#تجربه_اعضا ❣ سلام چند وقت پیش فهمیدم یکی زندگیمو طلسم کرده و رزق و روزی و حال روحیمو بستن خواستم برم باطل نامه بگیرم ولی گفتم نکنه سراغ رمال رفتن اشتباس گیج بودم این طلسم باعث بود که همش با شوهرم دعوا میکردم و اونم چون درامدش صفر شده بود همش دپرس بود دعوامون شد پاشدیم زدیم بیرون گفتم منو ببر مزار شهدا رفتم نشستم زیر پای یه شهید و تا میتونستم گریه کردم و زار زدم گفتم اگه باید باطل نامه بگیرم میرم و میگیرم ولی اگه نباید بگیرم یه راهی بهم نشون بده فردا شد و من حس کردم توی سخنرانی که شوهرم گوش میکرد واعظین به گوشم خورد اومدم تو ایتا گفتم ببینم چنین کانالی هست زدم و اخرین پیامی که گذاشته بودن و اولین پیام به چشم من خورد سخنرانی ایت الله رفیعی راجع به طلسم و جادو و... بود این معجزه ای که من از شهدا دیدم که راه گذاشتن جلو پام و وقتی سخنرانی رو گوش کردم اقای رفیعی گفتن وقتی طلسم میشه سراغ رمال و... رفتن اشتباس باید با مراجعه به قران و.... حلش کنید گفتن با چهار قل و سوره حشر و واقعه و... حل بشع من چهله سوره حشر گرفتم و از روز بعدش کار و بار شوهرم کاملااااا درست شد و به درامد کلان رسید😍 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-•• #ویزیت و #مشاور طب اسلامی👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a

کانالی پر از حس خوب هنر💓 اکسسوری های زیبا و خاص توتیا https://eitaa.com/joinchat/3035824260Cfd27e53422 😍😍👆🏻👆🏻دلم ضعف رفت

🌞روزی یک صفحه #قران بخوانیم 🌞 سوره #هود❤️ صفحه ی ۲۲۵🌹 @azsargozashteha💚

🌞روزی یک صفحه #قران بخوانیم 🌞 سوره #هود❤️ صفحه ی ۲۲۵🌹 @azsargozashteha💚

#پاسخ_اعضا ❣ سلام خانمی ک نوزادشون سینشونونمیگیره عزیزم حتمانوک سینه ندارین .بچه اذیت میشه .نوک سینه روتودستتون بگیرین ی یکم بیرون بکشین روزی چندبارانجام بدین نوزادتونم بگیره خوب میشه . عزیزم التماس دعاشماپاکین برای همه دعاکنین 🧡🧡🧡🧡🧡 سلام دوست عزیز روز بخیر به شما و تمام دوستای عزیز در مورد دوست بزرگواری که تازه زایمان کردن و بچشون سینه رو نمیگیره منم بچم همین طور بود و حتی سه ماه فقط از یک سینه شیر می‌خورد و خدا رو شکر مادرم نزاشت شیر خشکی بشه و عادت کنه به شیشه به هیچ عنوان شیر خودتون رو تو شیشه نکنید وبهش بدید چون راحت تر هس خوردنش دیگه سینتون رو به هیچ عنوان نمیگیره حتی اگر سخت بود با قطره چکون بهش شیر بدبد اونم شیر خودتون فقط مجلزید روزی یک بار شیر خشک بدید وگرنه سینتون رو نمیگیره و اینکه برا نوک سینه بیرون بیاد سرنگ بزرگ ها بگیرید سرشو با چاقو ببرید به مقدار ی بند انگشت نوک سینتون رو بکنید داخل سرنگ و بکشید با پمپش روی چند بار این کار رو انجام بدید و پماد ویتامین آ د هم بزنید تا ترک نخوره توک سینه میاد بیرون و مشکلتون حل میشه من بخاطر این معضل دجار افسردگی شدم که خدا روشکر دکترم با این راه حل کمک بزرگی بهم کرد و بچم سینم رو گرفت ولی اصلا اصلا تو شیشه بهش شیر ندید و بیشتر از یک بارم شیر خشک ندید تا خوشمزگی شیر خشک باعث بشه از طعم و مزه شیر خودتون بدش بیاد ان شاالله زنده باشه عزیزم در پناه حق ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• #ویزیت و #مشاور طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a

#بخش_چهاردهم شروع کردم به سرفه کردن و روی زمین بالا آوردن از شدت سرفه نفس کشیدن برام سخت شده بود... وقتی مهموناشون رفتن احمد اومد تو اتاق از ترس یه گوشه جمع شدم که اومد جلو دستشو گذاشت رو سرم و گفت درد داری هدی؟ تو که میدونی من چقدر عاشقتم چرا باهام اینجوری میکنی ؟ دستشو فشار داد روی ورم سرم و گفت درد میکنه ؟ میخوای ببرمت دکتر ؟ با شوق گفتم آره ، آره، که احمد رفت از تو جیب شلوارش یه قرص درآورد و گفت بیا اینو بخور خوب میشی . قرص و که خوردم نمیفهمیدم احمد چی میگه، واقعا انگار آب روی آتیش بود و همه دردام از بین رفت ، احمدم دو تا قرص خورد و بعدشو اصلا یادم نمیاد... نفهمیدم چقدر خوابیده بودم ولی چشامو که باز کردم اتاق تاریک بود و همه دردای عالم ريخته بودن توی جونم . آرزو کلافه در اتاق باز کرد و منو که دید اومد جلو و گفت بیدار شدی ؟ پاشو آب بخور راه برو چی داد بهت کشیدی ؟ خدا لعنتش کنه واسه چی کشیدی ، میخوای بدبخت بشی مثل خودش روانی بشی ؟ گفتم درد دارم آرزو ، آرزو گفت پاشو ببرمت حموم اینجوری حالت بهتر میشه ، کف حموم نشسته بودم و به کبودیای یک تیکه بدنم نگاه میکردم و اشک میریختم که آرزو گفت خودم بهت مسکن میدم دیگه از احمد چیزی نگیر، سرشم داد نزن باهاش آروم صحبت کن وگرنه به قصد کشت کتکت میزنه، مادرم وقتی بچه بود یه بار اونقدر کتکش زد که خون بالا آورد..از بچگی از مادرم کتک خورده و الانم ازش میترسه و هر چی اون بگه گوش میده .. اصلا سر احمد داد نزن هدی .. باشه ای گفتم و آرزو بدنمو شست و رفتم تو اتاق خوابیدم با مسكنایی که خورده بودم دردم کمتر شده بود . احمد آخر شب اومد پیشم دراز کشید و وقتی دید دیگه خبری از جیغ و داد نیست خودشو بهم نزدیک کرد و گفت بوهای خوب میدی حداقل اون روز دیگه کتک نخوردم ، از روزای بعد سعی میکردم کمتر جیغ و داد کنم تا کتک نخورم و اوضاعم بهتر بشه تا بتونم یه فکری بکنم برای خودم . روز بعد همین که آرزو ظرف غذا رو آورد جلوم گذاشت با اشتها شروع کردم به خوردن، نزدیک یک هفته خورد و خوراکم شده بود کتک خوردن و نمیتونستم رو پای خودم وایستم ، حتى نون کنار بشقاب برنجمم خالی خالی خوردم و وقتی سیر شدم یه گوشه خوابیدم ، احمد عصری اومد پیشم و گفت حالت بهتر شده ؟ آره ای گفتم که گفت بقیه پولو دادم به مادرم میزاره برامون بانک فردا روز بچه دار شدیم یه پس اندازی داشته باشیم ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• #ویزیت و #مشاور طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a

#چالش_سوم ❤️😍 بنده شش سال پیش زمانیکه واقعا احساس کردم دیگه نیاز ازدواج بکنم با دوستم رفتیم مراسم شیر خوارگان‌. بچه برادر دوستم اسمش حسین بود و شش ماهه آخر مراسم داشتیم حرف می زدیم گفتم آقا حسین به خدا بگو به حق علی اصغر تا سال بعد اینموقع منو عمت ازدواج کنیم نی نی داشته باشیم پسر باشه بزارم اسمش رو علی اصغر. دوستم نا امید گفت از این دعاها زیاد کردیم هیچ نشد گفتم حالا بگو انشاءالله ‌ فرداش آقامون بهم معرفی شدن و چون مبلغ بودن و تبلیغ تلفنی حرف هامون رو زدیم و شرایط رو گفتیم بعد عاشورا اومدن حضوری هم رو دیدیم و عقد کردیم بعدم برا عروسی اربعین رفتیم کربلا با خواهرم و دوستم برگشتیم تو مهدیه محلمون یک ولیمه دادیم و رفتیم سر زندگی مون. و مراسم شیرخوارگان سال بعد آخر ماه نهم باردار بودم دوقلو و دوباره برا زایمان طبیعی دعا کردم و خدا رو شکر بچه ها به راحتی دو روز بعد عاشورا طبیعی دنیا اومدن اسم پسرمو گذاشتم علی اصغر و برا دوستمم که هنوز مجرد بود مجدد دعا کردم تو مراسم و اون سال اون هم ازدواج کرد. از حاجت خواستن من تو مراسم تو مدت کمتر از از یک سال ازدواج کردم و دو تا بچه یک دختر و یک پسر نصیبم شد و این لطف خدا و اباعبدالله و علی اصغر شش ماهه بود. ❣❣❣❣❣ من هر موقع چیزی رو گم میکنم یا جایی میزارم که فراموشم میشه ایت الکرسی میخونم عالیه☺️ یا هر موقع حاجتی دارم یا نیاز مالی دعای معراج نذر میکنم میخونم خیلییییی عالیه حتما حتما بخونید 😍 ❣❣❣❣❣ وقتی چیزی ازتون دزدیده میشه وقتی میخواید بخوابید 311 بار بگید 👇👇یادلیل المتحیرین و بعد از گفتن این ذکر با کسی حرف نزنید و بخوابید توی خواب دزد رو پیدا میکنید😍 ❣❣❣❣❣ دوستان عزیزی که مادر شوهر یا خواهر شوهر یا هرکس دیگه ای بد شما رو پیش مردم گفته دعای زیر شما رو نزد مردم محترم و مکرم میکنه😍😍😍😍😍یا حمیدِی الفِعالِ ذَالمَنَّ عَلی جَمیعِ خَلقِهِ بِلُطفِهِ🌸 ❣❣❣❣❣ من خیلی وقتا وقتی مشکلی برام پیش میاد نظر حدیث کسا میکنم به نیت ۵ تن ال عبا وهدیه به سلامتی امام زمان عجل الله واقعا مجربه ❣❣❣❣❣ نذر شیر برای حضرت علی اصغر علیه السلام هم خیلی زود حاجت میده. ....هر چقدر در توانتون بود ۱کیلو یا بیشتر ❣❣❣❣❣ من زیر قبه امام حسین کربلا حاجت گرفتم قسمت همگی بشه انشاالله کرونابره یه پسر داشتم دعا کردم خدا بهم دختر بده که دعام مستجاب شد خداروشکر ویکی هم اینکه ماه آذر بابام تو آی سیو بود و درگیری ریه بالا بود خواهر برادرا براش ختم انعام و حدیث کسا خوندیم خداروشکر شفا پیدا کردند ❣❣❣❣❣ با نذر صلوات و هدیه کردنش به شهدا زیر ۲۰ روز حاجت گرفتم ❣❣❣❣❣ بله یه دعایی هست که من هم خودم هم اطرافیانم همیشه باهاش به نتیچه رسیدیم هروقت هرچیزی گم میشه میخونم اَصبَحت وفی اَمانِ الله اَمسَیت وفی جَوارِالله پشت سرهم میخونم ومیگردم دنبال اون شی وفوری پیدا میشه گمشده ام

#پرسش_اعضا ❣ سلام علیکم کسی از اعضا هست که با بلوچ های بزرگوار سمت کرمان اشنا باشه؟ نارویی و شیعه هستن میخاستم درباره پوشش و گویششون بپرسم کرمونیه یا بلوچی و پوششون چجوریه یعنی مثل بقیه بلوچ های اهل سنت هستن؟ و چطور ادمایی هستن؟ ممنون میشم توی کانال قرار بدین فقط ضروریه عجله دارم🖐🏻🙏 ❣❣❣❣❣❣ سلام لطفاپیام منوبذاریدتاکسانی که تجربه دارندمنوراهنمایی کنن،مابایهشخصی که توکارفروش اینترنتی شبکه ای هست آشناشدیم، ایشون مارودعوت به سرمایه گذاری کردن وخیلی وسوسه می کنن که می تونید به حقوق ماهی 20_30میلیون تومن وبالاتربرسید، ازما می خوان 8میلیون خریدلوازم آرایشی بهداشتی داشته باشیم تابعدبفروشیم وبه سوددهی برسیم. می خواستم ببینم کسی بوده که واقعاًاین کاربراش سودآوربوده باشه؟ چون ما8میلیون نداریم بایدقرض کنیم اسم شرکتشون پنبه ریزهستش لطفا زودجواب بدیدممنون ❣❣❣❣❣❣ من دختر هفده ساله هستم. مشکلم اینه از الان میگن ک شما واسه پسر عموت هستی .من ازش خیلی متنفرم و خیلی ازش بدم میاد چون که نه کار داره ونه خونه داره واخلاقش هم عالی نیستن ولی مشکل اینه داداش بزرگش اول امد خواستگاری خواهرم قبول نکرد والان اگ من هم قبول نکنم عموم از ما متنفر میشه ونمیزاره باکسی دیگه ازدواج کنیم وراهی نمیده کسی در خونمون بزنه نظرتون چیه؟؟ ❣❣❣❣❣❣❣ سلام خانمای عزیز یک سوال داشتم برای درمان کرونا تحت نطر طب سنتی قرار گرفتین وبا طب سنتی درمان کسی شده اگه درمان شده چه داروهایی استفاده کرده ویکی داروی امام کاطم چه ترکیباتی داره بعد با داروهای طی سنتی ریه دیگه درگیر نشده واگه اول شروع کرونا باشه چه کارهایی مفید هست ممنون می شم جواب بدین ایدی ادمین👇🏻🌱 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• #ویزیت و #مشاور طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a

#دردو_دل_اعضا 🧡 يك ماه پیش من و همسرم تصمیم گرفتیم بریم شهرستان خونه مادرشوهرم سه چهار روزي بمونیم. خلاصه رفتیم و بعد از سه چهار روز تصمیم گرفتیم برگردیم و چون ظهر میشد مادر همسرم پیشنهاد داد ناهار رو درست کنه تا به خاطر شرایط کرونا توي مسير نخواهیم از رستوران غذا بگیریم من به خاطر اینکه مادر شوهرم اذیت نشن خودم دست به کار شدم ناهار درست کردم مقداري رو گذاشتم براي خودمون و مقداري هم براي مادرهمسرم تا دیگه نخوان غذا درست کنن. خلاصه راه افتادیم من دستپخت خيلي خوبي دارم و به آشپزي بسیار علاقه دارم و باعشق غذا درست میکنم ولي همسرم همیشه غذا رو که میخورد میرفت کنار دریغ از يك دستت درد نکنه خشك و خالي چه برسه به تعریف و تمجید اما اون روز بعد از خوردن غذا خيلي از غذا تعریف میکرد که باعث تعجب ولي خوشحالي من شد... بعد از چندي خواهرشوهرم به همسرم زنگ زد بین صحبت هاشون همسرم گفت که زرشك پلو با مرغ مامان خيلي خوشمزه بود و چقدر بهم چسبید اونجا بود که فهمیدم همسرم فکر کرده غذا رو مادرش درست کرده بخدا من مادرش رو دوست دارم و از اینکه به مادرش محبت میکرد ناراحت که هیچ خوشحالم میشدم اما اون روز حسادت من برانگیخته شد. قطعا اگر میدونست غذا رو من پختم با بي تفاوتي میخورد مثل همیشه😞 باور کنید دنیای زنها خیلی ساده است با یک تعریف کوچک و با "دوستت دارم" گفتن ساده خیلی حالشان خوب می شود! محبت و احترام هیچ خرجی ندارد. محبت را از یکدیگر دریغ نکنیم! آدمها با همین دلخوشی های کوچک انرژی میگیرند و سختی های زندگی را تاب می آورند. گفتم شاید تلنگري ساده باشه براي آقایون کانال🙏مرسي که پیاممو میخونید🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• #ویزیت و #مشاور طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a

#تغییر_نگرش 💚 #سبک_زندگی 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

کانالی پر از حس خوب هنر💓 اکسسوری های زیبا و خاص توتیا https://eitaa.com/joinchat/3035824260Cfd27e53422 دلم ضعف رفت😢👆🏻😍