eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
167.1هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴آزمـــون اسـتـخـدام ۶۰ هـزار مـعـلــم 😍 ✅ زمـــــان آزمــــون آذر مـــاه 🍂 ✅ جـذب لیسانس یا حـوزهرشـتـه ها مشخص شده بــهـتـریـن مــنـبــع و تـسـت هــای آزمـــون 📝 با هــزاران کـارنــامـه استـخـدامی🥇👇 https://eitaa.com/joinchat/3512729888Ce81dc4ed0b ⭕️اگه تـو هم میخـای مــعـلـم بـشـی 👩🏻‍🏫 بــا مـســیـــر مـعـلــمــی هــمــــراه شـــــو 👇 https://eitaa.com/joinchat/3512729888Ce81dc4ed0b راز قـبـولی در آزمون مـعـلـمـی اینجـاسـت 😉👆 .
🔴منبـع قبـولی آزمون استخدامی معـلمی 😍👇 https://eitaa.com/joinchat/3512729888Ce81dc4ed0b با هــزاران کـارنــامـه اسـتخـدامی🥇 راه قــبـولــی در آمـوزش و پــرورش اینجا 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3512729888Ce81dc4ed0b .
💜🍃 سلام  منم یه تجربه دارم از زندگیم امیدوارم به دردتون بخوره❤️ من و همسرم روی خیلی از سنت های غلط فامیلی پا گذاشتیم. در مورد مهریه؛ نمی گم کار راحتیه یا سخته، خود من قبل از اینکه همسرم بیاد خواستگاری رسمی با خانواده ام حرف زدم اتفاقاً یه عده مسخره ام کردن یه عده دلخور شدن یه عده گفتند در آینده پشیمون میشم!  نظر خانواده خودم ۱۱۴ تا بود نظر خانواده همسرم ۷۲ تا ولی نظر خودم ۱۴ تا بود، قبل از رو به رو شدن دو خانواده هم خیلی محکم گفتم چه تضمینی هست فردا من تو زندگی بد نباشم و علل طلاق از من نباشه؟! چرا باید یه پسر یک چک یک میلیارد و صد و چهل تایی بده به من؟! با اندکی قهر و اینکه با هر کس بخوام ازدواج کنم مهریه ام همینه وگرنه ازدواج نمی‌کنم!  مهریه ام همونی شد که می خواستم:)  از این طرف هم به همسرم گفتم نمی ذارم خانواده ام جهیزیه بخرن چون زندگی ماست دین اسلام هم گفته اسباب و منزل با مرده، زن هم چیزی بالاتر از توان مرد طلب نکنه، گرچه خانواده‌ها به اصرار خودشون یه چیز هایی خریدن ولی غالبش رو با وام ازدواج خریدیم.  روزی که رفتیم حلقه بخریم مادر شوهرم ده میلیون کنار گذاشته بود ولی من با دو و نیم تمومش کردم، یادمه مادرم ناراحت شد از طلا فروشی رفت بیرون چشماش پر اشک بود، گفت لیاقت دختر من اینه؟ گفتم نه لیاقت من اون مرده که می‌دونم پاک و نجیبه. تازه همسر من بعد از عقدمون سربازی رفت، فکر کنید کل حقوق ما تا چند ماه پیش ۲ تومن بود:) که می‌رفت برای وام، الآن که تازه مشغول به کار شده داریم جمع و جور می کنیم آخر سال عروسی کنیم. همسرم یه رفیق داره، خانمش پا به پاش حتی برای ساخت خونه کار کرد! با هم خونه شون رو ساختن، فکر کنید یه زن سیمان درست می کرد! سرامیک جا به‌ جا کنه و ... اتفاقاً از نظر اخلاقی و ظاهری و اعتقادی از خیلی از دخترها برتر هم هستم، ولی خودش می‌دونه مردش ارزش این رو داره که باهاش برای ساخت یه زندگی بجنگه.  با سختی زیاد عروسی کردند با قرض و بدهی و ... ولی شروع کردند، قرار نیست بقیه اش هم این شکلی باشه خدا بزرگه، یه قول خودشون همه سختی ها ارزش کنار هم بودن داره # از تعریف کردن این قضیه می‌خوام این رو بگم که خیلی از خانم ها هم به دنبال ساختن یک زندگی هستند، یه زندگی دو نفره که خودشون براش زحمت بکشن چرا دنبال آدمی نمی گردید که مثل خودتون باشه؟! یه خانم که برای همیشه متعلق به زندگی شما باشه و بهتون آرامش بده؟ زنی که فرزندی بهتون بده که وقتی دست های کوچیکش دور انگشت مردونه تون حلقه میشه امید و عشق تو رگ هاتون در جریان باشه. چرا خودتون رو محروم می‌کنید؟ واقعا از ته دل ناراحتم  تو کلان شهر زندگی می‌کنید و همه چیز گرونه؟ خب تو شهرستان ها زندگی کنید، تو خود قرآن هم میگه اگر زندگی سخت شد مهاجرت کنید... میشه یه کم رو حرف هام فکر کنید؟ فکر کنید خواهرتون از شما خواسته.... ممنون ازتون ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
⭕️ یا رومی روم یا زنگی زنگ! نمی شود فریاد مرگ بر اسرائیل سر داد و همزمان پول گلوله و موشک هایی که بر سر فلسطینیان می ریزند را در جیبشان ریخت! نفس حضور شما در این جاسوس‌افزارها یعنی حمایت تمام قد مالی از اسرائیل! فعالیت که جای خود دارد! اسرائیل را با پول شیعه‌ خانه‌‌ی امام زمان ثروتمند نکنید! ✌️🏻 امسال با حذف اسراییل از گوشی‌مان (حذف تله‌گرام، واتس‌اپ، اینستاگرام و...)، را عملیاتی می‌کنیم.. ✅✅✅✅✅✅✅✅✅ بفرستید برای بقیه👆👆🙏 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
با این تکنیک و این تسبیح خاص هر ذکری رو بگی با سرعت نور میرسی به خواسته‌ت😱 📿رسیدن به هررر حاجتی با تکنیک تسبیح ممکنه،این یه تسبیح قدرتمنده که میتونه انرژی کلمات رو خودش ذخیره کنه🤯 اگه همیشه همراهت باشه تو رو هدایت میکنه به آرزوهایی که داری و در عرض ۳۰ روز هر حاجتی داشته باشی جوابشو میگیری😍 ✋🏻 تکنیک تسبیح به همراه کلی ذکر مجرب برای رسیدن به ثروت و عشق و احترام رو تو این کانال گذاشتن😇👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/356581800C196e9d5730
حالم بد بود به فرشته ثروت نامه نوشتم🥺 هربار این کار رو میکنم و این تمرین جالب رو انجام میدم،هرچی ازش میخوام بهم میده!😭 تازه ۳ ماه هم هست بعداز ۲۰ سال ۶۰ میلیون طلا خریدم 😍 نکات نوشتن نامه به فرشته ثروت رو بهت گفتم اونم رایگانه رایگااان👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/356581800C196e9d5730 یک هفته این روش رو امتحان کن تا توی زندگیت معجزه ببینی!😍
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام دوستان وقتتون به خیر من خیلی دوست دارم توی آزمون اموزش پرورش شرکت کنم مدرک
پاسخ اعضا 🌸 خانمی که شوهرش کارمند سادس و سه تا خواهرشوهر داری کلی عمل زیبایی میکنن و بهت احترام میزارن و از اون ور از شوهرت پول میزنن و پدرشوهر فوت شده، عزیزم کارمند ساده ایی که میگی همچین ساده هم نیست که یهو میتونه تبلت بخره یا کلی گوشت و فلان بخره، البته مبارکتون باشه عزیز، اما اینجور که از صحبت خودتون برداشت کردم برای شمام خرج میکنه و خسیس نیست شمام مثلا یهو برو طلافروشی 6 تا النگو بردار چک بده یا طلا گرو بزار براش خرج بزار که نداشته باشه برا خواهراش خرج کنه، شمام فکر میکنی احترامت میکنن، والا، اگر خونشون میری برات چندنوع میوه میزارن و بستنی و فلان شیرینی رو ازت پذیرایی میکنن مطمئن باش ده برابرش از جیب شوهرت میزنن که هنر میکنن برات احترام میزارن، شما وقتی میتونی بگی احترام و محبت دارن که شوهرت جیرشون قطع کنه واونام همچنان بهت احترام کنن، خب وقتی اونا میرن ژل تزریق میکنن شمام یه کاری بکن که نمونه شوهرت بده به اونا، اگر اهل عمل زیبایی نیستی، مسافرت برو، یه هفته بهترین هتل های مشهد، قم، شمال برو و بهترین وسایل برا خونت بگیر، بهترینش همون خرید طلا بود که برا آینده خودتون بدردتون میخوره، مثلأ گوشواره هات گرو بزار یه دستبند خوشکل بگیر، 5 تومن بده بقیه اش بابت طلایی گرو گذاشتی شوهرت مجبوره بده، وقتی نداشته باشه، نمیده، اگرم قرض کنه براشون، نهایتش یه بار، دوبار، آخرش شوهرت خودش زیر بار قرض میره جوابشون میکنه، خیلی با عزت و احترام خرید کن و بعدم چنان ازش تشکر کن و بوس و بغلش کن که نتونه نه بگه دختری از دیار کریمان 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 سرطان پیشرفته عزیزم اول که داداشت رو حواله کردم به پهلوی شکسته ی مادرم فاطمه زهرا انشالله که شفا بگیره، عزیز جان یه جا خوندم سرشاخه های درخت انگور همونا که فصل بهار میزنه نازکن مثل میل بافتنی بعدم ترش مزه هستن اونارو بجوشون بده داداشت بخوره، شاید بخندین اما خدا دردو با درمونش میده، شما اینو امتحان کن، شاید همین نکته ای که من خوندم، شفایی باشه از باب الحوائج برای برادرتون، اینو یادت نره که خوبان خدا همیشه مورد آزمایش قرار میگیرن، برادر و پدرومادر شما برگزیده خدا هستن که خدا دست روشون گذاشته و فرموده منو صدا بزنید که از صدای شما لذت میبرم و خوشحال میشم، عزیرجانم برات دعا میکنم و اینو بدون هممون میریم هیچ کس توی این دنیای فانی نمیمونه، هممون مسافریم، انشالله که داداش شما مسافری باشه که بعد از 120 سالگی بار سفر ببنده، نه به این زودی، شهید ناصر هاشمی خیلی به داد دلم رسیده، میرم در خونشو دوباره میزنم شاید فرجی شد و شفای برادرتو گرفتم، غصه نخور، قرآن بخون دم دل برادر و پدر و مادرت باش، خدایا قربون حکمتت برم هیچ کسو با بچش امتحان نکن خیلی سخته، دختری از دیار کریمان 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 خانم سرپرست دیابتی که ادرار تخلیه نمیشه عزیزم بازم خوب خودت گفتی دیابت داری، ادرارت هم بخاطر قنده که گیر داره، دیابتت درمان کن اونم خود به خود خوب میشه، برا منم گاهی شیرینی زیاد میخورم همینطور میشه، توبه توبه این چه صیغه ایه که زود بیا رحمت بردارم، اینو یه آدم بیسواد میتونه تشخیص بده جریان چیه نه اینکه دکترای خدا نشناس میخوان بخاطر پول رحمت دربیارن، هروعده دوقاشق غذا خوردن سویق جو بخور خیلی عالی تنظیم میکنه قندو، پرهیز غذایی داشته باش ورزش رو دریاب به حدی عرقت بزنه بیرون، توخونه بدو یا برقص، خوب میشی نگران نباش هروعده چای سبز بخور، عالیه، برگ توت دم کن بخور، برگ زیتون هم دم کن بخور عالیه وهزاران چیره دیگه که همینجا خیلی گفتیم 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 خانمی درمورد نماز استغفار فرمودین که حامله بشم عزیز جان اجرت با پهلوی شکسته مادرم، حامله میشم تو شکمم ميميرن اما بازم به چشم امتحان میکنم،انشالله خدا حاجت دل هممون بده دختری از دیار کریمان ᯽────❁────᯽ @azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🔴دنیا به الگوهای جدید زنانه نیاز دارد ◾️سالها بود رسانه‌های ایرانی دیگر سراغ زنی نمی‌رفت که هم مومن باشد؛ هم قوی؛ هم مقاوم باشد و هم تلاشگر؛ هم سیاست بداند و هم دانا باشد. ارزشهای زنانه در رسانه تقلیل یافته بود. سیگار کشیدن، قتل، خیانت، طلاق، روانپریش، از سرتا پا جراحی شده، گاها کودن و به دنبال پسربودن ویژگی های بارز زنانی بود که رسانه‌های داخلی بالاخص سینمای خانگی شخصیت‌پردازی کرده و الگو سازی می‌کرد. ▪️اما در این میان به مدد خون پاک شهدا زنانی ظهور و بروز پیدا کردند که هم پاک هستند و هم قوی؛ در اوج درد و غم بهترین و زیباترین بعد شخصیت خود را نشاند دادند. عبودیت آنچنان روح آنها را جلا داده است که حتی درد از دست دادن هم نمی‌تواند اقتدار و شکوه آنها را بشکند. الگوسازی از این بانوان بسیار کار مفیدی است، می‌تواند حرکت آفرین و انگیزه دهنده برای قشر زیادی از نوجوانان باشد که به شدت تحت فشار رسانه مجبور به پذیرش معیارهای زیبایی ظاهری و ظاهر زدگی هستند تا بلکه قوی و مدرن به نظر برسند. ✍عالیه سادات 🍃__________________________ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ترکیب عالی رو ۴۰ روز استفاده کن قول میدم مشکلات پوستیت بر طرف بشه😲 http://eitaa.com/joinchat/4101111829C3c35eb5b6e http://eitaa.com/joinchat/4101111829C3c35eb5b6e حتی رو هم از بین میبره و باعث یک سم زدایی فوق‌العاده عالی از بدنت میشه🧹🦠🔮
از شکم چاق تا شکم تخت در ۷ شب! بزن رو سیب‌ها و محلول غیب کردن چربی‌های اضافه رو یاد بگیر! تا عروسیا خوش اندام شو👇👇👇 🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎 ☝️☝️☝️☝️
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 عاطفه دختری که قوی بود و شریکی برای محکم بودنش نداشت چنان با جذبه سوار به قاطر
🌸🍃 عاطفه تازه اسماعیل رو بدرقه کرده بودم که فاطمه روی راه پله ایستاد و گفت مامان در و بستم و بدون اینکه نگاهش کنم رفتم داخل خونه دنبالم اومد وسایلی که دستش بود رو روی کانتر آشپزخونه گذاشت و گفت اینا همه‌ی اون چیزایی که اون بهم داده دعوتنامه بلیط هدیه... بی توجه کیفمو برداشتم داشتم چادرمو سر میکردم که فاطمه مقابلم ایستاد و گفت مامان نگام کن نگاش نکردم دل نداشتم صورت خیس شو ببینم روی صورتم دست کشیدو گفت میشه نگام کنی تو رو خدا تا با تردید نگاهش کردم بغلم کرد و گریه‌اش شدت گرفت طول کشید اما اونو بخودم فشردم و زمزمه کردم گریه نکن دخترم با حالی گرفته از تعریف همه‌ی گذشته برای فاطمه راهی شدم سمت کارگاه صداهای ایجاد شده از بافت قالی منو از حال درونیم دور می کرد چشم دوخته بودم به نقش ترنج قالی مقابلم و غرق صداها بودم که کسی روی شونم ضربه زد و کوتاه گفت سلام  درست نمیدونستم صدایی که شنیدم درسته بوده یا نه به همین خاطر فوری سر برگردونم و نگاش کردم باورم نمیشد کسی که میبینم رفیق ۱۰ ساله نوجوانیم بود ؟ چشم روی هم فشردم تا مطمئن بشم اشتباه نمیکنم تا تشخیص بدم اون فریباست یا خاله با لب بسته لبخندی زد و گفت شناختی؟ هنوز نشسته در بهت داشتم وارسیش میکردم که اومد مقابلم و گفت میشه بشینم؟ بدون جوابی از من  روی صندلی مقابلم نشست و گفت هنوزم عین گذشته مهمان نوازی یا نه؟ لحنش چیزی بود که تغییر نکرده بود با بغض گفتم فریبا خندید و گفت قبلا باهوش تر بودی البته حقم داری این روزا هرکی منو میبینه دیگه نمیشناسه خیلی شکسته شده بود خیلی حتی چندین برابر فریبرز با یاداوری دیروز به خودم اومدم و گفتم نقشه تون لو رفته اگه تو هم عین برادرت اومدی با حرفات آزارم بدی باید  بهت بگم سخت در اشتباهی تاوان سختی های زندگی شماهارو من نباید بدم برادر و دختر من... توی حرف اومد و گفت برحلاف من تو هیچ تغییری نکردی عاطی چشم روی هم گذاشتم و گفتم چرا اومدی اینجا ؟ کیفشو روی زمین گذاشت و گفت برای گفتن خیلی حرفها فوری گفتم حرف هایی که دیگه مطمئنا ارزشی نداره سر تکون داد و گفت اتفاقاً ارزش داره حداقل برای من داره به دار قالی خیره شد و با آه سوزناکی گفت کاش اون شب به بابام اصرار نمیکردم همراهش بیایم خونه شما مکثی کرد و با نگاه به من ادامه داد شبی که کوثر خانم ناپدید شده بود  شبی که با شاهرخ اومدیم خونتونو عزیز خانم قالی دستبافی که جفتش رو بافته بودی داد بهم با افسوس ادامه داد راستش اندازه که تو از رفتن من از محل ناراحت بودی من نبودم من از اول موافق این بودم که بالا شهر نشین بشیم اون روزا فکر میکردم رفتن به مدرسه اونور شهر باعث پیشرفت بیشتری میشه گرچه اون سال اصلاً فکرم پی درس و مشق نبود عمه بهجتم قبل رفتن ما به اون خونه سالی یه بار به ما سر میزد اونم با هزار پیف و افاده وقتی رفت و آمدش به خونه جدیدمون بیشتر شد تعریف تمجیدشم از شاهرخ بیشتر شد مکث کرده گفت مثل اون موقع ها وقت داری بشینی پای حرفام؟ متعجب نگاش میکردم که لبخند زد و گفت تغییر کردم چون مجبور به تغییر بودم زندگی اون سر دنیا تک و تنها اون طوری هم که من فکر میکردم راحت نبود خندید خنده‌ای تلخ خنده‌ای غمگین کرد و گفت همیشه بهم میگفتی.یادته میگفتی تو آخرش با این کارات نمیتونی دیپلمتم بگیری من نتونستم اونجا ادامه تحصیل بدم فکرشو بکن اون همه تلاش اون همه برو بیا به مدرسه اونهمه درس خوندنای شبانه اون همه تقلب های قایمکی تهش شد هیچی احساس کردم خیلی غمگین تر از چیزی که داره وانمود میکنه اما هنوزم در تعجب بودم چرا بعد این همه سال اومده بود و داشت از گذشت با من حرف می زد ذهنمو خوند و گفت برات از اول میگم چون آخرش خیلی تلخه ᯽────❁────᯽ @azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