eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
169.9هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۱۱۴🌼 @azsargozashteha💜
114.mp3
3.21M
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۱۱۴🌼 @azsargozashteha💜
🌱 برای فروش ملک و آپارتمان یا زمین ، صبح جمعه ، وضو بگیرد و سپس هفت بار آیه صدویازده سوره مبارکه توبه (وَ مَنْ أَوْفی‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ) را بر ظرفی از آب پاک بخواند و آن آب را در ملک یا منزل بپاشد . به اذن خداوند تبارک و تعالی بزودی ملکش به فروش میرود. این دعا بسیار مجرب است. 📓 گنجینه دعا ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 باسلام منم میخوام سرگذشت زندگیم رابگم ازاول زندگیم خوب بود بعدشوهرم افتاد دنبال رفیق
❤️🍃 سلام خدمت اون خواهر عزیزی که گفتن به قول خودشون پسرشون فیلم‌های بد میبینه من خودم باپسر ۱۸ سالم خیلی بحثم میشد .توهمین کانال که خدا باعث وبانیش‌رو خیر بده خوندم که سوره مزمل وزاریات خیلی تاثیر داره .الان ۴۰ روزی میشه که هرشب به نیت پسرم میخونم .خیلی مهربون شده اصلا زندگی یرنگ دیگه شده .برای شوهرتون هم تامیتونی سوره کوثر بخون وهروقت میخواستی چیزی بهش بگی اول سوره توحید رو بخون وبه سمت راست خودت دوباره بخون وبه سمت چپ وبالا وپایین وپشتت فوت کن یعنی ۵ بار .انشاالله که نتیجه میبینی . 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام برای آسان شدن امرازدواج وپیداشدن زوج مناسب وهمسرخوب ۴۰روزدعای یستشیر هرروزسوره مبارکه نورآیات ۳۲تا۴۰راباوضوبخواند ونمازجعفرطیار برای بخت گشایی دختران سوره فرقان آیه ۷۴زیاد خوانده شود ۳۶۰مرتبه ذکریارئوف یارحیم برای زیادشدن خواستگارسوره احزاب رابرروی کاغذی نوشته ودرقوطی قرارداده ودرمنزل بگذارند خواستگاران فراوان خواهد شد وایضا برای آسان شدن ازدواج یاپیداشدن زوج مناسب روزی ۱۱۰مرتبه تایکهفته این دعا رابخواند یاجامِعَ النّاسِ لِیَومِن لارَیبَ فیهِ اِنّ اللّهَ لایُخلِفُ المیعاد اِجمَع بَینی وَبَینَ زَوجِ المُومِن برای شادی روح شهید سلیمانی صلوات 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 با سلام وعرض ادب سلام ویژه به ادمین پاسخ گوی عزیز،لطفا شماره ای از این آقای دکتر اگر دارند،واسم بگیرید.تشکر،آقای دکتر ناصر کنعانی👆👆👆 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 درپاسخ با خانم ۳۷ ساله که همسرشون خیانت کرده. چرا انقدر خودتو کوچیک میکنی تو با این کارای ماساژ و نمیدونم چیزهای دیگه نه تنها دلشو بدست نمیاری بلکه اون با خودش میگه عجب زن خنگی دارم از این ور گند کاری میکنم خوشی هام با اونه درد و بلا و مریضی م با اینه بهم خیلی خوب سرویس میده.اینطور که فهمیدم که پدرتون کمکتون میکرده پس وضع مالی خوبی هم داره الان که کمک نمیکنه یعنی از دومادش راضی نیست.شما وقتی به شوهرت میگی طلاقم بده بلانسبت خر که نیست طلاق بده چون شما حکم پرستار خودش و بچه هاشو دارید عشقو حالش و تفریحش که جای دیگست.!!! فقط مهریه تو بزار اجرا و برو خونه پدرت بچه هارم نبر که اذیت بشه. اگه دلت به زندگیه بگو شرط برگشتم اینه که تو دیگه خیانت نکنی اگه واقعا سیر شدی جدا شو عزیزم بیشتر از این خودتو کوچیک نکن..!!لیاقت تو بیشتر از این حرف هاست. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام درمورد خانمی که ازدواج دومش ودوتا بچه دارهوعصبی میشه خونه ش شلخته من یک پیشنهاد دارم براتون اول به خودتون برسید رسیدن فقط خرید کردن نیست برید ورزش برید پیاده روی با پسرهاتون برید پارک این قدم اول اما درمورد نظم خونه شما روزی ۲۰ دقیقه وقت بذارید برا نظم دهی به خونه وچند تا دوست یا فامیل خیلی منظم پیدا کنید وباهاشون رفت وآمد کنید به مرور ازشون تاثیر میگیرید مثل اونا میشید گذشته ها گذشته الان و ودریابید شما میتونید تغییر کنید فقط باید بخواید 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خدمت