🌹تو نمک پروردهی شهدایی ...
🔺تصویر بالا رو ببین؛
تصویر جوونیه که جونشو فدای #امنیت و #آرامش ما کرد ...
☝️اگه اون و همرزماش نمیرفتن #جبهه و با #دشمن نمیجنگیدن، میدونی چی میشد؟؟
👈الان شهرای ایران پر از مشروبفروشی و آدمای #مست و غیرقابل کنترلی بود که #امنیت تو رو سلب میکردن و وجودشون باعث میشد جرأت نکنی تنهایی از خونت بری بیرون😰
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
راه علاجی نیست وقتی درد و درمان را با هم یکی کردند و در تو مختصر کردند... #شهید_محمد_اسدی🌷
#خاطرات_شـهدا
💠نحوه شهادت شهید محمداسدی
🔶همرزمان پاکستانی شهید از دوربین 🎥پیکر چند شهید را بین نیروهای خودی و #دشمن مشاهده میکنند و به جانشین محمد میگویند‼️ که در همان لحظه شهید بزرگوار سر میرسند و میگویند مادران این #شهداء چشم به راه فرزندانشانند
🔷او میرود که #پیکر شهدا را با چند نفر دیگر که داوطلب ✋میشوند برگردانند که در نزدیکی پیکر شهدا کمین میخورند و به شهادت میرسند و #مادر این شهید هم چشم انتظار فرزندش میماند و بعد از یک سال چشم انتظاری در نهایت پیکر پاکش را در مشهد🕌 تشییع و به #خاک میسپارند.
🔶در زمان حضور طولانی مدت(حدود شش ماه) در #سوریه به همرزمش گفته بود:دلم ❤️برای خانواده و پدر و مادر و برادران و خواهرانم تنگ شده است ولی غیرتم اجازه رفتن به #مرخصی را به من نمیدهد و از حضرت زینب (س) خجالت میکشم 😥که او را تنها بگذارم ،
🔷اگر او را #تنها بگذارم در آن دنیا جوابی برای حضرت علی(ع) ندارم که بدهم 😔و من پوتینهایم را جفت کرده ام و اصلا به مرخصی نمیروم ❌یا باید #جنگ تمام شود و ما به پیروزی کامل برسیم و یا اینکه من به #شهادت برسم🕊
#شهید_محمد_اسدی🌷
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#خاطرات_شـهدا 💠مردی شجاع.. معروف به سردار هور 🌺🍃یادم هست💭 به دلیل رفت و آمد خانوادگی ازفعالیت ها
#خاطرات_شـهدا
🌷خرداد و تيرماه 67 وضعيت #جبهه ها تغيير كرد و تمام دنيا پشت سر صدام 👹قرار گرفت تا با حمايت از او جنگ به نفع عراق پايان داده شود حتي #مجوز استفاده از سلاح هاي غير متعارف و شيميايي 🚫را به او دادند. علي هاشمي و يارانش كه مسئول حفظ از جزاير مجنون بودند با حمله همه جانبه عراق مواجه شدند ، در تیرماه 1367 دشمن برنامه وسیعی برای بازپس گیری جزایر مجنون انجام داد. یک شب🌙 قبل از تک #دشمن به جزایر در نشستی در جمع رزمندگان و فرماندهان گفت: ‼️((دشمن باید از نعش من رد بشود تا بتواند جزایر را بگیرد اگر دشمن جزایر را بگیرد من بر نمی گردم.))
🌷در روز موعود یعنی 4/4/67 دشمن سطح وسیعی از منطقه را #شیمیایی زد و بعد به جزایر حمله نمود. رزمندگان بسیار مقاومت کردند 👊و حاج علی با تعدادی از بچه های قرارگاه نصرت ماندند. هر چقدر #فرماندهان به ایشان اصرار می کردند که به عقب برگردد و ایشان قبول نمی کرد❌. و می گفت: (( تا یک نفر هم در جزایر باشد من عقب نمی آیم. بیایم #عقب به مردم چی بگویم. بگویم بچه هایتان را رها کردم و برگشتم😔.)) حس مسولیت پذیری ایشان اجازه عقب آمدن نمی داد، چون در آن زمان چند هزار نیرو در منطقه بود که حضور حاج علی در قرارگاه خاتم4 که در ضلع شمال شرقی جزیره شمالی بود، باعث #تخلیه تعداد زیادی از افراد شد. و فرماندهان یگان های تحت امر را برای عقب نشینی شخصاً هدایت می کرد👌 و مرتب سفارش می کرد که مراقب باشید کسی جا نماند. حضور شخص ایشان باعث #نجات هزاران رزمنده از خطر اسارت شد. پیش بینی ایشان درست از آب💧 درآمد. ایشان آخرین کسی بود که از جزایر خارج شد همانطور که سال 62 #اولین کسی بود که پا در جزایر گذاشت.در قرارگاه خاتم 4 نهایتاً 13 نفر مانده بودند و عقب نشيني نكردند بعد از سقوط جزاير 7 نفر بازگشتند😰، 2 نفر اسير شدند و حاج علی به همراه 3 نفر ديگر #مفقود اثر گرديدند و سرنوشت علي در پرده اي از ابهام فرو رفت.😔
🌷خبر رسید هلی کوپترهای🚡 عراقی در جزیره نشستند دشمن نیزارها را آتش زد حاج علی و همراهان #سراسیمه از قرارگاه خارج شدند و در نیزارها پناه گرفتند و از ایشان دیگر خبری نشد.نیروهای اطلاعات و برون مرزی بسیج شدند و تمام منطقه و حتی استان های جنوبی عراق را گشتند اما هیچ خبری از حاج علی نبود❌. بسیاری امیدوار بودند که ا#سیر شده است و از سال 67 تا 83 زمان سقوط صدام هیچ سخنی از سردار گمنام هور به زبان ها نیامد⚠️ نه مراسمی نه یادواره ای و نه یادمانی و... که اگر اسیر دشمن شده است شناسایی نشود و آسیبی به او نرسد. اما بعد از #سقوط صدام باز هم خبری از اسارت حاجی نبود. حتی مخفی ترین زندان های عراق هم توسط نیروهای مجاهد عراقی بازرسی 🔖شد اما باز هم خبری از حاج علی نبود.در سال 89 پس از #تفحص پيكر شهدا در مناطق عملياتي پيكر اين سردار شهيد به همراه سه تن از ياران👥 وفادارش پیدا شد و با انجام #آزمایش هایDNA ، صحت انتصاب این پیکر به سردار سرلشکر شهید حاج علی هاشمی تائید شد و يوسف هور بعد از 22 سال غربت😢 و #گمنامي به آغوش وطن بازگشت.
#شهید_علی_هاشمی🌷
📎سالروز شهادت
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
اگر هواپیما بال نداشته باشد خودم بال در آورده و بر سر دشمن فرود میآیم و هرگز تن به اسارت نخواهم
#خاطرات_شـهدا
🌷قبل از اينكه اين #عمليات را به ما اعلام كنند عباس دوران به پايگاه اميديه اهواز رفته بود و قرار بود در صورتي كه در عمليات رمضان نياز شد پرواز🛫 كند زيرا نيروي زميني ارتش در اين عمليات نياز به #حمايت هاي هوانيروز داشت در نتيجه دو روز قبل از شروع عمليات عباس دوران به ما ملحق شد 👥و به ما توضيح دادند كه به علت حساسيت ويژه اين عمليات با سه هواپيما✈️ انجام خواهد شد. هواپيماي شماره يك من بودم و عباس دوران هواپيماي شماره 2 محمود اسكندري بود و ناصري و هواپيماي شماره 3 توانگريان و قاسمي كه البته قرار شده بود👌 هواپيماي شماره يك و دو به عمق خاك #عراق و شهر بغداد بروند
🌷و علاوه بر بمباران💣 پالايشگاه الدوره ديوار صوتي اين شهر را نيز بكشنند و هواپيماي شماره 3 نزديك مرز بعنوان پشتيبان و نيروي #جايگزين مستقر شود تا در صورت بروز هرگونه مشكلي براي اين دو هواپيما عمليات را ادامه دهد .ما به سمت بغداد🏘 پرواز كرديم . تقريبا 15 كيلومتري بغداد بوديم كه با ديوار آتش پدافند دشمن روبرو شديم و در همين فاصله چند گلوله به هواپيماي ما برخورد كرد. وقتي اين #گلوله ها به هواپيماي ما اصابت كرد💥 عباس دوران به من گفت :
🌷چراغ #موتور سمت راست روشن شده و ظاهرا موتور از كار افتاده است 😰. من به عباس گفتم : چاره اي نيست و بايد به عمليات ادامه دهيم . زيرا در آن شرايط اگر بازمي گشتيم دوباره در ديوار آتش #دشمن قرار مي گرفتيم بنابراين به سمت جنوب شرقي شهر بغداد كه پالايشگاه الدوره در آنجا بود ادامه مسير🛣 داديم و با اينكه پدافند دشمن بسيار قوي بود تمام بمبها را روي اين پالايشگاه تخليه كرديم . بعد از تخليه #بمبها به مسيري ادامه داديم كه دقيقا به سمت همان هتلي ختم ميشد كه قرار بود كنفرانس🎙 غيرمتعهدها در آنجا برگزار شود.
🌷زماني كه بمبها💣 را روي پالايشگاه الدوره مي ريختيم #آتش بي امان و شديد دشمن قطع نمي شد و در همان موقع بود كه هواپيما مورد اصابت چند گلوله ديگر قرار گرفت☄ و قسمت عقب آن به طور كلي از بين رفت .من وقتي به پشت سر نگاه كردم #پالايشگاه را ديدم كه در آتش مي سوخت و يك لحظه هم ديدم كه قسمت دم #هواپيما تا وسط كابين از بين رفته و در آتش ميسوزد. ديگر حتي فرصت نشد به عباس دوران اين قضيه را بگويم⚠️ و نمي دانم چه طور شد كه #صندلي من به بيرون پرت شد.
🌷 يعني قبل از اينكه من بخواهم به #عباس دوران بگويم كه قسمت هواپيما از بين رفته صندلي به بيرون پرت شده بود‼️ حالا يا عباس دوران اين كار را كرده بود (چون چند لحظه قبل از آن به شدت اصرار داشت كه #هواپيما را من ترك كنم ) و يا آتشي كه در قسمت وسط كابين بود باعث اين قضيه شده بود. در هر صورت من چشمانم سياه شد و ديگر هيچ نديدم😑 وقتي به هوش آمدم در وزارت دفاع عراق اسير شده بودم . بعد از دو ماه يك سرباز عراقي كه #نگهبان وزارت دفاع عراق بود به من گفت :❗️
🌷 من #هواپيماي شما را ديدم كه آتش گرفته بود يك چتر باز شد و بعد از چند ثانيه هواپيما به هتل🏨 محل برگزاري كنفرانس غيرمتعهدها برخورد كرد و فهميدم عباس صندلي خودش را به بيرون پرت نكرده و پس از برخورد❌ هواپيما با ساختمان هتل به شهادت رسيده است . #عقاب بال سوخته نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران قهرمان دلير مردم ايران🇮🇷 افتخاري ديگر نصيب نيروي هوايي و كشورش مي كند .با اين حركت #شجاعانه سران كشورها به اين نتيجه مي رسند كه آسمان بغداد به هيچ وجه امن نيست🚫 و تصميم مي گيرند كه اجلاس در #دهلي نو انجام پذيرد.
✍ به روایت سرتیپ خلبان منصور کاظمیان
#شهید_عباس_دوران🌷
#سالروزشهادت
ولادت : ۱۳۲۹/۷/۲۰ شیراز
شهادت : ۱۳۶۱/۴/۳۰ عراق
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
🌷
زهرا سامری همرزم شهيده مريم فرهانيان:
رمز موفقيت مريم اين بود كه هيچگاه دلبسته دنيا نشد
و دنيا و زرق و برقش را نمی ديد.
مريم روحی پويا داشت و سكون و يكجا ماندن را نمی توانست تحمل كند و اگر می ديد در جای ديگری می تواند خدمت كند خود را به آنجا می رساند.🌹
روزی وارد خانه شدم و مريم را رو به قبله ديدم، وقتی جلوتر رفتم، ديدم مريم روی دستانش می زند و از او سؤال كردم كه مشكلی پيش آمده، چيزی نگفت اما بعدها برای من تعريف كرد كه من هر روز اعضای بدنم را مواخذه می كنم و از آنها می پرسم كه امروز برای خدا چه كاری انجام دادهايد.
در ايام فاطميه روزی سرزده وارد خانه شدم و ديدم مريم به پهنای صورت اشك می ريزد و نام حضرت زهرا(س) را صدا می زند.
به او گفتم كه چرا اينقدر اشك می ريزی؟ گفت: «شما اگر مادرتان فوت كند چه كار می كنيد، شادی می كنيد يا گريه؟»
مریم علیرغم فعاليت زيادی كه داشت روزه میگرفت و تنها با نان و آب افطار می كرد .
#هيچ چيز او را راضي نميكرد ⚠️و همين موجب شده بود كه يك لحظه #آرامش نداشته باشد تا اينكه در بهار عمر خود با رسيدن به مقام شهادت به آرامش هميشگي رسيد این #شهیده بزرگوار در غروب🌅 سیزدهم مرداد ماه سال ۱۳۶۳ در حالی که همراه با دو تن از #خواهران همکار خود بر مزار شهیدی که بنا به وصیت مادر شهید که از آنان قول گرفته بود👌 هر سال به جای او بر سر مزار پسر شهیدش #حاضر شوند، در حالی که راهی گلستان شهداي آبادان شده بودند مورد اصابت ترکش💥 خمپاره #دشمن بعثی قرار گرفتند و دو خواهر همراه او زخمی شدند و مريم فرهانيان نماد #رشادت و مجاهدت زن ايراني✌️ به فیض #شهادت نایل شد
✍ به روایت زهرا سامری
🌷بانوی شهیده مریم فرهانیان🌷
منبع: سایت شهیدان وبلاگ زن امروزی🌹
#شهیده_مریم_فرهانیان
#شهیده_دفاع_مقدس
#سالروزآسمانےشدن
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
شهید طهرانی مقدم # سالروز ولادت کانال از کرخه تا شام @azkarkhetasham
#شهیدانـه🥀
میگویند #لاله ها از جویبار خودسازے آب میخورند و اگر لاله اے نروید بهارے نمیاید و تو براے آمدن بهارِ #معرفت هر روز هزار بار #شهید شدے، بارها و بارها بینے شیطان را به خاک مالیدے و #شیطان را هر روز مایوس تر از روز قبل ساختی.
.
آرے درست است، به گمانم لاله ها از جویبار #خودسازے آب میخورند نه از آبراه #خودپرستی
و تو چه نیک مصداق بارزے براے این ڪلامے . لاله اے ڪه میشود #حسن_طهرانی_مقدم
.
آسمان شیشم ابان۱۳۳۸ بود ڪه چنین لاله اے شڪوفا شد
.
خوشا بحالت اے امروز ڪه تولد چنین لاله اے را براے همیشه از آن #قلب خود ساختے، آن روز ڪسے چه میدانست ڪودڪے ڪه تازه متولده شده، روزے نامش لرزه بر جان #دشمن مے افڪند و میشود #پدر_موشڪے وطنش
.
اما وصف تو اے شهید، وصف آن نیڪوسرشتیست ڪه خود را جدا از خط #ولایت_علے و #آل_علے نمیدانست و ولایت مدارے را سر مشق سِیر زندگیش ڪرد، #ولایتمداری.
.
آرے، همین ڪلمه براے تعریف چنین لاله اے بس است، ولایتمدارے عاشق پیشه ڪه آمدنش، چون شمعے بود ڪه عاشقانه هایش را براے روشنایے #وطنش به نمایان گذاشت
.
اے شهید، اگرچه باید سالروز آسمانے شدنت را تبریک بگویم اما هرچه باشد امروز سالروز زمینے شدنت است، تولدت مبارک اے مردخدایی
#تولدت_مبارڪ
.
#چنین_تولدی_میانه_میدانم_آرزوست
.
به مناسبت سالروز تولد #شهید_حسن_طهرانی_مقدم
.
تاریخ تولد : ۶ آبان ۱۳۳۸
.
تاریخ شهادت : ۲۱ آبان ۱۳۹۰. ملارد
.
🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۲۴
.#استوری_شهدایی
@azkarkhetasham