eitaa logo
از کرخه تا شام
162 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
57 ویدیو
1 فایل
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. (امام خامنه ای) کپی برداری از مطالب با ذکر صلوات بلا مانع است. منتظر نظرات-پیشنهادات و مطالب شما هستیم. ارتباط با خادم کانال @abozeynab0
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش خانه ام تو بودی پنجره ام از تو بود و کوچه ها به تو می رسیدند #یاایهاالعزیز ❤️اَللّٰهُمَ‌عَجْل‌لوَلِیِّکَ‌اَلفَرَج❤️ @azkarkhetasham
یکروز سوار ملک جان می آید آن صاحب عصر و الزمان می آید ای شیعه دعای العجل ذکر لبت خورشید همه منتظران می آید 🥀صلی الله علیک یا صاحب الزمان🥀 (سلام صبحتان بخیر /روزتان امام زمانی ان شاءالله ) @azkarkhetasham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 #دوست_شهید_دارید؟! ◀ دوست شهید 🌷 در موسسه یاد گرفته بودیم که هر کداممان حداقل با یک شهید دوست❤باشیم. 🌷 دوست من شهید نور محمدی بود و دوست محسن، عمویش.😊 قبر این دوشهید نزدیک هم بود و هر موقع با هم می رفتیم گلزار شهدای نجف آباد، مسابقه می گذاشتیم.😅 🌷 عقیده داشتیم هر کی زودتر برسد، حاجتش روا می شود.😇 محسن همیشه زودتر می رسید. آخرش هم زودتر حاجت روا شد.😔💔 @azkarkhetasham
دائما #طاهر باش و به حال خویش #ناظر باش وعیوب دیگران را #ساتر باش. باهمه #مهربان باش واز همه #گریزان باش. یعنی باهمه باش و بی همه باش از دست نوشته های #شهید_محمد_بلباسی🌷 #شهید_مفقودالاثر_مدافع_حرم @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
   پیامی به همسر گرامی و والدین ارجمندم : به دخترم دروغ نگویید ، نگویید من به سفر رفته ام !!!  نگویید از سفر باز خواهم گشت نگویید زیباترین هدیه را برایش به ارمغان خواهم آورد  به دخترم واقعیت را بگویید. بگویید بخاطر آزادی تو هزاران خمپاره دشمن ، سینۀ پدرت را نشانه رفته اند بگویید خون پدرت بر تمام مرزهای غرب و جنوب کشورش پریشان شده است. بگویید موشکهای دشمن  انگشتان پدرت را در سومار ، دستهای پدرت را در میمک ، پاهای پدرت را در موسیان ، سینه ی پدرت را در شلمچه ، چشمان پدرت را درهویزه ،حنجرۀ پدرت را در ارتفاعات الله اکبر ، خون پدرت را در رودخانۀ بهمنشیر  و قلب پدرت را در خونین شهر پرپر کرده اند ؛ اما ایمان پدرت در تمامی جبهه ها می جنگد. به دخترم واقعیت را بگویید ؛ بگذارید قلب کوچک دخترم ترک بردارد و نفرت همیشه ای از استعمار در آن بدواند. بگذارید دخترم بداند که چرا عکس پدرش را بزرگ کرده اند. چرا مادر دیگر نخواهد خندید ؛ چرا گونه ها ی مادر بزرگش همیشه خیس است ؛ چرا عموهایش، محبتی بیش از پیش به او دارند... و چرا پدرش به خانه برنمی گردد ؛ بگذارید دخترم بجای عروسک بازی نارنجک را بیاموزد ... می خواهم دخترم دشمن را بشناسد  امپریالیسم را بشناسد   استعمار را بشناسد؛ به دخترم بگویید من شهید شدم... بگذارید دخترم تنها به دریای خون شهیدان هویزه بیندیشد  سلام مرا به دخترم برسانید ... و این اشعار را که نوشتم  برایش نگهدارید که بزرگتر شد خودش بخواند... 📎اولین روحانی خط شکن عملیات کربلای ۴ 🌷 @azkarkhetasham
گاهـی یڪ نگـاه و یک لبخند زمستـان آدم را گرم نگه می‌دارد ..! حالا ببین نگاه و لبخند خدایی ِ تو با انجماد درون من چہ ها ڪنـد... #سردارشهید_حمید_تقوی🌷 #سالروز_شهادت
از کرخه تا شام
گاهـی یڪ نگـاه و یک لبخند زمستـان آدم را گرم نگه می‌دارد ..! حالا ببین نگاه و لبخند خدایی ِ تو با
‼️وقتی فرزند کوچکم منا تصادف کرده بود حاج حمید خانه نبود. ما با عجله منا را به وسیله همان راننده ماشین به بیمارستان رساندیم. وقتی در بیمارستان منتظر آمدن حاج حمید بودیم، راننده ماشین بسیار اضطراب داشت و خیلی ترسیده بود که الان حاج حمید چه رفتاری خواهد کرد. خصوصاً این‌که فهمیده بود او نظامی است. ‼️وقتی حاج حمید سراسیمه وارد بیمارستان شد، حال منا را پرسید و متوجه شد حالش خوب است. راننده ماشین هم با عجله به طرف حاج حمید رفت تا هر کاری می‌تواند برای برای جبران این اتفاق ناگوار را انجام بدهد. ‼️حاج حمید پرسید شما راننده همان ماشینی هستید که با منا تصادف کرده؟ برو ما از شما شکایتی نداریم. راننده ماشین خیلی تعجب کرد، اما حاج حمید به جای این‌که وقت خود را صرف دعوا با او کند، در پی چگونگی احوال منا بود و وقتی فهمید حال منا خوب است و ضربه ناشی از برخورد ماشین یک تصادف سطحی بوده، آرام گرفت. ‼️راننده دوباره به سراغ ما آمد و گفت بگذارید من پول بیمارستان را حساب کنم، اما حاج حمید دوباره گفت الحمدلله حال دخترم خوب است و مشکلی نیست، شما بروید. ‼️بالاخره آن روز به خیر گذشت و ما منا را به خانه بردیم، اما آن راننده که شیفته اخلاق حاج حمید شده بود، مدام به خانه ما می‌آمد و با حاج حمید صحبت می‌کردند و اظهار شرمندگی از این اتفاق می‌کرد. حاج حمید هم همیشه با مهربانی پذیرای آن‌ها بود. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 🌷 @azkarkhetasham
مثل کارمندها نمی آمد ستاد کل ؛ که هفت و نیم یا هشت صبح ، کارت ورود بزند و چهار بعدازظهر ، کارت خروج. زود می آمد و دیر می رفت ؛ خیلی دیر. می گفت : ما توی کشور بقیة الله هستیم. خادم این ملتیم. مردم ما رو به این جا رسوندن ، مردم. باید براشون کار کنیم. 📚 یادگاران ، جلد 11 کتاب شهید صیاد، ص 83 @azkarkhetasham
گفتم : دگر قلبم شوق شهادت ندارد ! گفت : مراقب ِنگاهت باش ... اَلعَین بَریدُ القَلب ؛ چشم پیغام رسان دل است.. @azkarkhetasham
#حماسه_نهم_دی 💠 این پرچم را به دوش نمی کشد مگر آنکه اهل #بصیرت، #استقامت و دانای به موارد #حق باشد. 📗 خطبه 172 نهج البلاغه 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @azkarkhetasham