💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
چشم گردون در عزای موسی جعفر گریست
دیده خورشید بر آن ماه خوش منظر گریست
گرچه او پروانه حق بود امّا همچو شمع
در مناجاتش ز هجر دوست پا تا سر گریست
ژرف زندان بهر او معراج قرب دوست بود
عاشق صادق ز هجران رخ دلبر گریست
گه به یاد مادرش زهرا فغان از دل کشید
گاه بر مظلومی شیر خدا حیدر گریست
دیده عشاق از داغ امام عاشقان
در دل صحرای غم یک آسمان اختر گریست
حضرت معصومه زین ماتم فغان از دل کشید
در مدینه از غم مرگ پدر دختر گریست
در عزای ناخدای فلک تسلیم و رضا
پور دلبندش رضا در موج غم گوهر گریست
«حافظی» شمع وجودت آب شد از این الم
آتشین طبعت ز نوک خامه بر دفتر گریست
(محسن حافظی)
امام کاظم (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
رشتهی دلهای عاشق پشت این در بسته شد
رزق ما از سفرهی موسی بن جعفر بسته شد
تا خبر آمد غروب از خانه بیرون میزند
با هجوم سائلان از صبح معبر بسته شد
مشت ما را وا نخواهد کرد وقتی از کرم
مشت مسکین درش با کیسهی زر بسته شد
آنکه از کار پیمبرها گره وا میکند
دست و پایش در غل و زنجیر آخر بسته شد
ای خدا آزاد بودن پیشکش، این ظلم چیست؟
در قفس حتی پر و بال کبوتر بسته شد
یک نفر با تازیانه آمد و در باز شد
یک نفر با تازیانه آمد و در بسته شد
تازیانه رفت بالا چشم مادر تار گشت
تازیانه خورد بر تن چشم مادر بسته شد
آه روی تخته پاره ساق پایش بند نیست
بیش از این حرفی ندارم روضه ها سربسته شد...
میلاد حسنی
امام کاظم (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
حدیث غربت او کرده خون جگرها را
نشانده روی دل سنگ هم شررها را
شکسته بال و پری نیست حق آن مردی
که داده رخصت پرواز ، بال و پر ها را
چه آمده سر آقا ، به گوش فاطمه اش
خدا کند نرسانند این خبرها را
یکی فقط شده مامور تا که با دشنام
زَنَد همیشه بهم خلوت سحرها را
رسیده یک زن رقاصه تا کُنَد تکمیل
تمام بی ادبی ها و درد سرها را
نگاه کن چه غریبانه داد جان آن که
پناه بود غریبی محتضر ها را
به روی تخته ی در رفت و بُرد این دنیا
جلوی فاطمه باز آبروی درها را
تنی نحیف و پر از زخم بر پل بغداد
گرفته جان تمامی رهگذرها را
..
هر آنچه دید ولیکن هزار مرتبه شکر
ندید لحظه ی جان دادن پسرها را
محمد حسین رحیمیان
امام کاظم (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
هر کجا مرغ اسیری است ، ز خود شاد کنید
تا نمرده است ، ز کنج قفس آزاد کنید
مُرد اگر کنج قفس ، طایر بشکسته
پری یاد از مردن زندانی بغداد کنید
چون به زندان ، به ملاقاتی محبوس
روید از عزیز دل زهرا و علی یاد کنید
کُند و زنجیر گشایید، ز پایش دم مرگ
زین ستمکاری هارون ، همه فریاد کنید
چار حمّال ، اگر نعش غریبی ببرند
خاطر موسی جعفر، همه امداد کنید
تا دم مرگ ، مناجات و دعا کارش بود
گوش بر زمزمه ی آن شه عبّاد کنید
پسرش نیست ، که تا گریه کند بر پدرش
پس شما گریه بر آن کشته ی بیداد کنید
نگذارید که معصومه خبردار شود
رحم بر حال دل دختر ناشاد کنید
خوشدل از ماتم آن باب حوائج گوید
تا شما نیز پس از مرگ ز وی یاد کنید
امام کاظم (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
شده شرمنده شمس از روی حضرت کاظم
قمر شد مات از چهر نکوی حضرت کاظم
