شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 مهسا منصور نزدیکم شد و گفت مهسا ترو خدا فقط یه بار عاقلانه فکر کن !...فقط یه ب
#داستان_زندگی 🌸🍃
مهسا
.من مفهوم عشق رو ...مفهوم دوست داشتن رو با منصور یاد گرفته بودم!و حتی بعید میدونستم بتونم مادر خودمم اندازه ی منصور دوست داشته باشم !
توی فکر فرو رفته بودم و به وجود پرستارا و اطرافم بی توجه بودم !
تا یهو به خودم اومدم و مثل کسایی که از همه جا در مونده شدن دست یکی از پرستارا رو گرفتم و با چشمای اشکیم به چشماش زل زدم و گفتم خانوم پرستار !...راهی نیست؟...تورو خدا بگین که هست !...بگید که تموم نشده !...بگید که میشه نجاتش داد ...بگید که میشه به زندگی برش گردونین!
پرستارا با دلسوزی نگام میکردن و گفتن خانوم آروم باشید ...این نشد یکی دیگه!
با گریه و زاری گفتم چرا نمیفهمیددد؟...اون قلب منه ...قلبم!....نباشه منم نمیتونم ادامه بدم !
پرستار با دلسوزی دستم رو گرفت و گفت نگاه کنید هنوز خیلی جونید ...خیلی فرصت دارید!
اصلا شاید این به صلاح نبوده!
دستام رو از توی دستاش گرفتم و گفتم شما نمیفهمید !...اون بهترین زندگیه
پرستار دستم رو گرفت و لبخند ساختگی زد و گفت آره خوبه نگران نباش ...برو روی تخت بخواب استراحت کن !
ولی من باور نکردم!...نمیتونستم باور کنم آخه اگه خوب بود که بالای سرم بود !...منصور واسه من جونشم میداد محال بود توی این حال تنهام بزاره!
بغضم رو قورت دادم و گفتم داری دروغ میگی !...دروغ!...منصورم اگه خوب بود الان بالای سرم بود !...منو اینجا تنها نمیزاشت!
پرستارا بهم نگاه کردن و مکثی کردن و گفتن خب اونم حالش مثل تو هست با دست و پای گچ گرفته چجوری بیاد پیشت ؟
توی نگاه هاشون این جمله نبود !...وضعیت بدتر از این بود !
گفتم خب ... خب من میرم پیش منصورم!...من تنهاش نمیزارم !
با سختی از سر جام بلند شدم نمیتونستم راه برم و دستم رو گرفتم به میله ی تخت و گفتم این بیمارستانتون یه عصا نداره ؟
پرستارا گفتن خانوم آروم باشید ...جو بیمارستان رو بهم نریزید بخوابید رو تختتون!
ولی مگه من ول کن بودم ؟...داشتم دیونه میشدم...گفتم اگه همین الان عصا نیارید تا جایی که میتونم جی..یغغغ میزنم !
اوناهم ترسیدن و شنیدم یکی گفت بابا بزار بفهمه !
دلم هُری ریخت ...یعنی چه بلایی سر منصورم اومده بود !
یه عصا آوردن دادن دستم و یکی دوتاشون رفتن !
به سختی عصا گرفتم دستم و راه میرفتم هر لحظه میخواستم بیوفتم!...
که یه پرستارش که انگار دلسوز بود زیر بغلم رو گرفت و عصا رو کنار گذاشت و گفت بیا من کمکت میکنم!
از اتاق رفتم بیرون و پرستار گفت الان میبرمت پیش منصورت!...
با این جمله دلم آروم شد ...گفتم زنده اس!
پرستار داشت منو میبرد که یهو مامان منصور رو با یه پسر که شبیه منصور بود دیدم
مامان منصور چشماش قرررر.مز شده بود
تا منو دید اومد جلو و یه سیلی محکمم بهم زد !...گفت آخر زهرتو ریختی مهسا ؟...حالا راحت شدی ؟
بغض کردم و اشک توی چشمام جمع شد پرستار گفت خانوم آروم باشید !
تا مامان منصور گفت این نکبتو نمیشناسی....جادووووگره جادوگر...پسر دسته گلمو مجنون خودش کرد و بعدم این بلا رو سرش آورد!
تا اون پسره که داداش منصور بود اومد جلو و گفت مامان مهسا اینه؟
مامانش سرشو تکون داد و گفت آره فرشید !
که یهو داداشش یه تف انداخت توی صورتم و گفت لعنت بهت!...داداش من الان به خاطر تو توی اون وضعه...لعنت بهت که نمیتونی با ابرو زندگی کنی!
بغض کردم با اینکه خیلی از رفتاراشون ناراحت شدم ولی برام مهم نبود با صدای گرفته گفتم آره من بد عالمم ولی تورو به هرکی کی میپرستید بهم بگید منصورم کجاست دیگه نمیتونم تحمل کنم !
فرشید پوزخندی زد و گفت اینو نگاه !
کلافه شده بودم
هیچکس بهم جای منصور و حالش رو نمیگفت !
به پرستار رو کردم و گفتم ترو خدا ....التماست میکنم مگه قرار نبود منو ببری پیش منصور !...ببرم دیگه !
فرشید گفت تو دیگه حق نداری از صد متری داداش من رد بشی !...مادرش گفت بزار ببینه پسرمو چکار کرده!...
بعدم اومد پرستار رو کنار زد و خودش زیر بغلم رو گرفت و کشون کشون برد فرشید دست به کمر زل زده بود و پرستار گفت خانوم آروم تر ایشون زخمیه!
ولی مامان منصور بی توجه بود تا بلاخره به ای سیو رسیدیم !
وای خدایا باورم نمیشد!...این منصور من بود؟
کل بدنش رو گچ گرفته بودن و باند پیچی کردند !
#ادامه_دارد....
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا ❤️🍃
با سلام به همگی دوستان ،ان شاءاله که در پناه خداوند شاد وتندرست باشید.
موضوع:بالا بودن بیضه
دوستان خوبم،بعضی از بیماری ها حتما باید زیر نظر متخصص انجام بشه،به خاطر حساسیت کار،بنابراین شایسته نیست خودتون نسخه بپیچید...بالا بودن بیضه ،یه کار کوچک نیست که با نسخه های شما پایین بیاد...دوست خوبی که فرزندت این مشکل رو داره،شما باید به متخصص ویا فوق تخصص کلیه ومجاری ادراری مراجعه کنید وایشون بنا به تشخیص خودشون با یه عمل باز ویا با دستگاه این عمل مهم رو براتون انجام می دن،یه آشنایی داشتیم یه دونه آقا پسر بیشتر نداشت واونم بیضه هاش بالا بود،دکتر می بردش ولی می ترسید که دکتر اونو بیهوش کنه ودیگه هوش نیاد،به خاطر همین وقتی یک سالش بود بردش دکتر وهمین طور ترس داشت تا این که دوازده سالش شد وبه وسیله ی یک دکتر مجرب عمل باز انجام داد وبیضه ها در سر جای خود قرار گرفتند،اما بعد از مدت کوتاهی یکی از اون ها کوچولوشد واز بین رفت،وقتی مراجعه کرده بودن،دکتر متخصص بهشون گفته بود که درون شکم جای گرمی برای بیضه هاست وچون دیر مراجعه کردید،یکی از اونا از بین رفته ولی بایدتا یه مدت زیر نظر باشه تا خدای نکرده اون یکی از بین نره،به خاطر مسئله ی بچه دارشدن...الحمدلله اون شخصی که این مشکل داشت، الان یه فرزند بیست ساله داره ودیگه مشکلی به وجود نیامد...بنابراین با توکل به خدا این عمل رو که جدیدا به وسیله ی دستگاه هست انجام بده وبه یه متخصص هم اکتفا نکن،اجازه بده که چندین دکتر اونو ببینند ونظر بدن وبعد بهترین اون ها رو انتخاب کن توجه داشته باش که هرکسی که با دقت تر وکارش بهتره رو انتخاب کنی ،حتی اگر هزینه ش بیش تر باشه،چون پای سلامتی فرزندتان در میان هست...ان شاءاله که روزی بیایی وبگی الحمدلله عملش به خوبی وخوشی تمام شد...
