eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عليه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سلام ای نور، ای محصور، ای دور از رهایی‌ها غریب‌بن‌غریبِ وادی نا‌آشنایی‌ها تویی که مرزهای نقشه‌ها را خطّ بُطلانی سلام ای هستیِ اَعراب، فخر آریایی‌ها سلامِ دورِ ما جان داد در راه علیکِ تو کمی نزدیک کن ما را شبیه سامرایی‌ها کمی هم کاسه‌های چشم‌مان را پر کن از دیدار که با دینار کاری نیست ما را در گدایی‌ها طوافِ کعبه دور قبله‌اش قسمت نشد آخر به حقّ عاشق و معشوق ظلم است این جدایی‌ها زمان ای کاش برمی‌گشت ما را با خودش می‌برد که شاید پیش‌مرگت می‌شدند از ما فدایی‌ها حسن یعنی فقط زخم از نمک‌نشناس‌ها خوردن گره خوردن به غم در پاسخ مشکل‌گشایی‌ها سکوت خسته‌ات یک حنجره فریاد می‌خواهد صدایت زخم خورد از خنجر بی‌هم‌صدایی‌ها تو را غربت، تو را زندان، تو را دیوارها کشتند برای زهر گفتی از جفا، از بی‌وفایی‌ها به دستت کاسه‌ی آب و به چشمت کاسه‌ی اشک است لبت سیراب شد با روضه‌های کربلایی‌ها .
تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن کودک شش ساله بودی بر پدر خواندی نماز ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن زود گرد بی کسی بر ماه رخسارت نشست زود کردی جامۀ ماتم به بر یابن الحسن قرن ها چشم تو گریان است بر جدّت حسین لحظه لحظه ریختی اشک بصر یابن الحسن طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن مخفی از چشم همه، چشم تو بر بابا گریست سوختی چون شمع سوزان تا سحر یابن الحسن قرن ها فریاد زهرا مادرت آید به گوش از مدینه بین آن دیوار و در یابن الحسن یوسف زهرا بیا با ما بگو آخر چرا تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن ای سرشک چارده معصوم از چشمت روان ای زده هجر تو بر دل ها شرر یابن الحسن روز«میثم» تیره تر می باشد از شام فراق تا شود خورشید رویت جلوه گر یابن الحسن استاد حاج غلامرضا سازگار
بیا و سر به روی سینه‌ام بگذار، مهدی‌جان شرر زد بر درونم زهـر آتشبار، مهدی‌جان بیا تا سیر بینم وقت رفتن، ماه رویت را که می‌باشد مرا این آخرین دیدار، مهدی‌جان در ایام جوانی سیر گردیدم ز جان خود ز بس بر من رسید از دشمنان آزار، مهدی‌جان از آن ترسم که بعد از من، تو در تنهایی و غربت به موج غم گذاری چهره بر دیوار، مهدی‌جان تو در ایام طفلی بی‌پدر گشتی، عزیزِ دل مرا شد در جوانی پاره قلب زار، مهدی‌جان از آن می‌سوزم ای نور دو چشم خود، که می‌بینم تو بهر گریه کردن هم نداری یار، مهدی‌جان غم تو بیشتر باشد ز غم‌های پدر، آری اگر چه دیده‌ام من محنت بسیار، مهدی‌جان تو باید قرن‌ها در پرده غیبت کنی گریه بُود هر روز روزت مثل شامِ تار، مهدی‌جان تو باید قرن‌ها چون جد مظلومت علی باشی به حلقت استخوان باشد، به چشمت خار، مهدی‌جان بگیر از مرحمت، فردای محشر، دست «میثم» را که بر جرم و گناه خود کند اقرار، مهدی‌جان استاد سازگار
داره از فرق سرش ميسوزه تا پاش آقايي كه زهر آورده جون رو لبهاش زود بريد خبر بديد مهدي ش بياد و بده آب بهش آخه ميلرزه دستاش دنيا بازم وفا نكرد به بچه هاي فاطمه بازم خزوني شد يه گل از نوگلاي فاطمه نور چشاي فاطمه غريب شهر سامرا شبيه مادرش حالا ميشه جوونمرگ بخدا واويلتا صداي زمزمه ء صاحب زمونه بالاي سر بابا روضه ميخونه گريه هاش بند نمياد شبيه بارون اول آواره گي  ه آقامونه سر بابا رو پاش ه و داره شهادتين ميگه امام حسن بالباي خوني حسين حسين ميگه از شاه عالمين ميگه محشري بود تو كربلا آقاي تشنه لب ما عريان رها شد رو خاكا واويلتا اين روزها امام زمان چه بيقراره اشكايي به رنگ خون داره ميباره جز غم بابا و كربلا و گودال داغ محسن و ميون سينه داره آخه توي همين روزها در به سر فاطمه خورد محسنش افتاد با لگد نيومده به دنيا مرد هجوم غم حيدر و برد ميخ و لگد به سينه دوخت دشمن تا شعله بر فروخت جنين شيش ماه رو سوخت واويلتا مجتبی صمدی شهاب @rozeh_1
ساغر چشم من از باده غم پربار است تن بیتاب من از زهر چه آتشبار است ناتوان گشتن من زود سراغم آمد نتوانم سرم از خاک زمین بردارم دیده ای راکه همه عمربه اشکم شستم حال از غصه تنهائي من خونبار است فرصتی نیست که شرحی دهم از احوالم بسکه درد دل غمدیده من بسیار است با من این زهر چه کرده ست که از تاثیرش بدنم شعله ور و چشم پر آبم تار است سخت گردیده برایم که کمی راه روم بی رمق دست من وتکیه گهم دیوار است هرم آهم شده سوزنده تر از شعله زهر آه جانسوز من از جور فلک سرشار است مادرم آمده بالای سرم می گرید او که زخمی شده از زخم سر مسمار است با لب تشنه و با نام حسین ، ناله کنان ناله ام یاد غم تشنگی شیرخوار است اسلام مولایی @rozeh_1
از تشنگی لعل لبانت آتشین بود جسم کبودت شعله ور روی زمین بود حتی توان ناله کردن هم نداری مقصودخصم اززهردادن برتواین بود محزون کردی با غم خود ناله ها را اشک روان ازدیده هایت هم حزین بود از غصه جان کندنت بر خاک حجره چون مادرت خونین جگرعرش برین بود ماه رخت غمبار و ماه آسمانها اختر فشان از دیدنت اندوهگین بود از بسکه پیچیدی به خود از درد بارها زهر جفا هم از برایت دلغمین بود تو تشنه و سخت است تا آبی بنوشی می لرزی وآب ازلبانت شرمگین بود با هر نفس خونابه آید از دهانت آرام باش، این بار، بار آخرین بود زجری که از این زهر بر جانت خریدی آقا برای رونق بازار دین بود اسلام مولایی @rozeh_1
به شوق از تو سرودن حروف جان بدهند اگر اجازه مدحت به این زبان بدهند تمام ثانیه ها گریه برغمت کردند که تسلیت به دل صاحب الزمان بدهند تنت میان تب است و دو دست لرزانت ستون عرش خداوند را تکان بدهند سوال کرده ام از نام قاتلت اما مقاتل حسنی کوچه را نشان بدهند هجوم برجگرت برده زهر بامسمار خداکند به جگر گوشه ات امان بدهند چقدر کاسه خودش را روی لبت زدتا عنان مرثیه ات را به خیزران بدهند تقاص جان‌تورا زهر میدهد ؟هرگز تقاص جان تورا خولی و سنان بدهند به سمت روضه ی سر می دوند مصرع ها اگر اجازه ی روضه به روضه خوان بدهند دوید خواهر اوتا سر ازتنش نبرند سربریده ی اورا به این و آن بدهند عبا و پیرهنش را که گرگ‌ها بردند عقیق سرخ‌ یمن‌ را به ساربان بدهند... محسن حنیفی @rozeh_1
خودش تنها خبر از داغ های بیکرانش داشت که مانند علی داغی در عمقِ استخوانش داشت امان از کینهٔ دیرینه! میدانم که پیش از زهر چه بغضی خفته در هر لقمه هایِ خشکِ نانش داشت به خود از درد می پیچید و لبها به کبودی رفت به جای آب، زخمِ زهر وقتی در نهانش داشت دلِ سرداب شد آشوب؛ موجِ گریه راه انداخت سحر شد ... آرزویِ لحن زیبایِ اذانش داشت عرق می ریخت و از حال رفت و سخت می لرزید جگر می سوخت از زهری که کامل قصدِ جانش داشت اگر چه عسکری، اما حسن بود و دمِ آخرگمانم ذکر «لا یومَ کَیومکْ» بر زبانش داشت به یاد ظهر عاشورا، به یاد جدّ مظلومش دم آخر چه حالِ روضه در اشک روانش داشت پدر پیش پسر در سامرا ... در کربلا امّا؛ پسر پیش پدر جان داد! سر بر زانوانش داشت! مرضیه عاطفی @rozeh_1
از سوز زهر تاب ز پا تا سرت نبود حتی کمی رمق به لب و حنجرت نبود جان دادن تو می شد از این سخت تر اگر مهدی عزیز کرده ی تو در برت نبود کردند حمله بعد تو بر خانه ات ولی شکر خدا که در پس در همسرت نبود لبهای تو ز ضعف به هم خورد،شکر حق زخمی دگر به روی لب اطهرت نبود لرزید دست و پای تو از سوز زهر کین اما دگر به دست حرامی سرت نبود هر چند بی صدا شدی و سوختی ولی هنگام دست و پا زدنت خواهرت نبود این صحنه دیدنش به خدا سهم زینب است آقا شما که نیزه به دور و برت نبود می دید زینب از روی تل،نیزه خورده را می گفت کاش گرد تنت،مادرت نبود ای نیزه خورده،پاره گلو،ای ذبیح من ای کاش جای نعل روی پیکرت نبود بر نعل های تازه تنت گیر کرده بود ای کاش شاهد بدنت،دخترت نبود محمود اسدی(شائق) @rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نگاه کن جَلواتِ کتاب ناطق را به کوه طور ببین سجده ی شقایق را امام پنجم شیعه پدر شد و حالا گرفته در بغل خویش امام صادق را ز گوشه ی لبش، از خنده اش عسل ریزد به جای نقل، خدا بر سرش زُهَل ریزد مدینه بود و شبی مثل ماه، نورانی شبی که گشت زمان غرقِ نور افشانی شبی که حضرت باقر لبش شکوفا شد نداشت مثل همان شب مدینه دورانی خبر رسید ملایک به شور آمده اند ز عرش روی زمین سمت نور آمده اند مدینه شاهد مولود بی نظیر شده عروس حضرت زهرا به او اسیر شده به کف گرفته علوم تمام عالم را مرید جاذبه هایش ابابصیر شده کرامت و حسناتش شبیه حیدر شد بلاغتِ نفسش هم، زُراره پرور شد تولدش خبر از نورگستری دارد شرافت قدمش ذره پروری دارد ملائکه همه در عرش یک صدا گفتند عروس حضرت زهرا چه گوهری دارد چه گوهری، که ربوده است قلب عاشق را به صولتش زده حق مُهر و مومِ حاذق را کرشمه های نگاهش بهشت می سازد برای دلشده ها، سرنوشت می سازد خودش حرم که ندارد، ولی دل ما را شبیه صحن و سرا خشت خشت می سازد شمیم عطر تنش بوی یاس را دارد تمام زندگیش بوی ربنا دارد به یمن مقدم صادق، خزان تمام شد و رسیده موسم شادی و، غم حرام شد و رسیده اند همه بهر تهنیت از عرش مسیر خانه اش امروز ازدحام شد و همینکه بوسه ز پایش فرشته می چیند ترانه روی لب جبرئیل می شیند رسید و جامعه را شیعه کرد و انسان کرد مطیعِ امر خدا را شبیه ِ سلمان کرد لطافت از نفحاتش چکید و، عالم را به خلصت نبوی یک شبِ مسلمان کرد رسید و داد خدا دست او شفاعت را نوشته اند به خاک رهش هدایت را نوشته اند به وصفش شفاعتش حتمی است گدا که داشته باشد کرامتش حتمی است به ما که شیعه ی اثنی عشر شدیم، حتماً به حشر و محشر کبری عنایتش حتمی است مسیر خانه اش از آسمان گذر دارد بدیهی است که از عرش هم خبر دارد رضا باقریان امام صادق (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 مي آيد از مدينه بوي گل شقايق در گلشن ولايت آمد امام صادق ساقي ز ره رسيده با ساغر ولايت آمد رئيس مذهب در سنگر ولايت در بزم باده نوشان دلدار دلبر آمد بنيانگزار فقه آل پيمبر آمد شهر مدينهاز نغمه منادي باشد ربيع الاول ماه بهار شادي در کوچه کوچه دل پيچيده عطر بويش چشم عروس زهرا روشن شده به رويش امام صادق (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 چه بی قراره دلای عاشق اومده از ره امام صادق از آسمون خبری درراهه شب، شب شادی آل اللهه جشن میلاد رسول اللهه شکر خدا که به کامه ایام اومده از ره رهبر اسلام بساط شادی دلها جوره دل زمین و زمان مسروره دامن آمنه غرق نوره گلای خنده نشسته بر لب تو شب جشن رئیس مذهب شور طرب به دلم افتاده می زنم از می کوثر باده که دل حضرت زهرا شاده به همه عالم علی امیره منکر حیدر بره بمیره کوری چشم حسودا امشب برای شادی زهرا امشب می خونم از دم مولا امشب علی علی علی، حیدر حیدر اسم علی اسم کردگاره بی علی دنیا نمک نداره بگو علی، ببری دلها رو بگو علی، ببری غمها رو ببینی خنده به لب زهرا رو علی علی علی، حیدر حیدر شاعر: امیرحسین الفت امام صادق (ع) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای نور خدا امام صادق خورشید لقا امام صادق پویا ز تو شد فقاهت عشق ای رمز بقا امام صادق افتاده ردای مکتب نور بر دوش تو یا امام صادق دستان تو ای کرامت محض مفهوم عطا امام صادق با هر نفست شود شکوفا گل های دعا امام صادق هر شیعه شود لبالب از نور با مهر شما امام صادق ذکر تو شفای قلب خسته نام تو دوا امام صادق ایجاد شد از فقاهت تو آئین هدا امام صادق بر پیکر ما تو جان دیگر ای روح ولا امام‌ صادق در پیش ستمگران تویی تو فریاد رسا امام صادق تفسیر بلند درد باشد این بغض صدا امام صادق تا کاخ ستم فرو بریزد گشتی تو به پا امام صادق جان تو برای ماندن دین گردید فدا امام صادق بر درگه جود بی حسابت ماییم گدا امام صادق ما دیده به رحمت تو داریم ای شافع ما امام‌ صادق دست من و لطف بی کرانت در روز جزا امام صادق آتش زده غربت بقیع ات هستی مرا امام صادق هر ذزه ز خاک مرقد تو لبریز شفا امام صادق افتاده دلم چو داغداران در شور و نوا امام صادق باران غم تو گشته جاری از دیده ی ما امام صادق پرپر شده لاله ی وجودت از زهر جفا امام صادق گردیده مدینه در غم تو چون کرب و بلا امام صادق در کوی تو مرغ جان «یاسر» گردیده رها امام صادق ** محمود تاری «یاسر» امام صادق (ع) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ایدل همه جا دوباره زیباست هرسو که کنی نظاره زیباست بنگر تو به ماه ورقص نورش چشمک زدن ستاره زیباست فصل گل وموسم بهار است دیدار گل بهاره زیباست بنگر توبه آسمان که خورشید درهاله ای از شراره زیباست ذرّات جهان به چشمت امروز دانی که چرا هماره زیباست مرآت جلال ایزد آمد عطر نفس محمّد آمد این نور که جلوه ای خدائی است آئینۀ حُسن کبریائی است زین مهر پُراز تجلی وعشق هستی همه غرق روشنائی است این زمزمۀ ولادت او آهنگ نسیم دلربائی است گرغنچه صفت تو عقده داری کارش همه دم گره گشائی است فریاد بزن زدل، دل تو گرهمچو کبوتری هوائی است مرآت جلال ایزد آمد عطر نفس محمّد آمد تا رشتۀ غم گسست آن روز شد آمنه گل به دست آن روز بشکفت گل وجود احمد با جلوۀ حق پرست آن روز تا شور ولادتش به پا خواست آتشکده ها نشست آن روز درموکب این امین خلقت بت های جهان شکست آن روز درحالت وجد وشور کعبه ازشوق شنفته است آن روز مرآت جلال ایزد آمد عطر نفس محمّد آمد عاشق شده مهر برجمالش مات است زجلوه وجلالش این است همان گلی که یزدان گفته سخن از گل جمالش این است همان پیمبر نور جان همه برخی کمالش شور دگری فکند در دل گلبانگ اذانی از بلالش جبریل شب ولادتش گفت با زمزمه وطنین بالش مرآت جلال ایزد آمد عطر نفس محمّد آمد قرآن ورق روایت اوست گلزار پِر ازحکایت اوست اسلام اگر شده ست جاوید ازهمت واز درایت اوست هرکس که محمّدی است فردا درسایه ای ازحمایت اوست منشور نجات امت او در دست پُر از کفایت اوست ای آن که به روز ناامیدی چشمت به سوی عنایت اوست مرآت جلال ایزد آمد عطر نفس محمّد آمد چشمان فلک زخلقت او بوده است گواه عصمت او مُحرم شده جبرئیل ازعرش آید زپی زیارت او این است شرافتش که جبر یل بسته ست کمر به خدمت او سرمایۀ عزّت دوعالم باشد به خدا محبت او در روز شکفتنش وفایی سوگند به او وعترت او مرآت جلال ایزد آمد عطر نفس محمّد آمد حاج سید هاشم وفایی پیامبر اکرم (ص) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شکر خدا که عمریه حیدری ام ذکر علیِ نقش انگشتری ام عنایت حضرت مادر بوده که اهل ولا و شیعه ی جعفری ام قلمِ علمِ تو آقاجون بُرَّنده تر از ذوالفقاره وقتی خطبه میخونی انگار رو منبر حیدرِ کراره یا کَهفَ المُومنین، زَعیم الصّالحین،عَمید الصادقین یا صادق سیدالمسلمین ، سلطان العارفین لسان الناطقین، یا صادق صلی الله و علیکْ، یا مولای یا حضرت جعفر صادق ️️️️️️️️️️️️️ نوکری آل علیِ منصبم مفتخرم که جعفریه مکتبم کوری چشمای عدوی مرتضی حضرت صادقه رییس مذهبم کلامت کلام پیغمبر لسان تو قرآن ناطق شیعه تا قیامت مدیونه به احادیثِ قالَ الصّادق مُعزّالمومنین، امام المتقین، شرف العابدین، یا صادق ای ماه مه جبین ، ای محشر آفرین، حب تو اصل دین، یا صادق صلی الله و علیک، یا مولای یا حضرت جعفر صادق ️️️️️️️️️️️️️️ تو ابر رحمتی و می باری کرم بمونه سایتون همیشه رو سرم کی گفته اقا که حرم نداری تو تو قلب شیعیانتون داری حرم یه روز تو بقیع انشالله یه گنبد طلا می سازیم یه بین الحرمین دیگه تا حرم زهرا میسازیم وارث لافتی، استاد ماسوی، بانی روضه ها، یا صادق ای آقای جهان، مرجع شیعیان، جد صاحب زمان، یا صادق صلی الله و علیک، یا مولای یا حضرت جعفر صادق شعر و سبک : میلاد فاروقی امام صادق (ع) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 من کيستم حقيقت حق را خزانه ام بيرون ز مرز فکر و خيال و فسانه ام بنيانگذار مذهب و مسند نشين علم فيض مدام فلسفه ي عارفانه ام سبط نبي و پور علي نجل فاطمه الگوي صبر و صلح حسن را نشانه ام آيينه دار نهضت سرخ حسيني ام چون عابدين به نخل عبادت جوانه ام بحر العلوم باب من است و سخا و جود يک قطره اي بُود ز يم بي کرانه ام استاد فقه و فلسفه منطق و اصول پرچم فراز علم به قاف زمانه ام با اين همه جلال در اين جوّ قيرگون محصور کرده خصم ستم پيشه خانه ام از يورش شبانه ابن الربيع پست آيد به ناله سنگ ز سوز شبانه ام لرزد بسان بيد تن اهل بيت من تا مي کشد ز خانه برون وحشيانه ام آن بي حيا سواره و من با تن ضعيف پاي پياده جانب مسلخ روانه ام «ژوليده» را بگو که بگويد به سوز دل من صادقم حقيقت حق را خزانه ام امام صادق (ع) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
مداحی_آنلاین_اول_به_نام_عشق_سیدمجید_بنی_فاطمه.mp3
4.2M
🔳 (ع) 🌴اول به نام عشق به نامت به نام حُسن 🌴ما که تحیریم همه در مقام حُسن @azizamhosen @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ‍ مسجدی ایام الاول و امامت حضرت مهدی علیه السلام گشته تابنده به عالم نور خورشید امامت ای محبین ای محبین آمده عید ِ امامت نُه ِ ماه ربیع،به شوری بی بدل بگو از جان و دل،یا مهدی اَلعَجَل یا مهدی اَلعَجَل... ما همه هستیم به شور وشوق و عشق و دیده ی تر منتظر های ظُهور ِ مهدی ِ آل پیمبر وَ شهد ِ ذکر او،بُود اَحلا عسل بگو از جان و دل،یا مهدی اَلعَجَل یا مهدی اَلعَجَل... اُمّت اسلام و عزّت،کفر ونابودی و بُطلان با ظهورش میشود هر شوره زاری چون گلستان به خوبی و کرم،ندارد او مَثل بگو از جان و دل،یا مهدی اَلعَجَل یا مهدی اَلعَجَل... تا به آخر ای فدای نهضت و آن انقلابت با امام و رهبر و خود هستم آقا در رکابت سلاح ِ ما به دست،اِراده منجلی به سر یا فاطمه،به لبها یا علی علی مولا علی...
. عالم امکان سراسر نور شد شیعه بعد از سال ها مسرور شد پور زهرا تاج بر سر می نهد بر همه آفاق فرمان می دهد حکم تنفیذش رسیده از سما نامه ای با مُهر و امضاء خدا می نشیند بر سریر عدل و داد آخرین فرمانروای  ابر و باد پادشاه کشور آیینه ها تک سوار قصه ی آدینه ها امپراتور زمین و آسمان حُکمران سرزمین بی دلان پهلوان نامی افسانه ها تحت امرش لشگر پروانه ها لشگری دارد بزرگ و بی بدیل افسرانش نوح و موسی و خلیل ×××   عرشیان و قدسیان فرمان برش مردمان مهربان کشورش ساحران مصر مبهوت اند و مات از نگاه نافذ و افسون گرش ساقیان و می فروشان جملگی مست لایعقل شدند از ساغرش عالمان حوزه های علم  عشق درس ها آموختند از محضرش نام های شاعران شیعه را ثبت کرده ابتدای دفترش ××× خیمه ای سبز و محقر قصر او پایتختش شهر سبز آرزو خادمان بارگاهش اولیاء کاتبان نامه هایش اوصیاء یوسف مصری سفیر دولتش پیر کنعان هم وزیر دولتش در حریمش قدسیان هو می کشند فطرس و جبریل جارو می کشند خیمه اش دارالشفای خاکیان قبله گاه اصلی افلاکیان عطر سیب و یاس دارد خیمه اش گرمی و احساس دارد خیمه اش بیرق عباس پیش تخت او تکیه گاه لحظه های سخت او چادری خاکی درون گنجه اش گوشواری سرخ بین پنجه اش نیمه شب ها عقده ها وا می کند مخفیانه گنجه را وا می کند بوسه باران می شود با شور و شین گوهر انگشتر جدش حسین شاعر : وحید قاسمی .@babollharam
☑️تصویری دیده نشده از سنگ قبر امام حسن عسکری علیه السلام @azizamhosen @yaraliagham
✅آغاز امامت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔻سعید نسیمی ای شمع جهان آرا مهدی ای دلبر بی‌همتا مهدی تو دلبر جانانی، جانی جانان همه جان‌ها مهدی آيينهء اوصاف ايزد ای عبدخدا سيما مهدی ديباچه ديوان خلقت ای شاهكار خدا مهدی هرهست كه گشته هست آن هست دارد ز تو هستش را مهدی ای طاوس اهل جنّت زيباتر از زيبا مهدی يك جلوه‌ای از زيبايی تو شد حسن رخ حورا مهدی ابروی تو محراب است وكمان مژگان تو تير بلا مهدی گيسوی تو هست كمند دل افكنده به دام مرا مهدی ديوانه رويت هر مجنون مجنون تو هرليلا مهدی حسن همه خوبان عالم حق داده به تو يكجا مهدی نام تو دو ميم و حاء و دال همنام رسول خدا مهدی خلق تو محمدی است وبود خوی تو علی‌ آسا مهدی ای يازدهم پسر حيدر آرام دل زهرا مهدی امّيد و سرور قلب حسن ای وارث خون خدا مهدی سجادی و باقر و هم صادق در علم و عبادت‌ها مهدی درحلم و وقار چون كاظم درصبرو رضا چو رضا مهدی در جود جواد و به علم نقی ای تو خلف بابا مهدی ای كعبهء قلب همه عشاق شد محرم تو دل‌ها مهدی در سعی وصالِ تو مروه در هروله ی تو صفا مهدی ای شمس جهان‌افروز بشر مصباح منير هدی مهدی من سائل كوی تو هستم و بس ای منشا جود و عطا مهدی بر حال دل ای دلبر، بنگر عاشق شده و شيدا مهدی بنگركه دلم چون شد؟ خون شد از دوری تو مولا مهدی ای يار سفر كرده زسفر باز آی دگر بازآ مهدی از هجرتويوسف چون يعقوب شد ديده من اعمیٰ مهدی پس جامه ی تقوایم بفرست تاديده شود بينا مهدی ديگر بشتاب و حجاب و نقاب از چهره خود بگشا مهدی بر مشتاقان و‌منتظران عيدی فرما اعطا مهدی ديدار جمال دلارايت در مكه و كرببلا مهدی با توست مرا مهدی، عهدی ای شهبُد بی‌همتا مهدی تا هستم دم، بزنم همه دم ای همدم، دم زشما مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف علیه السلام @babollharam
✅آغاز امامت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔻محمود ژولیده ای تمنا ز همه، لطف و کرامت از تو خواهش از ما و نشان دادنِ قامت از تو دلِ بیمار و تمنای عیادت از ما لبِ خندان و طبابت بسلامت از تو اِلتجا در طلبِ آن رخِ محشر از ما پرده برداشتن از وجهِ قیامت از تو سیزده نور، پیِ ماهِ شب چاردهند روشنی بخشیِ عالم به تمامت از تو حجة الله تو هستی، ولی الله تویی بر همه مُلک و مَلک هست امامت از تو چقدَر تاج ولایت به شما می آید سلطنت از تو و اِعلامِ قیامت از تو چارده قرن، جهان منتظرِ یک روز است کِی ز کعبه خبر آید بسلامت از تو نامِ مهدی به فلَک قُلقله انداز شده مانده در کعبه فقط خواندنِ نامت از تو مادرت فاطمه فرمود که یارِ تو شویم طاعت از ما، تو بیا! امرِ مُدامت از تو یا لثارات بگو تا که بیاییم همه فرشِ جان پیشِ تو از ما و اقامت از تو راه‌پیماییِ صد میلیونیِ مکه ز ما خواندنِ خطبۀ جمعه به فِخامت از تو هجرت از مکه سوی شهر مدینه، زان پس تا اَبد تکیه به کرسیِ مَقامت از تو فتح کن با قدمت منبرِ پیغمبر را عالَمی تشنه و تبیینِ امامت از تو گریه بر غربت سالار شهیدان از ما خواندنِ ناحیه با سوز کلامت از تو وارث فاطمه! امّیدِ ضعیفان توئی و بر زعیمانِ دو دنیاست زعامت از تو همچو شمشیرِ علی تیغِ تو پنهان به غلاف ذکرِ یافاطمه بر قفلِ نیامت از تو جان سپردن به رهِ مادر مضروبه ز ما انتقامِ ستمِ سیلیِ مامت از تو چونکه سیلی بزنی، صورتشان برگردد آنگه آتش زدنِ دو بُتِ امت از تو دوست داریم ببینیم غضب کردنِ تو ذکرِ تکبیر ز ما اَخذِ غرامت از تو گر گنهکار نباشیم ترا می‌بینیم توبه از ما و تبسم به غلامت از تو دستخط تو بما بود، نه با شیخ مفید شیعه! برخیز که اظهار ندامت از تو عجل الله تعالی فرجه الشریف علیه السلام @babollharam
✅آغاز امامت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔻محمود تاری (یاسر) بیا بسپار چشمان مرا در آسمان ای گل بده دست مرا در دست‌های کهکشان ای گل تو آغاز زمینی، می‌توانی گل برویانی برویان چشم مستم را به رنگ ارغوان ای گل تو را محدود کردن در حصار باغ‌ها عیب است کرانی نیست بر حسنت، الا ای بیکران ای گل نگردم لحظه‌ای تا که جدا از عطر دستانت بساز از برگ‌های گل برایم آشیان ای گل مگردان رو زچشمانم که در این بی‌قرارستان ندارم از فراق روی تو امن و امان ای گل مرو از پیش چشمانم، مبند ای عشق پلکت را که من وابسته‌ام بر چشم‌های مهربان ای گل زپشت پنجره پیداست خورشید رخت، یعنی جهان شد با طلوع آفتابت جاودان ای گل مبادا جا بماند عاشقی از جمع عشاقت ببر با خود مرا چون عاشقان با کاروان ای گل به مهمانی چشمانت رسیدم همره «یاسر» نمی‌خواهی مگر در خانه خود میهمان ای گل؟ عجل الله تعالی فرجه الشریف علیه السلام @babollharam
✅آغاز امامت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔻قاسم نعمتی تاج امامت است به روی سر شما خیل ملائک‌اند به دور و بر شما قربان چهره‌ات که تجلی مصطفاست قربان آن صلابت چون حیدر شما ای کاش صبح روز ظهورت صدا کنند نام مرا عزیز خدا؛ یاور شما در زیر طاق صحن گوهرشاد حاضر است از بهر خطبه‌خوانی تان منبر شما نفرین فاطمه شده صدشکر مستجاب لبخند آمده به لب مادر شما آقا دعا کنید که در زندگی‌مان باشیم ای ذخیره‌ء حق یاور شما ای چشمه‌ء زلال الهی ظهور کن ما تشنه‌ایم، تشنه لب کوثر شما فرموده‌ای که الگوی من مادر من است با این حساب فاطمه شد رهبر شما کی ریشه‌کن کنی تو تبار یهود را ای جان فدای طنتنهء خیبر شما بیرون بکش زخاک دوتا غاصب فدک این انتقام گشته به حق باور شما روز ظهور نعره زنی جدی‌الحسین کرببلاست چون هدف آخر شما عجل الله تعالی فرجه الشریف علیه السلام @babollharam
بي تو آواره ي شاميم، خودت را برسان آفتابِ لب باميم، خودت را برسان اي به تدبير تو محتاج، جنون منديِ ما! تيغِ گم کرده نياميم، خودت را برسان خُرد منگر به چموشي و حروني رمه را پيش فرمان تو راميم، خودت را برسان پرچم سبز تو بر خاک نخواهد افتاد سبز پوشانِ قياميم، خودت را برسان نفسي تازه کن، اي وارث اعجاز مسيح! زير دندان جذاميم، خودت را برسان کافر و مؤمن، آواره و شبگرد، همه همه محتاج اماميم، خودت را برسان @babollharam
سامره امشب تماشایی شده جنت گل هـای زهرایی شده لحظه لحظه، دسته دسته از فلک همچو باران از سمـا بارد ملک می زنند از شوق دائم بال و پر در حضـور حجت ثانـی عشر ملک هستی در یم شادی گم است بعثت است این، یا غدیر دوم است یوسف زهرا بـه دست داورش می نهد تاج امـامت بـر سرش عید «جاء الحـق» مبارک بر همه خاصـه بـر سـادات آل فاطمه عید آدم عیـد خاتم آمده عید مظلومـان عالم آمده عید قسط و عید عدل و دادهاست لحظه هـایش را مبـارک بادهاست عیـد قرآن، عید عترت، عید دین عیــد زهـرا و امیــرالمؤمنین عیــد یــاران فداکار علی است عید محسن، اولین یار علی است عیــد فتـحِ «میثـم تمار»هاست عید عمرو مالک و عمارهاست عید مشتاقان سرمست حسین عید ذبح کوچک دست حسین عید باغ یاسمن های کبود عید شادیِ بدن های کبود عید سردار رشیـد علقمه عید سقـای شهیـد علقمه عید ثـارالله و هفتـاد و دو تن عید سربازان بی غسل و کفن عید هجــده آفتـاب نـوک نی کرده نوک نی چهل معراج طی عید طاهـا عید فرقان عید نور عید قرص مـاه در خاک تنور عید عزت عیـد مجد و افتخار عید مردان بـــزرگ انتظـار آی مهدی دوستـان! عید شمـاست این شعاع حسن خورشید شماست آنکـه باشـد عـدل و داد حیدرش حـق نهـد تـاج امـامت بر سرش وعده فیض حضور آید به گوش مـژده روز ظهـور آیـد به گوش تا کنـد محکـم اسـاس کعبه را کعبـه پوشیـده لبـاس کعبــه را می کشد چون شیر حق از دل خروش می رســد از کعبــه آوایش بـه گوش می برد از دل شکیب کعبه را می کشد اول خطیب کعبه را روی او آیینه روی خــداست پشت او محکم به نیروی خداست پیش رو خوبان عالم، لشکرش پشت سر دست دعای مادرش بـر سـرش عمـامه پیغمبر است ذوالفقارش ذوالفقار حیدر است پرچمش پیراهـن خـون خداست نقش آن رخسار گلگون خداست رشته هایش از رگ دل پاک تر از گل پرپر شده صـدچاک تر حنجـر او نینـوای زینبین نعره او یا لثارات الحسین اشک چشمش خون هفتاد و دو تن چهره: تصویـر حسین است و حسن خیمـه اش آغـوش حی دادگر مقدمش چشمِ قضا، دوش قدر عدل از نـور جمـالش منجلی پــایتختش کوفـه مـانند علی آسمـان پروانـه ای دور سرش خلق پندارند خود را در برش آسمان چـون حلقه در انگشت او ملک امکان قبضه ای در مشت او فـرش راه لشکـرش بــال ملک جــای سم