eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
5.6هزار ویدیو
124 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
💐دوبیتی های صلواتی به مناسبت میلاد امام محمد باقر(ع) 💐💐➖➖💐💐➖➖➖➖ ماه رجب است و ماه خیر و برکات شد باز به روی عاصیان باب نجات با توبه بگو برای درک حسنات بادا به علی و آل احمد صلوات طالع ✨✨✨✨✨ ماه رجب و پیک سعادت آمد در روز نخست با ولادت آمد یعنی گل گلزار محمد باقر آن قافله سالار عبادت آمد طالع ✨✨✨✨✨ تا روی به کشتی نجات آوردیم امید به ساحل نجات آوردیم در روز ولادت امام باقر ما هدیه برایش صلوات آوردیم سیدهاشم وفایی ✨✨✨✨✨ امروز که عرشیان برانگیخته اند بر عرش بلور نور آویخته اند در مقدم باقر العلوم از فردوس یک باغ گل محمدی ریخته اند سیدهاشم وفایی ✨✨✨✨✨ با عطر تو گل شوق شکفتن دارد سرمستی و میل از تو گفتن دارد ای باقر علم نبوی در شب عید این دل هوس مدینه رفتن دارد سیدهاشم وفایی ✨✨✨✨✨ مائیم و عنایت امام باقر الطاف و کرامت امام باقر یارب چه شود گناه ما را بخشی در شام ولادت امام باقر خسرو ✨✨✨✨✨ ای دل امشب شدی زغم آزاد خیز از جا پی مبارکباد شب میلاد حضرت باقر تهنیت گو به حضرت سجاد پیروی ✨✨✨✨✨ ای دیده ی اهل دل بسویت باقر وی آبرویم ز آبرویت باقر در سینه کشیده بال و پر مرغ دلم تا پر بزند بسوی کویت باقر سازگار مشهد ✨✨✨✨✨ بر ما نظری اگر نمایی کافیست ازکارم اگر گره گشایی کافیست عیدی ولادت امام باقر در مجلس ما اگر بیایی کافیست سیدمجتبی شجاع 💐💐➖➖💐💐➖➖➖➖
💠 سبک سرود میلاد امام محمد باقر علیه السلام 💠 بند اول پنجمین نور حق شده ظاهر(به صورت باقر)۲ می بره دلها رو گل سجاد(حضرت باقر)۲ گل اومده شده فصل بهار گل اومده عاشقا خبر دار گل اومده دلبره و دلدار ستاره ها از طرز لبخندش مستن ملائکه واسه دیدارش صف بستن خونه ی علی بن الحسین غوغاست اومده اونی که کرمش بالاست (خوش اومدی امام باقر)۳ بند دوم دل بنت الحسن بی قراره(واسش بی قراره)۲ که آورده دنیا کودکی که(همتا نداره)۲ گل بریزید به قدمهای یار گل بریزید زیر پای نگار گل بریزید که اومد گلعذار اومده شکافنده ی علم انبیا وارث حیدر پسرِحضرتْ،زهرا خونه ی علی بن الحسین غوغاست اومده اونی که شافع عقباست (خوش اومدی امام باقر)۳ بند سوم مژده ماه رجب اومده و(دل همه شاده)۲ خدا به اربابم نوه داده(خدا نوه داده)۲ اربابمون میده عیدی به ما از کرمش به همه نوکرا زیارتِ بقیع و کربلا اومده شکافنده ی علم انبیا نوه ی حسین و پسرِحضرتْ،زهرا خونه ی علی بن الحسین غوغاست اومده اونی که دلبر دلهاست (خوش اومدی امام باقر)۳ .
