eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
125 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
رکاب معرفت را از دل دریا نگین آمد امیرالمومنین مژده یل ام البنین آمد @hosenih ملا ئک صف به صف حاضر تمام انبیا ناظر علی شد اولین زائر که ماه مه جبین آمد پر جبریل قنداقش تمام عرش مشتاقش وفا برگی ز اوراقش بصیرت را طنین آمد همه کروبیان تبریک می گفتند حیدر را علی دلگرم شد تا این نگار دلنشین آمد رسید از راه زینب مجمر اسپند در دستش حسین فاطمه لبخند بر لب این چنین آمد بگو چشم حسودانش الهی کور تا محشر بگو یک جلوه از جاری جنات برین آمد الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها الا اهل امان نامه امان مومنین آمد وفا رسم و مرام او اباالفضل است نام او نشد با دست خالی رد کسی که باید یقین آمد @hosenih چرا بر دست هایش بوسه می زد مرتضی با اشک چرا این مصرع آخر دوباره نقطه چین آمد... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گوهر حیدر، گوهر آورده است جلوه ی قرص قمر آورده است روی دو دستش پسر آورده است ام بنین شیر نر آورده است روز علی رو و شبش موی اوست تیغ علی ، گوشه ی ابروی اوست هان ! ضربانش چه وزین می زند طعنه نگاهش به نگین می زند اخم علی ، ضربه به کین می زند پشت فلک را به زمین می زند مژده که آمد قمر عالمین روی لبش ذکر امیری حسین @hosenih ماه کرم , در خور مدح و ثناست درد بیارید که چشمش دواست طفل نگو ، عاشق تیر بلاست قامت او محشر کرب و بلاست بر لب حور و ملک این نغمه بود ذخر الحسین چشم به دنیا گشود آمده ای یاوری دین کنی هرچه حسین گفت تو تمکین کنی سر بدهم تا که تو تمرین کنی مرگ مرا کاش تو شیرین کنی کاش به دریای تو پاکم کنند زیر قدم های تو خاکم کنند حق به دلت مُهر تولا زده مِهر تو را نیز به دلها زده کشتی امن تو به دریا زده بوسه به دستان تو مولا زده ماه عرب، ماه عجم کیست ؟ تو وارث شمشیر دو دم کیست ؟ تو‌ آمدی از ایل و تباری اصیل مست تماشای تو شد جبرییل جان حسینی و به زینب کفیل بر علم سرخ تو عالم دخیل خورده گره نبض جهانم به تو ای علم افراشته، جانم به تو هر که از اوصاف کرم گفته است از غم هجران حرم گفته است.. حرف مرا..چشم ترم گفته است جای نصیحت پدرم گفته است: بر خم زلفش تو گرفتار باش نوکر عباس علمدار باش روی تو از ماه نشان را گرفت آمد و نبض ضربان را گرفت سر غمت چیست که جان را گرفت نام ابالفضل جهان را گرفت اسم تو شد زینت هر منبری حیدری و حیدری و حیدری بودنت آرامش قلب رباب لب به دعا باز کن ای مستجاب خم نشو تا نهر ای عالیجناب رو نزن ای حضرت دریا به آب آب خودش تشنه ی لبهای توست خاک کجا ؟ عرش خدا جای توست @hosenih سنسیز اولار قلب جهان تار و مار آدین ائدر فصل خزانی بهار قاشلاری تیغ دو دم ذوالفقار سنسن حسین و حسنه هم جوار کیمسه سنین تک شرف الناس اولار قطعا حسین قارداشی عباس اولار شرح کمالین نه بیلر ذی شعور گر ائده عرش اوسته جمالین ظهور عاشق اولار انس و ملک ،جن و حور ای یوزی نور، اللری نور ،آدی نور هانسی گروهین بلِه مولاسی وار شیعه لرین حضرت عباسی وار شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خدا بخشیده بر رویت جهانی از لطافت را هنرمندانه طرحی نو زده، این قد و قامت را @hosenih الا بالا بلندِ سر به زیرِ محضر خورشید که کامل کرده چشمانت، نشانی نجابت را تو آن ماهی، که یک ایل عاشقانه خیره ات می شد به رخسارت خدا گویا، تراشیده ملاحت را کدامین واژه ات را شرح باید داد ای ساقی ولایت یا اصالت یا شجاعت یا شرافت را؟ دعای خسته گان قوم را، آمین بگو ای مرد که با نامت عجین کردند نام استجابت را به قلب تشنه ام ساقی، به غیر از تو که می بخشد چنان باران، به جای جرعه، دریای کرامت را؟ کنار نام تو آیینه بگذارند شاعر ها به جای آنکه بنویسند اوصاف شهامت را قیامت محشری خواهد شد از حظِ حضورت، پس به عشق دیدنت من عاشقم، صبح قیامت را چنان شد پیشکش پای برادر دستهای تو که اخلاصش عوض کرده ست تعریف سخاوت را کنار علقمه، سقا ترین تشنه، حسینت خواند از آن خون گریه های زخم چشمانت، خجالت را @hosenih علم افتاد و دست خیمه از دستت جدا افتاد و زینب دید از آن لحظه به چشمانش اسارت را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نوشته ام به مقامش دلاور و دلبر که بارور بشود نطق من از این باور منِ کویر چه گویم که مدح حضرت آب مقدس است چنان آیه‌ آیه‌ی کوثر به واژه واژه‌ی هر بیت میخورم سوگند شروع منقبت اوست انتهای هنر چنان به مدحت نامش قلم به وجد آمد که مست واژه‌ و احساس می‌شود دفتر علی چه گفت به ام البنین؟ که می‌روید به دشت دامن گلدار تو چهار پسر @hosenih چه کهکشان قشنگی‌ شود به خانه‌ی نور سه تا ستاره‌ی پر نور در کنار قمر رسید قصه به آنجا که بعد چندین سال خدا به نخل ولایت دوباره داده ثمر زبان علم نجوم از قیاس در مانده‌ست گرفت حضرت خورشید، ماه را در بر بغل گرفت کسی را که برق چشمانش شد از خزانه‌ی الماس عرش زیباتر گرفت لحظه‌ای آیینه را مقابل خود صدف چگونه گرفته‌ست در بغل گوهر بنازمش که فقط طرح سیب لبخندش به کام عاطفه آورد طعم قند و شکر چه خنده ها که به روی پدر کند عباس چه بوسه ها که به بازوی او زند حیدر علی خودش که یدالله بود و عباسش به روی دست خداوند بوده انگشتر روا بود که ملائک به محضرش آیند چنانکه حضرت جبریل نزد پیغمبر که جبرئیل سراسیمه با وضو آمد و ریخت در پر قنداقه‌ی شریفش پر می‌آورند که خوشبو کنند جان‌ها را ملائک از ختن عرش یک جهان عنبر زمان بارش نقل و بلور و نور رسید که اوست از همه‌ی آسمانیان انور به صورت ملکوتش که کاشف الکرب است برادرانه همیشه حسین کرده نظر همیشه نزد برادر چنان ادب می‌کرد چنانکه که محضر مولای ما بُود قنبر همان که کوه ادب بوده است سر تا پا همان که کوه حیا بوده است پا تا سر همان که با نگهش کیمیاگری بلد است اگر ز روی محبت کند به خاک نظر کسی که گرد و غبار عبا و نعلینش گران تر است برای جهان ز قیمت زر فقط نبود اباالفضل صاحب شمشیر که بود حضرت علامه صاحب منبر به نور رحمت او ارمنی مسلمان است به دین معجزه اش نیست یک نفر کافر چنان کریم که لایمکن الفرار از مهر چنان رحیم که باران شود به هر آذر دلم خوش است که در کشتی نجات حسین به روز حشر اباالفضل می‌شود لنگر بنازم آن خم ابروش را که در صفین چگونه لرزه برانداخت بر تن اشتر قیام کرد و قیامت شده‌ست بسم الله که تیغ تیغ پسر بود و حکم حکم پدر چنان علی که چنان درب قلعه را انداخت نمانده است به دیوار قلعه هیچ اثر علی عذاب برای یهود آورده‌ست! خدا به جنگ یهود آمده‌ست یا که بشر؟ صدای اشهد ان لااله الا الله بلند می‌شود از سوی مردم خیبر پدر هرآنچه که باشد پسر همانگونه ست همیشه ارث پدرها رسد به دست پسر چنان حسن که جمل را ز فتنه خوابانید چنان حسین که در کربلا کند محشر رسید قصه به آنجا که در دل تاریخ امامزاده شود بر امام ها یاور چه لقمه‌های حرامی که چشم و گوش همه زمان خطبه‌ی ارباب کور بوده و کر دوباره قصه به آیات انشقاق رسید نشست تیر قضا بین چشم‌های قدر بعید نیست که زهرا به علقمه برسد همان که از نفس افتاد در حوالی در بعید نیست که او را صدا زند پسرم بعید نیست که او را صدا زند مادر نوشته‌اند سرش رفته بود و قولش نه گواه اوست لب تشنه‌ی علی اصغر بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد بلند مرتبه ماهی در آن سوی دیگر بگو که شمر چه کرده؟ چرا نفس تنگ است؟ نشسته بود بر آن سرزمین پهناور قسم به‌ صفحه‌ی سرخ تمام مقتل ها قسم به حرمت عباس و غیرت اکبر حسین سر دهد اما به فاطمه سوگند نمی‌رود ز سر دختران او معجر صدا زند رحم الله عمی العباس که بود کوه وفادار لحظه های خطر به صفحه صفحه‌ی تاریخ نام او پیداست از اولین نفس واژه ها الی آخر هزار سال گذشت و دخیل می‌بندند به سفره های اباالفضل مردم مضطر برای از نفس افتاده ها تنفس اوست به هر کویر ترک خورده اوست آب آور @hosenih چه گویمش که کُمیتم همیشه می‌لنگد که اوست حضرت آب و ز قطره ام کمتر قسم به کاسه‌ی آبی که دست مادرهاست که نام اوست موثرتر از دعای سفر همیشه زندگی‌ام از امید لبریز است و پر شده‌ست جهانم ز عشق سرتاسر چرا که در سفر عشق بُعد منزل نیست رسیده ام به حریمش چنان نسیم سحر دلم به کرببلا رفت و برنخواهد گشت نوشته ام به مقامش دلاور و دلبر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ابتدای راه میگویم حسین با دلی آگاه میگویم حسین بعد بسم الله میگویم حسین چهارم این ماه میگویم حسین یا حسین گفتم دلم‌ بیدار شد کف بزن اقا برادردار شد! درصد مستی قلبم پُر شده گونه ام از اشک امشب سُر شده وای من نان دلم آجر شده گوییا ساقی ز من دلخور شده گفت بهتر از برادر بودنم... این بود که نوکر آقا منم! @hosenih پیش دریا صحبت از جو نیست که پیش‌ ما حرفی به جز هو نیست که وصف عباس از سر و رو نیست که وصف او در چشم و ابرو نیست که چشم‌ و ابرویش اگرچه محشر است.. بخدا عباس از آن بالاتر است! جمع صبر و علم و ایثار و یقین جمع شد در پیکر این نازنین نیست مانندش خدایا در زمین مست شو با حرف زین العابدین.. در وفا مثل عمویم کس ندید غبطه خورده بر مقامش هرشهید در بصیرت اسوه ی عمارها در شرف الگوی مردم دارها داروی مجانی بیمارها هرچه گشتم باهمه معیارها مرد و مردانه ابوفاضل تک است عقل ما از درک اینها منفک است ای سحرها چشم بیدارت علی محضر محتاج، رفتارت علی نحوه ی تدبیر پیکارت علی آفرین گفته به گفتارت علی خطبه ی تو کار طوفان میکند کعبه زیر پات جان جان میکند ماهی اما آفتاب زینبی نور اطراف حجاب زینبی تو به نوعی بوتراب زینبی تو دعای مستجاب زینبی چه زمان امدن چه رفتنت کیف کرده خواهرت از دیدنت خواهرت هربار مضطر میشود.. یا که چشمش از غمی تر میشود تا که خیره بر تو دلبر میشود حال او بهتر وَ بهتر میشود ذکر میگوید برای چشمهات ای عصای دست من زینب فدات! @hosenih اینهمه عشق برادر خواهری کرد در این دونفر جلوه گری کربلا شد قصه جور دیگری ماند تنها خواهری با لشگری این طرف سقای ما بی دست بود آن طرف کوفه سپاهش مست بود زینب و چشمان سنگین عوام زینب و زخم عمیق احترام زینب و پای برهنه راه شام زینب و ... کافیست حرف من‌ تمام دیده عباس از این غم تر است دیگر اصلا لال باشم بهتر است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عشق زیباست خداونداز آن زیباتر عرش بالا ست ولی بنده از آن بالاتر هرکسی سائل درگاه خداوند شود میشود بین خلائق به خدا آقا تر درِ درگاه خداوند حسین است حسین هرکه دلباخته اوست شود لیلاتر به خداگر که بگردی همه عالم را غیر عباس کسی نیست به او شیداتر اینچنین شد که خدا کرد تجلی آری عشق زیباست ابالفضل ازآن زیباتر تا قیامت علم عشق ابالفضل به پاست آری آن عشق که فانی نشود نور خداست @hosenih نام عباس که آمد دهنم آب افتاد گوییاروی لب من عسل ناب افتاد دل به دریا زدگانت چه فراوان شده اند تاکه تصویر رخ ماه تو در قاب افتاد نمک بین نگاهت چقدر شیرین است دل فرهادی ام از عشق تو در تاب افتاد طاق ابروی تورا کافر بی ایمان دید سجده کرد و همه عمر به محراب افتاد بگذارید که یک عمر عسل نوش شوم نام عباس که آمد دهنم آب افتاد ازهمان روز که چشمت به جهان وا گشته ساقی عشق در این معرکه سقا گشته @hosenih روز میلاد توجبریل خبر آورده که خدا از صدف عرش گوهر آورده آنقدر شور و شعف خانه مولا دارد گوییا حضرت زهراست پسرآورده آسمان شب مولا پس از این مهتابی است حق برای دل خورشید قمر آورده این که با خنده خود دارد اشاره به همه کاشف کرب حسین آمده سرآورده پاسبان حرم زینب کبری آمد این که در سینه خود کوه جگر آورده زحمت ام بنین بود که عباس شود مرد از دامن مادر سوی معراج رود @hosenih پسرم گوش بده حرف دل ام بنین آبرویم همه در دست تو باشد پس از این ایستاده است فلک قد تورا سیر کند ولی از روی ادب محضر مولا بنشین گرچه برچشم تو مشتاق شده ارض وسما محضر آل علی چشم بینداز زمین هرکجا خواست که زینب بشود ناقه سوار تو رکابش بشو عباس، که او هست نگین نکند لفظ اخا را تو بگویی به حسین من کنیزم تو غلامش همه جا هست همین آنقدر خاک نشین قدم یار شدند هر دو در هردو جهان صاحب دربار شدند @hosenih با قدم‌های ابالفضل زمین می لرزید دشمن از طرز رجزخواندن او می ترسید وسط معرکه می رفت که محشر بشود شاه شمشاد قدان تا که کمی می غرید راه و بیراهه اش از هول ولا گم می‌شد تا که چشمش به غضب سوی کسی میچرخید همه آهنگ عقب گرد به لب می خواندند تا که شمیر ابالفضل کمی می رقصید میزد از میمنه از میسره میرفت برون با هجومی همه لشگریان می پاشید هرکسی بر قد و برجنگ تو کرده است نگاه گفته لا حول و لا قوة الا بالله @hosenih بنویسید ابالفضل بخوانید حیا بنویسید علمدار بخوانید وفا هیچکس مثل ابالفضل نگیرد دستی بنویسید زحاجات بخوانید روا دیده‌ی او همه را یاد جنان می انداخت بنویسید از آن چشم بخوانید بلا بنویسد که سقاست بخوانید خجل قول دادست که آبی برساند اما مشک افتاد و تو افتادی و ارباب افتاد پای گهواره‌ی طفلش زنی افتاد از پا بعد تو دشمن تو اهل جسارت بشود بعد تو زینب تو سوی اسارت برود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باد در عرش که پیچید خبر شکل گرفت از پر و بال ملک فرش گذر شکل گرفت نور خورشید به شب خورد..،سحر شکل گرفت آسمان پرده برانداخت..،قمر شکل گرفت ماه از جلوه ی گیراش چه حظی می برد علی از فرط تماشاش چه حظی می بُرد نخل پر برکت توحید ثمردار شده نسل تابنده ی خورشید،قمردار شده کهکشان های خداوند خبردارشده پدر خاکیِ افلاک پسردار شده صورتش هودج نور است..،پدر می بوسد دست آب ور خود را چقدر می بوسد @hosenih ابرویش جلوه‌ی ربّ است اُبُهَت دارد زلف او آیه ی نوری است که حرمت دارد چشم او ابر بهاری است که رحمت دارد نام او جامِ طهوری است که شربت دارد صاحب شهد شکرریزِ سبو می آید چِقَدَر نام اباالفضل به او می آید گونه ی آینه بر دوده ی آهش خیره چشم فانوس به پیچ و خم راهش خیره برکه ی آب به رخساره ی ماهش خیره پلک باران به تماشای نگاهش خیره آسمان خیره به چشمان تر این ماه است چشم او چشمه ی توحیدی آل الله است رشته‌ ی وصلت عُشاق،نخ دامن او رختی از جنس پر و بال ملک بر تن او دَرِ جنّات عَدَن،دُکمه ی پیراهن او ساقه ی طاقِ فلک بازوی شیر افکن او غرشش غرش طوفانیِ شاه عرب است پسر شیر خدا،شیر نباشد عجب است هرکه در زندگی اش غصه ی بسیاری داشت اگر از خانه ی مولا طلب یاری داشت بی گمان با پسرش نیز سر و کاری داشت سیزده ساله چه رزم علوی واری داشت سیزده ساله یلِ با جَنَم حیدر شد وارث بر حق تیغ دو دم حیدر شد دست عباس به دامان امام حسن است سند قلب اباالفضل به نام حسن است سالیانی است که درگیر مرام حسن است گرچه ساقی است ولی تشنه ی جام حسن است چِقَدَر خصلت دلدار به دلبر رفته کرم حضرت ساقی به برادر رفته @hosenih ساحل امن یقین بود که دریا را ساخت شانه اش بود که زُلف شب یلدا را ساخت کوهی از غیرتِ حساس به زهرا را ساخت دامن اُمِّ بَنین حضرت سقا را ساخت گیسویش را به سر زلفِ حسینِ خود دوخت کاشف الکرب شدن را به اباالفضل آموخت آفریده شده عباس برای زینب سینه ی او سپر دفع بلای زینب جان عشاق اباالفضل،فدای زینب ما گدایانِ حسینیم،گدای زینب همگی بنده ی عشقیم به عباس قسم پاسبانان دمشقیم به عباس قسم سیل اشکیم به دنبال نمِ دریایش دست ما را برسانید به اعطینایش این که خوانده است حسین بن علی آقایش ارمنی های محلّه اند علم‌کِش هایش هرکه را جَذبه ی این عشق به زنجیرش کرد نمک سفره ی عباس نمک گیرش کرد کاش ما را به ردای کرمش وصل کنند مثل وصله به نخِ شال غمش وصل کنند مثل پَر،کنج ستون علمش وصل کنند دست ما را به ضریح حرمش وصل کنند تا که آب و گِلمان خرج عزایش باشد تنمان تکه ای از صحن و سرایش باشد آبرو داده به سرچشمه،به دریا،دستش از زمین پُل زده تا عرش مُعَلّی،دستش مرده را زنده کند همچو مسیحا،دستش چقدر مُعجزه ها خلق شده با دستش آن که از خاک درش کور شفا می گیرد با همان دستِ قلم دست مرا می گیرد سرو سبز علویّات برومند شده شانه ی او به بلندای دماوند شده چهره اش بانی پیدایش لبخند شده خطبه خوان حرم امن خداوند شده مکه را شیفته ی عشقِ امام خود کرد کعبه را بنده ی اعجاز کلام خود کرد آیه ی نور به پیشانی او مکتوب است با وجودش بخدا وضع حرم مطلوب است بین اطفال حسین بن علی،محبوب است سر دوشش چقدر حال رقیه خوب است طفل از ذوق تماشای عمو پر می زد هر زمان بوسه به دست علی اصغر می زد @hosenih آه!از لحظه ی شومی که بلا نازل شد بین مهتاب و حرم ظلمت شب حائل شد اشک افلاک فرو ریخت زمین ها گِل شد کار برگشتن سقا به حرم مشکل شد دامن شیر به سرپنجه ی کفتار گرفت ناگهان تیغ به بازوی علمدار گرفت رود فریاد زد ای اهل حرم..،دریا سوخت مطمئناً جگر تشنه ی دخترها سوخت وسط معرکه ی جنگ دل بابا سوخت آخرین مشک که افتاد زمین..،سقّا سوخت چقدر بعد علمدارِ حرم هق هق کرد بنویسید رباب از غم اصغر دق کرد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قسمت شده تا که قدم در جاده بردارم تسبیح و مهر تربت و سجاده بردارم قرآن تلاوت میکنم با این لب تشنه تا رزق هایی که شده آماده بردارم در بین سجده حاجتم را عرضه خواهم کرد تا بوسه از پای یک آقا زاده بردارم ساقی ام از فضل خدا امشب ابالفضل است مستانه اینجا آمدم تا باده بردارم تا ریزه خوار سفرهء آن مهجبین باشم باید دخیل مادرش ام البنین باشم @hosenih محتاج، سائل، پادشاه اینجا یکی شد باز بیت علی و عالم بالا یکی شد باز گفتم یکی حیدر، صد وسی وسه تا عباس دیدم صد وسی و سه تا معنا یکی شد باز چه مجلسی دارند دور بازوی این طفل اشک علی، ام البنین، زهرا یکی شد باز قبل حسن، امشب حسین او را بغل کرده یعنی میان این سه تا، سقا یکی شد باز درچشم او ظرفیت دریاشدن پیداست توحید او در انتخاب پنج تن پیداست @hosenih خود را رساندم میکده دیدم کمی دیر است اصلاً مهار این جنون ها کار زنجیر است گفتم صدای گریه می آید صدایی گفت که یا عباد الصالحون این بانگ تکبیر است نان حلال مرتضی تاثیرش اینجا بود شیر علی در دامن قنداقه هم شیر است در گاهواره چشم می چرخاند از حالا این چشم های حیدری دنبال شمشیر است این کودکی که پای کار روز پیکار است ذخر الحسینِ روز عاشورا، علمدار است @hosenih در چهره خود نوری از انوار رب دارد این ماه، لطف دائمش را هم به شب دارد پشت سرش حرفی بغیر خیر و خوبی نیست از بسکه لیلای بنی هاشم ادب دارد زینب سر سجاده هر شب شد دعاگویش چون یاحسین و یاحسن بر روی لب دارد از چاه و نخلستان بپرسی کار می کرده عباس هم از نخل ها سهم رطب دارد هرچه گدا پشت در او مشکلش شد حل رزق مرا اصلاً خودش داده همان اول @hosenih رد کرده ام در عرش اعلا پیچ و خم ها را دیدم میان آسمان ها پاقدم ها را عباس تا روز قیامت کاشف الکرب است دستش سپردند از ازل پایان غم ها را فوراً سبک تر می شود بار گناهانم وقتی به شانه می کشم بار علم ها را چوب گناه خویش را خوردیم و محرومیم باب الحوائج باز کن امشب حرم ها را یا دائم الفضلی که دست جود تو باز است کنج قفس ماندیم، دیگر وقت پرواز است @hosenih حرف حرم شد، باز شد پای حرامی ها شد خیمهء آل عبا جای حرامی ها چه خوب شد در علقمه افتاده بودی که نشنیدی آنجا ناسزاهای حرامی ها معجر کشیدند و سپس خلخال را بردند دعوای غارت بود، دعوای حرامی ها موی رقیه در میان شعله ها می سوخت در ازدحام بی محابای حرامی ها حالا حرم داریم و اشکی محترم داریم این ها که داریم از دو تا دست قلم داریم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سرشار شد از برکتی کامل تا بُرده شد نامش به هر محفل ماه بنی هاشم بخوانش تا زیبا شود از این فضایل دل @hosenih سرخورده کرده ماه را امشب رخسار مولانا أبوفاضل(ع) باب الحوائج هست و شد خوشحال مثل پدر از دیدنِ سائل حتی برای ارمنی ها هم عباس(ع) شد حلّال هر مشکل عشقِ حسین بن علی(ع) را داشت با جان و دل! با دقّتی کامل جای برادر «سیدي» میگفت یک دم نبود از حال او غافل تنها کسی که با ادب، با عشق میشد علمدار و یلی قابل @hosenih نفروخت حق را با امان نامه بر فتنهٔ یک فرقهٔ باطل سقا شد و هر روز با حاجت- دریا به سمتش میشود مایل! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌹 (عليه السلام ) 🎤مداح :کربلایی حسین طاهری 🎤حاج محمد رضا طاهری ((ارتش حسین به خط یل اصحاب اومد یک قدم عقب تر از ، خود ارباب اومد ۲ (دلبر دلبرا اباالفضل بزرگ نوکرا اباالفضل ) ۲ (چه اصیله نصبش ، چه قشنگه لقبش) ۲ علویه غضبش ، حسنیه ادبش یاحسین رولبش ۲ علم کش ها سینه سپر کردن رجز ها رو حماسی تر کردن میون دارای کربلا امشب اهل حرم و باخبر کردن ۲ ای اهل حرم میرو علمدار خوش آمد ۲ علمدار خوش آمد ۲ سقای حسین سید و سالار خوش آمد علمدار خوش آمد ) ۲ یک تازه عرصه شرف و غیرته ۲ پشت به پشت روی زمین سایه ی عزته ۲ ( تو هرچی خوبیه نمونه اس مثل باباش علی یه دونس )۲ خداییش ام بنین چی میخواد بهتر از این ۲ پسری داره چنین۲ مثل ماهه رو زمین قدو بالاشو ببین۲ یکه سوار بی بدل عباس فاتح هر جنگ و جدل عباس وقتی علم به دست میاد میدون (همه میگن صل علی العباس) ۲ علی عباس ایوالله ... علم بالاست ایوالله چقدر آقاست ... دلش دریاست ... ارتش حسین به خط یل اصحاب اومد ۲ یک قدم عقب تر از خود ارباب اومد ۲ (دلبر دلبرا ابالفضل بزرگ نوکرا ابالفضل)۲ چه اصیل نصبش چه قشنگه لقبش ۲ علویه غضبش حسنیه ادبش یا حسینه رولبش ۲ علم کش ها سینه سپر کردن رجز هارو حماسی تر کردن میون دارای کربلا امشب اهل حرم را باخبر کردن ۲ ای اهل حرم میرو علمدار خوش آمد ۲ علمدار خوش آمد ۲ سقای حسین سید و سالار خوش آمد علمدار خوش آمد ۲ *** عشق تو نمیشناسه شیعه و ارمنی ۲ هرکسی که میشناسم میگه عشق منی ۲ (من بی تو دنیا رو نمیخوام جنة اعلا رو نمیخوام )۲ پادشاها حشمت ، سرا زیر قدمت بنویس از کرمت ، که بیام باز حرمت ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ بهترین مداحی های روز @qwehgm ⏪⬅️⏪ ☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘
اومد گرمیه قلب عاشقا روح زندگی شاه کربلا   ماهم اومده دلبرم و دلخواهم اومده دنیا بدونه شاهم اومده امشبه رو مستم دنیای منه ذکر نجات فردای منه نوکرش هستم آقای منه دل به آقام بستم   شب میلاده دلم عاشقونه به یاد شش گوش داره شده باز دیوونه داره فطرس هم با ماها میخونه   آقای منی عزیز زهرا   بند دوم   ای باب الکرم کشتی نجات تو شعبانیه عشق کربلا   ابن الحیدری کار شما آقایی دلبری کریمی آقا مثل مادری تو روح حاجاتی معنیِ رجا اومده ام با قلبی پرگناه از شما میخوام اذن کربلا باب عنایاتی   فدای عشقت همه کس و کارم تو غصه تو غم فقط لطفت یارم میدونی آقا چقد دوستت دارم   آقای منی عزیز زهرا   بند سوم   امشب هم درِ رحمت وا شده بی شک حاجتِ ما امضا شده   رب العالمین تو شب میلاد ارباب حسین میده براتِ بین الحرمین هرچی بخای میده دستام خالیه آخ میون صحنت چه حالیه هوای مستی امشب عالیه چون شب امیده   غلامت هستم صدامو میشناسی دوستت دارم من که حضرت عباسی ز تربت بوده دلم شد احساسی   آقای منی عزیز زهرا ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ بهترین مداحی های روز @qwehgm ⏪⬅️⏪ ☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘
4_5956045193353364155.mp3
685.8K
‍ 🕊✨سرود زیبا_ ویژۀ میلادِ حضرتِ اباعِبدالله الحُسین علیه السلام _96_ سید مجید بنی فاطمه✨🕊 •┈┈••✾•🌹•✾••┈┈• ↶توجه↷: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾•🌹•✾••┈┈• جنسِ این فاصله رو رسیدنی کن با تو زندگی برام تازگی داره سر من پیشِ کسی خم نشد اما پیشِ پاهایِ تو افتادگی داره یه حس تازه ای میگه از این دلشوره رد میشم اگه خوب عاشقت باشم با کلِ دنیا بد میشم آخه غیرِ تو کیه که دل بسوزونه برام میدونم غیرِ خودت کسی نمیمونه برام من کنارِ تو به دل گرمی رسیدم که اسیرِ سردیِ تنهایی نیستم ریشه هام تو دستایِ عشقِ تو بوده اگه مثل کوه هنوز رو پام می ایستم تو اوج هر گرفتاری نگات آرامش محضه دارم حس میکنم سایت بهم نزدیکِ هر لحظه یه اشاره کافیه دلم و رفو کنی میخوام امشب با نگات من و زیر و رو کنی- ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ بهترین مداحی های روز @qwehgm ⏪⬅️⏪ ☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