eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کی دیده که پرنده ای کنار لونه گم بشه یه مادری تو کوچه ای ، که داره خونه گم بشه آخه چطور تو رو زده ( که خون به چشمت اومده)2 ای جوان مرتضی نیمه جان مرتضی قدکمان مرتضی توی کمین نشسته و کمربه کینه بسته و یه نامه پاره پاره و یه گوشواره شکسته و بگوبه هرکی دشمنه کسی زن و نمیزنه ای جوان مرتضی نیمه جان مرتضی قدکمان مرتضی حضرت زهرا (س) زمزمه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 غرور چادر او شد شهید در کوچه وقار پوشیه اش لطمه دید در کوچه به درک لیله ی قدرش خیال هم نرسید به او چگونه شهادت رسید در کوچه کسی که حاصل معراج بود تشریفش بهشت بود و بهشت آفرید در کوچه شکسته باد دو دستی که راه او را بست خزان که آمد و آلاله چید در کوچه همین که مادر لاهوت روی خاک افتاد هزار حوریه در خون تپید در کوچه شکوه پرده نشینان شکست آن لحظه که گوشواره ی او آرمید در کوچه به اعتبار صدور حدیث لولاکش علی شکست و پیمبر خمید در کوچه رواق آینه ی کودکی ترک برداشت شده است موی سر او سپید در کوچه حسن که حامل عرش خداست در ملکوت به شانه، عرش خدا را کشید در کوچه محسن حنیفی حضرت زهرا (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
السلام علیک یاصاحب العصر و الزمان(عج) گفتم غم تودارم، گفتا غمت سرآید گفتم فراق تاکی، گفتا یقین سر آید....... گفتم زهجر رویت ساقی خمار هستم گفتا که باده ء وصل درجامِ صبر آید....... گفتم میِ وصالت، ریزد به کامم آیا! گفتا زکام یاران، مر کام بهتر آید.....!؟ گفتم مرا دردیست گویی که نیست درمان گفتا دوای هردرد ازدست ما برآید...... گفتم که روسیاهم، دانم که خوب دانی گفتا به چشمِ نیکان، اسوَد چو احمر آید...... گفتم فدای نامت، الکَن شده زبانم گفتا ز لفظ بازیست، بهتر که کمتر آید...... گفتم که لعنت حق برمنکر وجود ت گفتا بسی صداقت ازراه منکر آید....... گفتم چگونه باشد،با خوب وبد یک هستی! گفتا که مِهرِ گردون، ازمهِرِ ما برآید....... گفتم که درحریمت پارا توان نهاد ن؟ گفتا نگاه عشاق چون پرده در درآید........ گفتم شنیده بودم، عشاق پرده پوشند! گفتا غلط شنیدی، پوشش به زاهد آید...... گفتم که(ذاکری) را،ساقی چه حد جنون است گفتا چه رتبه جویی، مجنون چو ذاکر (ره) آید..... گفتم دگر توانی درجان وتن نمانده است گفتاخنک نسیمی کز کوی دلبر آید....... اللهم عجل لولیک الفرج. فاطی
هدیه به حضرت زهرا صلوات زمینه و زمزمه یا شور حضرت زهرا قسمت نبود که برای من ثمر بشی تو برای من سحر بشی تو برای من پسر بشی تو  قرار بودش که مثل حسن توهم پسر شی  مثل علی تو با جگر شی عصای پیریه پدر شی لالالالایی    لالا لالا لالا     لالایی  بای ذنبه قتلت ای عزیزه مادر نیومده شدی تو پر پر شدی شهیده راه حیدر صدا زدم من فضه خضینی پشت اون در حیا نکردن از پیمبر بستن طناب به دسته حیدر لالالالایی      لالا لالا لالا       لالایی لگد به در زد اون مرد بی حیا تورو کشت با ضربه های پا تو رو کشت نیومده دنیا تورو کشت اغوشه من شد عزیزه جونم قتلگاهت چی بود اخه جرم و گناهت خاموش شدش چه زود نگاهت لالالالایی    برات بمیرم ای عزیزم میونه اتیش غنچه ی  پرپرم می سوختش این قلبه مضطرم می سوختش گوشه ی معجرم می سوختش مسمار گرفتش راه نفس کشیدن رو تا اسمون پریدن رو راه نفس کشیدن رو لالالالایی     برات بمیرم ای عزیزم رضا نصابی @rezanesabi شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
🔘🔘۹۳۰🔘🔘 ☑️بنداول حیدر شد خون جگر/میزد ثانی به در ای وای    ای وای بین دیوارو در /زهرا شد بی پسر ای وای    ای وای به در لگد زد در افتادُ«۳» فتنه به پا کرد در افتادُ«۳» از جورنامرد در افتادُ«۳» مولاتی فاطمه زهرا زهرا «س» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بنددوم ثانیه بی حیا/با ضربه های پا  کشت محسن رو فِضةُ خُذینی/می زد زهرا صدا کشت محسن رو عزیزمادر میزد پر پر«۳» جوون حیدر میزد پر پر«۳» با دله مضطر میزد پر پر«۳» مولاتی فاطمه زهرا زهرا «س» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندسوم آه از یاس  کبود بین آتیش و دود می‌گفت حیدر آه از درب و دیوار نوک داغ مسمار آه از مادر ..... می‌گفت دله خون علی سوختم«۳» دله پریشون علی سوختم«۳» باچشم گریون علی سوختم«۳» مولاتی فاطمه زهرا زهرا «س» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندچهارم دستای بوتراب/رو بستن با طناب چل تا مزدور جلوچشم حسن/حیدر رو میبردن با ضرب و زور ...... آه از جفای چهل نامرد«۳» فاطمه با اون تن پر درد«۳» می‌گفت علی جان نرو برگرد«۳» مولاتی فاطمه زهرا زهرا «س» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 💠💠💠9⃣3⃣0⃣💠💠💠 ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ⛈ 🦋 @rezanesabi شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
هدیه به امام حسن عسکری صلوات شور مدح ولادت امام حسن عسکری به تو دل دادم الحمدالله به پات افتادم الحمدالله مادرم جز نوکریه خونت نداده یادم الحمدالله کار من تنها نوکری هستش کار تو تنها دلبری هستش ذکره هر لحظه و دقیقه ی من مدد مولا یا عسکری هستش یابن الهادی حسن.   ای.  گله زهرا عاشقی بی تو نمیشه اقا دستم و گرفتی همیشه اقا دعوتم کنی اگر یک شب جمعه حرم با مادرم چی میشه اقا کربلاس رویای شبای تارم کی میشه سر دوباره انتظارم یعنی می شه یه باره دیگه بازم سر روی صهنه شش گوشه بزارم یابن هادی حسن.    ای گله زهرا تو شجاعت زبونزد شدی اقا تو شرافت زبونزد شدی اقا حسن دومه فاطمه ای تو تو کرامت زبونزد  شدی اقا امضا کن ویزای کربو بلامو امضا کن کربلای این گدارو واسه ی تو نداره کاری اقا ببینم دوباره گنبد طلارو یابن الهادی حسن.     ای گله زهرا رضا نصابی@rezanesabi شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
━━═━═━━━═━═━═━═━━━ ┄┅✿﷽✿┄┄ یا حجت الله قـــرار دل ز فـــراقت دگــــر قــــرار ندارم به انتظار قـســـــم تـاب انتـــظـار ندارم به احتظار مبدل شــــد انتظار ظـهـــورت اجل رســـیده دگــــر تاب احــتظار ندارم ز بس گریســـتم و دیده ام ندیـد رخت را گمان برند گــروهـــی به مـن که یار ندارم اگر بهار شـــود دچـــار فصل ســال برایم خدا گواســت که بی روی تو بـــهار ندارم به سلطنت ندهـم رتبـــه ی گدایی خود را که در زمین و زمان جــز تو شهریار ندارم نه مانده تاب فراق ونه هست طاقت جرم چگونه صبــــر کــنم دیگــــر اختیار ندارم دیار من نبــــود غــــیر خـــاک مقدم یارم چـــــو دور غیبــت یارم بـــود دیار ندارم به اشک دیده بیارم مگـر به دست دلت را عزیز دل چه کنـــم چشـم اشـکــبار ندارم اگر تو ســـوزدهی جــز به آتشـت نگدازم دگر تو اشـک دهی غــیر گــریه کار ندارم به دار عشق تو میـثم مگـــر قـــرار بگیرد وگرنه تا به بسـم جـان بود و قرار ندارم قرارِ دل! ز فراقـــت دگــــر قـــرار ندارم بـــه انتظار قــسـم، تاب انتظـــار نـدارم به احتضـار مبــدل شـد انـتظار ظهـورت اجل رســیده، دگــر تاب احتضـار نـدارم ز بس گریستـــم و دیده­ام ندید رخت را گمان برنـد گروهـی به مــن که یار ندارم اگــــر بهار شـود چــــار فصل سال برایم خـــدا گواست که بی­روی تو بهـــار ندارم به سلطنت ندهـــم رتبـــة گدایی خود را که در زمین و زمان جز تو شهریار ندارم نه مانده تاب فراق ونه هست طاقت صبرم چگــونه صــبر کــنم دیگـر اختــیار ندارم دیار من نبـــود غــــیـر خـاک مقـدم یارم چــــو دُور غیبـت یارم بــود دیار ندارم به اشک دیده بیارم مگربه دسـت،دلت را عزیز دل، چه کـنم چشــم اشکــبار ندارم اگر تو سـوز دهی جـز به آتشـت نگـدازم اگر تو اشک ­دهی غـیر گـــریـه کار ندارم به دار عشـق تو "مـیثـم"مگـر قـرار بگیرد وگـرنه تا به تنــم جـان بـود، قـرار ندارم اثر:استاد حاج غلامرضا سازگار http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ ‌‌‌‌‌‌
━━═━═━━━═━═━═━═━━━ ┄┅✿﷽✿┄┄ صلی الله علیک یا اباصالح ع آخر بگــــو چه چـــاره کنم با غم فراق آهی ز حســرت است فقط همدم فراق با گــــریه کـردن این دلم آرام می شود یعنــی که اشک بود فقـــط مرهم فراق موی ســـپید تحفـــۀ هجران دلبر است یک عمر می شود ســـپری یک دم فراق حالِ دلم چو زلف تو پیچیده در هم است خسته شدم از این همه پیچ وخم فراق گفتم که چیست خونِ جگرگفت عاشقی اشک دل اسـت در سحــــر ماتـــم فراق رنگ سیاه بیرق چشـــــم انتظار هاست کعبه شـــده نمایشــــی از پرچــم فراق ای حاجــــی همیشــــه بیابان نشین بیا بنشـــین شــبی کنــار من و زمزم فراق هجران به دام رنج و بلا می کِــشد مرا آخـــــر فــراق کـــــرببلا می کُشـــد مرا اثر:کربلایی قاسم نعمتی http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄
━━═━═━━━═━═━═━═━━━ ┄┅✿﷽✿┄┄ حضرت احمد بن موسی الکاظم (ع) شاهچراغ درحــریمی کز شـــرف آئینه بسته ساحتش مات ومبهوت است انسان ازجلال وحشمتش کوثرنوری دگراز چشـمه سار موسوی است می تراود نور یــزدان دمبــــدم از ساحتش از زمین تا آسمان یک خط ممتدبسته است پُل زده تا عــرش اعلا جلوه های شوکتش خـاکــــبوس احمد بن موسی جـعفر شوند زائران هرگه شــــرف یابـند نزد حضــرتش زمــــزمه دارد صــبا درگـوش گلها صبحدم عطـــر گُل پاشیده در شـیراز باغ هجرتش منظـــر فـــردوس بیــند، عطـرجنت بشنود هرکه را افتد گــــذر ، از کوچـه باغ جنتش رهــــروان معــــرفت را رهـنمای راه اوست عارفان را میدهد عــرفان کلام و حکـمتش خستگان را میدهـد آرامـــــش روح وروان تشنگان را می کنــــد سیراب ابـر رحمتش هیـچ نومیــدی نمی بیـنم در این باغ امید سائلان را فیض می بخشد مـرام و رأفتش آرزومنـدند اهـل نــور بـر دیــــــــدار او آبرومنـدند خُــــدام حــــرم از خــدمتــش بـس که گُل کرده حـدیث نـور بر باغ لبـش می چکـد عطرکلام وحی حـق ازصحبتش گرچـه در غُـربـت شـهادت یافت ،امّا تا ابد آشنـای اهل بیـنش شـد محیــط غُـربتــش من چـه دارم تا که آرم ایـن جلیل القـدر را کی رســد سیـمرغ فکر ما به قاف رفعتش چشمه طبع«وفایی» باز جوشـید و سرود شـد شــهادت گاه او، آئــیـنه دار عـــزّتــش اثر از:سید هاشم وفایی ۱۴۰۱/۸/۶ http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ ‌‌‌‌‌‌
مناجات با امام زمان عج ✍به قلم مریم صالحی مرزیجرانی من اگر خوبم وگر بد، تویی اقای جهان شرمسارم روسیاهم پیشگاهت مهربان خسته از نامردمیهای جهان میخوانمت2 زخمی از نامهربانیها واز زخم زبان کاش امشب بگذری از کوچه مان کاش تا لایق شوم بر یک نفس دیدارتان ارزو دارم شبی درنافله یادم کنی2 واسطه باشی گدا را پیش الله ،مهربان شاه وسلطانی وبر این سائلان رحمت کنی خوب میدانم کریمی و کرم احسانتان زاده حیدر مگر غیر از همین باید شود? یابن الزهرا من به قربان دل دریا یتان زندگی بی عشقتان دلمردگیست2 جان فدای مقدم و جانها فدای نامتان گم شدم در کوچه های ازدحام بی کسی2 منتظر ماندی که برگردم الهی من شوم قربانتان یابن الزهرا ،سالهاست چشم انتظاری ،دلبرم من بمیرم لشگر ویاری نداری سرورم من بمیرم مثل حیدر از همه دلخسته ای بی وفایی دیده ای اما زما نگسسته ای مهربانا. پادشاها،راه را گم کرده ایم2 التفاتی کن گدا را مانمک پرورده ایم بارالها،نور ایمان بردل ما برفروز مابه تاریکی اسیریم ،شب نما مانند روز باقی غیبت ببخشا ای کریم پرده پوش2 منجی عالم رسان بگذر زما وچشم پوش اللهم عجل لولیک الفرج 🌺🌺🌺
 اومدم تنهای تنها  من همون تنهاترینم اومدم تو این غریبی - زیر سایه تون بشینم اومده دوباره اون که - بیقرار و سر به زیره همه حاجتش اینه پای پرچمت بمیره اومدم با آه و گریه - این قشنگترین سلامه همه دار و ندارم اشک رو گونه هامه از خودم گلایه دارم - منو از خودم جدا کن روم سیاهه یابن زهرا تو برای من دعا کن یابن زهرا یابن زهرا یابن زهرا نکنه تو التهاب روسیاهیا بمونم امشبم بگذره و من از رفیقام جا بمونم دل من هواتو کرده من هوامو از تو میخوام اومدم بگم که امسال کربلامو از تو میخوام
غزل امام زمان(عج) ای دیده خون ببار نیامد نگار ما آخر سحر نگشت شب انتظار ما یا ذالکرم به غربت عشاق رحم کن کی می رسی به داد دل بی قرار ما صاحب عزا به مجلس ما هم سری بزن رحمی نما بر این جگر داغدار ما ای کاش گریه وا کند این دیده بنگرم در مجلس عزا تو نشستی کنار من بیمار رو به قبله شدیم از فراق تو دیگر ز اشک و گریه گذشت است کار ما   یا صاحب البکاء سبوئی حواله کن خشکانده است گناه دو ابر بهار ما سوگند بر نوای حسین جان فاطمه باشد گدائی حرمت اعتبار ما خیمه زدی به چادر خاکی ِ مادرت تا درس نوکری بدهی بر تبار ما ای کاش با دعای شما تا خدا رویم همراه تو زیارت کرب و بلا رویم
﷽ ‍ (عج) 🎶سبک_شبانگاهان اباصالح اومدم امشب با دل پرتب یا اباصالح ۲ نگاهی کن زیر پاهایت جان به فدایت یااباصالح۳ به دل شوق کربلا دارم دلی ازغم مبتلا دارم۲ یا اباصالح ۳ شدم از این زندگی خسته۲ چو مرغی با بال بشکسته یا اباصالح ۳ آقا جانم زاروبیمارم،ای کس و کارم یا اباصالح ۲ بگو آخه جزشما آقا من کیو دارم یا اباصالح ۲ تورا جان مادرت زهرا ۲ دعایم کن بی کسم مولا ۲ یا اباصالح ۳ همه میپرسن ازم آقا کربلا رفتی ؟دل میسوزونن۲ آخه از درد دل زارم از غمای من هیچ نمی دونن منم ویک کوهی از حسرت۲ میگیرم یک گوشه ای عزلت۲ یا اباصالح ۳ اباصالح التماس دعا ، گوشه چشمی براین دل ماکن تورا به جان ابوفاضل کربلای مارا تو امضا کن۲ به تو من رو میزنم آقا ۲ حلالم کن ای گل زهرا۲ یا اباصالح ۳ ✍شاعر مریم صالحی مرزیجرانی
ای دل! بخوان زیارت زیبای جامعه دَریاب دُر، ز پهنه ی دریای جامعه  هرگز نمیرسد به حقیقت قسم به حق هرکس که نیست واقف معنای جامعه موسای عشق باش و بیا بنگر عشق را نور خدا نهفته به سینای جامعه هادی، دمیده روح هدایت به این دعا عیسی گرفته دم ز مسیحای جامعه باشد فروغ نورِ کتابی که نور هست مجموعه ی جمیل و مه آسای جامعه معطور میشود دل و جان وقتِ خواندنش از عطر و بوی دلکش گلهای جامعه جز خاندان فاطمه خزّان علم کیست؟ عالم فدای متن دلآرای جامعه هر حرفِ آن چو تیر به چشمان دشمن است کور است کور دیده ی اعدای جامعه خورشید آسمان هدایت که هادی است همرنگ اوست سیرت و سیمای جامعه چشمان مستمند و فقیرِ «بشیر» هم گردد غنی ز فیض تماشای جامعه 
روضه حضرت زهرا (س) بعد شهادت دلا بیا به سرای علی سری بزنیم به خانه ای که درش سوخته دری بزنیم خبر رسیده که این روزها علی تنهاست بیا به خانه ی بی فاطمه سری بزنیم نشد برای مریض علی گلی ببریم بیا گلاب اشک به افتاده بستری بزنیم کسی به گرد یتیمان او نمیگردد بیا به شیوه ی پروانه ها پری بزنیم کنون که جان علی خفته است در دل خاک بیا زخونابه برخاک گوهری بزنیم ( اصبغ ابن نباته میگه نیمه شب بود همسرم منو از خواب بیدار کرد گفت ببین خانه علی چه خبره - چرا این بچه ها امشب اینقدر گریه میکنن - گفتم زن شب از نیمه گذشته این بچه ها مادر از دست دادن - یه ساعتی میگذره آرام میشن - گفت نه - تو مادر نیستی نمیدونی بی مادری چقدر سخته - برو برام یه خبری بیار - میگه اومدم تا در زدم گریه ی بچه ها قطع شد - امیر المومنین