خانمی که فرزند هفت هشت ساله شون میگرن داره عرض می کنم که این مورد مهم را بدونید که منشاء دو سوم سردردها کم آبی بدن هست خیلی آب و مایعات بهش بدید من خودم میگرنی هستم و واقعا اثر داره در ضمن گاهی اوقات آن چه که باعث سردردهای پی در پی خسته کننده و فرساینده میشه عفونت سینوس هست با مزاجعه به پزشک حتما از سلامتی سینوس هاش مطمئن بشید گاهی با یک دوره خوردن کو آموکسی کلاو ( با تجویز پزشک) از کلی سردرد فرساینده راحت میشیم نکته ی دیگه این که از ویتامین گروه B غافل نشید که خیلی کمک کننده است 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام روزتون به خیر و خدا قوت به خاطر کانال نیک اندیشانه تون در پاسخ به خانم محترمی که فرموده بودن دخترشون ریزش موی سکه ای داره بهشون بفرمایید گاهی اوقات عفونت و مشکلات دندانی هم باعث ریزش مو که ممکنه به شکل سکه ای باشه ایجاد میشه پس حتما با مراجعه به دندان پزشک از سلامتی دندان های فرزندتون مطمئن بشید و مهمتر این که زمان می بره تا موی جدید رشد کنه صبور باشید اول خودتون استرس نداشته باشید و بعد هم به گل دخترتون منتقل نکنید بهش آرامش بدید تا ان شاالله درست بشه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 در جواب اون خانمی که گفتن پسرشون سیگار میکشه به درستی وزبون خوش باهاش صحبت کنید وحواستون باشه بهش واز مضرات دود و وووو اینچیزا براش مثال بزنید واز سرگذشت اونایی که دودی شدن با ملایمت بگید تا یه وقت آلوده نشه و اجازه دخالت خانواده خودتون هم تو زندگیتون ندید اینا عادت کردن دخالت بکنن بهتره ترک عادتشون بدید واختیار زندگیتون بدست دیگرون ندید ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 باسلام منم میخوام سرگذشت زندگیم رابگم ازاول زندگیم خوب بود بعدشوهرم افتاد دنبال رفیق
❤️🍃 با سلام خدمت دختر گلم که برای تقویت مو و حجم دهنده مو میخاستن. گیاهی روغن آرگان هست البته اگه اصل باشه. برای اصل بودن ظرف روغن نباید شیشه ای باشه حالت اینکه روغن توش معلوم نباشه. اون اصله. به موهاتون بزنید. بعد حموم. پرپشت می‌کنه. وقطره گون هست تو عطاری ها. ولی گزشته از داروی گیاهی. شما اگه هر شب یونی زینگ استفاده کنید. و آمپول بیوتین هفته ای یدونه بزنید. چها. تا کافیه. هفته ای یدونه. موهاتون ریزش نداره که هیچ. پرپشت هم میشه. حنا هم درپرپشت شدن مو خیلی تاثیر داره. برید عطاری حنا مخصوص هست که مو رو قرمز نمیکنه. بگید میدن بهتون. و یه چیز مهم. کمی روغن زیتون دو عدد تخم مرغ. یکم ماست با هم مخلوط کنید هفته یه بار بزنید موهاتون. تقویت میشه. برای ماسک صورت. سعی کنید بعد از حمام از کرم های مرطوب کننده. یا آبرسان استفاده کنید. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام خانم گلم که پسرهجده ساله دارن و حرف گوش نمیده و ازیت می‌کنه و فیلم بد میبینه. اولا خانمی سن هجده سالگی یه سن خیلییییی حساس برای پسرا هست. طوری که بد اخلاق میشن. یه روز خوبن یه روز بداخلاق. شما اصلا و به هیچ وجه سر به سرش نزارید و اصلا باهاش جروبحث نکنید. نگران هم نباشید میگزره. دوره بلوغ گاهی تا هجده سالگی یا حتی بیست سالگی ادامه داره. و یه سن خیلی حساس هست. در مورد فیلم که میبینن. اصلا کنجکاوی نکنید و اصلا به روش نیارید اصلا. الان تو گوشی های که دست همه بچه ها هست اینا طبیعی هست. مطمین باشید خودش خسته میشه و دست برمیداره. فقط شما به روش نیارید به پدرش هم نگید. چرا روی بچه رو باز میکنید. چغلی پسرتون رو اصلا به پدرش نکنید. وسعی کنید این دوره رو با آرامش طی کنید. من خودم پسرم الان بیست و دو سالشه. و این دوره مسل شما داشتم. گزروندم. الان پسرم اینقدر خوب و آقا شده که نگوو. منتها منم اول مسل شما بودم دایم جزو بحث میکردم با پسرم. لج و لج بازی میکردم. اما مشاوره گرفتم. و اخلاق خودمو درست کردم که چطور با پسرم رفتار کنم. اصلا هم نگران نباش. این مرحله همه بچه دارن. منتها به یه نحوی مال همه