eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸به سمت گودال از خیمه دویدم من …| وقتی که چادر زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها زیر پایش گیر می‌کند و به زمین می‌خورد … در نقل‌ها آمده است: 🥀 هنگامي كه سیدالشهداء علیه‌السلام به زمين افتاد، حضرت زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها از درب خيمه خارج شد، در حالي كه ندا سر مي‌داد: واي از مصيبت برادرم! واي از مصيبت آقا و بزرگم! 📋 و رَكَضَتْ نَحوَ الْمَعرِكَةِ و هِيَ تارَةً تَعثُرُ بِأذْيالِها و تارَةً تَسقُطُ عَلیٰ وَجهِها مِن عِظمِ دِهشَتِها ▪️و دوان دوان به سمت معركه می‌رفت و در اين‌حال، گاهي پايش به پايين لباسش گير مي‌كرد و زمین می‌خورد و گاهي از شدت مصيبت و دهشت، اختیار دست و پایش را از دست می‌داد و با صورت بر زمين مي‌افتاد. 📚معالي السبطين ج٢ ص٣٧ ✍ مانند مادرم چقدر می‌خورم زمين تو خورده‌ای زمين، من اگر می‌خورم زمين مانند دختران تو طاقت نداشتم گفتی نيا، به جان تو طاقت نداشتم با ديدن تو چنگ به مويم زدم حسين بالا سرِ تو كاش نمی‌آمدم حسين پنجاه سال خواهری‌ام را چه می‌كنی؟ احساس های مادری‌ام را چه می‌كنی؟ وقتي كه پيكر تو زمين گيرِ نيزه هاست زينب تمام زندگی‌اش زیرِ نيزه هاست خواهر بميرد آه دگر دست و پا نزن تنگ است جات، مادرمان را صدا نزن... حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
چرا هیچ زخمی بر پشت سیدالشهدا علیه السلام ننشسته بود؟ 🛑...عَنْ أَبِي الْجَارُودِ وَ ابْنِ بُكَيْرٍ وَ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ: «أُصِيبَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع وَ وُجِدَ بِهِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ بضعا [بِضْعٌ‏] وَ عشرين [عِشْرُونَ‏] طَعْنَةً بِرُمْحٍ أَوْ ضَرْبَةً بِسَيْفٍ أَوْ رَمْيَةً بِسَهْمٍ فَرُوِيَ أَنَّهَا كَانَتْ كُلُّهَا فِي مُقَدَّمِهِ لِأَنَّهُ ع كَانَ لَا يُوَلِّي.» 🔰از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند: «امام حسین (علیه‌السلام) دچار آن مصیبت شدند، در حالی که سیصد و بیست و چند زخمِ نیزه و شمشیر و تیر بر (پیکر مطهر) ایشان یافت می‌شد. روایت شده است که تمام این زخم‌ها بر جلوی بدنشان نشسته بود؛ چراکه ایشان (به دشمن) پشت نمی‌کردند (فرار نمی‌کردند.)» 📚الأمالي (للصدوق)، ص۱۶۴ حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
🩸«آتش»، دور تا دور زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها زبانه می‌کشید؛ اما آن حضرت همان جا ایستاده بود … در نقلی آمده است: 🥀يكى از سربازان لشکر عمر بن سعد گويد: بانوى بلند قامتى را كنار خيمه‌اى ديدم... 📋 و النّارُ تَشتعِلُ مِن جَوانِبها، ▪️در حالى كه از هر طرف، آتش به سمت آن زن، شعله می‌کشید. 🥀 آن بانو گاهى به طرف راست و چپ و گاهى به آسمان نگاه مى‌كرد و دستهايش را بر اثر شدت ناراحتى به هم مى‌زد، و گاهى وارد آن خيمه مى‌شد، و بيرون مى‌آمد. با سرعت نزد او رفتم و گفتم: 📋 يا هٰذِِهِ ما وُقُوفُكِ هٰاهُنا، و النّارُ تَشتَعلُ مِن جَوانِبِك، و هٰؤلاءِ النِّسوَة قَد فَرَرنَ، و تَفَرّقنَ و لَم تَلحِقي بِهِنّ، و مٰا شَأنُك؟ ▪️اى زن! مگر شعله‌های آتش را نمى‌بينى؟ این زن‌ها همگی فرار کرده‌اند؛ تو چرا مانند ساير زنان فرار نمی‌كنى؟! 📋 فَبكَتْ زَینبُ، و قالَت: ياشَيخ! إنَّ لَنا عليلاً في الخيمة، و هُو لا يَتَمكّنُ مِن الجُلوسِ و النُّهوضِ، فَكيفَ أفارقُه، و قَد أحاطَ النّارُ بهِ ▪️در این‌هنگام، زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به گریه افتاد و فرمود: اى‌مرد! ما شخص بيمارى در ميان اين خيمه داريم كه قدرت نشستن و برخاستن ندارد، چگونه او را تنها بگذارم و بروم با اينكه آتش از هر سو به طرف او شعله مى‌كشد... 📚معالی السبطین، ج٢ ص٨ ✍ غروب بود و زنی بی قرار , تنها بود زنی ز داغ برادر فکار , تنها بود غروب بود و زمین سرخ بود و باد سیاه زنی حزینه و بی غمگسار , تنها بود غروب بود و غم خیمه ای بدون عمود و زینبی که در آن گیر و دار , تنها بود غروب بود و سپاهی شهید و یک زینب شود به محمل خود تا سوار , تنها بود غروب بود و علمدار خفته و زینب کنار خیمه ی بی پاسدار , تنها بود غروب بود و برادر به مقتل و زینب کنار آن بَدنِ بی مزار , تنها بود غروب بود و طناب و اسیری و زینب غریب و خسته و چشم انتظار , تنها بود غروب بود و رُباب و صدای لالایی کنار تربت یک شیرخوار , تنها بود خلاصه این همه غم بود و زینب کبری میان لشکری از نیزه دار , تنها بود… حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
ا ﷽ ا ✅ ▪️بخشی از روضه هایی که از زبان امام عصر عج صادر شده است را در ادامه خواهید دید: 🔹فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِى الدُّهُورُ ، وَ عاقَنی عَنْ نَصْرِک َ الْمَقْدُورُ ، وَ لَمْ أَکُنْ لِمَنْ حارَبَک َ مُحارِباً، وَ لِمَنْ نَصَبَ لَک َ الْعَداوَةَ مُناصِباً ، فَلاََ نْدُبَنَّک َ صَباحاً وَ مَسآءً ، وَ لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً ، حَسْرَةً عَلَیْک َ ، وَ تَأَسُّفاً عَلى ما دَهاک َ وَ تَلَهُّفاً ، حَتّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصابِ ، وَ غُصَّةِ الاِکْتِیابِ ، 🔸اگرچه زمانه مرا به تأخیر انداخت، ومُقدَّرات الهى مرا از یارىِ تو بازداشت، و نبودم تا با آنانکه باتو جنگیدند بجنگم، و با کسانیکه با تو اظهار دشمنى کردند خصومت نمایم، 😭(درعوض) صبح و شام برتو ناله میکنم، و به جاى اشک براى تو خون گریه میکنم، از روى حسرت و تأسّف و افسوس بر مصیبت هائى که بر تو وارد شد، تاجائى که از فرط اندوهِ مصیبت، وغم و غصّه شدّتِ حزن جان سپارم،  🔹مُجالِداً بِذِى الْفَقارِ ، کَأَنَّک َ عَلِىٌّ الْمُخْتارُ ، 🔸وچنان با ذوالفقار جنگیدى، که گویا علىّ مرتضى هستى، 🔹فَلَمّا رَأَوْک َ ثابِتَ الْجاشِ، غَیْرَ خآئِف وَ لا خاش ، نَصَبُوا لَک َ غَوآئِلَ مَکْرِهِمْ ، 🔸پس چون تو را با قلبى مطمئن، بدون ترس و هراس یافتند، شرورِ مکر و حیله شان را برتو برافراشتند 🔹وَ قاتَلُوکَ بِکَیْدِهِمْ وَ شَرِّهِمْ، 🔸و از درِ نیـرنگ و فساد با تو قتال نمودند، 🔹وَ أَمَرَ اللَّعینُ جُنُودَهُ ،فَمَنَعُوک َ الْمآءَ وَ وُرُودَهُ ، 🔸و آن ملعون لشکریانش رافرمان داد، تا تو را از آب و استفاده آن منع نمودند، 🔹وَ ناجَزُوک َ الْقِتالَ ،وَ عاجَلُوک َ النِّزالَ ،وَ رَشَقُوک َ بِالسِّهامِ وَ النِّبالِ ،وَ بَسَطُوا إِلَیْک َ أَکُفَّ الاِصْطِلامِ، وَ لَمْ یَرْعَوْا لَک َ ذِماماً، وَ لاراقَبُوا فیک َ أَثاماً، فی قَتْلِهِمْ أَوْلِیآءَک َ ، وَ نَهْبِهِمْ رِحالَک َ ، 🔸و با توقتال نمودند، و به جنگ و مبارزه با تو شتافتند، و تیرها و خدنگها بسوى تو پرتاب نمودند، و براى استیصال و ناچار نمودن تو دست دراز کردند، و حُرمتى براى تو مراعات نکردند، و از هیچ گناهى در مورد تو خوددارى ننمودند، چه درکشتن دوستانت ، و چه درغارت اثاثیه خیمه هایت، 🔹وَ أَنْتَ مُقَدَّمٌ فِى الْهَبَواتِ ، وَ مُحْتَمِلٌ لِلاَْذِیّاتِ ، 🔸و تو در گَرد و غُبارهاى جنگ پیش تاختى، و آزار و اذیّتهاى فراوانى تحمّل نمودى، 🔹قَدْ عَجِبَتْ مِنْ صَبْرِک َ مَلآئِکَةُ السَّماواتِ، 🔸آنچنانکه فرشتگانِ آسمانها ازصبر و شکیبائى توبه شگفت آمدند، 🔹فَأَحْدَقُوا بِک َ مِنْ کُلّ ِالْجِهاتِ ، وَ أَثْخَنُوک َ بِالْجِراحِ ، 🔸پس دشمنان از همه طرف به تو هجوم آوردند، و تورا به سبب زخم ها و جراحتها ناتوان نمودند، 🔹وَ حالُوا بَیْنَک َ وَ بَیْنَ الرَّواحِ ، وَ لَمْ یَبْقَ لَک َ ناصِرٌ ، 🔸و راه خلاص و رفتن برتو بستند، تا آنکه هیچ یاورى برایت نماند، 🔹وَ أَنْتَ مُحْتَسِبٌ صابِرٌ ،تَذُبُّ عَنْ نِسْوَتِک َ وَ أَوْلادِک َ ،حَتّى نَکَسُوکَ عَنْ جَوادِک َ، 🔸ولى توحسابگر(عمل خویش براى خدا)و صبور بودى، از زنان و فرزندانت دفاع وحمایت مینمودى، تا آنکه تو را از اسب سرنگون کردند... حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا نرفته از نظرم ذوالجناح بر ميگشت كه رفته رفته صدايت ضعيف تر ميگشت ز بس كه بر بدنت زخم هاي كاری بود كه زخم ِ تازه اگر بود بی اثر ميگشت در ازدحام حرامي و نيزه هايِ بلند شكافِ زخم ِ تنت باز و بازتر ميگشت ميان حلقه ی نامحرمان خودم ديدم كه شمر با سرت از قتلگاه بر ميگشت غروب بود و ربابَت ميانِ آتش و دود هنوز بين ِ مزاری پی پسر ميگشت حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
یابن شبیب، جدّ مرا بی‌هوا زدند یابن شبیب، جدّ مرا با عصا زدند یابن شبیب، عمۀ ما را چرا زدند؟ نامردها برای رضای خدا زدند! حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باز هم روز دهم ساعت سه ، ساعت سر ساعت وقت ملاقات سری با مادر ساعت رفتن جان از بدن یک خواهر چون خداحافظی پیرهنی با پیکر ساعت سینه مولا شده سنگین ناگاه ریخت عبدلله از آغوش اباعبدالله ساعت غارت خیمه شده آماده شوید دین ندارید شما ، لااقل آزاده شوید بکشیدش سپس آماده منظور شوید او نَفَس می کشد از اهل حرم دور شوید 🎙سید حمید رضا برقعی عصر عاشورا مقابل قتلگاه حرم سیدالشهدا حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
حسیــــــن جــــــان.... تورا به خاطر دِرهَم چه دَرهَمَت کردن😭💔 حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen