eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
125 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
ا ﷽ ا 💠 💠 💎 بهترين مردم هر زمان 🔻امام سجاد عليه‌‏السلام: اَلْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ اَفْضَلُ اَهْلِ كُلِّ زَمانٍ ✳️ بهترين مردم هر زمان كسانى هستند كه منتظر ظهور حضرت مهدى عليه‌‏السلام هستند. 📚 بحارالأنوار: ج ۵۲، ص ۱۲۲ •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen @yaraliagham
ا ﷽ ا 💠 💠 .ا💎 .ا🔻حضرت امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند : .ا🔹صفتان لا يُقبَلُ الله سبحانه الاعمال الّا بهما، التُّقي و الاخلاص. .ا🔸دو صفت است كه خداوند سبحان اعمال را جز با وجود آنها نمي پذيرد، تقوا و اخلاص. .ا📚 غرر الحکم، صفحه 155، •┈┈••✾••┈┈• با باشیم 🔸در اسلام اهمیت تقوی و اخلاص به قدری برجسته و پر اهمیت است که آیات و روایات فراوانی پیرامون این دو صادر شده است تا روح تقوی در جان و دل ما نهادینه نشود راه یابی به حقیقت ایمان ممکن نیست. 🔸برای با تقوی شدن باید مساله دان و راه شناس باشیم و حلال و حرام را خوب بشناسیم و لازمه این کار و انس با عملیه فقها می باشد . 🌸تقوی یعنی انجام و ترک . @azizamhosen @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💻 فیلمی از کربلا | حدود ۱۰۰ سال قبل قدیمی‌ترین و تاریخی‌ترین فیلم نویافته از ی معلی و حرم حضرت امام علیه السلام علیه السلام و حرم حضرت بن علی علیه السلام. اثر فردریک گادمر، جهانگرد فرانسوی @azizamhosen @yaraliagham
سوختم از هجر، آهم را بخر حسرت عمر تباهم را بخر گرچه در عصیان مرا هم دیده ای لااقل شرم نگاهم را بخر گیرِ گرگِ نفسِ خود افتاده ام التماس قعر چاهم را بخر تو کمک کن پا شوم... خوردم زمین! بار سنگین گناهم را بخر آنهمه سرمایه ام آتش گرفت باقی انبار کاهم را بخر نامهء اعمال من را پاره کن باز هم روی سیاهم را بخر دیر شد سهمیهء شش گوشه ام شور و شوق بارگاهم را بخر خواهشاً با مادرت زهرا بگو این رفیق نیمه راهم را بخر جان حیدر که دو دستش بسته شد هر دو دست بی پناهم را بخر فاطمه در کوچه ها افتاده بود کُشته ما را داغ بازوی کبود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تا فکر و ذکر من همه دیدار دلبر است من در میان جمع و دلم جای دیگر است من در میان جمع و دلم سمت سامراست آنجا که اشک زائرش از آب کوثر است دیری است رفته است و دگر و برنگشته است دیری است آسمان دلم بی‌کبوتر است او پیش رو نشسته و من کورم از گناه او می‌زند صدایم و ما گوش‌مان کر است آواره‌ایم در هیئات و شنیده‌ایم در روضه احتمال حضورش قوی‌تر است شاید صدای گریه‌ی آقا بلند شد چون روضه‌های مادر او گریه‌آور است در فاطمیه پهلوی او تیر می‌کشد او نیز زخمی غم دیوار و آن در است @hosenih آقا سری بزن به مدینه نگاه کن کوچه بدون تو صحرای محشر است آقا بگو چگونه تحمل بیاورم؟ یک زن که در مقابل یک فوج لشکر است انگار در گلوی شما بغض می‌شود آن ریسمان که بسته به دستان حیدر است اینجا برادران همه در فکر خنجرند شکر خدا که یوسف ما بی‌برادر است گرچه پر از گناه ولی در رکاب‌تان آخر شهید می‌شوم، این حرف آخر است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بی تو هر جا می روم احساس غربت می کنم راه بر جایی ندارد هر چه همت می کنم بی تو آرام و قراری نیست در دنیای ما دور مانده از خوشی با هر که صحبت می کنم نامه اعمال من حال تو را بد می کند جمعه ها بدجور احساس خجالت می کند غیر تو هر کس رفیقم شد نزد چنگی به دل بعد ازین تا زنده ام با تو رفاقت می کنم روز و شب فکر همه هستم ولی فکر تو نه حال هر کس جز تو را آقا رعایت می کنم من که باری بر نمی دارم ز روی شانه ات با چه رویی بر تو اظهار ارادت می کنم *** تا نرفته فاطمیه آبرویم را بخر فکر کن که مادرت گفته وساطت می کنم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مبین ز فاطمیه شورشی در عالم نیست به روضه راه ندارد دلی که محرم نیست اگر مصائب زهرا نبود می گفتم غمی عظیم تر از ماتم محرّم نیست دوباره سفرهٔ اشک و به لطف صاحب عزا برای اهل مصیبت غذا و نان کم نیست هزار شکر که در روضهٔ خصوصی تو نشسته ایم و به تن جز لباس ماتم نیست دلم به لطف تو پیوند خورده با روضه مرا ببخش که این رشته گاه محکم نیست مگر تو گریه کنی زخم دست و پهلو را به درد فاطمه جز گریه ی تو مرهم نیست بیا بگو که نیفتاد بین کوچه ی تنگ بیا بگو که رخش نیلی و قدش خم نیست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از ابتدای هفته فقط آه می ‌کِشیم ما هر سه‌شنبه ناله ی جانکاه می کِشیم هِی جمعه روی جمعه تلنبار می شود... دردِ فراق را همه ی ماه می کِشیم گاهی عتابِ تو به صلاحِ دوامِ ماست ما انتظار سیلیِ گَهگاه می کِشیم ما از تبِ وصال..،توان کَسب می کنیم یک کوه را به قدر پرِ کاه می کِشیم باید به زور..،گریه از این "چشم"ها گرفت با دست خویش آب از این "چاه" می کشیم شرط عروج بنده به بُغضِ پگاهِ اوست خود را به سمت اشکِ سحرگاه می کِشیم هرکس دلیل قدِّ خمم را سوال کرد گفتیم بارِ نوکری شاه می کِشیم این اعتقادِ ماست..،که دلخواه فاطمه است در روضه هرچه ناله ی دلخواه می کِشیم آقا!قسمِ به عُمرِ کم مادرِ شما... ناز تو را در این دمِ کوتاه می کِشیم ▪️ ▪️ در کوچه گوشواره ی مادر شکسته شد... ما هرچه می کِشیم از آن راه می کشیم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روی کاغذ می نویسم پیش تر می خوانی اش گرم رویایم ولی گویا شما می دانی اش این قلم در دست من اما شما می رانی اش من عزا برپا کنم اما شمایی بانی اش گر چه من در شعرتان مثل فرزدق نیستم پای کار عشقتان در زیر بیرق نیستم خوب می دانی که من هم با شما هم دردم و در عزای جدتان یک عمر گریه کردم و دور شمع عمه تان پروانه سان می گردم حال کم آوردم او را واسطه آوردم و من نمی گویم که می خواهم چنان دعبل شوم لااقل مولای من قدری فقط قابل شوم قدر یک مصراع تحویلم بگیری کافی است بیتی آرامش دهی بر درد هایم شافی است یک غزل بخشی که کار شعر من اشرافی است پلک را بر هم زنی اوراق در صحافی است از شما دیوان نمی خواهم که من دیوانه ام دور زینب تا بمیرم همچنان پروانه ام کریمی نیا
ها ناله های زار شد.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا اَللهُّمَ صَلِّ عَلی مُحَّمد وَ آلِ مُحَّمد وَ عَجِّل فَرَجَهُم اَستغفِرُاللهَ الذی لا ِالهَ اِلّا هُو، اَلحُی القیّوم  اَلرحمنُ الَرحیم، ذوالجلالِ وَ اِلاکرام، بَدیعُ السَماواتِ وَ الاَرض، مِن جَمیعِ ظُلمی وَ جُرمی وَ اِسرافی عَلی ََنَفسی وَ اَتوبُ اِلیه .. «اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ،و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ،وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً،حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا» نفس ها ناله های زار شد، آقا نمی آیی؟ جگرها شعله های نار شد، آقا نمی آیی؟  پناهِ مؤمنین! از مؤمنین حالی نمی پرسی؟ به شیعه زندگی دشوار شد آقا نمی آیی؟ به جرم شیعه بودن، ای بسا بی پا و دست و سر هزاران میثم تمّار شد، آقا نمی آیی؟ جهانّ کفر از بابی و از صهیون و وهّابی فقط با شیعه در پیکار شد، آقا نمی آیی؟ چه سرها که یزیدی ها بریدند از حسینی ها دوباره کربلا تکرار شد، آقا نمی آیی؟ به شیعه چارده قرن آنچه شد تا دامن محشر میان آن در و دیوار شد، آقا نمی آیی؟ فزون از برگ های نخل ها و ریگ صحراها ستم با حیدر کرّار شد، آقا نمی آیی؟ تو می دانی چرا در روز روشن بین آن کوچه جهان در چشم زهرا تار شد، آقا نمی آیی؟ پس از قتل شه آزاد مردان، عمّه ات زینب اسیر کوچه و بازار شد، آقا نمی آیی؟ به دشواری غم های علی از فتنة امّت به شیعه زندگی دشوار شد، آقا نمی آیی؟ به قرآن چارده قرن است از آل ابوسفیان به آل فاطمه آزار شد، آقا نمی آیی؟ شُریحانی دگر، فتوای قتل شیعه را دادند قلم ها، چوبه های دار شد، آقا نمی آیی؟ شرار آه "میثم" از دل ابیات جانسوزش به پا تا گنبد دوّار شد، آقا نمی آیی؟