دم درآمد - تا چشمش به من افتاد فرمود اصبغ مارو ببخش تا فاطمه بود خودش - حالاهم بچه هاش نمیزارن شما استراحت کنید - گفتم نقل این حرفها نیست چرا این بچه ها امشب اینقدر گریشون طولانی شده - به آستانه ی در نشست - فرمود یه شب من گریه میکنم حسنین دورم میگردن - یه شب زینبین گریه میکنن منو حسنین دلداریشون میدیم - یه شب حسن گریه میکنه منو زینبین و حسین غمخواریش میکنیم - اما هروقت حسین بهانه مادر میگیره همه ما بیقرار میشیم) ----- همرنگ صورت تو شده رخت ماتمم این جامۀ من است که باید به بر کنم مادر بیا دوباره مرا دراُحد ببر تا حمزه را زغربت بابا خبر کنم  
▪️نوحه /زمینه حضرت معصومه سلام الله علیها ▪️ جهت استفاده ذاکرین اهل بیت علیهم السلام از هجرت رضا جان محزون و غمینم من چشم انتظارم رویت را ببینم آواره شدم از عشقت ای برادر مانده بر ره تو چشم خیس خواهر واویلا واویلا بین اهل عالم جز تو کَس ندارم مظلومانه تنها من جان می سپارم ماندم بین راه و رویت را ندیدم در اوج جوانی از غصه خمیدم واویلا واویلا بعد از تو مدینه سرد و بی صفا بود روز و شب برادر ذکرم یا رضا بود کاش آیی کنارم در این بیقراری یک لحظه سرم را بر زانو گذاری واویلا واویلا
غم آتیش درد دلامو کسی نمی دونه رضا جانم غم چشمه اشک چشام و کسی نمی دونه رضا جانم دیدی اخرشم نرسیدم اخرش داداشم و ندیدم تو فراق تو من چی کشیدم تو که نمی دونی رضا جانم بیا که تو دام غم اسیرم حالا که دیگه دارم میرم سراغ تو رو از کی بگیرم  کسی نمی دونه رضا جانم کبوتر مسافرم کجایی ای برادرم **** دم نوحه زمزمه هام و کسی نمی دونه رضا جانم دم ناله بغض صدام و کسی نمی دونه رضا جانم بی وفایی دور و زمونه جون ما رو به لب می رسونه اخه درد من و کی می دونه کسی نمی دونه رضا جانم تو چشام داره می باره خواهرت دیگه نفس نداره کی برام ازت خبر بیاره کسی نمی دونه رضا جانم ببین نگاه اخرم کجایی ای برادرم **** به تنم دیگه جونی ندارم تو که نمی دونی کجا رفتم تو رگام دیگه خونی ندارم تو که نمی دونی کجا رفتم من و عمه با چشمای خونبار تو بیابون و کوچه و بازار من خسته و معجر پارم  توکه نمی دونی کجا رفتم می دونی شبا کجا خوابیدم می دونی چقدر خوابت و دیدم می دونی که بی تو چی کشیدم تو که نمی دونی کجا رفتم سفری که با حرمله بودم من و گذاشتی بی خبر بابا بیا من و ببر دلم شده پر از شرر  بابا بیا من و ببر بابای خوب من حسین بابای بی کفن حسین * خنده کنان می رود روز جزا در بهشت هر که به دنیا زند سینه برای حسین * مگه نه این که زندگی بدون تو بدون عشقه مگه نه این که سجده روی خاک تو قانون عشقه مگه نه این که هر کی کربلا میره مهمون عشقه مگه نه این که هر کسی شهید میشه مدیون عشقه مگه نه این که تو رگ سینه زنات خون عشقه
صداي زمزمه ي جامعه کبيره ي توست که چشم ها همه اشک و نگاه خيره ي توست هر آنکسي که در امواج عشق افتاده براي عرض ادب در پي جزيره ي توست کلاس درس محبت کلامکم نور است اگر محب علي گشته ايم سيره ي توست شما که محبط وحييد و معدن رحمت تمام دار و ندارم غم عشيره ي توست ميان صحنه ي محشر شفاعتي بکنيد صداي زجه ، صداي غلام تيره ي توست کنار ذره اي از ناخن شما بايد تمام ناقه ي صالح به سجده در آيد ***** قدم زدي به مسير مدينه ، سامرا به جاده هاي کوير مدينه ، سامرا تمام غربت چشم تو را شهادت داد مناره هاي منير مدينه ، سامرا چه زخم ها که به قلب شما زدند آقا ! ستمگران حقير مدينه ، سامرا دوباره روز دوشنبه چه نحس مي آمد به سمت شهر فقير مدينه ، سامرا براي مادر خود گريه مي کنيد انگار بنال مرغ اسير مدينه ، سامرا براي بانوي پهلو شکسته ي حيدر براي صورت نيلي حضرت مادر ***** دوباره اشک غزل هاي منزوي اي واي شراره مي چکد از چشم مثنوي اي واي شکست حرمت گنبدطلاي سامرا شکست بغض فضاهاي معنوي اي واي اگر چه منزلتت خدشه بر نمي دارد دچار زخم جسارات مي شوي اي واي شما کجا و زمين گدا نشين مسير شبيه عمه به ويرانه مي روي اي واي بميرم از چه پس مرکب سياهي ها کنار مردم اين شهر مي دوي اي واي براي گريه کنانت اگر جسارت نيست، بگو که زخم روي ناخن شما از چيست ؟؟! ***** به دور مرقدت امشب ملايکه دارند؛ براي غربت چشمانت اشک مي بارند چقدر بي خرد است آن عدو نمي داند درندگان به کف پات سجده مي آرند به سوي بزم شرابت کشند اما شام امان ز مردم پستي که بين بازارند براي ديدن سرها هجوم آوردند جماعتي همه رفتند سنگ بردارند به سمت بزم شراب اين صداي گريه ي کيست ؟ صداي شيهه ي شلاق هاي دربارند صداي گريه ي زهرا ، قرائت قرآن صدا صداي تلاقي خيزران ، دندان !
نقاره می‌زنند... چه شوری به پا شده‌ست؟ نقاره می‌زنند... که حاجت‌روا شده‌ست؟ نقاره می‌زنند... نوای جنون کیست؟ بر سنگ‌فرش صحن حرم خط خون کیست؟ آهنگ دیگری‌ست که نقاره می‌زند خون کبوتری‌ست که فواره می‌زند هنگامه تقرب حبل‌الورید شد آن‌کس که داشت نذر شهادت شهید شد.. عشاق دوست غسل زیارت به خون کنند سرمست عطر یار، هوای جنون کنند چاقوی کفر در کف تکفیر برق زد جادوی غرب، شعله به دامان شرق زد گر ابن ملجمی به مرادی رسد چه باک؟ حاشا که اوفتد علم «یا علی» به خاک حاشا که دست تفرقه مسحورمان کند از گرد آفتاب حرم دورمان کند هم‌سنگریم و همدم و همراه و هم‌قسم آری به خون فاطمیون حرم قسم
تا قلب زائر را تب ِ میخانه ای برداشت رزق شهادت آمد و پیمانه ای برداشت حال و هوای پر کشیدن داشت در سجده از مُهرِ تربت بوسهٔ جانانه ای برداشت زائر زمین خورد و سلامی داد بر ارباب فرش حرم را خونِ مظلومانه ای برداشت شیراز شد لبریز از عطر گل لاله لبخند را اشک از گلِ ریحانه ای برداشت رفت و پدر بعدِ نمازش تیرباران شد داغی سرآسیه ستون از خانه ای برداشت یک مادر و فرزند عاشقانه جان دادند پیمانهٔ آماده را دردانه ای برداشت دست قضا محض تبرک خواستن آمد از چادری غرقِ به خون پروانه ای برداشت بر شانه اش دست خدا حس می‌کند امروز با هر زبان هر که غمی از شانه ای برداشت لعنت به هر که بر حماقت‌ها فراخوان داد لعنت بر آنکه بیرقِ بیگانه‌ای برداشت!