بغیر از ذات حق آگه نباشد اندر این عالم
کسی از سر اسرار مگوی حضرت کاظم
بود او ششمین رهبر ز بعد ساقی کوثر
که باشد قبله حاجات کوی حضرت کاظم
نه بتوان توصیفش کرد که آسان نیست اوصافش
که ینکو هست وصف تار موی حضرت کاظم
ببیند یوسف از رویش بگوبد مرحبا بر حق
که ینکو خلق کرده حسن روی حضرت کاظم
بعالم رنگ و بوی گل بود از نور رخسارش
بود خوی محمد خلق و خوی حضرت کاظم
ولی از جور هارون دعا لبریز شد آخر
ز زهر خانمان سوزی سبوی حضرت کاظم
بدی در گوشه زندان چاارده سال آن مولا
بدی با حق تعالی گفتگوی حضرت کاظم
طلب میکرد او مرگ از خدا با دیده گریان
که وصل یار بودی آرزوی حضرت کاظم
خدایا دست گیری تو از ژولیده محزون
بحق قرب و قدر و آبروی حضرت کاظم
امام کاظم (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
حاج رضا یعقوبیان
گل باغ جنان موسی بن جعفر
امام انس و جان موسی بن جعفر
عزیز مصطفی و جان حیدر
گل زهرا نشان موسی بن جعفر
ز وصف آن همه ایثار و تقوا
بود قاصر زبان موسی بن جعفر
درونسینه ی هرشیعه ی تو
بود نورت عیان موسی بن جعفر
میان خلق عالم تا صف حشر
بود قدرت نهان موسی بن جعفر
نه تنها نور چشم شیعیانی
تویی جان جهان موسی بن جعفر
به جسم شیعه تا صحرای محشر
تویی روح و روان موسی بن جعفر
تو باب حاجت کل جهانی
چه حاجت بر بیان موسی بن جعفر
زسوز داغ جانسوز تو ای گل
شده اشکم روان موسی بن جعفر
تمام شیعیان با اشک و ناله
گرفته این زبان موسی بن جعفر
به دست دشمن بی دین و کافر
بهارت شد خزان موسی بن جعفر
توو زندانی هارون ملعون
که می کرد این گمان موسی بن جعفر
طلب کردی چون زهرا مرگ خود را
زظلم بی امان موسی بن جعفر
شدی حاجت روا بازهر سندی
رضا گرید نهان موسی بن جعفر
شهید زهر کین گشتی تو مولا
به دور از خانمان موسی بن جعفر
کنار پیکرت بر جسر بغداد
همه بر سر زنان موسی بن جعفر
رضای تو کنار پیکر تو
شده قامت کمان موسی بن جعفر
شب سوگ و غم تو دیده گریان
بود صاحب زمان موسی بن جعفر
(رضایم) عبد درگاهت زدیده
شده اشکم روان موسی بن جعفر
امام کاظم (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
می مکد رشته های بی احساس
نیمه جانی که مانده در تن را
یک نفر هم نمیکند چاره
زخم زنجیر و زخم گردن را
روزه داری تمام روزت را
تازیانه توراست افطاری
آسمان جای توست آقاجان
از چه رو کنج چار دیواری ؟
مثل شمعی که شعله ور باشد
جسمتان آب میرود آقا
گم شده صبح و شام آخر کی
چشمتان خواب میرود آقا ؟
کنج زندان نشسته ای داری
روضه ی قتلگاه می خوانی
تشنه ماندی و اش
مادرت را به آه می خوانی
دشمنت تازیانه بر دستش
گاه و بیگاه حمله ور میشد
ناسزا ها به مادرت میگفت
دلت از درد شعله ور میشد
چه قدر مثل مادرت شده ای
آنکه رخساره ی کبودی داشت
ناسزا های دشمنت انگار
خنجری بین سینه ات میکاشت
خنده میزد به گریه ات دشمن
ای که از درد خویش می سوزی
میکِشی انتظارِ فرزندت
به درِحجره چشم میدوزی
یاد پهلو شکسته افتادی
در نمازِ نشسته ی آخر
حرف تو بین هق هق ات این بود:
السلام و علیک یا مادر ..
در غریبی و گوشه ی زندان
مادرت از مدینه می آمد
او که دارد هنوز از زخمش
میچکد خون سینه می آمد
مادرت آمده که بگشاید
از تو زنجیر و کُند و آهن را
مادرت آمده کند چاره
زخم زنجیر و زخم گردن را ..
