از کرخه تا شام
این بار قلمِ دل عزم وصف نوجوان رهبری کرده که چه زیبا #اسماعیل وار ، بند بند وجودیش را در مسلخگاه #عشق قربانی نمود .
حسین فهمیده، #نوجوانی که از تمام بندرگاهای دنیایی دست کشید و #شجاعانه جان خود را فدای جانانش کرد
درست است، بزرگی قصه فهمیده را همه شنیده ایم، شاید بارها و بارها، اما باید زبان به اعتراف بگشایم که قاموس لغات و واژه ها یارای آن را ندارد تا بزرگی او را #وصف کند.
دقیق که مینگری، میبینی که نوجوان قصه ی ما چه زیبا توانست در آغازین ثانیه های نوجوانیش اسوه انسان کاملی را برای #عالمیان به تصویر بکشاند
بدرستی، او چه زیبا توانست #دلبری این عالم فانی را به چَشمِ روح، بشناسد و بر تمام آمال دنیویش پشت پا بزند.
آری فهمیده چه زیرکانه دام های #دنیایی را شناخت و آنها را به زانو دراورد.
نویسنده : #زهرا_حسینی
به مناسبت سالروز شهادت #شهید #محمدحسین_فهمیده
تاریخ تولد : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۶
تاریخ شهادت : ۸ آبان ۱۳۵۹
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
محمدحسین به اتفاق دوست شهیدش محمد رضا شمس، در یک سنگر قرار داشتند تا در هجوم عراقی ها به خرمشهر محاصره میشوند.
محمد رضا شمس، دوست و هم سنگر حسین زخمی میشود و حسین با سختی و زحمت زیاد او را به پشت خط می رساند و به سنگر خود بر میگردد و می بیند که تانکهای عراقی به طرف رزمندگان اسلام هجوم آورده و در صدد محاصره آن ها هستند.
حسین در حالی که تعدادی نارنجک به کمرش بسته و در دستش گرفته بود به طرف تانک ها حرکت می کند. تیری به پای او میخورد و از ناحیه پا مجروح میشود. اما زخم گلوله نمی تواند از اراده محکم و عزم پولادین او جلوگیری نماید.
بدون هیچ دغدغه و تردیدی تصمیم خود را عملی میکند واز لا به لای امواج تیر که از هر سو به طرف او می آمد، خود را به تانک پیشرو می رساند وآن را منفجر میکند و خود نیز تکه تکه می شود.
افراد دشمن گمان می کنند که حمله ای از سوی نیروهای ایرانی صورت گرفته است، جملگی روحیه خود را می بازند و با سرعت تانکها را رها کرده و فرار میکنند. در نتیجه، حلقه محاصره شکسته می شود و نیروهای کمکی هم میرسند و آن قسمت را از وجود متجاوزان پاک سازی می کنند.
#شهید_محمد_حسین_فهمیده
#شهید_دفاع_مقدس
@azkarkhetasham
8 آبان ماه ،
روز شهادت محمد حسین فهمیده است.
او نوجوانی 13 ساله بود
که در دوران دفاع مقدس به شهادت رسید،
به همین خاطر این روز به
عنوان روز نوجوان و (بسیج دانش آموزی) نامگذاری شد.
این روز را به همه
نوجوان های عزیز تبریک عرض می نماییم.💐
@azkarkhetasham
#ستارههای_زینبی
محمدم در آخرین تماسش به من گفت: مادر دعا کن شهیدشوم، اگر شهید نشوم دیوانه میشوم، مادر من را رها کن...
من هم روز جمعه در روضه اباعبدالله(ع) شرکت کردم، رو به قبله ایستادم و گفتم: حضرت زینب (س) محمد هدیه ناقابل من به پیشگاه شماست، قبول کنید...
هر طور که شما میخواهید من راضی هستم، "روز شنبه" ساعت هفت غروب تیر به سر فرزندم میخوردو دم صبح به شهادت میرسد...
#شهید_محمد_کیهانی
از کرخه تا شام
#ستارههای_زینبی محمدم در آخرین تماسش به من گفت: مادر دعا کن شهیدشوم، اگر شهید نشوم دیوانه میشوم،
#خاطرات_شهدا
حلاوت میدان نبرد
محمد چهار بار به سوریه اعزام شد. دو ماه به دو ماه میرفت و میآمد. مرخصی آخرین اعزامش سه ماه طول کشیده که در اواخر روزهای حضورش در جبهه مقاومت اسلامی شهید شد.
هر زمان که از جبهه برمیگشت از آنجا و از حال و هوای بچهها برایمان صحبت میکرد. از رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی که از همه تعلقاتشان برای اهتزاز پرچم اسلام و دفاع از امنیت مرزهای اسلام گذشته بودند.
وقتی محمد میآمد به ایشان میگفتم: عزیزم دیگر به منطقه نرو! ما دیگر طاقت دوریات را نداریم. محمد اما در جواب حرفهای من میگفت: آنجا یک شیرینی دارد که نمیتوانم از آن بگذرم.
حلاوتی که در منطقه و میدان نبرد علیه کفر هست در هیچ جای دیگر نیست. لحظاتی غیرقابل توصیف. محمد برایم یک مثال ساده زد. برای اینکه ما شرایط ایشان را درک کنیم.
محمد میگفت: شما وقتی در حال تماشای فیلم مورد علاقهتان از تلویزیون هستید و من به اصرار از شما میخواهم که دست از مشاهده تلویزیون بردارید، شما قبول نمیکنید و میگویید ما فیلم را دوست داریم و صبر کنید تا فیلم تمام شود.
خب همسر عزیزم من هم آن فیلم که در میدان نبرد است را دوست دارم. زندگی مانند فیلم است و میگذرد، نباید بگذاریم از دست ما برود.
محمد برایمان از همرزمان و دوستان شهیدش از عزت و مظلومیت آنها میگفت.
محمد خیلی آرزو داشت تا در آزادسازی فول کفریا باشد. ایشان در آزادسازی نبل و الزهراء حضور مثمرثمری داشتند. محمد میگفت من میخواهم در آزادسازی فول کفریا هم باشم، چون اینها مردم مظلوم شیعه هستند. نمیتوانم که نباشم. من میگفتم محمدجان دیگر بس است. اما محمد به رضای خدا میاندیشید و خدا هم توفیق جهاد را بارها به او عطا کرده بود.
#شهید_محمد_کیهانی
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۵۷/۹/۲۰ اندیمشک
شهادت : ۱۳۹۵/۸/۸ حلب
@azkarkhetasham
بی تو کماکان در من؛
نفسی هست...
دلی هست...
ولی جانی نیست
#یاایهاالعزیز
| #اللهـمعجـللولیـڪالفـرجـــ|
@azkarkhetasham