جان آمد از فراق تو بر لب، نیامدی امروز هم سرآمد و شد شب، نیامدی چتر سیاه غم همه جا را فرو گرفت ای در سپهر عاطفه کوکب! نیامدی از آه و اشک و ناله و سوزِ دل و دعا کردم بساط خویش مرتّب، نیامدی گفتند در رواج ستم می کنی ظهور دنیا شد از فساد لبالب، نیامدی خواندیم هر چه ندبه و عهد و کمیل را گفتیم هر چه یا حق و یارب نیامدی گفتم بیا به خاطر زهرا، اثر نداشت گفتم قسم به حرمت زینب، نیامدی
عصر هر جمعه ی دلگیر، تو را می خواند دم به دم کوچه ی تقدیر تو را می خواند مادری چشم به راه است بیایی از راه کنج خانه پدری پیر تو را می خواند ندبه ها اشک شد و از تو نیامد خبری قطره ی اشک سرازیر تو را می خواند عالمی منتظر جلوه ی مولایی توست هر نفس قبضه ی شمشیر تو را می خواند ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امید صبح و شب عرصه ی تدبیر تو را می خواند یازده قرن گذشت از غم تنهایی تو دل وامانده ی ما دیر تو را می خواند مادری پشت در خانه صدایت می کرد مادری خسته... زمین گیر تو را می خواند دارد از حنجره ای خشک صدا می آید دختری در غل و زنجیر تو را می خواند از همان ساعت سه ساعت سر ساعت حزن عصر هر جمعه ی دلگیر تو را می خواند فاطی
ای یار سفر کرده اگرچه ز تو دوریم حسین طاهری ای یار سفر کرده، اگرچه از تو دوریم حس می‌کنم که انگار نزدیک ظهوریم ای نور که کعبه شده دلتنگ اذانت مردان جهادت همه منتظرانت این لشکر عشقت که پر همت و عزمند عشاق همه یک به یک آماده رزمند در معرکه سنگین بگویید به صهیون آماده جنگیم بگویید به صهیون در حمله ما یک اثر از دیو نماند یک خانه سالم به تلاویو نماند ای لشکر صاحب الزمان آماده باش آماده باش بهر نبردی بی‌امان، آماده باش آماده باش در معرکه سنگین بگویید به دشمن آماده جنگیم بگویید به دشمن در حمله ما یک اثر از دیو نماند یک خانه سالم به تلاویو نماند این آل سعود، آینه مکر یهود است چون روز فرج مهلکه آل سعود است آن روز که مکه شود آزاد چه زود است این‌ها نفس آخر این آل سعود است این آل سعود اهرمنان را به سپاس است از مهدی موعود همه غرق هراسند از نسل علی منتقم یار می‌آید ای اهل حرم میر و علمدار می‌آید در لشگرش آن روز بگویید به فریاد با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد هیهات محال است که ذلت بپذیریم ما زنده به آنیم که آرام نگیریم روبه صفتان بسر به سر ما نگذارید بر دم شیر دگر پا نگذارید نسلی که ندارد به جز فاطمه خواهش با دشمن این راه ندارد سر سازش ما شور چو عباس به هنگام بگیریم هیهات که از خصم امان‌ نامه بگیریم
36.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌وضعیت حجاب در عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم ) آیا حجاب در زمان پیامبر اختیاری بود یا اجباری؟ مواجهه پیام با بدحجابی چگونه بود؟ @azizamhosen @yaraliagham
4_5972180603800390453.mp3
2.79M
به کی شکایت ببرم به کی بگم دردامو جوونیمم رفت و هنوز من ندیدم آقامو 🎙 ✳️ اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا... غیبت ولینا... کثرت عدونا... (و قله عددنا؛ آقابیا آقابیا)2 به کی شکایت ببرم به کی بگم دردامو جوونیمم رفت و هنوز من ندیدم آقامو متن کامل مداحی به کی شکایت ببرم اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا... غیبت ولینا... کثرت عدونا... (و قله عددنا؛ آقابیا آقابیا)2 به کی شکایت ببرم به کی بگم دردامو جوونیمم رفت و هنوز من ندیدم آقامو این الطالب (بدم المقتول بکربلا)3 نور میبینم خیمه ات رو دارم از دور میبینم آه میبینم سر درِ خیمه ت پرچم سیاه میبینم آه میبینم دیگه راهی نمونده هی خودم رو میکشونم دستمو بگیر بتونم که خودم رو برسونم اللهم عجل لولیک الفرج ... شاعر:محسن عربخالقی حــاج مـــهدی رســولی اللهم انا نشکوا الیک..
مداحی آنلاین - منو ببخش - نریمانی.mp3
5.35M
ویژه (عج) 🍃ذکر غروب جمعه هاست 🍃آقام کجاست .... آقام کجاست ... ♨️ @azizamhosen @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا