از کرخه تا شام
بہمگفت:"حۅاستباشہمن
انقدࢪتۅدݪتجانڪنمڪہاصݪ
ڪاࢪیفࢪامۅشبشہیاڪمࢪنگ"
گفتمیعنےچے؟
باانگشتسبابهشࢪۅےڪاشے
هایڪفِحࢪمیہقݪبڪشید.
گفت:"خداگفتہاݪقݪبحࢪماݪݪہ…
دݪبندههامبࢪاخۅدمہشࢪیڪ
نمیپذیࢪماۅنۅقتماتۅگۅشہ
گۅشہایندݪمحبتیہچیزی
یاڪسےࢪۅقࢪاࢪمیدیمۅآخࢪش
یہجایـےهمبࢪامحبتخداۅاهݪ
بیتمیذاریمدࢪحاݪیڪہخدا
ڪݪدݪماࢪۅمیخاد."
اۅنقدࢪبامحبتۅبانشاطبۅد
آدمڪیفمیڪࢪدامامیفہمیدم
ڪہدرپسِهمہایناحواسش
بہهمہچےهستبہاینڪہۅابستہ
نشہڪہنتونہدݪبڪنہ.
#استوری
#اللهمالحقناباالشهدا
#اسئلڪخَیࢪَماتَسئَل
@azkarkhetasham
بهمامیگفت:کهبایدطورزندگی
کنیمکهزمینهسازظهورآقاامام
زمانباشیم.
زنوزندگیمونومهمونیامون.
حتیلباسپوشیدنمون.
اصلاوردزبانشبودکه
زمینهسازظهورباشیم.
درهمینراستاعروسیخودشو
همزمانباسفرحجشبرگزارکرد.
جشنباولیمهحجیکیشد.
حاجسعیدهمیشهدوستداشت
جزءزمینهسازانظهورباشه.
#شهیدانه #دهه_فجر
#شهید_سعید_کمالی
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
فرماندهاش برایم تعریف میڪرد ڪه علی خیلی وقتها غذای خود را به یتیمخانه میبرد، میگفت: یک بار دیدم تعدادی غذا در ظرف یک بار مصرف کناری گذاشته شده، پرسیدم جریان این غذاها چیست؟
گفتند: برای علی حسینی است، به چند نفر از بچهها سپردم ڪه مواظب باشند و ببینند ڪه علی با این غذاها چه میکند؟
بچهها هم مراقب علی بودند، تا اینکه ساعت دو شب غذاها را برمیدارد و به یتیمخانه میبرد و این بچهها مانند جوجهای ڪه از دهان مادرشان غذا میگیرند دور علی حلقه میزنند و دست و پای علی را می گیرند.
شهید علی حسینی کاهکش
#از_شهدا_بیاموزیم
@azkarkhetasham
جوانخوشسیماییبود
گفتماگهشهیدشیخونوادت
چی؟!میخوایتنهابذاری؟
گفت:مگهتاحالامنمواظبشون
بودم!منچکارهامخداباهاشونه
ازاینبهبعدهمخداتنهاشون
نمیذاره...
بخشیازوصیتشهید
منخیلیبهحضرتزهراعلاقه
داشتمطوریکههروقتبه
فکرشمیافتماشکمجاری
میشودوازاینخانمبزرگوار
میخواهمکهازخدابخوادکه
ازسرتقصیرمابگذرهتاهرچه
زودتربهاونعشقکهواردسپاه
شدمبرسم.
شهادتشهادتشهادت
@azkarkhetasham