هست. شما فقط به روش نیارید که فیلم میبینه. اصلا. باهاش مهربون رفتار کنید. زیاد پیله نکنید بهش. قول میدم درست میشه. اگه شد مشاوره برید خودتون. که چطور رفتار کنیم همین توکل به خدا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 با سلام. دختر گلم که گفته بودن مشکلات دارن و گاهی فکر خودکشی میفتن. پدرومادرشون دایم جنگ و دعوا دارن میخاستم بگم دختر گل من دیگه هیچ وقت هیچ وقت این فکر رو نکن و از سرت بیرون کن خودکشی چیه. دختر م مشکلات تو همه خانواده ها هست. حتی شاید خیلی ها باشن که مشکل تو دربرابر اونا هیچ باشه. همه ی ما بدنمون از آهن ساخته نشده که بالاخره یه جاهایی کم میاریم. عصبی میشیم. زود جوش میاریم. الان مشکلات به همه فشار میاره. نباید که خودتو زود ببازی. خودکشی چیه. گناه خیلی بزرگ که هیچ وقت نزد خدا بخشیده نمیشه. دخترم توکل کن به خدا و ازش کمک بخواه. سوره آیت الکرسی بخون. آروم میشی. هر وقت پدر مادرت دعوا میکنن سعی کن گوشهاتو ببندی یا به چیز دیگه فکر کنی. درست رو بخون و تمام تمرکزت درس باشه. انشالله همه چی درست میشه. همه چی. آدمی که ناامید بشه ایمانش سست میشه خودکشی می‌کنه و خودشو ناقص می‌کنه در واقع شیطان بهش غلبه می‌کنه. دختر گلم توکل کن به خدا. انشالله پدر مادرت هم درست میشن. گزشت زمان همه چی رو حل می‌کنه ولی التماس میکنم دیگه هیچ وقت نگو به فکر خودکشی بیفتم. باشه. تا این فکر اومد سرت. ذکر بگو. و بدون اینقدر آدما هستن مسل تو مشکل دارن یا حتی بیشتر. ولی کمی تحمل کن و بسپار به خدا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام و عرض ادب بنده safirهستم بنظرم بهتر هست این نکته رو به مخاطبینتون بفرمایید که: جواب های مختلفی که تو این کانال ها برای سوالشون دریافت میکنند نتیجه تجربه اون شخص هست در مقابل مسائلی که با شرایط خود اون شخص بوجود اومده ... مثل دارویی که دکتر نسبت به هر بیمار میده و نباید خود درمانی کنیم این رو در نظر داشته باشید هر کس دارای خصوصیات و ویژگی های خودشه شاید این تصمیم و تجربه من برای مورد مشابه نتجیه معکوس داشته باشه پس بهتره خودتون عاقلانه فکر کنید اما اگر از عزیزان کسی علم و تجربه داره که در رابطه،با سوالات همه جوانب رو در نظر بگیره و طوری راهنمایی کنه که سلیقه ای پیش نرفته باشه با ارزش تر خواهد بود . . . احادیث اهل بیت میتونه بهترین راهنما باشه هرچند نیاز به تفسیر و توضیح دارند . ارزوی عافیت و عاقبت بخیری برای همه🌱 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دل_نوشت ❤️🍃 #حبیبه زینب تا منو دید اومد سمتم و بغلم کرد. با خنده گفتم : چقدر خوشحالم میبینمت دا
❤️🍃 از پله های راهرو با سرعت رفتم سمت محوطه دیدم اقایون جمع شدن دور یه نفر و دارن سر و صورتشو تمیز میکنن ،سر و صدا نمیزاشت بفهمم چی شده رفتم جلو و بلند گفتم چی شدهههه اقا مسعود برگشت سمتم و گفت : والا خواهر ما باید از شما بپرسیم چی شده به خاطر یه جارو زدین دماغ این بدبختو داغون کردین؟؟؟ با عصبانیت گفتم ؛ کیییی ؟؟؟؟ من؟؟؟؟ من جارو دستم نبود ،بعدشم خانم محمدی فقط جارو رو پرت کرد توی راهرو چون خودتون گفته بودین اقا هادی از سمت آبخوری اومد سمتمون و گفت: صلوات بفرستید ،این چه وضعیه درست کردید بعد هم رو به من کرد؛ شما بفرمایید ماجرا چیه ان شالله که مشکلی پیش نیومده باشه با ناراحتی گفتم چه مشکلی اقا هادی خانم محمدی فقط جارو رو انداخت بیرون سهوا این اتفاق پیش اومده. من که چیزی ندیدم میشه شما بگین چی شده ؟؟؟ همون موقع مرتضی سرشو اورد بالا و گفت : بابا به خدا من هیچیم نیست ،یه اتفاقی افتاد دو تا قطره خونم از دماغم اومد و تموم شد نگاهش که کردم دلم ریش شد ،پنبه توی بینی و خون خشک شده روی ریش و صورتش . توی دلم با ناراحتی گفتم ؛خدا نکشتت زینب ،بچه ی مردمو داغون کردی که _اقا مرتضی روی پله های سمت در نشسته بود ،همونجا هم از خستگی گویا خابش برده بوده که یهو یه نفر با دسته ی جارو که پارچه پیچ شدع و انتهاشو با سیم بستن میکوبه تو دماغ این بنده خدا مسعود اینارو بهم گفت و بعد ادامه داد: اگه دماغش شکسته بود چی ،چرا احتیاط نمیکنید تا خواستم چیزی بگم زینب با عجله خودشو به ما رسوند مرتضی رو کع اون شکلی دید همونجا نشست روی زمین و شروع کرد به گریه مدام میگفت دستم بشکنه الهی ذلیل شم الهی از اون طرفم مرتضی سریع خودشو جمع و جور کرد و دستشو به ریشش کشید و سعی میکرد زینبو آروم کنه 😅 درد دماغ خودش یه طرف ،زار زدنای زینبم یه طرف من هنوزم یادش میفتم خندم میگیره مرتضی با اینکه حالش خوب نبود ولی پاشد وایساد و بچه هارو از دورش متفرق کرد تا زینب ببینه که اتفاقی نیفتاده و آروم بشه بعد اومد با فاصله زانو زد کنار زینب و گفت خانم محمدی به خدا من هیچیم نیست شما ببین منو یه ذره خون اومد همش،تازه من دماغم حساسه کلا زیاد خون دماغ میشم ،داداشم میدونه مگه نه مسعود؟؟؟ مسعودم نمیدونست چی بگه ،خندید و رفت داخل ساختمون زینب با حرفای مرتضی یکمی آروم شده بود سرشو اورد بالا و به صورت مرتضی نگاه کرد خون خشکیده روی ریش مرتضی رو که دید بازم اشکاش سرازیر شد دیگه منم داشتم از دستش کلافه میشدم رفتم سمتش و دستشو گرفتم _پاشو زشته دیگه بسه ،خداروشکر چیزی نشده ،چرا تو هی داری گریه میکنی خود اقا مرتضی داره میگه خوبم دیگه و بعد بلندش کردم و با خودم بردمش داخل ساختمون با رفتن زینب ،مرتضی هم همونجا روی سنگ ریزه های کف محوطه دراز کشید ...................................................... زینب همونجا روی ساک و پتوهای جمع شده کنار هم نشست و زل زد به دیوار روبه رو رفتم براش یه لیوان اب اوردم و گرفتم جلوش یه ذره ازش خورد و گفت: حبیبه دیدی چیشد ؟؟؟ به خدا قسم من اصلا ندیدمش ،من فقط جارو رو پرت کردم ،دیدی اقا مسعود چجوری حرف میزد؟؟ انگار من از لج اینکه اونا جارو رو میخواستن اینکارو کردم و بعد دوباره اشکاش سرازیر شدن مریم همینجوری که داشت گوشه های چادر رنگی هارو دو طرف پنجره گره میزد خندید و گفت : زینب جونم الهی تصدقت برم من ولش کن بابا ،اصلا حقش بود این از صبح داشت برای تو بال بال نامحسوس میزد ،گفتم یه بلایی سرش میاد و بعد بلندتر خندید زینب نگاهش کرد و گفت : بال بال نامحسوس چیه من لنگه کفشمو پرت کردم سمت مریمو گفتم : ذلیل نشی دختر انقدر شیطنت نکن کارتو بکن قشنگ ببند اونور پیدا نباشه ها مریم همینجوری که میخندید گفت : بچه ها خداییش دقت کردید از وقتی اومدیم همه کارا رو من دارم میکنم؟؟ تعارف نکنیدا ،ظرفی ظروفی ،رخت چرکی چیزی ام هست بیارید بشورم اینو که گفت زینب خنده ش گرفت _آخ الهی من فدات شم انقد قشنگ میخندی حبیبه ببین، انقد این خوشگله خب معلومه هرجا میره خواستگار براش میاد دیگه ،هم خوشگله هم محجوب حالا منم محجوبما ولی چون خوشگل نیستم هیچکیی منو دوس نداره این دفه سه تامون با هم خندیدیم به مریم گفتیم بشینه خستگی در کنه بقیه کارا رو من و زینب انجام میدیم ،ده دقیقه نشده بود که اقای دهنوی صدامون کرد که بیاییم کمک کنیم بساط شامو بچینیم ساعتو نگاه کردم از یک شب خیلی وقت بود که گذشته بود.... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌸🍃 خواهش میکنم از اعضای گروه کمک میخوام برا زندگی خواهرم شوهرش کارگره باسه دختر محصل ینی کسی طلسمشون کرده که روزیشون قطع شده خوب بودند بعد تولد دخترش اینجوری شد ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام لطفاعزیزم پیامم راداخل گروه بذارممنون خواهرهای عزیزکسی می دونه مردی که اصلابه صبحتهای زنش گوش نمی ده اصلاتومخش نمی ره دعای چیزی هس بگیدبخونه بلکه تومخ شوهربره به حرفهای خانمش گوش کنه ودیگه دنبال رفیق ودودزن نره توروخدا کمک کنید این بندخداحالافهمیدشوهرش هم دودی بودهم چندین سال بهش خیانت می کنه وازسادگی این دخترسواستفاده کردوحتی زن می اورددرمنزل حالافهمیده وشوهردست روقران می ذاره من این کارنبودم حتی خرج این خانم راهم نمی دادوخودش کاسبی می کردلباس می خریدبگیدبااین شوهرحوس بازچه کنه تاچشم زنهارومی بینه می ره طرفشون بیش ازحدبازنهاراحت هس ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خانم متاهلی هستم 45ساله دارای دو فرزند دختر یکی 20ساله یکی 10ساله ارتروز زانوی شدیدی دارم وخونمون اسانسور نداره طبقه چهارم تمام مسولیت زندگی با منه وواقعا زجر میکشم دکترهم در حد بیمارستانهای دولتی رفتم هیچ کارخاصی انجام نمیدن فقط قرص دیکلوفلانک و کلسیم همین 22سال هستش که با شوهر معتاد وبی مسولیت زندگی میکنم روزگارای سختی رو گذروندم اگر کسی راه نجاتی برای درد زانوهای من داره لطفا اطلاع بده ممنون بابت کانال زیباتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام پسری 5/5 ساله دارم تو 3 سالگی دیک دفه گوشاش نشنید وبردیم سنجش شنوایی گفت اصلا شنوایی نداره و بعد از 10 روز شنواییش برگشت ولی 40 درصد مشنوه اون هم باسمعک ممنون راهنمایی کنید وکترا نمی دوند چی شده میگن عصب گوش ضعیف ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر یه سوال.، تو بدنم خال های قرمز معروف به خال گیلاسی خیلی زیاد شده کس برا درمانش راهکاری داره ممنونم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام حبیبه خانم خداقوت من تنبلی تخمدان دارم وساکن اصفهان هستم میخواستم ببینم خانم های کانال دکتر زنان خوب که بتونم برای این مشکل بهشون مراجعه کنم توی اصفهان سراغ دارن؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ پسرم۱۸ سالشه رفیق بازه افیقاش خوب نیستن سیگار میکشه .... میکشه شراب می خوره اصلا انگیزه برا درس خوندن نداره دادو دعوا راه میندازه تورا خدا کمکم کنید ممنون میشم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشین میشه سوال منم بزارین توکانال من یه دختری دارم 14 سالشه وقتب اتاقه میریم تو اتاق یهو میپره میترسه کلا یهو میری پیش یهو میپرسه ومیترسه چکار کنم اگر کسی راهکاری داره بگین چرا الکی میترسه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ باسلام ممنون میشم اگه کسی تجربه این پرسش من رو داره پاسخ بده .برا کیست گلو دکتر گفته نوره رو با سرکه بزار وحنا رو هم با سرکه به گلوت بزن .ولی بعد زدن خیلی سوزش داره وقرمز میشه .کسی بوده که تجربه داشته باشه وبرا رفعش کاری کرده باشه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به همه دوستان گرامی وحبیبه خانم عزیزم لطفن پاسخ سوال من را اورژانسی جواب بدین ممنون میشم من میخواستم برای موهای زائد دخترم ببرمش لیزر اول که دخترم ۱۵ سال داره میخوام بدونم براسنش اشکال داره یانه بعد اینکه اصلا شوهرم بااين کار موافق نیست میگه فضولات بدن موهای زائد است میخواستم بدونم اصلا لیزر کسی کرده که اتفاقی براش افتاده باشه یانه خودم هم میخوام برم شک دارم برم یانه لطفن راهنمایی کنید برای شادی حضرت زهرا صلوات ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آدمین عزیز لطفااگه کسی از خانمای گل با دارو ویا با طب سنتی دوقلو باردار شدن اگه اطلاعاتی در این مورد دارن ممنون میشم در اختیار بزارن🌹 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ با عرض سلام و خسته نباشید از کانال خوبتون واقعا از بعضی تجربیاتتون استفاده کردم و کارایی داشت و برای خیلی از عزیزانی که التماس دعا داشتن از ته دلم دعا کردم براشون خیلی وقت ها واقعاً از مشکلات تون متاثر و غمگین شدم من ژنتیکی غبغبم بزرگه و هر روز که سن میره بالاتر پوستم شل شده بیشتر خودشو نشون میده میخواستم ببینم خواهرا کسی عمل کرده یا لیزر کرده نتیجه گرفتن اگه خوب بوده منم راهنمایی کنید برای سلامتی آقا امام زمان صلوات ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خواهرهای عزیزم من خانمی ۴۳ ساله هستم ازوقتی که یادم میاد قوزک پام خشکی شدید دارهتاحدی که تابستونها خون میاد هرچی چربش میکنم فایده نداره یه مدت خوبه تادیگه کرم وپماد نمیزنم دوباره از اولش بدتر میشه تازگی هم به پایین‌تر ازقوزک پام هم رسیده کرم جی زدم نشد پماد دست ساز هم گرفتم نشد وازلین هم زدم نشد روغن دنبه هم زدم نشد ازعطاری هم پماد گرفتم نشد شما راه حلی ندارید خیلی اذیت میشم ❤️👇 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 داستان برکت غذای جابر را محدثین شیعه و سنی و اهل تاریخ مختلف نقل کرده‏اند و اجمال داستان که در مجمع البیان طبرسی و صحیح بخاری و کتابهای دیگر آمده این است که جابر گوید:روزی از آن روزها که مسلمانان به کار حفر خندق مشغول بودند به سراغ رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم)رفتم و آن حضرت را در مسجدی که در آن نزدیک بود مشاهده کردم که ردای خود را زیر سر گذارده و به پشت خو ا بیده و برای آنکه گرسنگی در او اثر نکند و خالی بودن شکم او مانع از کار حفر خندق نشودسنگی به شکم خود بسته است. جابر گوید:آن وضع را که دیدم به فکر افتادم تا غذایی تهیه کرده و آن حضرت را به خانه ببرم،از این رو به خانه رفتم و بزغاله‏ای را که در منزل داشتم و از نظر اندام متوسط بود نه چاق و نه لاغر ذبح کردم و از زنم پرسیدم:چه در خانه داری؟گفت:یک صاع  جو ،بدو گفتم:این بزغاله را بپز و جو را نیز آرد کن و نانی بپز تا من امشب رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم )را به خانه بیاورم.زن قبول کرد و من کنار خندق آمدم و دوباره پس از ساعتی از آن حضرت اجازه گرفته بازگشتم و دیدم بزغاله پخته شده و چند قرص نان نیز پخته است.به نزد رسول خدا(ص)رفتم و چون شام شد و مردم دست از کار کشیده و خواستند به خانه‏های خود بروند از آن حضرت دعوت کردم تا شام را در خانه ما صرف کند.رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم )پرسید:چه در خانه داری؟من جریان بزغاله و یک صاع جو را عرض کردم.حضرت دستور داد جار بزنند تا همه افرادی که در حفر خندق کار می‏کردند شام را در خانه جابر صرف کنند. و در نقل دیگری است که خود آن حضرت فریاد برداشت: «یا اهل الخندق ان جابرا صنع لکم شوربا فحی هلاکم» (ای اهل خندق جابر برای شما شوربایی ساخته همگی بیایید!) جابر گوید:خدا می‏داند در آن وقت چه بر من گذشت و با خود گفتم:«انا لله و انا الیه راجعون»،زیرا می‏دیدم آن گروه بسیار(که طبق مشهور بیش از هفتصد نفر بودند)همگی به راه افتادند و به فکر فرو رفتم که چگونه از آن اندک غذا می‏خواهند بخورند و سیر شوند،از این رو بسرعت خود را به خانه رسانده به همسرم گفتم:ای زن!رسوا شدم،رسول خدا با همه مردم به خانه ما می‏آیند! زن گفت:آیا پیغمبر از تو پرسید چه در خانه داری؟ گفتم:آری همسرم گفت:پس ناراحت نباش خدا و رسول او به جریان داناتر هستند و براستی آن زن با همین یک جمله اندوه بزرگی را از دل من دور کرد،و بخوبی مرا دلداری داد. در این وقت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم وارد شد و یکسره به سوی مطبخ آمد و سر دیگ و تنور رفت و دستور داد پارچه‏ای روی دیگ و پارچه‏ای نیز روی تنور نان انداختند و خود ایستاد و فرمان داد مسلمانان ده نفر ده نفر بیایند و برای هر دسته مقداری نان از زیر پارچه از تنور بیرون می‏آورد و با دست خود در کاسه‏های بزرگی که تهیه شد،ترید می‏کرد.سپس به دست خود ملاقه را می‏گرفت و سر دیگ می‏آمد و آبگوشت روی نانها می‏ریخت و قدری گوشت هم روی آن می‏گذارد و به آنها می‏داد و در هر بار پارچه‏ای را که روی دیگ و تنور بود دوباره روی آن می‏انداخت و بدین ترتیب همه آن جمعیت بسیار را سیر کرد و پس از همه ما نیز با خود او غذا خوردیم و به همسایه‏ها نیز دادیم. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌸🍃 سلام وقتتون بخیر من دختری ۱۶ ساله هستم دستام و پاهام خشک میشن زبر میشن خون میاد خارش میده چند بار دکتر هم رفتم برام پماد ولی بی تاثیر بود پماد فلو ئو سینو لون برام داد ولی هیچ تاثیری نداشت کسی راهنماییم میگه 👇❤️ @adminam1400
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 باسلام منم میخوام سرگذشت زندگیم رابگم ازاول زندگیم خوب بود بعدشوهرم افتاد دنبال رفیق
❤️🍃 سلام. ممنون از کانال خوبتون.درمورد سوال اون خانمي که گفتند دخترشون با پسری چند ساله دوست شده، 1000صلوات یا یک ختم قرآن نذر نرجس خاتون کنن هرکدوم براشون مقدوره،وسوره جن راهم به جزء روز چهارشنبه هرروز تایک هفته هفت بار بخونن به نیت اینکه به خير، شر این پسر از سر دخترشون رد بشه،وخانمهایی هم که با شوهراشون مشکل دارن سوره مزمل رو هرروز بخونن وحدیث کساء باعث ميشه دعوا کمتر پیش بیاد ان شاءالله 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام ب اون خواهر عزیزی که گفتن لیسانس دارن آیا برن آرایشگری یا نه ببین گلم شما با هزار زحمت این لیسانس و به دست آوردید آنوقت ب همین راحتی بری ارایشگاه؟ ن عزیزم اصلا این کار درست نیست شما مدرک داری چند ماه صبر کنی انشاالله درست میشه برای معلمی میتونی بری از آموزش پرورش شهرتون بپرسی معلم میخوان یا نه چون توی شهر ما معلم کم بود آموزش پرورش توی این گروها گزاشته بود خواهر زاده ی منم رفت و الان ۲ ساله شاغله من خودمم معلمم بنظرم آرایشگری نرو حالا هرجور خودت صلاح میدونی عزیزم☘☘ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 .: در جواب خانم طلبه ای که همسرش سرده و ماشینش را ترجیحا برای خانواده اش اختصاص می ده عزیز خودت رانندگی یاد بگیر و هر زمان که احتیاج داری ماشین را بیرون ببر . با همسرت صحبت کن و برای مشکل سردمزاجی به طب اسلامی یا سنتی مراجعه کنید . اگه قبول نکرد خودت یا از اینترنت یا طب سنتی خودت یاد بگیر و برایش اجرا کن. به همسرت بیشتر محبت کن و گله و شکایت را کلا کنار بگذار که مردان از زن غرغرو خوششان نمی آید. کانال "دانستنی های خاص زناشویی (آدم وحوا) " و "همسران خوب" را در ایتا عضو شو. کتاب" روح مجرد" آن قسمتی که در مورد صبری که در مورد مادرزنش کرد و نتیجه ای که دید و" دختر شینا" را بخوان. ذکر یا حلیم را بعد از هر نماز ۸۸ مرتبه بخوان برای صبور شدن از زیارت عاشورا و حدیث کسا غافل نشو اینو توجه داشته باش که خوشبختی به داشته های انسان نیست بلکه به اندیشه انسان هست پس بگرد و خوبی های خودت و همسر و زندگی ات را پیدا کن و دائم به آنها فکر کن و خدا را به خاطر آنها شکر کن تصور کن که طلاق گرفته ای. آیا دیگه کسی هست که تو از او محبت طلب کنی؟ پس به جای گدایی محبت از همسرت برای رضای خدا به او محبت کن و مطمئن باش که نتیجه اش به خودت برمی گردد. به هدف آفرینش انسان توسط خدا فکر کن و دنیا را زیاد جدی نگیر. روزت را با خواندن یک حدیث از ائمه شروع کن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام عزیزم من یک لیست اسامی شهدا حداقل۴٠شهید میخام ک چله به نیتشون بگیرم.اگرممکنه لطف کنید بذارید گروه تادوستان اسم شهیدی که حاجت ازش گرفتن رو بگن خواهش میکنم بذارید خیلی گرفتارم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام وعرض ادب خدمت همه ی بزرگواران می خواستم جواب خواهری روکه دخترش دچار تکرر ادرار شده رو بدم حدود یه سال پیش دختر من هم همین مشکل رو پیدا کرد بود که خیلی دکتر بردمش سونوگرافی از کل شکم ومثانه انجام دادم گفتن سالمه مشکلی‌ نداره فقط یه دکتر گفت مثانه عصبی هستش یه قرص بهش داد که چند روزی خوب بود که ومی تونست کمی بخوابه ولی بعد چندروز اون هم دیگه اثرش کم شد ودکترگفته بود که باید دوز دارو بیشتر کنه ولی کلا اثر دارو بعد چند روز مصرف کم میشد که از دکتر داود مشاوره گرفتیم ایشون گفتند که آجر رو بزارید روی بخاری کاملا داغ که شد روی آجر بیست دقیقه بشینه این کار رو چهل روز باید انجام می داد خدا رو شکر که خوب شد حواستون باشه که دختر تون نسوزه می تونید یه پارچه روش بزارید آجر باید از این آجر قدیمی که بدون سوراخ هست باشه ولی دخترم چهل روز رو کامل انجام نداد بعضی اوقات باز هم همون حالت میشه دکتر داود تو ایتا کانال داره می تونید شما هم مشاوره بگیرید یا از همین روشی که گفتم استفاده کنید ان شاء الله به زودی دخترتون حالش خوب بشه ازاین روش نتیجه گرفتین برای شفای مریض من دعا کنید الهی خدا به ابروی خانم فاطمه زهرا هیچ مادری رو ناامید نکنه من رو هم ناامید نکنه سلامتی وتعجیل درفرج اقا امام زمان عج وشفای کامل همه مریضها صلوات ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دردو_دل_اعضا #ارسلان دقیقا بعد یک ماه از دزدی مغازه یه شب که همه دور هم جمع بودیم ارسلان و فرنام
صبح حدود ساعت ۹ بود که دیدم گوشی شوهرم زنگ میخوره ، گوشیشو جواب داد و گفت نه کسی نیست دایی جان بگو بهم ، باشه ای گفت خدافظی کرد و گفت من دارم میرم خونه سهیلا ولی پسرا اصلا نفهمن نمی‌دونم ماجرا چی بود که میترا کلی قسم و آیه آورد برام که به پسرا چیزی نگم. شوهرم خدافظی کرد با من و رفت، فرنام و ارسلان هم اومدن تا صبحونه بخورن، سر سفره نشسته بودیم که گفتم دیشب خواب بد دیدی دوباره، ارسلان نگام کرد و گفت واقعا؟ چه خوابی؟ گفتم از خارج رفتن میگفتی فرنام با خوشحالی گفت آخجون پیش بینی خارج رفتن مارو هم کردی، چی میگفت حالا زن عمو؟ من چرا متوجه نشدم؟ ولی هرچی بوده میدونم عین حقیقته و باید بهش عمل کنیم. گفتم هیچی، گفت رفتین روسیه و اونجا بلا سرتون اومده. با حرف من فرنام جا خورد و گفت زن عمو مطمئنی این حرفو زده تو خواب؟ گفتم آره. فرنام یه سری تکون داد و گفت آخه من تو خواب یه چیزایی متوجه شدم حس کردم میگه اگه نریم اتفاق بدی میفته. میخواستم جوابشو بدم که صدای کلید تو در اومد و بعدش شوهرم داد زد آره تخم جن آره، همینه که تو میگی. من حساب شما دوتا رو میرسم، ای خدا شماها چی بودین من و داداش بدبختم بزرگ کردیم دیگه. شوهرم هجوم آورد سمت بچه ها و فرنام از اون سمت با شلوار تو خونه ای فرار کرد و رفت گفتم چی شده؟ چی میگی؟ چرا همچین میکنی؟ شوهرم نگاه به ارسلان انداخت و گفت خجالت نکشیدی واقعا؟ با خودت فکر نکردی ننه بابای بدبخت من این همه زحمت کشیدن بعد من تخم... با کلک بیام ثروت بابامو از چنگش دربیارم ببرم روسیه عشق و حال؟ داد زدم به منم میگی چی شده یا نه؟ شوهرم نگاه انداخت بهم و گفت آره میگم، همه این حرفا که خواب دیدم و فلان و بسان فیلم این دوتا بوده، از دوتا بچه رو دست خوردیم. گفتم وا این چه حرفیه؟ رو دست خوردیم که میترا از پله ها افتاد و شوهر سهیلا سکته کرد؟ شوهرم گفت بله اینم از پدر سوخته بازیشونه. به میترا گفتن شرط بندی کردیم اومدی خودتو از پله ها بنداز. اون شبی هم که شوهر سهیلا سکته کرده بود میترا پیام میده به فرنام که بیداری یا نه بابام سکته کرده و این پدر سوخته هم میاد و این حرفا رو به تو میزنه. همه این کارا رو کردن که تهش بیان جیب مارو بزنن. ارسلان گفت نه به قرآن بابا از اولش قصدمون این نبود اولش خواستیم دور هم بخندیم بعدش فرنام گفت بیا طلا فروشی رو هم با کلک بزنیم وقتی بفهمن کار ما بوده ما دیگه رفتیم روسیه. اون روز زنگ زدیم برادرشوهرم و زنش اومدن خونمون باورشون نمیشد ماجرا از چه قراره به پسرم گفتیم دلارها و سکه ها دست کیه که گفت دست فرنام و تا دو هفته هیچ خبری از فرنام نبود، از این طرف برادرشوهرم پاسپورت و تمام مدارک فرنام و برداشته بود. بالاخره فرنام بعد دو هفته اومد خونه ما چیزایی که دزدیده بود داد به شوهر من و خواهش کرد پیش باباش ضمانتشو بکنه. از اون ماجرا پنج سال میگذره، فرنام و ارسلان هیچکدوم سال بعد دانشگاه رشته دندون قبول نشدن و رفتن سربازی. فرنام الان با برادرشوهرم تو جواهر فروشی کار میکنه و ارسلان دو ساله که رفته روسیه. فرنام هرچقدر التماس کرد برادرشوهرم راضی نشد بفرستتش روسیه گفت تو اینجا جیب باباتو میزنی اونجا معلوم نیست چیکار میکنی. این داستان رو نوشتم تا پدر مادرها ساده لوح نباشن والا من هم خودم هم شوهرم اهل نمازیم و تا حالا به خطا نرفتیم جون کندیم تا به اینجا رسیدیم ولی عاقبت بچه هامون این شدن. ازتون خواهش میکنم حواستون به بچه هاتون باشه. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