eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
167.7هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 🗓 ۱۷ مرداد | اسد ۱۴۰۳ 🗓 ۲ صفر ۱۴۴۶ 🗓 7 اوت 2024 ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🌹 امروز متعلق است به: 🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام 🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام 🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام 🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🗞 وقایع مهم شیعه: 🔹مجلس یزید لعنة الله علیه، 61ه-ق 🔹شهادت زید بن علی بن الحسین علیهم السلام، 121ه-ق ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️18 روز تا اربعین حسینی ▪️26 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ▪️28 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام ▪️33 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ ❇️ روز ۱۰۰ مرتبه: یا حَیُّ یا قَیّومُ ای زنده،‌ ای پاینده ❇️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد ❇️ روز به اسم موسی بن جعفر (ع) و علی بن موسی (ع) و محمد بن علی (ع) و علی بن محمد (ع) است. روایت شده در این روز این چهار امام خوانده شود. ذکر روز چهارشنبه می‌شود. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 📚 شب : طبق ایه ی ۳ سوره عمران می‌باشد. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ ⛔️ برای و دادن روز مناسبی نیست. ✅ برای و روز مناسبی است. ⛔️ برای گرفتن روز مناسبی نیست. ✅ برای روز مناسبی است‌. ✅ برای و روز مناسبی است. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌. ✅ امشب برای خوب است. ⛔️ برای رفتن روز مناسبی نیست. 🔰 زمان : از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🔹امروز روز مبارکی است. 🔹امروز برای شروع کارها خوب است. 🔹دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔹کسی که در این روز بیمار شود زود بهبود یابد. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🔸کسی که امروز گم شود، زود پیدا میشود. ان شاء الله. 🔸قرض دادن و قرض گرفتن با احتیاط باشد. 🔸برگزاری مجالس عروسی و جاری ساختن صیغه ی عقد،با صدقه و توکل برخداوند انجام شود. 🔸کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🔸خرید و فروش و تجارت،خوب است 🔹میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔹رسیدگی به ایتام  ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔹صدقه دادن خوب است. 🔸رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در 《 پشت پا 》 است.👈🏻باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🔸مسیر رجال الغیب از سمت شمال میباشد. بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت):بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب👈🏼و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.  ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ ☜ صبح 03:42 اذان ظهر 12:10 ☜ اذان مغرب 19:22 طلوع آفتاب 05:17 ☜ غروب آفتاب 19:03 نیمه شب 00:23 ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🌹 🌹 در هنگام خرید و فروش خواندن آیه 70 سوره بقره : قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ البَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاء اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ موجب می شود در آن معامله ضرر نبیند و همین طور خواندن این دعا:يَا مُخَيِّرُ يا مُختارُ یا مَنِ الخَیرٌ بِیَدِهِ یا خَیرَ دَلیلٍ الخَیرِ یا مُرشِدٌ یا هادی .منبع : رهنمای گرفتاران ص 195 و 196 ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی عمود ۱۸:۳۰ 🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی میشود. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
اي دل ار سيل فنا بنياد هستي برکند چون تو را نوح است کشتيبان ز طوفان غم مخور ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
روز چهلم✅ شهید زکریا شیری❤️ ذکر صد صلوات 🌱 و زیارت عاشورا🌱 به نیت ظهور اقا امام زمان و شفای بیماران بخت گشایی و رفع گرفتاری 🤲 حتما انجام بدید ان شالله
Ziyarat-Ashura-ali-fani-232665.mp3
8.41M
قرائت زیارت عاشورا ❤️ صوتی 🌱 با نوای علی فانی 🌸🍃
زکریا شیری در تاریخ ۱ آذرماه سال ۱۳۶۵ در روستای گرماب خدابنده زنجان چشم به جهان گشود. پدرش شعبانعلی و مادرش رقیه آقائی نام داشت. زمانی که زکریا دوران ابتدایی را به پایان رساند خانواده شهید شیری به قزوین آمدند. این شهید بزرگوار در خانواده‌ای مذهبی و ۹ نفره زندگی می‌کرد ۳ برادر و ۳ خواهر داشت که دو تن از برادرانش طلبه هستند؛ و او فرزند دوم و پسر ارشد خانواده بود. دوران تحصیل پس از پایان تحصیلات دبیرستان و گرفتن دیپلم برای استخدام در سپاه قزوین اقدام کرد و با توجه به‌این‌که زمان خدمت سربازی او فرارسیده بود، همزمان به خدمت سربازی رفت و هشت‌ماه در سنندج خدمت کرد. پس از قبولی در سپاه، وارد دانشگاه افسری شد (اوتحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی و رشته مدیریت دفاعی ادامه داد) و پس از گذراندن دوره‌های آموزشی تکاوری، به مدت هشت سال در تیپ صاحب‌الامر (عج) سپاه قزوین مشغول به خدمت شد و توسط سپاه صاحب الامر (عج) قزوین و به عنوان فرمانده تیپ ۸۲ دسته و مدافع حرم در جبهه دفاعی سوریه حضور یافت. ازدواج شهید زکریا شیری شهید شیری یک روز آمد کنارمادرش و گفت: «ننه من قصد ازدواج دارم شما چه کسی را پیشنهاد می‌دهید؟» مادرش به او گفت: «در فامیل دختران مومن زیادی داریم هرکدام مورد پسند شماست بگو برایت اقدام کنم»، مدتی بعد زکریا منزل عمه اش در یکی از روستا‌های زنجان رفته و از دخترعمه اش خواستگاری کرد! و بعد آمد نزد مادر و گفت: «من از دخترعمه‌ام خواستگاری کرده‌ام و با او درباره شرایط کاری خودم صحبت کردم.» در ادامه مادر شهید گفت: «زکریا چطور خجالت نکشیدی خودت از عمه ات خواستگاری کردی؟ نگاهی به من کرد و گفت خیلی راحت بود.» پس از آن دخترعمه اش را با کمترین تشریفات عقد کرد و عروسی گرفتند و زندگی خودشان را شروع کردند. در تاریخ ۱۱ فروردین ماه سال ۱۳۸۷ با دختر عمه خود ازدواج کرد و از او یک دختر ۴ ساله و یک پسر ۲ ماهه به یادگار مانده است. پس از ازدواج تا سه سال فرزندی نداشتند و پس از اینکه درس زکریا در اصفهان به اتمام رسید دخترش فاطمه به دنیا آمد و زمانی که فاطمه سه ساله بود، محمدصدرا درشکم مادرش بود. زکریا در سوریه هنوز از جنسیت فرزند دومش باخبر نبود که به یکی از همرزمانش گفته بود که اگر فرزندم دختر بود دوست دارم اسمش ریحانه باشد و اگر پسر بود محمدصدرا. زمانی که زکریا شهید شده بود ما به ملاقات همرزمش که در سوریه زخمی شده و در بیمارستان بود رفتیم به من گفت اسم فرزند زکریا را محمدصدرا بگذارید؛ پسرتان این اسم را انتخاب کرده بود. خصوصیات اخلاقی شهید زکریا شیری ۱-همیشه در سلام کردن به کوچک و بزرگ سبقت می‌گرفت و همه افرادخانواده‌ی او شیفته این اخلاقش بودند. ۲- خوش خنده بود و تبسم از لبانش محو نمی‌شد هر زمانی که از خواب بیدارش می‌کردم تا چشمانش را باز می‌کرد لبخندی به من می‌زد و سلام می‌داد؛ هیچ وقت عصبانی نمی‌شد. ۳-از لحاظ مالی (در دوران کودکی تا ازدواج) خانواده‌اش را درک می کرد؛ مثلا اگر دوست داشت اردوی مشهد برود و ما هزینه‌اش را نداشتیم اعتراضی نمی‌کرد و با دوستانش همراه نمی‌شد، در همه شرایط احترام من و پدرش را حفظ می‌کرد. ۴-ارادت خاصی به امام حسین (ع) و حادثه عاشورا داشت، همیشه ایام محرم و صفر در دسته‌های عزاداری پابرهنه شرکت می‌کرد و اصلا اهل تکبر و غرور نبود و با حضور شهید شیری در جایی غیبت انجام نمی‌گرفت. ۵- اهل صله رحم بود و هفته‌ای یکی دوبار به منزل خواهرش می‌رفت و وقتی متاهل شد زیاد به دیدن ما می‌آمد. ۶- زکریا به خانواده‌های مستمند به خصوص برای تهیه جهیزیه کمک می‌کرد خانواده او این موضوع را پس از شهادتش متوجه شدند. همه این موارد نشان از این داشت که پسرم لیاقت شهادت را داشت. نحوه شهادت شهید زکریا شیری چهارم آذرماه سال ۱۳۹۴، در حلب سوریه و بر اثر انفجار تله انفجاری و اصابت ترکش و جراحات وارده شهید شد و تا ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ پیکرش مفقود بود. وصیت نامه شهید زکریا شیری برای دفاع از حرم سه ساله امام حسین (ع) باید سه ساله خودم را تنها بگذارم. نمی‌دانم زمانیکه این نوشته خوانده می‌شود آیا در بین شما هستم و یا اینکه به سعادت راه رستگاری و شهادت که آرزوی قلبی و همیشگی من بوده، رسیده‌ام.
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ این چله هم تمام شد 🌸 ان شالله به حق و حرمت خون شهدا هرآنچه که به صلاح و خیر هست براتون رقم بخوره و عزت و آبرو و سلامتی نصیب همگی باشه ان شالله 🤲 به حق محمد و ال محمد ❤️ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 💜 💜💜💜💜💜💜❤️❤️❤️❤️ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام خدمت اون خواهر عزیزی که با مادرشون زندگی میکنند و مادرشون میخوان کارهای خونه رو انجام بدن ولی نمیتونن تمیز اونکارهارو انجام بدن بگم که عزیزم دقیقا ما هم با مادر بزرگم همین مشکل رو داشتیم ولی چند تا کار بهتون میگم انجام بدین اول اینکه باید خدمت شما عزیز گرامی عرض کنم که ادما وقتی سنشون میره بالاتر کمی نگران میشن که نکنه خدایی نکرده از دست و پا برن یا زبونم لال زمین گیر بشن برای همین بعضی هاشون بهانه گیر و نق نقو میشن درصورتی که قبلا خیلی صبور و مهربان بودند و بسیار حساس و زودرنج میشن شما خیلی باید مواظب باشید آدم وقتی پیر میشه عین یه بچه میشه همونطور ناتوان و ضعیف عین بچگی های ما که ناتوان بودیم و همون مادر با صبوری و تحمل و حوصله به ما خیلی چیز ها یاد داد الان وقت جبران هست هرچند که هیچوقت نمیتونیم جبران کنیم ولی حداقل سعی خودمونو کرده باشیم دوم اینکه حتما کار و وظایفی به ایشون بدین که بفهمن مهمن و براتون ارزش دارن و حضورشون دیگه کمرنگ‌ نشده اگه به ایشون کاری ندین که انجام بدن حتما دور از جونشون از دست و پا میرن شک نکنید پس کار بهشون بدین وظایفی رو به عهدشون بذارید که بتونن انجام بدن مثلا مادر بزرگ من هم ۹۰سالشونه و ما وقتی متوجه شدیم مادربزرگم ظرف هارو درست نمیشورن ظرف های مهمان هارو جدا کردیم و ظرف هایی رو هم گذاشتیم برای دم دست خودش که توشون غذا درست کنه و بخوره شما هم یک سری ظرف بذارید برای دم دستتون که اون هارو مادرتون بشورن ولی ظرف های مهمان هارو خودتون با کمک مهمان ها بشورید و بعد جمع کنید(ما طبق عادت هرکجا مهمانی میریم کمک میزبان ظرف میشوریم اگر شما اینطور نیستین وقتی مادرتون سرگرم صحبت با مهمان هاست ظرف هارو بشورید)و به مادرتون بگید شما با مهمان ها صحبت کن و سرگرمشون کن ولی وقتی خودتون دوتا هستین ایشون ظرف هارو بشورن اشکالی نداره سوم اینکه لباس هارو از لباسشویی میخوان دربیارن بذارید اینکارو بکنن لباس ها رو که لباسشویی تمیز شسته ایشون فقط میخوان رو بند پهن کنند برید نگاهشون کنید اگر براشون سخت هست لباس هارو یکی یکی بدین دستشون تا ایشون پهن کنند اینکه شما میخواید همه ی کارهارو انجام بدین باعث میشه که ایشون فکر کنن که الان که دیگه هیچکاری نمیکنن بدنشون دیگه ضعیف تر داره میشه چهارم اینکه جارو کشیدن به خونتون رو نوبتی کنید یک روزشما و روز دوم مادرتون اینکارو انجام بدن مثلا امروز شما جارو بکشید و تمییز همه جای خونه رو جارو بکشید و فردا مادرتون اینکار رو انجام بدن چون روز قبلش شما جارو زدین روزی که مادرتون جارو میکشن زیاد کثیفی ها تو چشم نیست و اگر هم باز هم تمیز نشده بود ایشون رو بفرستین به بهانه ی پیاده روی یا خونه ی همسایه رفتن یه جارو دستی خودتون بزنید که ایشون متوجه نشن پنجم اینکه خودتونو با کاری سرگرم کنید هرکاری که دوست دارید و از انجامش لذت میبرید تا چند ساعت روی کارتون یا حرفه یا هنرتون تمرکزکنید و کمتر تو چشم مادرتون باشید تا دل دوتاتون برای هم کمی تنگ بشه و وقتی کارتون تموم شد برید کنار هم یه چایی بخورید و باهم کلی گل بگید و گل بشنوید خواهر گلم اگه کار ندیم دستشون و همه ی کارهاشون رو بکنیم هرروز ناتوان تر و ضعیف میشن حتما ایشون رو تشویق کنید هرروز برن پیاده روی یا خونه ی بستگان برن زیاد تو خونه نمونن که روحیه اشون همیشه خوب باشه و زیادی توی خونه نمونن امیدوارم کمکی کرده باشم منم سوگند ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام و عرض ادب خدمت ادمین عزیز و همه‌ی دوستان دلسوز...منم میخوام مشکلم رو بگم به
پاسخ اعضا 🌙🌸 ‌ سلام.....💜💜💜درباره اون خانوم .روپیشونیش مثل جامهر لک مونده اگر دراثر آفتاب سوختگیه .درمان روغن گوسفندی و سقز بنه..همون شیره درخت بنه..رو به اندازه مساوی سقزز.رو بزار رو گاز گرم بشه وقتی ذوب شد.رو غن اضاف کنید..بعد چند بار استفاده جواب میده..حتی لکی که بر اثر ضربه. ای لک زده. ام درمان میشه..عزیزانم برا سلامتی عزیزدلم مادرمهربونم..ومشکلات خودم.سه تا صلوت ختم کنید..خداوند رو شاکرم.از وجود تک تک عزیزای گروه...مرسی که هستین...منم مامان نورآی خانومم..💜💜💜 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 سلام ...💜💜💜عزیزانم..وقتی میشینم پای صحبتهاتون.درد هاتون مشکلا تتون..ازته قلب از خداوند خواستارم.تمام گرفتاریاتون حل شه.. همه مامشکلات داریم‌خوب دقت کنید..به آدمهای دوربرتون.آیا خداوند بنده. بدون درد آفریده..کلید هر مشکلی.صبره صبر...آرامش خودتونو حفظ کنید.من نمیدونم هر جور که بلدید..مسلط باشید..هیچ چیز.هیچ چیز تو این دنیا بی حساب کتاب نیست ..وی نکته خیلی خیلی مهم هم تو زندگهامون رعایت نمکنیم.ناشکریه..دوستان ناشکررررررر نباشیم.قدر داشته هامونو بدونیم..شاکر باشیم همین... من حتی از یخچال خونم تشکررمیکنم.میگم ممنونم یخچال خوبم اب سرد برام فراهم میکنی.غذاروتازه سالم نگه میداری ازگاز خونمون میگم ممنوم گاز خوبم‌غذامو میپزی..فرش خونه ام لباسم‌..هرچی دارم‌بابتش ازخداوند سپاس گذارم.هرچی هرچی دارم.از خداوند دارم.هروزم.ازش ممممممنونم.و کلام آخر خدا.هست خدا هست خدا هست.هر دردی داری بسپارید به اون بالا سری..فقط خدا.مامان نورآی خانمم.💜💜💜 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 سلام در جواب اون خانمی که در مورد تجربشون نوشته بودن که مهریه ۱۴ تا انداختن انگشتر ارزون خریدن طوری که مادرشون گریه کردن و خودشون برای ساخت خونه کارگری کردن اولا براشون آرزوی خوشبختی میکنم دوما باید بگم خانمی رو میشناسم که چند سال پیش به همین روش شما ازدواج کرد مهریه پایین انداخت عروسی نگرفت از مادر شوهر پیرش نگهداری میکرد برای ساخت خونه برای شوهرش کارگری کرد سیمان قاطی می‌کرد آجر جابجا می‌کرد خلاصه با پول یارانه زندگی میگذروند تا شوهرشو صاحب ماشینم کرد حتی طلاهایی که از خونه پدرش برده بود وفروخت داد به شوهرش اما بعد همه این کارا واز خود گذشته گیها یه روز شوهرشو با یه زن شوهر دار گرفتن شوهر زنه شکایت کرده بود کار به شلاق وتبعید کشید ومتاسفانه زنه با سرشکستگی تمام برگشت خونه پدرش ویه مرد وقیح که نه تنها از کارش شرمسار نبود بلکه میگفت برا مرد این کار عادیه زنم نباید گله گی کنه .تازه خانوادشم ازش حمایت میکردن وزن بیچاره رو میکوبیدن که طلاق نگیر چون بدبخت میشی ومجبور میشی با یه پیر مرد ازدواج کنی. اینارو نوشتم تا عاقلانه در زندگی تصمیم بگیرید وبرای هر کسی خودتونو فدا نکنید خیلی از انسانها ارزش فداکاری کردن بهشون رو ندارن. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 با عرض سلام‌حضور هم گروهیهای عزیز ۰در جواب خانم ۱۵ ساله که پسر عموش‌خواستگارشع و اول معتاد بوده خانواده اش اصرار میکنن حتمان با این ازدواج کنه دختر گلم این کارو نکن به هیچ وجه چون معتاد ترک نمیکنه به هیچ وجه استثثنادیک درصد اگه این اقا پسر جز این یه درصد باشع ‌من خودم مستند چند ین مورد دیدم بعد چند سال دوباره شروع کردن ۰شوهر خودم پانزده سال پیش سیکار کشید چند سال توبه ابولفضل عباس کرد الان دوباره شروع کرده دیگه نمیتونه ترک کنه ۰خودم یه دختر ۱۷ ساله دارم به هیچ وجه خدا نکنه اگه کور باشه لال و کر باشه به هیچ وجه دخترمو به همچین ادمی نمیدم تو هم اگه فامیلم بودی نمیذاشتم با همچی ادمی ازدواج کنی سرنوشت خانم های که شوهرش اعتیاد دارن بخون یا بپرس من به جای تو باش درسمو ادامه میدادم اگه استعداد درس خوندن نداشتم آرایشگری یا خیاطی میرفتم واقعا پدر و مادرت چطور ادمی هستن که میگن با این اقا ازدواج کن مردم میگن ما غریبه رو نمیشناسیم چجور ادمیه ولی پسر عموت که میسناسن دیگه از مواد خانمانسوز بدتر دخترم به هیچ وجه این کارو نکن جوانی تو جوانمرگ نکن 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 سلام برای خانمی که اورژانسی سوال کردن جنین 4هفته قلبش تشکیل نشده من از سابقه قبلی شما اطلاعی ندارم اما اگر چند هفته صبر کنین قلبش تشکیل میشود اینجور بچهها باهوشترند بهخداتوکل کنید و اولویت اولتون سقط نباشد!التماس دعا ᯽────❁────᯽ @azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام چند باری هست شنیدم که آقایون بعد مدتی از نظر ظاهر و جذابیت دیگه نامزد یا خانم شون رو نمیخوان، که البته حالا آیا توهم و فکره یا ریشه در دوران مجردی دارد یا نه بماند. فقط این باعث نگرانی و ترس خیلی ها از جمله خانم ها شده و گاهی دیدم که افرادی مطرح میکنن که مجردی باز بهتره با این وجود. خب حالا حرف من اینه که توی این کانال یا جاهایی شبیه این افراد خوشبخت زیادی که بهترین زندگی رو دارن و غالبا هم از دهه های 60 و 70 هستند و الان هم جزئی از این کانالن نمیان اعلام کنند که ما خوشبختیم و هیچ مشکلی نداریم، آخه نیاز نمیبینن و یا اینکه درستش هم نیست که بیان بین این همه مجرد پز متاهل بودن و زندگی شیرین رو بدن و همین باعث میشه دوستان مجرد دیگه فقط همین چند نفر محدود رو ببینن و بر اساس همین ترس و واهمه برشون داره. خوب بنظرم بیایم برای یه بارم که شده دوستان متاهل از زندگی شیرین خودشونم بگن. اولیش خود من، من آدم مقید و به اصطلاح مذهبی هستم و الان حدود یک ساله تو این کانال میام تا اینکه قبل از محرم یه گزینه خیلی خوب پیدا کردم و نامزد کردیم، الان هر چه میگذره دارم متوجه میشم که چقدر خدا بهم لطف کرده که نامزدم رو سر راهم قرار داده و گاهی از شوق اشک تو چشمام جمع میشه. مهربون، فهمیده اهل کمالات،با حیا، عفیف، با گذشت و کلی ویژگی خوب ، از نظر ظاهری هم شاید متوسط جامعه باشن ولی من واقعا راضیم.  البته اینو هم بگم که تمام ملاک هام و ویژگی های کسی که میخواستم رو با خدا و حضرت زهرا درمیون میذاشتم و گاهی با گریه ازشون یه همسر با ملاک های مد نظرم میخواستم و اینکه نمینشستم تا خودش بیاد بلکه با شرکت تو برنامه های فرهنگی و مذهبی فراوان دنبال گزینه مناسب بودم که خدا رو شکر توی اردو جهادی پیداشون کردم. پس دوستان لطفا همه چیز رو به خدا بسپارید و بهش اعتماد کنید مطمئن باشید این استثنائات براتون بوجود نمیاد. یا حق ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌻🍃 سلام خدمت ادمین محترم و اعضای گروه خانمی که آدرس کانال همسریابی برای برادرش میخاد ...واقعا متاسفم خیلی ناراحت کننده س...شما با دستهای خودتان میخاید با معرفی اینجور کانالها به برادرتون ایشان به سختی و بیراهه و حتی خدای نکرده انحراف بکشید...اگر پاسخ خانمها رو توی همین کانال خوانده باشی حتما باید متوجه شده باشی که کسانی عضو کانالهای همسریابی میشن که اکثرا هوسباز و کلاهبردار و دروغگو هستند...سالانه چقدر مجرم به دلیل عضویت در این کانالها روانه ی زندان میشن.عزیزم برای داداشت برو به هیئت های مذهبی .بسیج محله.و نماز جمعه و جاهای خوشنام که بتونی دختری سالم توی عالم واقعیت پیدا کنی انشاالله 🌹🌹🌹🌹🌹 خدمت خانمی که هر چیزی میخره پشیمان میشه و همسرش گفته دیگه هیچی برات نمیخرم...عزیزم هر وقت خاستی لباس بخری اول برو همه ی مغازه ها خوب نگاه کن از بین اونا چند تا از بهترینهاش رو عکس بگیر و بیار خانه .عکس ها رو خوب نگاه کن بعد که تصمیم گرفتی روز بعد برو بخر و اگر هم دیدی عکسها رو دوست نداری اصلا دیگه اونا رو نخر و اینطوری دیگه اذیت هم نمیشی...و در مورد وسیله ی خانه که از افراد متخصص میپرسی به اونا اعتماد کن و هر وقت از افراد ماهر پرسیدی و خرید کردی دیگه شک نکن اونا که دروغ نمیگن وقتی خرید کردی یه ایت الکرسی و ان یکاد برای وسیله ات بخون و بگو مبارکمون باشه و دیگه از فامیل و دوستان نپرس ممکنه کسی نقطه ضعف شما رو پیدا کرده و حسادت میکنه و نظر الکی میده میخاد شما غصه بخوری و اجازه نده هر کس آمد در مورد خریدت نظر بده...یه لباس یا وسیله ی خانه اینقدر ارزش نداره که آرامش زندگی رو به هم بزنی...شما که نمیخای تا آخر عمر از این وسیله ها و لباسها استفاده کنی چرا که آدمها خودشان یه روز میمیرن حالا انتظار داری یه وسیله یا لباس چقدر عمر کنه...در واقع شما داری خانواده و خودت رو فدای چیزای بی ارزش میکنی...هر چه خریدی بگو مبارکه دیگه نرو تو فکرش بگو فدای سر خودم و خانواده ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 نیکا از خجالت دلم میخواست بمیرم .با همون سر و وضع آشفته و پیژامه نشسته بود وسط
🌸🍃 نیکا صبح بیدار شدم یه مدتی تو تخت نشستم تا یادم بیاد چی شده و دیشب چه اتفاقاتی افتاده . هنوزم سر درد وحشتناکی داشتم . تو اون اتاق من تنها بودم و هیچ صدایی از بیرون نمیشنیدم . ساکم کنار تخت بود .گوشیمو از توش درآوردم دیدم ساعت حدودای ۱۲ ظهره . یه پیام از یه شماره ناشناس داشتم .  _ خوب مفت همه چیو صاحب شدیا هزار نفر از ذهنم گذشت ک این چه پیامی بود یعنی کیه . جواب ندادم .همش با خودم کلنجار میرفتم ک نکنه گند بزنم ب زندگیم .نکنه همه اینا کابوس باشه . نکنه نه راه پس داشته باشم نه راه پیش . آخه دختره خر وسط این هیری ویری عشق و عاشقی چه کشکی بود . چرا اون یارو منو آورد خونه خودش .بلایی سرم بیاد چه گلی ب سرم بگیرم . فکروخیال داشت منفجره ام می‌کرد ک در اتاق رو زدن .مادر نوید بود . دهنم بسته شده بود و حتی نمیتونستم بگم سلام .با خوشرویی بهم گفت خوب خوابیدی . پاشو برو یه دوش بگیر سرحال بشی . راحت باش کسی خونه نیست . اینجا اتاق  نویده اونم در حموم . تا دوش میگیری برات صبحانه و یه دست از لباس خودم میارم  رفتم زیر دوش آب سرد تا یکم ب خودم بیام.از حموم دراومدم حوله و لباس و سینی صبحانه تو اتاق بود . ساعت ۲ بود ک پدر نوید اومد پیشم .گفت عصری با لاله (مادرنوید) برو وسایلی ک لازم داری بخر شب مهمون داریم . نمیدونستم ساعت چطوری می‌گذشت. ساعت ۴ اومد دنبالم منو برد یه پاساژ نزدیک دو دست لباس و چندتا خورده ریز برام خرید .شب نوید ب همراه داییش و خانواده خاله اش اومدن اونجا . پدرش گفت نیکا خانم عروس ماست کسی بهش بگه تو ، با من طرفه .ب شماها میگم ب نمایندگی برید ب همه بگید . از فردا هم میرن دنبال کاراشون عروسی بگیریم . کسی حرفی نزد و تبریک گفتن و بعد دو ساعت همه رفتن . نوید موند . پدرش گفت دیدم دیشب حالت خوب نیست نخواستم اذیت بشی . از این ب بعد حق نداری اسمی از خانوادت جلوی ما بیاری . خانوادت ماییم . گذشته رو می‌ریزی تو سطل آشغال.  میری دادگاه نامه میگیری برای عقد من دیگه سر در نمیارم خودت بلدی . هروقت نامه رو گرفتی عقد و عروسی روباهم میگیریم . تا وقتی بتونید مستقل بشید و وسایل خونه بخرید همینجا پیش ما زندگی می‌کنید. نوید اتاقت رو خالی میکنی از اون ات آشغالا تا جا باز بشه اونجا خونه شماست فعلا.  یه مدت هم نرو سرکار تا خودمونو جمع و جور کنیم عروسی گ گذشت و ماه عسل و فلان بعدش ببینیم چی میشه اون لحظه ها حس میکردم از دیکتاتوری پدرم خلاص شدم و افتادم تو دیکتاتوری جدید پدر نوید . جز چشم حرف دیگه ای ب زبونم نیومد . رفتم تو اتاق .نوید هم برگشت خونه داییش . دوباره از همون شماره ناشناس پیام اومد  _ خوشبختت میکنم . ب شرافتم قسم  تازه فهمیدم کیه . تا صبح باهم حرف زدیم . یکم قلبم آروم شد اما همچنان ترس ته وجودم بود  ب سرعت باد زمان گذشت . برام خریدای مفصلی کردن .از طلا و لباس تا تالار و بقیه وسیله ها . اما حس این ک مثل بی کس و کارها عروس میشدم اذیتم می‌کرد  اتاق کوچیک نوید شد خونه عشق ما .زندگیمون رو شروع کردیم و تازه بعد از عروسی بود ک حس گردم چقدر خوشبختم  یه خورده پس انداز داشتم کم کم خودمون وسیله های خونمون رو خریدیم .خونه نیاز ب بازسازی داشت . دوسال از ازدواجمون می‌گذشت ک مستقل شدیم . اما هیچی تا ابد اون اتاق کوچیکم ن نمیشه . همونطوری دست نخورده مونده و هنوزم اونجا اتاق ماست .  پدرشوهرم بهترین عروسی رو برام گرفت .کاری کرد هیچکس نتونه بپرسه عروس چرا کسی رو نداره . اما بازم یه دیکتاتوری و زورگویی ته وجودش داره .با این ک وضعش خیلی خوبه اما ب ما جهیزیه نداد خودمون گرفتیم و مطمئنم ک خیلی کارش خوب بوده . ما دوسال تو اتاق نوید زندگی کردیم .با همه سحتیاش بهترین دوران زندگیم یود ‌‌. تازه رفته بودیم سو خونه خودمون ک من باردارم شدم .میدونستم نوید خیلی بچه دوست داره اما بخاطر من حرفی نمیزنه  .من تو این دوسال تق و لق رفته بودم سر کارم .از استادم درباره برادرم پرسیدم و فهمیدم ک حالا حالا ها بیرون اومدنی نیست  پدرشوهرم از شنیدن خبر نوه دار شدنش خیلی ذوق زده یود .برخلاف خانواده ای ک یه عمر عاشق پسر بودن و مارو هیچی نمیدونستن اونا از ته دل عاشق دختر بودن .حتی مادرشوهرم برای دخترمون چند تیکه طلا و لباس خریده بود . تو سونوی آن تی متوجه شدیم بچه ها دوقلو هستن و هردو پسر .  من بعد سه سالگی بچه ها برگشتم سرکار .با این تفاوت ک سر دفتر خودم نه اتاق اجاره ای دفتر استادم . اینم هدیه پدرشوهرم بود ب من برای چشم روشنی بچه هامون  پدرم فوت کرده . با خواهر برادرم خیلی در ارتباط نیستم .خواهر کوچکم گاهی یه زنگی میزنه .دیگه حاضر نیستم اون خاطرات برام یادآوری بشه .
خداروشکر من و نوید خیلی خوشبختیم .تو زندگیمون خیلی کم داریم اما خداروهزار بار شکر بخاطر بودنش . این زندگی ک من دارم یه رویای شیرین بود ک من حتی تو خیالم نمیدیدم . و من با همه وجودم ب این ایمان دارم که بعد از هر سختی آسانی است . ✅✅✅✅ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