
خودم دیدم
جلوی چشمای زهرا
خودم دیدم
نشست رو سینه ات باپا
حسین جانم
خودم دیدم
کشیدش وقتی خنجر رو
خودم دیدم
بریدش از قفا سر رو
حسین جانم
خودم دیدم
می ریخت رو صحرا خونه تو
خودم دیدم
شکستش استخونه تو
حسین جانم. حسین جانم حسین جانم
به قلم
کربلایی رضا نصابی
کربلایی مجید مراد زاده
یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی ):
زمینه و واحد اربعین حسینی
-بند اول
حسینم
رسیدم من با ناله
ببخش که جا گزاشتم
تو خرابه سه ساله
حسینم
ببین قدم خمیده
بعد ه تو خواهر تو
یه روز خوش ندیده
حسینم
ببین این پهلوی شکستم
ببین این بازوی شکستم
(غریب مادر ، غریب مادر)
حسینم
از غمت قد من کمونه
خسته ام. دیگه از زمونه
(غریب مادر ، غریب مادر)
-بند دوم
می دیدم
تنت و پشت و روکرد
نیزه اش رو تو دهانت
سنان وقتی فرو کرد
می دیدم
خنجر ش و کشیدش
از قفا ضربه می زد
سر تو می بریدش
حسینم
بعد تو شدم از دنیا سیر
با سر تو شدم هم مسیر
(غریب مادر ، غریب مادر)
حسینم
من و برد ن در بین انظار
من و بردن تو کوچه بازار
( غریب مادر غریب مادر )
-بند سوم
حسینم
کنار تو رسیدم
با این چشمای خیس و
با این قد خمیدم
حسینم
دستای من رو بستن
دور از چشم ابالفضل
حرمتم رو شگستن
منزل ها
رفتم با سر تو برادر
ببین چی گذشته به خواهر
(غریب مادر ،غریب مادر)
شامی ها
به گریه های من خندیدن
دورو بر من می رقصیدن
(غریب مادر غریب مادر)
به قلم رضا نصابی
زمزمه ونوحه اربعین حسینی
قافله را ببر به کرببلا، ساربان ساربان
تاکه زیارت کنم آن سرجدا، ساربان، ساربان
واویلتا واویلتا حسینم، حسینم، حسینم2
_________________
گذشته ازداغ وفراق حسین، چهل روز چهل روز
بوده مرا فراق آن نور عین، جگر سوز جگر سوز
واویلتا..
________________
خاک مزار تو بسر بریزم، حسینم حسینم
دوای درد من تویی عزیزم، حسینم حسینم
واویلتا...
_________________
به قتلگه تا که گذر نمودم، دوباره دوباره
گریان شده شعر عزا سرودم، دوباره دوباره
واویلتا...
________________
بر سر قبر تو عزا بپا شد، برادر برادر
غرق غم تو آل مصطفی شد، برادر برادر
_________________
آورده ام بهر وصال با تن، سرت را، برادر
سری که بوده یار وهمره من، برادر برادر
واویلتا...
_______________
ناله کنان صدا زند ربابه، اصغرش اصغرش
گویی نباشد رفتن کودکش، باورش باورش
واویلتا...
________________
رسیده کار من دگر به پایان، حسینم، حسینم
کاش کنار قبر تو دهم جان، حسینم حسینم
واویلتا...
شعر:اسماعیل تقوایی