بگو هنوز برایت کمی توان مانده بگو هنوز برای حسین جان مانده ؟ فقط برای نمازی کنار بابا باش هنوز نیمه ای از روز تا اذان مانده چه میشود کمی این پلک را تکان بدهی چرا که چشم تو خیره به آسمان مانده کمر شکسته ام از حال و روز من پیداست عجیب برجگرم داغ این جوان مانده بیا به گریه ی این پیرمرد رحمی کن عصای من نشکن ،قامتی کمان مانده نسیم هم بدنت را به دست می گیرد شبیه مشت پری که در آشیان مانده شدی شبیه اناری که دانه دانه شده کمی به خاک و کمی دست باغبان مانده شبیه مادر من جمع میکنی خود را که بین پهلوی تو درد بی امان مانده چنان به روی سرت ریختند،ترسیدم هزار شکر که از تو کمی نشان مانده حساب آنچه که مانده است از تو مشکل نیست دوباره میشِمرم چند استخوان مانده تو را به روی عبا تکه تکه می چینم بقیه ی تو ولی دست این و آن مانده چقدر روی دو چشمت هلال ابرو هست برای بدر شدن ماه من زمان مانده چقدر تیغه لب پر ،میان دنده ی توست چقدر نیزه شکسته در این میان مانده تو را از این همه غم میکنم سوا اما هنوز داغی یک نیزه در دهان مانده قرار نیست پدر جان دهد کنار پسر هنوز قصه ی گودال و ساربان مانده قرار نیست فقط عمه ات بماند و من ببینی اش که میان حرامیان مانده کمی به روی سرم باشد و میان حرم که چند دختر نوپا به کاروان مانده بدون تو بدَود چند بار تا گودال ببیندم که نگاهم به آسمان مانده کمان حرمله تیری به سینه ام زده است به چند جا اثر نیزه ی سنان مانده نشسته شمر و عرق می چکد ز پیشانیش برای ضربه ی آخر نفس زنان مانده حسن لطفی @rozeh_1
گر چه خاصیت یک نخل ثمر داشتن است نیمی از درد سرم چند پسر داشتن است به تو و قد رشیدِ تو حسودی کردند کار ِاین خیره‌ سران چشم نظر داشتن است میوه‌ی فصلی و در مرز رسیدن اما چیدن تو چه نیازی به تبر داشتن است باید از وسعت این دشت تو را جمع کنم تازه این کار به اما و اگر داشتن است زیر بازوی مرا عمه نگه داشته است داغ تو خاصیتش دردِ کمر داشتن است پنجه بر زلفِ سیاهت زده دشمن نکند کعبه‌یِ رویِ تو هم فکر حجر داشتن است پیشِ این لشکر فاسق که فقط میخندند بدترین حال همین دیده‌یِ تر داشتن است یکی ازپشت و یکی از جلو میزد به سرت عادتِ جنگِ علی زخم به سرداشتن است درعبا ریختم آنچه زتنت مانده ولی کار تشییع تو محتاجِِ نفر داشتن است عمه چادر کمرش بسته وبالای سرم فکر ِبرسر زدن و مقنعه برداشتن است @rozeh_1
چون تو ای لاله در این دشت گلی پرپر نیست و از این پیرجوان مرده کمانی تر نیست در کنار توأم و باز به خود می گویم نه حسین،این تن صد چاک علی اکبر نیست دست و پایی،نفسی،نیم نگاهی،پلکی غیر خونابه مگر ناله در این حنجر نیست هر کجا دست کشیدم ز تنت گشت جدا  بند بندت همه پاشیده دگر پیکر نیست دیدنی گشته اگر دست و سر و سینه تو دیدنی تر زمن و خنده این لشگر نیست استخوانهای تو و پشت پدر هر دو شکست بازهم شکر کنار من و تو مادر نیست @rozeh_1
به خودش آمد و فهمید که چشمش تر بود دو قدم مانده به بالای سر اکبر بود تازه فهمید چه روزی به سرش آمده است یا که بهتر چه به روز پسرش آمده است پسر دسته گلش را چو گل پرپر دید هر طرف را که نظر کرد علی اکبر دید مثل مه پاره ی افتاده به خاک است تنش در هم آمیخته خون و بدن و پیرهنش نه توانست بغل گیرد و نه بوسه زند نه توانست بماند نه از او دل بکند زخم قلب پدر از جسم پسر بدتر بود اربا اربا دل بابای علی اکبر بود دشت مانده است وسواری که زمین گیر شده تن صدچاک پسر دیده ،پدر پیر شده ناله اش بین کف و هلهله ها گم شده بود گریه اش مایه ی خندیدن مردم شده بود ارتفاع بدنش تا به زمین کم شده بود همه گفتند رکوع است ز بس خم شده بود پسری مانده به خاک و پدری می نگرد مانده حیران که چگونه بدنش را ببرد چون که این چاک ترین جسم میان شهداست مدد از کل جوانان بنی هاشم خواست خوب شد بار دگر بوسه بر آن لب نگذاشت ور نه می مرد از آن بوسه....که زینب نگذاشت نويد اسماعيل زاده @rozeh_1
بر زانو آمده پسرش را صدا كند شايد جراحت جگرش را دوا كند گرچه جگر نداشت نگاهش كند ولی بالين او نشسته پسر را صدا كند لكنت گرفته پير جوان مُرده حق بده سخت است واژه ی پسرم را ادا كند آمد به پا بلند شود، خورد بر زمين مجبور شد كه خواهر خود را صدا كند كارش به التماس كشيده ولی چه سود بايد حسين چند عبا دست و پا كند مثل انارِ دانه شده ريخت بر زمين وقتی ز خاک خواست تنش را جدا كند تا خيمه گاه جمع جوانان به خط شدند شايد كه تكه تكه تنش جا به جا كند تا ديد خواهر آمده شد غصه اش دوتا حالا عزا گرفته چه سازد چه ها كند كم نيست چشم خيره سر و شوم و بد نظر ای كاش ميشد اينهمه لشگر حيا كند ميكوشد از ميانِ تبرها و دشنه ها حتی ز رویِ تيغ علی را سوا كند درگير بود ساقه ی نيزه به سينه اش راهی نبود تا گره ی بسته وا كند كتفش ز جایِ ضربِ تبر باز مانده است هر ضربه آمده كه يكی را دوتا كند بدجور دوخته اند سرش را به روی خاک بايد شروع به كَندَنِ سر نيزه ها كند مانند خاک رویِ زمين پخش شد تنش طوری زدند آرزویِ بوريا كند حسن لطفی @rozeh_1
دويده ام ز حرم تا که زنده ات نگرم مبند ديده کمی دست و پا بزن پسرم  ز مصحف تنت اين آيه های ريخته را چگونه جمع کنم سوی خيمه ها ببرم   به فصل کودکی و در سنين پيری خود دو بار داغ پيمبر نشست بر جگرم ميان دشمن از آن گريه می کنم که مگر به کام خشک تو آبی رسد ز چشم ترم  من آن شکسته درختم که با هزار تبر جدا ز شاخه شد افتاد بر زمين ثمرم  اگر چه خود ز عطش پای تا سرم ميسوخت زبان خشک تو زد بيشتر به دل شررم  مگر نه آب بُوَد مهر مادرم زهرا روا نبود تو لب تشنه جان دهی به برم  جوان ز دل نرود گر چه از نظر برود تو نِی برون ز دلم ميروی نه از نظرم  به پيش ديده ی من پاره پاره ات کردند دلی به رحم نيامد نگفت من پدرم  مصيبتی که به من می رسد محبت اوست هزارها چو تو تقديم حيی دادگرم به روز حشر نگريد دو ديده اش "ميثم" کسی که گريه کند بر ستاره ی سحرم استاد حاج غلامرضا سازگار @rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ابن الجواد ای اقا امیر دلهایی تو سوره ی طاهایی تو سرور ومولایی تو ابن الجواد ای اقا زیبا گل زهرایی خورشید سامرایی ما بنده تو مولایی ابن الجواد ای اقا تو آیت قرانی به درد ما درمانی ذکره ردی لبهایی ابن الجواد ای آقا ببین توحال زارم از غم تو می بارم غصه به قلبم دارم غریب ای آقام آقام 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 بنددوم مصیبت ابن الجواد ای آقا خیلی مصیبت دیدی طعنه وتهمت دیدی تو هتک حرمت دیدی ابن الجواد ای اقا کبوتر زخمی پر افتادی بین بستر شدی ضعیف و لاغر ابن الجواد ای اقا برات بمیرم هادی(ع) وقتی که جون می دادی روی زمین افتادی ابن الجواد ای اقا چی بی سرت اوردن خیلی تورو ازردن بزم شرابت بردن غریب ای آقام آقام 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 بندسوم گریز به کربلا ابن الجواد ای آقا تو لحظه های آخر میگفتی روی بستر وای مادرم وای مادر خوندی به روی بستر اون لحظات آخر باقلب زارو مضطر باجگرشعله ور خوندی به روی بستر تا میزدی بال وپر به یاد جد بی سر حسین غریب مادر خوندی به روی بستر تا که میرفتی از حال از قتلگاه و گودال جسمی که میشد پامال امان از دل زینب(س) 3⃣5⃣4⃣ 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کاری ازشعرای اهل بیت ع کربلایی رضانصابی کربلایی مجیدمرادزاده امام هادی (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بی کس موندم داداش لحظه ی آخرم جون میدم تو غربت نیستی بالا سرم پر شکسته تو ببین داداش این سرم شکسته سوخته معجر توی غارت میزدن بودم بی یاور تن کبوده یه حرومی گهواره یهو ربوده جون میدم من کجایی داداش حسین جون میدم زینبم من... بعد تو ای داداش میزدن ماها رو چادرم میسوخت و زدن بچه ها رو خیمه میسوخت توی خیمه پسرت سجاد میسوخت دست غارت وا شد به خیممون کردن غارت قد خمیدم بعد تو من داداشم چه ها کشیدم مو سفیدم توی کوفه و شام چه ها کشیدم زینبم من... بگم از دخترت شبیه مادرت با صورت نیلی جون داد پای سرت پا برهنه میدوید به روی خارا پا برهنه خون دل خورد دخترت پیش چشمت فقط کتک خورد تو خرابه مثل شمع دور سرش بی بی ربابه سوخته مویش با تازیانه میزدن پای عمویش یارقیه... به قلم : خادم الحسین غلامرضا انحصار حضرت زینب (س) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 با این تن رنجورم در کنج سیه چالم(3) از زهر جفای کین می سوزم و می نالم(3) الامان از غریبی و جدایی آه رضا جان من بابا کجایی واویلا واویلا آه و واویلا 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 بنددوم زندانی بغدادم من زخمی بیدادم حبس است و فرو رفته در حنجره فریادم میخوانم از غربت در تاب و در تب در زندانِ هارون خَلِّصْنی یٰارب واویلا واویلا آه و واویلا ۲ 〰〰〰〰〰〰〰〰 من روضۀ زهرا را با زمزمه میگفتم(3) هر ضربه عدو میزد یافاطمه میگفتم(3) چون حیدر میرسد لیلۀ قدرم دشمنم پیش چشمم کنده قبرم واویلا واویلا إه و واویلا ۲ 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 بندچهارم از آتش زهر کین سوزد جگرم هر دم با آه جگرسوزم من یاد حسین کردم غربت نشین شهر کاظمینم گریان روضه ی جدم حسینم واویلا واویلا آه و واویلا 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کربلایی مجتبی تاجیک ساده کربلایی مجیدمرادزاده امام کاظم (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شهر مدینه غرق شادی بود آنشب اکنده از بانگ منادی بود آنشب آنشب شفق ائینه دار لطف حق بود چشم انتظار جلوه نص علق بود آنشب قلم ، شمشیر خود را تیز میکرد پیمانه اندیشه را لبریز میکرد آنشب منادی داد عدل و داد میزد بین زمین و آسمان فریاد میزد کای اهل عالم قلب عالم منجلی شد نام محمد زنده از نام علی شد ماه رجب را عزم جولان ساز گردید یعنی گره از کار رجعت باز گردید باید زمان ائینه دار راز گردد درهای رحمت بر رخ ما باز گردید باید سحر شعر طلوع فجر خواند بهر سپیده ، ایه های قدر خواند اینک شکوه علم را تفسیر باید کلک قضا را قدرت تحریر باید الاله باید باده ، در پیمانه ریزد گلواژه ها در مقدم جانانه ریزد کامشب شب مرگ غم و وقت سرور است هنگامه ازادی و میلاد نور است جولان جشن پنجمین مولاست امشب عید علوم کل ما فیهاست امشب امشب شب پیدایش بحر العلوم است اکنده از شور و شعف ، قلب عموم است خورشید علم از شهر یثرب سر زد امشب ارض و سما، فریاد شادی بر زد امشب ماه جمادی عزم رفتن ساز کرده دریای هستی را سرا پا ناز کرده ائینه دار نهضت فرداست امشب میلاد پیک روز عاشوراست امشب هنگامه شادی زین العابدین است میلاد مسعود امام پنجمین است آمد بدنیا آنکه نامش جاودانی است روشنگر ائین و راه زندگانی است آمد بدنیا مظهر یکتا پرستی احیا گر دین خدا در ملک هستی آمد بدنیا تشنه جام محمد(ص ) همفکر و هم ائین و هم نام محمد(ص از کوشش او دین حق پاینده گردد از دانش او علم و دانش زنده گردد احمد به وصفش با علی تفسیر گوید زهرا زیمن مقدمش تکبیر گوید امام باقر (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar