💎💠💎💠💎💠💎💠
💠💎💠 💠🌷💠
💎🌷💎 💎
💠🌷💠
💎🌷💎
💠🌷💠💎
💎💠
#خاطره_آرزوی_شهادت
#شهیدمدافع_حرم_سعیدسامانلو
(از دوستان شهید سامانلو هستم)
روزی که میخواستن شهدای شمال غرب رو دفن کنن من و سعید تو حرم همدیگر رو دیدیم خیلی حال سعید بد بود و گریه میکرد گفتم سعید جان چقدر بی قراری میکنی جای اونا که بد نیست!!!
سعید گفت گریه هام به خاطر خودمه که چقدر گنهکارم که هنوز اینجام و خدا منو انتخاب نکرده گفتم راست میگی سعید
واقعا زجر ما پاسدارا شهید نشیم
گفت: بیا اینجا تو این مکان مقدس زیر سقف بی بی حضرت معصومه سلام الله علیها دعا کنیم که ما هم به مرگ معمولی نریم...گفت: بیا بگیم خدایا هر وقت خواستی ما رو ببری با شهادت ببرما اون روز برا همدیگه و خودمون دعا کردیم ولی به قول سعید انگار من خیلی گنهکارم که سعید کنار شهدا رفت و من ماندم خدایا یاد شهدای شمال غرب (شهید سلیمانی، شهروز، شکارچی، موسوی، خبیر و....) و شهدای مدافع حرم (شهید سراجی، روشنایی، هاشمی، سامانلو، زارع ، طهماسب و . ..) به خیر
شادی روح شهدای اسلام با ذکر ۳ صلوات 🌹
🌷💠🌷💠🌷💠🌷
💎🌷💎🌷💎🌷💎
💎💠💎 💎💠💎
@azkarkhetasham
💎💠💎💠💎💠💎💠
💠💎💠 💠🌷💠
💎🌷💎 💎
💠🌷💠
💎🌷💎
💠🌷💠💎
💎💠
#خاطره_فرزند
#شهید_مدافع_حرم_سعید_سامانلو
(علی سامانلو فرزند شهید مدافع حرم سعید سامانلو )
بابام همیشه بهم می گفت: زندگی آدم باید نظم داشته باشه چون خدا همه چیز رو، رو نظم آفریده، طبیعت ما با بی نظمی همخوانی نداره و بهم میریزه می گفت: از چیزای کوچیک شروع کن مثل اتاق خودت، وسایل خودت یا هر چیزی تو خونه ما یه جایی داشت همه می دونستیم جای هر وسیله ایی کجاست. بهم می گفت: از مدرسه که میایی لباس هاتو رو تختت ننداز یه روز گفتم چون چوب لباسی ندارم لباس هام این طرف و اون طرف میفته همون روز منو با موتور برداشت و رفتیم برام یه چوب لباسی خرید به سختی تا خونه آوردیم کیف و جامدادیم رو میدید اگه منظم نبود یه حالتی نگاهم می کرد که خجالت می کشیدم خودشم خیلی خیلی منظم بود همه وسایلش رو نظم خودش تو کمدش بود حتی آویزان کردن لباس هاش ترتیب خاصی داشت
.... (باباسعیدم عاشقتم)....
#ارادت_خاص_به_حضرت_زهرا
#سلام_الله_علیها
(خاطره ای ازمادرخانم شهید سعید سامانلو)
من و آقا سعید و دخترم به حج عمره مشرف شدیم ، آنجا اول مدینه بودیم به محض نشست هواپیما آقا سعید کفش هایش را در آورد و بدون کفش راه افتاد
از او پرسیم سعید جان چرا کفش هایت را نمی پوشی؟ گفت مادر ، در این شهر چادر مادرم فاطمه زهرا به زمین ها کشیده شده است و من نمی خواهم کفش بپوشم..علاقه خاصی به خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) داشت پشت درب خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) که رسیدیم بسیار گریه کرد و گفت چقدر مادرم غریب است روضه حضرت زهرا را خیلی دوست داشت و گوش می کرد ..یا فاطمه زهرا(سلام الله علیها) ممنون که دامادت (آقا سعید) را پذیرفتی کاش ما نیز شرمنده شما و شهدا نشویم
🌷💠🌷💠🌷💠🌷
💎🌷💎🌷💎🌷💎
💎💠💎 💎💠💎
@azkarkhetasham
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
#همسرشهید
اخلاق و ایمان در زندگی خیلی برای من مهم بود. مهمترین نکته نیز نوع بینش و برخورد و گفتار صادقانه وی بود که باعث شد من «حامد» را قبول کنم، ملاکهای ظاهری و دنیایی اهمیت چندانی برای من نداشت. «حامد» همه معیارهایی که یک مرد در زندگی باید داشته باشد را داشت، مهربانی و کمک به دیگران در زندگی «حامد» از جایگاه خاصی برخوردار بود.🌷
#شهیدمدافع_حرم_حامدبافنده
#سالروزشهادت
#یارقیه_خاتون....🌹
درچهره خــود«هیبت زهرا»دارد
بـردوش«ابوالفضل علی»جـادارد
بااین که سه ساله است مانندعمو
«دردادن حــاجـت یـدطـولادارد»
١٨ تا ٢۵ #شعبان ایام یادبود میـلاد
فرخنـده حضرت #رقیـه(س)
نازدانه و دردانه آقا امام #حسین (ع)
بر همه شیعیـان مبارکبـاد...
💐🌸اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج بحق زینب کبری س🌸💐
@azkarkhetasham
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
کت و شلوار دامادیاش را
تمیز و نو در کمد نگه داشته بود😇
به بچههای سپاه میگفت:
«برای این که اسراف نشود،
هر کدام از شما خواستید داماد شوید،
از کت و شلوار من استفاده کنید.
این لباس ارثیهی من برای شماست.»😇
پس از ازدواج ما،
کت و شلوار دامادی محمد حسن،
وقف بچههای سپاه شده بود
و دست به دست میچرخید😅😊
هر کدام از دوستانش که میخواستند داماد شوند،
برای مراسم دامادیشان، همان کت و شلوار را میپوشیدند.😅
جالبتر آن که،
هر کسی هم آن کت و شلوار را میپوشید؛
به #شهادت میرسید!😢💚
#شهید_محمدحسن_فایده
#راوی_همسر_شهید
@azkarkhetasham