eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
166.7هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️🍃 کفن کردن بالباس‌های شخصی✅ پرسش :آیا می‌شود در هنگام ضرورت میتی را بالباس‌های خودش کفن کرد؟ پاسخ :در صورت ضرورت مانعی ندارد. تهیه کفن با مال مخلوط به حرام✅ پرسش :کسانی که اموال آن‌ها مشتبه است و حرام و حلال مخلوط می‌باشد و در همین حال از دنیا بروند آیا می‌تواند از اموال آن‌ها کفن تهیه کرد و او را در آن دفن نمود؟ پاسخ :درصورتی‌که درآمدهای حلالی هم داشته مانعی ندارد. وصیت به دفن بالباس عروسی✅ پرسش :برخی از افراد در کشورهایی وصیت می‌کنند که در لباس عروسى دفن شوند این کار چه حکمی دارد؟ پاسخ :اگر شرایط کفن در آن لباس موجود باشد یا اضافه بر کفن‌های سه‌گانه باشد و نیز لباس خیلى گران‌قیمت نباشد به‌گونه‌ای که اسراف محسوب شود، جایز است. دفن میّت در پارچه‌ای که بدون اجازه از کربلا آورده شده✅ پرسش :اگر شخصی به زیارت کربلا برود و پارچه‌ای را که از بالای ضریح افتاده، با خود بیاورد تا آن را کفن قرار دهد این کار چه حکمی دارد؟ پاسخ :این کار صحیح نیست، ولی فعلاً وظیفه او این است که باید معادل قیمت آن را به کسی بدهد که به زیارت کربلا می‌رود به دفتر آنجا بدهد و قبض بگیرد. پول تهیه کفن✅ پرسش :کفن میّت را از چه مالی می‌توان تهیه کرد؟ پاسخ :کفن را به‌طور متعارف از واجب و مستحب مى‏توان از اموال میت برداشت، هرچند صغیر داشته باشد، امّا زائد بر متعارف را نمى‏توان از حقّ صغیر برداشت، مگر این‏که وصیت کرده باشد، که در این صورت مى‏توان مقدار اضافى را از ثلث حساب کرد. زوج مسئول تهیه کفن زوجه✅ پرسش :تهیه کفن زن بر عهده چه کسی می‌باشد؟ پاسخ :کفن زن بر عهده شوهر است، هرچند از خودش مال داشته باشد و زنى که طلاق رجعى گرفته هرگاه پیش از تمام شدن عدّه بمیرد، کفن او نیز بر شوهر است. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام به دوستان عزیز شوهرم چند ساله دو تا دستاش درد می کنه رفت دکتر میگه رگ عصب دستا
🌸🍃 زهرا و زنگ دستگاه علائم حياتي كنار تخت.داشتم به دهنش نگاه ميكردم بازم حرف بزنه كه ديدم همه پرستارا ريختن تو نگاه كردم خط ممتد...چشم و دهن فاطمه باز بود پرستارا ميخواستن بيرونم كنن محكم بغلش كردم فاطمه من رفت،قل من رفت.من مردم روحم مرد،دنيا سياه شد چشم باز كردم،يادم نميومد كجام.دورو برمو نگاه كردم نگاره رو ديدم تا ديد به هوش اومدم گريه كرد،يادم اومد چي شده،من اشكامو ريخته بودم من التماسامو به خدا كرده بود مث يه جنازه بودم،فقط لحظه آخرش ديوونم ميكرد چشمامو ميبستم و تجسم ميكردم تا عمق وجودم ميسوخت.نادر اومد دنبالمون،چشمام بسته بود هيچ كس حرفي نميزد،خم كوچه خونه رو كه طي كرديم صداي قرآن به گوشم خورد نزديكتر كه شديم ازدحام جمعيت و ماشينا و تاج گلها بي قرارم كرد درو باز كردم خودمو بندازم پايين كه نادر نگهداشت،خودمو رسوندم به تاج گل توي حياط كه عكس فاطمه روش بود خودم بودم،من مردن خودمو ديدم،روحم رفت،رفتم تو چشم مامان كه افتاد بهم حالش بد شد،نميتونستم گريه كنم،درد شديدي تو گردنم و دلم پيچيده بود.روز بعدش نادر و علي با پرواز جنازه رو منتقل كردن روستا و تدارك مراسم...حميد،بابا رو با قرار وثيقه مرخص كرده بود،چه قيامتي به پا شد وقتي بعد از سالها،آخرين بار عقد آمنه و حالا تشييع جنازه فاطمه همو ديديم،سالار و تعدادي از فاميلا ،سيما اومدن براي مراسم،اما سالار موند چند روزي،روزها به سختي ميگذشت تا چهل روز همه بودن دلداري ميدادن اما يكباره تنها شديم.مامان و ننه آقا زمين گير شده بودن.آمنه خونه زندگيشو ول كرده بود اومده بود.مراسم چهلمش سالار و سيما و نادر از تهران اومدن سالار داغون شده بود لاغر با ريش بلند و چهره خسته.چند روز موندن و برگشتن.مرگ فاطمه برام خيلي گرون تموم شده بود.هيچ انگيزه اي براي زندگي نداشتم.مامان حتي ملاقاتي بابا هم نميرفت و فقط مرتب تلفني صحبت ميكرديم خيلي حالش بد بود.تمام خونه بوي غم ميداد هيچكس حرفي نميزد.فقط روزا رو ميگذرونديم سالار به مامان زنگ ميزد حال اونم خيلي بد بود.شش ماه از رفتن فاطمه ميگذشت زمستون بود هوا سرد ما همچنان سياه به تن داشتيم كه ديديم در ميزنن علي درو باز كرد ديد سالاره، بيخبر اومده بود.گفت اومدم رو خاك فاطمه از عصر گفتم يه سري هم به شما بزنم يه سري لباس و هدايا آورده بود براي مامان و ننه آقا و زن عمو اينا و همه.يه پلاستيك داد به من گفت اين مال توئه،منم تشكر كردم،شام خورديمو رختخوابارو انداختم گفت اون بسته رو ديدي؟گفتم بازش ميكنم ممنون.اومدم تو اتاق بسته رو كه باز كردم يه لباس سرمه اي روشن بود و يه جعبه بازش كه كردم قفل شدم دستمال هفت رنگ فاطمه هموني كه سالار از دست فاطمه كشيده بود،همون دوراني كه منو با فاطمه اشتباه گرفته بود.ياد اون روزا افتادم داغ دلم تازه شد،دستمالو بو كشيدمو بوسيدم،اونشب سيل اشكام به پهناي صورتم سرازير شد.بارون ميومد اومدم بيرون... نم بارونو جمع كردم تو وجودم چشمامو بستم سرد بود.خونه ما يه سر حياط بود خونه ننه آقا روبروي ما(توي يك حياط).دلم براي فاطمه خيلي تنگ شده بود.با ديدن اون دستمال هفت رنگ بيشتر رفتم تو گذشته،يهو چشمم افتاد به پنجره خونه ننه آقا،سالار پرده رو زده بود عقب نگاه ميكرد،تا ديد كه من ديدمش سرشو تكون داد.و رفت،بلافاصله در باز شد و اومد بيرون از نيمه هاي شب گذشته بود اگر هر كس مخصوصا مامانم منو با سالار ميديد خيلي بد ميشد.با دست اشاره كردم برو،برو ميخوام برم تو.اما توجه نكرد اومد سمتم گفتم تو هم بيداري،گفت من همينجوريشم خوابم نميبرد اينكه ديگه خونه شما باشمو..تو..گفتم چرا دستمالو دادي به من.ميذاشتي يه يادگاري از فاطمه پيشت بمونه.گفت من خيلي يادگاري ها از فاطمه دارم.مستقيم تو چشمام نگاه كرد گفت روبروم وايساده.گفتم برو تو بخواب سرده،خودم اومدم تو اتاقم.چقدر روزي  دوس داشتم اين حرفها رو از سالار بشنوم،چقدر جسور بودم دلو ميزدم به دريا ميرفتم پيشش با اينكه بچه تر هم بودم.اما اصلا حرفاش برام جذاب كه نبود هيچ حالمو بهم ميزد.چون از يه جايي به بعد واقعا تصميم گرفته بودم برام مثل حميد باشه حتي الان كه فاطمه نبود.فرداش سالار رفت و ارتباطش با مامانم از طريق تلفن بود هرازگاهي هم من گوشي و برميداشتم تا ميخواست حرفي جز سلام و احوالپرسي بزنه من گوشي و ميدادم به مامانم.با علي خيلي ارتباط داشتن حتي با هم رفتن شمال،چند روزي علي تهران مهمونش بود ميگفت خونه دست نخوردس حتي تمام تابلوها سر جاشه.داشتيم به سالگرد فاطمه نزديك ميشديم سالي كه منو علي براي اولين بار بايد كنكور ميداديم يكماهي خوندم اما خب اصلا آمادگي نداشتم .... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام خواهش میکنم سوال من اورژانسی بزارید گروه پسرم هشت سالشه چند روز میگه بیضه هاش درد می کنه می خاستم بپرسم پیش چه دکتری ببرمش من ساکن قم هستم دکتر اطفال باشه یا فرق نمیکنه اگه دکتر ارولوژی قم سراغ دارید لطفا بگید ممنون میشم اخه من خیلی اهل دکتر اینا نیستم قم هم قریبم جایی رو نمیشناسم هر کی میتونه منو راهنمایی کنه ممنونم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وعرض ادب خدمت اعضای گروه من همون خانوم هستم که گفتم مردهمسایه بهم ابراز علاقه شدید کرده .درضمن من خانم بی حجابی نیستم وخودش میگه عاشق همین متانت وحجب وحیات شد.خانوما پرسیدن شماره حساب وتلفن من ازکجا آورده .؟؟. من دو سال قبل سرویس بچش بودم به مدرسه شماره تلفن وحسابمو از خانومش گرفته وهر ماه کرایه رو میزده به حسابم .بعدم پیامک میداد واریز شد .منم نمیدونستم شماره آقاهس .گذشت تا امسال که ۲ بار پول واریز کرده ومیگه هدیه من به شماس .قبولش کنید .به خدا شماره هاشو مسدود کردم نتونه تماس بگیره. الان راهنمایی کنید چیکار کنم؟؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به حبیبه خانم وهمگروههای عزیز اگر دوستان دکتر طب سنتی خوب در استان فارس شیراز سراغ دارند که برای دوره پاکسازی مراجعه کردند نتیجه گرفتند معرفی کنند برا دخترم می خواستم خدا خیر دنیا واخرت نصیبتان کند ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقتتون بخیر ممنون از کانال خوبتون. من سوال دارم ک برا لک صورت ک فقط روی پیشونی هست چی خوبه اگ کسی تجربه داره کمکم کنه خیلی رواعصابم هست واعتماد ب نفسم کاملا پایین اومده. ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام‌ وخداقوت خدمت حبیبه جان وهمه اعضای گروه... راستش من ۳۲سالم هست وبینیم گوشتی وکمی بزرگ وهربارشوهرم ب روم میاره متاسفانه ن هزینه عمل دارم وخودشم راضی ب عمل نمیشه واقعااین موضوع شده دغدغه بزرگم،دوستان خواهشاًکرمان یااطراف کرمان دکترکاربلدی ک ب طور قسطی عمل انجام بده اگ می شناسیدمعرفی کنید خداخیرتون بده یه عمردعاگوتونم🌹🙏(منم باشم ماه بانو) ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت حبیبه خانوم ودوستای هم گروهی یک سوال از دوستان داشتم منظور ازتلگیر چیست چکار می کنه؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقتتون بخیر ببخشید میشه لینک کانال آقای حامدامامی نژادبرامشاوره توگروه گفته بودندوتوکانال بفرستید ممنون میشم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام.عید همگی مبارک باشه.تو رو به خدا پیام منو زود بزارید تو گروه.کسی دکتر مغز اعصاب خوب تو اصفهان میشناسه مادرم اصلا نمیتونه راه بره میگن از اعصابش.اجرتون با حضرت زینب 👇💜 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ در كوفه تاجر سرشناسى به نام ((ابوجعفر)) تجارت مى كرد و خوش ‍ معامله بود، از خصوصيات او اين بود كه هر گاه شخصى از سادات علوى نزد او مى آمد و درخواست وام مى كرد، به او وام مى داد و به منشى خود مى گفت : ((اين مبلغ وام را در فلان دفتر، به حساب اميرمؤ منان على (ع ) بنويس ، كه از ما قرض گرفته است )). سالها اين روش را ادامه مى داد، تا اين كه تجارت و زندگى او دگرگون شد و سرمايه اش از دست رفت ، و تهى دست گرديد، او و براى تاءمين زندگى خود به هر كسى كه وام داده بود، مطابق نوشته دفتر محاسبات مى رفت ، اگر زنده بود وام خود را از او مى گرفت و اگر مرده بود، نام او را در دفتر، قلم مى كشيد، ولى آن دفترى كه وام ها را به حساب اميرمؤ منان على (ع ) نوشته بود، همان گونه باقى بود، زيرا نام وام گيرندگان (سادات علوى ) را ننوشته بود. در اين ميان ، همسرش به او زخم زبان مى زد، و او را سرزنش مى نمود كه چرا به هر كسى وام دادى و خود را بيچاره نمودى ؟! از طرفى بعضى از منافقان تيره دل بجاى اين كه از او دلجويى كنند، به او طعنه مى زدند، يكى از روزها كنار خانه خود نشسته بود، يكى از تيره بختان كور دل از آن جا رد شد و از روى طعنه و سرزنش به او گفت :((آن كس ‍ على (ع ) كه قرض دار تو بود و به سادات علوى به حساب او قرض دادى ، و اكنون كه درمانده شده اى ، آيا به تو توجهى كرد؟ آيا سراغى از تو گرفت ؟)). تاجر ورشكسته وقتى كه اين سرزنش ناجوانمردانه را از آن منافق سيه دل شنيد، فوق العاده رنجيده خاطر گرديد، چرا كه مى ديد او از اين فرصت سوء استفاده كرده و به ساحت مقدس على (ع ) دهن كجى مى كند. تاجر در حالى كه غمگين بود، خوابيد، در عالم خواب ديد پيامبر(ص ) همراه حسن و حسين (ع ) در راهى عبور مى كنند، پيامبر(ص ) از حسن و حسين (ع ) پرسيد:((پدر شما كجاست ؟)). همان دم اميرمؤ منان على (ع ) حاضر شد و گفت : ((اى رسول الله خدا همين جا هستم )). پيامبر(ص ) به على (ع ) فرمود: ((چرا حق اين تاجر را نمى دهى ؟)). على (ع ) گفت : هم اكنون حق او را آورده ام كه به او بپردازم . پيامبر(ص ) فرمود: بنابراين حقش را بده . امام على (ع ) كيسه اى پر از طلاى ناب به او داد و فرمود: ((اين كيسه را بگير، و هر گاه از اولاد من كسى براى درخواست وام نزد تو آمد، آنها را محروم نكن ، و از اين پس ، ديگر فقير نمى شوى )). تاجر كوفى ، بيدار شد، ناگاه ديد كيسه پر از دينارهاى طلا و در دستش ‍ مى باشد، همسرش را بيدار كرد و گفت : ((اى سست عقيده و ضعيف الايمان ، اين كيسه را بگير كه در آن هزار دينار (هزار اشرفى ) وجود دارد)). زن كه باور قبلى نداشت ، شوهرش گفت : ((از خدا بترس ، فقير و تهيدستى تو باعث نگردد كه مال كسى را بردارى ، و اگر با حيله و تزوير، مال كسى از تاجران را برداشته اى آن را به صاحبش رد كن ، و با فقر بساز و صبر كن كه خداوند بهترين رازق است و به صبر كنندگان كمك مى كند)). تاجر داستان خواب خود را براى همسرش نقل كرد: زن كه هنوز باور نمى كرد، به شوهر گفت : اگر راست مى گوئى وام هايى كه به حساب على (ع ) به سادات دادى و آنها را نوشته اى ، به من نشان بده تا مقدار آن وام ها را بدانم . تاجر، آن دفتر مخصوص را حاضر كرد، ولى وام هايى كه قبلا به حساب على (ع ) در آن نوشته شده بود، به طور كلى پاك شده بود، زيرا همه آن وام ها به قدرت الهى ، وصول شده بود كه به اندازه هزار دينار بود و تاجر از آن پس هيچ گونه طلب از على (ع ) نداشت . ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خواهش میکنم سوال من اورژانسی بزارید گروه پسرم هشت سالشه چند روز میگه بیضه هاش
❤️🍃 سلام منم زگیل دارم لطف کنید اسم داروش رو برام بفرستین 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 در مورد اون عزیزی که خواهر زیادشون دچار ناراحتی پوستی شدن. میخواستم بگم که حدود ۸ سال پیش پسر من هم دچار همچین بیماری پوستی شد.طوری که ۸۰درصد بدنشو در گیر کرد .چند بار پیش فوق تخصص پوست بردمش آزمایش ازش گرفتن وبهش دارو داد ولی بی تاثیر بود.همون دکتر پوست به ما گفت ببرش بیمارستان رازی توی تهران که مخصوص بیماری‌های پوستی. ما هم اونجا بردیمش وخدا روشکر دکترای خیلی حاذقی داره.وداروهایی که بهش داد روز به روز رو به بهبودی میرفت وکاملا خوب شد.از شما هم میخوام کا حتما بیمارستان رازی ببریدش برای درمان 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 باسلام خدمت حبیبه خانم عزیز وهمه ی دوستان بزرگوار خانمی که پرسیده بودند کسی که پیش دکتر علی وحید دستجردی رفته بعداز قطع دارو لکها برمیگرده یانه ،،،، خانم عزیز ،اقای دکتر به من گفتن که دوره درمانم سه دوره هست که هردوره ۵ماه تقریبا طول میکشه ومن فعلا اواخر دوره اولم و۹۰ درصد برجستگیه صورتم برطرف شده اخه ازمن لک نبود مثل حالت دون دون که یه تیکه شده بود وبرجسته بود ومثل لک به نظر میرسید اما نمیدونم بعداز قطع دارو چی پیش بیاد ولی خود اقای دکتر میگفت که کامل درمان میشه 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 باسلام خدمت همه دوستان خانم فرهنگی بازنشسته که پرسیده بودن دراصفهان کلاس برای اوقات فراغتشون کجا هست که هزینش مناسب باشه کلاسهای خانه گارگر که چند ماه پیش دوره هاش ۸۰ هزارتومان بودوهمه کلاسی ازجمله اشپزی ،شیرینی پزی، خیاطی کامپیوتر، زبان و،،،،،داره فرهنگسرای اندیشه هم که خیلی کلاسای خوب باهزینه مناسب داره که از طرف شهرداری هست فقط آدرس شعبه های خانه کارگر وفرهنگسرا که نزدیک محل زندگیتون هست را از داخل گوگل بزنید میاره مثلا یکی از شعبه های خانه کارگر مابین ایستگاه سه راه حکیم نظامی وتوحید هست 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام دوستان لطفا اگر کسی میتونه منو راهنمایی کنه ،من ساکن اصفهانم میخام توی خونه خیار شور درست کنم برای فروش ولی نمیدونم چه قیمتی باید بدم و چطور مشتری پیدا کنم میخام یه راه درامد باشه برام چون نیاز دارم، اگه کسی میدونه وتوی این کار تجربه داره لطفا بگه اجرتون با امام حسین 🌺❤️ 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام اون خانومی که گفتن بچم شیشه زیاد میخوره وخونم نجسه و نمیدونم نمازو درسته یا نه راستش من واسه ترک از شیشه تجربه ای ندارم جز اینکه چنتا لیوان خوشگل و می بخره واسش که بچه ترغیب بشه به خوردن تو لیوان و کمتر مایعات بخوره بعدم خواهرم برای نماز خوندن فقط پاکی بدن نماز گزار و لباس نمازگزار و سجده گاه که منظور همون مهر میشه باید پاک باشه لازم نیست همه جای خونت پاک باشه بعدم شما تا یقین پیدا نکنی که یه جای پاک نجس شده اونجا نجس حساب نمیشه شما میتونی یبار همه‌ی فرشاتو بشوری بعد اون هرجا نجس شد سریع با یه پارچ کوچیک آب و لگن همونجارو پاک کنی 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 بابت سوال این خانوم که زیگل روی بدنشون بود اسم این بیماری نورو فیبروماتوز .هیچ دارو و درمانی نداره داخل گوگل بزنن.میتونید راجبش بخونید. 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 درحواب خانومی که لبلسشویی سامسونگ میخاد بخره من ۱۳ ساله دارم راضی هستم درش از بالاس ۱۰ کیلویه مادرم هم ۱۷ ساله خریده خوبه مال مادرم در جلوس ۹ کیلویی هردوش خوبه موفق باشی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌ سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال ایام به کام دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇 پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇 در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 عضو بشید همگی🙏👆 کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸 🙏🌸
❌❌❌❌❌مهم مهم❌❌❌❌❌❌ سلام عزیزای دلم ایام به کام ❤️ طاعات و عباداتتون قبول 🤲 من رو هم از دعای خیرتون بی نصیب نزارید 🙏 دوستان گلم خدمتتون گفته بودم که داریم هماهنگیایی میکنیم با زینب جون و همسرشون برای ارسال محصولات طب اسلامی ☀️ محصولاتی که خیالمون از بابت خلوص و اصل بودنش راحت باشه و کیفیت بالا داشته باشه برای همین یه کانال زدیم لطفا عضو بشید کانال خصوصیه دوستان گلم و فقط مختص اعضای خودمونه ،لینک رو به دوستان و عزیزانتون بدید که عضو بشن👇🌸 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تضمین و نظارت کیفیت محصول و ارسالشون هم با خودمه🌸 در ضمن اونجا خودمم بیشتر درباره پوست و مو باهاتون صحبت میکنم 💜✅❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۵۸۴🌼 @azsargozashteha
2857127.mp3
3.94M
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۵۸۴🌼 @azsargozashteha
🌻 دعای رفع بد رفتاری و بددهنی شوهر : 🌸🍃 برای رفع بد دهنی و بدرفتاری شوهر ، دعای قرآنی زیر را در کاغذ بدون خط و با گلاب و زعفران بنویسد و در منزل نگهدارد. شوهرش مهربان و خوش رفتار خواهد شد : « بسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمِ وَ اِنِ امْرَاَتُ خٰافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً اَوْ اِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَیهِما اَنْ یُصْلِحا بَیْنَهُما صُلْحًا وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ اَللّٰهُمَّ اَصْلِحْ بَیْن (در اینجا نام مرد و نام مادرش را بنویسد) بِحُبِ (نام زن و مادرش را در اینجا بنویسد) یٰا اَللّٰهُ یٰا اَللّٰهُ بِحَقِّ هٰذِهِ الْحُرُوفِ بِرَحْمَتِکَ یٰا اَرْحَمُ الراحمین » منابع: دوهزاردستورالعمل مجرب توسل مجرب به قمربنی هاشم 🌸🍃 کتاب منتخب التواریخ صفحه 211 در بخش چهارم از ختم های مجرب آمده است: هر کس در چهار شب جمعه 10 مرتبه سوره« یاسین» را قرائت کند ان شالله به مراد و مقصود خود خواهد رسید طریقه خواندن اینگونه است: در شب جمعه اول سه بار قرائت شود در شب جمعه دوم سه بار قرائت شود در شب جمعه سوم سه بار قرائت شود و در شب جمعه چهارم یکبار و همه را به نیابت از حضرت ابالفضل العباس بخواند و ثواب آن را به روح مادر بزرگوار ایشان حضرت ام البنین سلام الله علیها بفرستد شیخ مرتضی طالقانی رحمة الله علیه میگوید: این ختم را به نیت زیارت نجف اشرف انجام دادم و در شب جمعه چهارم در حالی سوره یاسین را میخواندم که در راه نجف بودم منابع: منتخب التواریخ