مـرکبش دوش فلک مکـه را بستانـد از نـا اهل هــا بشکند پیشانـی از بوجهل هــا شیعه گردد حکمران در آب و گل کــوری این بازهـای کــور دل عیــد موسا و عصا و اژدهاست عید مرگ فرقه باب و بهاست ای امـام عصـر عاشورائیـان ای امیــد آخـر زهرائیــان ای به عهد مهدویت مهـد مـا ای نفس هایت دعای عهد ما عمر ما بی تو بـه سـر آمـد بسی ای پنـاه شیعـه تـا کی بیکسی تـو بـه ما بینایی و ما از تو کور تو به ما نزدیکی و ما از تو دور ای ز چشـم مـا به ما نزدیک تر تـا دل دشمـن شـود تاریک تر چند میثم با تو نزدیک از تو دور؟ سیـدی مـولایی عجـل لظهـور @babollharam
قیامتـی است گمانم قیامت مهدی است جهـان محیط وسیع کرامت مهدی است زمان زمان شروع زعامت مهدی است غدیـر دوم شیعـه، امـامت مهدی است همه کنیـد قیـام و همـه دهید سلام امـام کـل زمان ها دوباره گشت امام بشـارت آمـده بهـر بشـر مبارک باد شب فراق سحر شد، سحر مبارک باد بهشت وصل خـدا را ثمر مبارک باد بـرای منتظـران این خبر مبارک باد خطاب نـور همه آیه های نصر شده ولـیِّ عصـر، دوباره ولیِّ عصر شده خطاب حضرت معبود را بخوان با من پیام قاصـد و مقصود را بخوان بـا من بیــا ترانـه داوود را بخـوان تـا مـن سرود مهـدی موعود را بخوان با من دوبـاره آیـه جاء الحق آشکار شده به یمن وصل، همه فصل ها بهار شده ز تیرگـی چـه زیان کوه نور نزدیک است رهی که بود به چشم تو دور، نزدیک است فـراق رفتـه و فیض حضور نزدیک است الا تمامــی یــاران! ظهـور نزدیک است فـرار ابـر و رخ آفتــاب را نگــرید سراب هـا همـه رفتنـد، آب را نگرید بشارت ای همه یاران که یار می آید نویــد رحمـت پــروردگار می آید محمـد از طــرف کوهسـار می آید علی گرفته بـه کف ذوالفقار می آید دعـای عهد و فرج را همـه مرور کنید سلام تازه بر آن تک سوار نور می آید ز مکـه سر زده صبح قیام ابراهیم رسد بـه عالـم هستی پیام ابراهیم امـام عصر که بر او سـلام ابراهیم قیـام کــرده، کنـار مقـام ابراهیم حـرم رسانه آوازه «انـا المهدی» است چهان پر از سخنِ تازه «انا المهدی» است جهانیان! همـه جا در کنار یار کنید دل خـزان زده خویش را بهار کنید یهودیـان همه جا در شرارِ نار کنید الا تمامــی وهابیــان فــرار کنید رها کنیـد حرم را، حرم، دیار علی است به دست مهدی موعود، ذوالفقار علی است
مهـدی کــه عـالمند رهیـن کـرامـتـش سر زد طلوع صبح نخست امامتش همچون لباس کعبه که بر کعبه زینت است زیبا بود لباس امامــت به قامتش امروز شد امام ولی بوده است و هست تا صبح روز حشر به عالم زعامتش برخیز و از سرور جهان را به هم بزن از« انمــا ولیکــم الله » دم بـزن آتش به باغ دل همـه « بـردا سـلام » شــد صبح ستمگران همه از یاٌس شام شد وجد و سرور و شادی و عیش و خوشی حلال اندوه و درد و رنج و مصیبت حرام شد پیغــام بر تمــام ستمــدیــدگــان بـریــد مهــدی امام بود و دوباره امام شد خورشید عدل و داد جهان گستر آمده گویی دوبـاره بعثــت پیغمبـر آمده در چشم خلق نور هدایت مبارک است بر خاک خشک بحر عنایت مبارک است آیات نصــر بر ورق لاله هــا ببیــن در باغ عصر این همه آیت مبارک است آید ندا ز سامره بر عالـــم وجود با این بیان که عید ولایت مبارک است همت کنید در فرج آل فاطمــه بیعت کنید با پسر عسگری همه خیزید تا به گمشدگان رهبری کنیم بر خلق آسمان و زمین سروری کنیم اول صلا به خیل ستمدیدگــان زده آنگه ز اهـل بیــت پیـام آوری کنیم آریم رو به سامره آنگه ز جان و دل تجـدیــد عهد با پسر عسگری کنیم فرمان عدل و داد به خلق جهان دهیم تا دست خود به دست امام زمان دهیم پاینـده تا قیــام قیامـــت قیــام مــا گردون زده است سکه عزت به نام ما چون نور افتاب که تابد بر آنچه هست پیداست مجد و سروری و احتـرام ما مــا را خــدا ائمـه گیتــی قـراد داد گردید تا که یــوسف زهرا امـام ما (میثم) ، وجود غرق به دریای نور اوست هر چند غایب است جهان در حضور اوست