"موفق وپیروز باشید."
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام عزیزان من پام اینجوری شده چند ساله وقتی زیاد سر پا واییستم یا وقتی به حالت سجده هستم درد داره بقیه اوقات درد نداره ولی داره بیشتر میشه نمیدونم چیه پیش دکتر هم رفتم یکی میگه زگیل یکی میگه میخچه یکی میگه قارچ یا یه خشکیه نمیدونم چه کار کنم خواهش میکنم اگه کسی مثل من بوده بگه با چه روشی خوب شده دعا گوتون هستم فاطمه
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
#احکام_دین ☀️🍃
چگونگی تیمم با دست قطع شده
پرسش : اگر شخصی فقط یک دست او قطع شده که حتی ذراع نیز باقی نمانده است، چگونه باید تیمّم نماید؟
پاسخ :دست سالم را روى خاک مى زند و با آن صورت را مسح مى کند، و سپس پشت دست را به روى خاک مسح مى کند.
نحوه تیمم کسی که دو دستش از ذراع قطع شده
پرسش :کسى که هر دو دستش قطع گردیده، ولى ذراع هر دو دست او باقى است، وظیفه او در تیمّم چیست؟
پاسخ :از ذراع به جاى کف دست استفاده کند.
چگونگی تیمم با دستان قطع شده
پرسش :اگر کسى که هر دو دست او به گونه اى قطع گردیده که حتّى ذراع او هم باقى نمانده است، چگونه باید تیمّم نماید؟
پاسخ :پیشانى را آهسته بر روى خاک تمیز، یا قطعه سنگ صافى مسح کند.
چگونگی تیمم با یک دست قطع شده با وجود زراع
پرسش :کسى که فقط یک دست او قطع گردیده، ولى ذراع او باقى است، چگونه تیمّم نماید؟
پاسخ :ذراع را به جاى کف دست قطع شده قرار دهد.
تیمم با دست مشت شده
پرسش :کسی که همه ی انگشتان یکی از دست های او بسته باشد و باز نمی شود(به صورت مشت) چگونه باید تیمم کند؟
پاسخ :به همان شکل تیمم می کند.
تیمم کسی که ناتوان جسمی است
پرسش :بعضى از افراد دستشان ناتوان است و امکان حرکت دادن آن را ندارند.نحوه تیمم چنین افرادی چگونه است؟
پاسخ :چنین فردى براى تیمم باید کمک بگیرد به این معنا که فرد دیگرى دستان او را بر زمین بزند و بعد به صورتش بکشد و همین طور پشت دو دست. اما اگر به خاطر خشک بودن دستها یا هر دلیل دیگرى، امکان تکان دادن دستها نباشد باز هم کمک مىگیرد به این صورت که او نیت تیمم مىکند و فرد دیگرى دستان خودش را بر زمین مىزند و بر پیشانى فرد معلول مىکشد و لزومى ندارد نحوه قرار دادن دستش بر پیشانى فرد معلول به حالتى باشد که اگر خود فرد تیمم مىکرد قرار مىگرفت بلکه مىتواند در مقابل او بنشیند و با همان حالت براى او تیمم کند. همچنین افرادى که یک دست آنها قطع شده و دست دیگر سالم است همان یک دست را بر خاک مىزنند و با همان یک دست پیشانى را به مقدارى که بیان شد مسح مىکنند (با کمى حرکت دادن دست به چپ و راست پیشانى) و سپس پشت همان دست را به آرامى بر خاک مىکشند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا 💜🍃
سلام بر همگی دوستان خصوصا حبیبه خانم گل وگلاب
دوستان این مطلبی رو که می گم،وقتی خوندید،از صمیم قلب از خدا بخواید که ظهور امام زمان(عج)رو نزدیک کنه،با تمام وجودتون برا تمام جوونا دعا کنید.
یه نفر رو می شناسم که داخل شکم مادرش بود که پدرش سرطان گرفت وفوت شد،بعد مامانش هم چون خانواده ی پدریش این طوری می خواستند،ازشون جدا شد ورفت ازدواج کرد.این فرزند دختر به همراه خواهر بزرگترش پیش پدر بزرگ ومادر بزرگش بزرگ شدند،حقوق پدرش که فوت شده بود،رو می گرفتند وروزگار رو می گذروندند...
دختر زرنگ وزیبایی بود وبعد از دیپلم دانشگاه قبول شد ودر اون جا با یه آقا پسر دوست شد وازدواج کرد.
قبل ازدواج که با این آقا پسر مرحله ی آشنایی رو می گذروند،در آسمونا سیر می کرد ومی گفت اگر بدون پدر بزرگ شدم،ولی الان صاحب همسری هستم که همه جوره منو درک می کنه وهم ظاهر داره وهم باطن وتحصیل کرده وخانواده دارهم هست...
این دختر خانوم قبلش با مامان بزرگش که بزرگش کرده بود،بعضی مواقع یه در گیری هایی داشت ویکی دوتا از عمه هاش درکش می کردن ومی اومدن اونو می بردن پیش خودشون ومی گفتن مامانم پیر شده وایراد گیر واینم جوونه وباید هواش رو داشت...
وقتی بهش گفتن بزار یه مقدار بیشتر در موردشون تحقیق کنیم،گفت لازم نیست والحمدلله از تمام دامادهای شما همه جوره سر داره...
خلاصه یه دوسالی گذشت وصاحب فرزندی هم شده بودن وشنیدیم که می خواد از همسرش جدا شه...
یه جایی دیدمش وبهش گفتم آیا واقعیت داره؟گفت:آره
علتش رو هم ناتوانی جنسی همسرش بیان کرد وگفت من خام بودم ونگذوشتم اطرافیان یه مقدار بیشتر اون رو بشناسن وهمسرم به خاطر شرکت در پارتی ها وزیاده روی ...
اصلا قوای جنسی نداشت وشب عروسی اصلا نتونست با من همبستر بشه وپشت به من خوابید،پیش خودم گفتم که حالا خسته هست ودرست می شه،ولی هیچ وقت درست نشد واصلا ما مثل خواهر وبرادریم واین فرزندم هم خیلی شانسی واین که شاید خیلی دعا کرده بود ،خدا بهش داد وگرنه یه بار نتوسته یه همبستری درست باهام داشته باشه...یه دوسالی دنبال برنامه ی طلاق بود،ولی دادگاه گفته بود به خاطر فرزندت،نمی تونی مریضی اون رو ثابت کنی وموردت خاص نیست که همه حق ها رو به تو بدن...
خلاصه رفت وباهاش زندگی کرد والان دخترش حدود 16 سالیش هست،اما این خانوم تا یه آقایی رو می بینه،باهاش بگو وبخند می کنه ونصیحت هیچ کس رو هم قبول نمی کنه وبعضی مواقع کفر هم می گه وچون از زیبایی ظاهری هم برخورداره،دائم در حال لرزندان بنیاد خانواده هاست...دائم برا آقایون ناز وکرشمه میاد...
دوستانی که شعار زن،زندگی،آزادی می دن...روزی می رسه که اکثریت آقایون دچار اختلال جنسی می شن ودیگه مردی نمی مونه که شما باهاش لذت ببرید وازش بچه دارباشید...علاوه بر اون خانواده ای هم نمی مونه...اگر خداوند می گه خودتون رو بپشونید وتاکیدش هم روی هردوجنس خصوصا خانم هاست برای سلامت روحی وجسمی وجنسی جامعه هست،الان خیلی زمزمه می شنویم که دارن از هم جدا می شن...ما الان خیلی پسرهای جوونی داریم که دچار اختلال جنسی شدن واگرم دوست داشته باشن؛نمی تونن تشکیل خانواده بدن...
امیدوارم روزی برسه که همه باهم برای داشتن یه جامعه ی سالم تلاش کنیم...
"شاد وتندرست باشید"
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام دوستان عزیز
میشه سوال منو جواب بدین
دخترم ۱۷ سالشه
ماه قبل و این ماه که پریود شد پاهاش عرق سوز شده اونم تو هوای سرد
تا بحال همچین اتفاقی براش نیفتاده
خیلی نگرانم
علت عرق سوز شدن اونم تو هوای سرد چی می تونه باشه
و اینکه چیکار کنم بهتر بشه
چون معمولا تو هوای گرم تابستون عرق سوز میشه بخاطر هوای گرم
ولی الان تو هوای سرد
اونم موقع پریودی
میشه راهنماییم کنید ممنون میشم
تشکر از مدیر و ادمین کانال و دوستان عزیز
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام ادمین عزیز توروخدا خواهش میکنم این پیامم رو بزار توگروه فوری ، شوهر من با پدرش و برادرش تو یک کاری شراکت دارن ، بخدا برادرش که اصلا نیست زمان پول که میرسه میاد پدرشوهرمم میگه من نمیتونم وکمرم درد میکنه همه کارها به دوش شوهر منه از کارکردن بگیر تا فروش محصول هرچی هم باهاش صحبت میکنم میگم نگاه داداشت نیست باباتم اینجور اما انگار نه انگار باز ادامه میده بخدا همه ی اون پول ها برای اون هاست هیچی به ما نمیرسه اصلا ،توروخدا کمکم کنید دعایی بدین که دل سردش کنم دیگه شراکت نکنند باهم بخدا خسته شدم با بچه کوچیک هرچی میگم پول بده برای بچه لباس بخرم انگار نه انگار ولی ب ای اوناهمه کار میکنه توروخدا کمکم کنید ،ممنونم ازتون🙏❤
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام حبیبه خانم.. خداقوت❤️یک سوال از دوستان داشتم کسی تویزد پزشک طب سنتی به اسم نوری میشناسه اگه میشناسید لطفا آدرسی تلفنی هرچی هست بیزحمت داخل کانال بزارید خداخیرتون بده
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزان
لطفا اگه تحربه ای دارید بگید واقعا نگرانم
کسی هست که نوزادش تیروییدش بالا بوده باشه
بعد چی شده
روی هوش و مغزش تاثیری داشته؟
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر ی عمده فروشی سرویس ملامین تو یزد یا اصفهان یا شیراز میخام از دوستان تقاضا دارم که اگه میشناسن شماره تلفن برام بذارن کانال ممنون میشم
خیلی احتیاج دارم لطفاً دریغ نکنید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام ببخشید من شوهرم خیلی اذیتم میکنددوستم ندارد نمی گذاردفرزندم خانه مادرم برودالان ۱۰ماه هست.وپسرم حرف من رااصلاگوش نمی دهد .هرچخ پدرش گفت گوش میکند.لطفاکمکم کنید.
پسرم ۱۶ سالش هست نگاه به پدرش می کند دادسرم می زندچکارکنم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خانمها عزیز من قرص زد بارداری میخورم ولی الان ماه قبلی خیلی کم خونریزی داشتم الان این ماه هم خیلی کم دارم یعنی به اندازه لک نمی دونم چی بخورم که قشنگ پریود بشم بعد رازیانه اگه بخورم چون کیست سینه دارم نمی تونم بخورم چون ضرر داره برا کیست خواهشن جواب منو بدین خیلی میترسم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام گلم میشه لطف کنید بهم بگید من چه دعایی بخونم که خانه دار بشم من ۹سال تو یه اتاق زندگی میکنم با مادر شوهرم وخانواده شوهرم بخدا دیگه خسته شدم پسر م شده ۱۹ ساله من هنوز خونه ندارم چند سال خونه اجاره ای بودم انلان اومدید تواین اتاق اینقدر اذیتم میکنند که نگو دیگه هر حرف هرچی که بگید برام در آوردند دیگه بخدا خسته شدم شوهرمم به حرف اوناس
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
#نامه_های_آسمانی 🕊
وصیت نامه شهید مصطفی چمران
وصیت میکنم …
وصیت میکنم به کسی که او را بیش از حد دوست میدارم! به معبود من! به معشوق من! به امام موسی صدر! کسی که او را مظهر علی میدانم! او را وارث حسین میخوانم! کسی که رمز طایفه شیعه، و افتخار آن، و نماینده هزار و چهار صد سال درد، غم، حرمان، مبارزه، سرسختی، حق طلبی و بالأخره شهادت است! آری به امام موسی وصیت میکنم …
برای مرگ آماده شدهام و این امری است طبیعی که مدتهاست با آن آشنا شدهام. ولی برای اولین بار وصیت میکنم. خوشحالم که در چنین راهی به شهادت میرسم. خوشحالم که از عالم و ما فیها بریدهام. همه چیز را ترک گفتهام. علایق را زیر پا گذاشتهام. قید و بندها را پاره کردهام. دنیا و ما فیها را سه طلاقه گفتهام و با آغوش باز به استقبال شهادت میروم.
از اینکه به لبنان آمدم و پنج یا شش سال با مشکلاتی سخت دست به گریبان بودهام، متأسف نیستم. از اینکه آمریکا را ترک گفتم، از اینکه دنیای لذات و راحت طلبی را پشت سر گذاشتم، از اینکه دنیای علم را فراموش کردم، از اینکه از همه زیبائیها و خاطره زن عزیز و فرزندان دلبندم گذشتهام، متأسف نیستم … از آن دنیای مادی و راحت طلبی گذشتم و به دنیای درد، محرومیت، رنج، شکست، اتهام، فقر و تنهایی قدم گذاشتم. با محرومیت همنشین شدم. با دردمندان و شکسته دلان هم آواز گشتم. از دنیای سرمایه داران و ستمگران گذشتم و به عالم محرومین و مظلومین وارد شدم. با تمام این احوال متأسف نیستم …
تو ای محبوب من، دنیایی جدید به من گشودی که خدای بزرگ مرا بهتر و بیشتر آزمایش کند. تو به من مجال دادی تا پروانه شوم، تا بسوزم، تا نور برسانم، تا عشق بورزم، تا قدرتهای بینظیر انسانی خود را به ظهور برسانم، از شرق به غرب و از شمال تا جنوب لبنان را زیر پا بگذارم و ارزشهای الهی را به همگان عرضه کنم، تا راهی جدید و قوی و الهی بنمایانم، تا مظهر باشم، تا عشق شوم، تا نور گردم، از وجود خود جدا شوم و در اجتماع حل گردم، تا دیگر خود را نبینم و خود را نخواهم، جز محبوب کسی را نبینم، جز عشق و فداکاری طریقی نگزینم، تا با مرگ آشنا و دوست گردم و از تمام قید و بندهی مادی آزاد شوم…
تو ای محبوب من رمز طایفهای، و درد و رنج هزار و چهار صد ساله را به دوش میکشی، اتهام و تهمت و هجوم و نفرین و ناسزای هزار و چهار صد سال را همچنان تحمل میکنی، کینههای گذشته و دشمنیهای تاریخی و حقد و حسدهای جهانسوز را بر جان میپذیری، تو فداکاری میکنی، تو از همه چیز خود میگذری، تو حیات و هستی خود را فدای هدف و اجتماع انسانها میکنی، و دشمنانت در عوض دشنام میدهند و خیانت میکنند، به تو تهمتهای دروغ میزنند و مردم جاهل را بر تو میشورانند، و توای امام لحظهای از حق منحرف نمیشوی و عمل به مثل انجام نمیدهی و همچون کوه در مقابل طوفان حوادث آرام و مطمئن به سوی حقیقت و کمال و قدم بر میداری، از این نظر تو نماینده علی (ع) و وارث حسینی… و من افتخار میکنم که در رکابت مبارزه میکنم و در راه پر افتخارت شربت شهادت مینوشم…
ای محبوب من، آخر تو مرا نشناختی! زیرا حجب و حیا مانع آن بود که من خود را به تو بنمایانم، یا از عشق سخن برانم یا از سوز درونی خود بازگو کنم… اما من، منی که وصیت میکنم، منی که تو را دوست میدارم… آدم سادهای نیستم! … من خدای عشق و پرستشم، من نماینده حق و مظهر فداکاری و گذشت و تواضع و فعالیت و مبارزهام، آتشفشان درون من کافیست که هر دنیایی را بسوزاند، آتش عشق من به حدی است که قادر است هر دل سنگی را آب کند، فداکاری من به اندازهای است که کمتر کسی در زندگی به آن درجه رسیده است … به سه خصلت ممتاز شدهام:
۱. عشق که از سخنم و نگاهم و دستم و حرکاتم و حیات و مماتم میبارد. در آتش عشق میسوزم و هدف حیات را جز عشق نمیشناسم. در زندگی جز عشق نمیخواهم، و جز به عشق زنده نیستم.
۲. فقر که از قید همه چیز آزاد و بینیازم. و اگر آسمان و زمین را به من ارزانی کنند، تأثیری در من نمیکند.
۳. تنهایی که مرا به عرفان اتصال میدهد. مرا با محرومیت آشنا میکند. کسی که محتاج عشق است، در دنیای تنهایی با محرومیتِ عشق میسوزد. جز خدا کسی نمیتواند انیس شبهای تار او باشد و جز ستارگان اشکهای او را پاک نخواهند کرد. جز کوههای بلند راز و نیازهای او را نخواهند شنید و جز مرغ سحر نالههای صبحگاه او را حس نخواهند کرد. به دنبال انسانی میگردد تا او را بپرستد یا به او عشق بورزد. ولی هر چه بیشتر میگردد، کمتر مییابد …
#ادامه_دارد...
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌
سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال
ایام به کام
دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇
پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم
و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن
تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه
یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه
پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم
یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره
فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند
ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇
در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅
https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139
عضو بشید همگی🙏👆
کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸
#ارادتمند🙏🌸
#حبیبه
دوس داری کمکت کنم تولیدی خانگی خودتو راه بندازی؟
❤️یه مربی باتجربه را تمام وقت کنارت داشته باشی همه سوالاتتو جواب بده اونم رایگان 🙂💙
یه سر به کانالم بزن
سوالات خیاطی رو در این آیدی ایتا بپرس و رایگان جواب بگیر⬇️
@Kook_talaa
🔴کانال اول:جوابدهی ۲۴ ساعته 👇
https://eitaa.com/joinchat/2874212551Cfb9fa60dee
🔴کانال دوم مختص اموزشای رایگان کاربردی 👇
https://eitaa.com/joinchat/2686779904C23a38baadd
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
دوس داری کمکت کنم تولیدی خانگی خودتو راه بندازی؟ ❤️یه مربی باتجربه را تمام وقت کنارت داشته باشی هم
در هر زمینه خیاطی، از کیف دوزی و کاور دوزی تا دوخت انواع لباس و راه اندازی تولیدی هر سوالی داری بپرس و حرفه ای جواب بگیر.امتحانش مجانیه👇😍 https://eitaa.com/joinchat/2686779904C23a38baadd
عزیز شدن نزد مادر شوهر ⛔️
هر کسی بخواهد نزد همه از شوهر
گرفته تا مادر شوهر و خواهر شوهر
و حتی خواستگار و.. عزیزو محبوب شود
تا سه روز،صبح ها قبل از این با کسی حرف بزند
این ذکر را بخواند و به خودش فوت کند..👇
https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0
خیلیا با همین ذکر ساده عزیز خانواده ی شوهر شدن😍👆