eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
170.7هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#همسرداری 🌿 . در گلفروشی قبلی فهمیده بود که آنچه می خواهد، تعجب همگان را برمی انگیزد، به همین دل
🌿 صد بار به او گفته بود:"دوست هایت همه جایزه ها را درو کرده اند. بیا یک نمایشگاه بگذار" و او می گفت:"هنوز به جایی نرسیده ام که نمایشگاه بگذارم. همیشه نسبت به موقعیتهای او بی اعتنا بود. حتی در کمال جسارت نقاط ضعف اخلاقی و تکنیکی او را به رخش می کشید. هر چه می خواست به زنش بفهماند که او دیگر یک دانشجوی نقاشی نیست و دارای مقام و منزلت خاصی است به خرجش نمی رفت. همه به او توجه داشتند: خبرنگارها، دانشجوهای دختر و پسر و زنان و مردان هنر دوست. آدم هایی هم بودند که می خواستند او از آنها حمایت کند. خاطره بدون حسادت، بدون کینه، مثل مجسمه ای از غرور به این چیزها نگاه می کرد . با خونسردی کامل مشغول تربیت بچه ها بود و تحقیقات هنری اش. آخرین اختلافشان بر سر چادر سر کردن و سر نکردن بود. محسن بارها به او گفته بود "آن دوره ها گذشته. برای ورود به محافل روشنفکری و مخصوصاً برای مقبول شدن در محافل بین المللی هنری باید چادرت را برداری." و خاطره به او گفته بود: محسن، توعوض شدی. به خاطر موقعیت های تازه. به خاطر بالا رفتن از نردبان. ولی من... من همانی هستم که بودم. من همینم و عوض نخواهم شد." او و پیرمرد در تاکسی بودند. پیرمرد حس می کرد مساله ای که مرد با آن در جدال است مهم تر از پیدا کردن گل محمدی است و در آن شب یخ زده زمستانی دلش خواست به مردی که درمانده و پریشان به نظر می رسید، کمک کند. - آقا، اگر می خواهید شما را به گلخانه ببرم، باید بروید به خیابان دربند، راننده ی تاکسی، فرمان را پیچاند و تاکسی با صدایی گوشخراش به دور خود پیچیده و به طرف سربالایی رفت. پیرمرد با لحنی خودمانی گفت:" اصلا، ماجرای این گل محمدی چی هست؟" - موضوع مهریه است. - خیلی جالب است. من وقتی با زنم عروسی کردم – خدا بیا مرزدش – سه دانگ از باغی را که پر بود از گل های محمدی مهریه اش کردم ولی او هیچ وقت مهریه اش را مطالبه نکرد و تنها سهمی که از مهریه اش می برد، سالی چند شیشه گلاب دو آتشه بود که آن هم صرف نذری امام حسین و حضرت ابوالفضل می کرد. آخر می دانید آقا توی کاشان، موقع بهار، بوی گل های محمدی گیجت می کند؛ ولی اینجا... هیهات!! خوب حالا از این خیابان دست راستی بپیچ. - خوب باز هم به راست. ته یک کوچه ی بن بست پهن، یک در قدیمی بود که پیرمرد از راننده تاکسی خواست جلویش توقف کند. - اگر هم پیدا بشود، همین جا است و بس. من هم یک دوست قدیمی اینجا دارم. خدا کند باشد. بعد به آسمان نگاه کرد و گفت: "عجب برفی!" راننده تاکسی گفت: "آقا دیگر خیلی دیر شده. ما هم زن و بچه داریم. مزد ما را بده تا بروم سرخانه و زندگی ام." محسن پول او را داد و صدای پاهای خسته ای را شنید که روی زمین کشیده می شد. پیرمرد به کسی که در را باز کرده بود گفت: "حاجی نصرالله اینجاست؟" - بله. مرد، فانوسی به دست داشت و آنها به دنبال او به راه افتادند. ته حیاط، گلخانه با شیشه های مربع تکراری که رنگ های عجیبی را در خود منعکس می کرد، قرار داشت. آنها به دنبال مرد و فانوس وارد شدند و بعد، در میان هوای مه آلود گلخانه که با انواع برگ های زینتی و گلدان های گل و گل های نرگس، همچون رویاهای کودکی به نظر می آمدند، دو پیرمرد یکدیگر را در آغوش گرفتند و بعد، سه چهار پایه بود که آنها را به دور آتشی جمع کرد. پیرمرد گلفروش گفت: "گردش روزگار، امشب ما را به اینجا کشاند." بوی چوب سوخته و بوی گل ها و بوی نم، به هم آمیخته بود و سایه هایی از انواع خاکستری های سبز و صورتی و بنفش در گلخانه بود. طبیعت، انگار چرخه ی رنگی بود که در برابر او گسترده شده بود. گلفروش زیر گوش باغبان حرف هایی زد و او با تعجب به محسن نگاه کرد و گفت: "راستش چند تا بوته گل محمدی داریم ولی فکر نکنم خبری از گل باشد." بعد، بلند شد و رفت ته گلخانه، جایی که بنژامین ها به صورت درختانی در آمده بودند و برگ های قلبی شکل در هوا معلق مانده بود. ورقه های نایلون را از روی پیت های حلبی که بوته های زرشکی رنگ در آن بود، برداشت. اما دریغ از یک غنچه. حتی یک جوانه ی سبز هم دیده نمی شد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌸🍃 ‌ ⭐️تنظیم سطح هورمون‌های زنانه بعد از زایمان 🟠با رعایت دستورات ذکر شده کمتر پیش می آید که اختلالات هورمونی جدّی در زن تازه زا به وجود آید. وجود مشکلاتی مانند ریزش مو، کاهش میل جنسی، ترشّحات پایدار واژینال، ادامه خونریزی نفاس، کمر درد، کمبود شیر، خشکی واژن، پیر شدن ظاهری پوست و... می توانند ما را به وجود اختلال هورمونی در یک زن شیرده مشکوک کنند. در این حالت ها حتّی اگر نتایج آزمایشگاهی هم طبیعی باشند باید نسبت به درمان اقدام کرد. البته با توجّه به شیوع بسیار زیاد این مشکلات در زنان امروزی، توصیه ما آن است که همه بانوان تازه زا این دستورات را اجرا کنند: 1️⃣رازیانه: ساده ترین راه، استفاده از رازیانه است. رازیانه (یا همان بادیان) یکی از بهترین داروها برای افزایش و تنظیم سطح هورمون های زنانه است. 🔸 عرق رازیانه، شبی نصف استکان. 🔸 آسیاب کرده مخلوط مساوی تخم رازیانه و نبات شکرسرخ؛ روزی یک قاشق چایخوری. 🔸 دم کرده جوشانده تخم رازیانه (یک قاشق مربّاخوری)؛ روزی یک بار. 🔸 اگر خونریزی نفاس کم است می‌توان مصرف رازیانه را در همین دوران شروع کرد؛ امّا اگر خونریزی زیاد است یا با مصرف رازیانه زیاد می‌شود مصرف آن باید تا پایان این دوره به تأخیر بیفتد. توصیه این است که حدّاقل ۴-۳ ماه مصرف رازیانه را ادامه دهید. ✅نکته جالب اینکه قدیمی ها هم با توجّه به اهمّیت رازیانه آن را یکی از اجزای اصلی ادویه کاچی قرار داده اند. 2️⃣ بومادران : جایگزین مناسبی برای رازیانه است. از آنجا که گیاه بومادران تلخ مزّه است بهتر است از عرق آن استفاده شود. 3️⃣تخم شوید : طریقه استفاده از آن مشابه تخم رازیانه است . دم کرده جوشانده تخم شوید (یک قاشق مربّاخوری) ؛ روزی یک بار. ✨‌بفرست برای خانومی که بارداره و بهش نیاز داره 👍 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌸🍃 سلام عزیزم .وقت بخیر.حدود یک ماه هست که یکی از انگشتانم به این شکل شده.ناخنم هم یه حالت بدی گرفته.خواهش می کنم از دوستان کسی تجربه ی این مورد رو داره راهنمایی کنه.ممنونم از اینکه وقت میگذارید 👇❤️ @adminam1400
✅ یادمان رفت که عاشق بودیم چند بار بگویم وقتی دست و صورتت را می‌شویی، حوله خیست را نینداز روی تخت؟   وای. . . دوباره جوراب‌هایت را پرت کردی گوشه اتاق؟    نمی‌توانی وقتی داری دست و صورتت را می‌شویی یک آبی هم به جورابت بزنی؟    چند بار به شما بگویم من‌این رنگ را دوست ندارم. تو اصلاً به احساسات من توجهی نداری؟    موقعی که حرف می‌زنم حواست کجاست؟   بله بله، گفتم برایت ماشین ظرفشویی می‌خرم، اما الان نه، تا کی باید ظرف‌ها توی دستشویی بماند؟ من از ظرف شستن متنفرم چند بار باید این را تکرار کنم.   اینها جملاتی است که ممکن است بین هر زن و شوهری رد و بدل شود. گاهی‌این‌قدر از دست همدیگر عصبانی می‌شوند که اصلا یادشان می‌رود گذشته‌ها، شاید هم یک روز قبل چه خاطرات خوبی با هم داشتند. کارهای پیش پا افتاده روزمره گاهی آنقدر زن و شوهر را از هم دور می‌کند که باعث می‌شود حتی حرف‌هایی به یکدیگر بزنند که روز اول آشنایی حتی به خواب هم نمی‌دیدند طرفش بروند. در زندگی مشترک روزمره، چیزهایی فراموش می‌شود که روزی برایشان باارزش‌ترین چیزهای دنیا بود. خستگی، بی‌حوصلگی و سختی‌های زندگی، گاهی باعث می‌شود هر کدام از زوج‌ها نتوانند آن طور که باید وظایف خود را در خانه انجام دهند و ‌این، ممکن است باعث عصبانیت هر کدام از آنها شود.   بنابراین، چه خوب است در‌این مواقع به جای تمرکز روی ضعف‌ها و اشتباهات همدیگر، کمی به خودمان فکر کنیم که اگر ما جای همسرمان بودیم، چه کار می‌کردیم. راه‌های زیادی برای استحکام و پایدار ماندن روابط زن و شوهر وجود دارد که اگر هر از گاهی آنها را یادآوری کنیم، زندگی‌مان زیبا می‌شود درست مثل روزهای اول؛ شیرین.   به جای نشستن و فکر کردن به کارهایی که شما را ناراحت می‌کند، چه خوب است کمی به اشتباهاتتان فکر کنید.   چند تمرین... با انجام ‌این تمرین‌ها و با افکار مثبت، می‌توانید روابط خود و همسرتان را مثل روزهای شیرین زندگی تغییر دهید.   بنشین و با خودت کمی فکر کن به ‌این سؤالات کمی فکر کنید و با خودتان صادق باشید؛ وقتی از همسرتان هدیه می‌گیرید در ازای آن برای همسرتان چه کرده‌اید؟سعی کنید بیشتر از آنکه در انتظار دریافت چیزی از همسرتان باشید، چیزی به او ببخشید. اگر هدف شما ‌ایجاد حس رضایت و خوشبختی در همسرتان باشد، مطمئن باشید، فرصت‌های بی‌شماری برای رسیدن به اهداف پیدا خواهید کرد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام خسته نباشید برای رشد ناخن راهکاری دارید ناخن های من اصلابلند نمیشه سیر و اب لی
🌸🍃 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به دوستان گلم...خانومی که بین خانواده ی خودش و نامزدش گیر کرده من موفق به خودندن پیام شما نشدم ولی از جوابها تا حدودی متوجه شدم که پدرتون گفتن اجازه دیدن جهزیه رو به خانواده داماد نمیده چرا اخه☹️🤔 البته شاید من درست متوجه ی مشکلتون نشدم...من هم دخترم نامزده وبه امید خدا دوهفته ی دیگه عروسی میکنه وقراره بالای خونه ی خودمون زندگی کنن برای چیدن جهزیه عمدا از خانواده داماد کمک گرفتم درحالی که نیازی به کمکشون نداشتم چون خودمون از پس کارا بر میایم اینجوری گفتیم اونا احساس غریبی نکنن و چون ما خونه دادیم فک نکنن که ما پسرشون ازشون گرفتیم و انگار خونه ی خودشونه و برای پسرشون گرفتن و خلاصه یه جورایی راحت باشن بیان و برن واحترام گذاشتیم و دامادم هم از این بابت خوشحاله ودر چند نوبت به همراه خانواده خودش امدن و در چیدمان کمک کردن.. حتی برای خریدن جهزیه هم چند بار بازار رفتیم .به نظرم ما خودمون باید با سیاست عمل کنیم طوری که طرفمون از ما شرمنده بشه نه اینکه جبهه بگیریم و پا رو نقطه ضعف طرف مقابل بزاریم شاید تا حدودی مشکلات حل بشه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 درجواب خانومایی که چندماه پریودشون عقب میوفته نمیدونن یائسه شدن یانه....حتما پیش دکتر برید ازمایشی هس باید انجام بدین و سونوی واژن مشخص میشه که سمت یائسگی رفتین یا علت دیگه ایی داره اگه سنتون کمتر از ۴۵ سالگیه بهتره که با دارو یا پیاده روی پریود بشید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام درمورد خانمی که میخوان اقدام به بارداری کنن وتیروییدکم کار دارن عزیزم اصلا نگران نباش من خودم تیروئید کم کارداشتم خدارو شکر یه پسر سالم دارم تازه من اوایل بارداری بود که فهمیدم عزیزم حتما قبل بارداری باید زیر نظر دکتر غددباشی که با توجه به شرایط ووزن دارو باید مصرف کنی وهر ماه آزمایش خون ازت میگیرن تا با توجه به نتایج اون مقدار مصرف قرص تغییر میکنه انشالله خدا یه بچه ی سالم وناز نصیبت کنه🌹 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت مدیر محترم وخستته نباشید تشکر میکنم از گروه خوبتون جواب خواهری که جوهر نمک و باوایتکس مخلوط کرده. شیر بهترین دارو روزی چند لیوان بخوره زود خوب میشن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خسته نباشید خاستم بگم به این چندتا خانومی که گفتن لاغرهستن فقط روزانه یک ساعت قبل ازهروعده غذایی نصف لیوان عرق یونجه به همراه یک قاشق شکر استفاده کنن.وهفته ای سه مرتبه شیر برنج بخورن .ولی باید به مدت طولانی این کار روانجام بدن ولی واقعا جواب میده 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام بر همگی. دوست عزیزی که عکس پاهای دامادشان گذاشتن .به دکتر برقعی مراجعه کنید .آدرس بلوار کاوه.خیابان اخلاقی غربی پلاک ۲۹ .دکتر اصغر برقعی .حتما اصغر برقعی چون تشابه اسمی زیاد دارن .آدرس گذاشتم که توی اینترنت برای یافتن شماره مطب حتما بلوار کاوه باشه .صد در صد درمان میکنن.ممنونم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 با سلام خدمت شما دوستان عزیزم در پاسخ به خواهری که گفتن عفونت واژن گرفتند توصیه و تجربه بنده اینکه عنبرنسارا تهیه کنند و ویک دامن بلند بپوشن و از دامن دود بدن خیلی سریع خوب میشن ضمنا همه لباس زیر های قدیمی را دور بی اندازند و لباس زیر نخی اصل استفاده کنن و همیشه سعی کنن خودش را خشک نگه دارن چون رطوبت یکی از عوامل عفونت هست 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام عزیزان خانمی که گفتین برای زیبایی بچه چه کارهایی میشه کرد اینکه هر روز سعی کنید یک سیب خوشگل بخورید تو یک شب چهارده ماه سوره یوسف رو روی یه سیب قرمز زیبا بخونید و میل کنید سعی کنید از به زیاد استفاده کنید الان فصلش هست حتی اگر شده مربای به هم درست کنید میل کنید باز شاید خانمهای دیگه راهکارهای دیگه هم بدن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام میخواستم جواب اون خانمی رابدم که گفته بودند سنگ صفرا دارند واطرافیان میترسونند اولا در در مواردی بهتره که به پزشک مراجعه بشه من هم سنگ صفرا داشتمحالم بد میشد اما متاسفانه دکترها تشخیص نمیدادند چیه هر پزشکی یک چیز تشخیص دادند یکی گفت گرفتکی عضلانی یکی گفت روماتیسم خلاصه مهر ۱۴۰۱ اوت کرد وبا سونو گرافی وازمایش فهمیدم که سنگ صفرا دارم وبه گفته دکتر معالجم اگر چند دقیقه دیر به بیمارستان میرفتم الان دور از جونتون نبودم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در جواب خانمی که گفتن کمک کنید میل جنسی داشته باشم باید گرمی جات زیاد بخورن مثل دارچین زنجبیل زعفران فلفل وپیاز ....وتا نیم ساعت توافتاب داغ دراز بکشید وواژن و روبه روی نور داغ خورشیدقرار بدید تجربه شده ....هروعده غذا باپیاز ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#استغفار_هفتادبندی 🌸🍃 #بند_شصتو_پنجم☀️🍃 65- اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ لَحِقَن
🌸🍃 ☀️🍃 66- اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ لَزِمَنِی بِسَبَبِ کُرْبَهٍ اسْتَعَنْتُ عِنْدَهَا بِغَیْرِکَ أَوِ اسْتَبْدَدْتُ بِأَحَدٍ مِنْهَا دُونَکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ. بند ۶۶: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که همراهم گشت به خاطر گرفتاری که در آن از غیر تو کمک خواستم، یا در آن گرفتاری به کسی جز تو پناه بردم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان! منابع: دارالسلام- علامه نوری ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 دو نفر از اصحاب به نام های عبدالحمید بن محمّد و محمّد بن یحیی حكایت كرده اند: روزی بر یكی از دوستانمان به نام ابوالحسن ، علی بن بِشر، جهت دیدار و ملاقات وارد شدیم ، او سخت بی حال و در بستر افتاده بود، همین كه وارد شدیم ، به ما پناهنده شد و التماس كرد تا برایش دعا كنیم و اظهار داشت : نامه ای با خطّ خودم نوشته ام می خواهم آن را فردی مورد اطمینان نزد مولایم ابومحمّد، امام حسن عسكری علیه السلام ببرد. از او سؤال كردیم كه نامه كجاست ؟ اگر ممكن است ، آن نامه را به ما بده تا خودمان خدمت حضرت ببریم و جواب آن را بگیریم و بیاوریم . پاسخ داد: نامه در كنارم می باشد، پس دست بردیم و نامه را از زیر سجّاده اش بیرون آوردیم و با اجازه او نامه اش را گشودیم تا ببینیم چه نوشته است ، همین كه نامه را باز كردیم ، نگاه ما به اوّل نامه افتاد كه مهر و امضاء شده بود و در بالای آن مرقوم بود: ای علی بن بشر! ما نامه تو را خواندیم و خواسته ات را متوجّه شدیم ، از خداوند متعال عافیت و سلامتی تو را درخواست نمودیم ، و نیز خداوند متعال مدّت عمر تو را تا چهل و نه سال دیگر طولانی گردانید. پس شكر و سپاس خداوند را به جای آور، و به وظائف خود عمل نما، و بدان كه خداوند آنچه مصلحت باشد انجام خواهد داد. و چون نامه را خواندیم ، خطاب به علی بن بِشر كردیم و گفتیم : سرور و مولایمان ، بدون آن كه نامه را برای امام علیه السلام برده باشیم و بدون آن كه آن را دیده باشد خوانده است و پاسخ نامه ات را مرقوم فرموده است . پس ناگهان در همین اثناء، صحیح و سالم شد و از جای خود برخاست و كنیز خود را خوشحال نمود و آزادش گردانید. بعد از سه روز از طرف وكیلِ امام علیه السلام ابوعمر عثمان بن سعد العَمری از شهر سامراء محموله ای را برای علی بن بِشر آوردند، و چون محاسبه كردیم ارزش اموال ، سه برابر قیمت كنیز بود. چهل داستان و چهل حديث از امام حسن عسگري(ع)/ عبدالله صالحي ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#همسرداری 🌿 صد بار به او گفته بود:"دوست هایت همه جایزه ها را درو کرده اند. بیا یک نمایشگاه بگذا
. باغبان با خونسردی گفت: "زود آمده اید. اگر پانزدهم فروردین بیایید، شاید چند تا گل بدهد. ولی در اردیبهشت ماه، خرمن خرمن گل محمدی می توانید بچینید. شاید هر بوته سی چهل تا گل بدهد. پیرمردها کنار بخاری نشسته بودند و حرف می زدند، گویا زمان و مکان را فراموش کرده بودند. و او، گلخانه را با بوی هیزم های سوخته و نرگس هایش ترک کرد. و تنها، تنهای تنها در کوچه های یخ زده به راه افتاد. خیابان ها خالی بود و آدم هایی که تک و توک رد می شدند با نفس هایشان بخار غلیظی را از دهان بیرون می دادند. همین طور که سر پایینی می آمد، احساس کرد در میان کوچه های ناشناس، خود را گم کرده است. کوچه های قدیمی اطراف بازارچه، کوچه هایی که دیوارهای بلند کاهگلی داشت و درهای چوبی با کلون هایی که از نوع صدای آن، زن و یا مرد بودن کسی که پشت در بود و صدای دست زدن ها و تحسین هایی که قلب او را سرشار از شادی کرده بود و خاطره و آن دختر. یک مرتبه حس کرد بوی آشنای گل محمدی می آید. بویی که سراسر آن کوچه طاقدار را فرا گرفته بود. از انتهای کوچه، پیرزن و پیرمردی می آمدند. مرد، عصا به دست داشت و زن، دست او را گرفته بود. آنها از کنار او رد شدند. بوی گل های محمدی می آمد و بوی اردیبهشت. در دست پیرزن، دسته گلی از گل های محمدی بود. پیرزن به او نگاه کرد. نگاهش آشنا بود. نگاهی که از زمان هایی قدیم، انگار با او همراه بود، پیرزن دسته گل را به او داد و گفت: "بگیر این هم چهارده شاخه گل محمدی. ولی مواظب باش گل ها یخ نزند." بعد، پیرمرد و پیرزن در خم کوچه ناپدید شدند و گل ها در دست او ماند و بوی عجیبی که او را به اردیبهشت که سهل است، شاید به بهشت می برد و خاطره ای که تنها گناهش صداقتش بود. یک تاکسی از کنار او رد شد. تاکسی نو و سفید رنگ بود. سوار تاکسی شد و آدرس داد. گل ها در دست های او بودند و او سعی می کرد، آنها را تا رسیدن به مقصد، تر و تازه نگه دارد. تاکسی کنار دفترخانه نگه داشت. در سکوت یخ زده ی خیابان هیچ چیز و هیچ کس دیده نمی شد. دفترخانه بسته بود و آن دختری که موی دو رنگش از زیر روسری بیرون آمده بود رفته بود. مغازه ها هم بسته بودند. ولی او مطمئن بود خاطره آنجاست و قلبش به او دروغ نمی گفت. خاطره آنجا بود زیر طاقی در دفترخانه و چتری به دست داشت. محسن جلو رفت. انگار که روز عقد کنانشان بود. - بیا. این هم چهارده شاخه گل محمدی. ولی یادم باشد این بار برای دادن مهریه از تو رسید و امضاء بگیرم؛ مواظب باش گل ها یخ نزند! ... و در سرمای آن شب زمستانی، یک زن و یک مرد در زیر یک چتر پیش می رفتند و سایه هایشان بر روی اسفالت خیس می ماند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#حرف_حساب ✅ یادمان رفت که عاشق بودیم چند بار بگویم وقتی دست و صورتت را می‌شویی، حوله خیست را
. در این صورت، شما هم از لطف و محبت همسرتان برخوردار خواهید شد. چون آدم‌ها همواره سعی می‌کنند خوبی‌های دیگران را جبران کنند.   در ذهنتان خیال‌پردازی کنید این به معنی خیالبافی و ساختن چیزی دور از ذهن نیست. در ذهن خود تجسم کنید اگر‌این کار را برای همسرم انجام دهم حتماً خوشحال خواهد شد یا اگر آن کار را انجام ندهم او بیشتر خوشحال می‌شود.    از همسرتان انتظارات غیرواقعی نداشته باشید.  اجتناب از انتظارات غیرواقعی می‌تواند از بروز بسیاری از درگیری‌ها، عصبانیت‌ها و سرخوردگی‌ها جلوگیری کند. او را با خواسته‌ها و دستورهای خود اسیر نکنید. وقتی کاری از او می‌خواهید، خودتان هم در عوض، کاری که او دوست دارد، برایش انجام دهید.   سرزنش نکنید هرگز همسر خود را سرزنش نکنید و متلک‌بارانش نکنید. حتی نگاه سنگین به او نکنید. مواقعی را به خاطر آورید که او شما را یاری می‌کرد و در سختی‌ها همراهتان بود. هنگام بروز اشتباهی از جانب همسر خود، سعی کنید روشی را در پیش بگیرید که از تکرار ‌این اشتباهات جلوگیری کند.   کلمات زیبا به هم بگویید سعی کنید به گفتن کلمات زیبا به همسر خود عادت کنید. هر زمان که همسر شما کاری برایتان انجام داد، حتما با احساس از او تشکر کنید. سعی کنید از کلمات و جملاتی به غیر از متشکرم استفاده کنید. مثلاً جملاتی مثل تو من را غافلگیر کردی، خیلی خوشحالم از ‌اینکه به فکرم هستی، ازت متشکرم. البته تشکر کردن با جملات ساده تاثیر مثبتی دارد، اما جمله‌ها و عبارت‌های تازه می‌تواند روح تازه‌ای به حال و هوای شما بدهد. به راه‌هایی فکر کنید که می‌تواند همسرتان را نسبت به انجام کارهایی که دوست دارید، ترغیب کنید. اگر ‌این روش مؤثر نبود روش‌های دیگر را آزمایش کنید و به یاد داشته باشید که تحسین و تعریف و تشکر به‌موقع، در همسر تان یک انگیزه قوی ایجاد می‌کند.   حرف بزنید در مورد روزهای اول آشنایی‌تان و ویژگی‌هایی که سبب شده نسبت به هم علاقه‌مند شوید، حرف بزنید. دقت کنید که اگر ویژگی‌های خوب خود مثلا ویژگی‌های ظاهری تان را از دست داده‌اید، در مورد آنها با هم حرف نزنید.   به جای آن، سعی کنید صادقانه درباره ویژگی‌های مثبت روحی و شخصیتی خود با هم گفت‌وگو کنید. زمانی در روز یا در هفته را فقط به خودتان اختصاص دهید؛ به پارک بروید و هیچ‌کدام از فرزندانتان را با خود نبرید.   هیچ وقت احترام گذاشتن نسبت به یکدیگر را فراموش نکنید. احترام به افکار، عقاید و دیدگاه همسرتان باعث می‌شود او هم همین احساسات را نسبت به شما پیدا کند. درست است که نظر‌ها و سلیقه‌های شما با هم فرق دارد، اما هیچ‌گاه نباید اجازه بدهید‌این اختلافات روی عشق و احساسات شما تاثیر بگذارد.   ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 وارو پسری بود که گاهی برای نظافت میومد راه پله ها رو تمیز میکرد از عبدالله شنید
🌸🍃 زندگی تو یه زیر زمین ۳۰ متری نمور و حقوق بخور نمير وارو حتی پول لاک ناخن منم نیست. وارو کارگر ساده ساختمون بود. خیلی سعی میکرد که با هم خوش باشیم و مثل قبل که بیرون میرفتیم خرج کنیم و خوشتیپ باشیم.. ولی اون موقع من دستم تو جیبم بود و ماشین زیر پام حسابمم پر پول بود ، نه مثل حالا با یه دست لباس تنم از خونه عبدلله امدم تو این زیر زمین. وارو بچه بود و خیلی بهش فشار می آمد خرج شکممون هم در نمی آمد. هنوز نه عقد کرده بودیم نه به کسی حرفی زده بودیم. هر روز و هر ساعت و هر لحظه شایان زنگ میزد میگفت بابا خیلی ناراحته منم دلم تنگ شده برات .. بابا خیلی دوستت داره بدون تو زندگیش نابود شده. تو نباشی درسم و ول میکنم دیگه نمیخونم برگرد.. وارو روزهای اول فقط از عشق و زندگی مشترک میگفت ولی بعد فهمید بدون پول ممکن نیست. دوتامون فهمیده بودیم هرچه قدر عاشق باشیم بدون پول نمیشه زندگی کرد. شایان خیلی کلید کرده بود تا بالاخره فهمید من با وارو زندگی میکنم... چند روزی تو شوک بود و از ضعف اعصاب میرفت زیر سرم. بعد از چند وقت که سکوت کرده بود وقتی حرف زد به عبدلله گفت ... وقتی عبدلله فهمید بهم زنگ زد. +بدبخت بیچاره به زندگی و پسرت پشت کردی واسه ی یه بچه دهاتی؟ خاک بر سرت لیاقت زندگیه منو نداشتی .. چطور تونستی بی لیاقت چی تو زندگیت کم داشتی؟ وقتی این حرفها رو میزد میدونستم راست میگه ولی دیگه راه برگشت نداشتم شایان خیلی فشار روحی بهش آمده بود و اصلا نمی تونست با این قضیه کنار بیاد. صاحب خونه ی زیرزمینی که وارو اجاره کرده بود وقتی فهمید ما با هم این جا زندگی می کنیم خواست که هرچه زودتر اون زیر زمینه نمورو تخلیه کنیم گفت من دنبال دردسر نمیگردم تازه من خونه رو به یک پسر مجرد اجاره دادم یا بی دردسر خالی می کنید یا مأمور خبر می کنم .... با این پولی که داشتیم جایی گیر نمی اومد خیلی برامون سخت شده بود .. همه جوره به من فشار آمده بود. وارو دیگه بریده بود و نمی تونست تحمل کنه ، گفت می خواد برگرده شهرستان ... به من گفت بریم با هم اونجا زندگی کنیم. گفتم تو که جایی نداری بابات هم که زن گرفته بازنش و چند تا بچه دیگه ای که داره جایی واسه من تو ندارن .. اونجا کار و کاسبی هم که نیست بهتره همینجا بمونیم و دوتایی کار کنیم .. چند جا دنبال کار گشتیم ، ولی اصلا کاری نبود که بتونیم کار کنیم و خرج زندگی و خونه رو بدیم. خودم پشیمون شده بودم. وارو هم خسته شده بود و عشق و عاشقی از سرش پریده بود.. گفت برام فقط یه پول بلیط مونده اگه میخوای با من بیا .. دیدم حالا که مشکل مالی خورده به من میگه میخوای بیای بیا نمیخوای نیا... اصلا حال و حوصله مو نداشت عشقش سرسری بود ، حالا پشیمون شده بود... منو بگو که به خاطرش از این همه سال زندگی خوبم و شایان گذشته بودم. وارو بلیط گرفت و رفت من موندم آواره ی خیابون😔 ... بدبخت و تنها... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌸🍃 با عرض سلام خدمت گروه خوبتون ۰تو رو خدا هرکی میدونه راهکار بده۰یه جفت کفش اسپورت برای دخترم برای مدرسه اش خریدم تو مغازه که امتحانش کرد اندازه اش بود همون شماره ای که همیشه میخرید ولی دیروز که رفته مدرسه میگه ممان انگشتامو زیاد فشار میده ۰تنگه والا ندارم دیگه کفش براش بخرم حالا اگه کسی راهکاری داره خواهشان جواب بده ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشی تو را خدا سوال منو جواب بدید من 20روز پریودیم عقب افتاده است زدم منفی بوده بشدت چاق شدم وهیچ دارویی استفاده نمیکنم تو را خدا کمک کنید برا لاغری شکم چی بخورم ویرا بچه آوردن آخه 3ساله خانه دار هستم وبچه ندارم تو را خدا کمکم کنید فقط برای لاغری شکم انقد چاق شدم همه فک میکنن حامله هستم بخدا خوراکم خیلی کمه تیروئید نرمال دارم اصلا نه قند ونه چربی هیچ ندارم ممنون اسمم بزارید کوثر ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ با سلام و خسته نباشید مشکلی دارم ممنون میشم دوستان راهنمایی کنند. من در طول ۱۰ سال زندگی مشترک و به دنیا آوردن دوتا بچه سینه هام خیلی بزرگ شده،یعنی از سایز M حدود ۳ شماره بزرگ شدن،خیلی از این بابت عصبی هستم و اعتماد به نفسم ریخته به هم،اول ازدواج تمام هیکلم عالی و متناسب بود،ولی بعد از ازدواج و به خصوص بارداری هام خراب و خراب تر شد،شکم و پهلو و سینه هام خراب شد،چندماه هستش که اقدام به لاغری کردم و خداروشکر دارم خوب پیش میرم ولی هیچ تاثیری روی سینه هام نداره،شاید خیلیا سینه بزرگ دوست داشته باشن ولی من اصلا خوشم نمیاد،خواهش میکنم اگر راهکار عملی دارید بابت این موضوع راهنماییم کنید متشکرم🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام و خسته نباشی ممنون از کانال خوبتون من 41 ساله ازدواج کردم ولی متاسفانه از زندگیم راضی نیستم بخاطر 4 فرزندم جدا نشدم الانم که سنم رفته بالا توقعی شدم شوهرم اصلا به من اهمیت نمیده از اولم همینطور بود نمیدونم چرا برای خودش همه جوره خرج میکنه خرید و.... ولی برای من هیچ هزینه ای نمیکنه من همش مراقبم ی وقت مریض نشم چون دکتر نمیبره اصلا زنو برای رابطه و کار کردن میخواد این موضوع خیلی از نظر روحی عذابم میده رنج میبرم خیلی نیازها دارم که اون اصلا خبر نداره چون براش مهم نیست خواهش میکنم کسی میتونه راهنماییم کنه چکار کنم دیگه نمیتونم کنار بیام همش افسرده ام ناراحتم، صبرم تموم شده ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من دختر خانم ۱۵ ساله هستم چند وقتیه پلکم پف کرده و انگار افتادگی داره و کلا پلک م طبقه طبقه شده و کلا پفه چیکار کنم؟ و اینکه چشمام رنگ و رو نداره دوست دارم چشمام قشنگ باشه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خداقوت،پاشنه پاهای من از نوجوانی ترک های عمیقی داشته وهیچوقت صاف وتمیز نشده است( شاید۴۰ ساله پاهام پر ترک عمیقه)،آیا راهکاری برای برطرف شدن ترکهای عمیق ومزمن پاشنه پا وجود دارد؟ لطفا راهنمایی بفرمایید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ب تازگی عضو گروه شدم خیلی مطالب مفیده .خواهش میکنم کمکم کنید، دخترم هفده سالش هست ولی قدش کوتاه البته منو پدرش کم قد کوتاه هستیم نه اون طوری ولی دخترم از خودم کوتاه تره زجر میکشیم دخترم میگه خوشم از این دنیا نمیاد دکتر غدد تو شهر خودمون بردمش گفت دیر اوردیش چون ابتدایی که بود پریود شد .ازتون خواهش میکنم کمکم کنید و راهکاری بهم بدید شاید کمی قد بکشه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ با سلام و درود و خسته نباشید خدمت همه خواهران و برادران ارجمند . بنده سوالی داشتم لطفا راهنمایی کنید یا اگر وکیل کار بلد میشناسید دریغ نکنید . همسر من با ۲۲ سابقه در سپاه اخراج شد بدون هیچ پرونده ای یا غیبت یا توبیخ دوسالی هم میشد ک در خواست باز نشستگی داده بود و نامه کمسیون هم داشت ب خاطر دیسک کمر . هفته پیش رفته تهران دیوان عالی اونجا گفتن سیستم زده اخراج دست ما نیست 😔بهش گفته بودن باید خلاف میکردی تا برات باز نشستگی میزدن 😞همیشه ماموریت بود همه جاها بوده😞 حالا هنوز برای تسویه ب پادگان نرفته .از برادران میخام ک راهنمایی کنن ک چکار کنیم کجا بریم ک بازنشستش کنن حق ما این نبود . لطفا لطفا راهنمایی کنید 🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ باسلام خدمت بزرگواران دختر۲۳ماهه ای دارم ک ب شدت لاغر وکم غذاست وفقط۹کیلو وزن داره بسیار بی اشتهاست ب زور دولقمه غذا میخوره چند روزی هست ک شیرگاو روباخرمامخلوط میکنم بهش میدم بخوره لطفا اگ راهکاری برا افزایش اشتهاووزنگیریش دارید بگین ممنون میشم درضمن ۱۸ماهه شیر سینمو ازش قطع کردم 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
⛔️دعای پایبند کردن شوهر به زن و زندگی⛔️ اگر شوهر به زن دیگر تمایل پیدا کرده یا از زنش سرد شده و مالش را جای دیگری خرج میکند یا مدام بداخلاقی میکند و محبتی به همسرش ندارد و بی حوصله یا خسیس شده این دعا را بنویسد و در لباس خود نگه دارد ، شوهرش میل به زن دیگری نمیکند و از غریبه سرد میشود و محبتش به همسرش چند برابر میشود..👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 انقدر این دعا قویه که یه روزه اثرشو میبینید😳👆
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۳۸۴🌼 @azsargozashteha💜
2669564.mp3
3.67M
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۳۸۴🌼 @azsargozashteha💜
🌱 دعا به جهت نجات ازهمسایه بد مردی شڪایت ڪرد بہ امام حسن علیه السلام از همسایه بد ڪہ اذیت می کند . امام علیه السلام به او گفت چون نماز مغرب و عشاء را خواندی دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن بگو : « يَا شَدِيدَ الْمِحَال يَا عَزِيزُ أَذْلَلْتَ بِعِزَّتِكَ جَمِيع مَا خَلَقْتَ اكْفِنِي شَرَّ فُلَانٍ بِمَا شِئْتَ» و بہ جای فلان نام همسایه را می بری منابع : بحارالانوار ج 84 ص 103 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام خسته نباشید برای رشد ناخن راهکاری دارید ناخن های من اصلابلند نمیشه سیر و اب لی
🌻🍃 سلام ممنون ازکانال خوبتون.واقعا استفاده میکنیم.خداخیرتون بده ان شالله درمورد خانمی ک گفتن دادنادشون لگنش روعمل کرده ورم دارن پاهاشون ورم بخاطرعدم تحرکه.ایشون احتملا میترسن راه برن یادرد دارن درهرصورت باید راه برن.وزنشونم انگارزیادهست یکمقدار وزنشون کنترل بشه.فشارشون کنترل بشه.تحرک داشته باشند مطمئنا ورم کم میشه.نگران نباشید.حتماحتماهم ب توصیه های پزشکشون اعتمادکنیدو جدی بگیرید.بامیدخداخوب خوب میشن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام تشکر از گروه خوبتون خانمی که عفونت واژن دارن و خارش من چند سری اینطوری شدم عنبر نسا اصل دود کنید دو سه بار خوب میشین من کرم واژینال کوترموکسازول هم دو سه شب استفاده کردم قرصشم هم هر ۱۲ساعت ۲تا یک بسته خوردم خوب خوب شدم( دارو با تجویز پزشک) 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 با سلام برای کسانی که پسر نوجوان یا جوان دارن که غریزه جنسی زیاد داره اسفرزه رو به مدت ۱۵ شب هر شب شربت کنن کم شیرین باشه بدن بخوره کمتر اذیت میشه خیار هم خوبه استفاده کنن با تشکر از گروه خوبتون 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برای ارتودنسی اطفال در اصفهان دکتر مهرداد عبدالهی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برای عکسی که فرستادند پاهاشون ورم داره پاهاشون اصلا نباید آویزان باشه روی مبل ک می شینند زیر پا بیاد بالا واگر ب سختی هم هست حتی با واکر حتما راه بروند مادرخودم بالکن شکسته همین طور بود وقتی پیاده روی می کنند ورمش خوب میشه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام وقت بخیر خانمی که گفتن کیست آندومتریوز را با شیاف لیابل و شیاف چهل گیاه کنترل کردند می شه کامل توضیح بدن.ممنون از لطفتون❤️ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام راجع به اون خانم که در مورد بچه های سی پی برای تزریق سلول‌های بنیادی پرسیدن من خودم یک بچه سی پی دارم تا حالا چندتا از بچه های کرمان رفتن پیششان اول باید یک آزمایش بروند که هزینه‌اش ۱۱میلیون است بعد چند ماه باید تزریق انجام بدهند که اونم هزینه‌اش خیلی زیاد ولی هنوز کسی از اطراف ماه تزریق نکرده منم مثل شما منتطرم اولین نفر باید مهر برود برای تزریق اگر خداخواست جواب داد حتما توی گروه میگدارم شما بروید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سسلام خانم ک مشکل پرید داری روغن حیوانی شهرستانه شهر بابک مال استان کرمان بهش میگه روغن زرد بگذار یک کم داغ شود یک قاشق غ خ ارد گندم بهش اضاف کن با هل سبزوهل بادوسیاهدانه وفلفلورازیانه ونبات یک هفته بجای صبحانه بخور سردی نخور خوب میشی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام آن آقای که گفت پاهاش ورم کرد می تونم بپرسم مال کدام شهر هست تا بگوییم که پیش کدام دکتر برود عزیزم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به خواهر خوبم که گفتن دخترشون جن زده شده فقط بامداومت باخواندن سوره جن رفع میشه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام عزیزم شبتون بخیر ،اون خانمی که گفت پسرشون چند لکه روی گردن دارند دو پماد فلو ئوسینولون و پماد کلو تریمازول که برای خارج واژینال هست رو خریداری کنند وهردو رو مخلوط کند وروی زخم یا قارچ که به صورت لک هست بزنند واقعا اثر دارد . وبهترین دارو برای قارچ هست 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام دکتر خوروش تخصص مغزواعصاب آدرس اصفهان خیابان شمس ابادی چهاراه قصر ساختمان رودکی طبقه اول تلفن ۰۳۱۳۲۳۵۱۱۵۵در جواب اون خانمی که اصفهان برای مادرشون دکتر اعصاب و روان می‌خواستند.هم تخصص فوق العاده اعصاب و روان و مغزو اعصاب دارند.❌❌❌❌اورژانسی لطفا 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام دوستان . برای خانمی که دختر ۸ سالشون یبوست داره دختر منم از ۶ ماهگی یبوست داشت تا ۳ سالگی هر دکتری که بردم هر دارویی که میدادم بی فایده بود تا توی ۳ سالگی بردمش پیش دکتر ایرانی خواه تو شهر قم ایشون فوق تخصص گوارش و تغدیه ی کودکان هستن اول عکس از روده نوشت که انجام دادیم خداروشکر مشکلی نبود تنها دارویی که اون موقع برای دخترم تجویز کرد شربت پارافین بود اونم تعداد بالا اولش من خوشم نیومد از دارویی که داد چون دکترای دیگه هربار همین پارافینو میدادن در حد یکی دوتا ولی تا تموم میشد یبوست دخترم برمیگشت خلاصه شربتا رو استفاده کردیم ۲ ماه و نیم طول کشید تا تموم بشه بعد از اتمامش دخترم یبوستش کاملا رفع شد و تا الان که ۱۶ سالشه دیگه مشکل یبوست نداشته 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برای دوستی که در مورد تزریق سلول های بنیادی در مشهد پرسیدن بله انجام میدن چون دخترم مشکل حرکتی داره و کاردرمانی میشه تو مرکز چندتا از بچه ها مشهد رفتن و دارن انجام میدن چند مرحله تزریق هست البته با هزینه ی بسیار بالا تا حدی میگن جوابگو هست ولی این طرح هنوز تو مرحله ی تست و آزمایش هست و ثبت نشده دکتر دختر من که گفت فعلا سراغش نرید چون ممکنه علاوه براینکه نتیجه نده عوارض هم ایجاد کنه نظر دکتر دختر من این بود که فعلا صبر کنید تا این طرح به مراحل پیشرفته تر برسه.
🌻🍃 🌱 شهید علی اصغر خنکدار❤️ ذکر صد صلوات ✅ قرائت سوره ی یاسین ✅ الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌿 ان شالله تا شب همگی انجام بدن 🙏 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#چله_شهدا 🌻🍃 #شهید_بیستو_سوم🌱 شهید علی اصغر خنکدار❤️ ذکر صد صلوات ✅ قرائت سوره ی یاسین ✅ الهم
🌸🍃 زندگینامه شهید علی اصغر خنکدار در سال 1341 در روستای "کلاکر محله" شهرستان "قائمشهر" به دنیا آمد. او فرزند دوم خانواده بود. علی اصغر پیش از آغاز دوران تحصیل رسمی درمدرسه به مکتب خانه رفت و به فراگیری قرآن پرداخت. در سال 1348 در مدرسه «همام» روستای کلاگر محله تحصیلات دوران ابتدایی را آغاز کرد. تحصیلات دوره راهنمایی را در سال 1353 در مدرسه راهنمایی امیر کبیر قائمشهر آغاز کرد. این دوران آغازگر تحولات و تغییرات خاصی در رفتار و شخصیت او بود. در کلاسهای احکام و نهج البلاغه که زیر نظر روحانیون تشکیل می شد شرکت می کرد. در این جلسات بود که با نام امام خمینی (ره) آشنا شد. به تدریج پس از آشنایی با اندیشه های امام (ره) به همراه جوانان محل، هیئت اسلامی جوانان روستا را تأسیس کرد و خود رهبری این هیئت را که در مسجد مستقر بود عهده دار شد. با آغاز فعالیتهای علنی انقلاب در راهپیمایی ها و درگیری ها حضور گسترده داشت. به بهانه ورزش با سایر فعالیتها بسیاری از جوانان را به مسجد می کشانید و سعی می کرد آنان را ازاین طریق جذب کند. رفتار گرم و صمیمانه ای با دیگران داشت و با همه به مهربانی برخورد می کرد. در اواخر تابستان 1360 به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و با آغاز فعالیتهای ضد انقلابی گروهک «اتحادیه کمونیستها» در جنگ های شمال ایران، پس از گذراندن دورة ویژه جنگ های چریکی و اصول جنگ های ضد چریکی به فرماندهی گردان ویژة جنگ سپاه قائمشهر منصوب شد. در 25 فروردین 1362 دوست دیرینه اش، "حمید رضا رنجبر" فرمانده گردان امام محمد باقر (ع) از لشکر 25 کربلا در جریان عملیات والفجر 1 در منطقه عملیاتی جفیر به شهادت رسید. او که به شدت تحت تاثیر شهادت حمید رضا قرار گرفته بود پس از آن هیچگاه منطقه نبرد را ترک نکرد. مدتی در شمال بود.علی اصغر پس از دو سال حضور در جنگل قائمشهر و مبارزه و سرکوب ضد انقلاب به جبهه نبرد شتافت. در تاریخ 28 بهمن 1362 به منطقه جنوب و لشکر 25 کربلا پیوست و فرماندهی گردان امام محمد باقر (ع) را به عهده گرفت. در جریان عملیات والفجر 6 در منطقه دهلران در محور چیلات بر اثر اصابت تیر به سرش زخمی شد اما علی رغم اصرار همرزمان راضی نشد منطقه را ترک کند و دو ماه بعد از مجروحیت به شهر و دیار خود بازگشت. او برای همسر خود احترام فراوان قایل بود اما حضور در جبهه را ترک نمی کرد. در مدت کوتاه بازگشت از جبهه نیز به جمع آوری نیرو می پرداخت. به هنگام تولد نخستین فرزندش برای مدت کوتاهی در یکی از بیمارستانهای شهرستان بابل حاضر شد و او را به یاد دوست و همرزم شهیدش" حمید رضا "نامید و سپس به جبهه بازگشت. علی اصغر به امام خمینی (ره) عشق می رزید، با ذکر مصیبت امام حسین (ع) و با شندیدن مصائب ائمه اطهار به گریه می افتاد. جبهه برای او از همه چیز مهم تر بود. در حالی که منزل شخصی نداشت و حقوق بسیار کمی از سپاه دریافت می کرد جبهه را رها نمی کرد. در کنار روحیه خشن نظامی از روحی لطیف و وجدانی بیدار برخوردار بود. توجه به اصلاح اخلاقی دوستان و همرزمان، اهتمام به رعایت آداب شرعی و اخلاقی تحصیل و به بطالت نگذراندن عمر در جوانی از یکی از دست نوشته هایش به خوبی مشهود است. او پس از مدت فرماندهی گردان امام محمد باقر (ع) برای گذاراندن دورة آموزش فرماندهی به پادگان امام حسین (ع) تهران اعزام شد. از 18 اردیبهشت 1363 تا 15 مرداد 1363 دوره مزبور را گذراند و پس از آن برای مدت کوتاهی به قائمشهر برگشت. در تاریخ 21 مرداد 1363 به عنوان جانشین واحد عملیات منصوب شد. اما دو ماه بیشتر طاقت نیاورد و بار دیگر در 1 آبان 1363 به جبهه اعزام و به عنوان جانشین گردان امام محمد باقر (ع) مشغول به فعالیت شد. در تاریخ 15 آبان 1363 بار دیگر از ناحیه پهلو بر اثر اصبت ترکش مجروح شد. لکن مداوای طولانی را نپذیرفت. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌿 ساحل آرام قال رسول‌الله صلی‌الله علیه وآله و سلم: ایما المراة دفعت من بیت زوج‌ها شیئاً من موضع الی موضع ترید به صلاحاً نظر الله الیها و من نظر الله الیها لم یعذبه. هر زنی در خانه شوهر به منظور زیباسازی ،چشم‌انداز چیزی را جابه جا ‌کند، خداوند به او نظر رحمت می‌اندازد، و هر که مورد نظر رحمت باشد از عذاب خدا در امان است. یکی از اسرار موفّقیّت و تحکیم روابط شاد و عاشقانه و لذّت‌بخش در زندگی زناشویی، داشتن خانه‌ای است که پناهگاه مطمئن و جایگاه آرام‌بخش و دوست داشتنی برای همسرمان به حساب آید. این مهم به سه چیز بستگی دارد: اوّل وضعیّت و ساختار کیفی منزل، دوّم آراستگی و جلوه‌ی ظاهری زن و سوّم نحوه‌ی برخورد و طرز رفتار و کردار خانم خانه. وضعیت و ساختار کیفی و کمّی خانه خانه حکم «مادر» را برای مرد دارد، هر مادری بچه‌اش را نوازش کند کودک به طرف او می‌آید؛ اگر بچه را تنبیه کند باز هم به سوی او می‌آید، در هر دو حال کودک به آغوش مادر پناه می‌برد. مرد اگر از گردش و تفریح خسته می‌شود، باید دلش هوای خانه کند، از کار و کشمکش‌های روزانه خسته می‌شود، باز هم باید دلش هوای خانه کند، خانه‌ای که مرد از آن فراری است همانند «زن بابا» است نه «مادر»! اگر می‌خواهیم همسر ما علاقه‌مند و دلگرم به محیط خانه گردد و حضور در خانه را بر هر جای دیگری ترجیح دهد، این تنها بستگی به توانایی و درایت و آگاهی ما دارد. زیبایی و حسن سلیقه در دکوراسیون منزل، نظافت و پاکیزگی خانه، پخت غذاهای مطبوع و متنوع، توجّه به بهداشت و سلامت رژیم غذایی، دقّت در رسیدگی به امور فرزندان،... از جمله عوامل جلب نظر و پایبند کردن شوهر در خانه است. هر انسانی فطرتاً طالب زیبایی و پاکیزگی است. مردها نیز دوست دارند همسران آنها تمیز و هنرمند و با سلیقه و نظیف باشند. امّا در کنار این‌ها، آراستگی ظاهری زن هم بسیار مهم و ضروری است. از نیازها و خواسته‌های طبیعی یک مرد است که وقتی خسته از سر کار به خانه بر می‌گردد، با زنی روبرو شود که رویای شیرین اوست، لطیف و دلربا، شیرین و معطر، آرام و دوست داشتنی، زیبا و آراسته، شاد و با نشاط و البتّه متنوع و مهیّج. از همین روست که در دین مبین اسلام به این موضوع سفارش شده است و امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «بر زن لازم است خودش را خوشبو کند، بهترین لباس‌هایش را بپوشد، به بهترین وجه زینت کند و با چنین وضعی صبح و شام با همسرش ملاقات کند و روبه رو گردد». امام صادق علیه‌السلام: سزاوار نیست که زن خودش را واگذارد، بلکه حتی اگر شده با آویختن گردن‌بندی خود را بیاراید. (2) پس از توجه و پیاده کردن این مسایل به نوعی مادی و فیزیکی؛ آن جادوی سحرانگیزی که اثر بخشی فوق‌العاده در دلبستگی مرد به خانه و همسرش دارد، نشاط روحی و معنوی حاکم بر فضای خانه است که بستگی به نحوه‌ی رفتارو کردار بانوی خانه دارد. سلامت روان و آرامش و آسایش اعضای خانواده، در دست‌های پر توان و سبز ماست. اگر ما روحیّه‌ی مثبت داشته باشیم، از چهره و نگاه ما امواج مفید ساطع می‌شود و در روحیّه ی اطرافیان ما نیز بهتر می‌گردد. با خلق خوش و لبخند و شادابی و احساس رضایت‌مندی، ما می‌توانیم ویتامین‌های روحی به افراد خانواده تزریق کنیم و بدین ترتیب خود و خانواده‌مان را در برابر بیماری‌ها و مشکلات روحی و روانی و عصبی که در کمین ما نشسته‌اند، واکسینه کنیم. انسان برای دست یابی به روحیه‌ی مثبت و تمدّد اعصاب نیاز به تفریح دارد. ارزان‌ترین تفریح که با ما به دنیا می‌آید، خنده و شادی و و شوخ طبعی است، پس در این مورد خساست به خرج ندهیم و سخاوتمندانه برخورد کنیم. وقتی مردی وارد خانه می‌شود، این حق اوست که با دنیایی مملو از انس و صفا و صمیمیّت و محبّت و نشاط و محیطی جز محیط بیرون رو به رو شود. شادابی و سرزندگی یک زن، به مرد امید و انگیزه می‌‌دهد و شوریدگی و شیدایی را در وجود او دامن می‌زند. با خوش خوئی و ملاطفت، بر دست و مال و جان او زنجیر محبّت بیفکنیم. یک زن آگاه و فهیم به درستی می‌داند با مردی که خسته و بدحال و در خود فرو رفته است، چگونه باید رفتار کند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌸🍃 ☘☘☘ سلام خدمت شما دوستان عزیزم در پاسخ به درد دل خواهری که گفتند زیر بار فشار توهین و اهانت همسرشون هستن و دلشون می خواد مسافرت برن ولی همسرشون میگن خودت تنها برو.. .. خواهر عزیز من چند نکته به ذهنم میرسه که خدمت شما عرض می کنم اول اینکه در منزل خوش اخلاق خوش زبان و شوخ بذله گو باشید واز این به بعد هیچ گونه بهانه جویئ و ایراد از همسرتون نگیرید چون کسی که این گونه باشه در واقع احترام را برای خودش خریده دوم اینکه بعضی از مردا کلا فقط اهل مسافرت و تفریح با خانواده نیستن خدا را شکر که برای مسافرت رفتن و تفریح رفتن شما هم ایراد نمیگیرن شما هم که میگین دایم بهتون توهین میکنن پس چرا اصرار دارین باهاشون تفریح برین به نظر من خودتون تنهایی یا با چند خانم یا اعضای خانواده خودتون یا بچه هاتون با تورهای سیاحتی و زیارتی به تفریح و زیارت برین چه اصراری دارین اقا هم تشریف بیارن میتونید در طول هفته هم باشگاه استخر و پیاده روی هم برید میتونید تو کلاس های خیاطی یا گلدوزی یا هنرهای دستی هم شرکت کنید و خودتون را سرگرم کنید این طوری حس نیاز به تفریح و سرگرمی تون ارضا مبشه و روابط تون با همسرتون بهتر میشه اگر هم ایشون میگن که دلش می خواد مجردی بره مسافرت چرا باهاش لج می کنی اشکال نداره اگر تنهایی بیشتر بهش خوش می گذره خب چند روزی هم ایشون بره مسافرت چه اشکال داره تو این دوره زمونه و گرونی الان اگر مردی بتونه پولی هم برای مسافرت و تفریح خودش.و خانواده اش کنار بزاره خیلی هنر کرده به نظر من باید دستش را هم ببوسی سه و نکته مهم توصیه من به شما و همه خانم های گروه اینکه دلیل همه بد اخلاقی ها و این طور که گفتین خیانت های مرد را باید در اشتباهات خودتون جستجو کنین حتما شما یه جاهایی کوتاهی و کم کاری کردین هیچ وقت در اختلافات زناشویی فقط یک طرف مقصر نیست ما الان حرف شما را شنیدیم ولی حرف همسرتون را نشنیدیم چه بسا ایشون هم اگر تو این گروه پیامی بگذارن بهشون حق بدیم با شما بد باشن پس نکته مهم اینجاست ما اول ایرادات و اشتباهات خودمون را اصلاح کنیم بعد نتیجه را ببینیم حتی اگر کاملا به اون نتیجه دلخواه هم نرسیدیم که بعید می دانم در پیش گاه خدا وجدانمون راحت هست با خدا معامله کنید شما خودتون را اصلاح کنید و اخلاق تون را حسنه کنید باقیش را به خود خدا واگذار کنید البته برای همیشه نه امتحانی برای یکی دو روز خواهید دید که در رفتار همسرتون هم کم کم تاثیر گذار خواهد شد خواهرم دین ما دین خوش اخلاقی، مهربانی و مهم تر از همه گذشت و صبوری است اگر این اصول را در زندگی پیاده کنیم کم کم تبدیل به یک الگو برای دیگران خواهیم شد و این نیاز به توکل به خدا و توسل به ائمه و تمرین و تلاش برای تربیت خودمون داره اگر بخواهیم همسرمون و فرزندانمون را تربیت صحیح کنیم باید اول از حودمون شروع کنیم ضمنا ما وقتی خدای مهربان و اهل بیت عزیز را داریم چرا باید احساس بی پشت پناهی و بی کسی کنیم باید از شون بخواهیم و خودمون را بهشون وصل کنیم تا حس شیرین سایه سر داشتن و تکبه گاه قرص و محکم داشتن را تجربه کنیم ان شاءالله در این راه موفق و موید شوید التماس دعا ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 زندگی تو یه زیر زمین ۳۰ متری نمور و حقوق بخور نمير وارو حتی پول لاک ناخن منم نیست
🌸🍃 وارو بلیط گرفت و رفت من موندم اواره ی خونه ی بابام ... مامانم وقتی منو دید شروع کرد به داد و بیداد کردن. آبروی مارو بردی واسه چی آمدی اینجا؟ برو دنبال همون بچه شهرستانی .. چی شد ولت کرد؟ هیشکی مثل عبدلله بدبخت نیست که تورو تحمل کنه دختره بی آبرو... حیف از عبدلله حیف... مارو رو سیاه کردی پیشش.. بابام جلوی مامانم و گرفت و برد منو داخل خونه. بابام می خواست به عبدلله زنگ بزنه بیاد دنبالم. منم گفتم اره زنگ بزن امید داشتم برگردم سر زندگیم. یه اشتباهی کرده بودم ولی حالا پشیمون شدم. چند بار بابام زنگ زد ولی عبدلله جواب نداد . به شایان زنگ زدم گفتم امدم خونه ی مامان جون باباتو راضی کن بیاد دنبالم من از کار اشتباهم پشیمونم. ولی دلم نمی خواد خودم به بابات زنگ بزنم. اگه خودم زنگ بزنم فکر میکنه چه خبره.... چند روزی گذشت و هیچ خبری نشد. حتی شایان هم نیومد سراغم. مامانم فقط سرکوفت میزدو و بد و بیراه میگفت. زندگیو برام سخت کرده بود حتی یه لیوان آب خوردنم نمیزاشت با آرامش بخورم. می خواستم بزارم برم ولی کجا جایی نداشتم واسه رفتن. کاش با وارو میرفتم. عبدلله که تو این سالها نه خونه ای نه ماشینی نه سرمایه ای هیچی بنامم نکردو بهم نداده بود.... من زن بد .. باشه من بدترین زن دنیا ولی اونم واسم ارزش قائل نبود. هیچ نقشی تو زندگیش نداشتم. یکسالی از طلاقمون می گذشت. نه به اون موقع که تازه رفته بودم یکسره عبدلله و شایان زنگ میزدن که برگرد...نه به حالا که هیچ سراغی از من نمی گیرن. چند بار به وارو زنگ زدم خطشو خاموش کرده بود چندین بار پیام دادم اصلا هیچ جوابی نداد. کاش جواب میدادو آدرس میگرفتم میرفتم پیشش. یه روز بابام به عبدلله زنگ زد که بیاد خونه ی ما... از من خواست تو اتاق باشم و بیرون نیام. از اونجایی که عبدالله همیشه به پدرم احترام خاصی می گذاشت حرفش را قبول کرد و آمد ..... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام خسته نباشید برای رشد ناخن راهکاری دارید ناخن های من اصلابلند نمیشه سیر و اب لی
❤️🍃 سلام.خانمی که عکس دست پسرشو گذاشته و دونه های ریز زده پسر منم دوسالش بود اینطوری شد تو سفر مشهد بردم یه دکتر تفاوتهای گفت هیچ کاریش نداشته باش خوب میشه.همش بدتر میشد و من فقط باروغن شتر مرغ چربش میکردم به مرور خوب شد خدا رو شکر.خیلی روزهای بدی داشتم اون زمان.امیدوارم برای پسر شمام جواب بده به حق امام رضا ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام حبیبه جان خدمت خواهر گلم که گفته بدن پسرشون جوش زده وتب کرده عرض کنم بچه ی شما سرخک گرفتن وهیچ دارویی ندارد فقط غذاهای سرخ کردنی و گرمیجات مثله زعفران وادویجات بهش نده واگه تونستی گوشت خروس یا بزغاله وسردیجات بهش بده تاده روز انشالاه خوب میشه بچه های منم همینطور بودن ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام وقت شمابخیر خدا حفظ کنه شما آدمین پرتلاش رو..درمورد عکس پسربچه ای که مادرشون گذاشتن وکل بدنشون لکه های قرمز زده،،دخترمن هم اسفند همینطوری شد،براش سرکنگبین درست کنید(1لیوان عرق کاسنی+نصف لیوان سرکه ،روی شعله جوش اومد،1لیوان عسل ریخته شعله خاموش)خنک شد سه قاشق در یک لیوان آب حل کرده طی روز دوسه بار بدن بخوره،دود عنبرنسارا با اسفرزه باهم(تواسفند دودکنی)تمام بدن روزی یکبار،،خنکی زیاد بخوره،،عرق کاسنی شاتره هم شبی یک استکان.روغن نارگیل هم بمالیدسوزش کم میشه ،چند روز بعدش هم ببرید حجامت عام،خیلی زودخوب میشه،((گرمیجات زیادی مصرف کردن))ان شاءالله کمکی کرده باشم.باتوسل به امام زمان سلامتی شون برگرده. ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام در جواب مامان عباس کوچولو احتمالاً شما اسید معده تون بالا هس وسردی معده دارین عرق زنیان وپونه نصف استکان بعد از وعده های غذایی بخورید شام هم دوساعت قبل خواب بخورین ان شاءالله خدا شفا بده ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام برای چربی های زیر شکم آب گرم با آبلیمو و زنجبیل و دارچین صبح ناشتا وشب قبل از خواب حذف نوشابه و خوراکی های چرب عرق زیره هم با آب مخلوط کنید درطول روز بخورین اون خانم که ژل شستشوی صورت خواستن دیپ سنس خوبه مخصوصا برای جوش وچربی پوست اونی که رنگش سبزه ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام برای یبوست بچه تنقلات، شکلات، چای اصلأ نخوره آب ولرم درطول روز زیاد بخوره لواشک والوبخارا خیلی خوبه خاکشیر صبح ناشتا با اب ولرم وکمی عسل بخوره یه آزمایش خون بده بچه های کم وزن اکثر آهن بدنشون پایینه که خودش باعث یبوست هم میشه شربت فلورگلوبین خیلی خوبه ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام خانمی که تکرر ادرار دارن آزمایش قند بدید احتمالاً قند خون دارین از شیرینی و مواد قندی پرهیز کنین خانمی که دهانشون بو میده احتمالأ مشکل معده دارین یا جرم لثه جرم گیری لثه انجام بدین عرق پونه وزنیان بعد وعده های غذایی بخورید ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام دوستانی که میخوان ناخن‌های زیبا و محکم داشته باشن هر روز ۷ الی ۱۴ عدد سنجد بخورن ( مصرف زیادش باعث یبوست میشه) ناشتا یا موقع خواب ۷ عددانجیر خیس شده میل کنن برای ظهور آقا و حاجت روایی منم ۳تا صلوات🌸 ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام خواهر عزیزی که همسرشون قرص ب۲ مصرف میکنن و اعتیاد دارن اول در مراکز کنگره۶۰ یا na ان ای ثبت نام کنن کلاسها رایگانه رفع یبوست روزی دوبار. شکم کارانه مصرف صاف کننده خون برگ چغندر فراوان انار عناب انگور کشمش کاهو استفاده از دمنوشهای آرام بخش بادرنجبویه سنبل الطیب اسطوخدوس چای کوهی گل محمدی روزی پونه ۲ یا ۳ فنجون روغن مالی و بادکش گرم یک روز درمیون حذف محصولات کارخانه ای قند ماکارانی تن ماهی پفک کیک نوشابه شکلات سس‌ها سوسیس ماست دوغ بستنی یخ گوشت گاو میوه های ترش مصرف فراوان کدوحلوایی هویج روغن زیتون و زیتون کشمش انجیر عناب انگور انار برگه زردآلو تخم شربتی گلاب هل بلغور گندم اش و سوپ با سبزیجات فراوان بدون رشته در آخر حجامت عام با آرزوی سلامتی برای ظهور آقا و حاجت روایی منم صلوات🌸 ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام برای پرسش اون خانمی که عکس از سر و پوسته پوسته شدن یه دخترخانمی گذاشتن که گفتن تا چشمها و زیر بغلشونو درگیر کرده . یادمه چندین ساله پیش پسر عمه منم اینجوری شده بود . یه آقایی گفته بودن دور این لکه ها رو با خودکار دورگیری کنن یعنی خط بکشن بعد با غلاف بالایی پسته های تازه که الانم فصلشه اون پوستهای تازه پسته رو بکوبن وبزارن روی لکه ها . انجام دادن وخوب شد . درضمن روی این ها رو هم با ژل بانوان که تمام داروخونه ها دارن چند مدتی ژل بزنن .خوب میشه. لیف و کیسه های داخل حمام رو هم بعد هراستفاده توآفتاب پهن کنن ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام در جواب اون خانم که پسر ۴ سالش کل بدنش جوش زده و قرمز شده میخام بگم اگه عدس محلی گیرتون اومد چه بهتر اگه نبود عدس آشی بزارید بپزه آبش ی مقدار زیاد باشه که از سر تا پایین بدن پسرتون رو با عدس بشورین یعنی اون آب وعدس قاطی باهم رو باهاش حمامش بدین. خواهر منم اینطوری بود با همین کار خوب شده
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#همسرداری 🌿 ساحل آرام قال رسول‌الله صلی‌الله علیه وآله و سلم: ایما المراة دفعت من بیت زوج‌ها ش
. یک زن آگاه و فهیم به درستی می‌داند با مردی که خسته و بدحال و در خود فرو رفته است، چگونه باید رفتار کند. وقتی مردی درگیر مشغولیّات ذهنی خویش است. کم حرف می‌شود. زن مرتّب از او سوال می‌کند، چه شده؟ چرا ناراحتی؟ و... و مرد پاسخ می‌دهد: خوبم، چیزی نیست. وقتی زن این پاسخ‌های کوتاه را می‌شنود، تنها چاره‌ای که باید بیندیشد این است که همسرش را تنها بگذارد تا مشکلات را چاره‌جویی کند. زمانی که مردی یکی از پاسخ‌های کوتاه را می‌دهد، می‌خواهد شما با سکوتتان او را تأیید کرده و به او فرصت بدهید. در این مواقع، بیش‌تر از هر زمانی مرد نیاز دارد که همسرش سرحال و شاد باشد، چرا که در این صورت او آسان‌تر خواهد توانست از درگیری‌های فکری خود رها شده و به حالت عادی برگردد. شاید یکی از عمده‌شکایاتی که اکثریّت زنان از شوهران خود دارند، عدم صحبت کردن مردان و سکوت آنهاست. زمانی که مسئله‌ای یک مرد را آشفته می‌کند، او هرگز راجع به چیزی که ناراحتش کرده حرفی نمی‌زند، در عوض بسیار ساکت می‌شود و در خلوت خود فرو می‌رود تا در مورد مسئله‌اش فکر کند و راه حل بیابد؛ اگر نتوانست راه حلّی پیدا کند به کار دیگری می‌پردازد تا مشکلش از یاد برود، مثل روزنامه خواندن، تماشای تلویزیون و ... از طریق آزاد ساختن مغزش از مشکلات، رفته رفته آرامش خود را به دست می‌آورد. برخلاف مردها، یک زن نیازمند صحبت در مورد مشکلاتش می‌باشد. ما با آگاهی از تفاوت‌هایمان و احترام به تفاوت‌های یکدیگر، خواهیم توانست آرامش خود را حفظ کنیم. وقتی زنی نیاز به صحبت کردن و صمیمیّمت دارد باید حرف بزند و انتظار نداشته باشد که مرد برای صحبت کردن پیش‌قدم شود. در ضمن صحبت، زن از شنونده بودن مرد قدردانی می‌کند و با ابراز این‌که چقدر خوشحالم که تو به درد دل من گوش می‌دهی، یا چقدر احساس سبکی می‌کنم از این‌که در مورد این مسئله با تو صحبت می‌کنم و... به گوش دادن مرد ارزش می‌دهد. بعد از مدتی که زن شروع به صحبت می‌کند، مرد انبساط خاطر پیدا کرده، خود را در گفته‌های همسر شریک می‌نماید. ولی زمانی که مردی احساس کند به طور «آمرانه» می‌‌خواهند تا او حرف بزند، مغزش از کار می‌افتد، او چیزی برای گفتن ندارد. حتّی اگر هم داشته باشد مقاومت می‌کند چون احساس می‌کند به او «دستور» داده شده است. برای مرد سخت است زمانی که زن به او امر می‌کند حرف بزند، زن ندانسته با سوال پیچ کردن، مرد را از خود می‌راند. مرد برای شنونده بودنش نیاز به قدرشناسی دارد و گرنه احساس می‌کند گوش کردن او هیچ فایده و ارزشی ندارد. وقتی که مردی حس می‌کند که به خاطر گوش کردنش از او قدردانی می‌شود و به خاطر سکوتش طرد نمی‌شود، به تدریج قادر می‌شود که حرف بزند. وقتی که حس کند اجباری برای گفتن ندارد، طبیعتاً شروع به حرف زدن خواهد کرد. به یاد داشته باشیم اگر زن از همسرش به خاطر گوش کردن قدردانی کند مرد یاد می‌گیرد به ارزش صحبت کردن احترام بگذارد. برای داشتن کانونی گرم و صمیمانه و ساعات و لحظاتی شاد و پرخاطره در خانه، به روحیّه‌ای قوی و بانشاط نیازمندیم. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#زندگینامه 🌸🍃 زندگینامه شهید علی اصغر خنکدار در سال 1341 در روستای "کلاکر محله" شهرستان "قائمشهر
. در 1 اردیبهشت 1364 به فرماندهی گردان حمزة سید الشهدا (ع) منصوب شد و تا شهریور در آن گردان باقی ماند. سپس به عنوان جانشین محور دوم لشکر که فرماندهی آن بر عهده سردار عمرانی بود منصوب شد. در حالی که رزمندگان گردان امام محمد باقر (ع) اصرار داشتند او را به گردان امام محمد باقر (ع) برگردانند. در همین حال و هوا دومین فرزندش "زینب" به دنیا آمد. از نفوذ کلام بالایی برخوردار بود واین بنا به فرمایش حضرت علی (ع) به خاطر یکی بودن گفتار وعمل او بود. دربارة نفوذ کلام شیری ـ یکی از همرزمان ـ می گوید : در سال 1364 خنکدار به من اعلام کرد که روستای شما باید یک دسته نیرو به منطقه جنگی اعزام کند. من نیز به او گفتم چون تعدادی از بسیجیان روستا در جبهه هستند شاید استقبالی که انتظار می رود صورت نگیرد. وی با چهره مصمم گفت : «شما جلسه ای بر قرار کنید که من برای صحبت با مردم به آنجا بیایم.» چند ورز بعد مراسمی بر پا شد و از ایشان برای سخنرانی دعوت کردیم. وی با کلامی شیوا، چنان صحبتی کرد که فردای آن روز به تعداد بیش از یک دسته بسیجی با بدرقه مردم روستا به جبهه ها رفتند. علی اصغر در جریان عملیات والفجر 8 در تیپ 1 لشکر 25 کربلا در فاو حضور داشت و معاون محور 2 بود اما به خاطر علاقه خاصی که رزمندگان گردان امام محمد باقر (ع) به او داشتند و با به صلاحدید فرمانده لشکر به این گردان بازگشت. در 20 بهمن 1364 در دقایق اولیه عملیات والفجر 8 وقتی نیروها به آن طرف ساحل اروند رسیدند، او در حالی که نیروهای رزمنده را از درون قایقی به جلو هدایت می کرد، چندین بار فریاد کشید کربلا جلوی من است، من کربلا را می بینم. در همین حال تیری به شقیقه اش اصابت کرد و در دم به شهادت رسید. پیکر علی اصغر خنکدار در گلزار شهدای روستای" کلاگر محله"در شهرستان "قائمشهر" به خاک سپرده شد. یک سال بعد در جریان عملیات کربلای 5 برادرش "جعفر خنکدار" هفده ساله به شهادت رسید. سه سال بعد در تاریخ 4 مرداد 1367 در روزهای آخر جنگ "محمد باقر خنکدار" در منطقه عملیاتی جزیرة مجنون به اسارت دشمن در آمد و در سال 1369 به آغوش خانواده بازگشت. از شهید "علی اصغر خنکدار" یک فرزند پسر به نام "حمیدرضا" که در زمان شهادت پدر دو ساله و دختری به نام زینب که شش ماهه بود. به یادگار مانده است. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام به ادمین محترم و اعضای عزیز که با دل مهربونتون لطف میکنید هم دردی میکنید... من ۲۵ سالمه و اصلا آدم حسودی نیستم خداروشکر اما یه موضوعی چند ماهی هست اذیتم میکنه جاری بنده ۱سالی بود درگیر طلاق و قهر و دعوا با برادرشوهرم بود و تو یه شهرستان دیگه زندگی می‌کرد منم تو خانواده ی پدرشوهرم با عمه ی شوهرم خیلی جور بودم و بگو بخند داشتم تا وقتی که جاریم آشتی کرد و قرار شد برای زندگی بیان شهر ما...وقتی اومد ی سری مسائل و بگو مگوهای غیر مستقیم باعث شد عمه ی شوهرم با من رابطش قطع بشه حالا چرا من خودم نمیدونم تا لحظه ی آخر خوب بودیم فقط قبلش من یه گله ای ازش کردم و بعد چندساعت هم کلی عذرخواهی کردم و دوباره حرف زدیم باهم اما از عید تاحالا اصلا عمه ی شوهرم نه به من زنگ میزنه نه خونم میاد فقط با جاریم رفت و آمد داره این مسئله ذهنمو درگیر کرده که چرا باهم اون دوتا خوبن منو عمه ک رفیق جینگ بودیم اینجوریم اینم بگم جاریم اخلاقی نداره ک مارو بهم بزنه ینی من کاری نکردم ک بخواد پشتم بد گویی کنه عمه خودش اخلاقش خاص تره حتی از جاریم شنیدم غیبت منو ب جاریم کرده ک از چشم جاریم بیفتم.من با جاریم خوبم عمه ی شوهرم اخلاقش برگشته ببخشید طولانی شد باید کامل توضیح میدادم ک بی قضاوت از ما سه تا دوستان کمکم کنن تا ذهنمو از این مورد بتونم پاک کنم الکی الکی درگیرم😞😐 🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓ سلام حبیبه خانم گل توروخدااین مشکل خانواده من اورژانسی بزارگروه تاراهکاری نشونم بدن یه داداش دارم۱سالو۶ماهه نامزدی کرده الان۱سالی میشه عقدن بخاطراینکه فامیلی ازمون فوت کردعروسیشون به تاخیرافتادالان به اختلاف برخوردن ینی خانواده دختره خیلی اززندگیشون دخالت میکنن داداشم نامزدعقدکردشودوس داره دختره هم اونودوس داره الان خانواده دختره باداداشم باهم دعواکردن اوناهم درخواست طلاق دادن که دیگه دختربهت نمیدیم الان داداشمم میگه بایدباهاشون دعواکنم به خدای نکرده به جنگوجدل برسه توروخداراهکاری نشون بدین بنظرتون این ازدواج کنسل کنیم ازهمین الان دعوامیکنن یاادامه داشته باشه یاگه اونادخترندن بخوان طلاق بدن داداشم نده میتونه طلاق بگیره یان خانواده دختره وکیل گرفته که کارشون زودترپیش بره داداشم میگه من عمرازن طلاق بدم میرم دادگاه میگم زن خودمه طلاقش نمیدم به نظرتون راه داره که طلاق نده توروخداهرکی پیشنهادی داره بکه ثواب داره بی رودروایسی جواب بدیدعاقبت داره یان ممنون ازدوستان گلم ببخشیدطولانی شدعذرمیخوام ازتون 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 1-مرحوم سیّد مرتضی ، شیخ حرّ عاملی و برخی دیگر به نقل از ابوهاشم جعفری آورده اند: روزی به محضر مبارك امام حسن عسكری علیه السلام وارد شدم ، دیدم كه در حال نوشتن نامه ای می باشد، لحظاتی را در خدمت آن حضرت نشستم تا آن كه هنگام نماز فرا رسید. بدین جهت ، از ادامه نوشتن خودداری نمود و در همان لحظه ، نامه و قلم را بر زمین نهاد و برخاست مشغول خواندن نماز گردید. و من مواظب احوال و اوضاع بودم ، كه ناگهان متوجّه شدم در حالی كه امام علیه السلام مشغول نماز بود، قلم روی كاغذ حركت می كرد و خطّ می نوشت ، تا آن كه نامه به پایان رسید و من با مشاهده چنین معجزه ای سجده شكر به جای آوردم . و چون نماز پایان یافت و حضرت سلام نماز را داد، قلم را از روی زمین برداشت ؛ و سپس اجازه فرمود تا افرادی كه منتظر زیارت و ملاقات حضرت بودند، وارد شوند. 2- محمّد بن حسن شمعون گوید: روزی از روزها چشم هایم سخت درد می كرد و آنچه مداوا كردم سودی نبخشید و بالا خره یكی از دو چشمم نابینا شد و دوّمی هم در حال از بین رفتن بود. نامه ای به حضرت ابومحمّد، امام حسن عسكری علیه السلام نوشتم و تقاضا نمودم تا حضرت برای بهبودی چشم هایم دعا فرماید. امام علیه السلام در جواب نامه ، چنین مرقوم فرمود: خداوند متعال چشم نابینایت را برگرداند و آن دیگری را صحیح و سالم گرداند. و نیز در ذیل نامه نوشته بود: خداوند به تو پاداش نیك و جر جزیل عنایت گرداند. محمّد گوید: از این كه چشم هایم خوب شد خوشحال شدم ؛ ولی معنای آخرین جمله امام علیه السلام را نفهمیدم ، تا آن كه یكی از فرزندانم وفات یافت و فهمیدم تسلیت آن حضرت به جهت آن بوده است . 3- احمد بن اسحاق حكایت كند: روزی به محضر مبارك امام حسن عسكری علیه السلام شرفیاب شدم ، هنگامی كه در خدمت حضرت نشستم ، فرمود: ((الحمد للّه))، پیش از آن كه از دنیا بروم ، خداوند متعال خلیفه و جانشین مرا به من نشان داد و فرزند عزیزم را دیدم . او از جهت شمائل و صفات ، شبیه ترین مردم به رسول اللّه صلی الله علیه و آله می باشد، خداوند حافظ و نگهدار او خواهد بود تا آن كه پس از غیبتی طولانی ظهور نماید و زمین را پر از عدل و داد گرداند. 4- همچنین ابوهاشم جعفری گوید: روزی نزد حضرت ابومحمّد، امام حسن عسكری علیه السلام شرفیاب شدم و نشتستم . حضرت فرمود: یكی از گناهانی كه مورد عفو و مغفرت قرار نمی گیرد، این است كه شخصی گناهی مرتكب شود و بگوید: ای كاش فقط به همین گناه عقاب شوم و آن را سبك و ناچیز شمارد. من پیش خود فكر كردم : چقدر سخت و دقیق است ، پس انسان باید همیشه مواظب اعمال و حركات خود باشد. حضرت از افكار من آگاه شد و فرمود: آنچه با خود حدیث نفس كردی ، اهمیّت بده و آن را رها نكن و بدان كه گناهِ شرك به خداوند متعال از حركت موری بر سنگی صاف و ظریف ، مخفی تر خواهد بود. 5- مرحوم كلینی و برخی دیگر از بزرگان به نقل از ابوهاشم جعفری آورده اند: روزی در محضر مبارك حضرت ابومحمّد امام حسن عسكری علیه السلام وارد شدم و با خود گفتم : ای كاش حضرت نگین انگشتری ، به من هدیه می نمود تا نزد انگشترساز ببرم و ركاب مناسبی برای آن بسازد و به عنوان تبرّك به دست خود نمایم . و چون مقداری نشستم ، بلند شدم و بدون آن كه در فكر نگین انگشتر باشم ، خواستم كه خداحافظی كنم . پس امام علیه السلام انگشتری را تحویل من داد و فرمود: ای ابوهاشم ! تو نگین خواستی ؛ ولی ما نگینی همراه با ركاب آن به تو می دهیم ، خداوند آن را برای تو مبارك گرداند. پس از آن گفتم : ای سرور و مولایم ! شهادت می دهم كه تو حجّت و ولی خدا هستی و امام و پیشوای من خواهی بود و من بر این شهادت اعتقاد راسخ دارم ؛ سپس حضرت فرمود: خداوند متعال تو را مورد مغفرت و رحمت خود قرار دهد. چهل داستان و چهل حديث از امام حسن عسگري(ع)/ عبدالله صالحي ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌻🍃 پسر شش ساله که از اول پاییز سرمامیخوره سرفه زیاد داره و بالا میاره . این بچه حساسیت ریه شدید داره و به علت تجمع خلط تو گلو باعث میشه استفراغ کنه جفت فرزندان من هم همین مشکل را داشتن با سرماخوردگی سرفه های فراوان و همراه با استفراغ که پر از خلط بیرنگ بود و مدتهای زیادی ادامه داشت به تجربه خودم چند تا راهکار میدم تونستید انجام بدین ۱) عطاریهایی که (طب اسلامی) کار میکنن یک ترکیب دارن به اسم چایمون. بگیرید دم کنید و روزانه چند استکان بهش بدین. در طول فصل هم اگه میخوره روزی یک استکان بهش بدین ۲) اگه چایمون پیدا نکردین ترکیب گل ختمی سفید با مغز ناخنک و مریم نخودی و گل بنفشه و پر سیاووشان به نسبت مساوی بگیرید و هر بار یک قاشق بجوشانید و صاف کنید و با کمی نبات بهش بدین ۳) با روغن زیتون از گلو تا شکم را ارام ماساژ بدین و قفسه سینه را حین ماساژ کمی سشوار گرم بگیرید ۴) عطر، ادکلان، نرم کننده، بوی مواد شوینده، دخانیات، سیگار، دود اگزوز ماشین، گرد و غبار، بوی سرخکردنی و ... براش خوب نیست و حتما رعایت کنید که در معرض نباشه. ۵) دمای خونه را زیاد گرم نکردم سعی کردم لباس گرم بپوشند و دمای خونه تفاوت زیادی با بیرون خونه نداشته باشد. من این کارها را انجام میدادم و نتیجه گرفتم هر چقدر بزرگتر شدن بهتر شدن. دکتر متخصص ریه کودکان هم ببرید تا روند درمان را شروع کنه. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 سلام به همه ی عزیزان خانمی که یه پسر شش ساله دارن و میگن سرما که می خوره به سرفه ی شدیدمیفته دقیقا پسر من هم همینطور بود خیلی پیگیری کردم تا خدا را صد هزار مرتبه شکر خوب شد ولی وقتی سرما می خوره سرفه می کنه که من راهکارشو پیدا کردم عزیز سرفه هاش دو علت داره یکی اینه وقتی سرما می خوره ممکنه از حساسیت باشه که سرفه می کنه باید این مدت که سرفه میکنه پرهیز غذایی داشته باشه سرخ کردی فست فود ادویه نوشابه رب گوجه خلاصه این چیزهایی که سرفشو شدید می کنه پرهیز بشه تا سرما خوردگیش خوب بشه و سرفش قطع بشه دکتر به من گفت خانم ده روز شما از این چیزها پرهیز کن تا بچت خوب بشه دوباره خوب که شد بهش بده اوایل برای این سرفه هایی که از حساسیت بود خیلی دکتر بردمش و دارو خورد بعد متوجه شدم که باید پیشگیری غذایی هم بکنم تا بدتر نشه شما هم پیش یه دکتر ببرش ببین حساسیت نداشته باشه چون سرما خوردگی تشدیدش می کنه علت دوم اینکه موقعی که سرما میخوره گلوش یا عفونت می‌کنه یا ملتهب میشه که سرفه می کنه باید دکتر چک کنه اگه اینطوریه بایه آنتی بیوک ساده عرض یکی دوروزه سرفش کم میشه وبعد قطع میشه من چون پسرم حساسیت داره بلافاصله که سرما خورد و به سرفه میفته میبرمش پیش دکتر تا گلوشو معاینه کنه تا اگه مشکلی بود سریع آنتی بیوتیک بده تا سرفه هاش شدید نشه عزیز من این مدت که سرفه می کنه تنقلات و چیز هاییکه بالا گفتم را بهش نمی‌دم سوپ ساده با دمنوش آویشن و عسل بهش میدم تا سرفه هاش خوب بشه برای سلامتی آقا امام زمان عج صلوات 🌷 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌻🍃 سلام و عرض ادب خدمت مدیر کانال و دوستان عزیز عذرخواهی می کنم من یه سوال دارم گفتم اینجا بپرسم شاید کسی تجربه ای داشت بنده رو راهنمایی کنه خدا خیرتون بده پسرم چهارسال و دوماهشه .موقع راه رفتن پای چپش رو بلند می کنه و رو پنجه راه می ره به نظرتون مشکل داره ؟ حساس می کنم این مدل راه رفتن باعث شده یه کم لنگ بزنه . اگه بخوام دکتر ببرمش چه نوع متخصصی باید ببرمش . تو یزد اگه دکتر خوبی برای این مشکل می شناسید بهم معرفی کنید .دعاگویتان هستم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام حدود۲ساله شوهرم بی دلیل باخانواده ام قهروقطع رابطه کرده واصلا خونه مامانم نمیاد وقتی هم هر۳ماه یابیشتر مامانم وخواهرم بیاد خونمون بی محلی میکنه ومن ازخجالت میخوام بمیرم به نظرتون چکارکنم خیلی هم باهاش حرف زدم بی فایده بوده ودیگه اینمه ۵سال سرکارنمیره وخودم باید خرجدخونه رادربیارم میگه میخوای بمون نمیخوای بروخونه بابات پدرم هم مرحوم شدند چکارکنم با دوتا بچه افسردگی گرفتم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام همراهان گل امیدوارم حال دل همگی خوب باشه نه مثل حال من 😞 دوتا سوال دارم 1)دوستان پسر ۴ سالم تو خواب همش ناله میکنه مثل ادم بزرگا که گاهی خواب بد میبینن و ناله میکننا دقیقا اونجور اما خب پسر من دائم همینه در حاله ناله نمیدونم چیکار کنم یکی میگه حتما دعا داره یکی میگه بیخیال شو یکی میگه حتما مشکلی داره اما چون قبلا تشنج کرده و تحت درمانه یکی میگه شاید بخاطر داروهاشه بیخیال شو و.... اما مگه میشه اخه بچه همش ناله کنه طفلی یه شب خاب راحت نداره حتی گاهی دندان قروچه هم داره 2( یکساله زخم دهانه رحم دارم دارو خوردم رفع نشد تازگیا جواب پاپ اسمیرم اومد التهاب دهانه رحم همچنان هست چیکار کنم رفع شه درضمن کیست ندارم سونو رفتم اما کیست پستان دارم لطفا کمکم کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خوبید من دستم اگزما داره کرم می زنم چرب می کنم مرتب اگر چرب نکنم خشک میشود دوست دارم پوست دستم صاف وضخیم شود کسی مثل من بوده که دستش خوب شده باشد ایا داروی وجود داره ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام بی زحمت سوال منم بزارید من یک خانم ۳۶ ساله هستم که یک روزه کلا شنواییم را از دست دادم خواهش میکنم شما را به امام زمان قسم میدهم هرکس راهکاری بلده به من بگه هر جا دکتر بوده رفتم ولی نتیجه نگرفتم خواهش میکنم کمکم کنید اسمم هم مریم هست ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشید میخواستم مشکلم باشمادرمیان بگذارم من ۴۵ سالمه ۳تابچه دارم شوهرم خیلی سرد مزاج هستش از وقتی دختر کوچکم بدنیا اومده الان ۶ سالشه اصلا ما روابط زناشویی نداریم من باهاش به خاطر بچه هام سازگار شدم میخواستم راهنمایی کنیدکسی این مشکل داره ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر لطفا سوال منو هم جواب بدین چطور میشه عصبانیت رو کنترل کرد خیلی خیلی ازاین بابت نگران ناامید هستم شایدشمابگین چیزه مهمی نباشه اما من رنج و عذاب می کشم ازاین بابت ممنون میشم راهنمایی کنیددوستان ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام لطفا این که یه روش لاغری پیشنهاد بدن دوستان که نتیجه گرفتن و حداقل چندسال وزنشون ثابت مونده من هرکاری میکنم بعد از یه مدت دوباره بر میگرده وبه خاطراین میخوام وزن کم کنم چون زانو درد کمردرد دارم وزندگیموباسه تابچه به مشکل خورده خداخیرتون بده لطفا جواب بدین 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