#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
آمد آئینه ی ولا اکبر
تشنه ی باده ی بلا اکبر
سِرالاسرار کربلا اکبر
آنکه ما را دهد صلا اکبر
مِیِ قالوابلاست در دستش
همه ی کربلاست سرمستش
جانم از گرمیِ قدمهایش
آتشِ عشق، در سراپایش
دیده اَش، محوِ روی بابایش
چه خدائیست آرزوهایش
آمده بر حسین بنده شود
تا "اَنا مِن حسین" زنده شود
سیرتش ذاتِ سرمدی دارد
صورتش وجهِ احمدی دارد
چه تجلای بی حدی دارد
وَه جمالی محمدی دارد
کیست این ماه، شِبهِ پیغمبر
شاهِ شَهزادگان، علی اکبر
@hosenih
نیست در خلقتِ بنی آدم
اینچنین بی مثال در عالم
خَلقاً و خُلقاً است چون خاتم
منطقاً هم پیمبرِ اعظم
آمده محورِ همه حسنات
یاورِ ناخدای فُلکِ نجات
قبله گاهِ صفاتِ حق، اکبر
مست و ممسوسِ ذاتِ حق، اکبر
سَرورِ کائناتِ حق، اکبر
آشنا در کُراتِ حق، اکبر
میپرستند عاشقان او را
می شناسند دشمنان او را
یکی از عاشقان او عباس
دشمنِ دشمنان او عباس
کشته ی روح و جان او عباس
مستِ صوتِ اذان او عباس
او که خود مردِ بخشش و بذل است
همدل و همدمِ اباالفضل است
از حسین ارث برده طاعت را
از حسن خصلتِ شجاعت را
از علی شیوه ی مناعت را
از نبی سیره ی اطاعت را
شوکتش مثل مادرش زهراست
عصمتش همچو زینب کبراست
اوست سرمایه ی رسول الله
تیغدارِ علی ولی الله
ذوالفقارِ سپاهِ ثارالله
صفدرِ جبهه های جندالله
چون کند جلوه، رزمِ صفدری اَش
سر بریزد ز تیغِ حیدری اَش
روز! رزمش چو حیدر کرار
میشکافد سپاهی از کفار
خیزد از نعلِ اسب او چو غبار
گم شود لشگری در آن پیکار
نه هراسی ز دشمنان دارد
نه حریفی ز یل یلان دارد
آه از آن دم که در میانه ی جنگ
دشمنِ وی زند به او نیرنگ
بی هوا دوره اَش کند به خدنگ
لشگری بر سرش ببارد سنگ
ذهنِ ما غصه دارِ خاطره هاست
خاطراتی پر از محاصره هاست
@hosenih
کارِ کوفی، همیشه بی دردیست
جمعِ این قوم، جمعِ وِلگردیست
قتلِ مظلوم، عینِ نامردیست
لحظه ها لحظه های همدردیست
اِرباً اِربا شنیده ای یا نه؟
اشکِ بابا شنیده ای یا نه؟
بر زمین، چون علی بسر افتاد
پدری در برِ پسر افتاد
نه به زانو که از کمر افتاد
لکّه ای بر روی جگر افتاد
ای امان از غریبیِ عصمت
یک نفر، شد چگونه صد قسمت؟
هر طرف جستجوی اکبر بود
پایکوبان تمام لشگر بود
چه کسی بر امام یاور بود؟
بخدا دستِ گرمِ خواهر بود
گفت جانِ اخا در این غم و درد
سَرورم! سوی خیمه ها برگرد
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح
علی را ذاتِ ایزد میشناسد
اَحد را درکِ احمد میشناسد
چه گوییم از علیاکبر که تنها
محمد را محمد میشناسد
*
علی را بارها از بَر نوشتند
گَهی کوثر گَهی حیدر نوشتند
چه میدیدند در رویَش که اینبار
پس از نامِ علی ، اکبر نوشتند
*
نگاهش کرد و حیدر گفت الله
محمد را مکرر گفت الله
نمیشد واژهای دیگر بگوید
هزار اللهاکبر گفت الله
شاعر: #حسن_لطفی
@dobeity_robaey
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح
باز در مُلک نبی چشم فلک روشن شد
ایه ی نصرمن الله طنین افکن شد
در سماوات و زمین شور و شعف برپاشد
خبر آمد که حسین بن علی بابا شد
@hosenih
عرشیان واله ی آن قامت رعنا شده اند
فرشیان محوِ جمال گل لیلا شده اند
دور قنداقه ی تو خیل ملک آمده اند
و همه بوسه بر آن هاله ی نیکو زده اند
نَسَبِ فاطمی و جلوه ی احمد داری
سیرَتت حیدری و زلف مُجَعّد داری
شَهد لبهات علی جان شکر اندر شکر است
نام اکبر ز همه بر تو برازنده تر است
دربرت ماه رُخَش را به زمین می ساید
مه لقا، نام علی برتو عجب می آید
زلف جانانه ی تو شانه ڪشیدن دارد
صوت زیبای اذان تو شنیدن دارد
مدح رزم آوری🔻🔻
علت این است ڪه درقلب همه جاداری
وقت شمشیر زدن سخت تماشاداری
نوه ی شیرخدایی وجسارت داری
عمویی همچون اباالفضل ڪنارت داری
پسر ارشدارباب به لشڪر زده ای ؟
مثل حیدر به صف قلعه ی خیبر زده ای؟
@hosenih
میمنه یکسره تا میسره برهم ریزد
ناله از لشکر اعداست که برمی خیزد
تا ڪه این منظره را دید اباعبدالله
گفت لاحول و لا قوه الاباالله
شاعر: #مجید_مراد_زاده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__میلاد
زنده هستم به عشق دلداري
به اميد طلوع ديداري
گاه دنبال زندگي هستم
گاه دنبال چوبهي داري
جرعهاي نور ، كاسهاي خورشيد
مرحمت كن به قلب بيماري
با خيال تو دائمالذكرم
موقع خواب و وقت بيداري
ما گرفتار عشق مولائيم
اي به قربان اين گرفتاري
شعلهي عشق خانمان سوز است
عشق در اصل آتش افروز است
مثل صبح بهار بيدارم
دور تو در مدار تكرارم
لب به لب ابر و باد و بارانم
آسمانم ولي نميبارم
در تكاپوي نور سرزدهام
تازهام ميل عاشقي دارم
از همان اول تولد ، نه
قبل از آن كردهاي گرفتارم
چه بهشتي چه دوزخي باشم
دست از اين عشق برنميدارم
خاك عاشق به گريه گِل شده است
دل ما با رقيه دل شده است
موجي از شور و همهمه آمد
دور قنداقه زمزمه آمد
چشم عباس باز روشن شد
دلبر شاه علقمه آمد
كوري چشم دشمنان علي
باز هم بوي فاطمه آمد
فاتح ماجراي كوفه و شام
باعث عزت همه آمد
و براي غرور و غيرت و اشك
معني و وصف و ترجمه آمد
چه بگويم به وصف اين دختر
كه هلاكش شده علياكبر
پريِ قصههاي رؤيايي
چقدر تو شبيه زهرايي
زانوي غم بغل نگير عشقم
گرچه زخمي ولي مسيحايي
عمه قربان اشك چشمانت
كه عزادار مشك سقايي
من كه گفتم پدر سفر رفته
از چه در انتظار بابايي
ناگهان يك طبق رسيد از راه
با چه شوري و با چه غوغايي
شاعر:محمد بختیاری
حضرت رقیه (س)
میلاد
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__میلاد
کم نیست گدا اگر کرم بسیار است
تا هست عطای دلبرم بسیار است
از سفره ی با برکت دستان کریم
هر قدر به خورجین ببرم بسیار است
از درگه یار اگر که پا پس بکشم
فهمیده ام الحق ضررم بسیار است
هر چند که در نهایتش وصل خوشست
خار و خس راه لاجرم بسیار است
تا هست نفس به سینه ام میگویم
تا سوریه قصد سفرم بسیار است
عمریست هوای عشق در سر دارم
طوف حرم دمشق در سر دارم
در زمره ی عشاق سرآمد هستیم
خاک کف پای آل احمد هستیم
ای آینه ی بی کم و کسر مادر
تو فاطمه یا او تو؟ مردّد هستیم
با پای برهنه گاه در صحن رضا ع
زائر به نیابت تو مشهد هستیم
بر لعنت آن کسی که شد منکر تو
تا آخر عمرمان مقید هستیم
بگذار که اَنگ این و آن را بخوریم
بگذار بگویند که مرتد هستیم
جُرمیست جُرم عشق و ما متهمیم
نزد عقلای شهر نا محترمیم
در بین مسیر بی محابا گریه
پای آبله و درد سراپا گریه
این خاطره ی تلخ زد آتش جگرش
یک مشکهزار تیرسقاگریه
آموخته درس عاشقی با این ها
گودال سرِ بریده بابا گریه
سر آمد و سر آمده صبرش از شوق
مانده ست تبسّم بکند یا گریه
میخواست که درد و دل کند با بابا
ناگه نفسش بریده شد با گریه
حضرت رقیه (س)
میلاد
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_خدیجه__س__روضه
ای بهر شام تار دل من سحر بمان
آرامش دمادم این خون جگر بمان
تو آمدی ورفت زسینه غم و کنون
با رفتنت نزن به دل من شرر بمان
ای تو توان برای دم ذوالفقار من
تیغ علی بدون تو شد بی سپر بمان
ای بال پر کشیدن من بی وفا مشو
تنها مرو بدون من ای همسفر بمان
عمرت کنار من سپری شدبه رنج ها
یار خوشی ندیده ام عمری دگر بمان
ای علت همیشگی سرو قامتم
با رفتن تو می شکند این کمر بمان
شد ثروتت نثار من و شد برای تو
کهنه عبای من صدفت ای گهر بمان
آخربرای فاطمه سخت است داغ تو
دیگر مخواه مادری این پدر بمان
گر فکر جان فاطمه ای،جان من مرو
بنگر که او شد ازغم تو محتضر بمان
شد آخرین سفارش تو بهر فاطمه
گویم چگونه واقعه ی پشت در بمان
در خانه ای که آب وضو شد تبرکی
از میخ در شود ثمرت بی ثمر بمان
مزد محبت شب وروز تو می شود
یاست شکسته از ستم چل نفر بمان
ارثیه ی فدک چو رسددست غاصبین
گردد خسوف عاید برج قمر بمان
چندین کفن برای تو از عرش آمده
شدبوریا نصیب تن مختصر بمان
️عبدالمحسن
حضرت خدیجه (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_خدیجه__س__نوحه
امشب زغمی عظمی (بگرفته همه عالم)۲
از داغ خدیجه بین (بشکسته دل خاتم)۲
آه- رفته ز دنیا هستی طاها آجرک الله(۲)
جاری شده اشک غم از دیده ی پیغمبر
زهرا گل پیغمبر سوزد ز غم مادر
آه -رفته ز دنیا هستی طاها آجرک الله
مولای همه عالم گردیده دگر تنها
بنشسته به سوگ او با نور دلش زهرا
آه- رفته ز دنیا هستی طاها آجرک الله
در یاری پیغمبر ازهستی وجان بگذشت
تا آخر عمر خود در پای نبی بنشست
آه - رفته ز دنیا هستی طاها آجرک الله
از بهرسپاس از او حق داده به او کوثر
از لطف خدا باشد داماد گلش حیدر
آه -رفته ز دنیا هستی طاها آجرک الله
حضرت خدیجه (س)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_علی_اکبر__ع__میلاد
رُخش سبزه ست و مویش مشکی و لب:قرمز اُخرا
کأنّ المصطفی قد عادَ یولَد مرّةً أخری
یقین روح محمد رفته در جسم علی اکبر
اگر ما می پذیرفتیم مفهوم تناسخ را
هزاران خسرو و فرهاد و یوسف، می شود مجنون
همینکه زادۀ لیلا هویدا می کند رخ را
سپاه شمرِکافرکیش، مات جلوه ی حُسنش
سوار اسب خود، وقتی نمایان می کند رخ را
به جُرم چهره اش شد کشته یا اسمش؟ نمی دانم
نمی فهمیم علت را ... نمی یابیم پاسخ را
عطش، آتش شد اما با لب بابا گلستان شد
چنانکه آتش نمرود، ابراهیم تارخ را
محسن رضوانی
حضرت علی اکبر (ع)
میلاد
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_زمان__عج__سرود
عید نیمه ی شعبانه
بانی,حضرت یزدانه
اومده گلی که مفسّر قرآنه
اومده میوه حضرت زهرا
امید قلب شکسته ی مولا
روييده در بهشت آرزوها
آخرین دسته گل آل طاها
مددی مددی حضرت مهدی....
ماه آسمون شد کامل
اومده امیر عادل
بامحبتش دل نمیره سمت باطل
اومده علت هستی دنیا
منجی دنیا و شافع عقبا
اسمشه حک روی صفحه دلها
مالک اصلی دلهای شیدا
مددی مددی حضرت مهدی.....
اومده پیمبر منظر
آخرین وزیر حیدر
داره کوری دشمناش یه دنیا نوکر
خورشید روزه و اختر شبها
یه نگاش بهتر از جَنّة المأوا
قطره ای ازکرمش شده دریا
وارث پاکی و عصمت طاها
مددی مددی حضرت مهدی......
باز آقا دلم دریا کن
عقده از دل من وا کن
کربلا میخوام,حاجت منو امضا کن
كربلا ملجأ و کعبه ى دلهاست
كربلا درزمين جنت پیداست
كربلا شعبه ى عالم بالاست
كربلا مسكن مهدى زهراست
مددی مددی حضرت مهدی...
علی مهدوی نسب
امام زمان (عج)
سرود
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_شهادت
شب رحمت ، شب احسان اباعبدالله
باز عالم شده حیران اباعبدالله
عرض تبریک به طه و به یاسین امشب
آمده قاری قرآن اباعبدالله
چه مبارک سحری ! قسمت عالم شده است
دستگیری ِ حسن جان ِ اباعبدالله
عرض تبریک به عباس ِعلمدار آمد
شیر جنگاور گُردان اباعبدالله
آسمان و قمرش سجده کنانند امشب
پیش این شمع شبستان اباعبدالله
حضرت خسرو دین ! نغمه ی شیرین آمد
چشم بد دور ، علی جان ِ نخستین آمد
@hosenih
کیست این بانی ِ الطاف ِ نهانی کردن
عادتش مثل حسن خیر رسانی کردن
طیب الله به این رحمت پیغمبری اش
کار او گشته محبت به جهانی کردن
ما نخواهیم از او غیر خودش را که خطاست
از کریمان طلب لقمه ی نانی کردن
زندگی چیست به جز لحظه ی شیرینی که
به فدای سر و جانش ، سر و جانی کردن
شهدا روز قیامت همگی می گویند
این جوان داد به ما یاد جوانی کردن
با سر و جان سوی این حضرت ِ جان باید رفت
"زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت"
@hosenih
حرکات و سکنات تو تجلای نبی
با تو یک شهر نشسته به تماشای نبی
چشم بد دور که تو آمدی و بار دگر
همه دیدند نشسته است علی ، جای نبی
تو فقط راه برو سرو خرامان حسین
تا مدینه بکند یاد ز زهرای نبی
شهد ِ دیدار دوباره ز پیمبر کردن
نوش جان ِ علی ِ عالی ِ اعلای ِ نبی
ای مسلمان ِ تماشای تو نصرانی ها
فیض روح القدست فیض مسیحای نبی
پسر ِ باب نجاتی و خودت باب نجات
بر تو و این همه فیض و برکاتت صلوات
@hosenih
آفریدند تو را تا که قیامت بکنی
چون پدر بر دل عشاق حکومت بکنی
حسرتی مانده میان دل عالم که نشد
تا بر آن چند صباحی تو امامت بکنی
از کرامات اباالفضل همین ما را بس
که تو زیر علمش مشقِ رشادت بکنی
قصد کردی چو پدر دست بگیری زهمه
تا قیامت به بد و خوب محبت بکنی
آی شهزاده ترین قصد نمودی انگار
به پدر بیشتر از "جَون" تو خدمت بکنی
گرچه بر کون و مکان ، سید و مولا بودی
بیشتر از همه تو ، نوکر بابا بودی
@hosenih
ای که فرموده علی تا ابد همتایت نیست
زینت دوش حسین ، روی زمین جایت نیست
زودتر از همه عازم شده ای چون که تو را
بیش از این طاقت ِ تنهایی ِ بابایت نیست
اف به دنیا که برای پدر بی تابت
جای یک بوسه میان همه اعضایت نیست
عطش و نیزه و شمشیر چه کردند حتی
رمق آه کشیدن روی لب هایت نیست
...
آه یعقوب حرم ! دل بکن از یوسف خود
محرمی دور و بر زینب کبرایت نیست
یک تنه لشکر ارباب ، شده لشکر ها
ام لیلا شده آه ام ِ علی اکبر ها
شاعر: #محمدحسین_رحیمیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_شهادت
می شود گاهی وصال ازسختی هجران درست
مثل لبخندی که شد از دیده ی گریان درست
کوزه ی مجنون شکست و حال مجنون خوب شد
می کنند از اخم لیلا هم دوا درمان درست
از پیمبر زاده ی ما یک پیمبر آمده
یک ربیع الاول دیگر شد از شعبان درست
هم چراغ راه هم پشت وپناه است این علی
این چنین از ماهِ گردان شد بلاگردان درست
خانه ات آباد آقا! یوسف کنعان تو..
صد گلستان می کند از کلبه ی احزان درست
زین ولادت هم دل مولا و هم نوکر خوش است
مستی عشاق با ذکر علی اکبر خوش است
مینویسم هرچه احمد باز حیدر می شود
مینویسم هرقدَر الله! اکبر می شود
ساکن عرش است و عرش از او معلی می شود
کوثر محض است و آب از او مطهر می شود
هرکه یک دفعه نگاهش کرده با خود گفته است
شک ندارم این جوان روزی پیمبر می شود
هرزمان که بی نقاب از کوچه ای رد می شود
به هوای دیدنش در کوچه محشر می شود
در بقیع و در نجف سر می شود هرلحظه اش
روزگار هرکسی پایینِ پا سر می شود
با اذانش سُبحه و سجاده مستی میکنند
هم بلال و هم موذن زاده مستی میکنند
@hosenih
نام او باشد علی و هست زهرا بیشتر
تکیه بر این شاهزاده کرده بابا بیشتر
قدو بالای پسر ها دلخوشی مادر است
کیف کرد از دیدنش پس ام لیلا بیشتر
خَلق احمد خُلق احمد منطقش هم احمدیست
جبرییل از این شباهت میخورد جا بیشتر
ذوالفقار دست مولا دستبوس اکبر است
میدمد روی لبش انا فتحنا بیشتر
زهره از یل های شامی آب خواهد شد یقین
گر بگوید ذکر لاحول و لا.. را بیشتر
مثل جدش بی نظیر و مثل جدش لافتی ست
چرخش شمشیر او عینا شبیه مجتبی ست
@hosenih
عرش حق را نور بود و بر زمین هم نور شد
در کریمی چون عمویش مجتبی مشهور شد
جار میزد اسم حیدر را بروی ماذنه
چشم بدخواهش الی یوم القیامت کور شد
دستبوس عمه اش بود و رکاب عمه اش
بر حفاظت از حریم زینبی مامور شد
ای بقربان نمازش ای فدای گریه اش
در مناجات شبش سجاده کوه طور شد..
اذن میدان خواست زهرا را ببیند زودتر
با خودش میگفت مادر جان! زیارت جور شد!
راه افتاد و پدر گریه کنان پشت سرش
دست بر زیر محاسن برد بهر اکبرش
@hosenih
بر تن اکبر زره بر شانه بابا عبا
گریه میکرد از غمش حتی زره حتی عبا
تا که آقا دست سمتش برد از هم باز شد
جمع و جورش کرد آخرسر علی را باعبا
یک علی آمد به میدان !شد صدو ده تا علی!
یک عبا نه!لازم است اینجا صد و ده تا عبا
این جوانان بنی هاشم چه زجری میکشند
تا نگردد ناگهان سرریز از هرجا عبا..
خاکی است و خاکی است و خونی است و خونی است
چادر زهراست بر دوش جوانان یا عبا؟!
در محرم روضه ماه صفر را میبرند
یک نفر کشته شد اما دونفر را میبرند
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_شهادت
ماه روزیم و آفتاب شبیم
از قدیم عاشقیم! در طلبیم
ما عجم زادگان منتخبیم...
که گرفتار دلبری عربیم
این که هم احمد است، هم علی است
علی بن الحسینِ اَوَّلی است
بیخیال غم و مصیبت و درد
اُم لیلا مسیح را آورد
همه مستش شدند فَردا فرد!
پدر از دیدنش چه کیفی کرد...
تا حسین است، اسم اعظم علی ست
پدرش هم علی، پسر هم علی ست
@hosenih
مثل پروردگارِ خود اکبر
مثل اجدادِ خویش پیغمبر
مثل بابابزرگِ خود حیدر
مثل زهراست خیرِ او کوثر
احمد و حیدر و حسن شده است
حاصل جمع پنج تن شده است
آنچه دارد تمامی اش نور است
آنچه را خواسته ست مقدور است
آنچه میلش کشیده انگور است
با علی جمع کربلا جور است
اهل عالم! بهشت ازین باب است
قبله پایین پای ارباب است
درد دادیم و دارو آورده
باخودش دام گیسو آورده
هر زمان خم به ابرو آورده
دشمنان را به زانو آورده
وقت پیکار عزم او جزم است
علی اکبر، معلم رزم است
برکتی را که بوی نان دارد
حکمتی را که امتحان دارد
کعبه ای را که حق مکان دارد
همه را اکبر جوان دارد
اینکه آیینهی جمال خداست
شرف الشمس سیدالشهداست
وسعتش انتها ندارد که
بی علی دل بها ندارد که
جنت حق صفا ندارد که
شاه پایین پا ندارد که
السلام علیک یا دلبر
بِاَبی انت یا علی اکبر
@hosenih
در غمِ روضه امتداد تویی
کاف و ها، یا و عین و صاد تویی
آنکه بی درد جان نداد تویی
آنکه خورده لگد زیاد تویی
لحظه ی احتضار جان تو شد
پدرت تشنه ی اذان تو شد
چه حیاتی است جاری از دهنت
چه مماتی است دست و پا زدنت
چه رواقی است وسعت بدنت
چه عبایی است خرج آمدنت
این جوانان تو را که میبردند
تو زمین ریختی زمین خوردند
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e