اَلا بِذِكرِ الله تَطمئنُّ القُلوبُ ❤:
روز جوان بر همه آن هایی که علی اکبری رفتند و علی اصغری برگشتند مبارک ...
#روز_جوان
#شهدا
#شهید_گمنام
@azkarkhetasham
علی صدای خوبی داشت، دعا ها و مداحی هایی که بلد بود را بلند می خواند و ما هم کیف می کردیم، یکی از شعرهایی که می خواند:
می دونم با نگاه تو روسفید میشم ایشالله آخرش یه روز شهید میشم
🔹منم به شوخی بهش گفتم مگه شهادت الکیه که نصیب هر کسی بشه، ولی دوباره بیت دوم شعر را خواند” ایشاالله آخرش یه روز شهید میشم”
✍به روایت خواهر بزرگوارشهید
#شهید_علی_امامدادی🌷
#سالروز_شهادت
@azkarkhetasham
🎯می خواهی خدا عاشقت شود⬆️
❤️خدایا؛
هرکسی به دنبال گمشده خود میرود
هرکسی برای نجات خود راهی میاندیشد
هرکسی به امیدی زندگی میکند
اما من امید و آرزویی ندارم
جز تو گمشدهای نمیشناسم
و جز تو راه نجاتی نمییابم
همه را فراموش می کنم و
یکه و تنها به سوی تو میآیم ...
#مناجات
#مصطفی_چمران
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#سـیـره_شــهــدا❤️
یکبار با حمید آقا داشتیم میرفتیم بیرون که بحث تقلب در امتحانات وسط کشیده شد😁من گفتم دانشگاه اگه تقلب نکنی اصلا نمیشه....😉
حمید آقا سریع گفتن نباید تقلب کنید مخصوصا تو دانشگاه حتی اگه رد بشےچون تاثیر مدرک روی حقوقتون میاد و حقوقت از نظر شرعی مشکل پیدا میکنه...🌸🍃
خودش میگفت بعضی وقتا ماموریت بودم و نرسیدم درس بخونم ولی تقلب نکردم و رد شدم ولی پیش خدا مدیون نشدم.....💚
و دوباره درس رو برداشتم و فرصت کردم بخونم ونمره خوبهمآوردم
واقعا اون لحظه به نوع بینش حمید جان و تفکرش غبطه خوردم که اینقدر مراقب اعمال و ایمانش هست و مالش پاک پاک هست.....🍁
#شهیدحمیــدسیاهڪالے
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#شهید_حمید_سیاهکالی
🌸ایشون خیلی شهید بزرگوار ی هستن و رابطه ایشون با همسرشون و زندگی مشترک شون زبانزد هست...
📚 کتاب #یادت_باشه به روایت همسر شهیده که توصیه میشه بخونید واقعا قشنگه
🔶یه مقدار کمی از زندگینامه شهید سیاهکالی:
🔷پاسدار رشید اسلام حمید سیاهکالی مرادی دومین شهید سرفراز مدافع حرم عقیله بنی هاشم از استان قزوین می باشد.
🔺شهید حمید سیاهکالی مرادی به تاریخ ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۶۸ درقزوین ولادت یافته اند.
و در 5 آذر ماه سال 94 در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) در نبرد با تروریستهای تکفیری داعش در سوریه به شهادت رسید
🔴یه خاطره هم از همسر بزرگوار شهید حمید سیاهکالی بخوانیم:
🔵راحت کلمه ی…
…دوستت دارم…
…عاشقتم…
رو بیان میکرد…
روزی که میخواست بره گفت…
“من جلو دوستام، پشت تلفن نمی تونم بگم…
…دوستت دارم…
میتونم بگم…
…دلم برات تنگ شده…
ولی نمیتونم بگم دوستت دارم…
چیکار کنم…؟!”
گفتم…
“تو بگو یادت باشه…من یادم میفته…”
از پله ها که میرفت پایین…
بلند بلند داد میزد…
…یادت باشه…یادت باشه …
منم می خندیدم و می گفتم…
…یادم هسسست…یادم هسسست…
این کلمات رمز بین ما بود!
@azkarkhetasham
اَلا بِذِكرِ الله تَطمئنُّ القُلوبُ ❤:
من ڪوچه ے خلوتے را
میخواهم ...
بی انتها براے رفتن
بے واژه براے سرودن
و آسمانے براے
پـرواز ڪردن
عاشقانہ اوج گرفتن رها شدن...
جمـع_شهیـدانم_آرزوست..
سلام صبحتون شهدایی ✋
@azkarkhetasham