*وحید مصلحی***
امام کاظم (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
آقا بیا که روضه موسی بن جعفر است
چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است
جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه
دلها به یاد غصه او پر ز آذر است
افتاده است بی کس و تنها ، غریب وار
مردی که با تمامی خلقت برابر است
مرثیه خوان حضرت کاظم ، خود خداست
بانی روضه ،حضرت زهرای اطهر است
زندان نگو ، که گرم مناجات با خداست
غار حرای حضرت موسی بن جعفر است
مرغی که در قفس ، نفسش تنگ آمده
از وی به جای مانده فقط یک بغل پر است
از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر
ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است
باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس
لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است
ای من فدای شال عزای شما شوم
آقا بیا که روضه موسی بن جعفر است
شاعر:میلاد یعقوبی
امام کاظم (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
دل ماتم زده ام ناله و فریاد دارد
یاد مظلوم و غریب سِجن بغداد دارد
پسر فاطمه(س) و گوشه ی زندان بلا
دیده تر، خونین جگر، خاطر نا شاد دارد
دیدگانش به در است، تا که بیاید خبری
حسرت دیدن رخساره ی اولاد دارد
با پَر و بال شکسته صید محبوسِ قفس
ناله از بی رحمیّ و جفای صیّاد دارد
قعرچاه وجسم رنجور و«ذِ ساقِ المَرضوض»
همه ازکینه ی زندانبان جلّاد دارد
تازیانه یک طرف،دشنام وطعنه یک طرف
شِکوه هازین ماجرا درروزمیعاد دارد
غُل و زنجیر ستم با بدنش گشته یکی
مگر این گل چقدر طاقت بیداد دارد
غربت بی یاوری و دل شکسته لاجرم
او زمرگ آرزوی یاری و امداد دارد
روزه داراست و ولی افطاراوبا سیلی است
با رخ نیلی رخ فاطمه(س) را یاد دارد
شاعر : حمید رضا گلرخی
امام کاظم (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
سخن از قصه ی طوفان به میان آمده است
عشق در گوشه ی زندان به زبان آمده است
پابه پای غل و زنجیر به جان آمده است
در و دیوار پی زخم زبان آمده است
چه قدر قصه ی دریا شدنت دلگیر است
چندصبحی است تنت همنفس زنجیر است
کنج چشمان توخورشید زمین گیرشده
چه قدر بال وپرت سست ونفس گیر شده
استخوان های تنت بسته به زنجیر شده
زن رقاصه در این معرکه تسخیر شده
بند بند تنت ارزانی مشت ولگد است
درد در بین نفس های شما بی عدد است
چه بگویم که غزل لایق دیدار تو نیست!؟
تن خاکی زمین منزل و ماوای تو نیست
چاردیواری زندان بخدا جای تو نیست
غل وزنجیر که شایسته ی پاهای تو نیست
نظم عالم چه قدر خوب به هم ریخته است
در تن جام تو انگار الم ریخته است
از تن قصه ی شب قصه ی غیرت می رفت
کفرو ابلیس به دنبال خیانت می رفت
سندی شاهک ملعون به عیادت می رفت
کاسه در دست،پی زخم و شماتت می رفت
باز در صحبت شب , خون جگر آوردند
پی تشییع تنت لنگه ی در آوردند
حسین رستمی
امام کاظم (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
انیس این شب ممتد چهارده سالم
شب است و گریه به حالم کند سیه چالم
اگرچه رفته زِ دستم حسابِ این شبها
نرفته از نظرم خاطراتِ اطفالم
اُمیدِ دیدنِ رویِ رضا ندارم حیف
از این دو چشمِ نحیف و دو پلکِ بیحالم
چنان فشرده مرا در میانِ خود زنجیر
که حلقه حلقه فرو رفته در پَر و بالم
دوباره کعبه نِی امشب سری به من زد و رفت
دوباره طعنه گرفته سراغِ احوالم
به رویِ خاک مسیرِ کشیدنم پیداست
شکسته میروم و هر دو پا به دنبالم
رسیده سَندیِ شاهک ، دوباره میخندد
و من بخاطرِ مادر دوباره مینالم
حیا نمیکند و بعدِ زخمِ سیلیِ او
به یادِ داغِ مدینه به یادِ نُه سالم
(حسن لطفی)
امام کاظم (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
جز با دوای زهر مداوا نمی شود
یک جای پرت مانده ام و بغض کرده ام
در این سیاه چال دلم وانمی شود
کافیست داغ دوری معصومه و رضا
دیگر غمی به سینه من جا نمی شود
معصومه کاش بود کمی درد دل کنم
کس مثل دختر همدم بابا نمی شود
می خواستم دوباره ببوسم رضام را
هنگام رفتنم شده گویا نمی شود
اصلاَ نخواستم کسی آید به دیدنم
سیلی که مونس دل تنها نمی شود
از بس زدند خورد شده استخوان من
این پا برای من که دگر پا نمی شود
زنجیرها رسانده به زانو سر مرا
کاغذ هم اینچنین که منم تا نمی شود
گاهی هوای تازه و آزاد می روم
بی تازیانه و لگد اما نمی شود
زجر من از جسارت سِندی شاهک است
بی ناسزا شکنجه اش اجرا نمی شود
گفتم سر مرا ببر اما تو را خدا
اسمی نبر ز مادرم،آیا نمی شود
تشییع من اگرچه روی تخته در است
تشییع هیچکس روی نی ها نمی شود
شاعر:علی صالحی
امام کاظم (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar